کد مطلب: 193510
مرثيه اي براي يك سازمان؛
نگاهی به سهم ایران از صنعت توریسم
بخش داخلی الف، 30 تیر 92
تاریخ انتشار : يکشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۲۷
در دنیای امروز،صنعت گردشگری به یکی از استراتژیک ترین منابع درآمد زایی و ارزآوری برای کشورها تبدیل شده و به چنان رشدی دست یافته که تعداد گردشگران بین‌المللی، بالغ بر یک‌میلیارد نفر یعنی یک‌هفتم جمعیت کره زمین رسیده است.
همچنین حدود یک دوازدهم افراد شاغل جهان، یعنی بیش از 200 میلیون نفر در این حوزه مشغول به کار هستند. گسترش گردشگري، می تواند به صادرات فرهنگي منجر شود که این امر مخصوصاً دركشوري مثل ايران با سابقه باستانی و تمدني كهن بیشتر به چشم خواهد آمد.
صنعت گردشگری در ایران از ظرفیت‌های بسیار بالایی برای رشد و توسعه برخوردار است. بر اساس گزارش سازمان جهانی جهانگردی، ایران رتبه دهم جاذبه‌های باستانی و تاریخی جهان و رتبه پنجم جاذبه های طبیعی را برای جذب گردشگر، دارا است. برخی معتقدند توسعه صنعت گردشگری بهترین راهکار برای تقویت اقتصاد بدون نفت است؛ اما این موضوع همواره در حد شعار مانده و گامهای عملی برای تحقق آن برداشته نشده است.
در واقع به نظر می رسدکشور ایران برای گردشگران بین المللی، ناشناخته و مقصدی کشف ناشده است. کشورهایی که از لحاظ تاریخی و داشتن آثار باستانی در رده های پائین تر از ایران (مانند ترکیه و اسپانیا) قرار دارند، گامهای موفقتری نبست به ایران در این صنعت برداشته و درآمد بیشتری را به خود اختصاص داده اند.
بدون شک واکاوی دلیل ضعف ایران در حوزه گردشگری و آسیب شناسی عملکرد سازمان میراث فرهنگی می تواند کمک شایانی به رشد و تعالی این حوزه داشته باشد. این مطلب تلاش دارد نگاهی به عملکرد مدیریتی هشت ساله سازمان و همچنین میزان موفقیت مسئولان در جذب گردشگر بیاندازد.
بلاي جان سازمان؛مدیران اتوبوسی و غلبه رويكرد سياسي
یکی از اصلی‌ترین مشکلات صنعت گردشگری در کشور بحث مدیریت می باشد، چرا که سازمان میراث فرهنگی به طور عام و صنعت گردشگری به طور خاص، کمتر شاهد حضور مدیران کارآمد، متخصص و دلسوز بوده است. بیشتر اوقات مدیرانی که هیچ سابقه و شناختی از سازمان نداشته‌اند، در رأس امور قرار گرفتند که پس از یکی دو سال نیز این پست را ترک کرده‌اند.
رویکرد استفاده از مدیران اتوبوسی در دوران ریاست جمهوری محموداحمدی نژاد به طور فزاینده ای تشدید شد. به موازات این مسئله، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در طول هشت‌سال اخیر به یکی از سیاسی‌ترین و جنجالی‌ترین مراکز دولتی تبدیل شد. در این دوران کسانی که به ریاست این نهاد برگزیده شدند بیشتر رنگ و بوی سیاسی داشتند و کمتر دارای تخصص فرهنگی بودند و به دلیل غلبه نگاه سیاسی در این سازمان ماموریت های اصلی این سازمان به حاشیه رانده شدند و این سازمان هیچ گاه به وظیفه ذاتی خود توجه چندانی نداشت.
از سال 1392-1384 در مجموع پنچ نفر سکان سازمان میراث فرهنگی را بدست گرفتند که می توان گفت عمر مدیریتی در این سازمان به طور متوسط 19 ماه بوده است.
اولین رئیس سازمان میراث فرهنگی در دوران محمود احمدی نژاد که بلافاصله بعد از پیروزی او به این پست منصوب گردید، اسفندیار رحیم مشایی بود. او علاوه بر سازمان ميراث فرهنگي، رئيس مركز مطالعات جهاني شدن، جانشين رئيس جمهور در شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور، عضو شوراي نظارت بر صدا و سيما، عضو شوراي فرهنگي دولت،نماينده رئيس جمهور در شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما، عضو كميسيون هاي اقتصاد و فرهنگي دولت، رياست كميته عالي در مورد طرح خط لوله گاز ايران- پاكستان- هند و ... نیز بود.
در دوران او حواشی فراوانی برای این سازمان بوجود آمد که بدون شک تاثیر به سزایی بر کارکرد سازمان به جای گذاشت. سرقت نسخه رونوشت كتاب «قانون» ابوعلي سينا درهفته میراث فرهنگی، موافقت با آبگیری سدسیوند، ساخت مترو در زیر چهار باغ اصفهان، تلاش برای الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی و ... برخی از اتفاقاتی است که در کارنامه کاری ایشان به ثبت رسیده است.
او همچنین وعده ورود سالیانه بیست میلیون گردشگر خارجی با «تدابیر بی مانند سازمان متبوعش» تا سال 1397 را داده بود که اگر چه هنوز 5سال تا موعدش مانده، اما برمبنای شواهد موجود، بی اساس بودن و بی منطق بودن این حرف نیاز به استدلال چندانی ندارد. همچنین مشایی در برنامه ای تلویزیونی بزرگترین معضل توریسم ایران را سرویس های بهداشتی معرفی نمود و اینکه به سبک و سیاق رئیس جمهور، مدعی شده بود که تا قبل از دولت نهم، هیچ کاری برای توریسم نشده و ایران اساساً توریست نداشته است.
دومین رئیس سازمان که از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰در آن حضور داشت، حمید بقایی بود. مدرک تحصیلی او در زمینه آی تی است. بقايي از افرادی بود که چهارسال قبل از تصدی پست ریاست، همراه اسفنديار مشايي وارد سازمان شده بود. او هم از چند شغله هایی بود که در دولت وجود داشت.
بسیاری معتقدند میراث فرهنگی در زمان وی به کما فرو رفت. همچنین در دوران او سازمان گرفتار حاشیه های عجیب و غریبی گردید. ریاست او بر سازمان عمر کوتاهی داشت و همزمان با بالا گرفتن حواشی مربوط به شکایت قوه قضاییه از او، احمدی نژاد وی را به عنوان معاون اجرایی خود منصوب نمود.
