چرا جامعه جهانی در برابر جنایات عربستان در یمن ساکت است؟

احمدرضا هدایتی، گروه سیاسی الف،   3961102092 ۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳ تکراری یا غیرقابل انتشار

 بیش از دوسال از شروع تجاوز ظالمانه، وحشیانه و کاملاً نابرابر عربستان علیه مردم مظلوم و بی‌دفاع یمن می‌گذرد، طی این مدت، هزاران نفر از مردم یمن کشته، زخمی، آواره و یا دچار بیماری‌های واگیردار صعب‌العلاج مانند؛ وبا و دیفتری شده‌اند و تقریباً تمام زیرساخت‌های شهری این کشور فقرزده نابود شده است.

بنا بر گزارش مستند مرکز حقوق و توسعه یمن، در جریان این جنایت جنگی، بیش از 12 هزار یمنی از جمله؛ 2646 کودک و 1922 زن جان خود را از دست داده‌اند و حدود 30 هزار زخمی نفر زخمی شده‌اند. همچنین بیش از 403039 خانه، 712 مسجد، 763 مدرسه، 113 مرکز دانشگاهی، 161 نیروگاه برق ، 307 انبار و شبکه آب، 339 شبکه مخابرات، 270 بیمارستان و 412 مرکز بهداشتی، 103 استادیوم ورزشی، 1624 مرکز دولتی، 15 فرودگاه و 14 بندر و 1577 جاده و پل، به‌طور کامل نابود یا به‌شدت آسیب دیده‌اند.

علاوه براین؛ طی این مدت، 223 مرکز گردشگری و 206 اثر باستانی و میراث فرهنگی، 26 مرکز اطلاع رسانی، 2574 مرکز تجاری 1630 مرکز کشاورزی، 277 کارخانه، 314 پمپ بنزین، 540 بازار، 663 انبار مواد غذایی و 213 مرغداری و دامداری نیز از سوی سعودی‌ها مورد حمله قرار گرفته و تخریب گردیده و 515 کامیون حامل مواد غذایی و 235 تانکر حامل سوخت کشور یمن نیز به آتش کشیده شده‌اند.

به‌عبارت دیگر؛ امروز نقاط مختلف کشور یمن، بی‌شرمانه و به بهانه‌های کاملاً واهی، به آوردگاهی بزرگ و خونین برای تمرین واقعی نیروهای ناکارآمد ائتلاف پلید سعودی و بعضاً غربی و محلی برای آزمایش تسلیحات و تجهیزات نسبتاً پیشرفته اهدایی آمریکا و اروپا تبدیل شده است، بدون این‌که کشورهای متخاصم و حامی ائتلاف، کمترین نگرانی از افکار عمومی جهان و یا واکنش نهادهای بین‌المللی داشته باشند. 

از سوی دیگر؛ در سایه این سکوت مرگبار و نامیمون جامعه جهانی، تقریباً تمام مسیرها برای ارسال کمک‌های انسان‌دوستانه غذایی و دارویی به این کشور نیز، توسط رژیم جنایتکار آل‌سعود مسدود شده و سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی وابسته به سازمان ملل هم، تحت تاثیر فشارهای دولت جنایت‌پیشه آمریکا و برخی از دول غربی، از هرگونه عکس‌العمل و اقدام عملی برای جلوگیری از تداوم این جنایات اجتناب می‌نمایند.

در واقع امتیازات و دلارهای اهدایی حکام قدرت‌طلب و فاسد سعودی به نظام سلطه، باعث شده تا بسیاری از کشورهای مدعی حقوق‌بشر به‌ویژه آمریکا، نه‌تنها در برابر این وقایع خونین، سکوت اختیار کنند، بلکه در جنایات آل‌سعود نیز مشارکت نموده و به بهانه‌های کذب، از ائتلاف پلید سعودی حمایت کنند و متاسفانه در این کشاکش نابرابر، سایر کشورها جهان نیز یا بی‌تفاوتی اختیار کرده‌اند و یا نقشی خنثی و بسیار کمرنگ را در مبارزه با این پدیده شوم، برعهده گرفنه‌اند.

با این‌حال؛ آن روی سکه بیانگر این واقعیت است که؛ در جریان این جنگ بین‌المللی علیه یمن که نیابتاً توسط ائتلاف تا بُن‌دندان مسلحِ سعودی در حال اجراست، عربستان و بلکه نظام سلطه همچنان در دستیابی به اهداف خود ناکام مانده است و این بزرگترین شکست و سرخوردگی و خفت برای دشمنان کشوری محسوب می‌شود، که از کمترین میزانِ تجهیزات و تسلیحات نظامی و دفاعی برخوردارند.

با توجه به شرایط مورد اشاره، این پرسش‌ها به ذهن متبادر می‌گردد که؛ اولاً یک کشور فقیر و تقریباً فاقد امکانات دفاعی مدرن و پیشرفته، چگونه می‌تواند برای یک کشور کاملاً مجهز و تحت حمایت کشورهای صاحب قدرت، تهدید نظامی تلقی شده و موجبات نگرانی آنها را فراهم نماید؟

ثانیاً با توجه به این‌که؛ سعودی‌ها به لطف همکاری و همراهی استکبار، برای انتشار افکار متحجر، افراطی و جاه‌طلبانه خود، از بسیاری از امکانات رسانه‌ای روز دنیا از جمله؛ شبکه‌های ماهواره‌ای برخوردار و به یُمن دلارهای بادآورده نفتی بر بسیاری از خبرگزاری‌های جهان نیز اِعمال نفوذ می‌کنند و همزمان صدها مرکز آموزش دینی و فرهنگی تندرو و افراطی در نقاط مختلف جهان را در اختیار دارند، اگر دفاع یمنی‌ها برحق نباشد، چگونه می‌توانند، با امکانات ناچیز و ابتدایی خود، ساختار سیاسی و فرهنگی عربستان را تحت تاثیر قرار دهند؟

ثالثاً با فرض بر این‌که؛ افکار و عقاید شیعی قادر است، مردم و جامعه عربستان را تحت تاثیر خود قرارداده و باعث گرایش آنها به مذهب شیعه شود، باز این سوال مطرح است که چرا مدعیان حقوق‌بشر و دموکراسی با همه امکاناتی که در اختیار دارند، همچنان از امکان نفوذ و گسترش مذهب شیعه نگران هستند و تلاش می‌کنند، تا امکان تجزیه و تحلیل حقایق و فرصت انتخاب مطلوب را از مردم یک جامعه سلب نمایند؟

با توجه به شرایط کنونی کشور یمن و محدودیت‌های فراوانی که در ابعاد مختلف دفاعی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی با آنها مواجه شده است، آیا هدف اصلی حکام سعودی، کشورگشایی و تسلط و حکمفرمایی نامشروع و غیرقانونی بر مردم یمن و نقاط استراتژیک واقع در این کشور، از جمله تنگه باب‌المندب نیست؟

کلام آخر این‌که؛ آیا سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی و کشورهای مختلف مدعی حقوق‌بشر در جهان، کور و کر شده و واقعیات را نمی‌بینند و نمی‌فهمند، که این‌گونه در برابر ناجوانمردانه‌ترین جنگ یک دهه و بلکه یک صده اخیر، دچار رخوت و بی‌تفاوتی شده‌اند؟

 *کارشناس ارشد مدیریت