توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 246377
همه ما كار مي كنيم
بخش تعاملی الف - بهروز بيات
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۰۷:۲۹

در تاريخ ۲۷ مهرماه مطلبي با عنوان "آمار تازه از حداکثر ساعت کار مفید در ایران" در سايت الف درج شده بود كه در آن حداكثر كار مفيد ايرانيان را ۲۵ دقيقه در روز اعلام كرده بود. اين موضوع بهانه اي است تا چند مورد مرتبط با اين موضوع را در اين سايت عرض نمايم.

احتمالاً بخش اعظمي از خوانندگان اين سايت شاغل هستند و در صورت تاييد آمار ۲۵ دقيقه كار در روز، خود را از اين آمار مستثني مي كنند و در حقيقت شما كمتر كسي را مي توانيد پيدا كنيد كه از هشت ساعت كار روزانه فقط ۲۵ دقيقه كار كند! چنين چيزي واقعاً ممكن نيست. يعني اگر قصد يك نفر هم كم كاري باشد، نمي تواند چنين ساعت هاي زيادي را به بطالت بگذراند. به طور سنتي وقتي صحبت از كم كاركردن و از زير كار در رفتن مي شود فكرها بيشتر به سمت كارمندان دولت مي رود. چرا؟ به دليل ماهيت شغلي آن ها كه غالباً پشت ميز نشيني است در مواجه با ارباب رجوع كه سرپا ايستاده و از بوروكراسي پيچيده اي كه ساعت ها او را دوانده خسته شده است، كارمند نشسته پشت ميز اصولاً كاري نمي كند.

ولي وقتي منصفانه به قضيه نگاه مي كنيم اكثر اين كارمندان واقعاً مشغول انجام كاري هستند. مثلا كارمند بانك پشت باجه از اولين دقايق كاري تا آخرين لحظه كاري مشغول دريافت و پرداخت وجه است و كارمندان ادارات دولتي معمولاً مشغول پركردن فرم ها و مكاتبات هستند. در كارهاي توليدي هم به دليل عدم امنيت شغلي قشر كارگر و پتك هميشگي عدم تمديد قرارداد موقتش، چاره اي جز كار كردن براي او باقي نمي ماند چرا كه با كوچكترين نارضايتي كارفرما از او ، بلافاصله اخراج خواهد شد. در كارهاي خدماتي و پيماني كه قضايا كلاً فرق مي كند و با حقوق حداقلي كارهاي به مراتب سنگين تري را انجام مي دهند.

پس مشكل كجاست و اين آمار ۲۵ دقيقه كار مفيد در روز از كجا مي آيد؟ آماري كه هرچند كليه شاغلين به صورت انفرادي منكر آن هستند ولي در تعميم اين آمار به بخش هاي ديگر ابايي ندارند. يعني همه ما در وجود چنين آماري متفق القول هستيم. هدف مسئولين محترم در ارائه چنين آمارهايي هدف قراردادن وجدان كاري شاغلين و افزايش بهره وري آن ها است كه تا اينجا نيز به زعم خود توفيقي در تحريك اين وجدان نيافته اند ، چرا كه سال ها است عدد ساعت مفيد كاري در ايران به نيم ساعت هم نرسيده است. آمارهايي نظير ميانگين ۲۵ دقيقه كار مفيد در روز بعيد نمي باشد، ولي تعريف عنوان آن اشتباه مي باشد.

مثل اين كه ما آمار مخاطبين صدا و سيما را به عنوان قشر تحصيل كرده جامعه و نه به عنوان تماشا كنندگان تلوزيون اعلام كنيم. آمار ۲۵ دقيقه كار مفيد در روز به معني بيكاري ۷ ساعت و ۳۵ دقيقه اي كاركنان نيست بلكه به معني عدم مديريت صحيح منابع انساني و تجميع نيروي كار بر روي هدف مشترك و به طور خلاصه عدم مديريت بهره وري نيروي انساني است. بخش عمده اي از نيروي كار، كل ساعات كاري را كار مي كنند ولي بخش عمده اي از اين كار هيچ نقشي در توسعه اقتصادي نداشته و هدر رفت نيروي انساني است. مثل پارو زنان قايقي كه هركدام در جهت مخالف ديگري پارو مي زند و عملاً قايق حركت نمي كند.

