بازی متناقض ترامپ در خاورمیانه سود فراوانی نصیب آمریکا می کند/واشنگتن با سیاست«تفرقه بینداز و حکومت کن» بدنبال درگیر کردن عربستان با ایران است

گروه جهان الف،   3961118178 ۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

الجزیره ضمن نقد دیدگاه استفان والت می نویسد: واقعیت آن است که هیچ دولتی در ایالات متحده نیاز به نصیحت در مورد ادامه بازی متناقض بین ایران و همسایگان عربی اش را ندارد، نه فقط به این دلیل که این مساله به نفع رژیم صهیونیستی است، بلکه از این حیث که رقابت بین ایران و دولتهای عربی سودهای زیادی را نصیب واشنگتن می کند.

چند هفته قبل استفان والت، از نظریه پردازان روابط بین الملل و استاد دانشگاه هاروارد مقاله ای در فارن پالیسی منتشر کرد که در آن به نقد سیاست های ترامپ در قبال ایران پرداخته بود. والت در این مقاله عنوان می کند که دونالد ترامپ در خصوص خاورمیانه یک استراتژی مشخص و همیشگی دارد؛ مقابله و مخالفت دائمی با ایران.

بعد از این مقاله، الجزیره در یادداشتی ضمن نقد نگاه استفان والت به توضیح قدرت ایران در منطقه پرداخته است.

الجزیره می نویسد: به نظر می آید دیدگاهی که قصد بیان آن را داریم در مورد ایران افراطی باشد، به این دلیل که از حجم قدرت ایرانی بسیار کاسته است؛ شاید به این دلیل که صاحب این دیدگاه مخالف سیاست های ترامپ در این سطح و یا اینکه مخالف لابی صهیونیستی است...

در مورد استاد روابط بین الملل در دانشگاه هاروارد آمریکا، استفان والت و مقاله اخیر او در نشریه فارین پالیسی صحبت می کنیم.

به نوشته والت، ترامپ و اطرافیانش تفکری دارند مبنی بر اینکه ایران قدرتی را در اختیار دارد که می تواند با استفاده از آن بر خاورمیانه سیطره یابد، بخصوص بر دولتهای ثروتمند خلیج فارس.

این استاد دانشگاه هاروارد معتقد است با اینکه ایران نیروهای نیابتی در منطقه در اختیار دارد [که آن هم به دلیل سیاست های غلط آمریکا است] اما دلیل بر این نیست که ایران بتواند در منطقه مسلط شود. در ضمن آمریکا متحدین خود را بهتر می تواند در منطقه هدایت کند تا ایران نیروهای نیابتی اش را. مسئله بعدی مذهب مردم ایران و زبان است که اکثر آنها شیعه و فارسی زبان هستند و اگر تهران بدنبال کنترل بر کشورهای سنی و عرب منطقه باشد، راه سختی در پیش دارد.

والت می نویسد: عصبانیت حلقه داخلی دولت ترامپ از ایران قابل درک است اما در بیست و چند سال گذشته واشنگتن تحریم های اقتصادی بر ایران تحمیل کرده، حملات سایبری انجام داده و تامین مالی اپوزیسیون ایران را بر عهده داشته است. بعد از سقوط صدام به دست نئوکان های دوران بوش، آنها اعلام کردند هدف بعدی ایران است، ایران مجبور بود هر کاری انجام دهد که مانع چنین حمله ای بشود. آیا واقعا انتظار داشتید در حالیکه قدرتمندترین کشور دنیا برای حمله به ایران آماده می شد، رهبران ایران گوشه ای بنشینند؟

الجزیره در ادامه می نویسد: این نویسنده قطعا بر طریقی می رود که به نفع کشورش است و نه متناسب با منافع ما، از این رو آمریکا را به ایجاد روابطی متوازن با تمام دولتهای منطقه از جمله ایران فرا می خواند، زیرا این امر موجب همکاری هایی در مورد مسائلی می شود که برای امریکا و ایران اهمیت دارد، مانند مساله افغانستان.

به عقیده والت، برقراری روابط خوب با آمریکا، به تهران انگیزه هایی برای تغییر در برخی مواضعش می دهد، چرا که تلاشهای سابق برای تغییر نظام ایران، آمریکا را به سمت ایفای نقش تخریب گر در قبال تهران سوق داده است.

الجزیره در ادامه ضمن نقد دیدگاه استفان والت می نویسد: واقعیت آن است که هیچ دولتی در ایالات متحده نیاز به نصیحت در مورد ادامه بازی متناقض بین ایران و همسایگان عربی اش را ندارد، نه فقط به این دلیل که این مساله به نفع رژیم صهیونیستی است، بلکه از این حیث که رقابت بین ایران و دولتهای عربی سودهای زیادی را نصیب واشنگتن می کند.

به گزارش الف، در واقع بدلیل سیاست های  تهاجمی و مداخله گرایانه محمد بن سلمان، منطقه خاورمیانه با جنگ های و بحران های متعددی مواجه شده که شاید در طول تاریخ سابقه نداشته است. بدون شک بیشترین ضربه و خسارت از این بحران ها به کشورهای اسلامی وارد شده است. همزمان بحران های منطقه ای باعث شده که رژیم صهیونیستی با کمترین هزینه، اهداف کلان خود را به پیش برده و منابع کشورهای اسلامی منطقه روزبه‌روز تحلیل رود. از سوی دیگر همان طور که گفته شد تحلیلگران غربی-عبری-عربی هم مدام بر سلطه ایران درمنطقه اصرار می‌کنند، برای مشروعیت بخشیدن به فشارهای بیشتر بین‌المللی علیه ایران است.

الجزیره در پایان می نویسد: آمریکا بعنوان یک قدرت امپریالیستی سیاست «تفرقه بینداز و فرمانروایی کن» را در پیش می گیرد و تنها پاسخ مناسب برای مقابله با این سیاست آمریکا، برقراری یک صلح و سازش منطقه ای بین ایران، اعراب و ترکیه است، تا دخالتهای خارجی را به حاشیه ببرد و بر پیوندهای مشترکی که به نفع ملتهای منطقه است، متمرکز باشد.