آیا هشدارهای رخداد اخیر حوزه محیط زیست و آب کشور، بدرستی شنیده و چاره خواهد شد?

محمد جواد سمیعی و محمد بهنام رسولی،   3960928128

درست شنیده شدن هشدارها، می تواند به عرصه ای برای همکاری و هم افزایی با فعالان واقعی تبدیل شود و فضا را بر معدودی فرصت طلب سوء استفاده گر محدود سازد.

در روزهای اخیر، نه تنها جدال لفظی رییس سازمان محیط زیست با نماینده خوزستان خبرساز شد بلکه اردوکشی در فضای مجازی به صفحه اینستاگرام معاون جوان و پرکار علمی این سازمان، جریانی تلخ و اصطلاحا" دو سر باخت را رقم زد. طبعا هر علاقه مند به نجات آب و محیط زیست کشور، از وقوع چنین رخدادی متاسف است. علاوه بر این، به نظر می رسد  این جریان، بر هشدارهایی جدی دلالت دارد که اگر کماکان مورد بی توجهی یا کم توجهی قرار بگیرد؛ چه بسا پدیده هایی مشابه باز هم در انتظار سپهر نامساعد این سال ها و ماه ها باشد.

۱-هیجان زدگی و تب کردن های سینوسی، آفت بزرگی در مسیر مطالبه گری های محیط زیستی و آبی است؛ بزرگ کردن ها و بت تراشی ها و در آن سوی دیگر تخریب نامنصفانه، دو سر طیف این امر نامطلوبند. چاره این مشکل از یک طرف برعهده نخبگان است تا راه و رسم صحیح مطالبه گری را معرفی و ترویج کنند و از طرفی نقش بخش آموزش و مشارکت دستگاه های ذی ربط (سازمان محیط زیست، وزارت نیرو و ...) را گوشزد می کند که آموزش های اصولی و آگاهی بخشی های درست محیط زیستی و آبی، چقدر مهم و همزمان تا چه میزان مورد بی مهری بوده و هست.

۲- همچنان که در گزارش علوم اجتماعی ۲۰۱۶ یونسکو آمده، نابرابری و احساس نابرابری می تواند عواقب و تبعات ناگوار و پر دامنه ای داشته باشد. این امر در حال حاضر در حوزه های مختلف بروز کرده و متاسفانه در حال گسترش است. متولیان سازمان محیط زیست و وزارت نیرو باید تمهیداتی اساسی برای ایجاد تعامل و پاسخ گویی فراهم کنند. در این بخش مدل های مدیریتی یک سویه، اطلاع رسانی صرف و تصمیمات و برخورد آمرانه، تنها به گسترش آتش زیر خاکستر گذشته دامن خواهد زد. ساز و کارهای تعامل همسنگ دو سویه، ضرورتیست که هر قدر دیرتر برای تامینش حرکت کنیم، ابعاد مشکل را پیچیده تر و هزینه های مترقبه را سنگین تر می کند. 

۳- درستست که اعمال فشار ابزاری بعضا اجتناب ناپذیر در مسیر مطالبه گریست اما حد و شکل مطالبه گری که به توجه جدی حاکمیت و تصمیم گیران منتهی می شود با آنچه می توان هوچی گری و فحاشی نامید، تفاوت جدی دارد.  

هم فعالان و هم متولیان حاکمیت باید برای پررنگ کردن این تفاوت، گام هایی بلند و اعتمادسازانه بردارند. تامل در این که اثربخشی و حاصل یک حرکت هیجانی تند چه می تواند باشد، می تواند فعالان را به راه های مناسب رهنمون کند؛ از آن طرف دست اندرکاران با ایجاد ظرفیت های تعاملی مناسب، از نیاز به بلند فریاد زدن برای شنیدن صدای منتقدان می کاهند. امری که در صورت تداوم بی توجهی، علاوه بر ایجاد تنگنا برای منتقدان برای عده ای که بدنبال سوء استفاده هستند نیز زمینه ساز تحرک است.

طرح هایی نظیر پروژه های انتقال آب، طرح های تعادل بخشی آب های زیرزمینی و اقدمات سلبی حول آن (نظیر نصب کنتورهای هوشمند، انسداد چاه های غیرمجاز و کاهش حجم پروانه بهره برداری)، انتقال مدیریت شبکه های آبیاری و زهکشی  و ... همگی بستری برای بروز چالش هایی جدی که می توانند نمودهای تلخی بهمراه داشته باشند؛ محسوب می شوند. امری که با درست شنیده شدن هشدارهایی که در بالا مرور شد، می تواند به عرصه ای برای همکاری و هم افزایی با فعالان واقعی تبدیل شود و فضا را بر معدودی فرصت طلب سوء استفاده گر محدود سازد. 

 

*گروه دانش محور آبانگاه و مرکز همکاری های آب و علوم اجتماعی