نظر منتشر شده
۲۹
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 212329
سرمایه خارجی و منافع ملی؛
آیا هر سرمایه گذاری خارجی منافع و امنیت ملی را تهدید می کند؟
دکتر عبداله صوفی*، 28 دی 92
تاریخ انتشار : شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۴۰
به قدرت رسیدن دولت حجت الاسلام دکتر حسن روحانی، توافق مقدماتی بین ایران و کشورهای ۱+۵ در موضوع تحقیقات هسته ای ایران و کاهش تنش بین ایران و کشورهای غربی، شرایط جدید و مناسب تری برای جذب سرمایه خارجی، به خصوص سرمایه کشورهای غربی در ایران را به وجود آورده است. در چنین شرایطی، گفتمان جلب سرمایه خارجی از طرف دولتمردان و مسئولان اتاق بازرگانی از یک سو و نگاه مشکوک به سرمایه گذاری خارجی از طرف میهن پرستانی که هنوز خاطره تلخ استعماری کودتای ۲۸ مرداد و کنترل صنعت نفت کشور از طرف کنسرسیوم متشکل از شرکت های نفتی غربی را در ذهن دارند، از سوی دیگر، چالشی در یک پارچگی ملی در امر جلب سرمایه خارجی به وجود آورده است.

نویسنده بر این اعتقاد است که می تواند رهنمودی درباره چگونگی دعوت از سرمایه خارجی برای رشد سریعتر اقتصادی و همزمان با آن، ارتقاء سطح زندگی آحاد مردم و حفظ منافع ملی ارائه دهد. این رهنمود بر اساس تجربیات جذب و کنترل سرمایه خارجی کشورهایی نظیر استرالیا و ایالات متحده آمریکا است.

چرا سرمایه خارجی؟ نظرات «نیوکلاسیکال» ها
اقتصاددانان مکتب «نیوکلاسیک» بیان می دارند که سرمایه خارجی به پس انداز ملی و رشد سرمایه گذاری و انباشت سرمایه کمک کرده و باعث رشد اقتصادی و ازدیاد فرصت های شغلی می شود. همین طور این اقتصادانان معتقدند که سرمایه خارجی بازدهی اقتصادی را از طریق انتقال فناوری نوین به کشور وارد کننده سرمایه ، عرضه سرمایه برای ساختار زیربنای اقتصادی، حمایت از بازاریابی در سطح جهان و آشنایی با شیوه های کاری نوآورانه، بالا می برد.
مطابق نظریه نیوکلاسیک ها، تنها وظیفه دولت در این رابطه، ایجاد شرایطی است که سرمایه خارجی به آسودگی در کشور وارد کننده سرمایه جلب و حفاظت شود.

اثرات منفی سرمایه گزاری خارجی و نقش دولت در توسعه آن: نظرات نیوانستیتوشنالیزم
مخالفین نظریه سرمایه گذاری خارجی نیوکلاسیک ها معتقدند که سرمایه خارجی در صورتی می تواند نقش مثبت نظریه نئوکلاسیکی را ایفا نماید که شرایط لازم سرمایه اجتماعی، نظام موثر قانونی، عدم موجودیت و یا حداقل رانت خواری و فساد مالی در جامعه و بالاخره ثبات سیاسی که در کشورهای پیشرفته اقتصادی وجود دارد، در کشور وارد کننده سرمایه خارجی موجود باشد. واضح است که چنین شرایطی در بسیاری از کشورهای درحال توسعه موجود نیست. مضافاً بر اینکه این نظریه معتقد است که سرمایه خارجی باعث افت سرمایه گذاری داخلی شده و شرکت های چند ملیتی با استفاده از سیستم «انتقال قیمت» می توانند رانت از کشور وارد کننده سرمایه خارجی دریافت نموده و از درآمد مالیاتی دولت کشور مهمان بکاهند. اضافه بر این، نظریه مذکور بیان می دارد که شرکت های چند ملیتی تهدید جدی علیه منافع ملی ایجاد نموده، وابستگی سیاسی کشور مهمان را به قدرت های بزرگ ایجاد کرده و باعث رشد فساد مالی و اقتصادی می شوند. این نظریه پیشنهاد می کند که دولت کشور مهمان باید نقش اساسی و تعین کننده در کنترل و عملکرد سرمایه خارجی در کشور مهمان داشته باشد. در حقیقت این سیاستی است که سازمان ملل به کشورهای در حال توسعه پیشنهاد می کند.

