گزینه های پیشنهادی برای نخبگان رفاه طلب !

فرزانه زنگیان، گروه اجتماعی الف،   3960729258 ۵۰ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۴ تکراری یا غیرقابل انتشار
گزینه های پیشنهادی برای نخبگان رفاه طلب !


با یک جفت کفش کتانیfake" " سی هزار تومانی که از دستفروش های ترمینال آزادی خریده ، شلواری نسبتا رنگ و رو رفته وتی شرتی که رویش به انگلیسی نوشته شده power" " روبروی من ایستاده و بندهای کوله پشتی اش را بالا و پایین می برد.

بیست و چهار پنج سالی بیشتر تر ندارد، اما با همین سن کم، موهایش جو گندمی شده و به خاکستری می زند؛ به رنگ خاکستری کلمه ای که بر روی تیشرت سفیدش نوشته شده است.


بچه مثبت و پرتلاش فامیل است ، در دبیرستان تیزهوشان درس خوانده و در یکی از بهترین دانشگاه های پایتخت ادامه تحصیل داده است و امروز پس از مدتها، ناغافل ، پشت ویترین یک کتابفروشی یکدیگر را می بینیم.سرحال نیست و وقتی از حال و احوالش می پرسم میگوید:


پس از دورۀ کارشناسی، بدون امتحان، ارشدم را خواندم، چون شاگرد اول دانشگاه بودم.بعد با گروهی از بچه های دانشگاه یک گروه تحقیقی و پژوهشی به راه انداختیم، طرحی برای تولید محصولی داشتیم که در صورت عملی شدن، کمک زیادی به خود کفایی کشور میکرد.

در پژوهشگاه یکی از وزارتخانه های بزرگ کارمان را با هزار امید آغاز کردیم ، بدون اینکه پژوهشگاه حتی یک ریال به ما کمک کند، فقط یک اتاق در اختیارمان گذاشتند و از طریق پول تو جیبی خودمان و کمک های خانواده ها و بعضی از خیرین ، قطعات مورد نیز را می خریدیم.

پر انرژی و پرانگیزه بودیم و تلاش کردیم تا شرکتی را هم به ثبت برسانیم تا پس از تولید یک نمونه از محصول ، از امتیازات شرکت های دانش بنیان بهره مند شویم و تولید انبوه داشته باشیم.

میگویم : چه عالی ، حالا در کدام مرحلۀ کار هستید ؟

پاسخ می دهد: اعضای گروه پخش و پلا شدند و هر کدام رفتند یک گوشه از دنیا ! یکی رفت کانادا، دیگری انگلیس و سومی آلمان ، من هم دارم IELTS" " می خوانم تا Apply"" کنم!

میپرسم چرا؟ پس طرح تان چه شد؟

جواب می دهد : هیچی ! من مدیر پروژه بودم . دو سال تمام وقت کار کردیم. نه تفریح ، نه مسافرت، نه سرگرمی، فقط کار کردیم تا زودتر به درآمدزایی برسیم و از خجالت خانواده هایمان هم دربیاییم.

اما چندی پیش یک پتک زدند تو سر ما ! گفتند همان محصول با یک سوم قیمت از خارج از کشور وارد شده است و دیگر کار ما صرفۀ اقتصادی ندارد. کارگاه کوچک مان را تعطیل کردیم و راه افتادیم دنبال اپلای گرفتن !

می گویم خوب مقاومت میکردید ؟ چه زود تسلیم شدید ؟

خم میشود، بندهای کتانی سوراخ شده اش را محکم میکند و میگوید :در این جا تولید معنی ندارد ، کسی نمی خواست ما به تولید برسیم، سرِکار بودیم ، وگرنه جلوی ورود آن محصول را می گرفتند و به ما کمی بودجه می دادند .
بعد مکثی می کند و ادامه می دهد انگار برای بعضی از دست اندر کاران، واردات بیشتر از تولید کالا در داخل سود اور است !
می پرسم حالا می خواهی چه بکنی ، برنامه ات چیست ؟
می گوید خیلی ناامید شده ام، انگار دیگر گزینه ای ندارم که به آن فکر کنم.....

با مهندس جوان خداحافظی می کنم . با خودم میگویم : چرا گزینه ای ندارید آقای مهندس ؟ خدارا شکر از برکت فعالیتهای بی دریغ مسئولان ، کلی گزینه در اختیار شماست:

می توانید با دیدن الف و ب و جیم و پیدا کردن یک پارتی کم توقع ! در یکی از ادارات قرارداد سه ماهه ببندید و زیر نظر مدیر متخصص و ماهری که با معدل 12 از دبیرستان فارغ التحصیل شده روزگار را به خوشی سپری کنید!

یا مثل بسیاری از متخصصین کشور، چمدان تان را ببندید و بروید آن طرف آب.
آنجا که در ازای زندگی معمولی و متوسط و حتی زیر متوسط ( به نسبت استانداردهای متداول خودشان) مجبور میشوید به استعدادها و توانمندی هایتان چوب حراج بزنید ...مثلا می توانید بروید استرالیا و در نیمکره ای دیگر ، درد غربت را به جان بخریدو با مدرک ارشد دانشگاه های مهندسی خوب ایران به عنوان تکنسین ردۀ سوم کار کنید.

