یکی از دوستان تعریف میکرد که چندی پیش برای دریافت مجموعهای از آمار و اطلاعات به سازمان برنامه و بودجه یکی از استانها مراجعه کردم. کارشناسان سازمان بسیار اهل تعامل و همکاری بودند اما منابع خاصی در دسترس نداشتند. این کارشناسان میگفتند تا سال 86 کتابخانهای غنی در سازمان وجود داشت که بعد از انحلال سازمان به دستور رییس وقت منابع بسیاری سوزانده شد و منابع بسیار دیگری نیز به رودخانه ریخته شد.
طی یک دهه اخیر بیشترین مراجعهام به کتابخانههای سازمانی بوده است: عمدتاً سازمان برنامه و بودجه، مرکز آمار ایران، سازمان تامین اجتماعی، و پژوهشکده آموزش و پرورش. همه این چهار کتابخانه سرنوشت یکسانی داشتهاند و مدام آب رفتهاند و ساعات کار آنها و نحوه پذیرش آنها مدام محدودتر شده است.
برای مثال، تا اواسط دهه 1380، کتابخانه سازمان برنامه و بودجه روزهای پنجشنبه هم فعال بود و ساعات کار آن نیز طولانیتر از ساعات کار اداری. اما بهتدریج از سال 1386 ساعات کار آن محدود به ساعات کار اداری شد و روزهای پنجشنبه هم تعطیل و در پذیرش افراد نیز ضوابط سختگیرانهتری حاکم شد. با تغییر دولت نیز تغییری در رویه فعالیت این کتابخانه تخصصی رخ نداد.
کتابخانه مرکز آمار ایران که یک کتابخانه مرجع بهشمار میآید و پیشتر یک نیمطبقه کامل ساختمان مرکز آمار به آن اختصاص داشت، طی یکی دو سال اخیر به فضایی کوچک در خیابان فاطمی محدود شده و میزی که برای مطالعه در آن تعبیه شده تنها گنجایش 4 نفر را دارد.
کتابخانه سازمان تامین اجتماعی نیز در راستای توسعه اتاق یکی از معاونتها، مدتی تعطیل شد و اخیراً در فضایی بسیار محدود بازگشایی شده است. کتابخانه پژوهشکده آموزش و پرورش نیز مدتهاست بهدلیل تعمیرات ساختمان بر روی پژوهشگران بسته است. این در شرایطی است که بسیاری از منابع پژوهشی این کتابخانهها بهصورت غیرحضوری قابلدسترس نیست.
کمتر از 10 سال پیش این کتابخانهها (به ویژه سازمان برنامه و بودجه و مرکز آمار ایران) پر بود از دانشجویان و پژوهشگران، و گاه باید منتظر میماندی تا میزی خالی شود برای استفاده، اما با محدودشدن فضای فیزیکی و ساعات کار و محدودیتهای پذیرش، امروزه به فضاهایی سوت و کور تبدیل شدهاند.
منبع: کانال سیاستگذاری اجتماعی