سرقت کتیبه تاریخی عهد قاجار در حمام پاگرد چهارمحال و بختیاری، تخریب پل خواجوی اصفهان، تخریب سقف آرامگاه کوروش به بهانه مرمت آن، تخریب سنگ فرش های مسجد وکیل شیراز و ... از یادگارهای او در این دوران می باشد.
به دنبال طرح انتقال پایتخت، سازمان میراث فرهنگی زودتر از دیگر سازمان ها و نهادها به عملیاتی نمودن این طرح کارشناسی نشده پرداخت. در سال 1387 معاونت های سازمان از تهران به شیراز و اصفهان منتقل شد. طرحی که هزینه‌های بسیاري در پي داشت و در دوره‌های بعدی شکست خورد و باعث شد دوباره این معاونت ها به تهران بازگردند.
بقایی، همچنین «آزاده اردکانی» را به عنوان رییس موزه ملی معرفی کرد. اردکانی مدرک تحصیلی میکروب شناسی داشت و معلم زبان بقایی و مشایی بود.
سومین رئیس سازمان میراث فرهنگی، روح‌الله احمدزاده کرمانی بود که مانند روسای قبلی میراث فرهنگی به صورت ناگهانی و بدون هیچ پیشینه‌‌ای و با اتوبوسی از کارکنان ناکارآمد استانداری فارس به این حوزه وارد شد. او به مدت هفت ماه در این سمت مشغول به کار شد. 20 جابه‌جایی در 9 ماه،رکوردی بود که او در زمان ریاست بر سازمان، از خود به جا گذاشت.
بعد از او سید حسن موسوی، معاون سرمایه‌گذاری سازمان در زمان مشایی، حدوداً یک سال ریاست سازمان میراث فرهنگی را برعهده داشت. ورود موسوی به میراث فرهنگی همراه با عزل، اخراج و استعفای 12 نفر از مدیران و مشاوران و معاونان احمد زاده بود. او در همان روزهای نخست مسئولیتش اعلام کرده بود که تا پایان سال، 5/7 میلیون نفر گردشگر خارجی به کشور وارد می‌کند. بر این اساس و برای عملی کردن این وعده 12 کارگروه شکل گرفت که بی نتیجه بودن و بی منطق بودن و عدم تحقق آن نیاز به واکاوی چندانی ندارد.
محمد شریف ملک زاده پنجمین رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بود. او بعد از 3روز از گرفتن پست ریاست، معاون حقوقی، امورمجلس و استان‌های این سازمان را برکنارکرد. ملک زاده بعد از گذشت حدود هفت هفته از تصدی این پست، 10 مدیرکل و معاون را جابه جاکرد تا در این زمینه، رکورد تازه ای را به نام خود ثبت نماید. او علاوه بر این موارد، تغییرات گسترده دیگری را نیز در سازمان بوجود آورد. از جمله این که «معصومه باکوچی» را از فدراسیون اسکواش (جایی که قبلاً ریاست آن را خود برعهده داشت) به نیاوران فرستاد تا کلیددار این موزه بزرگ باشد.
سازمان ميراث فرهنگی در واپسين روزهاي دولت و در آستانه انتخابات رياست جمهوري ايران تبديل به كمپين انتخاباتي شد، برگزاري مراسم تجليل از خادمان سفرهای نوروزی در ورزشگاه یکصدهزار نفری آزادی و برنامه بزرگداشت فردوسی در سالن 12 هزار نفری آزادی؛ برنامه هایی بود كه بسياري از آن به عنوان يك حركت تبليغاتي به منظور معرفی و مانور تبلیغاتی کاندیدای دولت ياد كردند.
آمارهای متناقض و طرح های پرطمطراق
در طول هشت سال گذشته، هر بار که روسای سازمان ميراث فرهنگي تغییر می کردند، صحبت از طرح های جدید و پروژه های بزرگ می شد. به جرأت می توان گفت تمامی این طرح ها به شکست انجامید و اين پروژه هاي پر سر و صدا، نقشي در بهبود وضعیت میراث فرهنگی و افزایش گردشگر ورودی به کشور نداشت.
سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اگر چه در دادن آمار چندان خوش سابقه نبوده است، ولی معمولاً هر از گاهی این آمارها را اعلام می‌کرد که البته خیلی از کارشناسان هم روی اعداد و ارقام آن حرف های جدی داشتند. در واقع، در طول این هشت سال، سازمان با پدیده هایی مثل آمارسازی و بزرگنمایی های تبلیغاتی روبه رو بود.
براساس آمار منتشر‌شده از سوی سازمان میراث فرهنگی، در 8 سال اخیر ورود گردشگران خارجی روند بسیار کندی داشته؛ به‌طوری که تقریبا هر سال تنها 400 هزار نفر به تعداد آنها افزوده شده است. در سال‌های اول دولت نهم (سال 84) تعداد گردشگران ورودی به ایران یک‌میلیون و 162 هزار نفر اعلام شد.
در سال89، معاون وقت گردشگری اعلام کرد که در سال88، 2میلیون و 590 هزار گردشگر خارجی به ایران آمده‌اند، این در حالی است که در فروردین ماه همان سال اعلام شده بود که 2میلیون و 272 هزار و 575 نفر گردشگر به ایران وارد شده اند. همچنین در نوروز 92 محمدشریف ملک‌زاده اعلام کرد که تعداد ورود گردشگران خارجی در سال91، 3میلیون و 800 هزار نفر بوده اما منوچهر جهانیان، معاون گردشگری وی، چند روز بعد آمار 3میلیون و 729 هزار نفری را بیان کرد.
بر اساس آمار منتشره در سال 2013 از سوي سازمان جهاني گردشگري در سال 2012، سهم مستقيم سفر و گردشگري نسبت به سهم بخشهاي ديگر اقتصاد ايران در توليد ناخالص داخلي، حدود 2 درصد از كل اعلام شده است و بر اين اساس ايران در بين 184 كشور جهان، رتبه 147 را به خود اختصاص داده است. همچنين در سال 2012، سهم مستقيم و غير مستقيم گردشگري نسبت به سهم بخشهاي ديگر اقتصاد ايران در اشتغال، حدود 5.1 درصد از مجموع اشتغال اعلام شده است و بر اين اساس ايران در بين 184 كشور جهان رتبه 150 را به خود اختصاص داده است.