یا به سوئد سفر کنید، مخصوصا شهرهای شمالی اش که معمولا مهاجران جهان سومی را به آن جا می فرستند تا در روزهایی که همیشه شب است ، دچار افسردگی بشوند !

اصلا کانادا چطور است ؟ می توانید با مدرک دکترای پزشکی ، در داروخانه هایش دارو بفروشید...
چه اشکال دارد وقتی در وطن به تخصص شما نیاز ندارند ، به انگلیس بروید و در حالی که دانشجوی دکتری هستید در هتل های انگلستان ظرف بشویید.
چه بسا با مدرک فوق تخصص چشمی که در ایران اخذ کرده اید ، موفق شوید در فرانسه به خلق الله شماره عینک بدهید!

دم از کمبود گزینه نزنید که در این کشور اصلا پذیرفته نیست!

شما شاید IQ بالا داشته باشید ولی هرگز EQ تان تعریفی نیست! شاید جوانان هیچ کشوری در دنیا به اندازۀ جوانان تحصیل کرده و نخبۀ ما گزینه های عالی برای انتخاب در اختیار نداشته باشند !

چرا از واژه مبهم و رو به انقراض « تولید» استفاده می کنید ؟ما تولید می خواهیم چکار ؟ وقتی میتوانیم حتی سنگ قبر را هم وارد کنیم و برای آن توجیه اقتصادی داشته باشیم !

گزینه میخواهید ؟ چراراه دور برویم ؟ بفرمایید بروید ترکیه ، بنجلهای تولیدی های پوشاکشان را بیاورید تهران وبدهید مادر و خواهر گرامی در خانه به فروش برسانند !

تازه می توانید از طریق واسطه های تولید نشناس ، لوازم آرایش تاریخ مصرف گذشته و فاسد شدۀ خارجی را هم به دوستداران این محصول همیشه در اوج بازار ایران عرضه کنید! حیف از وقت نیست که در پژوهشگاه ها تلف شود ؟

دریغ از پول پدر و مادرهای قشر متوسط و ضعیف و زحمتکش تان نبود که از همه لذت های زندگی گذشتند و آنرا صرف آموزش شما کردند ؟


حیف از این مسئولین که اینگونه غم شما را میخورند و قدرشان را نمیدانید ! وقتی بهترین شرایط را فراهم کرده اند تا بروید و همۀ آنچه را که در این جا یاد گرفته اید، به سیستم صنعت و تجارت و آموزشی کشورهای پیشرفته تقدیم کنید و در مقابل درد غربت، دوری از خانواده ، ساعت های طولانی و سخت کار و نگاه پر تبعیض آن طرف آبی ها از حداقل امنیت شغلی و رفاه اجتماعی برخوردار باشید. همان حداقل هایی که در این جا به دست آوردنش چون رویا است!

پدر و مادرتان هم گزینه های خوبی دارند : مثلا می توانند به صفحۀ مونیتور سیستم شان بچسبند و در انتظار بمانند تا در آن سر دنیا ،خسته و بی حوصله از کار روزانه بازگردید تا در اسکایپ شما را درآغوش بگیرند، لبخندبزنند، قربان صدقه تان بروند، دلتنگ حضور گرم تان بشوند و درد دوری و تنهایی در میانسالی را به جان بخرند ، اما احساس کنند که شما در آن جا خوشبخت هستید!/

