نظر منتشر شده
۱۷
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 284765
پاسخی به مطلب "مدیریت شهر اسلامی محله محور است"
محمد مهدی برادران، 3 مرداد 94
تاریخ انتشار : شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۶:۰۰
روزنامه شهرآرا دوشنبه ۸ تیر ماه ۱۳۹۴ در گفت‌وگویی با جناب حجت‌الاسلام آقای علی کشوری به مسئله چیستی الگوی اسلامی پیشرفت پرداخت (که در الف نیز منتشر شد){اینجا}. وجود پی‌نوشت و برخی قرائن دیگر؛ نشان از آن دارد که سؤال و جواب‌ها تبدیل به یک متن ویرایش شده توسط مصاحبه‌شونده گردیده است که گرچه غیر عرف ولیکن منجر به اتقان مصاحبه خواهد گردید.

توجه روزنامه شهرآرا به این موضوع راهبردی و دغدغه‌های جناب کشوری قابل تقدیر است و آن را به فال نیک می‌گیریم.

جناب حجت‌الاسلام کشوری -که شهرآرا تحصیلات ایشان را پایان سطح دو حوزه علمیه، دانسته و دبیر شورای راهبردی الگوی اسلامی پیشرفت معرفی می‌کند - مباحث مختلفی را طرح نموده‌اند که پاسخ کامل به آن‌ها در این مجال نمی‌گنجد. ولیکن با توجه به اهمیت موضوع، نگارنده به نقد برخی از نظرات مطرح شده؛ اقدام می‌نماید و امید دارد تا مورد توجه علاقمندان الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت قرار گیرد.

قبل از ورود به بحث با توجه به این‌که ایشان در طول مصاحبه و پی‌نوشت آن، به کرات به سخنان مقام معظم رهبری استناد می‌کنند این سؤال پیش می‌آید که چرا بر خلاف نام‌گذاری رهبر معظم انقلاب، شاهد حذف کلمه ایرانی در عنوان شورای راهبردی که ایشان دبیرشان هستند می‌باشیم. این در حالی است که رهبری می‌فرمایند: «ما بايد پيشرفت را با الگوى اسلامى - ايرانى پيدا كنيم. اين براى ما حياتى است. چرا مي‌گوئيم اسلامى و چرا ميگوئيم ايرانى؟ اسلامى به خاطر اين‌كه بر مبانى نظرى و فلسفى اسلام و مبانى انسان‏شناختى اسلام استوار است. چرا مي‌گوئيم ايرانى؟ چون فكر و ابتكار ايرانى، اين را به دست آورده؛ اسلام در اختيار ملت‌هاى ديگر هم بود. اين ملت ما بوده است كه توانسته است يا مي‌تواند اين الگو را تهيه و فراهم كند. پس الگوى اسلامى ايرانى است.»

دو نقد کلی در شیوه بیان نظرات ایشان به چشم می‌خورد: نخست آن‌که گویی جایگاه دبیری شورا و یا سوابق حوزوی ایشان مجوزی گردیده که احتملاً به عنوان یک مجتهد مسلط به مسائل مدیریت دولتی و مديريت شهری به طور مطلق از سمت دین احکامی را صادر کنند که "مدیریت شهر اسلامی این‌گونه است" و یا "الگوی دینی پیشرفت آن گونه است."

باید یادآور شد که این‌گونه اعلام نظر در مورد دیدگاه‌های دینی در محیط‌های علمی شرایط خاص خود را داشته و جامعه علمی حوزوی و دانشگاهی تلاش می‌نمایند در بیان نظرات دیدگاه خود را تبیین نموده و از مطلق‌گرایی پرهیز نمایند، چه برسد که ناخواسته نظرات خود را معادل با احکام الهی بدانیم‌.

در این موضوع جدا از قدرت فقاهت؛ اشراف به مصادیق و موضوعات مطروحه نیز ضروری است. موضوعاتی چون مدیریت کلان ملی و یا مدیریت شهری از مسائل پیچیده و مهم در ادبیات توسعه محسوب می‌گردند و با فرض اشراف به مبانی دینی و شناخت احکام الهی در این خصوص؛ تعیین مصادیق امری تخصصی است؛ به عبارت دیگر این‌که مصداق این حکم چیست، قدرت تشخیصی فراتر از تسلط به مبانی صرف دینی می‌طلبد‌.

