«همراز»؛ هلن گرمیون؛ ترجمه انوشه برزنونی؛ نشر ماهی رازهایی که فاش نمی‌شوند!

کاوه شایسته،   3970412127

داستان «همراز» روایتی است درباره زنی تنها با روزگاری غمزده در دهه‌ی 1970. او چندی است که نامه‌هایی از شخصی ناشناس دریافت می‌کند، و با اینکه نمی‌داند راقم آن نامه‌ها کیست اما شدیدا مشتاق خواندن آن‌هاست

رازهایی که فاش نمی‌شوند!

«همراز»

نویسنده: هلن گرمیون

ترجمه‌: انوشه برزنونی

ناشر:  ماهی، چاپ اول زمستان 1396

224 صفحه، 17000 تومان

 

***

 

بعضی از کتاب‌ها به مجرد اینکه آغاز می‌شوند، مخاطب را به سادگی در فضای داستان مقیم می‌کنند. این خصیصه البته چندان به جذابیت یا عنصر تعلیق مربوط نیست، یا دست کم چنین باید گفت که همیشه داستان پرکشش نیست که مخاطب را مجذوبِ کار می‌کند. خیلی وقت‌ها بافتار کلامی داستان و زبانِ اثر در عین سادگی ما را درگیرِ قصه می‌کند، درست مثل کاری که هلن گرمیون در کتاب «همراز» کرده است.

«همراز» رمانی نوشته‌ی هلن گرمیون که انوشه برزنونی در نشر ماهی آن را فارسی کرده است، با جملاتی ساده و بی‌پیرایه شروع می‌شود و به سرعت ما را در اتمسفر واقعی رمان مقیم می‌کند. اگر بخواهیم برای معرفی کتاب «همراز» پاره‌ای از این کتاب را انتخاب کنیم، احتمالا آغاز آن بهترین انتخاب است. آغازی که نه تنها شما را با بخش کوچکی از فضای داستان آشنا می‌کند، که لحن راوی و صدای غمگین او را نیز بازنمایی می‌کند: «روزی نامه‌ای به دستم رسید، نامه‌ای طولانی و بدون امضا. اتفاق مهمی بود، چون هیچ وقت در زندگی‌ام نامه‌های زیادی به دستم نمی‌رسد. صندوق نامه‌هایم همیشه لبریز بود از آگهی‌های تبلیغاتی گوناگون که به من خبر می‌داد دریا گرم است یا برف خوبی باریده! برای همین زیاد سراغش نمی‌رفتم، معمولا  هفته‌ای یک بار یا اگر غصه‌دار بودم دوبار، در لحظاتی که امید داشتم نامه‌ای بیاید و زندگی‌ام را زیر و رو کند، مثل یک تماس تلفنی، یا سفری با مترو، مثل بستن چشم‌ها و شمردن تا ده و از نو گشودنشان.

بعد مادرم مرد. و چه چیزی بیش‌تر از این می‌تواند زندگی‌ات را زیر و رو کند؟ مرگ مادر... دیگر چه می‌خواهی؟»

داستان «همراز» روایتی است از زنی تنها با روزگاری غمزده در دهه‌ی 1970. او چندی است که نامه‌هایی از شخصی ناشناس دریافت می‌کند، و با اینکه نمی‌داند راقم آن نامه‌ها کیست اما شدیدا مشتاق خواندن آن‌هاست. کامیل، شخصیت اصلی داستان در این نامه‌ها با شخصیت‌هایی آشنا می‌شود که نمی‌داند چه دخل و تاثیری در سرنوشت و زندگی‌اش دارند، همچنان که ما به عنوان مخاطبان این داستان نمی‌دانیم.

کامیل با اینکه راوی‌ای است با روایتی اندوهناک، اما گاه شوخ طبع و طناز است. البته این شوخ طبعی از آنجا که در موقعیت‌هایی نوستالژیک رقم می‌خورد باز هم نمی‌تواند فضای کتاب را دیگرگون کند. «همراز» چکیده‌ای است از گذشته‌ای پر از شادی و غم که کامیل نمی‌تواند آن را فراموش کند. او باید دائم به این سابقه نقب بزند، تا اکنون خود را بازیابد. این موتیف پیش از آنکه رمان گرمیون آغاز شود با پیشانی نوشتی از فدریکو گارسیا لورکا برای مخاطب جلوه‌گر می‌شود:

