نظر منتشر شده
۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 227217
تهران کجا می‌توان کتاب امانت گرفت؟
تاریخ انتشار : سه شنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۳۱
بعد از یک‌سال دوندگی، در سال ۸۲ امتیاز تاسیس کتابخانه تخصصی- خصوصی گرفت و البته از ۱۵۰میلیون‌تومان وام درخواستی‏اش برای تامین بخشی از سرمایه اولیه، فقط با شش‌میلیون آن موافقت شد و او کتابداری را به آینده سپرد. معتقد است این خواست خدا بود وگرنه در این اوضاع بد کتاب که ناشران بزرگ در حال ورشکست‌شدن هستند و تیراژ کتاب به ۵۰۰ نسخه رسیده، ورشکست می‌شد. آن موقع، تازه از دانشگاه فارغ‏التحصیل شده بود و فکر می‌کرد برای تغییر دنیا باید از در کتابخانه‌ها گذر کرد. وقتی از جلو کتابخانه خصوصی «امید صبا» نزدیک داروخانه ۱۳ آبان در تهران، یکی از هشت کتابخانه خصوصی کشور، می‌گذرد بازهم هوایی می‌شود.

«این مقررات ما است». سرپرست کتابخانه با عصبانیت این را به مراجعه‌کننده معترض، تفهیم می‌کند. خانمی که به نظر دانش‏آموز می‏آید، شرایط بهتری از رییس ندارد. او از مقررات «دست‌وپاگیر» کتابخانه برای پوشیدن مقنعه نه روسری یا شال در آنجا عصبانی است و گله می‌کند. می‏گوید: «این کارها را می‌کنند که مراجعه‌کننده اینقدر کم است. از ساعت شش صبح اینجا بودیم و در را به بهانه نظافت تا ساعت هشت باز نکردند و این هم از طرز برخوردشان در کتابخانه» و به‌سرعت آنجا را ترک می‌کند.

اینجا سالن یکی از صدوچند کتابخانه‏ عمومی زیر نظر «سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران» است که در مناطق مختلف شهر، کتابخانه‌های کوچک و نسبتا بزرگی را دایر کرده. به جز کتابخانه فرهنگسرای ارسباران که کتابخانه تخصصی هنر است، بقیه این کتابخانه‌ها عمومی است و با توجه به موقعیت و منطقه، اکثر آنها در کنار مجموعه فرهنگسرای بزرگ و کوچک فعالیت می‌کنند و بخشی از بودجه آنها از منبع درآمد شهرداری تامین می‌شود. برای ورود به سالن مطالعه‏، کتابخوان‏ها باید با گذاشتن کارت عضویت در ورودی کتابخانه، شماره‏ میز خود را برای نشستن دریافت کنند؛ میز و صندلی چوبی که بر روی بیشتر آنها چند جلد کتاب به طور نامنظم روی هم چیده شده‏اند. کتاب‌هایی که عنوان آنها پیشوند مشترک و یکسانی دارد: «تست‌های...... کنکور سال... .»

پروژه فرهنگسراهای تهران اولین بار در دوره شهرداری غلامحسین کرباسچی با افتتاح فرهنگسرای بهمن در زمین کشتارگاه بهمن کلید خورد و بعد از آن با خرید زمین پادگان فیشرآباد، خانه هنرمندان افتتاح شد. آن زمان می‏خواستند بعضی از زمین‏های اطراف تهران را به مراکز فرهنگی-هنری اختصاص دهند. کتابخانه‏ فرهنگسراها قبلا دو نوع کارت عضویت، عادی و ویژه داشت، که تفاوت آنها در نوع دریافت خدمات از سایر کتابخانه‌های زیر نظر سازمان و البته مبلغ حق عضویت بود. ولی امروز با یک کارت و عضویت در یک کتابخانه، می‌توان از خدمات بقیه کتابخانه‌های مجموعه استفاده کرد.

