نظر منتشر شده
۲۴
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 129036
ماجرای راننده تاکسی و اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۱۹:۱۷
 عصرایران به نقلاز یکی از بینندگان خود نوشت:


توی این روزهای بارانی اخیر منتظر تاکسی موندن واقعا خیلی سخته مخصوصا وقتی راننده ها هم بی انصافی به خرج داده و از جابجایی مسافر به صورت عادی خودداری کنند.

این اتفاق برای ما رخ داد و راننده خط بی توجه به صف مسافران که منتظر ماشین بودند کنار خیابون داد میزد : "
دربـــــــــــــــــست " .
نگاه معنی دار و اعتراض های گاه و بی گاه مسافران هم راننده رو کلافه کرده بود و هم ما رو، به خاطر همین من و یک خانم و دو آقای دیگه با همدیگه ماشین رو با کرایه ۶۰۰۰ تومن دربست گرفتیم که برای هر مسافر نفری ۱۵۰۰ تومن میافتاد درحالی که کرایه خط فقط ۵۵۰ تومن بود.

به هر ترتیب سوار تاکسی شدیم و راننده شروع کرد از مشکلات ماشین و گیر نیومدن لاستیک و بنزین آزاد زدن صحبت کردن و ... .

کنار راننده مرد جوانی نشسته بود که انگار از خیس شدن زیر بارون دل خوشی نداشت. وقتی سخنرانی راننده درباره مشکلات بنیادی مملکت شروع شد خیلی سریع خودش رو وارد بحث کرد که بهتره ادامه بحث رو به صورت یه گفتگوی دو طرفه دنبال کنیم :

راننده تاکسی : برادر خانمم یه وام ۶ میلیون تومنی میخواست بگیره مجبور شد ماشینش رو بذاره به
عنوان وثیقه. بنده خدا الان خورده به مشکل دارند ماشینش رو مصادره می کنند. یه عده دزد دارند میلیارد میلیارد اختلاس میکنند کسی هم خبردار نمیشه اون وقت این جوون رو ببین چجوری سر می دوونند !

مسافر : نوش جونش!

راننده : (نگاه متعجب) نوش جون کی ؟

مسافر : نوش جون کسی که ۳۰۰۰ میلیاردتومن خورده!

راننده : (با لحن عصبی آمیخته به تمسخر) نکنه اون بابا فامیل شما بوده ؟

مسافر : نه ! فامیل من نبوده اما یکی بوده مثل همین مردم . مثل شما! مگه این یارو از مریخ اومده اختلاس کرده ؟ یا اون مدیر بانک از اورانوس به ریاست رسیده بوده ؟

راننده : نه آقا جان اونا از ما بهترون اند. من برای یک جفت لاستیک باید ۳ روز برم تعاونی اون وقت اون ۳۰۰۰ میلیارد تومن رو میخوره یه آبم روش !

مسافر : خب آقا جان راضی نیستی نخر! لاستیک نخر ...

راننده : (با صدای بلند) چرا نامربوط میگی مرد حسابی؟ مجبورم بخرم ! لاستیک نخرم پس چجوری با ماشین کار کنم ؟

مسافر : وقتی شما که دستت به هیچ جا بند نیست و یه راننده عادی هستی وقتی میبینی بارندگی شده و مسافر مجبوره زود برسه به مقصد میای ماشینی که باید تو خط کار کنه رو دربست میکنی ...

راننده پرید وسط حرف طرف که : آقا راضی نبودی سوار نمیشدی !

مسافر : (با خونسردی) میبینی ؟ من الان دقیقا حال تو رو دارم. وقتی داشتی لاستیک ماشین میخردی. مرد حسابی فکر کردی ما که الان سوار ماشین تو شدیم و ۳ برابر کرایه رو داریم میدیم راضی هستیم ؟ ما هم مجبوریم سوار شیم ! وقتی تو به عنوان یه شهروند عادی اینجوری سواستفاده
میکنی از مدیر یه بانک که میلیاردها تومن سرمایه زیر دستشه چه انتظاری داری ؟ اون هم یکی مثل تو در مقیاس بالاتر.