به هر حال ایشان به راحتی بر اساس تشخیص و شناخت خود از مصادیق و مسائل موضوعه نظیر اقتصاد، سیاست خارجی، امنیت ملی، معماری و.. به بیان دیدگاه خود به عنوان نظر اسلام در این موضوعات پرداخته‌اند. جالب‌تر آن‌که ایشان بی محابا بدون رعایت ملاحظاتی که علما در این خصوص دارند و از عبارت‌هایی نظیر احتمال می‌رود، به نظر می‌رسد، به حق نزدیک‌تر است یا اقوی این است استفاده می‌کنند، نظر خود را با نظر شارع مقدس برابر گرفته و خداگونه الگوی شبه افلاطونی خود را بیان می‌کنند. مثل افلاطونی که تا جامعه آرمانی مدینه النبی فاصله دارد‌.

نکته دوم این‌که ایشان در نقد نظرات مختلف که با دیدگاه خود منطبق نبوده و یا هر آن‌چه را صحیح ندانسته‌اند؛ به آن‌ها پسوند غربی داده و نفی نموده‌اند. حتی با ادبیات سلبی به تقابل با آن پرداخته و وابسته به جریان توسعه‌گرا دانسته‌اند. جالب آنکه این مواضع را مستند به نظرات رهبر معظم انقلاب نیز نموده و در جایی می‌گویند: "چون سیاست‌های توسعه‌گرا بسط پیدا کرده‌اند، مقام معظم رهبری؛ با نرمش قهرمانه فرصت آزمایش را به این نظریات داده‌اند تا اثبات شود این نظریات غلط هستند و قابلیت اجرا ندارند."

به راستی چگونه می‌توان کلید واژه «نرمش قهرمانانه» مقام معظم رهبری در مورد سیاست خارجی را بر اساس برداشت خود به گونه‌ای عجیب به مباحث دیگر تعمیم داد تا مخاطب نتیجه گیرد که رهبر معظم انقلاب نظرشان این است که به طرفداران توسعه غربی میدان دهند تا ایراداتشان مشخص گردد‌!! آیا مشی علمی و عملی رهبر معظم انقلاب و دستاوردهای نظام این‌گونه زیر سؤال نمی‌رود؟
در دو قطبی ترسیم شده توسعه غربی و پیشرفت اسلامی، ایشان اصرار دارند به تقابل بین مدیران دولتی و ازادبیات تقابلی و لفظ جنگ استفاده می‌کنند. ایشان هیچ حالت سومی متصور نمی‌باشد‌. حالاتی نظیر آ‌ن‌که اعتقاد به مدل پیشرفت دینی را با لحاظ تجارب بومی دنبال نماید و آیا به راستی باید طرفدار مباحث نظری کلی مبهم و سلبی بود و یا طرفدار نظرات غربی؟ آیا حالت سومی مشخص نیست؟. این ظلم هم به دین، هم به تجربه بشری و هم جفا به اقدامات مثبت نظام اسلامی است.

این تقابل قطبی بین الگو مد نظر ایشان با الگوهای رایج آنقدر در کلامشان جدی است که با سؤال خبرنگار مواجه می‌شود که آیا موضوعات در مدل اسلامی و مدل توسعه‌گرا اشتراکی دارند؟ سؤالی که جناب کشوری پاسخ به آن را مسکوت می‌گذارد و دلیل آن را نبود درک از الگوی پیشرفت دانسته و ادامه می‌دهند که: "اگر با این شرایط وارد مقایسه شویم و دنبال اشتراکات و اختلافات بگردیم، در واقع بین دو مطلب که یکی از آن‌ها تفصیلی و یکی از آن‌ها اجمالی، مقایسه کرده‌ایم ؛ بنابر این الان وقت این بحث نیست‌."

حال سؤال این است با برداشت کلی از یک مفهوم چگونه می‌توان به هر آن چیز که در منظر ما اسلامی نبود پسوندی غربی داد. عجب آن‌که نظریه‌ای که هنوز بسط پیدا نکرده است در مورد همه چیز با نگاه سلبی موضع می‌گیرد. به عنوان مثال ایشان نظریه‌ای به نام " بهبود مستمر فضای حاکم بر نهادهای متکفل تربیت" را مطرح می‌کنند و می‌گویند: "تعمداً این نظریه را طوری نام‌گذاری کرده‌ایم تا تقابل با نظریه بهبود مستمر فضای حاکم بر کسب و کار احساس شود." و ادامه می‌دهند: "جریان توسعه‌گرا می‌گوید اگر شما اشتغال و تولید می‌خواهید، راه آن، بهبود فضای کسب و کار است‌. بر اساس این نظریه بهبود مستمر فضای حاکم بر کسب و کار ۱۰۸ حکم از ۲۳۵ ماده برنامه پنجم را اشغال کرده است."