در گوشه سالن مطالعه کتابخانه پارک اندیشه تهران، دو دستگاه کامپیوتر مدل چند سال قبل به چشم می‏خورد و کاغذی بر دیوار که شرایط و مدارک عضویت در آن ذکر شده است. مسوولی علت مراجعه را می‏پرسد و در نهایت جز پاسخ مبهمی درباره تعداد اعضا و کتاب‌ها، موضوع آنها و اینکه از هرکدام چند نسخه در کتابخانه موجود است، هیچ برای گفتن ندارد. او از آمار و اطلاعات خود چون راز سربه‌مهری محافظت می‌کند. پرستو، دانشجوی ترم آخر حقوق، می‏گوید: «قبل از نقل مکان به ساختمان جدید، امکان حضور شبانه‏روزی، ارایه خدمات در ایام تعطیل و امکانات رفاهی چون کمد شخصی، آب جوش و آشپزخانه مزیت خوب این واحد بود اما الان اینجا فقط یک ساختمان است با نمای شیک؛ همین و بس.» او اضافه می‌کند: «باید بعد از چند سال، شرایط بهتر می‌شد نه اینکه همه چیز را خلاصه کنند در یک سیستم اداری و کنترل ورود و خروج.»

پارک اندیشه محل استراحت و البته نهارخوری کتابخوان‏هاست؛ امیر برای خواندن کنکور کارشناسی ‏ارشد رشته مکانیک از منطقه ۱۶ تهران به این کتابخانه می‏آید. «انصاف نیست که امکانات و مقررات کتابخانه‌ها با توجه به بالا و پایین‌بودن منطقه تقسیم شود و متفاوت باشد.» به نظر امیر، مسوولان می‏دانند که اکثر مراجعه‌کننده‌های کتابخانه‌ها داوطلبان آزمون سراسری و آموزش عالی هستند یا دانشجویان و دانش‏آموزانی که خود را برای امتحان پایان ترم آماده می‌کنند اما همچنان در توزیع نوع امکانات کتابخانه‌ها با تبعیض رفتار می‌کنند.

روبه‌روی کتابخانه عمومی منطقه نظام‏آباد تهران، سه دانشجوی خانم ناهار می‏خورند. می‏گویند: «آمار دقیق مراجعه‌کنندگان کتابخانه‌ها را نه الان که باید در اواخر تیر و مردادماه برآورد کنی.» سپیده می‏گوید: «اینجا واقعا یک کتابخانه عمومی است با موضوعات عمومی مانند آشپزی، آموزش اینترنت و البته رمان‏های ایرانی و کتاب کمک آموزشی که به نظر بیشتر اهدایی کنکوری‏های سال‌های قبل است.» اما در گوشه‏ای از سالن، سمیرا در حال جست‌وجوی کتاب و کلافه است. «هیچ‌کس پاسخ درستی نمی‌دهد که چرا اینجا کتاب دایره‏المعارف بزرگ اسلامی را ندارند در حالی که از هر کتاب م. مودب‏پور و کتاب «دا» و... چندین نسخه دارند.» کتابدار بی‏حوصله‏ به او پاسخ می‌دهد: «کتابخانه عمومی با کتابخانه تخصصی فرق دارد و باید انتظارات را بر اساس نوع تعهد یک سازمان ارزیابی کرد نه بر اساس ایده‏آل‏های خود؛ من با کتابخوان‏ها موافق هستم. تعداد و تنوع موضوعی کتاب‌های ما اصلا شرایط خوبی ندارد. اما نباید خیلی هم انتظار داشت.» کتابدار بعدی با طنزی تلخ دختر را تشویق می‌کند که می‌تواند این کتاب مهم را از کتابفروشی‏های خیابان انقلاب تهیه کند و اما سمیرا با تاکید بیان می‌کند: «از بد حادثه کتابدار شده‏ای. باید عاشق بودی که نیستی.»

خیابان انقلاب و هویتی عجین‌شده با کتاب و کتابخوانی، اگرچه امروز رونقی کمتر از گذشته دارد اما ویترین کتاب است و تابلویی هنری از عطش فهمیدن انسان که هنوز در ایرانی‌ها وجود دارد. همین ایرانی‌ها بودند که حتی کارشان به کرایه کتاب هم کشیده بود. برخی از ساکنان قدیمی محله خزانه در جنوب تهران، به یاد می‌آورند کتابفروشی «قاصدک» را که به گفته یکی از اهالی «در این کتابفروشی امکان کرایه کتاب از شبی ۳۰۰تومان تا یک هفته وجود داشت و البته فرصتی مناسب برای کسانی که قدرت خرید کتاب نداشتند یا عضو کتابخانه عمومی نبودند.»

