نظر منتشر شده
۷
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 233506
متهم اصلی تجاوز به کودکان در مدارس کیست؟
بخش تعاملی الف - محمدصادق احمدوی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۲۶
در این روزها که بازهای جام جهانی در اوج خویش قرار دارد و بیشتر جامعه به آن توجه دارند؛ دو خبر حاشیه­ای ناخوشایند اما مهم­تر از اصل، از آموزش و پرورش خودنمایی می­کند. در ابتدا، خبر تجاوز معاون مدرسه­ای در تهران به دو دانش­آموز منتشر شد و در خبر دوم که ناگوارتر بود؛ تجاوز معلم ورزش مدرسه­ای که دست کم به چهارده دانش­آموز تیم فوتبال خود، رسانه ­ای شد. اولین واکنش مردم، ابراز ناراحتی برای معصومیت از دست رفته ­ی دانش ­آموزان و مجازات شدید و سریع برای عاملان این جرم است. گویا این واکنش ­ها امری طبیعی و حداکثری باشد. فراخواندن و اخطار به وزیر مربوطه در مجلس، سیاسی­ کاری، هیاهوی رسانه­ ای، سخنان مظلوم‌نمایان اولیاء و... جوهر اصلی این خبر است.

خوب، باید چه کرد؟ چه کسی متهم واقعی است؟ آیا این موضوع همانند دیگر موضوعاتی نیست که سال‌ها در سکوت گذرانده شده­ اند و آموزش و پرورش و اولیاء از ترس آبروی خود، سال‌ها منکر چنین قضایای شدند؟ اگر همین کسانی که امروز به‌عنوان مدعی‌العموم در مجلس و رسانه با حرارت دنبال اهداف خود هستند اگر مسئول بودند این قضایا بسیار دل‌خراش رخ نمی­داد؟ آیا معلمان دیگر معتمدترین قشر در جامعه محسوب نمی­ شوند و ظرف آرامش اولیاء در مدارس تَرک خورده است؟ آیا می ­توان از این دست حوادث را پیش­گیری کرد؟ و...

به‌راستی همه باید به‌صورت تمام قد به احترام خانم پوران درخشان بلند شویم و تعظیم کنیم که رسالت خود را در تلنگر زدن به جامعه در مورد تجاوز جنسی و آثار آن به کودکان که هیچ نمی­ دانست را در فیلم هیس! دختران فریاد نمی­ زنند، به نحو احسن انجام داد. جامعه مسئولین و رسانه ملی چه کردند؟ تنها سکوت. گویا جامعه ما هنوز به‌ویژه کسانی که متصدی امور هستند خجالت می­ کشند که درباره­ی برخی از امور واقع، به‌راحتی در جامعه صحبت کنند. گویا این موضوع باید همانند موضوع ایدز است که سونامی آن بیماری غیرقابل درمان، جامعه را تا آنجا تحت تاثیر خود قرار داد که برخی از مسئولین خواب‌زده هم نگرانی آن را در نزدیکی نزدیکان خود حس کرده­اند.

زمانی این موضوع باعث ناراحتی بیشتر می­ شود که تمام ظواهر جامعه ­ی رسمی ما را نمادهای مذهبی و عقلانی پر کرده است. اگر این موضوع در کشورهای غربی و لیبرال رخ می­ داد، در بوق و کرنا می­ کردیم که در آن جوامع غیردینی رخداد این امر کاملاً طبیعی است و درمان آن هم تنها در اختیار ماست.

بله! درمان آن هم در اختیار ما است اما آیا خود به آن عمل کرده ­ایم؟ به‌صورت قاطع می­ توان اعلام کرد خیر. نه مسئولین آموزش و پرورش، نه شورای عالی انقلاب فرهنگی، نه وزارت بهداشت، نه صدا و سیما، نه عالمان دینی ما، و از همه مهم‌تر نه پدران و مادران. بله! هر یک از ما و مسئولین در این فاجعه سهیم هستم و باید در پیشگاه خداوند منان و عصمت کودکانه فرزندانمان پاسخگو باشیم که جهلمان بر عقلمان چیره گشت و سکوت بی­جا را با حیاء و شرم اشتباه گرفته ­ایم.