«ناصر کرمی»، مشاور برنامه ملی توسعه گردشگری ایران با بیان اینکه آمارهای امروزی ریشه‌ای دو دهه‌ای دارند، در این باره می گوید: «طی آن سالها بنابر دستور مسئولان وقت، بنایی گذاشته شد تا آمارها به نوعی اعلام شود که ورودی سالیانه گردشگران همان چیزی اعلام شود که مد نظر مسئولان بود. این گونه بود که طی جلسه‌ای خاص از کارشناسان خواسته شد تا فرمولی ارائه دهند که آمار گردشگران آن سال 4 میلیون نفر اعلام شود.» او در ادامه می افزاید: «باتوجه به تعداد گردشگرانی که سال گذشته آن اعلام شده بود و رقم درخواستی، میانگینی حدود 20 درصد افزایش ورودی گردشگران بدست آمد و به نوعی تبدیل به مبنایی برای اعلام آمارهای دیگر از سوی سایر مسئولان شد.»
به جرأت می توان گفت در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ترکیبی از مدیران ناکارآمد و غیر متخصص، غلبه نگاه سیاسی، ارائه طرح ها و پروژه های خیالی و بلندپروازانه، بکارگیری افراد بر اساس رانت، حاکم نبودن نگاه آماری و ... باعث شده است تا این سازمان از کارکرد واقعی خود فاصله بگیرد.
وضعيتي كه بر اين حوزه حاكم است بسیاری از کارشناسان را به این نتیجه رسانده است که «بود و نبود سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مطلقاً هيچ نقشي در وضعيت اين صنعت در ايران ندارد و اگر همين فردا هم اين سازمان به طورکلی تعطيل بشود، حتي يک نفر در ورود و خروج توريست در ايران تاثير نخواهد داشت.»
در نهایت اینکه، به سازمان میراث فرهنگی طی این هشت سال ضربات جبران ناپذیری وارد گردید و به حیات خلوت افراد نزدیک به اسفندیار مشایی تبدیل گردید که با اقدامات خود در بهترین حالت می توان مدعی شد ناآگاهانه ضربات جبران ناپذیری به این حوزه وارد نمودند. همچنین منتج از تغییر و تحولات فراوان این حوزه، به بدنه کارشناسی و فرهنگی سازمان لطمات جدی وارد گردید.
همچنین حدود یک دوازدهم افراد شاغل جهان، یعنی بیش از 200 میلیون نفر در این حوزه مشغول به کار هستند. گسترش گردشگري، می تواند به صادرات فرهنگي منجر شود که این امر مخصوصاً دركشوري مثل ايران با سابقه باستانی و تمدني كهن بیشتر به چشم خواهد آمد.
صنعت گردشگری در ایران از ظرفیت‌های بسیار بالایی برای رشد و توسعه برخوردار است. بر اساس گزارش سازمان جهانی جهانگردی، ایران رتبه دهم جاذبه‌های باستانی و تاریخی جهان و رتبه پنجم جاذبه های طبیعی را برای جذب گردشگر، دارا است. برخی معتقدند توسعه صنعت گردشگری بهترین راهکار برای تقویت اقتصاد بدون نفت است؛ اما این موضوع همواره در حد شعار مانده و گامهای عملی برای تحقق آن برداشته نشده است.
در واقع به نظر می رسدکشور ایران برای گردشگران بین المللی، ناشناخته و مقصدی کشف ناشده است. کشورهایی که از لحاظ تاریخی و داشتن آثار باستانی در رده های پائین تر از ایران (مانند ترکیه و اسپانیا) قرار دارند، گامهای موفقتری نبست به ایران در این صنعت برداشته و درآمد بیشتری را به خود اختصاص داده اند.
بدون شک واکاوی دلیل ضعف ایران در حوزه گردشگری و آسیب شناسی عملکرد سازمان میراث فرهنگی می تواند کمک شایانی به رشد و تعالی این حوزه داشته باشد. این مطلب تلاش دارد نگاهی به عملکرد مدیریتی هشت ساله سازمان و همچنین میزان موفقیت مسئولان در جذب گردشگر بیاندازد.
بلاي جان سازمان؛مدیران اتوبوسی و غلبه رويكرد سياسي
یکی از اصلی‌ترین مشکلات صنعت گردشگری در کشور بحث مدیریت می باشد، چرا که سازمان میراث فرهنگی به طور عام و صنعت گردشگری به طور خاص، کمتر شاهد حضور مدیران کارآمد، متخصص و دلسوز بوده است. بیشتر اوقات مدیرانی که هیچ سابقه و شناختی از سازمان نداشته‌اند، در رأس امور قرار گرفتند که پس از یکی دو سال نیز این پست را ترک کرده‌اند.
رویکرد استفاده از مدیران اتوبوسی در دوران ریاست جمهوری محموداحمدی نژاد به طور فزاینده ای تشدید شد. به موازات این مسئله، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در طول هشت‌سال اخیر به یکی از سیاسی‌ترین و جنجالی‌ترین مراکز دولتی تبدیل شد. در این دوران کسانی که به ریاست این نهاد برگزیده شدند بیشتر رنگ و بوی سیاسی داشتند و کمتر دارای تخصص فرهنگی بودند و به دلیل غلبه نگاه سیاسی در این سازمان ماموریت های اصلی این سازمان به حاشیه رانده شدند و این سازمان هیچ گاه به وظیفه ذاتی خود توجه چندانی نداشت.
از سال 1392-1384 در مجموع پنچ نفر سکان سازمان میراث فرهنگی را بدست گرفتند که می توان گفت عمر مدیریتی در این سازمان به طور متوسط 19 ماه بوده است.
اولین رئیس سازمان میراث فرهنگی در دوران محمود احمدی نژاد که بلافاصله بعد از پیروزی او به این پست منصوب گردید، اسفندیار رحیم مشایی بود. او علاوه بر سازمان ميراث فرهنگي، رئيس مركز مطالعات جهاني شدن، جانشين رئيس جمهور در شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور، عضو شوراي نظارت بر صدا و سيما، عضو شوراي فرهنگي دولت،نماينده رئيس جمهور در شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما، عضو كميسيون هاي اقتصاد و فرهنگي دولت، رياست كميته عالي در مورد طرح خط لوله گاز ايران- پاكستان- هند و ... نیز بود.
