پس از آن مسئولیت افراد منتخب چه در کسوت رئیس جمهوری و چه در جایگاه نمایندگان مجلس و شوراهای اسلامی است که با اجرای شعارها و برنامهها به خواستهای مردم پاسخ دهند. این الگویی است که متاسفانه کمتر به آن پرداخته شده چرا که ما معمولاً از حضور و مشارکت مردم در جهت حفظ وحدت، ارتقای منافع ملی و نشانه ارتباط وثیق بین حاکمیت و مردم استفاده کردهایم اگرچه بعد از هر انتخابات، گاه یا وعدهها فراموش شده یا ساختار حاکم بر ارکان حاکمیت توان اجرای وعدهها را نداشته و کسانی که به اتکای رای مردم صاحب منصب شدند نیز آن موانع را برای مردم تشریح نکردهاند. در چنین شرایطی وقتی مردم از انتخاب و تاثیرگذاریشان در فرآیند انتخابات ناراضی میشوند به حرکات رادیکالی روی میآورند مانند آنچه در اعتراضات دی ماه و چند اعتصاب صنفی اخیر شاهد بودهایم.
در انتخابات هیات رئیسه مجلس نیز همین مختصات حاکم است. مردم به نمایندگانشان رای دادهاند و از آنها خواستههایی دارند.
آنها تاثیر مجلس را در تغییر وضعیت حاکم بر کشور و مشکلات موجود در مسائل مختلف از محیط زیست و اقتصاد تا سیاست خارجی و مسائل زنان و... از طریق اصلاح قوانین و بهرهگیری از ساختار نظارتیاش خواستار بودند. متاسفانه این خواستها در دو سال گذشته چنان که باید برآورده نشد. همین انتظارات را ما به عنوان نمایندگان مردم از هیات رئیسه مجلس داشتهایم. انتظار داشتیم در مجلس مدیریت مشارکتی ساماندهی شود، از تخصص نمایندگان بیشتر و بهتر استفاده شود، مجلس وجه در راس امور بودن خود را بروز دهد و با تدبیر و خردمندی مسائل را حلاجی کند و برای حل مشکلات به کمک قوای دیگر بیاید و از اهرمهای قانونگذاری و نظارتی خودش به نحو مطلوبتری استفاده کند. اما متاسفانه این انتظارات چنان که باید برآورده نشد. این در حالی است که این خواستها تنها خواست نمایندگان فراکسیون امید نبود بلکه بخش قابل توجهی از اصولگرایان نیز خواستهای منطقی داشتند که پاسخ داده نشد.
بنابر این انتخابات هیات رئیسه که روز گذشته برگزار شد، تجلی همین تمایل به تغییر و پاسخ به خواستههای برآورده نشده بود و تحرکی از سوی هر سه فراکسیون که در سه هفته گذشته رایزنیهای بسیاری داشتند تا در سایه تعامل مشکلات حل شود. اما در نهایت کار به روز انتخابات رسید. پیام انتخابات روز گذشته تغییر بود؛ نه صرفاً تغییر افراد بلکه تغییر در روشها و رویهها برای کارآمدتر کردن مجلس و پاسخ به مطالبات و خواستههای مردم. همچنین این انتخابات حاوی این پیام بود که فراکسیونها به اندازه وزنی که در مجلس دارند باید در مدیریت آن دخالت داشته باشند و تقریباً این امر محقق شد.
همچنین باید گفت، به دلیل تغییرات متعددی که در آییننامه داخلی اتفاق افتاده است، رئیس مجلس دارای قدرت قابل توجهی برای هدایت مجلس است و دیگر تنها یک سخنگو نیست. ما قدردان زحمات آقای لاریجانی هستیم و از ایشان انتظار داریم شرایطی را فراهم کنند که فراکسیونها به تناسب وزنشان در اداره امور مجلس مشارکت داشته باشند و قدمهای مثبتی برداشته شود که حرکت مبتنی بر وحدت و مشارکت جمعی در مجلس تقویت شود تا مجلس بتواند وجه در راس امور بودنش را با اصلاح و تصویب قوانین و حرکت بر مدار خواستههای مردم نشان دهد.