با دیدن چنین عطشی برای کتابخوان و گویا برای پاسخ به همین خواسته فرهنگی بود که محلی اختصاصی برای نمایشگاه دایمی و بین‏المللی کتاب با عنوان پروژه «باغ کتاب» در نظر گرفته شد. این پروژه در سال ۸۳ در دوره شهرداری محمود احمدی‌نژاد برای بار اول پیشنهاد شد ولی ناتمام ماند و هنوز هم سرنوشت نامشخصی دارد و به غیر از نمایشگاه «یاد یار مهربان» تاثیرگذاری چندانی در حوزه وظیفه نداشته است. این پروژه تبدیل به یک ساختمان نیمه‌کاره در تپه‌های عباس‏آباد، میان کتابخانه ملی، فرهنگستان علوم و زبان و ادب فارسی، باغ هنر و باغ موزه دفاع مقدس شده و تا باغ‌شدن فرسنگ‏ها فاصله دارد.

به غیر از کتابخانه‌های عمومی زیرمجموعه شهرداری تهران، کتابخانه‌های عمومی دیگری با کار ویژه اطلاع‌رسانی، آموزش و سرگرمی دارد که تحت نظارت «نهاد کتابخانه‌های عمومی تهران» در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و در کنار آن، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وابسته به آموزش‌وپرورش و کتابخانه‌های کانون مساجد کشور نیز به طور موازی فعالیت می‌کند. خیلی از علاقه‌مندان به کتاب، به‌خصوص خارج از پایتخت، از این مکان‌ها کتابخوانی را شروع کرده‏اند؛ کتابخانه‌هایی معتبر و گاه معمولی.

با همه این احوال، کتابخانه‌های بزرگی که غیردولتی هم اداره می‌شوند، در تهران وجود دارد. کتابخانه‏ عمومی حسینیه ارشاد با تالاری همنام خیابانی که حسینیه در آن واقع است؛ یعنی تالار دکتر علی شریعتی، محل مراجعه بسیاری از تهرانی‌هاست. این کتابخانه یکی از کتابخانه‌های عمومی معروف تهران است که مثل کتابخانه و موزه ملی ملک در باغ ملی تهران، به شیوه هیات امنایی اداره می‌شود و البته جوان‌تر است و قدمتی ۳۳ ساله دارد. حسینیه ارشاد از سال ۱۳۴۳ به همت محمد همایون و ناصر میناچی تاسیس شد و تا دوران انقلاب کانون مهم مبارزان مخالف حکومت و مکانی برای سخنرانی‏های پرشور دکترشریعتی در طول ۱۰ سال منتهی به انقلاب بود و امروزه محلی برای اجرای یکی از بندهای وصیت‏نامه دکتر شریعتی که دوست داشت در این مکان، کتابخانه‏ای برای تفکر و تفحص برپا شود. احمد، دانشجوی مددکاری و نابیناست که می‏گوید کتابخانه حسینیه ارشاد و کتابخانه ملی، شاید تنها مکان‌هایی هستند که به معلولان خدمات می‌دهد و اما نسبت این خدمات، با آمار معلولان و نابینایان هیچ تناسبی ندارد.

یکی از کتابداران کتابخانه حسینیه ارشاد، می‌گوید: «مراجعه‌کننده‌های ما اکثرا دانشجویان و اهالی همین منطقه هستند. سالن مطالعه بیشتر در اختیار دانشجویان و دانش‏آموزان است ولی با توجه به سیستم امانت، خیلی از علاقه‌مندان کتاب را به مدت دوهفته‏ به منزل می‏برند.» پیام، معلم و فارغ‏التحصیل رشته ایرانشناسی، می‌گوید: «امکانات و فضای کتابخانه‏ای ما برای نوجوانان مناسب است، نه پژوهشگران و صاحب‏نظران. بعضی‏ها به دلیل کتاب‌های ممیزی و دستچین‌شده کتابخانه عمومی به فکر کتابخانه شخصی می‏افتند که نتیجه آن تحمیل هزینه‏ای بر زندگی یا سرکوب خواهش مطالعه است.»