راننده آچمز شده بود و سرش تو فرمون بود ...

مسافر که حالا کاملا دست بالا رو داشت با خونسردی ادامه داد : دزدی دزدیه ... البته منظورم با شما نیستا ولی خداوکیلی چنددرصد از مردم ما اون کاری که بهشون سپرده شده رو خوب انجام میدن که
انتظار دارند یه مدیر بانک کارش رو خوب انجام بده ؟ منتهی وقتی اونا وجدان کاری ندارند کسی بویی نمیبره اما گندکاری یه مدیر بانک رو همه میفهمند. برادر من تو خودت رو اصلاح کن تا اون مدیر بانک جرات همچین خلافی رو نداشته باشه.

راننده که گوشاش تو اون هوای سرد از شدت خجالت حسابی سرخ شده بود گفت : چی بگم والا !

من اولین نفری بودم که تو مسیر باید پیاده میشدم و طبیعتا طبق قرار اجباری با راننده باید ۱۵۰۰ تومن
کرایه میدادم. وقتی خواستم پیاده شم یه اسکناس ۲۰۰۰ تومنی به راننده دادم.
راننده گفت ۵۰ تومنی دارید ؟ با تعجب گفتم بله دارم و دست کردم تو کیفم و
یه سکه ۵۰ تومنی به راننده دادم .
راننده هم یک اسکناس ۱۰۰۰ تومنی و یک اسکناس ۵۰۰ تومنی بهم برگردوند و گفت : به سلامت !

همونطور که با نگاهم تاکسی رو که تو هوای بارونی مه آلود حرکت میکرد رو دنبال میکردم چترم رو
باز کردم و پولا رو تو کیفم گذاشتم ... آروم شروع کردم به قدم زدن و با خودم فکر میکردم یعنی من هم باید خودم رو اصلاح کنم ... .
همه کنار گود ایستاده ایم و می گوئیم لنگش کن !
 
Hamid
Netherlands
۱۳۹۰-۰۸-۱۸ ۱۹:۳۹:۰۹
in ranandeh ke bejaye 550 taman , 450 tonan gerefte (528513) (moderator4)
 
۱۳۹۰-۰۸-۱۹ ۰۲:۵۵:۰۲
dobare hesab kon dadash, 550 gerefte riyazidan (528683) (moderator4)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۱۹ ۰۷:۵۰:۳۸
خب این اصل موضوعه. وقتی همه چی ساخته وپرداخته ذهن ما و تنها در حد تیوری باشه معادلاتش نا مساوی از اب در میاد. (528705) (moderator4)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۱۹ ۱۲:۱۲:۴۷
ميشه بگين معلم رياضي شما کي بوده ؟ (528834) (moderator4)
 
۱۳۹۰-۰۸-۱۸ ۱۹:۴۶:۱۱
بشین با حال نداری ! (528515) (moderator4)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۱۸ ۱۹:۵۷:۳۲
متن خوبی بود (528521) (moderator4)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۱۸ ۲۰:۰۳:۴۰
قربون دهنت قربون فلمت قربون ذوقت قربون معرفتت (528524) (moderator4)
 
احمد
۱۳۹۰-۰۸-۱۸ ۲۰:۱۱:۲۴
خیلی عالی بود. کاش از همه اتفاقات اطرافمون اینجوری درس بگیریم!! (528529) (moderator4)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۱۸ ۲۰:۲۴:۵۷
همین یعنی برخورد فرهنگی هرچند من اگه بودم به کلمه سوم نرسیده دعوام میشد با راننده اما این کار درست بود و صد البته راننده هم میخواست بفهمد .اگر این مطلب داستان هم بوده باید اینگونه فرهنگ جاری هرکی هرکی رو تغییر داد. (528537) (moderator4)
 
