نظر منتشر شده
۱۸
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 266240
چرا سلطه اقتصادی آمریکا بر دنیا رو به پایان است
بخش خارجی الف*، 20 فروردین 94
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۲۸
در ماه مارس امسال (طبق گزارش «اخبار اقتصادی آلمان») رخدادهایی به وقوع پیوستند که در عمل پرده ها را کنار زده و نشان می دهند ایالات متحده سلطه خود بر جهان را از دست داده است. سلطه ای که با پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ کم کم به دست آورده بود.

۲۱ مارس: «ژئوپالتیکس: واشنگتن نگران است: چین، ژاپن و کره جنوبی متحد می شوند». گزارش ادامه می دهد:

«برای اولین بار پس از گذشت سه سال، وزرای خارجه سه کشور یکدیگر را ملاقات می کنند. آنها شنبه در سئول توافق کردند تا برای برگزاری اجلاسی با حضور سران کشورهای خود همکاری کنند و مسایل خود را با تفسیر تاریخ [که تا کنون آنها را از یکدیگر جدا کرده] حل و فصل نمایند. آنها همچنین اعلام کردند که قصد دارند به منظور دستیابی به یک موافقتنامه و گفتگوهای چندجانبه درباره برنامه اتمی بحث برانگیز کره شمالی همکاری نمایند».

پیش زمینه ای که اهمیت این خبر را نشان می دهد از این قرار است: ایالات متحده در جنگ جهانی دوم ژاپن را که به چین تجاوز نموده و کره را شکست داده بود، شکست داد؛ اما اکنون ژاپن، چین و کره جنوبی به سمت یکدیگر حرکت می کنند و در عین حال چین و غیرمستقیم قدرتهای اقتصادی نوظهور گروه بریکس ـ برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی ـ کم کم کنترل سابق ایالات متحده ـ اروپا بر جهان را مضحمل می نمایند. بعلاوه، این قدرتهای آسیایی بصورت جمعی کره شمالی را دعوت می کنند تا به سمت آنها حرکت کرده و به آنها ملحق شود که در نهایت به خصومتها بین دو کرده پایان خواهد داد: به قرن بیست و یکم خوش آمدید!

بعلاوه: همکاری این سه قدرت اقتصادی برای دستیابی به یک موافقتنامه تجاری که خارج از مدار مذاکرات سری اوباما برای «همکاریهای فرا اقیانوسیه» است، شاید به این معنی است که آنها به پذیرش یک موافقتنامه تجاری که اوباما می خواهد بصورت جمعی با آنها مذاکره کند، تمایل چندانی ندارند. بنابراین، اگرچه اهمیت تاریخی این اجلاس سه جانبه وزرا فی نفسه و بالقوه بسیار زیاد است، بخشی از یک کل به هم پیوسته و بزرگتر است که آن را از هر معاهده تجاری مهمتر می سازد.

۲۰ مارس: «جنرال موتور به تولید اوپل در روسیه خاتمه می¬دهد». این گزارش نشانه دیگری از جدایی بین بلوکهای اقتصادی غرب و شرق است که باز نتیجه مستقیم و غیرمستقیم تحریمهای اوباما علیه روسیه و توافقات وزیر امور خارجه اش جان کری با پادشاه عربستان برای افزایش تولید نفت به منظور کاهش قیمت نفت و از این رهگذر خالی کردن دست روسیه از درآمدهای ارزی از محل فروش حجم عظیمی نفت است. اما برخلاف هدف اوباما برای فشار بر روسیه، کارخانجات تولید جنرال موتور در روسیه اکنون شاید به عنوان دارایی متروک توسط الیگاشی روسیه یا دولت این کشور ضبط شود و با تولید مدلهای جدید، درآمدهای حاصله در روسیه باقی خواهد ماند و به منابع درآمد روسها خواهد افزود. از این منظر، تیتر رویترز در ۱۹ مارس «افزایش امید لادا سازان همراه با خروج رقبا از بازار خودروی روسیه» و گزارش آن که «خودروساز روسی آوتوواز، تولیدکننده ... لادا، انتظار دارد سهم بزرگتری از بازار داخلی رو به زوال را نصیب خود کند زیرا رقیبت بین المللی آن پا پس کشیده است». این پول در روسیه خواهد ماند و بجای اقتصاد آلمان (اوپل) و آمریکا (جنرال موتور)، اقتصاد روسیه را خواهد ساخت.