دیدگاه کاربران

فرشته۱۲۷۰۸۹۱۱:۰۹:۱۵ ۱۳۹۶/۷/۳۰
آمریکا را فراموش کردید خانم نویسنده، انجا که به بچه هایمان ویزای سینگل می دهند و چهار پنج سال مثل زندانی حق ندارند پایشان را از خاک آمریکا بیرون بگذارند وگرنه بازگشتی در میان نیست و تحصیل بی تحصیل ! واقعا تا کی باید فرزندان این آب و خاک چنین سختی هایی را تحمل کنند و در آخر هیچ چیز به دست نیاورند ؟ معضل بیکاری تا کی گریبانگیر جامعه ما خواهد بود ؟
ناشناس۱۲۷۹۲۷۱۵:۱۰:۲۱ ۱۳۹۶/۸/۱
تا وقتی که خیلی از ما به بعضی ها رو که رسما میگن نمیتونن شغل ایجاد کنن میاریم سرکار.....
سارا بهمنی۱۲۷۰۹۴۱۱:۱۹:۱۲ ۱۳۹۶/۷/۳۰
تحت هر شرایطی در خارج از ایران موفقیت بیشتر و زندگی بهتر داریم. من هم ارشد مهندسی عمران دارم و در دبیرستان تیزهوشان فرزانگان درس خواندم ، اما هنوز در سی سالگی نتوانسته ام کار قابل اعتماد و با درامد نسبتا خوب پیدا کنم. از نظر دیگران تبدیل شده ام به یک موجود شکست خورده بی مصرف، هر چقدر هم در غرب سختی بکشم میروم تا دیگر اینجا بیش از این تحقیر نشوم
ناشناس۱۲۷۳۱۲۱۶:۲۲:۳۹ ۱۳۹۶/۷/۳۰
این تازه بهترین حالتش بوده بسیاری از دوستان من در دانشگاه تهران وشیراز ول کرده اند رفته اند و همه مستقیما اپلای کرده اند هیچ ایده ای در انتظار دانشجویان اینجا نیست اساتید هم اکثرا بیسواد هستد و ارتباطی هم با صنعت ندارند برخی حتی در خواندن کلمات فارسی هم مشکل دارند. این جوانان هم باید بدانند که تولید کالا با 3 برابر قیمت اصلا به صرفه نیست نهایت کاری که دولت میتونه براتون بکنه اینه که تعرفه ببنده رو اون کالای وارداتی که نتیجه کار میشه اینکه مردم ما باید محصولی را با 3 برابر قیمت بخرند و این کار در دراز مدت جامعه رو از پا درمیاره . یعنی اگر قرار باشه همه محصولات ما از خودرو و... تعرفه ای باشند یک زندگی بسیار پرخرجی خواهیم داشت همین الان خیلی کالاها رو میشه تولید کرد ولی اینقدر هزینه کار زیاد درمیاد که بشر بیخیالش شده لذا قیمت پایین هم یک فاکتور بسیار مهمه از این دید هم به خود شما انتقاداتی وارده. یه مثال میزنم الان دولت میگه برای حمایت از برنج کارهای شمالی اجازه واردات برنج نمیدم یا محدودش کردم نتیجه این شده که برنج خارجی که قبلا کیلویی 400 تومن فروخته میشد الان به 5 هزار تا 6 هزار برسه یعنی قیمت برنج خارجی عملا بالا میره به نظر شما ایا تحمیل این هزینه به مردم برا اینکه چند تا برنج کار سود کنند درسته؟ من دوستم در امریکا است قیمتهای برنج رو ازش پرسیدم بسیار ارزانتر از اینجا بود فکر کنم گفت کیلویی 1500 تا 2500 هست اونم برنج نسبتا خوب(فکر کنم باسماتی یا همچین اسمی گفت) ولی اینجا ما برنج و خودرو و گوشت و..رو باید گران بخریم. لذا در کل باهات موافقم ولی تولید با قیمت بالا را که دولت بیاد تعرفه ببنده و..را موافق نیستم هزینه تولید ما بالا است هیچ کشوری با گران تولید کردن نمیتونه کسب و کار ایجاد کنه خود امریکا هم داره داستان رو به چین میبازه . یه مثال برات میزنم یک قرص من مصرف می کنم در هند و ایران 1 تا 2 دلار هست یک بسته 100 تاییش ولی در امریکا چندین دلاره خب در دراز مدت اون شرکتها کم کم باید بساط را جمع کنند. مثال دیگه برات میزنم من یه مدت خودکار کانکو میخریدم اومدم دیدم ایرانی هم همون رو تقلید کرده 5 تا خریدم همه دچار مشکل بود خب ایا میشه هم قیمت را بالا برد هم کیفیت را پایین اورد؟ مثال دیگه برات میزنم ماشین حساب پارس حساب دانشگاه شیراز با تخفیف به ما داد ماشین حسابهای همه خراب شد یعنی کلا 100 درصد خرابی محصول. یخچال فریزر و..هم همینطور. نمیشه کالای معیوب گران تولید کرد به مردم انداخت. لذا هم حق دارید و هم اینکه باید دانش مدیریت تولید را هم داشته باشبد تولید به هر قیمتی تولید نیست. همین الان بسیاری از شرکتهای داخلی باید ورشکست شوند چون گران تولید میکنند. ضمنا فردی که این سطور رو برات نوشت هم بیکاره و دنبال اپلای و رفتن
ناشناس۱۲۷۱۰۳۱۱:۲۶:۰۵ ۱۳۹۶/۷/۳۰