در دوران او حواشی فراوانی برای این سازمان بوجود آمد که بدون شک تاثیر به سزایی بر کارکرد سازمان به جای گذاشت. سرقت نسخه رونوشت كتاب «قانون» ابوعلي سينا درهفته میراث فرهنگی، موافقت با آبگیری سدسیوند، ساخت مترو در زیر چهار باغ اصفهان، تلاش برای الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی و ... برخی از اتفاقاتی است که در کارنامه کاری ایشان به ثبت رسیده است.
او همچنین وعده ورود سالیانه بیست میلیون گردشگر خارجی با «تدابیر بی مانند سازمان متبوعش» تا سال 1397 را داده بود که اگر چه هنوز 5سال تا موعدش مانده، اما برمبنای شواهد موجود، بی اساس بودن و بی منطق بودن این حرف نیاز به استدلال چندانی ندارد. همچنین مشایی در برنامه ای تلویزیونی بزرگترین معضل توریسم ایران را سرویس های بهداشتی معرفی نمود و اینکه به سبک و سیاق رئیس جمهور، مدعی شده بود که تا قبل از دولت نهم، هیچ کاری برای توریسم نشده و ایران اساساً توریست نداشته است.
دومین رئیس سازمان که از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰در آن حضور داشت، حمید بقایی بود. مدرک تحصیلی او در زمینه آی تی است. بقايي از افرادی بود که چهارسال قبل از تصدی پست ریاست، همراه اسفنديار مشايي وارد سازمان شده بود. او هم از چند شغله هایی بود که در دولت وجود داشت.
بسیاری معتقدند میراث فرهنگی در زمان وی به کما فرو رفت. همچنین در دوران او سازمان گرفتار حاشیه های عجیب و غریبی گردید. ریاست او بر سازمان عمر کوتاهی داشت و همزمان با بالا گرفتن حواشی مربوط به شکایت قوه قضاییه از او، احمدی نژاد وی را به عنوان معاون اجرایی خود منصوب نمود.
سرقت کتیبه تاریخی عهد قاجار در حمام پاگرد چهارمحال و بختیاری، تخریب پل خواجوی اصفهان، تخریب سقف آرامگاه کوروش به بهانه مرمت آن، تخریب سنگ فرش های مسجد وکیل شیراز و ... از یادگارهای او در این دوران می باشد.
به دنبال طرح انتقال پایتخت، سازمان میراث فرهنگی زودتر از دیگر سازمان ها و نهادها به عملیاتی نمودن این طرح کارشناسی نشده پرداخت. در سال 1387 معاونت های سازمان از تهران به شیراز و اصفهان منتقل شد. طرحی که هزینه‌های بسیاري در پي داشت و در دوره‌های بعدی شکست خورد و باعث شد دوباره این معاونت ها به تهران بازگردند.
بقایی، همچنین «آزاده اردکانی» را به عنوان رییس موزه ملی معرفی کرد. اردکانی مدرک تحصیلی میکروب شناسی داشت و معلم زبان بقایی و مشایی بود.
سومین رئیس سازمان میراث فرهنگی، روح‌الله احمدزاده کرمانی بود که مانند روسای قبلی میراث فرهنگی به صورت ناگهانی و بدون هیچ پیشینه‌‌ای و با اتوبوسی از کارکنان ناکارآمد استانداری فارس به این حوزه وارد شد. او به مدت هفت ماه در این سمت مشغول به کار شد. 20 جابه‌جایی در 9 ماه،رکوردی بود که او در زمان ریاست بر سازمان، از خود به جا گذاشت.
بعد از او سید حسن موسوی، معاون سرمایه‌گذاری سازمان در زمان مشایی، حدوداً یک سال ریاست سازمان میراث فرهنگی را برعهده داشت. ورود موسوی به میراث فرهنگی همراه با عزل، اخراج و استعفای 12 نفر از مدیران و مشاوران و معاونان احمد زاده بود. او در همان روزهای نخست مسئولیتش اعلام کرده بود که تا پایان سال، 5/7 میلیون نفر گردشگر خارجی به کشور وارد می‌کند. بر این اساس و برای عملی کردن این وعده 12 کارگروه شکل گرفت که بی نتیجه بودن و بی منطق بودن و عدم تحقق آن نیاز به واکاوی چندانی ندارد.
محمد شریف ملک زاده پنجمین رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بود. او بعد از 3روز از گرفتن پست ریاست، معاون حقوقی، امورمجلس و استان‌های این سازمان را برکنارکرد. ملک زاده بعد از گذشت حدود هفت هفته از تصدی این پست، 10 مدیرکل و معاون را جابه جاکرد تا در این زمینه، رکورد تازه ای را به نام خود ثبت نماید. او علاوه بر این موارد، تغییرات گسترده دیگری را نیز در سازمان بوجود آورد. از جمله این که «معصومه باکوچی» را از فدراسیون اسکواش (جایی که قبلاً ریاست آن را خود برعهده داشت) به نیاوران فرستاد تا کلیددار این موزه بزرگ باشد.
سازمان ميراث فرهنگی در واپسين روزهاي دولت و در آستانه انتخابات رياست جمهوري ايران تبديل به كمپين انتخاباتي شد، برگزاري مراسم تجليل از خادمان سفرهای نوروزی در ورزشگاه یکصدهزار نفری آزادی و برنامه بزرگداشت فردوسی در سالن 12 هزار نفری آزادی؛ برنامه هایی بود كه بسياري از آن به عنوان يك حركت تبليغاتي به منظور معرفی و مانور تبلیغاتی کاندیدای دولت ياد كردند.
آمارهای متناقض و طرح های پرطمطراق
در طول هشت سال گذشته، هر بار که روسای سازمان ميراث فرهنگي تغییر می کردند، صحبت از طرح های جدید و پروژه های بزرگ می شد. به جرأت می توان گفت تمامی این طرح ها به شکست انجامید و اين پروژه هاي پر سر و صدا، نقشي در بهبود وضعیت میراث فرهنگی و افزایش گردشگر ورودی به کشور نداشت.
سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اگر چه در دادن آمار چندان خوش سابقه نبوده است، ولی معمولاً هر از گاهی این آمارها را اعلام می‌کرد که البته خیلی از کارشناسان هم روی اعداد و ارقام آن حرف های جدی داشتند. در واقع، در طول این هشت سال، سازمان با پدیده هایی مثل آمارسازی و بزرگنمایی های تبلیغاتی روبه رو بود.