بنابراین از آنجایی که اقتصاد ایران دارای شرایط لازم برای جذب سرمایه خارجی، بدون نظارت و کنترل دولت نیست و از طرف دیگر سرمایه گذاری خارجی در شرایط کمبود حاد پس انداز ملی در مقایسه با نیازهای مبرم سرمایه گذاری در کشور، امری اجتناب ناپذیر بوده و حفظ منافع ملی و از بین بردن هر تهدیدی علیه آن و پیشگیری ایجاد وابستگی به قدرت های بزرگ، لازم است دولت برنامه منسجمی برای جذب و کنترل سرمایه خارجی انتخاب نماید. در زیر پیشنهاداتی برای تهیه چنین برنامه ای بنابر سیاست های کنترل سرمایه گذاری های مستقیم خارجی موجود در ایالات متحده آمریکا و استرالیا ارایه می شود.

انتخاب استرالیا به دلیل سرمایه گذاری های وسیع در بخش منابع طبیعی به خصوص منابع انرژی در آن کشوراست که به دلیل منابع وسیع انرژی درایران، سیاست های جذب و کنترل سرمایه گذاری خارجی این کشور، ممکن است نمونه جذابی برای ایران باشد. انتخاب سیاست های مربوطه آمریکا هم به مناسبت بسته تر بودن درهای ورود سرمایه گذاری های مستقم خارجی در این کشور در مقایسه با دیگر کشور های «او.ای.سی.دی.» به دلیل تکیه آمریکا به مسئله امنیت ملی است .

قبل از ارائه چنین طرحی لازم است منافع ملی تعریف شود. منافع ملی عبارت است از حفظ حرمت سیاسی وتمامیت ارزی کشور. برای حفظ منافع ملی، مدیران کشور سیاست هایی اتخاذ می کنند که منافع آحاد مردم را درنظر دارد و در حفظ منافع گروه یا طبقه ای نبوده و رده بندی اهمیت آن ها با سیر زمان تغییر ناپذیر است. برای مثال سیاست ملی کردن منابع طبیعی ایران، سیاست حفظ منافع ملی است. به دلیل این که این منابع، متعلق به هیچ شخص و یا گروهی نیست و مرور زمان از اهمیت آن نمی کاهد.

البته این تعریف کلی است ولی حفظ منافع ملی در عمل در دو کشور ذکر شده، به طرق مختلف صورت می گیرد. ما در زیر به شرح سیستم های نظارت بر سرمایه گذاری خارجی این دو کشور می پردازیم.

استرالیا
سرمایه خارجی نقش مهمی در اقتصاد استرالیا، به خصوص در بخش معدن و انرژی این کشور ایفا می کند. در دهه اول قرن بیست و یکم، یک سوم کل سرمایه گذاری در این کشور را سرمایه خارجی تشکیل داده است.

استرالیا درهای نسبتاً بازی برای سرمایه گذاری خارجی، به خصوص در بخش معادن طبیعی و انرژی داشته ولی دولت استرالیا در جذب و کنترل سرمایه های خارجی نقش مهمی را بازی می کند. تصمیم گیری در مورد این که آیا سرمایه گذاری خارجی منافع و امنیت ملی این کشور را تهدید می کند، به عهده «هیئت مدیره بررسی سرمایه گذاری خارجی» که بخشی از دولت استرالیا نبوده و فقط نقش مشورتی را برای دولت بازی می کند، است. نتایج بررسی های این هیأت مشاور درباره سرمایه گذاری خارجی، به دولت استرالیا ارایه می شود که بر اساس آن دولت، در مورد طرح سرمایه گذاری مورد نظر، تصمیم گیری کند. این هیأت متشکل از یک فرد که به صورت تمام وقت و ۴ نفر دیگر که به صورت نیمه وقت اشتغال دارند، بوده و از طرف وزیر دارایی استرالیا منصوب می شوند.

این هیأت اثرات سرمایه گذاری خارجی را بر منافع و امنیت ملی بررسی نموده و در قبول و یا رد سرمایه گذاری مستقیم خارجی با در نظر گرفتن عوامل زیر تصمیم گیری می کند.