۲۳ مارس: «اسپانیا: حزب رقیب ـ ما می توانیم ـ در انتخابات محلی سوم شد». «سوسیالیستها انتخابات [اندولسی] را بردند و محافظه کاران نخست وزیر مارینو روخوی آشکارا در این انتخابات شکست خوردند». حزب محافظه کار و رهبر آن مارینو روخوی که از طرفداران پر و پا قرص ایالات متحده بود و از حمله ضدروسی به اوکراین حمایت کرده بود زیرا تصور می کرد افکار عمومی اسپانیا در برابر آن تساهل نشان می دهد، در انتخابات محلی به شدت شکست خورد. حزب سوسیالیست جدید اسپانیا ـ ما می توانیم ـ به دلیل مسایل داخلی اسپانیا در برابر سیاست خارجی ساکت بود اما به احتمال زیاد به اندازه محافظه¬کاران از جنگ آمریکا علیه روسیه حمایت نمی کند ـ البته، محافظه کاران نیز چندان حمایت نکردند (زیرا روخوی از واکنش رای دهندگان می ترسید).

۲۳ مارس: «فرانسه: گروه سارکوزی پیشتاز، جبهه ملی قدرتمند و شکست اولاند». حزب سوسیالیست فرانسوا اولاند که تا جایی که می توانست (با توجه به احساسات و افکار عمومی علیه این سیاستها) حامی سیاستهای ضدروسی اوباما بود، در سراسر فرانسه در انتخابات محلی از دو سیاستمداری ـ نیکولا سارکوزی و مارین لوپن ـ که قویاً علیه سجده اولاند در برابر سلطه آمریکا و حمایت اولاند از اوباما درباره اوکراین و روسیه سخن رانده بودند، شکست خورد. اینها اسماً سیاستمداران دست راستی هستند ولی در این مورد آشکارا در برابر امپریالیسم موضع گیری کردند؛ زیرا آمریکا در برابر کشور خودشان ـ فرانسه ـ سیاستهای امپریالیستی داشته است و بیشتر شبیه شارل دوگل هستند که وطن پرستی بود که با سلطه آمریکا بر امور فرانسه مخالفت می ورزید.

فشار افکار عمومی در اروپا عمدتاً مدافع دوری رهبران اروپا از آمریکاست، اما نشانه آن در واقع در اروپا نیست در آسیاست. جهان چندقطبی پوتین در حال پیروزی است و حمایت دولتهای غیرفاشیست را در سراسر جهان به خود جلب کرده است. دیدگاه اوباما شاید از جنگ جهانی دوم به بعد شنیده نشده، دقیقاً همان معنی سخنان هیتلر را می-دهد ولی برای کشوری دیگر: عملاً ناسیونالیسم بجای وطن پرستی است و تنها تعداد معدودی از افراد حتی در آلمان نازی و اوکراین نازی امروز از آن حمایت می کنند یا در فکر تحمیل آن هستند. در بین آریستوکراتها پیروان بیشتری دارد تا در بین قاطبه مردم. او فکر می کند که توان نظامی آمریکا باید برای مبارزه با ملتهایی (مانند روسیه) که اقتصاد رو به رشدی داشته اند بکار گرفته شود. مساله او پیروزی است و نه دفاع ملی. فقط به شکست روسیه فکر می کند. امروز حتی آریستوکراتهای اکثر کشورها از آن حمایت نمی کنند. اگرچه عملاً از حمایت تمامی اعضای کنگره برخودار است اما حتی در خود آمریکا دو سوم مردم با آن مخافت هستند. غرور اوباما همان چیزی است که جهان را از ایالات متحده دور می کند.
*گلوبال ریسرچ
 