نگارنده دسترسی به نظریه "بهبود مستمر فضای حاکم بر نهادهای متکفل تربیت" ندارد و به طبع نمی‌داند چه کارکرد و خروجی داشته است؟ ولیکن معتقد است که نظریه بهبود مستمر فضای حاکم بر کسب و کار که توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی تبدیل به قانون شده است، اگر به طور صحیح توسط دولت اجرا گردد می‌تواند در رونق‌بخشی به تولید و بالطبع اشتغال و بالطبع ازدواج و رفع مشکلات فرهنگی مؤثر باشد. آیا به راستی اگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی بر پایه دغدغه مقام معظم رهبری در عرصه اقتصاد که در نام‌گذاری نام سالی توسط ایشان مشهود است، تدبیری ولو ناقص برای این امر نموده‌اند باید جریان توسعه‌گرا غربی محسوب گردند و بگوییم قانون برنامه را اشغال کرده‌اند‌؟ در حالی‌که در ابلاغ سیاست‌های کلی برنامه ششم توسعه نیز رهبری انقلاب از هشتاد سیاست سهم عمده را به اقتصاد داده و مجدداً در دومین سیاست عیناً به بهبود فضای کسب و کار اشاره نموده‌اند.

اما دغدغه‌ای که باعث شد که در خصوص آن نکاتی عرض کنم مربوط به حوزه تخصصی اینجانب یعنی برنامه‌ریزی و مدیریت شهری است.
آن‌جا که پس از انتقادات پراکنده جناب کشوری به مدیریت شهری؛ خبرنگار می‌پرسد "که حال چه باید کرد؟ اگر بخواهیم مسائل را حل کنیم باید به سمت تعریف اثباتی از شهر اسلامی برویم. اگر تعریفی از شهر اسلامی نداشته باشیم در بهترین وضعیت تبدیل می‌شویم به منتقد محض، چون نظریه نداریم، مجبوریم فقط انتقاد کنیم." پاسخ می‌دهند: "در اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی ارکان شهرسازی اسلامی را تعریف کردیم." سپس به مدیریت محله‌محور اشاره می‌کنند که تیتر اول مصاحبه شده است.

ضمن تأیید الگو مدیریت محله‌محور باید یادآور گردید این الگو در ادبیات برنامه‌ریزی شهری یافته جدیدی نیست و بسیاری از صاحب‌نظران از همین منظر در کنفرانس‌ها و مجامع مختلف طی سال‌های قبل به این موضوع پرداخته‌اند. همچنین باید توجه داشت که این موضوع در مجامع جهانی نیز دارای پشتوانه نظری بسیاری است و ایده محله محوری، تنها به شهرهای ایران منحصر نمی‌گردد. پس از انقلاب صنعتی و به وجود آمدن مشکلات متعدد اجتماعی-فضایی در شهرهای غربی، نظریه‌پردازان؛ روی به الگوی محله‌محوری آوردند. یکی از این نظریات تئوری «واحد همسایگی» بود که توسط «کلارنس پری» مطرح شد. او ابتدا در سال ۱۹۲۶ میلادی طرح مقدماتی «واحدهای خودیار» یا «واحد همسایگی» را منتشر کرد. سپس در سال ۱۹۲۹ میلادی گزارش جامع این طرح توسط پری در کمیته طرح منطقه‌ای نیویورک و حومه منتشر شد. وی در طرح خود، نظام کاربری اراضی و حمل و نقل را طوری پیشنهاد داده که علاوه بر ایجاد آرامش برای ساکنین، هر واحد همسایگی هویت مستقل خود را دارا باشد.