براساس آمار منتشر‌شده از سوی سازمان میراث فرهنگی، در 8 سال اخیر ورود گردشگران خارجی روند بسیار کندی داشته؛ به‌طوری که تقریبا هر سال تنها 400 هزار نفر به تعداد آنها افزوده شده است. در سال‌های اول دولت نهم (سال 84) تعداد گردشگران ورودی به ایران یک‌میلیون و 162 هزار نفر اعلام شد.
در سال89، معاون وقت گردشگری اعلام کرد که در سال88، 2میلیون و 590 هزار گردشگر خارجی به ایران آمده‌اند، این در حالی است که در فروردین ماه همان سال اعلام شده بود که 2میلیون و 272 هزار و 575 نفر گردشگر به ایران وارد شده اند. همچنین در نوروز 92 محمدشریف ملک‌زاده اعلام کرد که تعداد ورود گردشگران خارجی در سال91، 3میلیون و 800 هزار نفر بوده اما منوچهر جهانیان، معاون گردشگری وی، چند روز بعد آمار 3میلیون و 729 هزار نفری را بیان کرد.
بر اساس آمار منتشره در سال 2013 از سوي سازمان جهاني گردشگري در سال 2012، سهم مستقيم سفر و گردشگري نسبت به سهم بخشهاي ديگر اقتصاد ايران در توليد ناخالص داخلي، حدود 2 درصد از كل اعلام شده است و بر اين اساس ايران در بين 184 كشور جهان، رتبه 147 را به خود اختصاص داده است. همچنين در سال 2012، سهم مستقيم و غير مستقيم گردشگري نسبت به سهم بخشهاي ديگر اقتصاد ايران در اشتغال، حدود 5.1 درصد از مجموع اشتغال اعلام شده است و بر اين اساس ايران در بين 184 كشور جهان رتبه 150 را به خود اختصاص داده است.
«ناصر کرمی»، مشاور برنامه ملی توسعه گردشگری ایران با بیان اینکه آمارهای امروزی ریشه‌ای دو دهه‌ای دارند، در این باره می گوید: «طی آن سالها بنابر دستور مسئولان وقت، بنایی گذاشته شد تا آمارها به نوعی اعلام شود که ورودی سالیانه گردشگران همان چیزی اعلام شود که مد نظر مسئولان بود. این گونه بود که طی جلسه‌ای خاص از کارشناسان خواسته شد تا فرمولی ارائه دهند که آمار گردشگران آن سال 4 میلیون نفر اعلام شود.» او در ادامه می افزاید: «باتوجه به تعداد گردشگرانی که سال گذشته آن اعلام شده بود و رقم درخواستی، میانگینی حدود 20 درصد افزایش ورودی گردشگران بدست آمد و به نوعی تبدیل به مبنایی برای اعلام آمارهای دیگر از سوی سایر مسئولان شد.»
به جرأت می توان گفت در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ترکیبی از مدیران ناکارآمد و غیر متخصص، غلبه نگاه سیاسی، ارائه طرح ها و پروژه های خیالی و بلندپروازانه، بکارگیری افراد بر اساس رانت، حاکم نبودن نگاه آماری و ... باعث شده است تا این سازمان از کارکرد واقعی خود فاصله بگیرد.
وضعيتي كه بر اين حوزه حاكم است بسیاری از کارشناسان را به این نتیجه رسانده است که «بود و نبود سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مطلقاً هيچ نقشي در وضعيت اين صنعت در ايران ندارد و اگر همين فردا هم اين سازمان به طورکلی تعطيل بشود، حتي يک نفر در ورود و خروج توريست در ايران تاثير نخواهد داشت.»
در نهایت اینکه، به سازمان میراث فرهنگی طی این هشت سال ضربات جبران ناپذیری وارد گردید و به حیات خلوت افراد نزدیک به اسفندیار مشایی تبدیل گردید که با اقدامات خود در بهترین حالت می توان مدعی شد ناآگاهانه ضربات جبران ناپذیری به این حوزه وارد نمودند. همچنین منتج از تغییر و تحولات فراوان این حوزه، به بدنه کارشناسی و فرهنگی سازمان لطمات جدی وارد گردید.
ابوالحسن-ع
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۰۹:۳۲:۱۴
مگر مسئولین سیاسی دولت احمدی نژاد وقت داشت در سازمان میراث فرهنگی وقتی برای بررسی صنعت توریسم داشته باشند.!؟ (1522287) (alef-10)
1982
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۰۹:۴۹:۵۰
خاطرم هست وقتی خورشید گرفتگی در دولت قبلی در اصفهانو ایران بیشترین بود عده ای خودجوش به اتوبوس انها سنگ پرانی کردن ولی هیچ مقام پلیس و قضایی موضعی اعلام نکرد
عده ای درشکور هرکار میخواهند میکنند و کسی جلودارشون نیست
اینها منافع حزبی براشون مهمه نه ایران و منافع ملی.
الان کل دنیا داره رو بخش توریسم سرمایه گذاری میکنه ولی ما یکی یکی اماکن باستانیمونو داریم تخریب میکنیم (1522321) (alef-1)
عده ای درشکور هرکار میخواهند میکنند و کسی جلودارشون نیست
اینها منافع حزبی براشون مهمه نه ایران و منافع ملی.
الان کل دنیا داره رو بخش توریسم سرمایه گذاری میکنه ولی ما یکی یکی اماکن باستانیمونو داریم تخریب میکنیم (1522321) (alef-1)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۰۹:۵۸:۴۹
بسیار متشکرم که به موضوع اصلی بحران در توریسم، یعنی فقدان مدیریت علمی و تجربی، پرداختین.
نمیدانم این مشکل طایفه گری در مدیریت دستگاهها، کی حل خواهد شد.
هرچه هست، نقش دستگاهای نظارتی پویا و فعال، در گزارش کیفیت خدمات هر دستگاه به مجلس، بسیار مهم است برای کشف مسیر اشتباه آن دستگاه.
در این میان برخی شرکتهای اقتصادی وابسته به دولت، مستقیم و غیر مستقیم، نباید از نظر دور بمانند. (1522342) (alef-1)
نمیدانم این مشکل طایفه گری در مدیریت دستگاهها، کی حل خواهد شد.
هرچه هست، نقش دستگاهای نظارتی پویا و فعال، در گزارش کیفیت خدمات هر دستگاه به مجلس، بسیار مهم است برای کشف مسیر اشتباه آن دستگاه.
