نظر منتشر شده
۱۶
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 236324
زبان انگلیسی قربانی نظام جدید آموزش و پرورش
بخش تعاملی الف - اسماعیل سلیمی ساعتلو
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۳۵
زبان انگلیسی در دوره راهنمایی برای پایه اول، ۲ ساعت در هفته و برای پایه‌های دوم و سوم ۴ هر هفته ساعت تدریس می‌شد. با تغییر نظام آموزشی هم کتاب های بعضی از دروس تغییر کردند و هم ساعات تدریسشان. بنا به گفته آقای «نوید ادهم»، دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش، از سال تحصیلی جدید، پایه‌های هفتم، هشتم و نهم (امسال پایه نهم نداریم) در هفته فقط دو ساعت زبان انگلیسی خواهند داشت. متاسفانه این خبر خوبی برای سیستم آموزشی ما نیست. توجه به موارد ذیل در این باره شاید مفید باشد.

۱. اهمیت زبان انگلیسی: شاید بتوان زبان انگلیسی را تنها درسی دانست که اکثریت قریب به اتفاق جامعه ما به عنوان نوعی نیاز به آن نگاه می‌کنند. بسیاری از اولیای دانش‌آموزان، فرزندان خود را برای یادگیری این درس در موسسات خصوصی ثبت نام می کنند، حتی قبل از سن رسمی شروع مدرسه. به هر حال زبان انگلیسی، زبان رایج در دنیا است. قریب به اتفاق مقالات تحقیقی و علمی به این زبان نوشته می‌شوند. کشورهایی مانند هندوستان، سنگاپور، افریقای جنوبی، مالزی و ... که تحت سلطه استعمار انگلستان بودند بعد از استقلال از میراث شوم استعمار همین زبان انگلیسی را مفید یافتند و آن را ادامه دادند و این زبان به رشد آنها کمک بسیار زیادی کرد. حداقلش این است که دانشجویان این کشورها مقالات و کتب علمی را به راحتی به زبان اصلی مطالعه می‌کنند و بدون مشکل به زبان انگلیسی مقاله و کتاب می‌نویسند و از قلمرو محدود ملی وارد قلمرو فراخ جهانی می‌شوند.

۲. تغییر کتاب و روش تدریس: بعد از سال ها انتظار، از سال گذشته کتاب های درسی زبان انگلیسی تغییر پیدا کردند. زیربنای تدریس هم به طور کلی تغییر پیدا کرده است. کتاب های جدید بر اساس روش تدریس ‌clt (تدریس با رویکرد ارتباطی) تالیف شده‌اند. در این روش، معلم باید با دانش‌آموزان ارتباط برقرار کند. با آنان به زبان انگلیسی صحبت کرده و تعامل ایجاد کند، به جملات و مکالمات آنان گوش کند و اشکالات تک تک آنها را گوشزد کند. با این تراکم تعداد دانش‌آموزان، معلم چگونه می‌تواند در این فرصت محدود، کار خود را به نحو احسن انجام دهد؟

۳. ناعدالتی آموزشی: شاید مسئولان مربوطه تصور می‌کنند، حال که خود اولیای دانش‌آموزان علاقه‌مند هستند فرزندانشان زبان یاد بگیرند و با هرینه خود این کار را انجام می‌دهند، چه ضرورتی دارد، آموزش و پرورش در این باره هزینه اضافی کند؟ اما باید توجه داشت ایران فقط تهران و شهرهای بزرگ نیست. امکانات آموزش زبان در تمام شهرهای کوچک و روستاها وجود ندارد. بسیاری از افراد حتی در شهرهای بزرگ ممکن است بضاعت مالی کافی هم نداشته باشند. بعضی از موسسات خصوصی هم، در این زمینه چندان موفق نیستند و چندین سال از عمر و انرژی و سرمایه دانش‌آموزان را به هدر می‌دهند. از همه اینها بگذریم اصولا این کار وظیفه یک آموزش و پرورش پویا است که با آموزش یک زبان بین المللی زمینه توانایی ارتباط نسل جدید را با دیگر ملل جهان و منابع علمی جدید فراهم سازد. کاهش تدریس زبان انگلیسی به نوعی بستر ناعدالتی آموزشی را در شهرهای کوچک و روستاها و مناطق محروم فراهم می‌سازد.