۱. حفاظت از امنیت ملی
۲. حفاظت از درآمد دولت
۳. در دست داشتن شواهدی که سرمایه گزار خارجی خلاف قوانین کشورعمل نخواهد کرد و به روابط بازرگانی رایج احترام می گذارد.
۴. اجتناب از رقابت ویران کننده و تمرکز اقتصادی- مالی بیش از حد
۵. همگونی با سیاست های دولت
۶. دارا بودن سوابق حسنه سرمایه گذاران و یا شرکت سرمایه گذار

ایالات متحده آمریکا
در آمریکا تصمیم گیری درباره صدور اجازه برای سرمایه گذاری مستقیم خارجی، به عهده «کمیته نظارت بر سرمایه گذاری خارجی در ایالات متحده» بوده و با دستور مستقیم ریاست جمهوری آمریکا فعالیت می کند. اهداف اصلی این کمیته مشخص کردن اثرات سرمایه گذاری های مستقیم خارجی به خصوص خرید شرکت های آمریکایی در بخش «صنایع زیربنایی حساس» در امنیت ملی آمریکا، محافظت از فناوری های حساس و جلوگیری از صدور فرصت های شغلی به خارج آمریکا است. اعضای این کمیته عبارتند از نمایندگان وزارتخانه های دارایی (رئیس کمیته وزیر دارایی آمریکا است)، دادگستری، امنیت کشور، بازرگانی، دفاع، امورخارجه و انرژی، به اضافه نمایندگان اداره سیاست علم و فناوری و اداره نماینده تجارت آمریکا. این کمیته درباره سرمایه گذاری خارجی به خصوص خرید شرکت های موجود در آمریکا از طرف شرکت های خارجی به ریاست جمهوری توصیه می کند. تصمیم ریاست جمهوری آمریکا در رد کردن سرمایه گذاری نهایی است و دادخواهی در دادگاه های آمریکا در مورد تصمیمات رئیس جمهور در این موارد مجاز نیست.

لازم به توضیح است که ماموریت کمیته فقط در موارد خرید شرکت های آمریکایی از طرف شرکت های خارجی است و شامل سرمایه گذاری مستقیم که شرکت های نوینی به وجود آید، نمی شود. مع الوصف ساختار کنترل سرمایه گذاری خارجی در حفاظت امنیت ملی و سایر منافع آمریکا، نمونه خوبی برای ایران می تواند باشد.

بر اساس این تجربیات پیشنهاد می شود که هیأت ناظری برای جذب و کنترل سرمایه خارجی در ایران با هدف حفظ منافع و امنیت ملی متشکل از وزرای مربوطه (وزارتخانه هایی که در کمیته نظارت آمریکا ذکر شده اند)، نمایندگانی از مجلس شورای اسلامی، دفتر رهبری و مقامات امنیتی کشور ایجاد شود.

۱ Neoclassical economics
۲ Neo-Institutionalism
۳ Transfer pricing
۴ دلایل دیگری برای محدویت نسبی سرمایه گذاری مستقیم در آمریکا موجود است که بخاطر کمبود جا در این مقاله مطرح نمی شوند.
۵ The Foreign Investment Review Board) FIRB)
۶ The Committee on Foreign Investment in the United States) CFIUS).

 * استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه ویسکانسین-پلتویل
 
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۰:۵۳:۱۱
با تشکر از دکتر صوفی برای پرداخت به این مسئله مهم، باید بگویم در سراسر دنیا، سرمایه گذار خارجی برای جلوگیری از ریسک کمتر و امنیت بیشتر سرمایه خود، تلاش می کند تا از طریق بورس های اوراق بهادار آن کشورها ، در سهام شرکتهای معتبر کشور خارجی سرمایه گذاری کند.
متاسفانه بنظرم عدم کارایی بازار در بورس ایران (شفافیت اطلاعات شرکتها، وجود روزنه های رانتی، و ... ) باعث می شود تا سرمایه گذار خارجی علیرغم بازدهی بسیار بالا در شرکتهای بورس ایرانی، حاضر به سرمایه گذاری در آنها نباشند.
حتی تعداد قلیل سهامدار ان داخلی نیز با سفته بازی و خرید و فروش های کوتاه مدت در این بازار فعالند که باز نشان از عدم اطمینان آنان به روندها دارد.