نقطه مرکزی تمامی این رخدادها در این است کسی به این دانش ­آموزان آموزش جنسی نداده است. در خبری تجاوز معاون مدرسه به دو دانش ­آموز آمده بود که حتی برخی از دانش‌آموزان دیگر این صحنه را دیده ­اند اما متوجه نشدند که چه رخ می­ دهد. عده ­ای شاید هنوز بر این باورند که باید در این موضوعات سخنی نگفت و خود شخص به‌صورت جستجوهای کنجکاوانه و بعد از سن بلوغ، اطلاعاتی به دست آورد.

چند سال پیش به‌صورت اتفاقی در تاکسی، برنامه­ ی رادیویی نادری گوش می ­دادم که درباره­ ی آموزش مسائل جنسی بحث می­ کرد. جمله­ ی کلیدی در این برنامه از سوی کارشناس برنامه این بود که باید به کودکان خود آموزش جنسی داد ان هم از سن ۶ یا ۷ سالگی. این آموزش حداکثر شامل دو یا سه جمله آمرانه است که کودک بااهمیت آن آشنا شود: پسر یا دخترم، برخی از اعضای بدن تو خصوصی هستند و هیچ­کس نمی ­تواند آن‌ها را لمس جز پدر و مادر و دکتر. اگر کسی قصد چنین کاری داشت باید مقاومت کنی و حتی برخورد کنی و به پدر و مادرت سریع خبر بدهی. همین و بس!

بله! این هم آموزش جنسی است اما متناسب با سن آن کودکان. در دین ما گفته شده است باید احکام را قبل از رسیدن به سن بلوغ فراگرفت و این وظیفه اصلی بر عهده پدر و مادر است و بعد آموزش و پرورش و عالمان دینی. کافی است از خود بپرسیم که چند درصد ما این احکام و آموزش‌های آن را از راه درست و صحیح آن آموخته ­ایم و یا چند درصد ما به فرزندانمان آموزش داده­ایم یا قصد داریم چنین کاری را انجام دهیم.

نگارنده این مطلب بر این اعتقاد است که به‌واقع نمی ­توان به‌صورت کامل تجاوز به کودکان را در جامعه به صفر رساند اما می­ توان با آموزش‌های مناسب و بررسی­ های میدانی توسط اولیاء، وقوع آن را به حداقل رساند. زمانی که مسعود شجاعی در برنامه نود درباره­ ی مدارس فوتبال هشدار داد، چه تعداد از اولیاء و یا مسئولین مجوز فعالیت یا سلامت اخلاقی مربیان این مدارس قارچ گونه را بررسی کردند؟

آری! در هر جامعه‌ی بیمار روانی وجود دارد و نمی­توان همه را زیر ذره­ بین قرار داد اما می­ توان با آموزش‌های صحیح با توجه به سن و مقطع تحصیلی عوارض این موارد را به حداقل رساند. نکته مورد مغفول تنها مورد مذکور نیست بلکه بسیاری از ناتوانی ­های جنسی منشأش از دوران بلوغ شروع می­شود اما اولیاء و مدارس به خود اجازه نمی دهند که در این موضوع به‌راحتی با نوجوان سخن بگویند. باید متذکر شد که یکی از مقامات وزارت بهداشت چندی پیش اعلام کرد که سی و پنج در صد مردان ایرانی دچار ناتوان جنسی هستند. و بیشتر این ناتوانی ­ها با اصلاح رفتار جنسی در نوجوانی و آموزش های مناسب در دبیرستان قابل پیش­گیری است.

باید انقلابی در رفتار خود داشته باشیم. خود یعنی همه ما. تک‌تک افراد جامعه. شاید بیشتر از همه این نیاز برای مدیران و به‌ویژه نمایندگان مجلس خودنمایی می­ کند و در کلاس درس کارشناسان نشسته و تلمذ کنند تا دیگر به‌صورت سلبی و تهدیدی با این امور برخورد نکنند. آموزش و پرورش هم می­ تواند به‌اندازه هزینه ­ی توپ پلاستیکی مدارس، برای این دانش­ آموزان هزینه آموزش سلامت جنسی کند. اولیاء به‌واقع غافل­تر از مسئولین هم باید به این دید برسند که هیچ کسی دلسوزتر از خود آن‌ها به فرزندانشان نیستند و فرزندانشان در این معرکه خطرناک زندگی تنها و تنها هستند و به نام مدارس و آموزشگاه ­ها اعتماد نکنند.