۱۳۹۴-۰۱-۲۰ ۰۸:۴۶:۵۸
دوستان در ۸ سال گذشته ( حالا ۸۰ سال گذشته به کنار)پشت سر هم می‌گفتند که دلار در حال سقوط هست، آمریکا در حال نزول است، آمریکا قادر نیست که هیچ کشوری را تحریم کند، روسیه جای آمریکا را به زودی خواهد گرفت و... ولی‌ دوستان همه اینها شعاری بیش نیست... همین حالا هم ۸۵ درصد ذخائر ارزی دنیا به دلار است، ۱۰ درصد یورو و ۵ درصد بقیه ارز دنیا... صنعت هواپیما سازدی دنیا در اختیار آمریکا است، حتی ایرباس هم بیشتر ۱۵ درصد قطعات آن ساخت آمریکا است، ارتباطت ، برنامه‌های کامپیوتری، اینترنت و تکنولوژی نفت و گاز و ... همه آمریکایی‌ است و کشورهای دنیا همه دنبال او هستند... حتی چین هم بیشتر ذخائر ارزی خود را به دلار آمریکا نگاه میداره و در آمریکا سرمایه گذاری کرده... اصولا کشوری که از ۱۰۰ دانشگاه بٔر تر دنیا، بیشتر از ۸۵ تا از آنها در آن قرار داره و یا بیشترین جوائز نوبل متعلق به او است، صحبت از پایان توفق آن بیشتر به آرزو شباهت داره... تنها تغییری که در دنیا در ۳۰ سال اخیر داشتیم، رشد اقتصادی چین و در نتیجه افزایش حجم آن است ، ولی‌ در بیشتر صنایع چین ، آمریکای‌ها بیشتین سرمایه را دارند و بیشترین صادرات چین با حجم ۶۰۰ میلیارد دلار به آمریکا است و چین حتی یک بلوک نیست و تنها یک کشور در برابر آمریکا و بلوک متّحد او است... البته این به معنی‌ آن نیست که آمریکا هرگز سقوط نخواهد کرد و یا ضعیف نخواهد شد، امپراطوری روم هم بعد از ۱۰۰۰ سال محو شد، ولی‌ صحبت از آینده قابل پیش بینی یعنی‌ ۵۰ سال آینده است، که مطمن باشید، همچنان آمریکا مهمترین بازیگر اصلی‌ خواهد بود... همه اینها را گفتم نه به خاطر اینکه برخی‌ از دوستان بگویند، خود باخته هستیم... فقط به این دلیل که اگر هم می‌خواهیم دشمنی کنیم، ابتدا باید دشمن خود را بشناسیم... اگر این شناخت در مورد آمریکا بود، هرگز ایران و روسیه تحریم بانک مرکزی یا نفت و یا ارزن شدن قیمت نفت را غیر ممکن یا شوخی‌ فرض نمی‌کردند، و خود را به این چه مشکلات تحریم نمیندختند... (2805402) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۱-۲۰ ۱۸:۳۲:۲۷
صريح ميگويم آمريكا در بين شرهاى جهان بهترين است و اين امريكا نظام جهان را بر مبناى شر رو به سمت تك قطبى عملا برده است ولى فكر ميكنم عاقبت سيستم حكومت جهانى دارد بوجود مى ايد و بنحوى هم بوجود آمده و همه چيز دارد اماده ميشود و زير ساختها دارد تكميل ميشود تا انشاالله تحويل صاحبش حجت خدا گردد . (2807106) (alef-1)
 
۱۳۹۴-۰۱-۲۲ ۱۴:۳۲:۳۹
از سال ۱۳۵۷ که انقلاب شد ما همین شعار پایان سلطه آمریکا داریم می شنویم! (2812028) (alef-13)
 
حمید رحیمی نژاد
۱۳۹۴-۰۱-۲۰ ۲۳:۴۶:۱۵
این که آمریکا در حال سقوط است قطعی است ولی نه به دست روسیه بلکه به دست چین و البته که این پروسه هشت ساله هم نیست که شما انتظار داشته باشی تا الان باید آمریکا از نقشه جهان حذف می شده
البته در صورت افول آمریکا شرایط برای ما فرقی نخواهد کرد چون در اون صورت هم کشور جایگزین دقیقا نقش آمریکا را بازی خواهد کرد و شاید حتی بدتر ! (2807611) (alef-10)
 