افت و خیزهای با مقدار بالا در بورس ایران (رکوردهای جهانی 2000 واحدی در 3 ساعت)، نشان از تب بازار دارد که تاکنون در عرض گروه مدیریتی 9 ساله فعلی بر بورس ایران، درمان نشده است. (1915938) (alef-10)
 
ع. صوفی
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۱:۳۱:۲۰
دوست گرامی

منظور از سرمایه گذاری های خارجی در مقاله سرمایه گذاری های مستقیم است و نه سرمایه گذاری «پورتفولیو» که مد نظر دارید و از طریق بورس و بقیه بازار های سرمایه مالی صورت میگیرد. (1916043) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۲:۴۷:۴۶
بورس به مکانی نا مطمئن تبدیل شده ..سهام شما به یکبار بسته می شود و 3 سال اجازه فروش آن را ندارید نمونه آن هم بانک آرین و بانک ایران زمیتن هست (1916218) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۰-۲۹ ۱۱:۰۷:۲۶
برای من جای سوال هست که چرا حتی با تغییر دولت و تغییر نگاه اقتصادی دولت امید و تجربه تلخ کشور از عملکرد اقتصادی تیم قبلی، همچنان برخی مدیران ارشد اقتصادی مثل رئیسان حاکم بر بورس با 9 سال ریاست بر این بازار مهم، همچنان سکاندار هستند؟! تیم نیروهای جدید و باهوشتر و خلاقتر حتما خواهند تونست برنامه های جذابی برای جلب سرمایه گذار خارجی مطابق با سیاستهای اقتصادی دولت امید داشته باشند. (1917979) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۲:۵۱:۴۶
وقتی شرکت های خارجی در کشور باشند دیگر به این راحتی نمی توانند ما را تحریم کنند یا به ما حمله کنند ! چون منافع خودشون به خطر میفته (1916223) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۳:۱۸:۴۱
سرمایه گذار خارجی مگه دیوانه است که سرمایه اش را بیاورد ایران !! (1916269) (alef-10)
 
احسان
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۲۱:۴۶:۰۴
البته با وجود دوستان وطن پرستی چون شما قطعا نه.
آمریکایی ها یک خصلت دارند و اون وطن پرستی شدید اونها حتی اگر دارای درگیری های حذبی و گروهی مختلف باشند که ما متاسفانه در ایران...... (1917289) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۰-۲۹ ۱۳:۲۳:۵۱
حالا مثلا شما خیلی وطن پرستی ؟ چی کار کردی برای کشور ؟ (1918317) (alef-13)
 
احسان
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۲۱:۵۱:۵۳
البته دوست عزیز حرف شما صحیح و بسیاری سرمایه گذاران هستند که در بازار های بورس وارد میشن اما مسئله مورد تاکید کشور ها مسئله سرمایه گذاری مستقیم هست در بخش های تولیدی ، صنعت ، انرژی و بخش های دیگه که اهمیت بسیار بالایی در ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی میشه. (1917299) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۱:۰۳:۳۲
سرمایه گذاری خارجی در صورت شفافیت عملکرد مالی و اینکه این سرمایه گذاری به امنیت ملی لطمه ای وارد نسازد می تواند موجبات رشد اقتصادی را فراهم آورد (1915970) (alef-10)
 
1982
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۱:۲۷:۲۵
كفه تراز مالي امريكا هميشه منفيه يعني وارداتش از صادراتش بيشتره ولي چرا رشد اقتصادي داره
به خاطر اينكه محيطي فراهم كرده همه مهاجرت ميكنن و هر فردي 1 مليون دلار سرمايه از كشورش مياره اونجا و باعث كار و فعاليت ميشه (1916031) (alef-10)
 
محمد
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۳:۱۹:۲۸
تمام کشورهای پیشرفته به دنبال جذب سرمایه خارجی هستند . (1916272) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۲:۱۷:۵۸
هر نوع سرمایه گذاری خارجی باعث میشود میزان سود سرمایه دار داخلی کاهش یابد از طریق عرضه بیشتر سرمایه و میزان درآمد نیروی کارگر داخلی افزایش یابد از طریق افزایش تقاضا. حال بسته به اینکه منافع سرمایه دار یا نیروی کارگر امنیت ملی را تامین کند سرمایه گذاری خارجی میتواند برای امنیت ملی مفید یا مضر باشد. این اصل اولیه جهانی سازی مربوط به کشورهای در حال توسعه است. (1916141) (alef-10)
 
علی
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۲:۳۰:۱۵
پرداختن به اقتصاد باز الگویی که بیشتر کشورهای درحال توسعه انتخاب کرده اند قطعا تبعاتی دارد همانطورکه چینی ها گفتند که" اگر پنجره باز شود مگسی هم ممکن است وارد شود" اما با ترس و ابهام جلو رفتن مانع ورود هوای باز اقتصادی و سرمایه که لازمه رشد اقتصادی است خواهد شد (1916171) (alef-10)
 