ایشان و همکارانشان فکر می کنند که در خارج فرش قرمز برای آنها پهن کرده اند. پیدا کردن شغلی مرتبط با رشته تحصیلی در آمریکا ، کانادا و .... به مراتب از ایران سخت تر است.
ناشناس۱۲۷۲۷۱۱۵:۱۷:۲۰ ۱۳۹۶/۷/۳۰
شما تا حالا امتحان کردی؟ آیا فارغالتحصیل شریف و تهران هستی؟ تمام دوستانم زندگی به نسبت راحت و کار مطمئنی دارند.
ناشناس۱۲۷۴۴۷۲۰:۰۲:۳۱ ۱۳۹۶/۷/۳۰
پس چرا هر کی رفته برنگشته و صاحب زندگی هم شده؟ علت ای همه تلاش برای رفتن چیست؟ چرا از اونطرف کسی نمیاد اینجا زندگی کنه؟ چرا مردم حاضرن ده تا امتحان بدهند و بروند اونم تافل و...؟
امین۱۲۷۶۱۸۰۰:۵۹:۵۱ ۱۳۹۶/۸/۱
سلام دوست عزیز من 6 ماهه از کشور خارج شدم تازه نخبه هم نبودم. ارشد بودم بعد از دو ماه تو یه شرکت خوبه اروپایی مشغول شدم راضی هم هستم. بر اساس تصوراتتون حکم ندین
ناشناس۱۲۷۱۰۹۱۱:۳۳:۳۳ ۱۳۹۶/۷/۳۰
نخبگان با تلاش فراوان و گذشتن از سرگرمی ها و دلمشغولی هایی که دیگران دارند در آزمون سراسری شرکت میکنند. پس از اعلام نتایج مشخص میشود که در رشته مورد نظر در دانشگاه مورد علاقه یشان پذیرفته نشده اند ولی همکلاسی ها آنها که سرگرمی و دلمشغولی های ها خود را داشته اند و کمتر درس خوانده اند صرفا بخاطر سهمیه جای آنها را در رشته مورد نظر و دانشگاه مطلوب پر کرده اند. این بی عدالتی هدیه ای است به تلاش آنها؟؟
ساندیس خور۱۲۷۲۶۷۱۵:۱۵:۱۷ ۱۳۹۶/۷/۳۰
مگه چند هزارم داوطلبین با سهمیه میرن دانشگاه؟!! واقعا درک شما از مشکلات در همین حده؟
ناشناس۱۲۷۳۲۶۱۶:۴۰:۴۰ ۱۳۹۶/۷/۳۰
بد نیست به دانشگاه های تهران و مشهد و اصفهان و شیراز و تبریز بروید و ببینید چند درصد دانشجویان با سهمیه و سفارش آمده اند. چرا ظرفیت دانشگاه در رشته قبولی من (دندانپزشکی) 46 نفر اعلام میشود ولی در عمل 74 نفر ثبت نام میشوند و در کلاس ها حاضر هستند؟
ناشناس۱۲۷۳۶۹۱۷:۴۸:۱۵ ۱۳۹۶/۷/۳۰
به همین تعداد هم نخبگان کم اند. بی عدالتی ها خودش را به خوبی نشان میدهد. سهمیه در کنکور و استخدام باید و باید حذف شود چون بی عدالتی است
ناشناس۱۲۷۴۸۹۲۱:۰۲:۴۶ ۱۳۹۶/۷/۳۰
مشکل این است همان سهمیه ای که وی را وارد دانشگاه می کند، شاغل هم می کند، سمت هم می دهد، مدیر هم می کند، ولی سهمیه که می تواند سهم سایرین را تقسیم کند، نمی تواند توانایی ها و استعداد ها را نیز تقسیم کند! نتیجه مدیریت ها را هم که دیده و می بینیم!
سرایان۱۲۷۳۱۰۱۶:۱۵:۳۶ ۱۳۹۶/۷/۳۰
واقعا وقتی از حقیقت مسیله اطلاع نداری مثل یک عامی اطهارنظر نکن. خودت می گویی ;نخبه پس چطور کسی نخبه است و رشته مورد علاقه قبول نمی شود؟؟؟!!!!!!! ..
ناشناس۱۲۷۱۱۲۱۱:۴۳:۳۴ ۱۳۹۶/۷/۳۰
این درد امروز و این ساعت و این دولت نیست. این درد سالهاست که وجود داره. شما که درد رو خوب میشناسید چرا کاری نمیکنید؟ این داستان هم داستان جدیدی نیست. حداقل 10 مورد مشابه این داستان رو شنیدم اما کو درمان؟
ناشناس۱۲۷۱۱۴۱۱:۴۴:۳۴ ۱۳۹۶/۷/۳۰
من تازه 20 روزه برگشتم. اوون بخشهایی که در مورد کارهای دانشجوهای ایرانی گفتی دروغ نیست ولی بخش کوچکی از همه دانشجویان هست و در کشورهای درست و حسابی شما بورس خوبی برای تحصیل میگیرید و وقت تفریح هم به اندازه کافی دارید. پاراگراف آخر در مورد خانواده ها 100 درصد درسته.
ناشناس۱۲۷۱۱۵۱۱:۴۴:۴۸ ۱۳۹۶/۷/۳۰
من یک کار تولیدی را سال 86 آغاز کردم. اداره دارایی منو بیچاره کرد. بیشتر از درآمدم به اداره دارایی پول دادم. یادمه فط در یک مورد یک بدهی 300 تومنی منو با سود + دیرکرد از من 570 تومن گرفتند.
ناشناس۱۲۷۲۴۸۱۴:۴۹:۵۲ ۱۳۹۶/۷/۳۰
دوست ارجمند من يك كار خدماتي رو باز كردم با دوستانم به دلايلي دچار مشكل شديم و كار رو جمع كردين اعلام ضررو ريان داديم اجاره نامه كه زودتر در حال فسخ بود ارائه داديم اداره ماليات با همه دلائيل با 120 ميليون ضرري كه داديم 1700000 تومان ازمون براي 6 ماه كاركرد ماليات گرفت
بینام۱۲۷۱۴۲۱۲:۲۷:۴۴ ۱۳۹۶/۷/۳۰
