به‌ گزارش ایران، ساعت ۲ بعد از ظهر دوشنبه ۱۱ تیر زندانیان رجایی شهر در حال هواخوری بودند که ناگهان بین دو گروه از زندانیان درگیری رخ داد. سردسته یکی از طرفین درگیری وحید، شرور سابقه‌داری بود که ۲۶ اردیبهشت ماه به اتهام قتل دستگیر شده بود. او در یک میهمانی شبانه و در حالی که هنوز 24 ساعت از آزاد شدنش از زندان نمی‌گذشت دوستش را به قتل رسانده و فرار کرده بود. وحید پس از این جنایت راهی مرزهای غربی ایران شد تا به کمک یک قاچاقچی انسان از مرز خارج شود اما کارآگاهان اداره دهم هنگامی که متهم قصد عبور از مرز را داشت او را دستگیر کردند. او پس از بازسازی صحنه قتل و تکمیل تحقیقات به زندان رجایی شهر کرج منتقل شده بود.درگیری مرگبار بین زندانیان دوشنبه در محوطه آغاز شد اما دقایقی بعد وحید به داخل سلول بازگشت. این بار سه زندانی شرور وارد سلول وحید شدند و او رابا 5 ضربه چاقو به قتل رساندند.

به دنبال این جنایت سعید و یکی از دوستانش به‌نام عباس بازداشت شده و موضوع به قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران اعلام شد. نخستین بررسی‌ها نشان می‌داد سعید که از سارقان مسلح سابقه دار بوده از اواسط بهمن سال 95 به علت قتل مردی 47 ساله به نام «علی» با شلیک گلوله اسلحه ساچمه‌ای دستگیر شد. پرونده این مرد تبهکار نشان می‌داد که وی از از اراذل و اوباش منطقه بی‌سیم بوده که به همراه یکی دیگر از اراذل منطقه به‌نام عبدالله 30 ساله با استفاده از اسلحه شکاری از نوع ساچمه زنی و شمشیر، در نزاع و درگیری خونین اقدام به زخمی کردن مقتول و سه نفر دیگر کرده که بر اثر آن مقتول در همان محل فوت و سه نفر دیگر نیز مجروح شده بودند.در تحقیقات پلیسی دو متهم بازداشت شدند. سعید در تحقیقات ابتدا منکر جنایت شد اما با اظهارت شاهدان به قتل اعتراف کرد.وی انگیزه‌اش از این جنایت را قدرت‌نمایی اعلام کرد.سعید و عباس صبح روز گذشته برای تحقیقات درباره قتل وحید به دادسرای جنایی تهران منتقل شدند. در بازبینی فیلم دوربین مداربسته زندان مشخص شد این درگیری حدود ۴ دقیقه طول کشیده و سه نفر با وحید درگیر شده‌اند. با شناسایی نفر سوم قاضی شهریاری - سرپرست دادسرای جنایی تهران- دستور بازداشت او را صادر کرد تا در بازجویی‌های تکمیلی مشخص شود چه کسی عامل اصلی این جنایت است.

سعید - یکی از متهمان- در گفت‌و‌گویی به تشریخ این درگیری مرگبار پرداخت.

علت دعوا چه بود؟
وحید از زمانی که وارد زندان شد برای خودش باند تشکیل داد. به همه می‌گفت من عقاب ایران هستم و نوچه‌هایش را اجیر کرده بود تا به سالن دیگر زندان حمله کنند. زندانیان دیگر را اذیت می‌کرد و برای همه خط و نشان می‌کشید.

دعوا از چه زمانی آغاز شد؟
دو ساعت قبل از این درگیری من را برای تحقیقات در پرونده قبلی‌ام به پلیس آگاهی برده بودند. وقتی به زندان برگشتم متوجه شدم وحید اندرزگاه را به هم ریخته است.

از قبل وحید را می‌شناختی؟
اصلاً. در زندان با او آشنا شدم. وقتی وارد زندان شد هنوز ۴۸ ساعت نگذشته بود که شروع به رجزخوانی کرد.

تو وحید را کشتی؟
نه، من وحید را نکشتم.فیلمی را که از درگیری وجود دارد بررسی کنند متوجه می‌شوند که من او را نزدم.

عباس دومین متهم این درگیری است که بازداشت شده است.

به چه جرمی در زندان بودی؟
سال ۸۵ یکی از آشنایان را به خاطر اختلافات خانوادگی با اسلحه به قتل رساندم. البته چند وقت قبل با پرداخت دیه رضایت خانواده مقتول را گرفتم و حبسم به خاطر جنبه عمومی جرم است.قرار بود بزودی آزاد شوم.

اختلافت با وحید سر چه بود؟
وحید از همان روز اول که به زندان آمد شروع به دعوا کرد. باند تشکیل داد و می‌گفت کفتارها پایین باید باشند و شیرها بالا. خط و نشان می‌کشید و نوچه‌هایی برای خودش جمع کرده بود. آن روز هم ۵۰ نفری که همه چاقو و آب جوش داشتند را جمع کرده بود و می‌خواست به یکی از سالن‌ها حمله کند. ما دست خالی بودیم که دعوا شروع شد. من مرتکب قتل نشده‌ام اگر فیلم دوربین‌ها را ببینند متوجه می‌شوند من بی‌گناهم.

تحقیقات در این پرونده برای شناسایی عامل اصلی قتل ادامه دارد.