محسن
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۳:۲۱:۲۴
تا سرمایه گذاری خارجی نباشد هیچ کشور پیشرفته ای تکنولوژی روز را وارد کشور ما نمیکند .اما در صورت سرمایه گذاری مجبور است که آخرین تکنولوژی را وارد کشور بکند . (1916279) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۲:۴۵:۴۳
کل شرکت های ژاپنی و اروپایی موجود در چین باعث پیشرفت اقتصادی این کشور شده اند باید راهی برای افزایش ورود شرکت های خارجی به کشور باز کرد بهترین راهکار تشکیل شرکت 49% 51% ایرانی خارجی در بورس هست (1916213) (alef-10)
 
علیرضا
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۲:۵۱:۴۱
هیچ کشور دیگری تهدید منافع ملی را نمیفهمیم و فقط ما میفهمیم و جالبست تا بحال بیشترین ضربه اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی را در دنیا ما ایرانیها خودمان زده ایم هیچ خارجی اینهمه لطمه نمیتوانست و نمیزد چون شعور و معرفت میداشت ولی ما چون نداشتیم زدیم. (1916222) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۳:۳۸:۵۱
ایران چونکه ایدولوژی دارد اجبارا باید به سمت کشورهایی برود که این ایدولوزی را یا قبول داشته باشند و یا حداقل با این ایدولوژی اگر قبول ندارند سر جنگ نداشته باشند و امریکا و سایر استکبار همیشه در حال مبارزه با ایدولوزی و نظام جمهوری اسلامی هستند هرکجا منافع ایران باشد انها در انجا با تخریم و تهدید انها را از جمهوری اسلامی دور می سازند کشورهای اصول گرای مثل ایران در همه حال باید با سر منشائ شر مبارزه کنند اینکه ما بخواهیم بگویم ما شعار ضد استکباری نمی دهیم تا انها به منافع ما ضرر نزنند خیالی خامی بیش نیست (1916334) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۴:۱۸:۲۸
سرمایه گذاری خارجی منافع و امنیت ملی را تهدید نمی کند .. این کاسبان تحربم هستند که منافع ملی را به یغما برده اند (1916399) (alef-10)
 
پرهام
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۱۵:۱۷:۲۳
جذب سرمایه گذاری خارجی در کشور ما الان بسیار خوب است چون اولا کشور ما مثل امریکا یا استرالیا نیست که سرمایه داران زیادی از خارج وارد کشور شوند و دولت می تواند به راحتی نظارت کند و ثانیا الان کشور ما در حال تحریم است و امنیتی برای سرمایه خارجی وجود ندارد و دولت باید حتما این امنیت را تامین و این سرمایه ها را به کشور بیاورد (1916515) (alef-10)
 
ش ش
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۲۰:۰۳:۰۸
هم سرمايه مادي و هم سرمايه معنوي به اندازه كافي در داخل كشور وجود دارد ولي ارتباط منطقي بين اندو را قطع كرده اند . اگر با تصويب واجراي قوانيني منطبق بر اصول علمي هركس وهمه چيز در جاي واقعي خود قرار داده شود نيازي به سرمايه خارجي نداريم. (1917101) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۲۰:۲۷:۰۲
تا وقتی هر روز صحبت جنگ و ... هست اقصاد پیشرفت نمی کنه و سرمایه گذاری هم به کشور نمیاد (1917137) (alef-10)
 
حبیب
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۲۰:۳۰:۱۳
تعیین وصف (امنیت)دروزارتخانه های ما.اختیاری است که به دست نظامیان برجسته وسربازان گمنام فداکار،که برمناصب اثرگذارتکیه زده اندسپرده شده است .آنهابه تبعیت ازتحصیلات وتجربه خدمتی خود،اغلب دانش اقتصادی ندارندوبادیدنظامی_امنیتی ، پروژه هارابررسی می کنندونظریه های اقتصادی واثرات مثبت سرمایه گذاری های داخلی وخارجی رابرامنیت ملی باور ندارند.چه بسیارپروژه های زیربنائی ودیربازده داخلی ،که بادو کلمه (بصلاح نمی باشد)معطل وبلااستفاده مانده وسرمایه گذاران بخاک سیاه نشسته اندوکسی هم جرات نمی کندعلل آنهاراجویاشود.چه رسدبه سرمایه گذاری های خارجی! (1917145) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۲۸ ۲۱:۳۰:۱۸
سرمايه گذاري خارجي يعني ساختن زيرساختهاي كشور با پول ديگران ، اين يعني مثبت .
اما وقتي معني سرمايه گذاري پرايد 20 سال پيش كره جنوبي ، پژو 405 سي سال پيش فرانسه ، قطعات بي كيفيت چيني ، يختن پول به حساب اماراتي ها بابت ورود كالاهايي كه آنها واسطه خريد هستند و... باشد .
اين داستان مخرب مي شود (1917256) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۱-۰۳ ۱۹:۰۹:۲۳
اين اسمش سرمايه گذاري نيست , اسمش وارداته كه همه اش هم منشاء دولتي داره , سرمايه گذاري خارجي يعني آوردن سرمايه توليد كننده مثل احداث كارخانه فولكس و يا تويوتا در ايران بدون دخالت دولت و مديران دولتي . (1928244) (alef-10)
 