در بدنه دولت نيروي انساني عظيمي مشغول دست و پا زدن در بروكراسي زائدي است كه گاهاً منجر به اين مي گردد كه دو سازمان مشغول انجام يك كار موازي و يا حتي بر ضد يكديگر شوند. در ساختارهاي صنعتي گاهاً براي تصحيح محصولات معيوب نياز به سازماني به همان وسعت خط توليد است. قطعاً در تهيه آمار ۲۵ دقيقه كار مفيد، نفر- ساعت چنين سازماني باهم جمع شده و بر نتيجه كار كه همان محصول توليدي يا خدمت ارائه شده مي باشد تقسيم مي شود كه چنين عدد كوچكي حاصل مي گردد. حال مساله اين است كه چرا اينگونه است؟ چرا ما با داشتن چنين نيروي انساني عظيمي كه در سال هاي اخير از سطح تحصيلات بالايي نيز برخوردار شده و با اعتقادهاي مذهبي كه كارنكردن و مزد گرفتن را حرام مي داند و با داشتن فرهنگي كه پول بي زحمت را فاقد بركت مي داند، چرا بهره وري نداريم؟ كجاي كار ما مي لنگد؟ مساله بسيار ساده است. اصلاً ما به عنوان شهروندان عادي نبايد كاري در اين مورد بكنيم. واقعاً اين موضوع به بنده و كليه كاركنان و شهروندان عادي ربطي ندارد.

اصولاً انتشار چنين آمارهايي بطور عمومي كاري اشتباه بوده و موجب سرخوردگي و بدبيني اقشار شاغل جامعه خواهد شد. در تاييد نظر جناب آقاي فتحی پور رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در مصاحبه منتشر شده در ۲۷ مهر، كه مشكل را مديريت منابع انساني مي دانند، اضافه مي نمايم كه به نظر بنده مديريت غلط كنوني منابع انساني بازهم به معني بطالت و بيكاري كاركنان سازمان ها نمي باشد بلكه چنين مديريت ناصحيحي منجر به كاركرد غير هدفمند نيروي كار شده است. بدون شك تنها مشاغلي كه ۲۵ دقيقه و حتي كمتر از آن كار مفيد در آن انجام مي شود، مشاغل مديريتي است. تنها قصوري كه در اين كشور در مورد بهره وري صورت گرفته است عدم انتصاب صحيح مديران و يا عدم كاركرد مفيد آنان بوده است. چرا كه وظيفه هدايت صحيح نيروي كار و بهره گيري از توانمندي هاي آنان و تخصيص دستمزدهاي متناسب به كاركنان بر عهده مديريت بوده و به همين دليل نيز دستمزدهاي بالايي به مديران پرداخت مي شود. حال جاي تعجب دارد كه گاه و بيگاه با اعلام چنين آمارهايي از طرف همان مديران، كاركنان دون پايه هدف شماتت قرار مي گيرند. همان هايي كه با حداقل حقوق و مزايا دقيقاً كارهاي ارجايي توسط مديران را با همان دستورالعمل هاي تعريف شده ايشان انجام مي دهند. حال اگر خروجي چنين فرآيندي برابر صفر است چه كسي بايد مواخذه شود؟ مديري كه فرآيندي اشتباه را تعريف كرده است يا كارمندي كه همان فرآيند اشتباه را به طور كامل انجام داده است؟ به هرحال نياز به اين همه لفاظي و ارائه آمار نمي باشد. بسيار بعيد است كه از جمعيت ميليوني شاغلين كشور همه آنها تن پرور و بي وجدان باشند. اصلاً چنين امري در هيچ كجاي دنيا نمي تواند اتفاق بيافتد.

ولي به تجربه ثابت شده است كه فقط وجود يك مدير نالايق، حتي با داشتن بهترين كارمندان چه فاجعه اي مي تواند به بار بياورد. لذا به مسئولين محترم پيشنهاد مي گردد به جاي رسانه اي كردن چنين آمارهايي با شركت در دوره هاي مديريتي و الگو قراردادن شيوه هاي مديريتي مدرن دنيا خود را محك بزنند و اگر نتوانستند سازماني را به موفقيت و بهره وري برسانند شجاعانه عدم كفايت خود را پذيرفته و كار را به كاردان واگذار نمايند.
 
کلمات کلیدی : بهروز بيات