نظر منتشر شده
۶۹
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 238404
جهان بینی لیبرالی، زمینه ساز انحطاط فرهنگ و اقتصاد
محمد امینی رعیا، 28 مرداد 93
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۲۰
اقتصاددانان مکاتب مختلف در هر برهه از زمان به منظور بهبود وضعیت اقتصادی کشورها و طی کردن مسیر توسعه پایدار، نسخه هایی پیشنهاد داده اند. نگاه به این نظریات و نسخه ها از قرن هجدهم تاکنون نشان دهنده طیفی از تئوری های اقتصادی است که در یک سر طیف، عقاید کمونیستی معتقد به حضور حداکثری دولت در اقتصاد و برنامه ریزی متمرکز و در سر دیگری از طیف، نگرش لیبرالی با اعتقاد به آزادسازی اقتصاد و حضور حداقلی دولت در آن وجود دارد.

متاسفانه اخیرا از جانب برخی مسئولین کشور اظهارنظرهایی را شاهد هستیم که نشان از این دیدگاه نادرست ایشان دارد که حتی از حوزه اقتصاد نیز گذشته و به فرهنگ نیز تسری پیدا کرده است. اعتقاد به آزادسازی تجارت در حوزه های مختلف بدون در نظر گرفتن حدود و ملاحظات، تاکید بر وابستگی متقابل در شرایط فعلی کشور که کالاهای صادراتی رقابت پذیر نیستند و ... در حوزه اقتصاد و اعتقاد به اینکه دولت وظیفه ای در فرهنگ ندارد، نظارت بر حوزه های فرهنگی باید کاهش یابد و ... در حوزه فرهنگ، از جمله این اظهارات است که نشان از جهان بینی لیبرالی برخی مسئولین کشور دارد. بنابراین در صورتی که اصول این نگرش و نقدهای وارد بر آن به صورت شفاف بیان و بررسی نشود، مسیر پیشرفت کشور به درستی طی نخواهد شد و زمینه انحطاط فرهنگ و اقتصاد فراهم خواهد آمد.

جهت بررسی جهان بینی لیبرالی و نقدهای موجود بر آن، ابتدا به بررسی فلسفی این نقطه نظر از دیدگاه جهان بینی آن می پردازیم. نمازی (۱۳۷۲) {۱} در مطالعه ای، ارتباط تنگاتنگ جهان بینی و پیش بینی فلسفی را با اقتصاد و به ویژه نقش دولت به خوبی نشان داده و بیان کرده است که نظام خودکار بازار و تعادل عمومی که مکتب کلاسیک و نئوکلاسیک بر آن تاکید دارند، از مکتب دئیسم یا خداپرستی طبیعی متاثر است. آنچه تا قرن هفدهم در مسیحیت غرب رواج داشت، قبول خداوند به عنوان آفریدگار و پروردگار بود اما تلقی پروردگاری به تدریج کنار گذاشته شد و خدا تنها آفریدگار جهان شمرده شد (دئیسم) که به مانند معمار بازنشسته ای جهان را خلق کرده و پس از آن به گوشه ای نشسته است و دیگر کاری با جهان ندارد. (توکلی ۱۳۸۲) {۲}

در واقع در جهان بینی لیبرالی که از نظر فلسفی نیز به ویژه در تعالیم دینی ما قابلیت پذیرش آن وجود ندارد،‌ جهان بدون هیچ هدایت و عنایت بیرونی به کار خویش ادامه می دهد و نتایج همه طبیعی و مطلوب است؛ لذا وقتی دامنه این نگاه به بخش عمومی و اقتصاد می رسد، نتیجه بازار آزاد و دولت حداقلی است. برای مثال از نظر آدام اسمیت، بنیادهای اقتصادی جامعه نتیجه مشیت الهی است و در واقع آنچه می شود باید بشود، پس جایی برای دخالت نمی ماند و بنابراین دولت نیز نباید در اقتصاد دخالت کند چرا که دست نامرئی، اقتصاد را به تعادل مطلوب می رساند.

این نوع نگاه از جهت دیگری نیز خطرناک است چرا که برخی معتقدند اگر چنین طرز تصور و نگرشی به سایر شئون زندگی اعم از فرهنگ و اجتماع و ... تسری پیدا کند، خروجی آن افرادی هستند که نسبت به اطراف خود هیچگونه مسئولیتی قبول نکرده و بی تفاوتند و تنها زندگی مادی شخصی خود برایشان مهم است. شیوع و پیشرفت این نگرش و این اتفاق که هم اکنون در غرب رخ داده و موجب تغییر در فرهنگ مردم آن شده است، حتی نوع تلقی از خانواده، تربیت فرزند، مسئولیت پذیری و ... را نیز تحت تاثیر قرار داده و زمینه انحطاط فرهنگی این جوامع را پدید آورده است.

در مقابل، تعالیم اسلامی و کتب دینی به ما یادآور می شود که اسلام دینی اجتماعی است و فرد مسلمان نسبت به فرزند، خانواده و جامعه خود مسئول است. احکامی چون امر به معروف و نهی از منکر و احادیثی از ائمه اطهار که مسئولیت انسان نسبت به خانواده و همسایه و جامعه و ... را نشان می دهد بیانگر این ویژگی جهان بینی اسلامی است.

در نگاه اسلامی، جهان با نظمی دقیق در مسیر الهی سیر می کند. انسان در این میان به عنوان موجودی آزاد و مختار باید مسیر خود را با انتخابهای آزادانه و البته در میان گزینه های موجود رقم بزند که این گزینه ها از جانب خداوند جهت رسیدن به سعادت برای او مشخص شده است و لذا آزادی بیش از حد و خارج از چارچوب معنایی ندارد. خداوند نه تنها آفریدگار بلکه پروردگار قیومی است که جهان هستی، دم به دم با عنایت و هدایت او سیر می کند و انسان نیز راه هدایت را از او دریافت می کند. بشر گرچه آزاد است اما اگر بخواهد به رستگاری دست یابد، باید راه انبیا و ادیان الهی را انتخاب کند. این دیدگاه فلسفی اسلامی در مناسبات زندگی اجتماعی، به نقش خود به خودی تعادل بخش قائل نیست، بلکه همه نتایج را تابع انتخابهای فردی و جمعی می شمارد. (توکلی ۱۳۸۲) {۲}

با رویکرد لیبرالی در نظام سرمایه داری، اقتصاد به عنوان اصل و هدف مدنظر قرار می گیرد که همه باید در مسیر بهبود آن گام بردارند. معتقدین به این نگرش اعتقاد دارند که در فضای اقتصاد، بایستی آزادی وجود داشته باشد و دولت و حاکمیت هیچگونه دخل و تصرف و دخالتی در اقتصاد نداشته باشند؛ در این شرایط است که افراد با در نظر گرفتن حداکثر سود خود به فعالیت می پردازند که این به حداکثر شدن سود و رفاه کل جامعه می انجامد چرا که جمع منافع اشخاص، منافع جامعه را نتیجه می دهد و در واقع، اگر افراد یک جامعه هر یک در راستای منافع شخصی خود قدم بردارند، منافع کل حداکثر می شود و هیچگونه تضاد منافعی نیز پیش نمی آید.
اما از نگاه اسلام، اقتصاد هدف نبوده و وسیله ای برای تعالی جوامع است و لذا همه شئون زندگی افراد را متمرکز خود نمی کند. همچنین طبق نظر شهید مطهری {۳}، مدل اقتصادی اسلام آزادی به این شکلی که در نگاه لیبرالی مطرح می شود را به هیچ وجه نمی پذیرد چرا که زمینه انحطاط و نابرابری ها و بی عدالتی های اجتماعی را فراهم می آورد و در نتیجه ضمن حفظ آزادی فردی، دولت باید در هدایت اقتصاد به سمت مطلوب و زمینه سازی عدالت نقش ایفا کند.

اقتصاد لیبرالی تنها به فکر بیشینه کردن کارایی و رفاه کل است. در واقع ادعا می شود که تخصیص بهینه ای که در این مدل از طریق مکانیزم بازار و به دور از هرگونه دخالتی رخ می دهد، سبب بهترین و مطلوب ترین شیوه توزیع نیز می شود که چنین ادعایی بدون در نظر گرفتن شرایط دنیای واقعی و اصالت آن تنها با فرمول های ریاضی است.

نقد مارکس در این زمینه بر نظام سرمایه داری و پیش بینی آینده چنین نظامهایی بیانگر این مسئله است؛ وی می گوید نظام سرمایه داری فقط یک وظیفه دارد و آن صنعتی کردن جامعه است؛ بعد از آنکه جامعه صنعتی شد، سرمایه داران مالک زمین و ابزار تولیدند و کارگران برای امرار معاش باید کار کنند. سرمایه داران در این سیستم روز به روز رشد کرده و بزرگتر می شوند در صورتی که کارگران از این رشد عقب می مانند؛ استثمار کارگران رخ می دهد و این منجر به تضادهای طبقاتی می شود. (تفضلی ۱۳۷۵) {۴}

معتقدین به مکانیزم بازار و اقتصاد آزاد ادعا می کنند که مصرف کنندگان و تقاضاکنندگانه به طور مستقیم با سلایق ذاتی یا اکتسابی خویش، کمیت و کیفیت تولید بهینه در جامعه را شکل می دهند. آنها سلیقه ها و ترجیحات خویش را با رای ریالی خویش ابراز می دارند، پس در نهایت مصرف کنندگان معلوم می کنند که منابع محدود جامعه برای تولید چه کالاهایی به کار می رود و لذا عدالت و رفاه کل برقرار می شود. در مقابل باید گفت وقتی قرار باشد رای خریدار با ریال ابراز شود تا منابع تخصیص یابد، اطلاق واژه مصرف کننده به تمام خریداران مفهوم یکسانی ندارد چون قدرت رای دادن به دلیل تفاوت قدرت خرید یکسان نیست و هرکس ریال بیشتری داشته باشد تعیین کننده تر است. (توکلی ۱۳۸۲) {۲} این گزاره نشان می دهد که شکل نهایی تخصیص منابع به توزیع درآمد بسته است،‌ آن هم توزیع درآمدی که روز به روز در حال تغییر به نفع سرمایه داران است؛ پس تولید در اقتصاد نیز بر مبنای ترجیحات سرمایه داران است و این قشر هستند که تعیین می کنند چه چیزی با چه کیفیتی تولید شود. لذا در این شرایط است که در اقتصاد تولید غذای سگ ثروتمندان نسبت به شیر خشک بچه فقرا به صرفه تر می شود (ریچارد اچ و لفتویچ،‌ ۱۹۸۷) {۵} و این به وضوح نشان دهنده بی عدالتی و نابرابری در اقتصاد است که از نتایج دیدگاه لیبرالی است.