۴. سن یادگیری: یافنه‌های علمی معتبر ثابت کرده‌اند، یادگیری زبان خارجی هر قدر از سنین پایین‌تری شروع شود نتیجه بهتری به بار می‌آورد. با اجرای نظام جدید آموزشی و اضافه شدن یک پایه به دوره ابتدایی، عملا شروع تدریس زبان انگلیسی یک سال به عقب افتاده است. بچه‌های ما از از سن ۱۲ یا ۱۳ سالگی شروع به یادگیری زبان انگلیسی می‌کنند و این سن برای شروع یادگیری زبان، واقعا خیلی دیر است. حال کاهش ساعت تدریس قطعا آموزش زبان انگلیسی را برای بسیاری از دانش‌آموزان، مشکل یا غیرممکن خواهد ساخت.

۵. علاقه و نشاط: درس زبان انگلیسی برای اکثر دانش‌آموزان درس خوشایند و نشاط‌‌‌‌‌‌ آفرینی است. ساعت زبان انگلیسی فرصتی فراهم می‌کند تا دانش‌آموزان تجربه‌های زبانی جدیدی را کسب کنند. وارد دنیاها و فرهنگ های دیگر شوند. بیشتر بچه‌ها چون در دنیای جدید که مملو از دستاوردهای نوین بشری است برای رفع نیازهای خود هم که شده علاقه بسیار زیادی به درس نشان می‌دهند. تقریبا تمام بچه‌ها دوست دارند زبان یاد بگیرند و از یاد گرفتن لذت می‌برند. خلاصه اینکه زبان انگلیسی اگر خوب تدریس شود به برنامه درسی طراوت و شادابی می‌بخشد. با کاهش ساعت تدریس زبان انگلیسی، این شور و نشاط را از فرزندانمان دریغ می‌داریم.

۶. محدودیت زمانی: درست است که تعطیلی پنجشنبه‌ها مسئولان تصمیم‌گیرنده را مجبور ساخته است چهار تا شش ساعت از ساعات تدریس هفتگی را کاهش دهند. این چند ساعت را باید به نحوی از بعضی از دروس کم کرد اما باید توجه داشت که تغییر ساعات زبان انگلیسی از چهار ساعت به دو ساعت، همرا با تغییر کلی کتاب و روش تدریس این شائبه را قوی‌تر ساخته است که انگار مسئولان آموزش و پرورش عملا تدریس زبان انگلیسی را منتفی ساخته‌اند. حتی گفته هایی از حجت الاسلام محمدیان، معاون پژوهشی آموزش و پرورش در سال گذشته منتشر شد که انگار آموزش و پرورش قصد دارد در دوره دوم دبیرستان درسی به نام زبان انگلیسی را کلا حذف کند!

خلاصه کلام: درست است که زبان انگلیسی، زبان بیگانگان و شاید به نظر بعضی زبان دشمن است اما حتی برای شناخت دشمن هم که شده باید این زبان را یاد گرفت. اگر وظیفه سیستم آموزشی، آشنا ساختن دانش‌آموزان با علوم نوین و آماده کردن آنان برای مطالعه، پژوهش و ابداع و اختراع در مراحل عالی تحصیلات است، آموزش این زبان به صورت علمی وکاربردی وظیفه آموزش و پرورش است. موسسات خصوصی می‌توانند کمک کننده باشند اما آموزش و پرورش نباید مسئولیت اصلی خود را در این مهم فراموش کند.
۱۳۹۴/۰۶/۱۴ ۰۹:۴۵
 
