بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
همین اول کار بنویسم من جز "خریدن" و خواندن منشورات میراث مکتوب هیچ ارتباطی با آنجا ندارم و این سطرهایی که می نویسم فقط بر مبنای احساس وظیفه ملی است و لاغیر.
الان دیدم مدیر میراث مکتوب مصاحبهای با خبرگزاری مهر کرده و گفته که اگر وضع مالی میراث مکتوب چنین بماند باید درش تخته شود و فعالیتهایش تعلیق شود. آماری هم داد. گفت : 60 نفر کارمند داریم. ماهی سه و نیم میلیون تومان اجاره ساختمان می دهیم و ماهی حدود 70 میلیون تومان حقوق به کارکنان. دو سه ماه حقوق کارمندان را پرداخت نکردهایم و سرجمع 450 میلیون تومان به کارمند و مولف و...بدهکار هستیم. عرق شرم بر تنم نشست. نمیدانم بخندم یا گریه کنم.
همچنین این روزها دیدم که مدیر میراث مکتوب کاسه "چه کنم چه کنم " به دستش گرفته تا بتواند از تعلیق و مرگ میراث مکتوب جلوگیری کند. یکی پیشنهاد داده از دانشجویان و محققان حق عضویت بگیرند. یکی گفته بیاییم برای کتابهای میراث مکتوب مجانی نمونه خوانی کنیم. یکی گفته... یکی گفته...
خب چرا؟ اینهمه مملکت ما فقیر شده است؟ اینهمه بی پولیم؟ واقعا نمیتوانیم این دراهم معدود را برای این نهاد زنده نجیب فرهنگی تامین کنیم. این همه نهاد مثلاً فرهنگی باید بودجه کلان داشته باشند و فایده کارشان هم به تصریح رئیس جمهور معلوم نباشد چیست و آن وقت میراث مکتوبی که برجستهترین دانشمندان و محققان مملکت بر درستی راه و سودمندی کار و کارنامهاش گواهی دادهاند، برای چنین مبالغ حقیری بمیرد و کرامتش را برای زنده ماندن به من یزید بگذارد؟ آیا دولت نباید خریدار دکان بیرونق تتبع در میراث نسخههای خطی و طبع و نشر آنها باشد تا مقدمات "خودشناسی" ایرانیان بهتر و موثقتر محقق شود؟
این "صرفهجویی سره" (تعبیر از ملک الشعرای بهار است. وقتی دولت وقت دلار لازم را برای بستری شدنش در بیمارستانی در اروپا تامین نمیکرد) را چگونه فهم کنیم وقتی رئیس جمهور مملکت میگوید فقط دریک فقره، دولت، یازده هزار میلیارد تومان را که موسسات مالی غیر مجاز از سپردههای خرد مردم دزدیدهاند، جبران کرده و تازه مشاور رئیس جمهور گفته "نزول خوران پینه بر پیشانی بسته" یعنی مدیران همان موسسات دزد، با تفنگ به بانک مرکزی میرفتند و تهدید میکردهاند. یا فلان جوان مزلف میلیاردها دلار پول نفت را برده و خورده و همه را ریشخند میکند و سر میدواند و ککش هم نمی گزد. آن وقت میراث مکتوب با این کارنامه درخشان فرهنگی و چاپ این همه کتاب که مورد مراجعه در مجامع ایرانشناسی دنیاست، باید برای پرداخت حقوق به راستی بخور و نمیر کارکنان شریف خود که برخی از آنها از درخشانترین محققان جوان این مملکتند،دست سوال پیش این و آن دراز کند؟
کاش به آقای روحانی میگفتند که «ما ها» یعنی اعم اغلب «دوستداران میراث مکتوب» اکنون از همه سو به دلیل رای دادن به شما و دعوت مردم به رای دادن به شما- که قطعا کار درستی بود- در معرض نقد و ای بسا ریشخند قرار داریم. نگذارید آیندگان بگویند که میراث مکتوب که تحقیقاً مایه آبروی ایران و همچنین نظام جمهوری اسلامی است، در دوره آقای احمدی نژاد تعلیق و تعطیل نشد ولی در دولت آقای روحانی تعلیق و تعطیل شد. تردید نکنید اگر میراث مکتوب تعطیل شود، آیندگان خواهند گفت موسسهای که معتبر بود و علمی بود و آبرومند بود و در حد خودش مثل "بنیاد فرهنگ" بود و سیاسی نبود و صرفهجو و نجیب و قانع بود، در همان دولتی برای مبلغ ناچیزی تعلیق شد که بیشتر «دوستداران میراث مکتوب» تلاش کردند تا آن دولت دوباره سر کار بیاید . این مشکل بسیار بسیار کوچک را لطفاً حل کنید آقای رئیس جمهور.
درباره تعلیق فعالیتهای "مرکز میراث مکتوب" به دلیل بیپولی برسد به دست آقای رئیس جمهور
میلاد عظیمی، 3961118042 ۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۴ تکراری یا غیرقابل انتشارمدیر میراث مکتوب کاسه "چه کنم چه کنم " به دستش گرفته تا بتواند از تعلیق و مرگ میراث مکتوب جلوگیری کند. یکی پیشنهاد داده از دانشجویان و محققان حق عضویت بگیرند. یکی گفته بیاییم برای کتابهای میراث مکتوب مجانی نمونه خوانی کنیم. یکی گفته... یکی گفته...