با این توصیف اساساً توضیحاتی که ایشان به عنوان نوع ایده‌آل برنامه‌ریزی خود متکی بر الگو اسلامی ارائه کردند و به اتکا به آن برنامه‌ریزی‌های فعلی را نقد می‌کنند، در نظام تقسیم‌بندی فضایی مدیریت شهری در ایران جدید نبوده و تا حدودی پیاده شده است و اساساً در تقسیمات شهری محله دارای تعریف مدیریتی مشخص قانونی می‌باشد. علی‌رغم مشکلات مختلف جهت اجرایی‌کردن آن در رویکرد ده سال اخیر شهرداری‌های ایران مورد توجه جدی قرار گرفته است، به عنوان نمونه در ایام مسئولیت‌ اینجانب در شهرداری مشهد موفق گردیدیم که نظام تقسیم‌بندی محلات مشهد را طراحی کرده و به دنبال آن شورای اجتماعی محلات را نیز مستقر نماییم. از طرفداران مدیریت شهری محله‌محور در نظر و عمل محسوب می‌شوم. ولیکن سؤال این است چگونه این نظریه مدیریت محله‌محور به عنوان یک دستاورد جدید مطرح گردیده و اعلام می‌گردد "تقویت زیرساخت‌ها و رویه‌های مرتبط با محله‌محوری، پیشنهاد اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی است"، و به اتکا آن عملکرد مدیران شهری خصوصاً در مشهد زیر سؤال می‌رود. ای کاش ایشان قبل از هر نقدی به مقدمات مباحث رشته برنامه‌ریزی شهری و طراحی شهری هم نظری می‌افکندند و یا از عملکرد شهرداری‌ها سؤالی می‌کردند و سپس به نقد مدیریت شهری می‌پرداختند.

جالب‌تر آن‌که ایشان الزام محله‌محوری را عدم توسعه دولت الکترونیک می‌دانند و به تلاش جریان توسعه‌گرا غربی برای استفاده از دولت الکترونیک جهت تمرکز بر مدیریت شهری اشاره می‌نمایند که "جریان توسعه‌گرا به دنبال ارائه خدمات به شکل متمرکز است."
در خصوص فن‌آوری و دولت الکترونیک واضح است تکنولوژی نقش ابزاری دارد. مثلاً شبکه‌های اجتماعی بر اساس محدوده خاص خود (مثلاً محله) و توسعه همان روابط محلی می‌توانند مورد استفاده قرار گیرد. کما آن‌که سرویس‌های محدوده بسیاری از شبکه این کارکرد را دنبال می‌کند. پس توسعه فن‌آوری الزاماً تمرکز گرا نیست. گاهی عکس بوده و در برخی از کشورها؛ تفویض اختیارات دولت‌های محلی و توسعه دولت الکترونیک با هم گره خورده است. اساساً موضوعاتی نظیر دیده‌بان محلی و شهری، بودجه‌ریزی مشارکتی و جمع‌سپاری از موضوعات مکمل محله‌محوری است که بدون فن‌آوری ممکن نیست؛ اما نکته دیگر این‌که باید مشخص شود که کدام نوع تمرکز غیر مطلوب است؟ آیا الگو حکومتی مهدوی یا نظام حکومتی مبتنی بر ولایت فقیه به تمرکز در سطح عالی نمی‌انجامد؟ پس بحث بر سر تمرکز نیست، بلکه بر سر این است که تمرکز در اختیار کمپانی‌های غربی مادی‌گرا یا افرادی عادل و عالم باشد.

ایشان در ادامه با گذر از مباحث نظری به نقد عملی پرداخته‌اند و فرموده‌اند: "جریان توسعه‌گرا برای تحقق این مسئله به دنبال گسترش دولت الکترونیک است." به ناچار بنا به تجربه کاری باید اشاره کنم اینجانب سال‌ها به عنوان دبیر کمیسیون برنامه‌ریزی کلان‌شهرهای ایران؛ با همراهی سایر معاونین برنامه‌ریزی و مدیران فن‌آوری اطلاعات کلا‌ن‌شهرها به دنبال گسترش شهر الکترونیک با رویکرد شهر هوشمند و ارتباط آن با دولت هوشمند الکترونیک بوده‌ام. ولیکن جریانی که ایشان آن را توسعه‌گرا می‌خوانند و یا هر جریان دیگری عزمی جدی برای همراهی ما در گسترش دولت الکترونیک در شهرها نداشته است و پیگیری‌ها برای بهره‌گیری از اعتبارات دولتی در کلان‌شهرهای ایران در ده سال گذشته در حد صفر بوده و تا کنون هیچ قانون حمایتی هم پیش‌بینی نشده است. ترکیب شورای شهر الکترونیک پیشنهادی ما به دولت سال‌ها است که در حال استقرار است! پس جریان خاصی که می‌فرمایند عینیت خارجی نداشته، که ای کاش جریانی می‌بود تا رتبه‌مان در سطح جهان در موضوع دولت الکترونیک یکصد و دو نمی‌بود و این همه نارضایتی را شاهد نبودیم. به هر حال اقدامات شهرداری‌های کلان‌شهرها هم نه به خاطر مقابله با الگوی ذهنی ایشان بلکه به اقتضای کار برای ارائه خدمات مطلوب‌تر به شهروندان به عنوان یک امر محتوم بوده است؛ زیرا به یک مطالبه عمومی شهروندان تبدیل گردیده است و اساساً ارائه الکترونیک خدمات امری اجتناب‌ناپذیر است.