محمدمرتضوی (قطره باران)
۱۳۹۴-۰۱-۲۲ ۰۴:۰۲:۰۰
اصل تحلیل از اساس اشتباه بود و دوست عزیزی که اولین جواب را دادن تق ریا زیبا جواب دادن.
اما بقیه دوستان که اشتباه نکنن . اگر چین به قدرت اقتصادی تبدیل شده شما با یک بررسی متوجه خواهید شد که عمده سرمایه گذاری های چین آمریکایی هستند
در واقع تصور ما و شناخت ما از آمریکا اشتباه است
آمریکا هیچ اصراری به این ندارد که بخواهد وتمام کارخانجات را در کشور خود احداث کند
در واقع با سرمایه گذاری در کشورهای خارجی باعث رشد اقتصادی در آن کشور شده و خود نیز سود حاصل از سرمایه گذاری را میبرد
در واقع اگه بخواهیم مدل وطنی را مثال بزنیم
احداث کارخانجات در مناطق دور دست که نیروی انسانی ارزانتر و سرمایه اولیه کمتری نیاز دارن
بعنوان مثالی دیگر" هزینه خرید صد متر زمین در جاده مخصوص برا بر ده هکتار زمین در فلان شهر دور افتاده هستش

آمریکا بیشتر از اینکه بفکر افزایش صادراتش باشه بفکر افزایش واردات هست
در واقع صادرات آمریکا،حمایت از سرمایه گذاری آمریکاییان در کشورهای دیگر هست
تنها کاری که آمریکا انجام داده و میدهد و خواهد داد گره زدن منافع خودش با کشورهایی که با آنان رابطه دارد
این باعث ميشه که هر کشوری که با آمریکا ارتباط دارد سعی در حفظ رابطه با آمریکا داشته باشد
بعنوان مثالی دیگر
عمده سرمایه کشور چین بصورت دلار و هم چنین بصورت سهام شرکتهای آمریکایی هست
بنابر این هیچ زمانی دولت و سرمایه گذاران چینی که مطمنا از توابع چین هستند اجازه نخواهند داد سرمایه آنان بخطر بیفتد
و با تمام وجود از آن دفاع خواهند کرد
بخاطر همین است که وقتی بحران اقتصادی آمریکا چند سال پیش اتفاق افتاد تمام دنیا به بحران خورد
متاسفانه امکان ویرایش برایم نیست امیدوارم توضیحاتم گویا باشه و اگه سایت الف کلیات مطالب جهت نشر تایید کنند بصورت ویرایش شده و تکمیل تر آماده و تقدیم میکنم (2810369) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۱-۲۰ ۰۸:۴۸:۲۲
سلطه آمريكا معلول چند نكته هست. اولا تمامي منابع زير زميني از نفت گرفته تا طلا در آمريكا موجود هستش. دوما از نظر كشاورزي و دامداري كاملا خود كفاست. سوما به خاطر شرايط جغرافيايي فقط با ٢ كشور همسايه هست كه هيچوقت قرار نيست باهاش دشمن شن. چهارما تنها كشور توليد كننده تكنولوژي در دنيا هستش(بزرگترين شركتهاي مادر تكنولوژي اروپا و ژاپن سهامدار اصليشون امريكا هستش و يا دفتر مركزي اونها تو آمريكا قرار داره) و البته بزرگترين برگ برنده آمريكا نخبگاني هستند كه در طول تاريخ از اروپا، چين ، هند ، پاكستان و آسياي جنوب شرقي به اين كشور مهاجرت كرده اند. به طور خلاصه به پايان سلطه آمريكا دلخوش كردن، شبيه اين ميمونه كه به ورشكست شدن فاميل كارخونه دارتون كه تنها توليد كننده يك كالا در كشور هستش و همزمان دكتري مكانيك و اقتصاد داره و ده برابر گردش مالي كارخونش تو بانك دلار داره دل خوش كنيد! (2805407) (alef-13)
 
امیر
۱۳۹۴-۰۱-۲۰ ۰۹:۱۳:۴۲
یا حق
سلطه ایالات متحده در دنیا رو به پایان است اما تا جهان چند قطبی و پایان این سلطه فاصله زیادی مانده، یادمان باشد بزرگترین واردکننده در دنیا که سهم قابل توجهی از محصولات در دنیا رامصرف میکنند چین و امریکا هستند و در واقع چین بعنوان تنها رقیب امریکا بزرگترین سرمایه گزار و صادر کننده کالا در امریکاست یعنی اقتصاد چین وابستگی شدیدی به اقتصاد امریکا دارد و این وابستگی به راحتی در مسائل سیاسی نمود دارد و چین در بسیاری از موارد با امریکا هم جهت است.
روسیه هیچ جایگاهی در مناسبات جهانی نه داشته و نه دارد و در برابر فشار غرب از ایران هم ناتوانتر است بخاطره اختلاف طبقاتی بسیار شدید در روسیه. اما در اروپا مردم دل خوشی از امریکا ندارند اما به هیچ عنوان حاضر به جایگزینی آن با آسیا و چین نیستند. (2805476) (alef-13)
 
