تاملی در نسبت سریال پایتخت5 با دین و مردم

عزیز نجف پور آقابیگلو- گروه فرهنگی الف،   3970115064 ۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

سازمان رسانه ای اوج از معدود مجموعه های فرهنگی جریان انقلاب است که سعی کرده است مسائل فرهنگی توده مردم را به صورتی واقعی ببیند.

سازمان رسانه ای اوج از معدود مجموعه های فرهنگی جریان انقلاب است که سعی کرده است مسائل فرهنگی توده مردم را به صورتی واقعی ببیند. توده­ای که پشتیبان و لوکوموتیو اصلی پیشبرد انقلاب بوده و هستند و در عین اینکه در اعتقادات و ایمان و عمل دینی ذومراتب هستند و لزوما تابع النعل­بالنعل فقه عمل نمی­کنند ولی از سویی دیگر قاطبهء مردم به جدّ رویکرد کلان دینی دارند و جهت­گیری های کلان زندگی شان توسط دین متعین می­شود. پس می­توان به ذومراتب بودن فرهنگ مردم عادی احترام گذاشت و در عین حال، این جهت­گیری کلان را پاس داشت و تقویت کرد.

سریال پایتخت 5 هم که با حمایت سازمان اوج ساخته شده است، با فهم این مهم، دکترین خود را بر نمایش/بازنمایی زندگی واقعی مردم عادی گذاشته است که در عین اینکه ملغمه­ای از بسیاری از شاخصها و رفتارهای خوب و ناخوب است ولی این واقعیت مهم را نمی توان انکار کرد که زندگی مردم عادی، روح و رویکرد کلان دینی دارد. در مراسم های جشن و عروسی مردم عادی، ما شاهد رقص و آواز برخی جوان­ها هستیم که روح اصلی اینها بیشتر شادی و نشاط است نه امر جنسی و این تفاوت را در رقص مشترک رحمت و ارسطو به وضوح می­توان دریافت. هنر دستگاه فرهنگی این است که در عین وارد شدن در متن مردم و دیدن رفتارهای التقاطی مردم عادی، سوگیری و جهت گیری کلان دینی و انقلاب را حفظ و تقویت کند و متعاقبا بکوشد تا حد امکان رفتارهای التقاطی مردم را به سمت شاخصهای دینی سوق دهد. و دیدیم که در دوران تهاجم فرهنگی، جریان لوس آنجلسی ها توانست با همین استراتژی قشر قابل توجهی از مردم عادی را با خود همراه کند و الان جز معدود خانواده های مومن، کمتر مراسم جشن و عروسی ای را می توان یافت که بهانه و ابزار شادی اش، ترانه های لوس آنجلسی نباشد... و البته در سمت و سو و جهت گیری ای دیگر که هیچ نسبتی با دین و انقلاب و هویت ایرانی ندارد.

امروز باید پذیرفت که جوانهای ناسازگار و پرخاشگر با مدل موی فشن و ارتباطات نامعروف با جنس مخالف و موارد بسیار دیگری که پایتخت5 با جسارت آنها را نشان داده است جزو واقعیتهای زندگی مردم عادی ایران امروز است. واقعیت این است که ما نتوانسته ایم مسافرت مردم به کشورهای دیگر را فرهنگسازی کنیم و جوّی شکل گرفته که هرکسی پایش را به بیرون از مرزها می گذارد فکر می کند باید دست از آداب و رفتار دینی و ایرانی بردارد و "طوری دیگر" عمل کند و این واقعیت که طبق آمارها مسافرت گردشگران ایرانی به ترکیه در سال گذشته قریب به دو میلیون نفر بوده است. کدام جوان ایرانی خصوصا اهالی شهرهای ترک نشین کشور را می­توان یافت که آهنگهای ابراهیم تاتلیس و ماهسون قیرمیزی گول و احمد کایا و ... را نشنیده و یا حداقل آشنا نباشد؟ پس اگر پایتخت5 این واقعیتها را نشان می دهد نمی توان به حساب ترویج آنها گذاشت چرا که آنها قبلا ترویج شده اند و الان جزو واقعیتهای زندگی جامعه ایرانی هستند و الان ما باید نسبت خودمان را با آنها روشن کنیم و اگر توان اش را داریم اصلاح نماییم.

غرض اینکه"هنر" آن است که در عین اینکه این واقعیتها را می بینیم آنها را در کنار واقعیتی بزرگتر یعنی روح دینی جامعه ایرانی هم ببینیم و متعاقبا بین آن روح و جهت گیری کلان دینی، پلی به سمت واقعیتها بزنیم و سیر "فی الخلق بالحق"[1] بکنیم. طبیعی است که هرگونه اصلاح و دعوت به حق، بعد از این واقع نگری، امکان تحقق می یابد که در سیر سوم یعنی "من الحق الی الخلق بالحق"[2] حاصل می شود و البته لازمه این سیر، دو سیر دیگر یعنی سیر به سمت حق و سیر در حق است. جریان انقلاب مصداق همان سیر اول یعنی "من الخلق الی الحق"[3] است که در عصر مدرن و در عصر انکار غیب و آسمان، روی به خداوند کرده است و به دنبال عالمی توحیدی و عبور از توهمات بهشت زمینی است که البته باید در سیر دوم یعنی سیر "بالحق فی الحق"[4] خود را تربیت کند که وقتی در عالم کثرت وارد میشود، وحدت را گم نکند و اتفاقا همین نکته هم محل بروز خطاهای ماست چرا که ما به عنوان دستگاه فرهنگی که رسالت تربیت را بر خود متصور است از آن رو که در سیر فی الحق سالکی ناتمام هستیم فلذا بروز اشتباهات و انحرافات جزو ذات حرکت ماست. ولی ما از حضرت روح الله آموختیم که همین تکاپوی دینی و تلاش برای احیای دین و زدودن باطل، خود جزو مسیر سلوک است و شاید به نوعی جزو سریع ترین راهها به سمت حق است و از این رو در وصیت نامه شهدا، با مضامین عرفانی بلندی مواجهه می شویم که سالها در کنج حجره ها حاصل نمی شد... البته خود ارزیابی مستمر و استمداد از حضرت حق و نائب حق در زمین، اصلاح گر ما و اقدامات ما خواهد بود انشالله...

سازمان اوج در پایتخت5، به جای دامن کشی و امر و نهی از بالا و اُوردهای زاهدانه که جز کلیشه های مرسوم ما شده است، با جسارت و خلوص تمام در متن زندگی واقعی مردم نشسته و تلاش می کند که با فطرت مردم توده ارتباط بگیرد و متعاقبا راهی به آسمان بیابد. البته طبیعی است که املای نانوشته غلط ندارد و نقدها به پایتخت5 هم کم نیستند. استفاده بیش از حد معمول از سوژه های خنده زیرشکمی که به نوعی حیازدایی می کند و یا عدم توانایی در نشان دادن سویه های دیگر گردشگری ترکیه و موارد دیگری که می توان گزارش کرد. ولی باید توجه کنیم که "اوج" در ابتدای مسیری درست است و برای توفیقات بیشتر، حتما که نیازمند نقد و ارزیابی و راهنمایی و مشورت مومنین است.

 

 

[1] سیر در میان مردم با خدا

[2]سیر از خدا تا مردم با خدا

[3] سیر از مردم تا خدا

[4] سیر با خدا درباره خدا