و اما نقدهای ایشان به دولت الکترونیک هم عجیب است: "بعضی خدمات مانند خدمات آموزشی را نمی‌توان و نباید به صورت مجازی ارائه داد". در پاسخ باید گفت در حال حاضر حجم زیادی از دوره‌های آموزشی کشور از طریق فضای مجازی ارائه می‌گردد؛ و همکنون حوزه علمیه قم هم به صورت مشابه بسیاری از مباحث آموزشی را مجازی ارائه می‌دهند.

ایشان گفته‌اند: "اگر دولت الکترونیک تعمیم لازم را پیدا کند برای مقابله با مشکلات امنیتی آن ناگزیر هستیم تدابیر خاصی بیاندیشیم." در پاسخ باید گفت به هر حال هر امری مشکلات خاص خود را دارد و هر گلی خاری و این امر بدیهی است. آن‌ چه عجیب است دوری از تکنولوژی آن هم به بهانه امنیت است.

همچنین آقای کشوری در ادامه " گسترش دولت الکترونیک و اختصاص ای پی به افراد را معادل نفی آزادی و به چالش کشیده شدن حریم خصوصی" دانسته‌اند؛ و گفته‌اند: " مهم‌ترین عارضه پذیرش دولت الکترونیک این است که وقتی به تدریج احساس کنیم تحت کنترل هستیم، ابتکار و خلاقیت زیر سؤال می‌رود." در پاسخ باید گفت آزادی عمل کابران، شفافیت، قدرت انتشار سریع دیدگاه‌ها اطلاعات و ایجاد شبکه‌های اجتماعی برای شناخت طرفینی بین افراد از مزایایی است که تاکنون حتی برای حاکمان آن نیز غیر قابل کنترل بوده است؛ و چگونه است ایشان به شناخت طرفینی که گسترش فضای مجازی تبدیل به یک کنترل جمعی گردیده است را منفی می‌دانند؟

آقای کشوری در پایان خواسته‌اند با گسترش گفتمان الگوی پیشرفت اسلامی، محاسبات شهری و سطح کلان دولت بهینه شود. ولیکن باید متأسفانه گفت بیان نظرات غیر کارشناسی به نام الگو و طرح اینگونه مباحث ممکن است کارکرد عکس نیز داشته باشد؛ و به مظلومیت بیشتر الگو پی و مهجور بودن اینگونه مباحث بینجامد.

به هر حال در پایان آمادگی دارم که اگر به مجموعه نقد فوق ایرادی ناشی از فهم ناصحیح اینجانب وارد باشد با گوش جان شنوا باشم.
و من الله التوفیق.
 
 
مهدی
۱۳۹۴-۰۵-۰۳ ۰۷:۴۴:۵۱
بسیار جالب بود و بجا. ممنون (3066704) (alef-13)
 
علی محمدی
۱۳۹۴-۰۵-۰۳ ۱۲:۲۱:۵۸
سلام
متن پاسخ آقای برادران را خواندم .غیر از بخش هائی که ایشان در این جوابیه به حواشی پرداخته اند؛ در بخشی از موارد سعی کرده اند موضوع اصلی گفتگو را نقد کنند که در این بخش هم متأسفانه به صورت بسیار ناقص به متن مصاحبه جناب کشوری استناد کرده اند:
به عنوان مثال ایشان گفته اند که مطالعات شهر امر جدیدی نیست و نتیجه گرفته اند که پس در مصاحبه آقای کشوری حرف جدیدی مطرح نشده است و حال اینکه با رجوع به متن مصاحبه متوجه می شویم که تعریف جدیدی از سوی ایشان درباره محله ارائه شده است. تقریبا این قسمت اصلی ترین بخش پاسخ آقای برادران است که همانطور که نوشتم با عدم دقت در متن همراه است.
به هر حال اگرچه مطالعات مدیریت شهری دارای سابقه است ولی تعریف جدیدی از ماهیت محله در نقشه راه الگوی پیشرفت ارائه شده است؛ که موجب می شود درک ما از مدیریت شهری تغییر کند. (3067291) (alef-13)
 