گذشته

زره آهنین بر تن

و پنبه‌ باد در گوش

هرگز رازش را بر کسی فاش نخواهد کرد

روایتِ توامان دیگری که گاه «گذشته» را نشانه می‌گیرد و آن گاه که از «اکنون» می‌نویسد نیز پر است از نوستالژی‌های به یادماندنی، روایتی است که کامیل آن را از طریق نامه‌ای غریب دنبال می‌کند؛ روایتی عاشقانه از لوئی و آنی: «آن سال، در مرکز جهان فقط من ایستاده بودم و آنی. در اطراف‌‍مان اتفاقات زیادی جریان داشت که کاملا برایم بی اهمیت بود. در آلمان، هیتلر صدراعظم رایش شده بود و حزب نازی یکه تازی می‌کرد. برشت و آینشتاین در حال گریز از آلمان بودند و همزمان اردوگاه کار اجباری داخائو داشت ساخته می‌شد. در دنیای سراسر ساده‌لوحی کودکی، فکر می‌کنی از چنگ تاریخ در امانی.»

لوئی برای کامیل بیشتر از همه از شخصیتی به نام آنی می‌نویسد که به قول خودش همیشه بخشی از زندگی‌اش بوده است. او با این توضیح، داستان عاشقانه‌ی خودش را برای کامیل بازگو می‌کند، و کامیل بی آنکه بداند دقیقا برای چه تا این حد مشتاق خواندن نامه‌های این آدم سرشناس است، کلمه به کلمه‌ی نامه‌های این غریبه را با شور و اشتیاق دنبال می‌کند.

اگر بخواهیم داستان‌هایی که می‌خوانیم را به طرزی اجمالی به دو دسته‌ی پر اتفاق و کم اتفاق تقسیم کنیم، باید بگوییم «همراز» کتابی پر از رویدادهای هیجان انگیز و اتفاق‌های عجیب نیست، اما با این همه پرکشش است و پر تعلیق. خاصیت عجیب این داستان این است که در کمال متانت و آرامش ما را جویای رویدادهای آتیِ داستان می‌کند. با این وصف می‌توان گفت عنصر تعلیق به شکلی کاملا دگرگونه در این کتاب بروز می‌کند.

در فیلمی به نام «هفت روانی» که مارتین مک‌دونا آن را با بازی کالین فارل ساخته است، شخصیت اصلی داستان که نویسنده و فیلم‌نامه نویسی ایرلندی است، از داستانی حرف می‌زند که به دو نیمه تقسیم می‌شود: نیمه‌ی اول که پر است از رویدادهای هیجان انگیز و زد و خوردهایی نظیر فیلم‌های گنگستری و نیمه‌ی دوم که سراسر به گفت‌وگو می‌گذرد. ما در عین آنکه شنونده‌ی این حرف‌ها هستیم، تماشاگر فیلم ایده‌ال آن نویسنده هم هستیم، و جالب اینکه «گفت‌وگوها»یی که از آن سخن گفته شد، به غایت شیرین و دلچسب است.  هلن گرمیون برای نوشتن «همراز» ترجیح داده است سراسر کتابش را در فضا و بستری بی سر و صدا روایت کند. این «آرامش» برآمده از موضوع داستان است؛ موضوعی که با «راز»، «عشق» و نوستالژی‌های شخصیت‌های کتاب آمیخته شده است.

yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. بازی با کلمات

  2. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  3. ۳۲ هزار مجوز استخدام فرزندان شهدا و ایثارگران اخذ شد

  4. اقدامی  اشتباه، در زمانی اشتباه تر!

  5. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  6. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  7. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  8. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  9. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  10. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  11. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  12. اطلاعیه شماره ۳ فراجا درباره اجرای «طرح نور»  

  13. نحوه رفتار متفاوت فروشندگان در برابر پوشش حجاب مشتریان

  14. منظور: افزایش دائم دستمزدها به ‌رفاه مردم کمک نمی‌کند

  15. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  16. چرا این همه " در پوستینِ خَلق" می افتیم؟!

  17. این ابهامات مناقشه‌برانگیز را برطرف کنید

  18. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  19. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

  20. واکنش بلینکن به حادثه اصفهان/ به مجازات ایران پایبند هستیم!  

  21. وزارت راه در شناسایی خانه‌های خالی مسئول است

  22. سردار حاجی زاده با تسلیحات قدیمی و حداقلی به اسرائیل حمله کردیم /از موشک های هایپرسونیک ۲ استفاده نشد

  23. برخی مسئولان بدلیل کارهای بی‌قاعده در زمینه حجاب تذکر گرفتند        

  24. واکنش مشاور قالیباف به حواشی اخیر گشت ارشاد/ روایت ظریف از علت عدم مذاکره با ترامپ

  25. حضور حسین حسینی در دادسرای فرهنگ و رسانه با شکایت فراجا

آخرین عناوین