نظر منتشر شده
۱۹
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 280678
گفتگو با ۳ قربانی تجاوز در پراید شیشه‌ دودی
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۴ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۴۶
تعداد شاکی‌های پرونده «گرگ‌های خاکستری» به ۱۴ نفر رسید. با مراجعه ۱۲ زن و دختر دیگر، تحقیقات برای شناسایی قربانیان این پرونده در اداره آگاهی درحالی ادامه دارد که سه قربانی صبح روز شنبه در دادسرای جنایی تهران پرده از روز سیاهی برداشتند که طعمه مردان شیشه‌ای شده بودند.

به گزارش ایسنا،  بچه‌محل با یک پراید شیشه دودی در خیابان‌های خاص پایتخت پرسه می‌زدند تا نقشه هولناکشان را به اجرا بگذارند. مردان تبهکار، دختران و زنان را به بهانه مسافرکشی سوار خودروشان می‌کردند و در یک فرصت مناسب دست به آزار و اذیت طعمه‌هایشان می‌زدند.

این پرونده هولناک از ششم فروردین‌ماه و با شکایت دختر ۲۲ ساله که در میدان هفتم تیر طعمه آنها شده بود روی میز کارآگاهان قرار گرفت، اما خیلی زود ابعاد گسترده‌تری پیدا کرد. ۱۲ فروردین‌ماه نیز یک قربانی دیگر پرده از این سناریوی سیاه برداشت. تحقیقات پلیسی ادامه داشت تا این‌که ماموران پلیس خود را در مقابل پرونده‌ای سریالی دیدند. تحقیقات نشان می‌داد متهمان بدون ترس و با برنامه‌ریزی طعمه‌هایشان، را شکار می‌کنند، تا این‌که با چهره‌نگاری، یکی از متهمان که در زمینه موادمخدر سابقه زیادی داشت، دو پسر شیشه‌ای شناسایی شدند. همین موضوع کافی بود تا پس از چند عملیات گسترده تیم پلیسی راز جنایت‌های متهمان که با خودروی پراید خاکستری رنگ زنان و دختران را به قصد آزار و اذیت می‌ربودند، برملا شود.

این دو متهم که خیلی زود و در همان نخستین جلسه بازجویی به شکار هشت طعمه و آزار و اذیت آنها در داخل خودروشان اعتراف کردند، حالا در برابر پرونده سنگین‌تری قرار گرفتند. ۹ شاکی در اداره آگاهی به طرح شکایت پرداختند و ۳ شاکی دیگر در دادسرای جنایی شناسایی شدند. تعداد شاکی‌های پرونده این دو مسافربرنما در حالی به ۱۴ نفر رسید که با توجه به گستردگی زوایای این پرونده، افزایش تعداد شاکی‌ها پیش‌بینی می‌شود.

دختران قربانی در دادسرای جنایی


شیشه‌های دودی‌رنگ پرایدی که سرنشینانش راز هولناکی را در آن پنهان کرده بودند. تمام خشم‌شان را در گلو پنهان کرده‌اند، هنوز دستانشان، صدایشان می‌لرزد از یادآوری آن روز سیاه. می‌ترسند از شیشه‌های دودی، از همه پرایدهای خاکستری.

سه دختر که زخم‌های عمیق و تحقیرآمیزشان آنها را فرسنگ‌ها از هم‌نسلان‌شان جدا کرد تا هیچ‌وقت نتوانند مثل سابق به روزهای گذشته بازگردند. سه دختر ۲۷، ۳۲ و ۳۴ ساله با سرگذشت‌ها و دنیاهایی متفاوت، عجیب با هم همدردند. همدردی‌شان بار سنگین روایت ماجرا را سبک‌تر می‌کند با این حال می‌گویند دردشان شاید کمرنگ شود اما هرگز از بین نخواهد رفت.