حیدری اصل
۱۳۹۴-۰۵-۰۵ ۱۶:۲۳:۲۶
سلام به دوستان جامعه خبری تحلیلی الف
همت شما برای گسترش گفتمان مترقی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را می ستایم. گفتمان الگو منشاء اصلاحات خوبی در آینده کشور است.
موفق باشید (3073291) (alef-3)
 
۱۳۹۴-۰۵-۰۳ ۰۷:۵۸:۱۸
اینکه الان ناگزیر به دولت و شهر الکترونیک هستیم یا نه بحث دیگری است، اما ضرورت نباید مانع از صحبت از تبعات و پیامدهای اتوماسیون و فضای الکترونیک شود. در کشورهایی که اتوماسیون کاملا غلبه یافته شاهد نگرانی از ابعاد غیر قابل کنترل و پیش بینی آن هستیم. تنبلی، کاهش فعالیت بدنی و البته ذهنی، کاهش تعاملات اجتماعی، و ... از تبعات اجتناب ناپذیر اتوماسیون و خدمات الکترونیک است تا جایی که بعضا پیشنهاد می شود برای اجبار مردم به حضور در ادارات برخی از خدمات به شکل حضوری ارائه شود یا برای تقویت تعلق سازمانی، خودکارسازی کاهش و حدی از اختیار به کارکنان داده شود. مسیری که جریات نوسعه غربی رفته و دارد بر می گردد را ما داریم دوباره امتحان می کنیم. البته شاید طبیعی هم باشد. بین تکامل فیزیکی و توسعه در ابعاد دنیای عینی با بلوغ فکری تناسب باید وجود داشته باشد. تفکر مدیران و برنامه ریزان ما همیشه در حدود دوران ماقبل از شرایط استقرار غرب قرار دارد. (3066726) (alef-13)
 
تراب
۱۳۹۴-۰۵-۰۳ ۰۸:۱۰:۱۸
با سلام ما در نوشتن متون تبحر خوبی پیدا کرده ایم ولی مسئله مهم عملیاتی کردن این نوشته ها است که غربی ها بجای صحبت صرف بر فلسفه کارخوب بدنبال کاربردی کردن نظریه ها در سطح جامعه بوده اند ودرحدی خوبی موفق بوده اند ما بجای اختراع دوباره ،مناسب است از تجربیات ان ها استفاده نماییم وموضع حق خود را راحت تر توسعه دهیم پیامبرص چه علمی را فرموده اند حتی شده با مراجعه به دورترین مکانها ( چین )کسب کنید مسلما" علم دین نبوده است بلکه علوم بشری بوده ،لذا اگر ما این حباب را بشکنیم وانچه خوب است از هرکجای دنیا برای توسعه حقیقت خودمان استفاده نماییم غربی نمی شویم مسلمان کیس می شویم. (3066736) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۵-۰۳ ۰۸:۴۰:۳۹
انقدر از اسلامي كردن حرف زديد كه داشته هايمان را هم از دست داديم اىن شهر سازى امروز ما ديگر هيچ نيست ظاهرا روحانيون مى خواهند در همه جا براى خود كار بتراشند شورش را در اورده ان (3066779) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۵-۰۳ ۰۹:۳۸:۱۸
هردوعزیز دغدغه داریدآقای کشوری دغدغه ی محتوا و شما دغدغه ی فرم البته تخصص هردو مکمل است پیشنهاد می دهم با هم مکاتبه داشته باشید بدون نفی یکدیگر بلکه درزمینه ی تخصص خود الگوی پیشرفت شهری را به نتیجه برسانیدوچه خوب است الف پیشگام این رابطه ی علمی باشد (3066835) (alef-13)
 
توکلی
۱۳۹۴-۰۵-۰۳ ۰۹:۴۱:۲۴
احسنت
به قلب سلیم
به عقل سلیم
و به ذوق سلیم
نگارنده این متن محترمانه و جامع و آموزنده (3066844) (alef-13)
 
Saeid
۱۳۹۴-۰۵-۰۳ ۰۹:۴۴:۱۲
از کسی که قبل از دانشجو بودن مدیر شهرداری بوده و در دانشگاه آزاد فارغ التحصیل بوده این حرفها قابل قبول است. [نکته ام فرصتهای برابر برای با تجربه شدن برای همه دانشجویان است].
قشنگ نوشته و تحلیل کرده اند. دست مریزاد. (3066852) (alef-13)
 