۱۳۹۲/۰۳/۲۸ ۰۹:۲۴
 
 
کلمات کلیدی : اسماعیل سلیمی ساعتلو
 
۱۳۹۳-۰۵-۱۱ ۱۲:۵۲:۵۶
انشااله 10 سال بعد پیامدهاش بررسی میشه و در صورت لزوم ساعت آموزش زبان اضافه میشه !!! (2281927) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۵-۱۱ ۱۳:۴۴:۵۲
این همه مطلب نوشتید اما یه این موضوع اشاره نکردید که پس تکلیف دبیران زبان چه می شود؟ با کاهش این تعداد ساعت زبان نصف دبیران زبان مازاد می شوند. فکر اینجایش را هم کرده اند؟ نمی توان که به زور به کسی که تخصص و رشته دانشگاهین زبان بوده گفت خب چون ساعت زبان کافی نداریم بروید و درس هایی مثل هنر و پرورشی و ......تدریس کنید. این ظلمی در حق دبیران زبان است و باعث به هم خوردن نظام اموزش و پرورش و کاهش کیفیت تدریس سایر دروس می شود که می خواهند به دست این نیروهای زبان مازاد بسپارند. من خودم دبیر زبان هستم و امسال به من می گویند دروس دیگری برای تدریس برایتان در نظر گرفته ایم. نه من رضایت دارم نه تخصص و تجربه تدریس دیگر دروس را دارم. این چه نوع برنامه ریزی است آقای فانی؟ به جای افزایش ساعات تدریس زبان که تا الان هم به خاطر کم بودنش نتیجه نمی داد باز هم کمتر می کنید؟ هدف شما از این کار چیست وقتی بدون یادگیری زبان نمی توان در هیچ رشته دانشگاهی تحصیل کرد و جامعه از دنیا عقب می افتد؟ فقط تعداد کمی از مردم وسع مالیشان اجازه می دهد فرزندانشان را به کلاس زبان بفرستند. قرار است مهمترین درس را حذف کنید که چه شود؟ درس زبان تنها درسی است که واقعا در زندگی همه به کار می آید و به اندازه رانندگی یادگیری این مهارت برای همه ضروری است. به زبان به عنوان یک درس نگاه نکنید چون این درس نیست بلکه یک مهارت است. آیا یک مهارت را می توان با صرف کمتر از شش ساعت در هفته آموخت؟ خودتان قضاوت کنید. (2282026) (alef-10)
 
مهتاب عظيمي
۱۳۹۳-۰۵-۱۱ ۱۳:۵۷:۲۴
سلام
ممنون از مطلب جامع و دقيق تون. به عنوان يک دانش آموخته زبان انگليسي معتقدم در صورت افزايش ساعت تدريس زبان انگليسي و بازگشت آن به چهار ساعت، با کتاب‌هاي جديد و مدرسان فعلي که براي تدريس چنين کتاب‌هاي آمادگي کافي ندارند و در برخي مواقع از دانش آموزان خود عقب‌تر هستند؛ وضعيت آموزش زبان انگليسي بهبود نخواهد يافت.
متاسفانه آموزش زبان ما در مدارس اعم از فارسي، انگليسي و عربي مشکلات فراواني دارد. (2282052) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۵-۱۱ ۱۴:۲۶:۲۷
متاسفانه از ساعات درس علوم تجربی که مهمترین درس پایه مقطع راهنمایی است 25 درصد کاسته اند. این موضوع بر کیفیت یادگیری و آینده ی تحصیل دانش آموزان مدارس عادی تاثیر منفی میگذارد. در مدارس خاص ساعات تدریس تغییر نمیکند. (2282107) (alef-10)
 
سی و چند ساله
۱۳۹۳-۰۵-۱۱ ۱۵:۰۷:۵۵
ما که نظام قدیم بودیم چقدر از راهنمایی و دبیرستان زبان انگلیسی یاد گرفتیم که حالا بچه های الان قراره یاد نگیرن؟ زمان ما که هرکی انگلیسی بلد بود کلاس بیرون رفته بود. (2282216) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۵-۱۱ ۱۵:۴۰:۱۲
مخالفت با زبان علم عقب گرد به ناكجا آباد است.اين تصميم گيران متاسفانه نابخردي ميكنند اما مردم راه درست را در پيش خواهند گرفت . (2282298) (alef-10)
 