باید خاطر نشان شد که چاره ­ای از آموزش از این دست موضوعات نیست و باید در چارچوب اخلاق و عقلانیت، جامعه را از سکوت پر صدا به‌سوی گفتگو و آموزش آرام سوق داد. در پایان، نگارنده به غیر از اینکه برای این کودکان که تا آخر عمر باید با این فاجعه دست و پنجه نرم کنند، آرزوی صحت و آرامش دارد؛ همان گونه که عده­ ای خود را پاسخگوی تاریخ در مورد کاهش زاد و ولد می­ دانند، معتقد است که درباره ­ی موضوع مورد بحث نه تنها باید به تاریخ پاسخگو بود که باید بسیاری در پیشگاه خداوند متعال و کودکان کشورمان درخواست عفو کرده و سعی بر اصلاح جدی آن کرد.
 
کلمات کلیدی : محمدصادق احمدوی
 
۱۳۹۳-۰۴-۱۶ ۱۴:۰۷:۱۰
متهم اصلی اموزش و پرورش است که با استخدام افراد بر پایه ی ظاهر و روابط، این فاجعه ها را دامن می زند،و متهم دو، مدیر و ناظم و متهم سه، پدران و مادران که با خوش خیالی فرزندان خو د را به دست هر کس می سپارند و فرزتدان خود را اگاه نمی کنند. و در پایان متهم اصلی دو هم ان مرد بیمار است که باید به دار مجازات اویخته شود و هر چه زودتر، همان.گونه که دو زور گیر را اعدام کذند. (2242417) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۴-۱۶ ۱۷:۴۴:۵۰
ریشه این کارا دیر ازدواج کردن یا ازدواج نکردن است که ریشه ان هم باز بر می گردد به سربازی، بیکاری، گرانی و .... (2242845) (alef-10)
 
لیلا
۱۳۹۳-۰۴-۲۰ ۰۸:۲۲:۲۲
نظر شما بسیار خوش خیالانه است.
من یک زن 32 ساله هستم که 24 سال پیش مورد ازار جنسی قرار گرفتم. به دفعات.
فک میکنید توسط یک مرد جوان بیکار مجرد عقده ای بود؟!
خیر.
اون آدم یک مرد 55 ساله با شغل آزاد بود که زن و فرزند و نوه هایی داشت
و دست بر قضا من یکی از اون نوه هاش بودم.

و هیچوقت نه از اون میگذرم و نه از خونوادم.
چون سبب شدن سالهای سال در تاریکی و وحشت و عذاب وجدان سپری کنم. (2248942) (alef-13)
 
ahmad
۱۳۹۳-۰۴-۱۸ ۰۰:۰۲:۲۰
بل عرض سلام مدارس را به نصب دوربين در كلاسها وجاهاي مختلف مدرسه اجبار كنن مطمعناً خيلي موثر است . (2245387) (alef-10)
 
محمد
۱۳۹۳-۰۴-۱۸ ۰۸:۰۶:۵۶
آموزش وپرورش متهم اصلی است کار به این وزیر وآن وزیر هم ندارد مسئله مربوط به امروز نیست ضعف مدیریت که بخش عمده آن مربوط به عدم امنیت مدیران است وبخش دیگر مربوط به عدم رعایت ضوابط در انتصابات است عامل اصلی است آموزش وپرورش بخصوص از دوره چهارم مجلس جولانگاه گروه های سیاسی شده و در دوره دوم خرداد به اوج خود رسید وحالا هم ادامه دارد (2245585) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۴-۱۸ ۱۷:۱۳:۵۶
چرا خودمان را گول میزنیم، آموزش مسایل جنسی باید در مدارس انجام بشود بوسیله یک روانشناس و متخصص. همه والدین که تخصص ندارند (2246607) (alef-10)
 
حسین
۱۳۹۳-۰۴-۱۹ ۱۴:۱۵:۵۶
باید یک کاغذ و خودکار به این حیوان بدن بهش بگن فکر کن کسی با بچه خودت اینکارو کرده،حکمش چیه؟ خودت بنویس. (2247827) (alef-13)