اعتبار مراکز مهم دانشگاهی و علمی، به کتابخانه‌های مجهز وابسته است. دکتر حسین افخمی، یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه علامه ‏طباطبایی، توضیح می‌دهد: «تربیت متخصص در جامعه با امکانات کتابخانه‏ای دانشگاه ارتباط تنگاتنگی دارد و البته انتظار دانشجویان از کتابخانه‌ها دسترسی ۲۴ ساعته شبانه‌روزی، به‌صورت آنلاین و حضوری است.» اما اکثر کتابخانه‏‌های دانشگاه‌های ایران تا ساعت پنج عصر بیشتر باز نیست و مثل سالن مطالعه کتابخانه یکی از دانشکده‌های نزدیک همان حسینیه ارشاد، به قول یکی از دانشجویان آنجا بیشتر سالن «مکالمه» است تا «مطالعه».

کتابخانه‌های مراکز آموزشی نیز از دیگر کتابخانه‌های عمومی است که در تهران خدمات ارایه می‌کنند. زینب، دانش‌آموز دبیرستانی یکی از دبیرستان‌های خیابان معلم تهران، درباره محتوای کتابخانه مدرسه‌اش می‌گوید: «کتاب‌های کمک آموزشی و البته تا حدودی داستان و کتاب‌های عمومی روانشناسی و زندگی ائمه.» او می‌افزاید: «من به مادر گفتم به اندازه پولی که خرج می‏کنی باید انتظار داشته باشی و به نظر من، بچه‌های مدرسه‌های غیردولتی و غیرانتفاعی و اقشار بالا، شرایط بهتری از این لحاظ دارند.» فاطمه هم مثل همکلاسی‌هایش، زینب و شادی، افسوس می‏خورد: «ما وقت کتاب متفرقه‌خواندن نداریم. باید معدلمان بالا باشه و فقط به فکر کنکور سال بعد باشیم.» رییس کتابخانه دبیرستان زینب، گله می‌کند: «ما باید بتوانیم بچه‌ها را با کتابخانه‌های عمومی معتبر و کتابخانه ملی آشنا کنیم. اما هر بار که درخواست یک اردوی علمی درون‌شهری داریم، جوابش فقط یک کلمه است؛ حتما. قولی که هرگز عملی نشده است.»
تزیین دیوار بخشی از اتوبان شهید حقانی تهران، با کتاب نامداران فرهنگ ایران و نقشه راهنمایی برای مشتاقان همراه است. در دو طرف این اتوبان، «کتابخانه ملی ایران» و «گنجینه‌ اسناد ملی‌ ایران» واقع شده است.» منبع شناسایی تاریخ و فرهنگ هر ملتی کتابخانه ملی آنجاست که نشان ‌از غنای فکری و معنوی هر قوم و ملتی است و معتبرترین و جامع‌ترین مواد کتابخانه‌ای را دارد. کتابخانه ملی از سال‌ ۱۳۱۶ شروع به فعالیت کرده است.

حسین که یکی از مراجعان کتابخانه ملی است، می‏گوید: «اینجا کتابخانه نخبگان است.» او از شرایط عضویت در کتابخانه ملی گله دارد: «برای استفاده از کتابخانه ملی، باید فارغ‏التحصیل دوره کارشناسی و بالاتر بود و این با هدف کتابخانه ملی تناقض دارد.» پارسا، همراه حسین هم می‌گوید: «اینجا منبع عظیمی از کتاب و نشریه و اسناد است؛ با دو سالن عمومی بسیار شلوغ و تخصصی نسبتا خلوت. چهارماه است که در سایت کتابخانه درخواست استفاده شبانه‏ روزی از سالن را داده‏‌ام اما پاسخی دریافت نکرده‏ام. باید از کتاب‌های اینجا یا کتابخانه تخصصی مجلس یا وزارت امورخارجه استفاده کنم اما...»