آریابان
۱۳۹۳-۰۵-۱۱ ۱۶:۴۲:۰۱
عجیبه که راه رفته و آزمودۀ نامناسب!!!! پیشین را دوباره دارند از سر نو می آزمایند ؛
دهه 60 به یکباره ، خط انگیسی (لاتین) را از روی همه تابلو های بزرگراه ها ، خیابان ها و جاده ها پاک کردند ، به نحوی که فقط به خط فارسی !!!! اطلاع رسانی می شد و در دفاع از این اقدام (که حتی در چین کمونیست آن زمان و شوروی سابق هم ، در این ابعاد ، بی سابقه بود) چنین اقامۀ دلیل !!!!! می کردند :
وقتی ما به پاریس و لندن سفر می کنیم ، آیا تابلوی خیابونهای اونها به خط فارسیست !؟!؟!؟!؟
مدتها گذشت ونیاز به دانستن دست کم یک زبان خارجی ، برای دست اندرکاران(همانطوریکه پزشگ باید میکروب !!!!! ها را کاملا بشناسد)عینیت یافته و آنان بر ضرورت دانستن زبان (و حتی زبان های) خارجی وقوف حاصل کردند ، ولی گویا متأسفانه مجددا خودآزمائی برای خودآموخته !!!! را مجددا در پیش گرفته اند؛ (2282465) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۵-۱۱ ۱۷:۲۲:۳۴
گروهی از دانشجویان آلمانی در مقطع کارشناسی به دانشگاه تهران آمده بودند و به ما می گفتند تا پایان دبیرستان به دو زبان دیگر به جز زبان مادری قادر به مکالمه و مطالعه هستند (یعنی در هیچ کتابخانه ای برای مطالعه در نمی ماندند) و وقتی متوجه شدند من در مقطع Ph.D!!! نمی توانم با آن ها ارتباط کلامی خوبی داشته باشم از تعجب شاخ درآورند (2282572) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۵-۱۱ ۱۷:۲۳:۲۵
وقتی معلمها حروف الفبا را درست تدریس نمی کنند چه انتظاری از آموزش و پرورش و دولت داریم! (2282574) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۵-۱۱ ۱۷:۲۵:۳۵
زبان انگلیسی باید از پایه پیش دبستانی الزامی بشه (2282578) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۵-۱۱ ۱۸:۰۰:۱۰
اموزش زبان بایستی از مراحل کودکی اغاز شود نه از دوره های راهنمایی. معلمی که خود قادر نیست یه جمله انگلسیی صحبت بکنه شاگردش ها فارسی رو درست صحبت کنه هنر کرده. از شروع اموزش و پرورش در ایران کلاس های زبان همین بوده و بس ربطی هم به نظام اموزشی نداشته . (2282657) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۵-۱۱ ۲۰:۳۰:۰۷
آموزش پرورش به بچه های مردم نگارش متون فارسی یاد بدهد ، انگلیسی پیشکش!
چرا اغلب فارغ التحصیلان دانشگاهها حتی در مقاطع فوق لیسانس و دکترا نمی توانند یک نامه اداری صحیح بنویسند؟

آیا نگارش و صحبت کردن به زبان فارسی و انگلیسی مهمتر است یا یادگیری فرمولهای فیزیک و شیمی و.... که در زندگی روزمره انسان کاربردی ندارند؟

هر دولتی هم که روی کار می آید کلنگ به تیشه آموزش پرورش می زند. یک روز طرح کاد معرفی و چند سال بعدکنسل می شود. یک روز نمره و معدل را از مقطع ابتدایی بر می دارند. یک روز نمره 7 را نمره قبولی حساب می کنند. یک روز 5-3-4 را به 6-3-3 تبدیل می کنند.

تحصیل رایگان در قانون اساسی تبدیل شده است به مدارس پولی اعم از دولتی و خصوصی.شهریه های 6-7 میلیونی.

کلاسهای کنکور و خصوصی مثل قارچ در همه جا روییده و جنبه معنوی علم آموزی به دکان و نان دانی تبدیل شده است.

ارزش معلم و دبیر به پایین ترین سطح خود رسیده و از مستضعفترین اغشار جامعه به حساب می آیند.

حرف زیاد است و مجال کم. (2282902) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۵-۱۱ ۲۰:۴۹:۱۲
بیچاره ما مردم که هزینه نظرات حضرات را بایستی از محل مخارج خانواده تامین کنیم و بچه هامون رو بفرستیم موسسات خصوصی. جالب است که بنده از 12 سال یادگیری عربی خدا شاهد است که فقط ذهب را می دانم آن هم یادم نیست بیا هست یا برو!!! قرائت قران کریم هم اصلا نیازی به دانستن زبان عربی ندارد که این همه روی آن اصرار می شود! بنده بخوبی قران قرائت می کنم. ایکاش برخی ها بگذارند ما زبان علمی دنیا را یاد بگیریم که نیاز واقعی است! (2282930) (alef-10)
 