شاكري
United States
۱۳۹۰-۰۸-۱۸ ۲۰:۳۹:۲۳
تاكسيها در كشور ما نقش يك اتوبوس كوچك را بازي ميكنند با ظرفيت چهار نفر مسافر ، در هيچ جاي دنيا ، بدين صورت از تاكسي استفاده نميكنند . هزينهاي سرسام‌آور نگهداري اين اتوبوسهاي تاكسي نما ، ترافيك خارق العاده كلان شهرها وضع را به گونه‌اي درآورده كه به هيچ وجه براي راننده صرف نميكند و براي مسافرين نيز رنج آور و هوا نيز آلوده‌تر است . بكارگيري اينهمه تاكسي در نقش اتوبوس كوچك از اول كار غلطي بود . (528540) (moderator4)
 
۱۳۹۰-۰۸-۱۸ ۲۲:۰۴:۳۸
احسنت به راننده تاکسي وان مسافر که عامرانه امر به معروف کرد (528586) (moderator4)
 
صادق
۱۳۹۰-۰۸-۱۸ ۲۲:۳۶:۲۴
دم راننده گرم (528608) (moderator4)
 
حميد رضا
United States
۱۳۹۰-۰۸-۱۸ ۲۳:۵۷:۳۴
احسنت.
اگه هر كس اصلاحات را از خودش شروع كنه ،‌جامعه گلستان ميشه!
اگه همه جا پاك باشه يك لكه سياه خيلي زود ديده ميشه!
اگه به قول مولا علي (ع) هر چه براي خود مي پسنديم براي ديگران بپسنديم و هر چه براي خود نمي پسنديم براي ديگران نپسنديم ، همه چيز درست مي شه!
مدير بانك و يا هر كس ديگه يكي از خود ماست! (528635) (moderator4)
 
شهاب
Canada
۱۳۹۰-۰۸-۱۹ ۰۰:۰۵:۵۲
متن جالبی بود ولی یکی دوتا نکته :
اولا انکه 3000 میلیارد می دزد دیگر واسه معاش روز مره نیست
ولی راننده تاکسی و اسه حقوق 600 700 تومنی داره به روش های نوین دزدی دست می زند.
در مورد داستان هم باید بگم آخرش را خراب کردی کاش آخر خوشش را رها می کردی و تاکید می کردی راه چاره چیست
بخاطر این می گم که راننده تاکسی اگر دریستی نزند 8 اس گرو 12 اش است عزیزم و با این حرفها به این سرعت شرمسار نمی شود . این خانه از پایبست ویران است
من در کانادا زندگی می کنم اینجا هیچ کس حرص نمی زند می دانی چرا ؟ همه مهربانند و خیلی خیر .. میدانید چرا ؟ چون بی نیازند چون من تا 10 ماه پیش ماهی یک میلیون تومان درآمد داشتم و 10 میلیون تومان قرض ولی الان که اینجا هستم ماهی 8 هزار تا دارم و هیچی قرض . می دانید وقتی ایران بودم به این فکر می کردم یکطوری اضافه کار واستم که صدتومن دویست تومن بیشتر بگیرم الان که اینجا هستم به این فکر می کنم چطوری به موسسات خیریه مثل محک پول کمک کنم . عزیزان آدمی در بی نیازی خیر می شود انسان میشود خدادوست می شود . اون هرم مزلو را اسمش را شنیدید علتهاهمه انجاست. (528636) (moderator4)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۱۹ ۰۰:۰۶:۳۷
فقط می توانم بگویم احسنت
بعلاوه اینکه می توان دید چقدر با زبان آرام می توان خود و دیگران را اصلاح کرد. (528637) (moderator4)
 
۱۳۹۰-۰۸-۱۹ ۰۱:۵۴:۳۲
با سلام

مطلب بسیار جالب و آموزنده ای بود. به اندازه چندتا سخنرانی تاثیر داشت.