این درحالیست که حتی اگر تنها فرض مدعیان این نگرش،‌ بیشینه کردن کارایی و رفاه کل هم باشد، این نیز قابل پذیرش نیست چرا که سپردن همه چیز به بازار و دست نامرئی و جلوگیری از هر نوع مداخله ای حتی به صورت مفید و هوشمند، در خیلی از حوزه ها نمی تواند کل اقتصاد را به سمت بهبود حرکت دهد؛ هرچند شاید این مسئله روی کاغذ و با در نظر گرفتن فروضی که در واقعیت هیچگاه امکان پذیر نیست، درست باشد. در واقع تبعات اجتماعی ناشی از بی عدالتی و نابرابری مذکور که در این اقتصاد رخ می دهد، سبب تغییرات در شرایط اقتصادی و ترجیحات افراد می گردد و لذا تعادلی که مدنظر بود رخ نداده و در نتیجه فرض کارایی را نیز تحت الشعاع قرار می دهد.

همچنین، مکانیزم بازار آزاد و بدون مداخله سیاستی و کنترلی که منبعث از جهان بینی لیبرالی است طبق نظر صاحبنظران، نارسایی هایی دارد که بایستی توسط حاکمیت و دولت پوشش داده شود چرا که بدون حضور حاکمیت و استفاده از نقش هدایت گری آن، علاوه بر گسترش بی عدالتی نمی توان شاهد بهبودی در شرایط شاخص های کلی اقتصادی و کارایی سیستم در سطح کلان نیز بود. از جمله این نارسایی ها می توان به نارسایی های تحقق بازار و ایجاد انحصار، اثر خارجی و افزایش آسیب پذیری اقتصادی اشاره کرد که از مصادیق شکست بازار است.

در شرایطی که بازار پیش نیازهای رقابت کامل را نداشته باشد که از جمله آن می توان به همگن بودن کالاها، تعداد بیشمار تقاضاکننده و عرضه کننده، آزادی ورود و خروج به بازار، شفافیت و ... اشاره کرد، به سمت انحصار حرکت می کند و در شرایط انحصار، بازار با شکست مواجه می شود و قیمت گذاری که بایستی از طریق تقاضا و عرضه به بهترین نحو در نظام بازار تعیین شود، از طریق انحصارگر تعیین می گردد. با این حساب در جهان امروز که شرکت های بزرگ و انحصاری در کشورهای مختلف شکل گرفته اند و با ایجاد کارتل و تبانی، قیمت را در دست گرفته اند آیا می توان از آزادسازی مطلق آن طور که در اقتصاد لیبرالی به آن اشاره می شود بدون وابستگی صحبت کرد؟ لذا لازم است تا حاکمیت و دولت ها با کنترل های آگاهانه و سیاستگذاری صحیح از چنین پیشامدی جلوگیری کند که در تمامی نقاط دنیا چنین نقشی برای دولت ها در نظر گرفته شده است.

مورد دیگر شکست بازار و نیاز به حضور دولت در اقتصاد، آثار خارجی است که فرض هم جهت بودن منافع افراد در جامعه که از فروض اصلی و اساسی اقتصاد لیبرالی و مکانیزم بازار است را زیر سوال می برد و نشان می دهد که اتفاقا در اقتصاد، تضاد منافع وجود دارد. آثار خارجی به این معناست که ممکن است فعالیت عده ای از افراد، شرایط را برای فعالیت سایرین با مشکل مواجه کند. برای مثال کارخانه ای که زباله های خود را داخل رودخانه می ریزد، منافع خود را حداکثر می کند اما منافع کسانی را که از آب رودخانه و طبیعت آن استفاده می کنند را کاهش داد؛ لذا این نیز از مصادیقی است که بایستی دولت با ورود خود، جلوی چنین دست اندازیهایی را بگیرد.
افزایش آسیب پذیری اقتصادی نیز از دیگر شرایطی است که عدم کارایی بازار و نیاز به حضور هوشمندانه دولت را نشان می دهد. در واقع وقتی که در جهان امروز، شفافیت اطلاعاتی که از پیش نیازهای کارایی بازار است وجود ندارد، سبب می شود تا ناهماهنگی هایی رخ دهد که منجر به افزایش آسیب پذیری اقتصاد شود و لذا بایستی جلوی آن گرفته شده تا اقتصاد رشدی پایدار را تجربه کند.

برای مثال، در صورتی که در یک سال کشت خیار در اقتصاد با رونق مواجه باشد، سال آینده کسانی که زمینهای گندم دارند با تغییر در فعالیت خود و هزینه کردن در این زمینه، به کشت خیار می پردازند چون این حوزه را سودده یافته اند. این تغییر سبب می گردد تا در سال آینده اقتصاد با کمبود گندم و وفور خیار مواجه شود. وفور خیار سبب کاهش قیمت آن و ورشکستگی عده ای از عرضه کنندگان می شود و البته در بهترین شرایط، به صادرات آن می انجامد. کمبود گندم نیز سبب می شود تا نیاز به واردات آن جهت رفع تقاضای آن افزایش یابد. با نگاهی کلان در چنین شرایطی، اقتصادی پدید می آید که خیار تولید می کند و گندم وارد می کند؛ حال آنکه گندم کالایی اساسی بوده و وابستگی به واردات آن، آسیب پذیری و بی ثباتی اقتصاد را افزایش می دهد و بنابراین نیاز است تا دولت با مداخله ای هوشمند از این آثار منفی در سطح کلان اقتصاد جلوگیری کند.

با این حال، طبیعی است که چنین نسخه ای از اقتصاد از جانب کشورهای بزرگ و قدرتمند در هر برهه از زمان به کشورهای کوچک پیشنهاد داده می شود چرا که منافع ایشان در این است اما این نباید مبنای تن دادن جوامع در حال توسعه ای مثل کشور ما به آن گردد. برای مثال زمانی آدام اسمیت در کتاب خود با مطرح کردن اقتصاد بازار و دست نامرئی، درصدد غالب کردن این ایده به جهانیان بود چرا که در آن زمان انگلیس، به عنوان کشوری صنعتی و قدرتمند از لحاظ اقتصادی، از ایجاد چنین نگرشی در سایر کشورها بیش از بقیه نفع می برد اما این نظر آدام اسمیت صرفا در راستای تحقق منافع سیاسی انگلیس بود که با قالب علمی و فراارزشی بودن مطرح شده بود. در مقابل می بینیم که در همان زمان آمریکا با کنترل و تعرفه گذاری بر تجارت، پیاده سازی این نگرش را تا زمان استقلال و تقویت ساختارهای اقتصادی اش، به زیان خود دید و با برنامه ریزی و اولویت بندی به توسعه اقتصادی رسید. نگاه به روند توسعه کشورهایی چون کره جنوبی که علیرغم پیشنهادات و ممانعت های بانک جهانی از پیاده سازی چنین مدلی امتناع ورزید نیز حاکی که از آن است که اقتصاد لیبرالی و آزاد به معنایی که امروز برای اقتصاد ما از جانب برخی پینشهاد می شود، در هیچ کشوری پیاده نشده و وجود خارجی ندارد و همواره دولت ها از نهادهای اصلی و موثر در مسیر پیشرفت کشورها و ایجاد ثبات بوده اند.

با وجود این واضحات، در شرایط فعلی کشور شاهد هستیم که برخی نسبت به چنین نگرش هایی که تنها در کتب و تئوری های غربی پیاده شده است و در عمل نیز در جوامع در حال توسعه ظهور و بروز پیدا نکرده است، مرعوب شده و به راحتی حرف از اقتصاد آزاد، درهای باز تجاری و وابستگی متقابل می زنند و نسخه لیبرالی برای اقتصاد ایران پیشنهاد می دهند؛ تاسف بار تر آنکه حتی این نگرش به حوزه هایی چون فرهنگ نیز تسری پیدا کرده است. حال آن که باید توجه داشت نه تنها جمهوری اسلامی ایران فقط به فکر توسعه نیست بلکه مفهوم پیشرفت را با همه شئون اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی آن دنبال می کند و اقتصاد برایش ابزار است نه هدف، بلکه چنین نگرشی ما را به توسعه نیز همانطور که پرداخته شد نمی رساند و در بهترین حالت، کشوری وابسته و متزلزل ایجاد می کند. جمهوری اسلامی ایران به دنبال رشد حداکثری به همراه بی عدالتی و به تاراج رفتن ارزشهای انسانی و این که یک درصد از جامعه ۹۹ درصد ثروت را داشته باشند نیست که اگر بود همان حاکم طاغوتی و همین نسخه های لیبرالی برای آن کافی بود.