جواد
۱۳۹۴-۰۱-۲۰ ۰۹:۳۹:۵۱
انشاء الله (2805555) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۱-۲۰ ۱۰:۱۸:۵۷
چون اين فكر شماست و در عمل حداقل 50 سال ديگه آمريكا سلطه گر اقتصاد جهان است!! (2805706) (alef-13)
 
امیریل
۱۳۹۴-۰۱-۲۰ ۱۴:۵۷:۳۹
منبع مطلب بالا رو یه نگاه بنداز، اگه زبان انگلیسیت خوبه میتونی بری زبان اصلی بخونی! (2806542) (alef-10)
 
۱۳۹۴-۰۱-۲۰ ۲۰:۳۰:۵۲
امیریل جان انگلیسی لازم نیست شما فارسیت رو تقویت کن که با خواندن این متن نفهمیدی که فقط چند جمله از کل مقاله از منبع خارجی بود و بقیه اش تفکرات نویسنده ایرانی این مطلب!!! (2807309) (alef-1)
 
۱۳۹۴-۰۱-۲۰ ۱۰:۲۴:۱۱
قدرت در طول تاریخ سیال بوده و هیچ ابرقدرتی نتوانسته برتری خود را برای همیشه حقظ کند و آمریکا نیز از این قاعده مستثنی نیست ولی میراثی که در دوره هژمونی آمریکا بوجود آمده اینست که جهان به سمت همگرایی و تعامل پیش میرود و به شرایط ماقبل (قبل از 1945) که صحنه کشورگشایی، تجاوز و استعمار کشورهایی مانند انگلیس، روسیه، ژاپن، آلمان، ایتالیا، فرانسه، پرتقال، اسپانیا، عثمانی و ... بود بر نخواهد گشت (2805723) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۱-۲۰ ۱۰:۳۰:۴۲
فرض کنیم که امریکا سلطه اش را از دست بدهد ایا مشکلات ما حل میشود؟ بعد سایر کشورها می ایستند و نگاه میکنند و قدرت جدیدی ظهور پیدا نمیکند؟
فرض بعدی:
اگر امریکا تکه پاره بشود و به 50 کشور تقسیم بشود باز 50 کشور داریم که جملگی با ما مشکل دارند و مشکلات ما صد چندان خواهد شد
لذا:
1-نه با افول امریکا مشکلات ما حل خواهد شد
2-نه با سقوط امریکا کار ما راه خواهد افتاد
بزرگترین دشمن ما خودمان هستیم (2805746) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۱-۲۰ ۱۲:۵۲:۵۲
سلطه اقتصادی امریکاتمام بشودچه سودی برای مادارد؟ (2806172) (alef-1)
 
خردجو
۱۳۹۴-۰۱-۲۰ ۱۵:۳۰:۴۸
آمریکا ازبین نمی رود. چرا؟
چون آمریکا صرفا یک کشور و حکومت نیست. آمریکا یک مدل و الگوریتم زندگی درحال قبض وبسط است. شاید روزی موقعیت جغرافیائی اش از قاره آمریکا جابجا شود اما گروهی نه چندان کم این جهانبینی وپراگماتیسم انسان-محور را باهمه جذرومدهای روزمره سیاسی ادامه داده وبالنده ترش خواهند کرد.
اگرکسی فکر می کندراه بهتری دارد باید درعمل ارائه داده ومقبولیت ملتها رابدست آورد. (2806622) (alef-10)
 
۱۳۹۴-۰۱-۲۲ ۰۰:۵۰:۴۲
آمریکا سالهاست کاغذی را چاپ می کند و روی آن 100 دلار می نویسد و در مقابلش خدمات و انرژی از دنیا دریافت می کند این کاغذ تا کی می تواند اعتبار داشته باشد. روزی این کاغذها بی اعتبار خواهند شد و برخواهند گشت. (2810197) (alef-13)
 
سعید
۱۳۹۴-۰۱-۲۲ ۱۳:۰۳:۱۸
بانک توسعه زیر ساخت آسیایی به ابتکار چین برای همین منظور ایجاد شده است یعنی چین که دارای 1300 میایارد دلار ذخایر ارزی در آمریکا می باشد با ترس فروپاشی اقتصاد امریکا (به عنوان مقروض ترین اقتصاد جهان) دارد سعی می کند ارز یوان خود را به عنوان یک ارز جهانی قابل اتکا مطرح کند تا کنون حدود 40 تا 50 کشور قوی اقتصادی عضو این بانک شده اند.