نگاه روزنامه نگارانه به زندگی دیگران نتیجه ای غیر از این ندارد. خانم نویسنده فراموش کرده که آنها که هجرت میکنند خود درد آوارگی را میدانند. اما یک عمر زندگی کم دغدغه در کاری دون شأن را به حتی یک روز اضطراب ناشی از تصمیمات ناگهانی مدیران کشور نمی فروشند. آدم هایی که مانده اند چه گلی زده آند به سر خودشان که رفته ها بخواهند غصه ظرف شستن و گارسن بودن را بخورند؟ بعد از ۲۰ سال تحصیل و قریب ۱۰ سال کار حالا هر روز باید دغدغه داشته باشم که تصمیم دیپلم‌ردی هایی که به ضرب انواع روش ها در دانشگاه جا شده بودند، چطور زندگی ام را متلاطم میکند‌‌ و حسرت بخورم بر حماقت خودم وقتی که نصحیت دیگران برای ترک مهاجرت را نشنیدم. باید روزی قبول کنیم که ماکشوری خام فروش بوده و هستیم و با روال فعلی توان تامین زندگی مرفه برای این‌ تعداد نفرات‌ را نداریم. اولین قربانی ها فارغ التحصیل های بیکار کشور اند که اگر تن به مهاجرت و ریسک ظرفشویی ندهند،باید سالها بیکاری و اشتغال با درآمد نامکفی و هزار غم ناشی از آن را داشته باشند
ناشناس۱۲۷۳۵۹۱۷:۲۶:۰۵ ۱۳۹۶/۷/۳۰
ظرفشویی ... که اینجا مطرح میشه والا آنهایی که برای دکتری با بورس میرن از هیئت علمی اینجا بیشتر درامد دارن
ناشناس۱۲۷۱۵۲۱۲:۳۶:۵۹ ۱۳۹۶/۷/۳۰
خیلی قشنگ و دردناک بود. من هم دقیقا 6 7 سال پیش تو یه همیچین موقعیتی بودم که دوستان الان اروپا و کانادا هستند و من چون ازدواج کرده بودم نتونستم دل بکنم. ولی حالا دیگه همسرم هم راضی شده تا فرزندمون رو تو اروپا بدنیا بیاریم.
آیدین۱۲۷۱۵۸۱۲:۵۳:۵۴ ۱۳۹۶/۷/۳۰
حیف که حوصله ندارم جواب بدم .... وگرنه یه عکس از یه کلاب ایرانی در کشور سوئد برات می فرستادم و توضیح کاملی از کل ادم های اونجا و رتبه علمی و وضع زندگی براتون می گفتم
ناشناس۱۲۷۱۷۹۱۳:۲۲:۰۳ ۱۳۹۶/۷/۳۰
دردناک بود......
Jacky۱۲۷۱۸۳۱۳:۲۷:۴۱ ۱۳۹۶/۷/۳۰
جناب نویسنده ... شما بگو ما چیکار کنیم؟ خودکشی؟ اعتیاد؟ از دیوار مردم بالا رفتن؟ اختلاس؟ ما میریم و درد تحقیر شدن و درد غربت رو به جون می خریم تا بتونیم حداقل ثابت کنیم که دلیل نماندنمون نتوانستن نبود، بلکه نخواستن آقایان بود. شاید مجبور باشیم در رستوران یا هتل تا صبح کار کنیم. ولی نشنیدن واژه هایی مثل پارتی آقازادگی رشوه .. ما میریم. شاید که خاک سرد غربت مرهمی باشه بر داغ دل ما...
صالح۱۲۷۱۹۱۱۳:۵۰:۵۹ ۱۳۹۶/۷/۳۰
آآآآآآه....
ناشناس۱۲۷۱۹۸۱۳:۵۸:۱۴ ۱۳۹۶/۷/۳۰
یک گزینه دیگر هم دارید: مثل بنده که از اول ابتدایی تا چهارم دبیرستان شاگرد اول بودم و در هرچه مسابقه علمی و المپیاد بود مقام آوردم. با لیسانس مهندسی از یکی از بهترین دانشگاه های تهران در یک اداره دولتی کار میکنم و کمی بالاتر از آبدارچی زحمتکش اداره درآمد دارم. شکر خدا روزگار می گذرد.
ناشناس۱۲۷۲۰۱۱۳:۵۸:۵۴ ۱۳۹۶/۷/۳۰
همه کسایی که رفتن اروپا و کانادا و آمریکا دارن ظرف میشورن؟
ناشناس۱۲۷۲۷۵۱۵:۲۱:۰۸ ۱۳۹۶/۷/۳۰
نخبگان همه کسان نیستند نخبه هستند و رفتند و ناسا و........را مدیریت کردند
ناشناس۱۲۷۲۱۸۱۴:۱۵:۰۶ ۱۳۹۶/۷/۳۰
تو باغ نیستی عزیز
دانشجوی دکتری برق۱۲۷۲۲۵۱۴:۲۱:۳۳ ۱۳۹۶/۷/۳۰
مطمئن هستم نویسنده آشنایی کاملی با شرایط بورسیه تحصیلی دانشجویان نخبه نداشته است مثال هایی که شما زدید همه مربوط به افرادی بود که پناهنده می شوند و یا ویزای غیر دانشجویی و برای کار می روند من خودم موافق خارج رفتن بدون برنامه نیستم اما خوب است بدانید بسیاری از اساتید مطرح کشور آمریکا دانشجوهای دانشگاههای تهران بودند فقط کافیه کمی سرچ بکنید و بعد شروع به مطلب نوشتن بکنید...
شهروند۱۲۷۲۳۰۱۴:۳۰:۰۳ ۱۳۹۶/۷/۳۰
جنرال خوب بود ولی اون قسمت اینکه میرن اون ور دارو میفروشن و ظرف میشورن رو خیلی بزرگنمایی کردی. والا انقدر پول میدن بهت که زندگی که اونجا داری از متوسط اینجا خیلی بالاتره. به نظر من با این حجم بالای فارغ تحصیلا و فرصت های کم شغلی بهترین گزینه مهاجرت هست. فقط بجای سنگ انداختن جلو رفتن اونو راحت ترش کنن. واقن چرا پول ازاد سازی مدرک انقدر بالاس . اگر میتونین کار درست کنین نرن دیگه پول گرفتنتون چیه
ناشناس۱۲۷۲۷۳۱۵:۱۷:۳۶ ۱۳۹۶/۷/۳۰
چرا کسی از خودش نمیپرسه اروپای نابود شده بعد جنگ جهانی دوم چطور به این شرایط رسید؟!