در آخر باید گفت که جهت بهبود شرایط اقتصادی کشور به ویژه در وضعیتی که هم اکنون قرار داریم، ضروری است نسخه هایی مبتنی بر وضعیت بومی و واقعیت های اقتصادی آن و همچنین با در نظر گرفتن رویکردهای منطقه ای و جهانی کشور پیشنهاد داده شود که در عمل و با در نظر گرفتن شرایط دنیای واقعی، بتواند ما را در مسیر بهبود حرکت دهد نه اینکه با تکیه بر تئوری هایی که تنها بر روی کاغذ صحیح است، نسخه های غیرمعقول پیشنهاد داده شود. در این مسیر، بایستی با مشخص کردن وظایف اصلی دولت و حضور هدفمند و هوشمندانه آن در کنترل و مدیریت جامعه جهت ایجاد بستر مناسب برای نقش آفرینی بهینه بخش خصوصی طبق اصل ۴۴ و سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، در کنار بهبود فضای کسب و کار و ایجاد رقابت و تصحیح مکانیزم های بازار، شرایط را برای طی کردن مسیر پیشرفت در کشور فراهم کرد.
منابع:
۱. نمازی، حسین (۱۳۷۲)، مقایسه تاثیر آموزه خداشناسی در شکل گیری اصول نظام اقتصاد اسلام و سرمایه داری، مجله دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، شماره ۲، سال ۱۳۷۲
۲. توکلی، احمد (۱۳۸۲)، مالیه عمومی، انتشارات سمت، چاپ هفدهم، پاییز ۱۳۹۱
۳. شهید مرتضی مطهری، کتاب نظری بر نظام اقتصادی اسلام، انتشارات صدرا
۴. تفضلی، فریدون (۱۳۷۵)، تاریخ عقاید اقتصادی از افلاطون تا دوره معاصر، نشر نی، چاپ هشتم، سال ۱۳۸۷
۵. ریچارد اچ؛‌ لفتویچ (۱۹۸۷)، سیستم قیمت ها و تخصیص منابع تولیدی، ترجمه میرنظام سجادی، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، سال ۱۳۷۹
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۰:۳۵:۲۵
همان حرفهای کلی همیشگی، تئوری بومی؟؟؟ (2323286) (alef-3)
 
سوال
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۴۴:۲۳
آقا چرا اقتصاد اسلامی داریم اما برق و الکترونیک اسلامی نداریم؟ (2323592) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۴:۳۲:۳۳
این همه حرف و تئوری پردازی و... ، اما در عمل صد رحمت به نظام سرمایه داری و لیبرال و ... غربی . حداقل یه دست آورد و کارنامه ای دارند اما در ایران ما ... . (2323880) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۶:۲۶:۵۹
بله ...... قرآنی .... انتظار برکت نداشته باشید وقتی میاید افکار لیبرالی پیاده میکنید ..... در ضمن من موندم یکی میگه آمریکا در رفاه حداکثریه یکی میگه در تعارض با دین نیست .... تعجب میکنم معلومه که اخبار و اطلاعات درست و حسابی ندارید هم بیخیال ...... فقط جواب منو یکی بده :چرا پروفسور استیگلیتز علم اقتصاد رو زیر سوال برده ؟ و کتاب چند صد صفحه ای علیه علم اقتصاد نوشته ؟ فکر نکنم سواد اقتصاد دانان اندازه ایشون باشه نا سلامتی دو بار نوبل اقتصاد برده ...... چرا پروفسور نایل فرگوسن میزنه زیر کاسه کوزه بانک و بورس(مستند ترقی پول).... اشتباه نکنید این ها رو کسی نمیتونه جواب بده و سوال آخر چرا دکتر واتسون در ترند گذاری 2050 راه جلوگیری از بدهی رو سرمایه داری اسلامی تلقی میکنه و هزار تا سوال دیگه ...... به یاد والر اشتاین : در ایران به من گفتند علیه آمریکا حرف نزن چون عله لیبرال ها موضع میگیرند ......
ولی ما از اساس با این تلقی لیبرالی مشکل داریم ....
البته خداکنه پخش بشه!!! (2324192) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۲۱:۴۵:۴۳
مشکل اصلی و اساسی این دوستان ان است که اقتصاد را به عنوان یک علم مانند فیزیک و شیمی و...قبول ندارند فکر می کنند با چهار تا قانون ساده اداره میشه
نه عزیزم شما تشریف ببر اول کتاب اقتصادی مطالعه بفرما ببین چه خبره چقدر تئوری هست بعد بیا برای ما تئوری خودت رو در برابر تئوری های نامفهوم و بیکاربرد و فاسد غرب ارائه بده ما هم نامردیم اگر که تئوریت مفیدتر از غرب باشه ولی ازت پیروی نکنیم (2324721) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۹ ۱۴:۲۳:۴۸
جهان بینی لیبرالی، صد تا هم ایراد و اشکال داشته باشد یک امتیاز برنده دارد:

جوامع با فرهنگ لیبرالی شاهد رشد خیلی بیشتری در همه حوزه ها اعم از علم و فرهنگ و ثبات و اقتصاد و سیاست و تکنولوژی بوده اند.

جهان بینیهای مخالف هم علیرغم لیست بلند بالای خوبیهای نظری در عمل عموما فقر و فلاکت و خونریزی را تشدید کرده اند. کارنامه ج.ا.ا. هم هنوز به مرحله قطعیت و جمعبندی نرسیده. (2326323) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۰:۴۴:۳۲
من به جای تحلیل نظریه ها به دست آورد های آن ها می‌پردازم.
مهمترین مسئله این هست که امروز کشورهایی که دارای اقتصاد لیبرالی هستند (بیشتر اروپا، آمریکا، کرو جنوبی،ژاپن و چین و ...) داری اقتصاد های قوی تر و سطح رفاه بالاتری هستند تا بقیه نظریه ها.
اقتصاد اسلامی به عنوان مثال اصلا معنا ندارد. در دوره ای که هر کس اسلام را به نفع خود تحلیل می کند هرگز نمی توان هیچ روش فکری در حوزه اقتصاد را به اسلام ربط داد.
تا زمانی که نفهمیم که اقتصاد علمی هست به روز، که نیاز به تحقیق، آزمایش و بررسی نتایج دارد هرگز نمی‌شود پیشرفت کرد.
نمی توان با نظریه های ۱۴۰۰ سال پیش اقتصاد فوق پیجیده امروز را تحلیل نمود. اگر می شد وضع مسلمانان اینگونه نمی بود.
به خاورمیانه نگاه کنید و ببینید که در جای جای آن در تمام کشور های حاضر در آن به اسم اسلام چه جنایت ها که نمی‌شود.
من نتایج نظریه ها را می‌فهمم. تحلیل بدون بررسی نتایج هیچ ارزشی ندارد. (2323318) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۱:۵۵:۴۷
مشکل اینجاست که بسیاری چون آیت الله مصباح بر این باورند که ما برای پیشرفت انقلاب نکردیم. برای دین انقلاب کردیم. لذا در این تفکر، رفاه به تنهایی یک رذیلت است و در مقابل باید به دنبال سعادت بود(نقد آن با دوستان) (2323472) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۰۱:۱۵
نمی دونم شمل نتایج نظریه ها رو بیشتر می فهمید یا مردمی که توی اونجا زندگی می کنند ؟؟؟ یا جنبش 99% ها ؟؟ یا راهپیمایی ها برای اعتراض به نبود عدالت یا تعداد کارتن خواب ها ؟؟؟

اقتصاد لیبرالی نتیجه ای جز پول دار شدن پول دارها و فقر شدن فقرا ندارد ....

با دیدگاه نئوکینزی آقای رئیس جمهور در اقتصاد نباید انتظار اقتصاد اسلامی رو کشید .... (2323481) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۲۳:۵۹
ای کاش به دست آوردهای لیبرالیسم اقتصادی در ایران ( دوران آقایان هاشمی و خاتمی ) می پرداختید !!!!! (2323531) (alef-9)
 
محمد
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۲۸:۲۶
از کجا میدونی کشورهای اروپایی و آمریکا و .. اقتصاد لیبرالی دارند؟ حرفهایی که آنها میزنند با عملکردشان زمین تا آسمان متفاوت است.
همچنین کره جنوبی، کافیست یک نگاهی به روند توسعه آن بیندازید و با علم صحبت کنید و اسیر حرفهایی که فقط در کتابها درست است نشوید (2323545) (alef-9)
 
میرکیان
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۴۲:۵۹
در تکمیل صحبتهای شما
داشتم به این فکر می کردم که قبل از ظهور اسلام مردم آیا به هم سلام می دادند ! آیا به دید و بازدید از هم می پرداختند؟ یا به یکباره اسلام آمد و گفت بیایید به هم سلام کنید و هفتاد ثواب ببرید.
وقتی عمیق تر فکر کنیم می بینیم که اسلام عادات خوب سایر ادیان و مردم را قبول دارد و آنها را پذیرفته.حالا ما چگونه رفتارهای فرهنگی و اقتصادی سایر دول که منافاتی با ارزشها و کرامتهای انسانی نداشته باشد را قبول نکنیم و بچسبیم به واژه ها و برچسبهایی که خودمان روی یک سری مسایل بزنیم و توش گیر کنیم. (2323584) (alef-9)
 
بيژن خاوري
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۴۳:۳۹
در تاييد نظريه ايين جناب بي نام باييد بعرض برسانم كه نويسنده محترم دست از شعار پردازي برداشته و نمود عملي يك اقتصاد و ييا سياست موفق اسلامي را بما نشون بدن تا ازش الگو برداري بشه . مثلا مثل بانكداري اسلاميمان كه به تنها چيزي كه در ان رعاييت نمييشه(بجر كاغذ بازييهاي سوري) اعمال اسلاميست . و الگوي رياضت اقتصادي اسلامي كه ........ (2323590) (alef-9)
 
علی
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۴۷:۰۶
اشتباه از همین جا است، هیچ کدام از این کشورهایی که نام بردید تحت نظریه اقتصاد لیبرالی رشد نکرده اند! اینها بعد از رشد اقتصادی این نظریه را برای باقی جهان توصیه می کنند. حتی امروز دولت آمریکا با تامین بودجه عظیم تحقیقاتی خود مسیر اقتصاد آمریکا را تعریف و تعیین می کند. صنایع IT آمریکا امروز حاصل سرمایه گذاری تحقیقاتی دولت آن کشور است. صنایع کشاورزی در اروپا و آمریکا از تعرفه های وضع شده بر واردات است که در برابر کشاورزی آفریقا دوام آورده اند.
در ضمن اقتصاد فوق پیشرفته امروز مدام در بحران است! (2323601) (alef-9)
 