نمی‌خواهند نامشان فاش شود؛ حق هم دارند. «بعد از این حادثه نامزدم مرا ترک کرد حالا اگر فامیل و دوستانم هم نامم را در لیست قربانیان ببینند لابد رفتارشان با من برمی‌گردد»؛ اینها را دختری می‌گوید که یکم تیرماه قربانی «گرگ‌های خاکستری» شد و بعد از آن هر روز زخم‌های بی‌مرهمش را در کنار سرزنش‌های نامزدش تاب آورد و دست آخر هم نامزدی‌اش به‌هم خورد تا با بار سنگین غم‌هایش تنها بماند.

تصویر سه قربانی تازه شناسایی شده این پرونده، تصویر عجیبی است. سه دختر قوی دور از مختصات زنانه‌شان، درباره پرونده‌شان مصمم و قوی صحبت می‌کنند. از آنها درخواست گفت‌وگو می‌کنم. می‌خواهم بدانم، این‌که چه کردند و بعد از این چه خواهند کرد؟! می‌گویند، شمرده و تلخ از آنچه بر سرشان آمد تا روزهای بعد و آینده نامعلوم‌شان. در لابه‌لای مرور خاطرات صحنه‌هایی هست که تک‌تک‌شان دیدند. لحظاتی که آرزوی مرگ کردند و بعد از آن روزی‌ هزار بار مردند و زنده شدند.

نامزدم ترکم کرد


دختر ۲۷ ساله آن روز بعدازظهر از محل کارش بیرون آمده بود. می‌خواست از سردار جنگل به خانه‌شان در شهران برود که یک پراید خاکستری رنگ با شیشه‌های دودی در مقابلش متوقف شد، ادامه ماجرا را از زبان این قربانی ۲۷ ساله بخوانید:

چرا سوار این خودرو شخصی شدی؟


مشغول صحبت کردن با موبایلم بودم، زیاد حواسم به اطراف نبود. می‌خواستم زودتر به خانه‌مان برسم به همین خاطر وقتی یک پراید خاکستری رنگ مقابلم توقف کرد مسیرم را گفتم. فکر کردم مسافرکش شخصی است. تمام شیشه‌های خودرو به غیر از شیشه جلو دودی بود و من پسری را که در کنار راننده نشسته بود ندیدم اما راننده ظاهر آراسته‌ای داشت. به همین خاطر شک نکردم و سوار شدم.

وقتی سوار شدی چه اتفاقی افتاد؟


من همچنان درحال صحبت کردن با موبایلم بودم که شارژ تلفنم تمام شد. وقتی این موضوع را فهمیدند راننده به همدستش گفت «فرهاد برو عقب» در یک لحظه اتفاق افتاد. من را کف خودرو انداخت و شروع به ضرب‌وشتم کرد و بعد به من تجاوز کرد. موهایم را می‌کشید، به‌طوری که بعد از ۱۳ روز هنوز نتوانسته‌ام موهایم را شانه بزنم. سرم درد می‌گیرد و یاد آن لحظه می‌افتم.

کجا پیاده‌ات کردند؟

بعد از دو ساعت من را در جاده ساوه رها کردند. از خودروهای عبوری جاده درخواست کمک کردم و چون دیگر از خودروهای شخصی می‌ترسیدم و به هیچ‌کس اعتماد نداشتم، جلوی سرویس شرکت‌ها را گرفتم و آنها من را به پلیس‌راه تهران ساوه رساندند.

شکایت کردی؟

همان شب با گریه رفتم خانه‌مان و موضوع را با پدر و مادرم در میان گذاشتم و فردای آن روز برای طرح شکایت به اداره آگاهی رفتیم.

با این خاطرات تلخ چگونه زندگی می‌کنی؟

از همه ماشین‌ها می‌ترسم، حتی از سوار شدن به خودروی پدرم. هنوز باور ندارم که قربانی شده‌ام. نامزدم همیشه تأکید داشت که سوار خودروهای آرم‌دار شوم و من هم حرفش را قبول داشتم. هرگز تصور نمی‌کردم همین یک‌بار اشتباه تاوان سنگینی داشته باشد.

پس نامزد داری؛ او چه گفت بعد از این ماجرا؟

ترکم کرد. دعوایمان شد و هر بار به خاطر اشتباهم مرا سرزنش می‌کرد. گفت نمی‌تواند با این موضوع کنار بیاید و بهتر است جدا شویم.