نکته دیگر اینکه با فروپاشی اقتصادی آمریکا فقط سرمایه گذاریها و علم و تکنولوژی از آمریکا به نقطه دیگری انتقال خواهد یافت (2811592) (alef-13)
 
یوسف سلطانی
۱۳۹۴-۰۱-۲۹ ۲۰:۴۹:۴۰
هژمونی قدرت اقتصادی امریکا چیست؟
پاسخ به این سؤال می تواند مسیر فهم ما درباره افول یا تداوم قدرت اقتصادی امریکا را روشن سازد:
اقتصادامریکا ازآن جهت هژمونیکال یا مسلط است که از راه اعمال زوربه جذب دستوری منابع اقتصادی ومالی کشورهای وابسته به امریکا مبادرت می کند.بنابراین تصور کند در صورتی که اتفاقات زیر واقعی باشد ، این هژمونی به چه حالتی در خواهد آمد؟:
1- در اثرتغییر تفکر حاکم یا حاکمیت درکشورهایی که حیات خلوت اقتصادی امریکا محسوب می شوند ، استفاده های قهرآمیزازثروت کشورهایی مثل کشورهای حوزه خلیج فارس ازقبیل عربستان وامارات وکویت یا کشورهای امریکای لاتین و.... حذف شود.
2- دراثراستقلال خواهی ملت ها و دولت ها، کشورهای قدرتمنداقتصادی مثل کشورهای عضو گروه بریکس و... به تندریج دلاررا ازمبادلات اقتصادی خود حذف کرده واز طریق پول ملی شان مبادلات اقتصادی خودرا انجام دهند.این گروه ازکشورهاهرروزبیشتر وبیشتر بشوند.به این ترتیب امکان چاپ دلارهای بی پشوانه از امریکا سلب شده واین کشور قادر به چپاول سرمایه های ملی کشورها نباشد.
3- کشورهای عضوسازمان ملل به تدریج برحذف حق وتواصرارکرده وفشارآنها به یک رژیم حقوقی وامنیتی عادلانه تری درسطح جهان منجر شود وامریکا قدرت جنگ افروزی فعلی خود را ازدست داده ونتواند مثل شرایط فعلی با ترفندهای سیاسی دنیارا به عناوین مختلف به جان هم انداخته واز فروش بی حساب وکتاب سلاح محروم شود.
هرچندکه نظریه هاودکترین های مختلف بیشتری دراین زمینه درحال ظهور است ، اما فکر کنید همین 3 اتفاقی که اشاره شد ، رخ دهد ؛ دراین صورت پاسخ شما به سؤالات زیر چیست؟
1- آیا بازهم قدرت اقتصادی امریکا می تواند بر دنیا حکمرانی کند؟
2- درصورت بروز چنین پدیده ای ، سلطه اقتصادی آمریکا بر دنیا رو به پایان نیست؟
3- آیا کدامیک از اقدامات فوق هم اکنون دور از ذهن است و امکان ظهور وبروز ندارد؟
حال به خبر توجه کنید:
1- کشورهایی بزرگی چون روسیه ، چین ، برزیل ، هند ، آلمان ، کشورهای عضو سازمان همکاری های اسلامی، افریقای جنوبی و.... خواهان تغییر اساسی در ترکیب شورای امنیت و سازمان ظالمانه وتو می باشند.
2- کشورهای عضو بریکس شامل روسیه ، چین ، هند ، برزیل و افریقای جنوبی حذف دلار از مبادلات اقتصادی خود را تصویب کردند.
3- کشورهای مثل کوب ، ونزوئلا ، بولیوی ، برزیل ، آرژانتین ... ایران کشورهای عضوبریکس و.... عراق ، سوریه ، تونس و .... یا ازحوزه نفوذ امریکا خارج شده اند یا در حال خروجند و کشورهای در حال تحول در این زمینه بسیارند .

حال بازهم معتقدید که ستاره اقبال اقتصاد امریکا همچنان می درخشد؟
یوسف سلطانی94/1/28 (2831666) (alef-10)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.