افشین
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۴:۱۶:۴۶
احسنت باهات موافقم (2323822) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۴:۱۹:۵۸
دوست عزیز با عرض پوزش تحلیلتان ساده انگارانه است هرچند امروزه بسیار تکرار میشود
اولا اینکه اقتصاد اسلامی نداریم دلیل اصلی ان این است که تنبل و شاید هم مرعوب بوده و کار نکرده ایم همانطوریکه قبل از کینز غرب اقتصاد کینزی نداشت در ضمن اقتصاد امریکا و اروپا را باید در بستر تاریخی ان تحلیل کنید تا بفهمیم چرا این کشور ها دارای اقتصاد ازاد با تفاوتهایی و همینطور بدنبال رواج تجارت ازاد هستند من نیازی نمیبینم تا به تاریخ دولت شهر های یونانی مراجعه و نقطه اغاز غارت جهان را از انجا شروع کنیم شاید دروه مرکانتلیسم و قتل و غارت و کشتار بومیان امریکا و انتقال ثروتشان به اروپا و ربط ان به نئومرکانتلیسم _ امپریالیسم فعلی امریکایی برای اثبات اینکه غرب با غارت دنیا به حیات ادامه میدهد دلیل خوبی باشد اگر شما ژاپن پس از شکست از امریکا را مثال میزنید من در مقابل افغانستان پس از اشغال را نمونه می اورم با دقت در توالی تاریخی شروع توسعه اقتصادی در ژاپن سپس کره و بعد جنوب شرق اسسیا و چرخش سیایتها در افغانستان و عراق توسط استعنار نوین قضایا برامون کمی اشکارترمیشه بعبارتی اصل کلام من اینه که غرب با علمی که ریشه چند هزار ساله دارد به اشکال گوناگون نظام ارباب غلامبی و گلادیاتور و شوالیه بازی را گاهی با جنگ و گاهی در دروره ای با اقتصاد پولی و دلار بازی پیش برده 1400 سال که خیلی جدید تر است (2323834) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۹ ۰۲:۴۲:۱۸
قوی‌تر برای که؟ مسئله این است. قوی‌تر برای آن‌که زورش بیشتر است و بهتر بهره‌کشی می‌کند و منابع دیگران را به غارت می‌برد.
اگر بخواهید منصفانه قضاوت کنید باید تأثیر فرهنگ آمریکائی بر جهان را با تأثیر فرهنگ چین بر جهان و تأثیر فرهنگ ایران بر جهان مقایسه کنید. (2325050) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۹ ۱۰:۴۳:۳۹
عین واقعیت (2325451) (alef-9)
 
یک دانشجو
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۰:۴۴:۳۸
استناد نویسنده به نظریات مارکس در نقد لیبرالیسم و بورژوازی، خود موید این است که نویسنده در چند قرن پیش به سر می برد. در کشور ما سالیان سال است که مبانی اقتصادی و سیاسی مارکس را با تغییر ادبیات، به اسم اسلام پیاده سازی میکنند و نتیجه ی این نگرش مارکسیستی وضعیت نامناسب کنونی کشور است.
ای کاش بر روی تعاریف و مبانی لیبرالیسم توجه بیشتری می شد تا اینگونه لیبرالیسم را به دین ستیزی متهم نکنیم.
از نظر بنده لیبرالیسم(که تضادی هم با دین ندارد) در حال حاضر کم نقص ترین مدل اداره است. (2323319) (alef-13)
 
علی
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۵۱:۲۱
نظریات آدام اسمیت از مارکس قدیمی تر است! (2323612) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۴:۴۹:۰۹
مرحوم فردید گفته است لیبرالیسم به هیچ دینی سازگار نیست ان هم با استدلال اما ما که ندیدیم کسی در صدد مطابقت مارکسیسم با اسلام باشد درحال حاضر!!!!؛ اما با لیبرالیسم چرا (2323940) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۶:۲۸:۲۳
فقط جواب منو بده :چرا پروفسور استیگلیتز علم اقتصاد رو زیر سوال برده ؟ و کتاب چند صد صفحه ای علیه علم اقتصاد نوشته ؟ فکر نکنم سواد اقتصاد دانان اندازه ایشون باشه نا سلامتی دو بار نوبل اقتصاد برده ...... چرا پروفسور نایل فرگوسن میزنه زیر کاسه کوزه بانک و بورس(مستند ترقی پول).... اشتباه نکنید این ها رو کسی نمیتونه جواب بده و سوال آخر چرا دکتر واتسون در ترند گذاری 2050 راه جلوگیری از بدهی رو سرمایه داری اسلامی تلقی میکنه.... در ضمن اسلام به شدت در تعارض با لیبرالیسم هستش و هم چنین مارکسیستی و در ضمن جواب سوال های منو بده لطفا ....! (2324193) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۰:۴۷:۵۱
تاسف برای تیم اقتصادی دولت که به دنبال اقتصاد لیبرالی و شبه سرمایه داری میباشد که نتیجه آنرا در دوران به اصطلاح سازندگی !!!!!! و آثار شدیدترش را در دولتهای هفتم تا دهم دیدیم. الان خود غربیها هم از لیرالیسم تا حدی فاصله گرفته اند و سعی میکنند دولت را بیشتر در اقتصاد دخیل کنند چون اقتصاد ارباب رعیتی (( نسخه ای که دولت به دنبال آن است )) چیزی جز شورش و بلوا و نابودی در بر ندارد. (2323330) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۳:۲۹:۲۱
خدا رو شکر که دولت تفکرات شما رو نداره (2323701) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۹ ۰۲:۴۶:۲۰
شما که دنبال اقتصاد اسلامی بودید چه گلی به سر مردم زدید بجز تورم 45 درصدی و بیکاری و رکود چه دست آوردی برای کشور داشتید اون هم در دورانی که بیش ترین درآمد های نفتی نصیب کشور شد در ضمن اگر اقتصاد لیبرالی بده چرا کشور های مرفه دنیا همگی از این نوع مکتب پیروی میکنند ؟ (2325052) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۰:۵۳:۴۱
در مورد اقتصاد آزاد، حتی اگر بپذیریم آنرا، زیرساختهای جامعه باید آماده باشد.
ولی بازار اقتصادی ایران که هنوز فاقد راهبری شرکتی (corporate governance) هست، با اقتصاد آزاد فقط وابستگی ایجاد می کند.
اصول راهبری شرکتی، همان است که قبل از ایجادش، شرکتهای بزرگ جهانی مثل انرون را به ورشکستگی کامل کشید.
بازار غیرشفاف، به هیچوجه آمادگی پذیرش اقتصاد آزاد را ندارد. (2323343) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۰:۵۸:۳۷
بهتر است کمی سوئد ، نروژ ، فنلاند و دانمارک و هلند و سویس و .....را بررسی کنید و ببینید آیا در آنجا کودکی بی شیر خشک مانده است؟
آیا در روغن خوراکی و خامه و کره و پنیر و شیرشان روغن پالم هست؟
آیا نگران هزینه های درمان هستند؟
آیا معلمین آنها دغدغه نان فرزندانشان را دارند؟
آیا خودروهای نا ایمن و با فناوری 30 سال پیش به سه برابر قیمت می خرند؟
آیا آمار خودکشی و فحشا بر اثر گرسنگی بالایی دارند؟
آیا مسکن دست دلالان و زمین خواران است؟
آیا اساساً بازار مسکن دارند؟
آیا قدرت خرید گوشت و ماهی و مرغ ندارند؟
و.....................
------------------------------------------------------------------
بحث با برخی فایده ای ندارد.چون نمیخواهند دست از شعار دادن بردارند.

الف هم مثل همیشه نظر من را سانسور خواهد کرد چون مطابق میلشان نیست! (2323357) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۱۰:۱۱
وقتی صحبت از اقتصاد می شود نمی توان با آوردن مصادیق اصل قضیه را انکار کرد شما چرا آمریکا را مثال نمی زنید ؟؟ چرا فرانسه را مثال نمی زنید ؟؟؟
دوست عزیز این ها شعار نیست وقتی جوزف استیگلیتز برنده نوبل اقتصاد در سال 2001 در کتاب سقوط آزاد می گوید دیگر علم اقتصاد ناکار آمد شده درست نیست به این حرف ها بگوییم شعار . (2323496) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۳۰ ۲۲:۵۶:۴۹
چند دهه است که این حرف را می زنید. اقتصاد ناکارامد شده، غرب زمین خورده، غرب فروپاشیده و... . ببخشید، کو؟ هر روز اقتصاد غرب قوی تر و قوی تر می شود. در بین هزاران دانشمند علم اقتصاد، گوش دادن به حرف یک یا دو نفر که هم عقیده با شمایند چه مفهومی دارد؟ (2331274) (alef-3)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۴۲:۴۲
این شد حرف حساب. (2323581) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۴۶:۴۰
برخی برای خودشان فقط یک رسالت می بینند و آن هم کوبیدن کلمه "لیبرالیسم" و تکرار دائم " غرب در حال فروپاشی است" (2323599) (alef-9)
 
علی
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۵۳:۴۱
اتفاقا اینها کشورهایی هستند که اقتصاد بازار آزاد پیروی نمی کنند و تاییدی بر این مقاله اند.
دقیقا همین سوالاتی که پرسیده اید (جز پالم) سوالات رایج در اقتصاد بازار آزاد آمریکا است. (2323618) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۴:۰۷:۲۴
در عوض ما ميريم بهشت اون بيچاره ها مي رن جهنم!!!! ه هه هه ( سانسور كن سانسورچي) (2323793) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۹ ۰۲:۴۳:۲۰
واقعیت این است که متأسفانه اقتصاد کشور ما از آن‌ها لیبرالی‌تر است و عزیزان سرمایه‌دار در ایران هیچ چارچوبی را برنمی‌تابند و کاملاً «آزاد»! هستند. :-/ (2325051) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۱:۳۱:۰۱
با سلام لطفا این نقد را در پاسخ به مقاله این دوست عزیز منتشر بفرمایید و از سانسور اجتناب کنید به دلیل اینکه اگر سوالات و حرفهای بنده نادرست است که بنده در نااگاهی هستم و در جهالتم که توسط دوستان جواب داده میشود اگر حرفهای من درسته که شما باید خود را تغییر دهید لذا دلیلی برای سانسور وجود ندارد .
چند نقد به این مقاله وارد است:
1-اقتصاد لیبرالی الان در غرب در حال اجرا است و نمونه ان کشور امریکا است که این تئوری به درستی در حال اجرا شدن در این کشور است و نتیجه ان هم رفاه حداکثری ملت امریکا است.سرانه هر امریکایی و نرخ بیکاری و تورم و ارزش دلار و..همچنین اختراعات و اکتشافات و...نشان دهنده موفقیت این نظام است.مشکلی در نظام لیبرالی مشاهده نمیشود من تا حالا اختلاسهای عجیب و غریب و ناپدید شدن دارایی ملت وو...در این اقتصاد مشاهده نکرده ام.
2-نویسنده باید توضیح دهد که در مقابل اقتصاد لیبرالی چه اقتصادی را پیشنهاد می کند؟ایت اله موسوی بجنوردی فرموده اند چیزی به اسم اقتصاد اسلامی وجود نارد اقتصاد هم مانند یک علمی است مانند فیزیک و شیمی این عین گفته های ایشان است
3-کدام کشور اسلامی را میتوانید مثال بزنید که با تکیه برانچه اقتصاد اسلامی میدانید موفق شده؟
4-مدتها در کشور ما اقتصاد نه شرقی و نه غربی بود دستاورها چه بود؟
5-منظور از وضعیت بومی و نسخه بومی چیست اگر تئوری یا نسخه ای دارید که بهتر است عرضه بفرمایید. اقتصاد کمونیستی تامین اجتماعی و 50 متر خانه را برای هر کسی تامین می کن اقتصادلیبرالی هم باعث نواوری و شکوفایی و..میشود ما یه چیزی در دهه 60 داشتیم به اسم اقتصاد توحیدی نتیجه ان چه بوده؟
بنده فکر می کنم دوستان هیچ گونه راه حلی ندارند و راه حل بینابین هم نداریم و اقتصالیبرالی بسیار شکوفا و بالنده است.شما میفرمایی از این راه نرویم میپرسیم از کدام راه برویم؟ میفرمایید نمیدانم یه راهی باید باشد خب عزیزم اگر راهی هست نشان بده بفرما این راه است و این هم نتایجش. این وضعیت اقتصادی عجیبی که ما داریم به کجا ختم شده اخه که شما با اعتماد به نفس می ایید غرب را زیر سوال میبرید؟ این اینترنت لپتاپ دارو درمان ماشین هواپیما قرص کپسول واکسن میل لنگ دنده اوتوماتیک صندلی چراغ مطالعه و....همه دستاورد غرب است شما یه چیزی بیاورید بفرمایید اینها را ما ساختیم و غرب دستاوردی ندارد این بیان شما مثل کسی است که در یک کرجی فرسوده نشسته و یک کشتی محکم را دارد نقد میکند.
یک سوال هم دارم: فرض کنیم یک در یک میلیار اقتصاد غرب با فروپاشی مواجه شود به نظر شماایا اصلا به ما نگاه میکنند و به ذهنشان خطور می کند که این اقتصاد داغون ما را الگو قرار دهند؟چه دستاورد اقتصادی داریم که دائما میبالیم و منتظر سقوط غرب هستیم؟ (2323420) (alef-13)
 
