توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 239161
انتقاد سازنده، عامل رشد جامعه
بخش تعاملی الف - عشرت شایق
تاریخ انتشار : دوشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۳۰
چندی است که موضوع انتقاد و ویژه گی های یک نقد سازنده مورد بحث و گفتگو بوده و هر یک از کارشناسان و صاحبنظران از زوایای مختلف به این مسئله نگریسته و آن را مورد بررسی قرار می دهند. برخی ها، نظرات انتقادی ارائه شده را سیاه نمایی و صرفا ناشی از مسائل و رویکردهای سیاسی دانسته و ضمن هجمه به منتقدان، آنان را فاقد صلاحیت و شایستگی برای اظهار نظر در مورد مسائل کلان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور اعلام می نمایند و در عین حال خواهان حضور و اعلام موضع افراد و گروههایی خاص می شوند! و دلیل آن را کارشناسی تر شدن اظهار نظرها و بیطرفانه بودن آن ها اعلام می نمایند.

در مقابل، بعضی از منتقدان با سیاسی دانستن چنین نگرشی، آن را نوعی ایجاد محدودیت برای نقد و نقادی در جامعه تلقی و به زیان کشور اعلام می کنند. این عده معتقد هستند که اصولا لازمه یک نقد منصفانه و سازنده، داشتن انگیزه خدمت و دلسوزی است. از نظر آنان به تعطیلی کشاندن نقد و انتقاد به بهانه دوری جستن از بی‌انصافی، خود نوعی بی‌انصافی محسوب می‌شود.

مسلما نظرات هر یک از این دو گروه، جامعیت لازم را ندارند چرا که نه همه منتقدان، بیسواد و سیاه کارند و نه همه آنان به طور کامل منصف و بیطرف! از سوی دیگر توجه به این نکته ضروری است که مردم آگاه و فهیم ایران، اظهار نظر افراد و گروهها در مورد مسائل مختلف را غالبا با عملکرد آنها تطبیق داده و با در نظر گرفتن سوابق و رفتارهای گذشته در مورد مواضع آنان به داوری می نشینند.

در چنین شرایطی یقینا هیچکدام از دو گروه از مردم انتظار ندارند که ادعاهایشان در مورد انتقاد و منتقد، بدون توجه به انگیزه و رفتار آنان مورد قبول اکثریت جامعه قرار گیرد.

موضوع مهم دیگر در باب انتقاد این است که در یک جامعه مردمسالاری دینی، چنانپه فردی در رابطه با موضوعات مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نظرات خاصی داشته باشد و آن را برای بهبود اوضاع مفید تشخیص دهد، وظیفه دینی، اخلاقی و انسانی او ایجاب می نماید که با رعایت عدل و انصاف و اصول اخلاقی، با ادبیاتی متین از روند امور انتقاد و راه حلهای اصلاحی خود را به جامعه منعکس سازد.

بدیهی است در چنین جامعه ای اصل این است که منتقد با رعایت عدل و انصاف و در نظر گرفتن مصالح جامعه و از همه مهم تر با نیت خیرخواهی و اصلاح، نظرات انتقادی خود را بیان کرده است. حال اگر اشخاص یا جریانی، مدعی سیاسی بودن انتقادات مطرح شده باشد باید ادعای خود را با دلیل و منطق به اثبات رساند بدون آنکه همه منتقدین را تخطئه کند.

از سوی دیگر منتقدان نیز باید توجه داشته باشند که نظرات انتقادی آنان هنگامی از سوی جامعه مورد استقبال قرار خواهد گرفت که انگیزه های سیاسی در بیان آن ها دخیل نباشد. نظراتی که از روی بغض و کینه و تحت تاثیر ملاحظات سیاسی در مورد مسایل مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بیان شود، از نظر مردم نه تنها انتقاد نیست بلکه به عنوان حرکتی فرصت طلبانه و تخریبی، مطرود خواهد بود.

برای بهره مندی جامعه از آثار و برکات انتقاد، علاوه بر سازنده بودن آن لازم است اصول اخلاقی حاکم بر یک جامعه مردمسالاری دنی نیز از سوی طرفین رعایت شود. بدیهی است هرگونه پرخاشگری و التها‌ب آفرینی، زمینه انتقاد سازنده را از بین می برد و باعث می شود تا افراد منتقد به افراد مخالف تبدیل شوند و زیان این کار متوجه همه خواهد بود.

در این میان نخبگان جامعه به عنوان مرکز ثقل تولید افکار و نظریات مختلف و در بعضی موارد متضاد، مسئولیت مضاعفی برعهده دارند. این قشر از جامعه باید به دور از جنجال‌های بیمورد و مواضع متعصبانه‌ سیاسی، گروه‌ها و تشکل‌های مختلف را به سمت مناظرات علمی مشخص رهنمون شوند تا از بروز حرکت‌های ملتهب کننده و تشنج آفرین در جامعه جلوگیری شود.

گروه‌های سیاسی نیز باید متوجه این موضوع باشند که اگر درصدد انتقاد از موضوعی هستند این کار را باید به روش صحیح انجام دهند همانطوریکه پاسخ دهندگان نیز باید همین ویژگی را رعایت نمایند. باید میان جدل و مناظره همچنین مبادله و مباحثه در عالم سیاست فرق قایل شویم. همانقدرکه مناظرات و مباحثات سیاسی سالم، ضروری و مفید هستند، مجادله و کشمکش سیاسی غیر ضرور و زیانبار است.

نقد منصفانه می‌تواند باعث تقویت حاکمیت شود و قوای سه‌گانه را به تحرک و کارآیی بیشتر و بهتر رهنمون گردد و نباید به بهانه های مختلف از جمله غیرمنصفانه دانستن همه انتقادات و یا سیاسی قلمداد کردن آن ها، کلیت «نقد» را زیر سوال برد و آن را تعطیل کرد! تعطیل شدن «نقد» و تحت فشار قراردادن منتقد از آسیب هایی هستند که مانع رشد و شکوفایی جامعه می شوند و آن را در حالت ایستایی و التهاب نگه می‌دارند.
کلمات کلیدی : عشرت شایق