از نویسنده واقعا از صمیم قلب تشکر میکنم. (528675) (moderator4)
 
behrooz
Germany
۱۳۹۰-۰۸-۱۹ ۰۲:۳۸:۰۹
jaleb bud vali nemidounam ma ha chera hamishe nesbat be kerayeh taxi enghadr hasasim. zemnan hamchini ham nist ke ma khodemouno dorost konim raees bank ya oun aghaeh ke hemayat mishe ham dorost mishe. bayad kontrol bashe va az shaar dadan chizi aayed nemishe. yejouraeee ino bara bache madreseh ha neveshteh budin, vagar na Alef va Dr. Tavakoli khoub midouneh moshkel az kojast.
ya hagh (528682) (moderator4)
 
Netherlands
۱۳۹۰-۰۸-۱۹ ۰۳:۲۲:۳۲
بجای لعنت فرستادن به تاریکی یک شمع روشن کن (528685) (moderator4)
 
t
۱۳۹۰-۰۸-۱۹ ۰۳:۵۶:۰۲
darse akhlagh nade,hame bi-akhlaghim

dastemun miresid,ya jora;at dashtim maham inkaro mikardim

khodemunim ,nemikardim? (528690) (moderator4)
 
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۱۹ ۰۸:۳۳:۵۲
خیلی به موقعه ودرست مسائل رو تبیین کرداحسنت (528720) (moderator4)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۱۹ ۰۹:۱۰:۵۱
شما حتماً خودت رو اصلاح کن ولی هنوز اکثر مردم این کشور با شرافت زندگی میکنند فقط عیب کار اینه که شرافت بی ارزش ترین چیز در ارزشگذاری ماست (528745) (moderator4)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۱۹ ۰۹:۲۵:۳۹
ولی اصلاح امور از بالا به پایین نتیجه بهتری می‌ده (528749) (moderator4)
 
مسعود
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۱۹ ۰۹:۳۷:۰۷
حالا این بابا اصلاح شد بقیه چی شاید یکی نخواست اصلاح شود آن وقت چه باید کرد. باید قوانین محکم حاکم کرد ودر کنار آن بحث نظارت را اعمال کرد در همه جای دنیا افرادی بسیاری هستند که تمایل به تخلف از قانون را دارند فقط ترس از نظارت و مجازاتهای قانونی موجب سر به راه شدن آنها میشود در بحث اختلاس 3000 ملیارد تومانی نیز چیزی که مایه تاسف است خود اختلاس و شخص اختلاس کننده نیست بلکه عدم نظارت کافی که منجر به پدید امدن چنین اختلاس بزرگی شده مهم است چرا وکیلان مجلس میخواستند وزیر را استیضاح کنند که نمایندگان دولت در مجلس با آن مخالفت کردند مگر وزیر اختلاس کرده بود ،می خواستند او را استیضاح کنند چرا که نظارت کافی را توسط عواملی که منصوب کرده بود نتوانسته بود اعمال نماید. در داستان بالا نیز اگر ناظرین تاکسیرانی بویژه در روزهای بارانی نظارت کافی داشته و مجازاتهای سنگین اعمال نمایند دیگر شاهد بروز چنین مواردی نخواهیم بود (528754) (moderator4)
 
علی
Canada
۱۳۹۰-۰۸-۱۹ ۰۹:۵۰:۰۷
اختلاس 3000 میلیاردی هم افتاد گردن مردم!!!

عقل و شرع برعکس این می‌گوید. روایت داریم که "الناس علی دین ملوکهم" یعنی مردم بر راه و رسم حاکمانشان حرکت می‌کنند. حضرت امیرالمؤمنین على(علیه السلام) در این باره مى فرماید: «الناسُ بأُمرائهم اَشبهُ مِنهم بِآبائهم» ترجمه:مردم آن اندازه كه از رهبران و حاكمان خود پى روى مى كنند از هیچ كس دیگرى پى روى نمى كنند.
«... َرَبَّنا إِنّا أَطَعْنا سَادَتَنا وَ كُبَرائَنا فأَضَلُّونا السَبیلا» ترجمه: «و مى گویند: پروردگارا، ما رؤسا و بزرگتران خویش را اطاعت كردیم و ما را از راه به در كردند»(احزاب: 67) كسانى كه در جامعه منزلت اجتماعى ویژه اى پیدا مى كنند، بهتر مى توانند در دیگران تأثیر بگذارند. (528763) (moderator4)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.