خودت چه فکری می‌کنی؟

احساس می‌کنم این سرنوشت اگرچه تلخ بود اما من را یک قدم به خدا نزدیک‌تر کرد. خوشحالم که مثل خیلی از دخترانی که قربانی تجاوز می‌شوند سکوت نکرده‌ام. با قدرت پای شکایتم ایستاده‌ام حتی به قیمت از دست دادن خیلی از چیزهای خوب گذشته.

وحشت در زندگی‌ام رخنه کرده

۳۲ ساله است؛ قربانی دیگر دو متهم پرونده. از آن روز سیاه، روزهایش را می‌شمارد تا قبل از خبر دستگیری همه پرایدهای خاکستری را رصد می‌کرد تا شاید ردی از دو پسر متجاوز پیدا کند. بارها به اتوبان آزادگان رفت؛ همان جایی که بعد از تجاوز رهایش کرده بودند. با این‌که می‌گوید "ما دیگر آدم‌های عادی نمی‌شویم"، اما امیدوار است. خیالش راحت‌تر شده، حالا دیگر ورق برگشته است؛ دو پسر شیشه‌ای که یک روز بزرگترین کابوس زندگی‌اش را رقم زدند حالا در چنگال قانونند.

از روزی که قربانی شدی بگو...

قبل از میدان پونک سوار شدم. هنوز پنج ثانیه از سوار شدنم نگذشته بود که ناگهان سرنشین کنار راننده خودش را به عقب خودرو انداخت. شروع به ضرب و شتم کرد و من با دستم به شیشه پنجره مشت می‌کوبیدم. به دوستش می‌گفت چکش را بده چکش را بده تا بزنمش. یک لحظه سرم را بالا بردم. اطراف خیابان ماموران راهنمایی رانندگی ایستاده بودند اما شیشه‌های خودرو آن‌قدر دودی و تیره رنگ بود که من را نمی‌دیدند. بعد به سمت اتوبان رفتیم و فرهاد در داخل خودرو من را مورد آزار و اذیت قرار داد.

کجا پیاده‌ات کردند؟


یک منطقه‌ای بود به اسم «صفا» در اتوبان آزادگان نزدیک پل ساوه.

چه‌کار کردی؟

با دوستم تماس گرفتم و همان شب از پزشکی‌قانونی نامه گرفتم و برای شکایت به پلیس آگاهی رفتم.

بعد از این حادثه روزهایت را چگونه می‌گذرانی؟

از لحاظ روحی زیاد لطمه دیدم. پیش مشاور رفتم.

خانواده‌ات می‌دانند؟


نه به کسی نگفتم. خجالت می‌کشیدم اما از طرفی نگرانم یک‌بار دیگر در یک خیابان دیگر دختران و زنان دیگری قربانی این‌گونه جنایت‌های مشابه شوند به همین خاطر هر جایی که می‌روم این ماجرا را از زبان یکی از دوستانم تعریف می‌کنم تا دختران جوان بیشتر مراقب خودشان باشند.

قربانی دیگر زنی ۳۴ ساله و مادر دو دختر ۱۵ و ۱۲ ساله است. می‌گوید خدا را شکر که دخترانم به جای من قربانی این جنایتکاران نشدند. او هم مثل همه قربانیان در مسیر سوار شدن به تاکسی قربانی شد و حالا به‌عنوان یک مادر قوی، مصمم است تا با پیگیری شکایتش از همه زنان و دخترانی که از ترس آبرویشان سکوت کرده‌اند، حمایت کند.

پرونده سیاه این متهمان هر روز ابعاد تازه‌تری پیدا می‌کند. شاکیانشان درحال افزایش هستند و هنوز خبری از سرنوشت قربانیانی که احتمال دارد در گوشه و کنار شهر سکوت کرده باشند، وجود ندارد.
 