هادي
۱۳۹۲-۱۰-۲۹ ۱۰:۲۱:۱۷
تا زماني كه سرمايه گذاران داخلي قادر به سرمايه گذاري در بسيار ي از بخش هاي اقتصادي نيستند ورقيبي به نام دولت با در اختيار داشتن 80% اقتصاد ،آن هم به روش انحصاري وجود دارد ، وتا قوانيني مانند ماليات وگمرك وبيمه وبانك و...كه روز گذشته گزارش رئيس گمرك نشان داد كه كشور با چه فسادي مواجه است ، مبناي همه امور است ، طبعا نبايد توقع داشت هيچ سرمايه گذار خارجي در اين كشور پول اش را هدر دهد . (1917891) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۱۰-۳۰ ۰۰:۲۴:۱۱
برای جدب سرمایه حارجی باید فساد اداری نباشد اگر در کشور ما سرمایه خارجی در پوشش ترکسل و یا MTN میآید و باید برای راضی کردن نمایندگان و وزیران و عوامل آنها هزینه کند بدیهی است که به همان میزان از کیفییت کار کم میکند و در نتیجه سرمایه گذاری موفقی نخواهد شد . بجای کار اقتصادی میپردازد به تبانی با اپرلاور اول و تحمیل تعرفه سنگین به مشترکین ایرانی (1919643) (alef-13)
 
محمدرضا
۱۳۹۲-۱۰-۳۰ ۰۸:۲۹:۴۵
سرمایه گذاری خارجی همیشه در سایه امنیت اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی افزایش می یابد. تاموقعی که هر کسی تو اتوبان تیراندازی کنه و او را به حضرت موسی تشبیه کنند. تا موقعی که افرادی به توسط پشتوانه حزبی و نظامی دارای رانت های اقتصادی باشند که قدرت رقابت را از دیگران بگیرد و تا جایی که هر روز بخشنامه های خلق الساعه و احساسی صادر و اجرا شود هیچ دیوانه ای سرمایه اش را وارد مملکت ما نمی کند (1919799) (alef-13)
 
برادر
۱۳۹۲-۱۰-۳۰ ۱۵:۵۷:۳۷
سلام
آقای دکتر، یکی از مفروضاتی که از زبان نئوکلاسیکها بیان کردید و نهادگراها هم متعرض آن نیستند، این است که گفتید:«.... سرمایه خارجی بازدهی اقتصادی را از طریق انتقال فناوری نوین به کشور وارد کننده سرمایه ....» این مفروض انتقال فناوری، برای بسیاری کشورها درست است و اتفاقاً برای استرالیا و امریکا تا حد بدیهی درست است. اما در مورد ایران خودتان خوب می دانید که نه در قبل از انقلاب و نه در بعد از انقلاب هیچگاه کشورهای پیشرفته صنعتی (توسعه یافته) ، اقتصاد صنعتی مبتنی بر فناوری برای ایران (و برای هیچ کشور دیگری) نخواسته اند و اصولاً فناوری را به عنوان سرمایه واقعی با دقت برای خود حفظ می کنند و وقتی از رده خارج شد حاضر به ارسال آن به دیگر کشورها هستند. مثلاً صنایع راه آهن و نفت را برای رفع نیاز جنگی خود برای ایران آوردند اما هیچگاه تکنولوژی آنها را ندادند (ریل راه آهن را ایران بعد از انقلاب توانست تولید کند)
علاوه بر آن ایران مثل هندوستان و چین با معضل بزرگ اشتغال روبروست و توسعه و پیشرفت آن (با توجه به رویکرد توسعه انسانی سازمان ملل) مستلزم ایجاد شغل و پرداخت حقوق مناسب به خیل بیکاران است که امروزه اغلب آنها تحصیل کرده هستند و البته به امید اشتغال بهتر، تحصیل کرده اند. (1921085) (alef-13)