توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 193458
انتقال پایتخت سیاسی، عیانی سازنده و نهانی مخرب؟‎
بخش تعاملی الف - مهدی شریفی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : شنبه ۲۹ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۳۳
طرحی که ناگهان همه باخبر می شویم در مراحل نهایی در مجلس محترم است و قرار شده پایتخت سیاسی منتقل شود.

http://alef.ir/vdci۵pazpt۱a۳z۲.cbct.html?۱۹۳۱۴۳

ظاهر طرح جذاب و همه مردم از تهران و کشور را این طرح و اجرای آن به نظر رضایت حاصل می شود ولی شاید با نگاهی دیگر به این طرح نیز بتوان نگریست که صحت کل یا بخشی از آن بسته به نظر عاقلون است که در ذیل ابن دیدگاه ارائه می گردد:

نمونه ای دیگر از سبک زندگی ایرانی که به جای استفاده از علم شبیه سازی و مدلسازی پدیده ها که به کمک و جانشینی تصمیم گیری سعی و خطا برای کاهش ریسک و هزینه آمده است، کماکان بر دانسته های اندک خردجمع کوچک یا فردی و الگوگیری بدون مدلسازی تکیه می کنیم.

مشخص نیست این طرح که برای پاسخ به یک معضل و نیاز مهم و حیاتی که از پیچیده ترین ترکیبها و در نتیجه سختترین روشها برای یافتن راه حل بهینه و ملی برخوردار است، مطرح شده است، چگونه بدون استفاده از خرد عمومی و تخصصی خارجین از حلقه نهایی تصمیم گیری، بدین راحتی کلید خورده است، آنگونه که در دو سه دهه قبل نیز با قول یک شهردار بدون توجه به اختیارات قانونی در دست از جابجایی پایتخت صرفنظر گردید. به جنبه های مختلف عیان و نهان طرح در این مجال اندک پرداخته می شود:

۱-جنبه نهان
۱-۱-در سخنان نماینده محترم نجف آباد در آدرس صفحه فوق الاشاره آمده است " وی با بیان اینکه گرچه انتقال پایتخت مشکلاتی به‌همراه دارد اما وضعیت موجود پایتخت ایران نیز رضایت‌بخش نیست، گفت: عدم امنیت شهر تهران در برابر حوادث طبیعی، مشکلات زیست‌محیطی، مشکلات اجتماعی، بناهای بی‌قواره برهم زننده چهره شهر و هجوم انبوه مردم به‌سمت تهران لزوم تهران‌زدایی را بر ما آشکار می‌کند. "
تفکر در این جمله ساختار ذهنی نهان تصمیم گیران را که شاید خودشان نیز از آن مطلع نباشند و هدف واقعیشان نیز خیر باشد را عیان می کند.

۱-۲-این طرح می گوید تهران مشکلات اساسی برای زندگی دارد، اما ما بخش نخبه سیاسی از تهران می رویم چون زلزله، آلودگی، مهاجرت برای ما خطرناک است و در بحث بقاء، بقاء ما مهمتریم چون مثلا مغز از سایر ارگانها مهمتر است( که نیست چون بدون سایر ارگانهای حتی بی ارزش مغز کارکرد ندارد)، پس فعلا ما برویم که اگر خطری نظیر زلزله واقع شد ما که مغز کشوریم نجات پیدا کنیم. ضمناً شاید از خیر سر ما نیز شلوغی و مراجعات به تهران کمتر شد و در نتیجه خطرات جانبی نظیر آلودگی هوا، شلوغی و ... تقلیل یافت ( هرچند بدلیل ماندن وظیفه پایتخت اقتصادی که خود مفهومی بی معنا ولی کارکردی مخرب است این مشکل برای تهران و کشور رفع نمی شود)

۱-۳هر چند طراحان طرح خودآگاه هم نباشند، ولی در ناخودآگاه در این طرح، اصل اولویت حفظ سیاسیون بر هر دلیل دیگری می چربد. اما آیا حتی این هدف هم با این طرح عاید طراحان و تصویبگران طرح می شود؟

۱-۴-باید گفت این تصمیم، در دراز مدت به دلیل ایزوله شدن و سوا شدن و الیت و نخبه نامیدن سیاسیون و جدا شدن از بطن مردم باعث ایجاد گسست در رابطه مسئولین و مردم که پاشنه آشیل هر نظامی است می گردد و در طولانی مدت نظام ضربه خواهد دید و حتی هدف طراحان نیز برآورده نمی شود.

۱-۵- به عنوان مثال عملی اگر امام خمینی (ره) هم می خواستند با روش طراحان تصمیم بگیرند باید در اوج بمباران تهران از تهران بیرون می رفتند چون حفظ امام از نظر همه در اولویت بود ولی درک بالا و بصیرت باطنی ایشان نشان داد که ایشان حضور خود در تهران در دل بمباران و حتی شهادت احتمالی در بمباران را مثمرثمرتر و مردمیتر می دانستند تا بقاء فیزیکی در منطقه امن و سوا شدن از مردم در خطر،
۱-۶-در واقع این مسائل کلیدی بود که آن ارتباط خوب بین اکثریت مردم و مسئولین در دهه ۶۰ را که عامل اصلی بقاء نظام بود ایجاد کرده بود که اکنون می بینیم چگونه مدیر کشوری در ماشین کولر دار بیت المال می نشیند و سر چهارراه بی تفاوت از گلفروشی و دستفروشی دختران و زنان به سادگی می گذرد و شاید تاسفی در دل نیز اظهار دارد ولی کرخت و بی حس شده و گرنه باید می دانست که آن دستفروش سر خیابانی نیز از توزیع نا درست بیت المال به این روز افتاده است و تصمیم گیر و مجری این توزیع سهم اصلی را در این وضعیت دارند.

۲- ماندن پایتخت اقتصادی در تهران

۲-۱-یعنی تداوم عدم برخورداری کشور از توزیع صحیح نهادهای مولد و اقتصادی بر اساس شرایط بومی و ادامه مهاجرت به تهران

۲-۲- مجلس به جای این کار بهتر بود توزیع نهادهای مولد و اقتصادی را در کشور بر اساس شرایط بومی و ارجحیت منطقه و نه قدرت لابیگری و تعلق خاطر شهری و استانی بین استانها و مناطق مختلف کشور از تهران توزیع می کرد
به طور مثال خودروسازی را از تهران به یک استان کشور منتقل می کرد، لوازم خانگی سازی را به یک استان دیگر، قطب برق و الکترونیک به یک استان، شعب مرکزی بانکها به یک استان دیگر، بازار صنعت و خدمت و بورس نفت را به استان خوزستان، تولید فولاد را به استان اصفهان، تولید مواد معدنی را به کرمان و یزد، قطب کشاورزی و بسته بندی و فراورده سازی را به مازندران و گیلان، قطب صنعت و بورس خدمات گاز را به بوشهر، قطب دانشگاهی را به استانی دیگر و ... تا این تورم متراکم مخرب در تهران که هم به ضرر تهران است و هم به ضرر کشور در کل کشور توزیع می شد.

صحبت بسیار است ولی به نظر می رسد عدم اجرای این طرح بدین وضعیت مزایایش بسیار بیشتر از اجرای شتاب زده احساسی و بدون تحلیل عمیق و آینده پژوهانه می باشد.

بنابراین به نظر می رسد که این گونه طرحها در راستای همان طرحهای سعی و خطا است و در دراز مدت هیچ اثری که ندارد بل مخرب و ویرانگر است.
 
کلمات کلیدی : مهدی شریفی
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.