حسین
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۰۳:۵۰
به نظرم تمام کسانی که شعار می دهند برای تئوری اقتصاد بومی و در واقع هیچ ایده ای ازش ندارند برای یک هفته روزی دو بار از روی این نظر دوستمون مشق بنویسن. بلکه با بدیهیات آشتی کنن.
افراد قدرت طلب نا شایسته ای هم که به اسم اقتصاد اسلامی و بومی برای سهم خواهی سیاسی تلاش می کنن بهتره یک نگاه به کارنامشوم به خصوص در دهه شصت بندازن! (2323486) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۱۴:۳۲
دوست من
آنچه بعنوان نمونه های موفق اقتصادهای آزاد در جهان موجوده، حاصل جمع ساختارهای اجتماعی/فرهنگی/اقتصادی و نظارتی است.
در کشوری که همچنان ساختارها قبیله ای و سنتی باقی مانده، گشودن دربها بر روی اقتصاد آزاد فقط به فساد اداری مالی موجود دامن میزند و آنرا رسمی می کند.
راهکار خواسته اید
راهکارش به زعم من، اصلاح زیرساختها و آمادگی جامعه برای اقتصاد آزاد است. اما این اصلاح زیرساختها از اقتصاد شروع نمی شود بلکه زمینه های نظارتی و فرهنگی و اجتماعی آن اولویت دارند.
وقتی قوانین موجود برای نظارت بر سازمانهای اقتصادی عملا اجرایی شود آنگاه می توان نسخه ای مناسب برای اقتصاد کشور پیچید (2323507) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۱۹:۰۳
دوست عزیز بدهی چیز خوبی است یا بد ؟؟؟ بدیهی ست که یک کودک جواب این سوال را می داند وقتی اقتصاد کارآمد شد که شما بدهی اقتصادی نداشته باشید شما بگویید ببینم بدهی اقتصادی آمریکا در سال جاری چقدر است ؟؟؟ 17 تریلیون دلار http://www.usdebtclock.org/
شما انگار آمریکا را فقط از ماهواره می شناسید دوست عزیز زندگی در آمریکا یک زندگی اعتباری است و فرزندان شما باید وام های گرفته شده شما را بپردازند .
در مورد سرانه همین را می گویم درآمد یک آمریکایی سه برابر یک مکزیکی است ولی سطح رضایت مکزیکی از زندگی بالاتر از یک آمریکایی است پس درآمد را به رفاه ربط ندهید (2323516) (alef-9)
 
elyas
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۳۳:۳۷
برادر یک نگاهی به ضریب جینی آمریکا بینداز که حدود بیست سال است در حال افزایش است و بعد حرف از رفاه بزن ... جنبش هایی همچون وال استریت بی خود شکل نمیگیرد .. حرف هم همین است که شاخص های سنجش اقتصاد فقط تورم و رشد نیست ... (2323561) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۴:۵۳:۲۴
دوست عزیز متاسفانه استدلال و نتیجه گیری جنابعالی نادرست است اگر سایت الف بپذیرد مقاله ای در رد نظر دوستانی که شکوفایی مادی در غرب را به دلیل مکاتب لیبرالیستی ان میدانند ارسال کنم باید بپذیریم غرب بیش از 3000 سال است که به غارت اطراف و اکناف جهان می پردازد (2323948) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۵:۱۵:۳۵
اصلا حرف این دوستان را میپذیریم اقتصاد امریکا وحشتناک و بسیار بده دستاوردی هم نداشته سراسر هم بدبختی بوده!! اما اگر راه حل بهتری دارید بیایید ارائه بدهید اگر تئوری دارید بیایید انرا عرضه کنید مقاله اش می کنیم بخدا منم به مقاله نیاز دارم اسم منم به عوان نویسنده بزنید اون گوشه ها یه خیری هم نصیب ما میشه هزینه انتشار تئوری اش را هم من متقبل میشوم.بفرمایید اقا در برابر اقتصاد داغون غرب این تئوری رو ما داریم هم یه ابرویی برای ما میشود هم یه مقاله ای بنده میدم اسمم میاد چهار تا جا که رزومه ام را میفرستم میگم تئوری جدیدی دادیم که این اقتصاد نکبت بار لیبرالی را برای همیشه باهاش کنار میذاریم.
عزیزرم این اقتصاد و مکاتب کنونی همه با کلی زحمت و مقاله بوجود امده 300 ساله دارن کار میکن اخه شما استناد بکن بگو اقتصاد دانها یا متفکرین ما این نوع اقتصاد را پیشنهاد کرده اند و این همه فایده داشته بیا بگو فلان جا اعمالش کردیم فلان نتایج مثبت را به بار اورده اخه این که نمیشه بدون داشتن راه حلی بیاییم دیگر اقتصادها را زیر سوال ببریم. یه دونه مثال بزن بگو در فلان کشور اسلامی سیستم اقتصای فلان که با لیبرالیسم هم در تضاده اجرا شده و فلان دستاوردها ختم شده یا این همه اکتشافات و اختراعات و...مرهون این تئوری ما است.وجدانا بیا بگو منصفانه دستاوردهای غب رو که از یونان شروع شده با دموکراسی و اقتصاد ازاد الان هماه شده بیا با دستاوردهای خودت کنار هم بذار . اخه ما چیزی ناریم ما الان بحثمون وغن پالم و هواپیمای ناقص و بنزین پترویمی و نیترات و برنج الوده و...است در این مقولههای اساسی زندگی مانده ایم. (2324012) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۲:۳۹:۱۰
نویسنده محترم!
خودت رو به کوچه علی چپ زدی یا واقعا اونجا زندگی میکنی؟
36 سال اخیر تاریخ ما ایرانیان تماما رد ادعاها و استدلال های این مقاله است.
یادت باشه که ما توی یه دنیای توهمی از نظریات زندگی نمیکنیم بلکه در دنیای واقعیت زندگی میکنیم. سال هاست که داد اقتصاد اسلامی و معنویت در جامعه ما زده میشود ولی نتیجه این است که کشور من رتبه چهار طلاق در جهان (روزنامه قدس دیروز) و دارای یکی از بالاترین نرخ های سود بانکی و بیکاری و تورم است.
اگر برای نوشتن چنین مقالاتی سودی کسب میکنید حرفی نیست وگرنه تو رو خدا از خواب بیدار شوید! (2323572) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۳:۰۰:۲۲
حداقل این مقالات را در زمانی منتشر کنید که اوضاع اقتصادی و اجتماعی مان خوب باشد نه اکنون که 1001 درد داریم. بیکاری-تورم-رکود-مسکن-اعتیاد-خشونت اجتماعی-فساد اجتماعی-فساد بانکی-برق-آب-گوست-گندم-برنج-اینترنت-بیسوادی-آموزش پرورش-دلالی-پالمو ...... (2323636) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۳:۰۱:۲۵
الف جان دیروز مطلبی در باره لزوم توجه قوه محترم قضاییه به نقد و افکار عمومی منتشر کردید ولی از 56 کامنت مخاطبان فقط یکی را منتشر نموده اید چرا اینهمه تضاد در نظر و عمل شما وجود دارد؟
(لطفا سانسور نکن چون جایی برای بیان موضوع نداشتم) (2323638) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۳:۲۲:۴۰
"در آخر باید گفت که جهت بهبود شرایط اقتصادی کشور به ویژه در وضعیتی که هم اکنون قرار داریم، ضروری است نسخه هایی مبتنی بر وضعیت بومی و واقعیت های اقتصادی آن و همچنین با در نظر گرفتن رویکردهای منطقه ای و جهانی کشور پیشنهاد داده شود که در عمل و با در نظر گرفتن شرایط دنیای واقعی، بتواند ما را در مسیر بهبود حرکت دهد نه اینکه با تکیه بر تئوری هایی که تنها بر روی کاغذ صحیح است، نسخه های غیرمعقول پیشنهاد داده شود"

جناب نویسنده حالا چطور و از کجا نفراتی را بیابیم تا نسخه مورد نظر جنابعالی را پیشنهاد دهند؟ بگذارید برای روشن شدن موضوع مثالی ملموس تر بزنم اینجانب جهت رهایی کشور از واردات بنزین پیشنهاد می کنم خودروهای موجود در کشور که همگی یا توسط غربی های ساخته شده اند و یا از مدل های آنها کپی شده، کنار گذاشته شوند و خودروهای بومی ساخته شوند که در حین حرکت بنزین نیز تولید کنند. حال جنابعالی بفرمایید کیست که این پیشنهاد را عملی کند. (2323692) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۴:۱۶:۲۱
بعضی از رادیکالیسم چه نفعی برده اند که دوست دارندبه لیبرالیسم نهیب بزنند.آیا این الگو خوبه که دولت بخواهد در همه زمینه ها دخالت کند؟ حتی تا دولتی کردن خانواده ها با پرداخت مبلغی به عنوان یارانه یا دستور برای تعیین تعداد فرزندان یک خانواده .اگر کسانی به کاهش دخالت دولت در امور اقتصادی و اجتماعی تاکید می کنند. وضع فعلی جامعه است و اتفاقا این گونه راه حل ها برای حل مسایل داخلی و بومی ماست.با کمتر شدن دخالت های دولت(چابک سازی) ، دولت سبک بار می شود نه سبک سر. (2323819) (alef-9)
 