000
۱۳۹۴-۰۵-۰۳ ۱۰:۴۰:۴۶
سلام
بنظرم خيلي از حرفهاي آقاي كشوري درست است (3066995) (alef-3)
 
۱۳۹۴-۰۵-۰۳ ۱۰:۵۲:۲۱
به سهم خودم و علی رغم انتقادی که به جریانات توسعه گرا دارم اما از انتقاد مودبانه و دقیق نگارنده تشکر میکنم خصوصا از الف که زمینه این بحث را فراهم اورد
البته به جاست که جناب کشوری نیز به این موضوعات پاسخی درخور و بدون هرگونه تعصب بدهند (3067028) (alef-3)
 
بنده خدا
۱۳۹۴-۰۵-۰۳ ۱۱:۰۱:۴۵
جناب آقای برادران!
همانگونه که آگاهید، شهرسازی موضوعی سهل و ممتنع است. هرکسی را توان و صدالبته حق اظهار نظر در مورد شهر و محله و درکل سکونتگاهش وجود دارد. به لحاظ موقعیت کاری ام در به عنوان کارشناس شهرسازی، در سازمانهای مختلف و در رابطه چهره به چهره با مردم، درسهای بسیار و نکات فراوان از مردم در خصوص ریخت و شکل شهر آموخته ام و به همه دوستان و عزیزان همکارم نیز توصیه میکنم، با حوصله و حواس جمع به سخنان مردم گوش فرادهند ، حتی اگر آن نکته در مغایرت با اصول علمی مدیریت و برنامه ریزی یا طراحی شهری باشد.
مردم، در هر مقام و رتبه و جایگاهی که باشند، ناگزیر به اظهار نظر در مورد پیرامون خود هستند و برآیند این نظرات جهت دهنده خواست جامعه برای شکل مطلوب شهر است. از دیدگاه بنده ، یک کارشناس شهرساز ناگزیر از شنیدن و گوش فرادادن صرف به این نظرات است. و به شدت باید از مجادله با نظراتی که در تقابل با اصول تجربه شده شهرسازی و مدیریت شهری هستند پرهیز کند. به عنوان مثال، محله محوری در امر مدیریت شهری، سابقه تاریخی در شهرسازی ایرانی و اسلامی دارد. منابع علمی شهرسازی چه ایرانی و چه اروپایی مملو از مشخصات و قوانین شکل دهی و مدیریت محلات در شهرهای ایرانی و اسلامی است. شهرسازی مدرن هم، در مسیر تکوین تدریجی خود، نیز به نوعی به این موضوع رسیده است. خب.چه ایرادی دارد که کسی بگوید که ما در ایران آن را برای اولین بار کشف کرده ایم. گفتن وی از نظر بنده حقیر چندان اهمیتی ندارد، اگر به این نکته توجه کنیم که ما دیگر مشکلی بابت تفهیم موضوع محله محوری به بخش عظیمی از جامعه نخواهیم داشت. می ماند ترتیبات اجرایی، که فرمان فعلا دست شماست. (3067047) (alef-13)
 
اقتصاد مبین
۱۳۹۴-۰۵-۰۳ ۲۰:۴۳:۴۱
تا سال 2030 بیش از 50 میلیارد شئ به اینترنت وصل خواهد شد ما نیز باید در مسیر پیشرفت اقتصاد مبین از اینترنت استفاده ها ببریم
شهر هوشمند میتواند به بهبود سرعت زندگی ایرانیان در بعد ظرفیت سازی سخت افزارانه در جهت مدینه فاضله اثربخش باشد (3068373) (alef-13)
 
علی آقا
۱۳۹۴-۰۵-۰۳ ۲۲:۱۰:۵۶
سلام به اقتصاد مبین
تفسیر شما از بهبود زندگی و پیشرفت چیست؟ که لازمه آن را استفاده حداکثری از اینترنت-نه حتی شبکه ملی اطلاعات- می دانید!!!
به نظر من جامعه نخبگانی ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند باز خوانی مفهوم پیشرفت است.
چرا فکر می کنید تعریف رایج از پیشرفت درست است؛ مگر معضلات کشورهای توسعه یافته دنیا را نمی دانید؟! (3068487) (alef-13)
 
اقتصاد مبین
۱۳۹۴-۰۵-۰۴ ۰۸:۵۴:۵۳
علی آقای عزیز سلام
حیات طیبه قله ای هست که بر دامنه مدینه فاضله استوار شده است
و مدینه فاضله بر ستونهایی از فرهنگ قوام می یابد
فرهنگ از بعد زمانی به دو گونه بخش می شود
فرهنگ با نگاه گذشته مبنی بر آداب و رسوم و اعیاد و جشن ها و مقدسات و ...
فرهنگ با نگاه آینده مبنی بر علم ، موبایل، تکنولوژی، ماهواره و اینترنت و ...