در این میان برخی شرکتهای اقتصادی وابسته به دولت، مستقیم و غیر مستقیم، نباید از نظر دور بمانند. (1522342) (alef-1)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۰:۰۰:۲۷
آیا خدا وکیلی نویسنده این مقاله حاضر بود به عنوان یک توریست خارجی در این
شرایط و با این امکانات فعلی در ایران، یه ایران سفر کند؟؟؟ (1522346) (alef-10)
شرایط و با این امکانات فعلی در ایران، یه ایران سفر کند؟؟؟ (1522346) (alef-10)
ناشناس
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۰:۱۲:۰۶
ترکیه در سال 2011 حدود 30میلیارد دلار درآمد از طریق توریسم داشته تقریبا معادل یک سوم درآمد نفت ایران در حالی که ایران سیصد هزار دلار درآمد ار طریق توریسم در آن سال داشته است چرا؟ (1522359) (alef-10)
تقی
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۶:۰۸:۱۳
واقعا متاسفم چرا که کشوری مثل ترکیه که از نظر آثار باستانی و تاریخی اینقدر از ما پایینتره چگونه با تبلیغات بزرگنمایانه و دزدیدن یکی از بزرگترین چهره های ادبی ما یعنی مولانا جلال الدین بلخی اینگونه گوی سبقت رو از ما گرفته (1523175) (alef-10)
ناشناس
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۰:۱۴:۵۸
اگر ما به صنعت توریسم توجه کافی داشته باشیم نیازی به فروش نفت نخواهیم داشت (1522365) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۰:۲۶:۵۷
توریستم زیر ساخت می خواد. فقط وضعیت دستشویی ها را مورد مظالعه قرار بدبد تا آخرش معلومه دیگه !!!
تفکر رادیکالی که قدرتمند بوده تو این سالها به شدت ضد فرهنگ ایرانی بوده. نگاهی به تخت جمشید و بقیه آثار ملی بکنید و جفاهایی که بر اونا رفت.
دور و بر پاسارگاد پر از گاوداریه. بوی پهن گاو همه جا پخشه و دقیقا آراماه کوروش وسط گاوداریهایی قرار دادن که تو همین چند سال مجوز گرفتن.. این وضعیت اسف بار ما هست..
در کازرون با تفنگ ابنیه های تاریخی را خراب کردند و کسی هم ردشون نگرفت.. تفکر افراطی در لباس بسیجی همه کار کرد این سالها.. (1522394) (alef-1)
تفکر رادیکالی که قدرتمند بوده تو این سالها به شدت ضد فرهنگ ایرانی بوده. نگاهی به تخت جمشید و بقیه آثار ملی بکنید و جفاهایی که بر اونا رفت.
دور و بر پاسارگاد پر از گاوداریه. بوی پهن گاو همه جا پخشه و دقیقا آراماه کوروش وسط گاوداریهایی قرار دادن که تو همین چند سال مجوز گرفتن.. این وضعیت اسف بار ما هست..
در کازرون با تفنگ ابنیه های تاریخی را خراب کردند و کسی هم ردشون نگرفت.. تفکر افراطی در لباس بسیجی همه کار کرد این سالها.. (1522394) (alef-1)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۰:۴۱:۳۲
اقا باور بفرمایید اگر این سازمان را تعطیل کنید چند حسن دارد
در مصرف آب و برق و گاز و اضافه کار مدیران و پاداشهای آنچنانی مدیران - هزینه سفرهای خارجی مدیران - هزینه غذا تنقلات و مهمانی بازی آقایان صرفه جویی و در خزانه دولت باقی می ماند.
در حال حاضر که توریستی ندارم اگر هم داریم برادران افغان و پاکستان هستند که به لطف شان مواد به وفور در ایران موجود است و فرصتهای شغلی کارگران را هم بدست اورده و تشکیل خانواده داده و ساکن هم هستند - آثار باستانی که دزدیده - شکسته - خراب - پاره می شوند - صنایع دستی را هم که از چین وارد میکنیم حال خودتان قضاوت کنید چه نیازی به این سازمان هست
پارتی بازی در استخدام و اوردن خانواده - فامیل و همشهری و هم ولایتی هم نخواهیم داشت
ما گفتیم خواه پند گیر خواه ملال (1522429) (alef-1)
در مصرف آب و برق و گاز و اضافه کار مدیران و پاداشهای آنچنانی مدیران - هزینه سفرهای خارجی مدیران - هزینه غذا تنقلات و مهمانی بازی آقایان صرفه جویی و در خزانه دولت باقی می ماند.
در حال حاضر که توریستی ندارم اگر هم داریم برادران افغان و پاکستان هستند که به لطف شان مواد به وفور در ایران موجود است و فرصتهای شغلی کارگران را هم بدست اورده و تشکیل خانواده داده و ساکن هم هستند - آثار باستانی که دزدیده - شکسته - خراب - پاره می شوند - صنایع دستی را هم که از چین وارد میکنیم حال خودتان قضاوت کنید چه نیازی به این سازمان هست
پارتی بازی در استخدام و اوردن خانواده - فامیل و همشهری و هم ولایتی هم نخواهیم داشت
ما گفتیم خواه پند گیر خواه ملال (1522429) (alef-1)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۱:۰۵:۲۳
با اکثر کشورهاکه رابطه نداریم
اگه توریسم هم به کشور بیاید احتمالا به جرم جاسوسی دستگیرمی شود
زیر ساختهای توریسم هم فراهم نیست
و..... (1522474) (alef-1)
اگه توریسم هم به کشور بیاید احتمالا به جرم جاسوسی دستگیرمی شود
زیر ساختهای توریسم هم فراهم نیست
و..... (1522474) (alef-1)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۱:۲۴:۰۴
الف جان واقعا فکر میکنی مشکل با مدیریت صحیح حل میشه؟
حالا اومد و مدیریت درست شد. آیا وجهه بین المللی ما هم دست گردشگریه؟
آیا قوانین موجود،انگیزه ای برای امدن توریست ایجاد میکنه؟
من وقتی که بخوام به یک کشوری برای گردش برم اول از همه فکر این هستم که با خانواده ام خوش بگذرونم و به اونها خوش بگذره و همیشه و در تمام لحظات کنار هم باشیم و دخترم مجبور نباشه توی کویر 50 درجه ای مانتو شلوار و روسری بپوشه.
تعارف که نداریم. مردم خود ما اگه امکانش بود از اینجا میرفتند و جای دیگه مشغول کار و زندگی میشدند،نمونش همین اردوگاه ایرانیها در استرالیا با اینهمه تحقیر.