جهانگیر
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۴:۲۸:۱۴
الف جان باور بفرمایید دیدگاه های بنده پایه های میز مدیریت کسی را لرزان نمی کند .
این همه سانسور کردی دیدی ثمرش را !
انتشار چه بدی داشت که یک بار نکردی!
امر بر ما مشتبه می شود که نکند منورالفکر هستیم و خودمان خبر نداریم که آرای ما منتشر نمی شود. ما را از خیالات خارج فرمایید.و اما نظر بنده
دوست گرامی!
اقتصاد ، فرهنگ ،جامعه و ...ی ما لیبرالی تر از جوامع لیبرال است (کدام قانون ،کدام مالیات ،کدام کنترل ...) د رمواردی سوسیالیست تر از کشورهای سابق سوسیالیست هستیم. شعار اسلام داریم .اما نه اینیم و نه آن . به قول یک سفیری " ایران ،کشوری که شبیه هیچ کشوری نیست "
مدل اداره کشور ما منحصر به فرد است و این هم نتایج درخشان آن ! (2323860) (alef-9)
 
علی
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۴:۵۵:۱۱
آنچه که واضح است اقتصاد اسلامی فقط در حد حرف است و تا کنون کسی به خودش زحمت نداده تئوریهای علمی اقتصاد اسلامی و عدالت را در اقتصاد ارائه نماید که این کار مستلزم انجام چندین رساله دکتری و مقالات و کتابها و همچنین تجربیات در این زمینه هست. پش بهتر است بدون تئوری به صورت سلیقه ای دولت ها اقدام به تجویز و دخالت در اقتصاد با نام اقتصاد اسلامی ننمایند. زیرا در صورت عدم موفقیت و نتایج نامطلوب دیدگاه عموم نسبت به اقتصاد اسلامی منفی خواهد گردید. (2323953) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۵:۲۳:۲۶
یک نگاه به دوره هشت ساله آقای احمدی نژاد بندازین اونوقت اگه بدون تعصب نگاه کنین می بینین که کجا در انحطاط فرهنگی و اقتصادی قرار داره. (2324041) (alef-9)
 
صادقی
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۶:۰۷:۳۱
با سلام به همه دوستان
عزیزانی که به مقاله فوق نقد وارد کرده اند باید توجه داشته باشند که بحث اصلی مقاله ((( نوع جهان بینی خاص تفکر لیبرالی ) را مد نظر قرارداده و نه مکاتب اقتصادی را. دیگر اینکه میدانیم، جهان بینی انسانها از هر آبشخوری سرچشمه بگیرد ، نوع مکاتب رفتاری ، نیز با آن هماهنگ خواهد شد.
میدانیم که جهان بینی ما ایرانیان از مکتب اسلام سرچشمه میگیرد. اما مکاتب اقتصادی غربی با دید دیگری به مسائل بخصوص اقتصاد نگاه میکنند.
با توجه به مطالب فوق میتوان گفت در کشور ما با یک جهان بینی خاص از مکاتب اقتصادی دیگری پیروی میکند ( و البته آنهم بطور کاملا ناقص ) که مبانی نظری متفاوتی نسبت به مادارند. این خود موجب تناقضات فراوان و نهایتا منتج به وضعیت امروز میشود که شاهدیم .

جناب رییس جمهور محترم که سالها مسند خطیر و مهم ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را عهده دار بودند و بسیاری از همکاران دانشمند امروز ایشان ، در آن سالها نیز با ایشان همکاری داشتند در کتابی تحت عنوان امنیت ملی و مکاتب اقتصادی _ پس از بررسی های ارزشمند و پر بار و نیز تکیه بر داشته های سرزمین عزیزمان ایران اسلامی _ برای توسعه و پیشرفت کشور در چارچوب قوانین بالادستی نظام استفاده از مکاتب نهادگرایان و نئو کینزین ها
را توصیه نموده و صرفا اسمی هم از اگلوی ایرانی اسلامی پیشرفت برده اند . اما باز هم شاهد گفتگوی ایشان و مشاوران اقتصادی ایشان درخصوص نیاز به یک اقتصاد بومی و اسلامی هستیم ولی در عرصه عمل همان تئوری های اقتصادی غربی _ و باز هم ناقص _ انجام میشود.این هم تناقضی دیگر.

موضوع دیگر اینکه خواهشمندم کتبی که توسط خود دانشمندان و اقتصاددانان غربی ، افرادی نظیر استیگلیتز _ برنده نوبل اقتصاد_ را درخصوص تئوری های اقتصاد لیبرالی غربی مطالعه بفرمایید. کتاب سقوط آزاد. و یا کتاب بسیار زیبای روح تشنه اثر ______ را و دهها کتاب مختلف که وضعیت امروز غرب _ با همه پیشرفتهای مادی _ را نتیجه همین تفکر اقتصادی لیبرالی و پیاده سازی تفکرات اسمیت ، کینز و فریدمن و . . . میدانند. بدهی های بالا ، آمار بالای فساد و فحشا ، بیکاری و نیز تهی بودن از هرگونه معنویت. مشکلات اقتصاد لیبرالی کم نیستند که بخواهیم آنها را نادیده بگیریم.
کشور ما اسلامی است اما در اقتصاد _ که یکی از اصلی ترین ستون های آن و شاید مهمترین ستون جامعه اش باشد_ لیبرالی ناقص و تکه پاره است. قبول کنیم که اقتصاد کشور ما ، لیبرالی نارس مادرزاد بوده و پس از انقلاب اسلامی هم نارس و عقب ماندگی بیشتری داشته است.

مرکز مهمی همچون مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام که آکنده از اساتید اقتصاد هستند و نهایتا درخصوص پیشرفت اقتصاد کشور آنگونه که در کتاب مذکور آمده نظر میدهن و جالب اینکه الآن در راس کار اجرایی کشور هستند نمیبایست یک الگوی جدیدی مبتنی بر اولا جهان بینی اسلامی و ثانیا استوار بر داشته های بومی خود ارائه نمایند که اکنون بتوان با آن اقتصاد کشور را اداره کرد؟ آیا وظیفه این مرکز نبوده ؟ دانشگاه و اساتید آن چه ؟ حوزه های علمیه درخصوص مبانی نظری اقتصاد اسلامی چه کرده اند ( اقدام موثر و عملیاتی که نتیجه مشهود داشته باشد نه صرف چند جلد کتاب ) که الآن مرتبا علمای آن به حق فریاد میزنند که ربا در اقتصاد و جامعه ما بیداد میکند؟ بانک که یکی از اجزای نظام اقتصادی کشور است برای زدودن ربا چه اقدامی انجام داده؟ آیا همه و همه مقصر نیستیم؟

اگر معتقد به این هستیم که اسلام کاملترین مکتب انسان ساز است و پاسخی برای همه مسائل دارد ، پس تا امروز کوتاهی کردیم که نسخه اسلامی و بومی اقتصاد تولید نکرده ایم. اگر هم اصولا اعتقاد نداریم که اسلام میتواند نظام اقتصادی ارائه دهد یا به قول بعضی، اقتصاد هم مانند شیمی و فیزیک علم است و اسلامی و غیر اسلامی ندارد ( که صد البته اشتباه است) مسئله روشن است و اوضاعمان همین است که هست. اگر هم معتقدیم که مکاتب غربی درست پیاه نشده ، نسخه کامل و اصلی آن در غرب پیاده شده. مشکلات اقتصادی آمریکا ، اسپانیا ، یونان و غیره به اعتراف دانشمندان خود غرب.

پس بهتر نیست تلاش کنیم اقتصادی هماهنگ با دین ، فرهنگ و کشور خودمان تولید و اجرا کنیم؟ (2324150) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۵ ۰۹:۴۴:۴۹
"مرکز مهمی همچون مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام که آکنده از اساتید اقتصاد هستند" اینو واقعا خوب اومدی. (2343770) (alef-10)
 
کارشناس ارشد اقتصادی
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۶:۱۷:۱۷
به نظر من اگر بخواهیم با استفاده از نظریه های عوام پسندانه افکار خود را به خورد مردم بدهیم و با کلی گویی هایی مبهم بخواهیم طرف مقابل را منکوب نمائیم و تمام مبانی علمی و نظری واصول را زیر سوال ببریم به بیراهه رفتهایم اگر اینگونه باشد درصورت مثلا مشاهده رفتار غبر اخلاقی و غیر عقلی از یک فرد مسلمان باید اندیشه های ناب اسلامی را هم زیر سوال ببریم !!!!!بدون انکه بپرسیم رفتار این فرد چه ارتباطی با اصول عقلی و اخلاقی دین اسلام دارد به قول معروف اسلام به ذات خود ندارد عیبی هرعیب که هست در مسلمانی ماست .دوست عزیز کی گفته و کجا گفته شده است که دولت در معیشت مردم و هدایت اقتصاد نباید نقش داشته باشد .آنچه که مورد نظر است اجرای صحیح اصل 44قانون اساسی و کاهش تصدی گری دولتی است نه تزلزل حاکمیتی دولت . حالا اگر به نظر شما این یعنی لیبرالیسم اقتصادی پس شما به قانون اساسی ایراد نسنجیده ای وارد می کنید که اتفاقا این اصل قانون اساسی مهمترین اصل در حفظ کرامت انسانی و جلوگیری از تضییع بیت المال است البته اگر به شکل واقعی خصوصی سازی اتفاق بیافتد و مردم مالکیت اموال را به دست بگیرند .نه اینکه بنام خصوصی سازی به کام عده ای رانت خوار و یا به جای یک دولت چهارالی پنج دولت جایگزین شود .در کجای علم اقتصاد لیبرالی گفته شده که همه چیز تابع منافع شخصی است . همین علم در حال حاضر دردنیا مباحث حسابداری مسئولیت اجتماعی و حسابداری زیست محیطی و حسابدار ی منابع انسانی را به شکل عملی پیاده کرده بطوریکه کارخانجات و شرکتها موظفند در کنار صورتهای مالی سالانه خود ترازنامه و سود وزیان اجتماعی و زیست محیطی خود را منتشر کنند و به عموم جامعه اعلام نمایند چقدر به جامعخ و محیط زیست خسارت زده یا صدمه رساندهاند و چقدر سود و زیان اجتماعی و زیست محیطی ایجاد کردهاند استانداردهای گزارشگری مربوطه را هم تدوین کردهاند و نظامهای حسابرسی این گزارشات و ممیزی انها را هم مدلیته کرده اند کافی است یک جستجو ی هدفمند ازlاین مباحث در اینترنت بکنید تا ببینید چقدر کار شده است و چقد رکار در حال انجام است حال همین جستجو را به زبان فارسی انجام دهید اگر یک کار عملی و مدلیته شده پیدا کردید جایزه دارید بیهوده خلط مبحث نفرمائید .اصول علم اقتصاد از نظر مبانی نظری علمی است و نقد آن هم باید علمی باشد .استفاده از مشاهدات تجربی خلاف یک اصل اقتصادی علمی برای رد ان نظریه به مفهوم استفاده از عینک علوم تجربی و روش علوم تجربی در حوزه علوم انسانی است د رحالیکه متدلوژی این دو حوزه در تبیین نظریات در اغلب موارد کاملا متفاوت است . (2324175) (alef-9)
 