علی علیه السلام می فرماید : العلم سلطان
بنابراین جامعه در نتیجه اصالت ندادن به علم، جامعه ای می شود پر از افراد ناچار و مغموم و عصبی و پر حسرت و .... زیرا بدون علم قیمت تمام شده زندگی زیادتر از حد حقیقی و کیفیت زندگی پایین تر از حد حقیقی خواهد بود

فلذا اینجانب نگاه ولایی و علمی دکتر برادران را برای کاهش قیمت تمام شده زندگی و افزایش کیفیت زندگی شهری در ایران اکسیری فرصت آفرین میدانم (3068993) (alef-13)
 
علی آقا
۱۳۹۴-۰۵-۰۴ ۱۵:۲۴:۵۷
سلام
هم تقسیم بندی فرهنگ از نا حیه شما اشکال دارد و هم استناد ناقص شما به روایات.
اگر حدیث العلم سلطان را داریم در احادیث دیگری هم علم را اهل بیت تعریف کرده اند و لذا نمی توانید معنای حدیث را به نفع دولت الکترونیک مصادره کنید. علم مد نظر اهل بیت به سلطان و گسترش حق منجر می شود و نه علم ترجمه ای و تقلیدی امثال آقای برادران.
همچنین فراموش نکنید که اگر اقای برادران قدرت علمی داشتند به صورت بخشی به مصاحبه آقای کشوری استناد نمی کردند و در واقع آن را تحریف نمی کردند.
به نظر من هم نگاه اقای برادران نه علمی است و نه ولائی؛ اگرچه حساب شخص ایشان از نگاه غلطشان جداست.
از همه دوستان مجددا خواهش می کنم تا تعریفی را که جناب کشوری به نقل از نقشه راه الگوی پیشرفت ارائه داده اند را بررسی کنند تا غلط بودن ادعای اقای برادران واضح شود. (3070321) (alef-13)
 
اقتصاد مُبین
۱۳۹۴-۰۵-۰۴ ۱۶:۳۴:۵۶
سلام
1 ــ اشکال شما به تقسیم بندی فرهنگ را جدی نمیگیریم زیرا در همین حکومت جمهوری اسلامی ایران دو وزارتخانه با تعریفی که از فرهنگ تقدیم کردم وجود داشته و دارد
الف ـ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که گذشته محور است
ب ـ وزارت فرهنگ و آموزش عالی که آینده نگر بوده است
2 ــ اما العلم سلطان شما به کتاب خداوند علم و شمشیر مراجعه کنید حتما نقیض اظهارات خود را می یابید زیرا مثلاً در آن کتاب به صراحت از دانایی و علم شهرسازی حضرت علی علیه السلام در طراحی و بهسازی معابر شهر مدینه و ظرفیت سازی آینده نگرانه شهر به نیکی یاد می کند که نه تنها جنبه شرعی و معنوی نداشته بلکه صرفاً تخصص شهرسازی مولا را به رُخ می کشاند
به بیان دیگر در هر کجا که اهل بیت علیهم السلام فرصت مدیریت ظاهری داشته اند حتما مصادیقی از علم مرتبط را اجرا و به یادگار گذاشته اند و حتی مقام معظم رهبری در بعضی از خطبه های نماز عید فطر به مصادیق ظاهری معنای ادعیه و آیات و روایات توجه می دادند که اینها فقط برای خواندن نیست بلکه باید از بطن این علوم معنوی راهکارهای علمی تدبیر امور ظاهری را استخراج و بکارگیری نماییم
3 ـ نگاه جناب کشوری و نقشه راه پیشرفت از نظر ایشان خوب ولی آرمانگرایانه و غیر واقع گرایانه است و البته ایشان به صراحت اثرات تغییرات اجتناب ناپذیر و بسیار تأثیر گذار آینده جامعه را جدی نمی بینند
4 ـ دوستان اهل فن به نگاه جانب نگرانه و غیر جامع علی آقا توجه کنید این نگاه را می توان به کسی تشبیه کرد که انگشتر خود را در خانه تاریکش گم کرده ولی بدلیل روشنایی کوچه صلاح میدانند در کوچه دنبال گمشده خود میگردند (3070543) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.