باید قبول کنیم که ما با همه دنیا فرق داریم و 35 سال هم هست که چوب این فرق داشتن بی دلیل را میخوریم.
مثلا تنها کشوری که حجاب برای تمام افراد و در تمام مکانها اجباریه ایرانه. خب این چه تصویری از ایران به توریست میده؟
بهتره خودمون را گول نزنیم. (1522517) (alef-1)
حالا اومد و مدیریت درست شد. آیا وجهه بین المللی ما هم دست گردشگریه؟
آیا قوانین موجود،انگیزه ای برای امدن توریست ایجاد میکنه؟
من وقتی که بخوام به یک کشوری برای گردش برم اول از همه فکر این هستم که با خانواده ام خوش بگذرونم و به اونها خوش بگذره و همیشه و در تمام لحظات کنار هم باشیم و دخترم مجبور نباشه توی کویر 50 درجه ای مانتو شلوار و روسری بپوشه.
تعارف که نداریم. مردم خود ما اگه امکانش بود از اینجا میرفتند و جای دیگه مشغول کار و زندگی میشدند،نمونش همین اردوگاه ایرانیها در استرالیا با اینهمه تحقیر.
باید قبول کنیم که ما با همه دنیا فرق داریم و 35 سال هم هست که چوب این فرق داشتن بی دلیل را میخوریم.
مثلا تنها کشوری که حجاب برای تمام افراد و در تمام مکانها اجباریه ایرانه. خب این چه تصویری از ایران به توریست میده؟
بهتره خودمون را گول نزنیم. (1522517) (alef-1)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۲:۲۵:۴۲
من هر كشوري كه بخواهم براي تفريح بروم اول اين نكته رو در نظر مي گيرم كه هتل محل اقامت يا منطقه مورد نظر كمترين ايراني رو داشته باشه.بعد انتظار دارين خارجي ها بيان ايران.!!(مشكل داريم قبول كنيم). (1522645) (alef-13)
سورنا
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۷:۵۷:۱۵
کاملا موافقم فقط نمیدونم چرا موقع بررسی دلایل کم بودن گردشگران بع نکات در مجامع رسمی پرداخته نمیشه بهتره یکم تعصباتمونو کم کنیم همین (1523378) (alef-10)
سید جواد
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۲:۰۰:۱۸
تا زمانی که آزادی های فردی و اجتماعی مثل انتخاب آزادانه نوع پوشش و حجاب نداشته باشیم و مردم و حتی توریست بدبخت رو مجبور و بهش حجاب اجباری رو تحمیل کنیم توریسم این کشور هیچ پیشرفتی نخواهد کرد که هیچ در داخل هم معضلات فرهنگی و اجتماعی مان روز به بیشتر خواهد شد. (1522590) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۲:۲۶:۲۰
با تفكرات امثال كيهانيون هر توريستي كه به كشور وارد مي شود پتانسيل جاسوسي داره!! (1522648) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۲:۲۶:۴۷
یادمه در سفری به شوش وارد موزه که شدیم یه توریست خارجی هم وارد شد با تعجب دیدم بهای بلیط ما نمی دونم فکر کنم 500 تومن بود اونم 500 داد بعد گفتیم چرا گفتن دستور جدید ریاست سازمانه بهای بلیط یکسان شه توریست بیشتر بیاد و هم عدالته !!!!!!!!! داشتم شاخ در می آوردم
یه چشمه از مدیریت آقایان... تهش نا کجا اباد.. (1522654) (alef-10)
یه چشمه از مدیریت آقایان... تهش نا کجا اباد.. (1522654) (alef-10)
مسعود
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۲:۲۷:۴۷
صنعت توريسم و گردشگري آنقدر از نظرات مختلف خصوصا جنبه اقتصادي و خروج از اقتصاد تك محصولي و اشتغالزايي و رونق اقتصادي مهم است كه به نظر من ضروري است سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در دولت جديد به وزارتخانه تبديل شود. (1522659) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۳:۲۰:۰۲
تاثير داره چرا ميگي تاثير نداره، قطعا اگه نباشن خيلي از مشكلات بوجود نمياد (1522784) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۳:۲۲:۴۲
شاید برخی مسئولان نمی خواهند رفت و آمد خارجیها به ایران زیاد شود. (1522790) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۳:۲۷:۳۰
ای کاش گزارشاتی هم سامانهای استانها تهیه می کردید و می دیدید که این سازمانها در زمان مدیریت این آقایان به چه بلاهایی که دچار نشدند. مثلا در استان یزد با روی کار آمدن مدیری بی کفایت آخرین تیرها به پیکر نیمه جان آن خورد و سازمانی که قبل از سال 1384 در حدود 300 تا 400 کارگر، به غیر از پرسنل و کارشناسان، داشت الان به زور 10 کارگر خود رو نگه داشته و مابقی رو از کار بیکار کردند. اقدام دیگه که تازه با افتخار هم از آن یاد می کنند، تعطیلی پایگاه میراث فرهنگی شهر تاریخی یزد بود که در مدت فعالیت خود از سال 1383 تا 1390 در حدود 10 جلد با موضوع بافت تاریخی شهر یزد و با عنوانهای مختلف به چاپ رساند که از تعداد کتب چاپ شده توسط سازمان میراث فرهنگی یزد بیشتر بود. پروژه دیگری که این پایگاه انجام داد تهیه پرونده ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد بود که با تعطیلی پایگاه، این پروژه هم ناتمام ماند. تهیه پرونده ثبت جهانی باغات دولت آباد و پهلوان پور، تهیه پرونده ثبت بافت تاریخی شهر یزد در فهرست آثار ملی، سه فصل گمانه زنی باستانشناسی در بافت تاریخی، انجام چندین فصل بررسی باستانشناسی در سطح استان، مرمت تزیینات بقعه ستی فاطمه شهر یزد، راه اندازی اولین مرکز کنترل موریانه و آفات بیولوژیک خسارتزا به بناهای تاریخی در سطح کشور و .... از جمله اقداماتی بود که این پایگاه انجام داد که با تعطیلی اون بدست آقایان، که ادعاشون گوش فلک رو کر کرده، تمام اقدامات مذکور عقیم ماند و تعداد 10 نفر از بهترین کارشناسان پژوهشی که بعضا دارای ده سال سابقه کار بودند بیکار شدند. آخرین اقدام درخشان این آقایان هم موافقت با طرح گسترش حریم امام زاده جعفر یزد هستش که باعث شد بخشی از بافت باارزش تاریخی این شهر تخریب بشه که با عتراض شدید مردم و حامیان میراث فرهنگی روبرو شده است. (1522802) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۴:۰۳:۵۲