امیر
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۶:۵۲:۲۱
اگر نمونه اقتصاد اسلامی و مدیریت اقتصاد در نظام اسلامی را دوره های دولت های گذشته و حال کشورمان فرض کنیم و شکوفه این دوره را دولت احمدی نژاد بدانیم هیچ پاسخ و تحلیلی برای توجه به این شعارهای دسته بندی شده مکتب خانه های فرسوده یافت نمی شود.
شما شعار عدالت را در نظام اقتصاد اسلامی سر می دهید ولی در کشورهای صنعتی که امروز مورد نقد شما قرار گرفته عدالت نسبی و رفاه عمومی و قابل توجهی جاری است. اما در نظام اسلامی ما نه تنها عدالت بلکه رفاه نسبی که اکثزیت از آن برخوردار باشند وجود ندارد.
بنظر می رسد که همه این شعارهایی که شما به آن عمل نکردید کشور هایی که شما آنها تقبیح نموده عملا به آن اقتدا نموده و در سایه آن به توسعه، امنیت و رفاه ....... رسیده اند.
کشورهایی که شما آنها را لیبرالی میدانید 600 سال پیش درگیر این شعارها بوده که توسط کلیسا و بمنظور حاکمیت بر اراده و اقتصاد جامعه و بنام حاکمیت خدا بر زمین از طریق نمایندگی اسقف و روحانیان کلیسا به خورد مردم داده می شد و صاحب جان و مال مردم بودند. اما گذشت زمان دست نامریی (که شما به آن اشاره کردید) کلیسا و روحانیان کلیسا را برای مردم آشکار ساخت و مردم نظام پوشالی و مملو از خرافات و توهمات ساختگی آنان برچیدند. بدنبال این حادثه رنسانس رخ داد و با بهره گیری از علم و توسعه ارتباطات توانستند مازاد تولید را انتقال و به ارزش افزوده تبدیل نمایند. ارزش افزوده باعث رونق تولید و صنعتی شدن گردید. در حالی که ما در قرن 21 هنوز به این مهم فکر نکرده ایم که بنیاد توسعه ، ارتباطات است. روزی از ارومیه رد میشدم شاهد کومه های سیب درختی کنار جاده شدم . سوال کردم گفتند که مازاد تولید سالانه در این شهر در کنار جاده فاسد و تبدیل به زباله می شود.
خیلی دوست دارم صدا و سیما که سالانه میلیاردها تومان صرف برنامه های توهمی و مکانی برای تئوری پردازی برخی آدم های نخبه نما گردیده ، برنامه هایی با حضور اندیشمندان دلسوز این مرز و بوم فراهم می کرد که با تضارب آراء ، طریق ممکن و صلاح را برای مردم و کشورمان هویدا می ساختند.
مهدی (امیر) (2324244) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۷:۰۶:۵۷
زلزله اخیر سند آشکاری از اقتصاد و عدالت اسلامی است در مقایسه با اقتصاد کشورهای لیبرالی.بافت روستا های ما مربوط به چند صد سال پیش است و از مصالح مدرن و استفاذه از مهندسی ساخت استفاده نشده است.
- آیا شما در کشورهای به اصطلاح شما لیبرالی فرقی بین توسعه روستا و شهر می بینید؟
- قشر یقه سپید جامعه را کشاورزان و صاحبان تولید تشکیل می دهند نه آژانس املاک و قاقچیان و وسطه گران و سلف خران
- شایسته سالاری مینای ارزش گذاری است نه رابطه سالاری
- اگر 10 دانشگاه معتبر داشته باشند 8 تا آنها به علوم انسانی ( سیاسی، روابط و حقوق بین الملل، جامعه شناسی و عیره ) می پردازند و در این راستا نخبه سازی و نظریه پردازان بزرگ تولید می نمایند.( تولید فکر)
- بجای تشکل های صنفی و گروهی دارای احزاب منسجم و کارا هستند.
- آزادی بیان و رسانه های گروهی
و.......

مهدی ( امیر) (2324280) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۸:۲۵:۴۲
متاسفانه کسانی که در تئوری و ایدلوژی غرق می شوند آنچه در ذهنشان است را سعی می کنند به عنوان واقعیت جلوه دهند و ویزگی مهمشان زیر زره بین گذاشتن برخی کاستی ها در غرب است و فقط انتقاد بدون هیچ پیشنهاد مشخص و ملموسی که این مقاله نیز از همین موارد است تکراری و خسته کننده. (2324417) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۸:۲۵:۵۶
در کشوری که تا بن استخوان متمرکز اداره میشود و ناکارآمد، از مضرات اقتصاد آزاد میگویید؟!
چه اصراری است که با خواندن سطحی چند(!) کتاب به نسخه پیچی و زنهاردادن میپردازیم؟
اگر نمیتوانید با استدلال علمی به نتیجه موردنظرتان برسید حداقل به حقیقت ها وفادار بمانید. با چشم غیر مسلح هم میتوان آثار نگاه آزاد را به اقتصاد مشاهده کرد (2324419) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۸:۵۱:۳۷
گرایش به اقتصاد لیبرالی نتیجه یک تحول نگرش و تحول در جهان بینی مردم و دولت مردان است. این یک انتخاب نیست. تفکر متکثر شده و دیگر انسانها تنها حاضرند حول اهداف حداقلی و مسلم متحد شوند.دیگر تفکری وجود ندارد که بتواند برای مدت طولانی آنها را راضی کند که امکانات و سرمایه های خود را در اختیار کسی قرار دهند که برایشان برنامه ریزی کند که سعادتشان در چیست. بله شما درست میگویید خدا را هم حداقلی کرده اند و تنها معتقدند که دل باید پاک باشد و تکلیفی آنچنانی جز آنچه بر اساس احساسشان مسلم است را نمی پذیرند.
متاسفانه شما مسیر را وارونه میروید. شما میگویید که اقتصاد چنین نشود که چنان خواهد شد اما بحث بر سر این است که تحول فرهنگی در اذهان رخ داده که اکنون شاهد پذیرش این طرز تفکر از جانب آنان هستیم. و اشکال دیگر این است که در نظر نمیگیرید که در برابر اندیشه اقوا کننده تکثر طلب غربی آیا چیز درحوری عرضه شده و یا مدیران و نویسندگانی نظیر جناب عالی همان کار همیشگی یعنی شکوه و بهانه جویی کردن را آموخته و آموزش میدهند. (2324466) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۹:۰۶:۳۶
دیدگاه شما را در حوزه اقتصادی میپذیرم .چراکه فیزیوکراتها در فرانسه الگی اقتصاد آزاد رو پیاده کردند و این کشور با قحطی رو برو شد.بنطر میرسد این الگ بیشتر به درد کشور های امن میخورد تا اقتصادهای نوپا.اما در حوزه فرهنگی چیزی که شما از آن سخن میگویید غیر ممکن است چراکه که حتی هیچ فیلسوف سوسیالیستی هم دیگر باقی نمانده که بگوید میتوان یک نظریه اجتهادی برای فرهنگ تراءه داد. (2324495) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۹:۱۲:۱۰
درست میباشد نیازبه یک بسته اقتصاد بومی داریم اما چگونه؟
ی‌
1_ایجاد مراکز تحقیقات مستقل وخصوصی
2_بررسی موازی اقتصاد فعلی ایران توسط این مراکز
3_استفاده کارشناسان خارجی دراین مراکز
4_استفاده از کارشناسان ایرانی خارج کشور دراین مراکز
5_تدوین وضعیت فعلی اقتصاد توسط مراجع ذکر شده
6_انتخاب. نقطه صفر از الگوگیری از یکی از موفق ترین وسالم ترین کشورهای جهان
7_استفاده از متد چرخه دمینگ جهت بهبود مستمر پس از ممیز ی توسط مراکز بالا (2324503) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۱۹:۲۹:۵۸
تونی بوردین مجری معروف شبکه خبری سی ان ان تجربه سفر خود به ایران را اینگونه خلاصه کرده است: تهران آمریکایی ترین شهری که دیده ام.اققققتصاد!!!!!؟؟؟؟ (2324529) (alef-9)
 