کلمات کلیدی : تجاوز
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۱:۰۵:۲۳
وقتی برخی خانومها با وضعیت زننده و ساپورت به خیابان میایند، امنیتشان به میزان زیاد از بین میرود. این همه پسر مجرد در جامعه وجود دارند که هیچکدام از همین دختران ساپورت پوش به خاطر وضع مالی آنها با آنها ازدواج نمیکنند و به دنبال بنز و پورش هستند. خوب وقتی این پسران در برابر بمباران جنسی و پوشش زننده قرار میگیرند، برخی شان میلغزند و فجایع زیادی به بار میاورند. دولت هم باید مشکلات جوانان را حل کند و هم با طرز پوشش زننده برخی خانومها به شدت برخورد کند. الان دیگه مد شده ساپورت میپوشند با مانتوی بدون دکمه. خوب این یعنی چی ؟؟؟؟؟؟ آیا چیزی بجز تحریک جنسی مردان برای این نوع پوشش برخی خانومها و دختران میشه تعریف کرد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (3016340) (alef-11)
 
علی
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۱:۵۹:۳۹
واقعا پاسخی که به این اتفاق دادی دور از شان ایرانی بود! اولا از کجا می دانی پوشش این خانمها چگونه بوده است؟
دوما به این کار می گویی لغزش؟ این کار جنایت است. برو فکری به حال خودت بکن. (3016509) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۲:۵۳:۳۷
قابل توجه ماهواره نگاه کن ها (3016711) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۳:۵۱:۳۳
خدایا مردم ما کی میخوان عاقل بشن،ماهواره چیزه بدیه قبول اشاعه فرهنگی مغایر با فرهنگ ماست قبول....ولی دوست عزیز تجاوز به این شکل تو همه جای دنیا محکومه من متاسفم برای خودمون که اینقدر بی غیرت شدیم که هیج عکس العملی نشون نمیدیم در مقابل این اتفاقات،انگار همه چی عادی شده واسمون...ادعای مسلمونیمونم میشه ...شایدم فکر میکنیم این اتفاقات برای ما و خونواده هامون نمیفته.... (3016905) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۴:۲۸:۴۴
مشکل همین است ؛ وقتی برخی افراد با بد پوششی باعث تحریک افراد لاقید میشوند ؛ الزاما خودشان قربانی نیستند ، بلکه دیگرانی که در دسترس قرار دارند تاوان بد پوششی ایشان را میپردازند. (3017017) (alef-11)
 
ساسان
۱۳۹۴-۰۴-۲۳ ۱۲:۱۷:۱۴
خیلی ها هم هستن تو دعوا قصد کشتن ندارن ولی خشمگین شدن ناگهانیشون موجب میشه طرفو بکشه؛ ولی باز به قصاص نفس محکومه میشه. اینهم از این جمله ست و قصد نداشتن هیچ توجیهی نداره بالاخص این که تو این مورد به قصد بیشتر نزدیکه تا اون عصبانیته. (3039205) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۱:۱۰:۰۹
این ها محاکمه لازم ندارند فوری اعدامشان کنید (3016347) (alef-11)
 
حسن
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۱:۱۴:۲۲
اعدام به بدترین شیوه ؛ با مقراض گوشتهایشان از بدن جدا شود. (3016356) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۱:۳۰:۰۸
قوه قضاییه محترم ورود کنند و مجازات اعدام رو برای این شیطان صفتان انجام بدهن خواهشن نندازیدشون زندان یکماه بعد ازادشون کنید (3016413) (alef-11)
 
علی
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۱:۴۵:۴۹
۱- کار آن خانم خیلی اشتباه بود که به حرف نامزدش گوش نکرد و سوار ماشین غیر آرم دار شد. من به نامزدش حق می دهم که خیلی از دست او عصبانی باشد، خیلی. اما این حق را ندارد که به خاطر این عصبانیت او را ترک کند. الان که او نیاز دارد یک نفر کنارش باشد باید در کنار او باشد. آنها نامزد کردند که با هم همسر شوند. یعنی اینکه همیشه و در همه حال در کنار هم باشند. اشتباه آن خانم واضح است اما تاوان این اشتباه ترک او نیست. به خودت بیا با غیرت!
۲- داشتن شیشه دودی جرم است. چرا پلیس جلوی تردد این خودرو ها را نمی گیرد؟ از همین امروز اقدام کنید.
۳- درود بر آن مادر که برای حمایت از دختران این کشور چنین استوار ایستاده است. تو را نمی شناسم اما در مقابل اراده ات سر تعظیم فرود می آورم. به تو میگویند مرد نه آن دو نامرد که با تو چنین کردند!