ديدار نهاوندي
۱۳۹۳-۰۵-۱۲ ۱۰:۴۷:۲۵
از سايت الف سپاسگزارم كه در موضوع آموزش زبان انگليسي ورود كرده‌اند. در تأييد رويكرد سايت الف تأكيد مي‌كنم:
يك) ميزان تسلط بر زبان انگليسي عملا دانش‌آموزان را در راه‌يابي به رشته‌هاي برتر آموزش عالي رده‌بندي مي‌كند. در كنكور سراسري و مقاطع بالاتر، رده‌بندي نهايي دانش‌آموزان در گرو نمره‌آوري در درس زبان است. اما آموزش پرورش، از اين جهت شكاف آموزشي بزرگي با آموزش عالي كشور دارد. بهتر است اين دو رويكرد در سطوح بالاي تصميم‌گيري يكدست و هماهنگ شوند. اگر قرار است زبان انگليسي در حد دو ساعت در هفته آموزش داده باشد سوالات كنكور نيز زبان انگليسي را در حاشيه قرار دهند و اگر برعكس است رويكرد آموزش و پرورش اصلاح شود.
ب) آموزش و پرورش در آموزش زبان انگليسي عملا ناتوان از تأمين نيروي انساني كارآمد بوده است. با توجه به قابليت دانش‌آموزان شهرهاي بزرگ در جبران ضعف آموزشي، عملكرد آموزش و پرورش عملا به تعميق عقب‌ماندگي آموزشي در شهرهاي مياني، كوچك و روستاهاي كشور شده است. اين عقب‌ماندگي بر دوش چه كسي است؟ و چه كساني براي جبران اين استضعاف آستين بالا مي‌زنند؟
ج) درصد دانش‌آموزاني كه با گذراندن دوره آموزش و پرورش از ابتدايي تا متوسطه در يكي از زبان‌هاي فارسي، عربي و انگليسي مهارت عملي سخن گفتن درست يا خواندن و نوشتن درست كسب كرده باشند ناچيز است. مقاله‌هاي علمي پژوهشي و پايان‌نامه‌هاي دانش‌آموزان قبل از ويرايش گوياي اين ادعا است. اغلب آن‌ها (جز دانش‌آموزان شاخه‌هاي ادبي) قادر نيستند به فارسي درست بنويسند، زبان‌هاي ديگر از اين هم بدتر است. ادامه اين روند به معناي اتلاف بودجه كشور در بخش آموزش و پرورش است.
چ) عملكرد آموزش و پرورش در زبان‌آموزي، مشت نمونه خروار است. اين عملكرد در بخشهاي اعتقادي و اسلامي از اين هم بدتر است. منتها در آن بخش‌ها كسي اندازه‌گيري نمي‌كند و به همين دليل ناتواني آموزش و پرورش بازتاب نمي‌يابد.
چندي پيش دكتر صالحي وزير پيشين امور خارجه به ضعف آموزش و پرورش در عدم ياددهي و انتقال مهارت مكالمه و خواندن و نوشتن زبان اشاره كردند. سخنان افرادي در جايگاه دكتر صالحي گوياي آن است كه اين ضعف در سطوح بالاي سياسي كشور هم شناخته و پذيرفته شده است. بنابراين طرح مسئله مهم نيست. بايد ديد چه تلاش‌هايي براي عبور از اين ضعف ساختاري صورت گرفته و چرا به نتيجه نمي‌رسد. پاسخ اين پرسش در عدم سنخيت مديران آموزش و پرورش با اهداف است. بر اين مهم پاي فشاريد تا راه براي جبران و تغيير نگرش‌ها هموار شود. (2283574) (alef-13)
 
معلم زبان
۱۳۹۳-۰۵-۱۲ ۱۶:۱۰:۰۲
ميخندم و ميگريم (2284343) (alef-13)
 
mohammad
۱۳۹۳-۰۵-۱۵ ۲۱:۳۳:۱۴
متاسفانه وضع آموزش زبان در ایران از پایه خراب ااست ، من پزشکم و الان چندماهه به کانادا اومدم ، اینجا متوجه شدم که زبان انگلیسی رو که فکر میکردم خیلی قوی هستم ، در مکالمه ضعیف هستم و باید بیشتر تمرین کنم .برام جالبه که جینی هایی که اینجا میان ، اکثرا زبان انگلیسی بسیار خوبی دارن و هیچکس مانند ایرانیها تو مکالمه زبان مشکل نداره.در دنیای امروز دونستن زبان انگلیسی و کامپیوتر جزو موارد ضروریه زندگیه. (2290866) (alef-10)