امیررضا
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۲۰:۴۰:۴۹
من فکر می‌کنم در این متن چند مفهوم خلط شده است. آیا منظور شما از اقتصاد لیبرالی در متن اقتصاد لیبرتریانی (Libertarian) نبوده؟ لیبرالیسم به طور عمده مشی فلسفی/سیاسی است و نه اقتصادی و اتفاقا لیبرال‌ها، در مقابل لیبرتریان‌ها، از دخالت دولت در اقتصاد دفاع می‌کنند. مانند حزب دموکرات آمریکا که لیبرال دانسته می‌شود و معتقد به دخالت دولت است در مقابل حزب جمهوری‌خواه که محافظه‌کاران و لیبرتریان‌ها بیشتر آن را تشکیل می‌دهند.
اما اگر منظورتان اقتصاد نئوکلاسیک است، باز هم کجای این اقتصاد با «هر گونه دخالت دولت» مخالفت شده؟ جالب است که همین ادبیاتی که در متن به کار رفته (اثرات جانبی، شکست بازار،...) ساخته‌ی خود اقتصاددانان است و دقیقا در متن‌های درسی پایه اقتصاد تدریس می‌شود و اگر از یک دانشجوی سال دوم اقتصاد «نئوکلاسیک» هم بپرسید به شما موارد شکست بازار را توضیح می‌دهد. بسیاری از مقاله‌ها در اقتصاد به همین موضوع شکست بازار می‌پردازند و می‌توانند استفاده سیاست‌گذاری برای دولت‌ها داشته باشند.
پس مشکل شما با کیست؟ چون محور مقاله بر اساس ادعایی است که اساسا واقعیت ندارد. این که اقتصاد نئوکلاسیک مخالف هر گونه دخالت دولت در اقتصاد است. آیا با لیبرتریان‌ها دعوا دارید؟ اما آن‌ها گروهی دیگر هستند. (2324619) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۲۰:۴۰:۵۵
جهان بینی لیبرالی که سر از سرمایه داری و دنیای «تا پول داری رفیقتم» منتهی شده است، اما چرا جهان بینی مذهبی نتوانسته در ایران خودمان از اقتصاد سرمایه داری و و منش لیبرالی فاصله بگیرد؟ بدبختی اینجاست که شعارش را می دهیم، اما عملاً نتوانسته ایم ثابت کنیم که جهان بینی دینی و مذهبی بهتر از جهان بینی لیبرالی است. چرا؟ (2324620) (alef-9)
 
hossein
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۲۱:۲۵:۲۱
دست بردارین شما رو به خدا.

فکر نمیکنین این حرفا بیش از حد تکراری شده؟! (2324688) (alef-3)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۸ ۲۱:۴۳:۰۹
تکراری؟ اختیار دارید این دوستان سخت معتقد هستند که خودشون صاحب سبک اقتصادی هستند وقتی هم میگوییم سبکتان را رو کنید به یه سری چیزهای موهوم و خیالی اکتفا می کنند حرفهای زیبایی میزند و...
سوالی که اینجا مطرح میشود این است که اگر راه حل بهتری بود خب غرب تا حالا بهش رسیده بود و دیگه نیاز به این همه جاروجنجال نبود به عبارت دیگر اگر راه حل ادعایی شما بهتر از راه حل غرب بود غرب هم تا حالا راه حل شما را در پیش گرفته بود ادعا دارید که غرب یک ماهیت فاسد است و...اما معلوم نیست چطور از این ماهیت شیطانی و فاسد این همه اختراع و اکتشاف و رفاه بیرون میاید
نکته اینجا است که راه حلی ندارید و فقط سه کار می کنید:
الف: ترسیم یک وضعیت جذاب و ایده ال
ب: زیر سوال بردن غرب
ج: عدم ارائه مکتب جدید یا راه حل عملی یا تئوری و...
یه ده دقیقه بنشینید یک کتاب اقتصاد کلان باز کنید حداقل 5 تا فصل مهم داره در برابر هر فصل تئوری های خودتان را ا رائه دهید.اگر کل قضیه را از بیخ قبول ندارید کتاب بنویسید حرفهای مفید و عملی ارائه دهید.(عملی باشه ها نه فقط بحث فلسفی و..حدیث و...خوبه ولی اقتصاد علمه همانطور که فیزیک علمه شما نمیتوانید بفرمایید کل فیزیک یا شیمی الی در اخادیث هست یا به فرض مباحث موج و انتشار موج در احادیث بوده .شما اول باید بپذیرید اقتصاد علمه و چند تا کتاب خرد و کلان بخونید دستتون میاد چه خبره) (2324716) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۹ ۰۷:۴۶:۵۶
یعنی الان ژاپن نه فرهنگ داره نه اقتصاد .

واقعا من تا حالا از زاویه اقای امینی به دنیای فرهنگ و اقتصاد بصورت اینترناش نگاه نکرده بودم !

دقیقا ایشان از کجا دارند به جهان نگاه می کنند زاویه دید ایشان خیلی خیلی مهم است.

امیدوارم مستفیض بفرمایند موضعشان را بگویند. (2325114) (alef-9)
 
۱۳۹۳-۰۵-۲۹ ۰۸:۲۸:۱۳
این جنسی که دارید مییفرمایید از جنس غرب بهتره رو خب به همه نشان بدهید ببیینم چی دارید تئوری شما چیست راه حل شما چیست ؟کجا انررا به کار گرفته اید؟دستاورد ان چه بوده؟... (2325167) (alef-9)
 
• اولا اسلام یک نگرش است که مایه هدایت ودرستی را از طریق کتاب و ارسال رسولان خود برای رستگاری انسانها در تمام زمینه سیاستگذاری، قانون گذاری
۱۳۹۳-۰۵-۲۹ ۱۱:۰۲:۲۸
پس اقتصاد علمی است که باتوجه به نگرش درست و انسانی و آموزه های درست دین (عدالت عمومی) باید بر اساس علم و پیشرفتهای روز وضع شود. ایا در این کشور سیاستگذاری و قانون با عمل به آموزه های قران و عدالت ونگرش حفظ ثروت عمومی برای معیشت همه مردم اجرا میشود. ظاهرا اقتصاد سرمایه داری و لیبرال را مذمت میکنید. اما این فاصله طبقاتی که برخی با سرمایه های باد آورده دولتی بوجود آوردند و هر روز عده ای به زیر خط فقر و فلاکت میروند و برعکس عده ای به اوج ثروت افسانه ای میرسند، روی همه کشورهای ازاد و سرمایه دار را سفید کرده است. دریافت وام میلیاردی بدون بازپرداخت برای سرمایه گذاری‌های کلان که دولت حتی جرئت بردن نامشان را هم ندارد (2325497) (alef-9)
 
احمد
۱۳۹۳-۰۵-۲۹ ۱۱:۵۳:۵۶
به نظر من اگر بخواهیم با استفاده از نظریه های عوام پسندانه افکار خود را به خورد مردم بدهیم و با کلی گویی هایی مبهم آسمان و ریسمان را به هم ببافیم و بخواهیم طرف مقابل را منکوب نمائیم و تمام مبانی علمی و نظری واصول را زیر سوال ببریم به بیراهه رفته ایم اگر اینگونه باشد درصورت مشاهده رفتار غبر اخلاقی و غیر عقلی از یک فرد مسلمان باید اندیشه های ناب اسلامی را هم زیر سوال ببریم !!!!!بدون انکه بپرسیم رفتار این فرد چه ارتباطی با اصول عقلی و اخلاقی دین اسلام دارد به قول معروف اسلام به ذات خود ندارد عیبی هرعیب که هست در مسلمانی ماست .دوست عزیز کی گفته و کجا گفته شده است که دولت در معیشت مردم و هدایت اقتصاد نباید نقش داشته باشد .آنچه که مورد نظر است اجرای صحیح اصل 44قانون اساسی و کاهش تصدی گری دولتی است نه تزلزل حاکمیتی دولت . حالا اگر به نظر شما این یعنی لیبرالیسم اقتصادی، پس شما به قانون اساسی ایراد نسنجیده ای وارد می کنید که اتفاقا این اصل قانون اساسی مهمترین اصل در حفظ کرامت انسانی و جلوگیری از تضییع بیت المال است البته اگر به شکل واقعی خصوصی سازی اتفاق بیافتد و مردم مالکیت اموال را به دست بگیرند .نه اینکه بنام خصوصی سازی به کام عده ای رانت خوار و یا به جای یک دولت چهارالی پنج دولت جایگزین شود .در کجای علم اقتصاد لیبرالی گفته شده که همه چیز تابع منافع شخصی است . همین علم در حال حاضر دردنیا مباحث حسابداری مسئولیت اجتماعی شرکتها و حسابداری زیست محیطی و حسابدار ی منابع انسانی را به شکل عملی پیاده کرده بطوریکه کارخانجات و شرکتها موظفند در کنار صورتهای مالی سالانه خود ترازنامه و سود وزیان اجتماعی و زیست محیطی خود را منتشر کنند و به عموم جامعه اعلام نمایندنیروهای انسانی خود را ارزش گذاری کنند و به عنوان مهمترین دارائیهای یک شرکت ثبت کنند . چقدر به جامعه و محیط زیست خسارت زده یا صدمه رسانده اند و چقدر سود و زیان اجتماعی و زیست محیطی ایجاد کرده اند راگزارش کنند در این راستا استانداردهای گزارشگری مربوطه را هم تدوین و اجرا کرده اند کرده اند و نظامهای حسابرسی این گزارشات و ممیزی انها را هم مدلیته کرده اند کافی است یک جستجو ی هدفمند ازlاین مباحث در اینترنت به زبان انگلیسی بکنید تا ببینید چقدر کار شده است و چقد رکار در حال انجام است حال همین جستجو را به زبان فارسی انجام دهید اگر یک کار عملی و مدلیته شده پیدا کردید جایزه دارید بیهوده لطفا بیهوده خلط مبحث نفرمائید .اصول علم اقتصاد از نظر مبانی نظری ،علمی است و نقد آن هم باید علمی باشد .استفاده از مشاهدات تجربی خلاف یک اصل اقتصادی علمی برای رد آن نظریه به مفهوم استفاده از عینک علوم تجربی و روش علوم تجربی در حوزه علوم انسانی است د رحالیکه متدلوژی این دو حوزه در تبیین نظریات در اغلب موارد کاملا متفاوت است .هیچ دلیلی وجود ندارد ما به شیوه علوم تجربی از طریق مشاهدات خلاف فرضیه به رد آن فرضیه وارد شویم . (2325607) (alef-9)
 
امیری
۱۳۹۳-۰۶-۰۵ ۰۹:۲۹:۳۰
برادر من درست است اقتصا اسلامی با اقتصاد لیبرال متفاوت است اما چرا علت تفاوت را در دخالت و یا عدم دخالت دولت می بینید. به نظر من تفاوت نه در دخالت دولت بلکه بر چگونگی مناسبات افراد و نهادهای برخاسته از این مناسبات در طی تاریخ اقتصاد سرمایه داری که در حال حاضر هم بر کل جهان حاکم شده است می باشد. از جمله این مناسبات می توان به فرایند و نهادهای حاکم بر تولید پول و یا رابطه بین پس انداز کننده و سرمایه گذار و ... اشاره نمود. (2343734) (alef-10)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.