نظر منتشر شده
۶
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 221179
مرز صداقت و حماقت در پایتخت کجاست؟!
بخش تعاملی الف - مهدي رمضاني - مدرس دانشگاه
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۰۴
آقای سیروس مقدم کارگردان؛ کم نگفته اند از دو ثلث «سلسله جُک» - و نه سریال - «پایتخت» و ثلث سومش در کشاکش ساخت؛ اما چه سود که خودخواهانه همه را به مغلطه آلوده و معترضان را مغرض خواندید!

آنچه شما و محسن تنابنده ی نویسنده، درباره شخصیت های سلسله جُک تان «صداقت» نامیده اید «حماقت» است؛ حال چه با ترجیح آوارگی خانواده به بازگشت پس از بی خانه شدن و چه با برداشتن ستون و آوار شدن خانه که بیشتر به حماقت می مانند تا صداقت!

آقایان مقدم و تنابنده؛ مطمئناً درک تفاوت این مفاهیم برای شما کار دشواری نبوده و باورپذیر نیست که تصویرسازی تان از مازنی ها در سه تکه ی پازل «پایتخت»، تصادفی بوده باشد؛ «خانه به دوش»هایی پشت در مانده در تکه ی اول، «خانه لرزان»هایی گرفتار روی گسل قطار در تکه ی دوم و «خانه خراب»هایی مدفون زیر آوار در تکه ی سوم که به روايت شما (!) جای «ستون عقلانیت» در بنیان زندگی شان خالی بوده و خلأ «حماقت» با برچسب عوامفریبانه ی «صداقت» خانه را بر سرشان ویران کرده است!

آقایان مقدم و تنابنده؛ به آقای مهراب قاسم خانی که پیش تر در «شب های برره» تجربه استهزاء یک ملت و نه فقط یک قوم را – البته در لفافه و بسیار ماهرانه تر از شما - داشته است بفرمائید یادداشت کنایه آمیزشان خطاب به مردم تهران، دور از منطق و صرفاً در حد مغلطه ای ناشیانه برای سرپوش گذاشتن بر خطای همکارانش در «سرزمین کهن» بوده است! چرا که بر خلاف مازنی ها، بختیاری ها، آذری ها و ... ، «تهرانی ها» قوم نبوده و تمامي وجوه فرهنگي شان - درست يا غلط - از طريق انتشار در سراسر كشور، تبديل به فرهنگي ملي شده است.

آقایان مقدم و تنابنده؛ شوخی کردن با آدم ها در یک اثر طنز یا کمدی، امری بدیهی بوده و نه تنها مخالفی ندارد بلکه مورد انتظار است. اما سلسله جُک پایتخت، به جای آنکه از «شوخی»هایی مبتنی بر داستان اصلی در سریال بهره برده باشد، کلکسیونی از «جُک»های کوتاه و بلند را در بر گرفته و گویی که فیلمنامه را بر اساس این جُک ها نوشته باشند، تا حد یک «جُک نامه» تنزل یافته و مبتلا به تمسخر و استهزاء شده است، هر چند که پلاکاردهایی همچون احترام به بزرگتر نیز در دستانتان باشد!

اما سخن پاياني با خودمان ؛
از ماست كه بر ماست!
ما در تلويزيون خود «نـوروز»ها و «برهان»ها داريم و به جاي آنكه با هم بخنديم، به هم مي خنديم!
خودكرده را تدبير «هست» ؛ گلايه مان را از شبكه يك به «شبكه طبرستان» مي بريم ...
کلمات کلیدی : مهدي رمضاني
 
۱۳۹۳-۰۱-۱۰ ۰۹:۱۱:۱۳
اگر این سریال سلسله جک باشه پس سلسله هجویات اخراجیها تا معراجیها را که صدا و سیما هم حمایتشان کرده چه باید نام گذاشت؟ هر چند که پشت پلاکاردهایی از جبهه و جنگ و سوء استفاده از خون شهدا باشد. (2045141) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۱۰ ۱۱:۵۹:۱۳
با با طنزه ما که هیچ توهینی به جایی و کسی توش ندیدیم احتمالا بعضییا از پر بیننده بودن سریال ناراحتن و می خوان مسئله قومی منطقه ای از توش در بیارن (2045441) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۱۰ ۲۰:۲۲:۰۷
مردم سريال شبهاي برره رو بهترين سريال انتخاب كردن آقاي نويسنده (2046205) (alef-15)
 
۱۳۹۳-۰۱-۱۲ ۱۲:۵۵:۲۴
این دلیل بهتر بودن سریال نمی تواند باشد اگر ملاک فقط نظر مردم باشد که از فوت و فن انتقال غیر مستقیم مفاهیم هیچ نمی دانند باشد نباید در دانشگاهها هیچ منتقدی پرورش می یافت. (2048588) (alef-13)
 
باربابا پاپا
۱۳۹۳-۰۱-۱۲ ۱۹:۴۸:۳۹
شما هم از مسیولین یادگرفتی از طرف مردم صحبت کنی؟مسیوین که بحمدلله بالفطره باالذات و فی نفسه زبان همه مردم اند (2049174) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۱۳ ۱۵:۱۳:۲۰
با کمی تامل می توان متوجه شد که متاسفانه مردم ما به یک خود توهین بینی مبتلا شده اند. از نظر اینجانب در این سریال هیچ گونه توهینی به مازنی های عزیز یا مشهدی های خوب و یا تهرانی های نشده است. در مورد سریال شبهای برره نیز باید بگویم آنچه مورد نقد قرار گرفت رفتارها، عادات و رسوم غلط خودمان است که اگر به ما برخورده معلوم می شود که حرف حق تلخ است. (2050201) (alef-13)