نظر منتشر شده
۲
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 299598
برنامه ششم توسعه و الگوی پیشرفت
بخش تعاملی الف - مهدي ياراحمدي خراساني
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۵۸


یکی از نقاط هدفی که در ابلاغیه برنامه ششم توسعه به چشم می خورد «ارایۀ الگویی برآمده از تفکر اسلامی در زمینه پیشرفت» است."الگویی" مستقل از نظام سرمایه داری که می توان آن را بومی و اقتضایی، مطابق با ارزش های اسلامی و ایرانی، بر آمده از زیرساخت های موجود در کشور و متکی بر اولویت های اساسی نظام تعبیر کرد. و"پیشرفتی"برگرفته از اخلاق و معنویت که جامع بوده و تمامی شئون اعم از مباحث فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را در بر می گیرد. اهمیت این موضوع وقتی آشکار می گردد که توجه نماییم با ترویج الگوهای غربی بر سر شاخص هایی نظیر؛ نظام خانواده، عدالت اجتماعی، استقلال، اخلاق و ... چه آمده است؟

برای تبیین ابعاد نقشه راه تولید الگوی پیشرفت و خارج کردن برنامه ششم از بن بست توسعه غربی، لازم است توجه کنیم که پنج دوره برنامه ریزی بر اساس مفاهیم توسعه؛ تأثیرات فراوانی بر زیر ساخت های اداره کشور داشته؛ که هماهنگ کردن این زیر ساخت ها با مبانی اسلامی و ایرانی یکی از لازمه های برنامه ریزی بر اساس الگوی پیشرفت است که به تدریج در طول سالهای آتی می تواند حاصل گردد. برای حصول این امر باید پیش نیازهایی به شرح زیر مورد توجه قرار گیرد:

• در نظرگرفتن نیازهای اساسی جامعه و اقتضائات پساتحریم: برنامه ششم توسعه باید به گونه ای طراحی شود که با در نظر داشتن اقتضائات زمانی و بهره گیری از ویژگی انعطاف پذیری و آینده نگری در جهت پاسخگویی به نیازهای اساسی جامعه برآید. این برنامه باید برای دوران پساتحریم تهیه گردد در غیر این صورت به سمتی گرایش پیدا می‌کند که نیاز محور نبوده و نمی تواند همراهی اجتماعی را به دنبال داشته باشد.

• توجه به مطالعات انسان شناسی: رهبرانقلاب در تبیین مفهوم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت"انسان شناسی"را به عنوان مهمترین تفاوت این الگو با سایر الگوها دانسته و فرمود: «اسلام انسان را یک موجود دو ساحتی می‌‌داند؛ دارای دنیا و آخرت؛ این پایه همه مطالبی است که در باب پیشرفت باید در نظر گرفته شود؛ شاخص عمده این است، فارق عمده این است». بر این اساس باید به این نکته توجه کرد که الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت شامل مواردی از قبیل انسان شناسی، جامعه شناسی و هستی شناسی می شود که در این میان انسان شناسی ارتباط تنگاتنگی با این موضوع دارد. زیرا انسان شناسی در یک نگاه جامع سایر مفاهیم جامعه شناسی و هستی شناسی را در بر می گیرد.

• ایجاد تمیز میان توسعه غربی و پیشرفت اسلامی: یکسان انگاشتن توسعه غربی با پیشرفت اسلامی مانعی برای ارائه الگوی اسلامی‌ایرانی پیشرفت است. برنامه ششم توسعه برای تحقق این امر ابتدا باید زمینه مناسبی برای تمیز میان توسعه غربی و پیشرفت اسلامی در ذهن مدیران و نخبگان فراهم آورد. امروز بسیاری از تصمیم گیران و کارگزاران کشور پیشرفت را همان توسعه تلقی می‌کنند. لذا تقریباً در همه‌ی مراکز و نهادهای علمی، مدیریتی و قانون گذاری کشور مهم‌ترین شاخص‌های برنامه‌ریزی توسعه بر مدار مفاهیم غربی قرار دارد و شاید یکی از دلایلی که رهبری آن را غلط و خطرناک دانسته‌اند این باشد که مبانی این نوع توسعه ما را از رسیدن به آرمان‌ها و اهداف متعالی اسلام و انقلاب بازمی‌دارد. باید با الصاق پیوست های خانواده، عدالت، پیش گیری از جرم و ... به برنامه ششم کشور تمیز میان توسعه غربی و پیشرفت اسلامی صورت پذیرد.

• اقناع افراد و پرهیز از رفتارهای دستوری: از آنجا که «گفتمان‌سازی» شرط اصلی تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است هدفگذاری در برنامه ششم برای ارائه الگوی مطلوب نیازمند گفتمان سازی الگوی پیشرفت در جامعه است. وقتي درباره پيشرفت سخن مي گوييم به اين معناست که در درجه نخست خواست پيشرفت در آحادکشور به وجود آمده است که در این صورت اطمينان از نيل به آن چندان دور از دسترس نخواهد بود. گفتمان سازی، مثل هر امر اجتماعی دیگر قواعد خاصی دارد. یکی از مهم ترین این قواعد، دوری از رفتارهای دستوری و کنش های مبتنی بر اجبار است. نباید تصور کرد که با صدور چند بخشنامه می توان گفتمان سازی کرد. برای گفتمان سازی باید بر اساس روش های"اقناع فطری افراد"عمل کرد. چرا که این پدیده یک فعالیت فرهنگی است که با روشهای مدیریتی و سیاسی محقق نخواهد شد.