وقتي به توريسم تركيه نگاه مي كنيم خجالت مي كشيم كه بگويم توريست داريم (1522875) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۴:۰۴:۳۰
مواظب باشيم ايراني ها بيشتر ايرانگردي كنند ورود توريست خارجي پيشكش (1522877) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۴:۰۵:۲۹
با مقايسه قيمت ها و امكانات ما بيشتر پتانسيل صاردات توريست داريم تا جذب توريست (1522879) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۴:۱۵:۴۳
دکتر روحانی باید در این بخش مدیری کاربلد انتخاب کند (1522912) (alef-10)
محمودي. س
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۴:۲۵:۵۷
شما به جاي اينكه اينقدر به فكر صنعت توريسم باشيد به فكر توريستهايي باشيد كه بعضي از آنها تا آنجا كه مي‌توانند به طرح مسائل في‌مابين دو كشور مي‌پردازند و معلوم نيست منظورشان از طرح اين مسائل چيست؟ آيا واقعاً فكري به حال آنها شده است؟ آيا مسئولان ذيربط در جريان اين قضيه قرار دارند؟ اگر ما بتوانيم مسائل في‌مابين را به گونه‌اي كه هر توريست به مثابه يك انسان باشد و نه چيز ديگر، حل كنيم آن وقت صنعت توريسم هم رونق خواهد گرفت در غير اين صورت شما هرچه مي‌خواهيد تلاش كنيد ولي آنچه في‌مابين ماست، اجازه نخواهد داد هيچ كس در اين راه از توفيقات لازم سخن بگويد و تماماً به مسائلي خواهند پرداخت كه انتخاب آن براي هر دو طرف سخت و زيان‌آور خواهد بود. (1522946) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۴:۳۲:۰۱
تازمانیکه هویت خود رابازسازی نکنیم این صنعت هیچ جایگاهی درکشورمانخواهد داشت . (1522958) (alef-13)
نظری
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۴:۵۹:۲۷
این همه زائر امام رضا تو مشهد یعنی چی پس؟ (1523017) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۵:۵۸:۴۱
در این صورت چگونه می توانستند بانک گردشگری را راه بیندازند؟؟؟!!!!!! (1523157) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۷:۴۹:۴۴
اشتباه نکنید، مسئله زیرساخت نیست. من شخصا با یکی از هتلداران معروف بخش خصوصی آشنا هستم و متاسفانه بسیاری از سرمایه گذاریهای آنها بازگشت مورد قبولی ندارد. این نشان میدهد که اگر فضا برای گردشگری در ایران ایجا شود و به بخش سود دهی تبدیل شود، هم سرمایه وجود دارد و هم اگر کم باشد سرمایه جدید هم خواهد آمد و به سرعت زیرساختهای لازم ایجا می شوند. اما مشکل اصلی فضای حاکم بر کشور هست که باب طبع گردشگران خارجی نیست. وقتی ما یکی از بیشترین آمار مهاجرت به خارج از کشور را داریم و به قولی مردم خودمان را نمی توانیم راضی نگه داریم چگونه توقع حضور گردشگر خارجی را باید داشته باشیم؟! (1523362) (alef-10)
حسین
۱۳۹۲-۰۴-۳۱ ۰۰:۴۷:۲۴
دوستان بین ایران و ترکیه مقایسه کرده اند ترکیه یکصدم ما آثار باستانی و جاهای خوش آب و هوا و اکوتوریسم ندارد . تنها تفاوت یا مزیتی که آنها نسبت به ما دارند اینست که توریست ها در آنجا محدودیت های کمتری دارند . بنده یکبار برای امور پزشکی به استانبول سفر کردم آنهم در اردیبهشت ماه که زیاد فصل مسافرت نیست . حداقل به لحاظ سیاسی استانبول دومین شهر ترکیه است و مشهد هم دومین شهر ایران . شبی که من از مشهد به استانبول پرواز کردم از فرودگاه مشهد 3 پرواز به خارج داشتیم که یکی از آنها کنسل شده بود . در فرودگاه استانبول بدون اغراق هر یک یا دو دقیقه یک پرواز به زمین می نشست . حدودا 3 ساعت در صف بودیم تا نوبت مهر و امضای پاسپورتمان بشود . ما تا خواستیم به برد فرودگاه نگاه کنیم که چمدانهای پرواز مشهد را از کجا بگیریم سریعا جایش را به پروازهای ذیگر داد . تنها چیزی که دیدم برخورد خوب آنها بود خدا وکیلی کسی به ما سنگ نزد به نماز خواندن ما هیچ کاری نداشتند در جواهر سنتر شاپینگ هم مسجد بود که نماز خواندم و با خاطرات بسیار خوب استانبول را ترک کردم . ضمنا در یکی از سایتهای مربوط به سفارت ایران در آنکارا خوانده بودم که شبها بیرون نروید و چه و چه !حقیقتا استانبول از هر لحاظ امن بود و پلیس و کارکنان همه سازمانها به توریست ها احترام می گذاشتند حتی من بعدا فهمیدم یک شماره تلفن هست که شما از هر جا بگیری فورا به کمکت می آیند و مثلا اگر نتوانسته باشی هتل بگیری یا هتلت را پیدا نکنی کمکت می کنند . به نظر من یادگرفتن حتی از رقیب کار بدی نیست . (1523843) (alef-13)
ایران
۱۳۹۲-۰۵-۰۱ ۱۳:۰۱:۰۴
نیاز به توریست نداریم نفت داریم و تا وقتی نفت داریم همین آش است و همین کاسه (1526574) (alef-13)
بابک
۱۳۹۲-۰۵-۰۳ ۰۸:۵۵:۳۲
اونوقتایی که اوایل ریاست جمهوری آقا بوده ازین خبرا منتشر نمیکردین حالا که داره میره یادتون اومده که ملت چی میکشیدن! برین بابا ما خودمون آخرشیم، حالا که یکی دیگه داره میاد وپشتتونو گرم دیدین ازین صحبتا میکنین، آره دورانش ریاست جمهوری ما به قهقهرا رفتیم ولی خب قبلش چی بودیم! رییس جمهور بعدی هم همینه خیالتون راحت راحت! (1529681) (alef-13)