مرد به سیرت مرد آید نه به صورت! تو از همه مردان مردتری!

۴- آن خانم که با خانواده موضوع را مطرح نکرده است اشتباه می کند. اگر خانواده منطقی دارد بهترین روش این است که موضوع را با آنها در میان بگذارد. بهترین حامی خانواده است.

آنچه من از این گزارش برداشت کردم این است که هر سه بانو دارای اراده ای قوی و روحیه ای عالی هستند. درود خدا بر شما! (3016464) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۳:۱۹:۰۷
کلا نتیجه میگیریم که فقط زنان اشتباه میکنن و اصلا نباید به کار اون دو متجاوز اشاره ای داشت. (3016779) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۱:۴۶:۱۸
جرم راهنمایی رانندگی در این مسئله و به علت عدم توقیف ماشین های شیشه دودی کاملا مشهود است (3016467) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۲:۰۴:۴۱
۲- داشتن شیشه دودی جرم است. چرا پلیس جلوی تردد این خودرو ها را نمی گیرد؟ از همین امروز اقدام کنید.آقایون پلیسها (3016529) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۳:۲۴:۴۵
لازم است یکبار برای همیشه قضیه مسافرکش های شخصی در کشور ما خاتمه یابد. (3016798) (alef-11)
 
زمانی
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۳:۵۴:۴۵
هم آن خانمها و هم این جوانها قربانی بی مدیریتی کشور هستند (3016916) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۵:۱۵:۰۷
در اهواز انچنان شیشه ها دودی است انگار یک تانک متحرک است و جالب است که گاهی پرده نقره ای میگذارند که نور ان برگشت میکند یا بقول خودمان رفلکس دارد و دید ادم مختل میشود تصادفی هم کردم با این پرده ها که نورش منعکس میشد و چشم ازار بود و به پلییس راهنمایی زنگ زدم گفت چون گرم است اجازه میدهیم خوب گرم است من حق دارم روسری نداشته باشم اگر قانون است باید اجرا شود اگر قانون با منطقه جغرافیایی تغییر میکند من هم حق دارم روسری نداشته باشم بابا امنیت داخل ماشین یک طرف دید راننده از محیط رانندگی یک طرف (3017155) (alef-11)
 
kiano
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۱۷:۳۲:۳۴
عمل مقطعی اعدام این ارازل است است اما عمل اساسی فکری برای غرایض افسار گسیخته جوانانی است که امکانات ازدواج را ندارند و در این عصر پر هجمه از رسانه های غیر اخلاقی ماهوارهای و موبایل باید به مقتضی زمان راهکاری در نظر گرفت بطریقی قانونمند باید این مشکل را حل کرد انکار غریزه و یا سرکوب ان جواب جامعه شناختی نیست تا زمانیکه این مورد اساسا حل نشود شاهد نقض امنیت اجتماعی توسط این افراد خواهیم بود همانگونه که میدانیم تعداد زیادی جوان تازه اگر تعداد زیادی مهاجران غیر قانونی را نیز اضافه کنیم عدد بزرگی میشود باید فکری دیگر اندیشید (3017562) (alef-11)
 
سارا
۱۳۹۴-۰۴-۱۴ ۲۰:۳۳:۳۴
خیلی سخته سامان دهی ماشین های مسافرکش؟؟خیلی سخته جریمه و توقیف ماشبن های شیشه دودی؟سخت نیست گویا مسیولین براشون اهمیتی نداره چون زن و بچه خودشون با ماشین شخصی و راننده مخصوص تردد میکنند نه گوشه خیابون با تاکسی.... (3017970) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۴-۲۳ ۱۴:۴۸:۴۶
خبر کذبی به نظر میرسه. (3039809) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.