ناشناس۱۲۷۲۷۹۱۵:۲۳:۵۸ ۱۳۹۶/۷/۳۰
فرهنگ ما فرهنگ مصرفی است نه تولیدی و برادران وارد کننده هم از هیچ کاری فرو نمیگذارند تا جوانان نخبه ما را فراری دهند و خود کسب ثروت کنند
محمد۱۲۷۳۰۷۱۶:۱۳:۲۴ ۱۳۹۶/۷/۳۰
مسلما آنجا هم فرصتهای تحصیلی و تحقیقاتی و هم امکان زندگی بهتر بسیار بیشتر از ایران وجود دارد. نمی دانم چرا اینگونه گوشه و کنایه زده‌اید، ولی بیشتر افرادی که برای ادامه تحصیل می‌روند وضع خوبی دارند، اگرچه ممکن است برای تامین زندگی کارهای پاره وقتی نیز انجام دهند. فقط نزدیک 2 میلیون ایرانی در آمریکا زندگی می‌کنند ولی فکر نمی کنم حتی 200 نفر آمریکایی در ایران باشند...
محمد۱۲۷۴۲۴۱۹:۰۶:۳۱ ۱۳۹۶/۷/۳۰
به نظر من نویسنده گوشه کنایه نزده و این مشکل را مطرح کرده که چرا تولید در کشور ما تعطیل و جوانان مجبور به رفتن باشند. همه امتیازاتی که برای رفتن دوستان گفتند درست ، اما واقعا غم غربت که دروغ نیست، و غم تنهایی پدرو ماردهای ایرانی، باید شرایطی ایجاد شود که جوانان تحصیل کرده بتوانند با عزت و آرامش کار و زندگی کنند و به خلاقیت و کا افرینی بپردازند. در ضمن پسر عموی خود من دانشجوب دکترا بود و مدتها در استرالیا در یک هتل ظرف هم می شست ، بد و خوبش را نمیدانم ، فقط به انها که از برکت خون شهدا پست گرفته اند باید یاداوری کرد این همه نابسامانی را...
من و راننده تاکسی۱۲۷۳۳۹۱۶:۵۸:۴۸ ۱۳۹۶/۷/۳۰
عزیز دل، مدیران ضعیف هزار راه بلدند که نیروی خوب را دودر کنند. راننده تاکسی دیشب من تعریف کرد که رییسش چه جوری می خواست او کارش را رها کند!! و من فارغ التحصیل سه مقطع در دانشگاه تهران، باید میدان را تسلیم مدیرانم کنم که همگی فارغ التحصیل دانشگاه آزادند!! مساله سخت نیست که!! پاداشم دست مدیری هست که ادعای دوستی با من دارد و فارغ التحصیل دوره مجازی یکی از دانشگاه هاست! داره منو بازی می ده که به غرورم بربخوره خودم استعفا بدهم از دولت بروم! اینها که دیگه گفتن نداره! نظام اداری را تسلیم چنین مدیرانی می کنیم! مردم ما را ببخشید! اون مقامات مسول هم خجالت نکشند! سلطه برخی بیخردان بر نظام اداری اصلا تقصیر آنها نیست! خوش باشند! آنها بهترین های و به قول خودشون خیرالموجودینمونند!! اسم نمی نویسم! مردم مرا ببخشید! من تسلیم شده ام. باور کن من هم باید به صرفه خودم فکر کنم. نمی صرفد به مردم خدمت کردن! قصورم را ببخشید. خدایا ببخش حلالم کنید
فرید نویدی۱۲۷۳۶۱۱۷:۲۹:۳۷ ۱۳۹۶/۷/۳۰
بنده بیش از ده سال هست که به کانادا مهاجرت کردم. در ایران در بهترین دانشگاهها تحصیل کردم و دارای شغل و درآمد نسبتا خوبی بودم. در کانادا دوباره مجبور به تحصیل شدم و نهایتا دو سال قبل موفق به گرفتن دکترا در یکی از رشته های مهندسی از یکی از دانشگاههای معتبر کانادا شدم ولی بعد از گذشتن حدود دو سال هنوز موفق به پیدا کردن شغل مناسب نشدم و نهایتا با هزار دردسر مجبور به گذراندن یک دوره فوق دکترا شدم که درآمدش از درآمد یک تکنسین ساده هم کمتر هست. لذا با تمام مواردی که در این مقاله نوشته شده موافق هستم.
ناشناس۱۲۷۳۶۲۱۷:۳۲:۳۹ ۱۳۹۶/۷/۳۰
من نزدیک دفاع دکتری هستم و فرصت مطالعاتی رو تونستم در یه کشور اروپایی باشم بنظرم شرایط زندگی ، نحوه کار علمی ، حتی مسایل اخلاقی در سطوح خیلی بالاتری از کشور ماست. در ضمن .. ادعایی ندارند. اینجا اساتید ما عموما آدمهای خوبی هستند منتها بسیاریشون بخصوص در شهرستانها هیچ تاثیری بر مسیر علمی دانشجو ندارند. نه موضوعی ارائه می دهند نه درآمدی برای دانشجو فراهم می کنند نه تاثیری در نگارش مقالات دارند بیشترشان از ناحیه دانشجو منتفع می شوند و کمکی نیستند. اگر بجای این اساتید فقط یک نفر کارمند تحصیلات تکمیلی باشد و نظارت به روند اداری کار دانشجو کند متاسفانه باید گفت که خروجی کار دانشجو برابر باز زمانی است که فردی با جایگاه دانشیاری بعنوان استاد ایشان است
ناشناس۱۲۷۳۷۱۱۷:۵۳:۲۸ ۱۳۹۶/۷/۳۰