• نگاه سیستمی و کار پیوسته: یکی از ضرورت های برنامه ششم بهره مندی از تفکر سیستمی و پرهیز از نگاه جزیره ای است. در این حالت با در نظر گرفتن ابعاد مادی و معنوی، برنامه ریزی منسجم و کار پیوسته، بین مفاهیم عدالت و پیشرفت پیوند و هم افزایی صورت می پذیرد.

• توجه به کیفیت به جای کمیت: در بسیاری از مواقع نظام برنامه ای در مرحله ی اجرا گرفتار نتیجه گرایی بر اساس"بیلان سالاری و گزارشات آماری"می گردد. به بیان دیگر همیشه فرآیندها مطابق برنامه از پیش تعیین شده پیش نمی رود لذا باید مراقبت کرد در این میان کیفیت فدای کمیت نشود.

• تبلور یافتن در شیوه زندگی: برای گفتمان سازی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باید آرمان ها و ارزش ها تبدیل به روح کلی اقشار مختلف جامعه شود و در شیوه زندگی مردم متبلور گردد که این مهم مستلزم جریان یافتن آن در سراسر مویرگ های حیات اجتماعی است.

• پرهیز از شتاب زدگی و بهره گیری از تجربه های جدید: در کشور ما معمولاً برای گفتمان سازی و فرهنگ سازی یک مقوله در جامعه متانت لازم وجود ندارد. لذا بسیاری از اموری که نیاز به جریان سازی اجتماعی دارد یا در میانه راه به دلیل بی حوصلگی عقیم می ماند و یا به نتایج مطلوب نمی رسد. لذا ضروری است در گفتمان سازی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ضمن پرهيز از هرگونه شتاب‌زدگي، تجربه‌هاي جديد و استعدادهاي جوان مورد استفاده قرار گیرد تا موتور حركت، هيچ‌گاه خاموش نشود.

بنا به تعبیر رهبر انقلاب؛ «دستورِكار قطعی نظام، دنبال كردن الگوی پیشرفت ایرانی-اسلامی است». پس همه برنامه های خرد و کلان کشور باید در جهت این دستورِکار قرار گیرد. الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت" بر این فرض مبتنی است که وضع موجود ما، وضع مطلوب نیست و ما می خواهیم وضع موجود را به وضع مطلوب تبدیل کنیم . نگاه توسعه محور غربی برای جامعه ما مطلوبیت ندارد زیرا که نگاه آن مادی گرایانه و مبتنی بر اصالت نفع و سود است که با منطق عقیدتی نظام برنامه ریزی ما سازگار نیست و از طریق مبانی فکری همچون؛ نسبیت‌گرایی، ماده‌گرایی، انسان‌گرایی، لذت‌گرایی، سودگرایی و در حد وسیع‌تر لیبرالیسم متجلی می شود. اکنون که قرار است برنامه‌ى ششم(یعنى سیاستهاى پنج سال کشور) تدوین گردد باید در سه نقطۀ اساسی آن یعنی؛ "اقتصاد، فرهنگ و علم" الگوی پیشرفت اسلامی به صورت اقتصاد مقاومتی، فرهنگ اسلامی و کشف سرزمین های ناشناخته دانش با کنار زدن شاخص های غربی به جامعه القا و نظام برنامه ریزی و اداری کشور بر این اساس بازسازی شود.
 
کلمات کلیدی : مهدي ياراحمدي خراساني
 
سعید تمر
۱۳۹۴-۰۷-۱۳ ۱۰:۱۹:۲۸
والله من از ادبیات موضوع دور نیستم. ولی حرف کسانی که از پیشرفت به جای توسعه صحبت می کنند را نمی فهمم.
وقتی میگویید گفتمان سازی شرط موفقیت الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت است سوالی در ذهن بنده ایجاد می شود که مگر گفتمان برای توسعه چی های غربی بی اهمیت است؟

به نظر بنده، مساله را گم کرده ایم.
مساله این است که در ایران یک مرکز میخواهد برای توسعه یا پیشرفت 70 ملیلون نفر برنامه دهد در حالی که در اکثر کشورهای جهان، دیگر دولت برنامه ریز توسعه نیست.
مشارکت کلمه مظلومی شده است. مشارکت واقعیت است و در ایران، همانطور که دکتر رنانی می فرمایند ما در دوره امتناع برنامه، دوره امتناع توسعه به سر می بریم و در این دوران باور کنید فرقی نمی کند شما از توسعه اسلامی حرف بزنید یا از توسعه غربی!

مساله را گم کرده ایم. راه ها چندان پیچیده نیستند اگر باور کنیم که مردم هم حق دارند برای سرنوشتشان انتخاب کنند. بالاتر از حق، این است که بتوانند از حق و توان خودشان برای تاثیر گذاری در سرنوشتشان بهرمند شوند!
به قولی، برای کمک به ضعیفان فقط به آنها یاد بدهید که چگونه از قدرتشان استفاده کنند. نکات ظریفند و حرف بسیار

یا حق (3238768) (alef-11)
 
علی
۱۳۹۴-۰۷-۱۶ ۲۲:۲۶:۵۰
اصالت نفع و سود در خود غرب هم زیر سوال رفته و "مسوولیت اجتماعی" در حال مهم شدن است. (3247533) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.