کتابخانه‏ اختصاصی وزارت امورخارجه در ساختمان مرکزی وزارتخانه قرار دارد و از سال ۱۳۱۰ فعالیت می‌کند تا شرایط لازم برای مطالعه و پژوهش در حوزه‌های علوم سیاسی و روابط بین‏الملل، حقوق، تاریخ، جغرافیا، فلسفه، ادیان، اقتصاد، زبان‌های خارجی و علوم اجتماعی را برای کارکنان این وزارتخانه فراهم سازد. از کتابخانه‌های تخصصی مهم ارگان‌های کشور می‌توان ‏به کتابخانه بنیاد شهید، کتابخانه شیلات ایران، کتابخانه میراث فرهنگی و گردشگری، کتابخانه موزه ملی ایران برای باستان‏شناسی و مرکز اسناد انقلاب اسلامی اشاره کرد. کتابخانه‌هایی که سعید، بازدیدکننده یکی از این کتابخانه‌های تخصصی، در مورد آنها می‏گوید: «ما در ایران نه، بلکه در تهران کتابخانه زیاد داریم و کتابخوان کم.» و دوستش پشت سر هم تکرار می‌کند: «وضعیت قرمز، آژیر خطر...»

تهران دارای سابقه دیرینه داشتن کتابخانه است. کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، اولین کتابخانه تخصصی است که همسن مجلس قانونگذاری یعنی متولد ۱۲۸۵ هجری شمسی است. بنای این کتابخانه با کتب اهدایی عده‌ای در صدر مشروطیت گذاشته و در کنار ساختمان مشروطه تاسیس شده است. کتابخانه فعلی مجلس در سال ۱۳۰۴ به‌عنوان اولین کتابخانه‌ دولتی به‌طور رسمی گشایش یافت و به‌تدریج در کنار آن، کتابخانه‌ مجلس سنای سابق یا کتابخانه‌ شماره‌ دو فعلی قرار گرفت. یکی از کتابداران کتابخانه مجلس، آنجا را به‌عنوان منبع عظیم ایرانشناسی معرفی می‌کند. او به واحدهای مستقلی مانند کتابخانه‌ ویژه‌ نمایندگان، کتابخانه‌های تخصصی انقلاب اسلامی، افغانستان، مطالعات زنان، اسناد ملی، تاریخی و بین‌المللی، اسناد مربوط به ۲۴ دوره‌ مجلس شورای ملی و هفت دوره‌ مجلس سنا، مرکز غنی اسناد پارلمانی کشور، تاریخ قانونگذاری، سیر تصویب قوانین و تحولات قوه‌ مقننه در ادوار مختلف اشاره دارد. این کتابدار باتجربه کتابخانه مجلس می‏گوید که برای مطالعه اسناد داخلی باید به این کتابخانه یا کتابخانه ملی مراجعه کرد و برای مطالعه اسناد و مجموعه معاهدات و مکاتبات ایران با سایر دولت‌ها، مذاکرات مجلس قبل از انقلاب و مجموعه قوانین و مقررات کشور قبل از انقلاب، به کتابخانه تخصصی وزارت امور خارجه رفت.

در بخش نشریات ادواری کتابخانه مجلس، فقط یک دانشجوی کارشناسی ‏ارشد با شلوار جین کهنه و پیراهن شطرنجی و موهای دم‏اسبی با عینکی با قاب مشکی که به او حالتی چون حالت پدربزرگ‏ها را بخشیده، دیده می‌شود. او روزنامه کیهان سال ۱۳۵۸ را با تعمق ورق می‏زند. به نظر می‌رسد در حال کشف بزرگی است و اما مسوول این بخش مانند بخش مشابه در کتابخانه‌های دیگر، چندان از این کشف او هیجان‌زده نشده و همچنان به نمایشگر رایانه‌اش خیره می‌شود و سرسری جواب مخاطبان را می‌دهد.

منبع: شرق
 
محمد
۱۳۹۳-۰۲-۳۰ ۱۰:۲۶:۴۴
داشتن کتابخانه و سالن مطالعه خوب واقعا به ارتقای سطح فرهنگی و میزان مطالعه کمک میکنه. من و بسیاری از دوستانم و آدمایی که دیدم توی خونه کارمون میشه تلوزیون دیدن و کامپیوتر. اما وقتی میریم کتابخونه و تو جو اونجا قرار میگیریم واقعا حس مطالعه پیدا میکنیم و با تمرکز و آرامش مطالعه می‌کنیم. (2156605) (alef-13)