دوست من وهمسرش از یکی ازدانشگاههای امریکا پذیرش گرفتند واونجا دارن دکترا میگیرن .الان ماهانه حدود 2500دلار حقوق میگیرن تنها برای درس خوندن وروکارهای تحقیقاتی اون دانشگاه کارکردن .زندگی راحتی هم اونجا دارند یعنی از اینی که اینجا بودن خیلی جلوتر هستند .مطلب بعدی احترامی هست که دارن تواینجا شما با استاد بیسوادت نمی تونی دوکلام حرف بزنی واگرواقعا این سهمیه ها وکیلویی مدرک دادن ها نبود خیلی از این مدیران ....ما دیپلم هم نداشتند ....
ناشناس۱۲۷۴۰۸۱۸:۳۶:۵۶ ۱۳۹۶/۷/۳۰
حیف نخبگانی که دارن تو این مملکت زمان از دست میدن.مسئولین فقط به فکر پرکردن جیب خودشون هستن و بس.
ناشناس۱۲۷۴۲۶۱۹:۱۳:۳۷ ۱۳۹۶/۷/۳۰
با خواندن این مطالب تنها به یاد ۴ سال وزارت صادقانه و خالصانه و مخلصانه ، استاد گرانقدر جناب آقای مهندس ... افتادم چه ایام سیاهی بود .
ناشناس۱۲۷۴۳۹۱۹:۵۵:۳۰ ۱۳۹۶/۷/۳۰
روحانی مچکریم
ناشناس۱۲۷۴۵۲۲۰:۰۶:۰۷ ۱۳۹۶/۷/۳۰
درست است که در خارج پول مفت نمی دهند ولی لااقل عمرت هم هدر نمی رود حداقل راهت مشخص میشود هر روز خبر اختلاس و دزدی های میلیاردی نمی شنوی اگر هم باشد شما نمی شنوی پارتی بازی و رابطه وجود دارد ولی حرف اول را نمی زند اگر تلاش داشته باشی یک جایی می رسی ولی اینجا!
ناشناس۱۲۷۴۵۷۲۰:۱۰:۴۷ ۱۳۹۶/۷/۳۰
.. اصلا چی می دونی هزینه زندگی یعنی چه هزینه کردن برای تولید و برباد رفتن کل زحماتت با یک واردات رانتی یعنی چه چه می دونی بیکاری چیه اصلا از علم و زحمت کشیدن فقط چند تا کتاب رو خوندی یک حقوق دولتی ...
ناشناس۱۲۷۴۹۷۲۱:۱۰:۴۸ ۱۳۹۶/۷/۳۰
دیگه حتی حوصله جواب دادن هم ندارم شرکتم بعد از 15 سال تعطیل شد و بیکارم!!! پارتی ندارم رانت خوار نیستم پول کلان هم ندارم رشوه هم به کسی نمی دهم من می خواهم سالم در کشورم زندگی کنم دلالی بلد نیستم چکار کنم در امدی فقط در حد هزینه خانواه ام می خواهم نه بیشتر!!!! اما نمیشه چند سالیه که نمیشه
ناشناس۱۲۷۵۴۳۲۲:۴۰:۵۵ ۱۳۹۶/۷/۳۰
نمونه ساده اش چادر مشکی است. ما در جهان بیشترین مصرف چادر مشکی را داریم. تا کنون هر کسی سعی کرده کارخانه تولید چادر مشکی در ایران بزند با همین مشکل مواجه شده. در نتیجه یک کارخانه چادر مشکی هم نداریم. در کشوری که اقتصادش دولتی باشد و شفافیت اقتصادی در ان وجود نداشته باشد وضع هیمن هست. خانه از پای بست ویران است!
ناشناس۱۲۷۵۸۷۲۳:۴۵:۲۰ ۱۳۹۶/۷/۳۰
در کشورهایی که اقتصاد سالم دارند افرادی که واقعا طالب تحصیل هستند دردسر ادامه تحصیل را بجان می خرند. بنابراین افراد بعد از دیپلم جذب بازار کار می شوند و با اولین حقوق خود می تواند به یمن سیستم بانکی موثر بفکر تهیه کالاهای اساسی شامل آپارتمان خوب و ماشین باشند و همچنین ازدواج کنند. این قدر ندار شده ایم که فقط به دست همدیگه نگاه می کنیم که کی چی دارده تا زیر آبشو بزنیم و چشم دیدن همدیگه رو نداریم. این بی اخلاقی ها نتیجه نداری است که بعلت سوء مدیریت به آن دچار شده ایم هستیم و هر روز بدتر میشه.
ناشناس۱۲۷۵۹۳۰۰:۱۱:۳۶ ۱۳۹۶/۸/۱
شکایت هم فایده ندارد. برخی مدیران بی کفایت با فساد نهادینه شده شان، تحمل افراد نخبه و سالم را ندارند. سری بزنید به عزیزانی که به عشق وطن و عزیزانشان پس از تحصیل برگشته اند و با بی مهری تمام رو برو شده اند. به شکوه ی آنها از بی مهری و سنگ اندازی در کارشان ، توجهی نیست. باید به خدا پناه برد. آیا فریاد رسی هست ؟
دكتراي مديريت روزانه دانشگاه تهران۱۲۷۶۶۰۰۷:۵۷:۲۶ ۱۳۹۶/۸/۱
اين جمله هم حكايت بنده است: می توانید با دیدن ... و پیدا کردن یک پارتی کم توقع ! در یکی از ادارات قرارداد سه ماهه ببندید و زیر نظر مدیر متخصص و ماهری که با معدل 12 از دبیرستان فارغ التحصیل شده روزگار را به خوشی سپری کنید!
ناشناس۱۲۷۸۲۵۱۱:۵۹:۳۸ ۱۳۹۶/۸/۱
حالا جالبه الان اینجا به نفع نخبه ها و تحصیل کرده ها مقاله نوشتید چند ماه پیش یه اقایی به .. مقاله نوشته بود به نخبه ها حمله کرده بود ما اخر متوجه نشدیم که نخبه ها ظالم هستند یا مظلوم؟
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. تصاویری از اجرای طرح عفاف و حجاب در تهران

  2. طرح عفاف و حجاب از امروز در تهران

  3. نظرات برگزیده مخاطبان الف: وضعیت حجاب، حاصل کم‌کاری چهل‌ساله است/ باید برای مبارزه با سگ‌های ولگرد فکری کرد

  4. نماز جمعه این هفته تهران به امامت حجت الاسلام صدیقی اقامه می‌شود

  5. این صدای اقتدار ایران است ...

  6. تنبیه متجاوز آغاز شد /حمله موشکی و پهپادی ایران به اسراییل

  7. نظر باباطاهر عریان درباره دلار !

  8. وحدت ملی با وعده صادق

  9. ارژنگ امیرفضلی و زندگی در شرایط سختِ تورنتو

  10. یک نکته قابل‌تامل در مورد توسعه قدرت نظامی ایران

  11. آنچه اسرائیل در مورد "وعده صادق" نمی گوید

  12. استخوانی در گلوی اسرائیل!

  13. دومین روز بزرگ تاریخ معاصر ایران

  14. آیت الله صدیقی: عذرخواهی می‌کنم که با غفلت و کم توجهی باعث هجمه به ملت ایران شدم

  15. کمی دیر نیست؟

  16. هیات علمی یا کارخانه چاپ مقاله !

  17. اطلاعیه سازمان اطلاعات سپاه در خصوص حمایت از رژیم صهیونیستی در فضای مجازی

  18. «برجام» در موزه تاریخ ؟!

  19. باهنر: نباید به اندازه تورم حقوق ها افزایش یابد/ ۹۰ درصد منتخبان وظایف مجلس را نمی‌دانند

  20. ۲ دلیل برای تشدید "گرانی" در ایران

  21. موجرانی که اجاره بهای زیادی بگیرند، جریمه می‌شوند

  22. حمایت افکار عمومی ایران از حمله به اسرائیل

  23. گانتس: زمان، مکان و شیوه پاسخ به ایران را خودمان تعیین می‌کنیم

  24. خاتمی: پاسخ ايران به جنايت اسرائيل مدبّرانه، شجاعانه، منطقی و قانونی بود

  25. هیچ گاه اعتراف نمی کند، چون...

آخرین عناوین