کد مطلب: 268454
فیلم هندی واقعی در تهران!
تاریخ انتشار : شنبه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۱۰
تصادف هفته گذشته یک دستگاه پورشه زردرنگ در خیابان دکتر شریعتی که حدود ساعت چهار صبح انجام شد و طی آن یک خانم جوان کشته و یک مرد همراه او نیز به شدت مجروح شد، انعکاس گسترده‌تری نسبت به تصادفات دیگر داشت؛ تصادفاتی که این روزها چندان هم کم نیست.
روزنامه شهروند در ادامه نوشته است: بخشی از این انعکاس در صفحه اینستاگرام آن خانم که تصاویری از خود را گذاشته بود دیده شد که هزاران نظر از سوی دیگران گذاشته شده بود؛ نظراتی که به نسبت متضاد و تقابل‌جویانه نیز بود. پرسشی که برای هر کسی ممکن است پیش آید این است که چرا این تصادف و مرگ تا این حد خبری و پرجدل شد؟ و چرا دیدگاه‌های منفی علیه کسی که فوت کرده برخلاف روال معمول در جامعه به صراحت بیان شده است؟
ارزش خبری یافتن این تصادف چیز چندان عجیبی نیست. زیرا این رویداد واجد عناصری از خبر بود که حساسیت‌های لازم را برمی‌انگیخت. اینکه یک پورشه زردرنگ در یک خیابان داخل شهر ساعت چهار صبح تصادف کند، جلوی پورشه به کلی از میان برود گویی که یک تریلی از روی پراید یا ژیان رد شده! و یک دختر و پسر سرنشین آن بوده‌اند. پورشه‌ای که در مالکیت پسر جوان یک مربی مشهور فوتبال بوده، گفته میشود که پسر هم نوه یکی از افراد مشهور انقلاب یعنی آیت‌الله ربانی شیرازی است و این تصادف همزمان شده با تصادفی که چند ساعت پیش از آن و در نیمه‌شب در نقطه دیگری از شهر رخ داده و چند جوان سوار یک B.M.W آخرین مدل که روباز بوده و اتوبان را با سرعت نزدیک به ۲۰۰ کیلومتر طی کرده‌اند و یک نفر از آنان قهرمان اتومبیلرانی بوده به دلیل عدم کنترل با خودرو دیگری تصادف کرده و به واسطه نبستن کمربند هر چهار نفر از خودرو به بیرون پرت شده و یکی از آنان از بالای بزرگراه به داخل بزرگراه دیگر! سقوط کرده و کشته می‌شوند. همه اینها نه‌تنها ارزش خبری زیادی دارد، بلکه می‌تواند دستمایه‌هایی برای تدوین یک سناریوی سینمایی از یک پدیده مهمی باشد که در چند سال اخیر در زیر پوست شهر شکل گرفته بود و در یک شب مشخص به شکل تراژیکی خود را نشان می‌دهد. پدیده‌ای که قبلاً با عنوان بچه پولدارها در شبکه‌های مجازی خود را نشان داده بود که بخشی از آنان سبک زندگی خود را به رخ دیگران می‌کشاندند؛ سبک زندگی که نمادش در خودروهای لوکس و میلیاردی است، لباس‌های مارک‌دار، زندگی‌های شبانه و... سبکی از زندگی که به دلیل اقتصاد رانتی به ویژه در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ شکل گرفت و در زمانی که عده‌ای از جوانان به شدت در فکر سیاست، عده دیگری هم در فکر ارزش‌ها بودند، گروهی هم در حال تجربه سبک زندگی جدیدی بودند که بتوانند منابع مالی به دست آمده رانتی را هزینه کنند.
پورشه و پورشه‌سواری آن هم رنگ زرد قناری!، پسر سرمربی مشهور تیم فوتبال، مرگ یک دختر جوان، ساعت ۴:۳۰ صبح، پرت شدن از B.M.W روباز آن هم کسی که قهرمان اتومبیلرانی است... آن هم در جامعه‌ای که درگیر حل مشکل یارانه ۴۵ هزار تومانی است، وضعیت به غایت متضادی را نشان می‌دهد که فقط در فیلم‌های هندی دیده میشود، و نه در خیابان‌های تهران! در واقع دختر و پسران کشته شده، بازیگران این فیلم هندی ولی واقعی در تهران هستند؛ فیلمی که فیلم نیست، همه در حال بازی در نقش واقعی خود هستند و اگر هم بمیرند، واقعی است و نه فیلم. بنابراین جذابیت‌های خبری آن قابل مقایسه با هیچ فیلمی نیست. ولی چرا واکنش‌ها در شبکه‌های مجازی تا این حد متضاد و خصمانه و گسترده است؟ در این باره می‌توان خلاصه گفت که:
امکان بحث و گفت‌وگوی آزاد درباره آن تضادهای پیش‌گفته، در رسانه‌های جمعی و رسمی کشور وجود ندارد. لذا طرح مسأله به فضای مجازی کشیده میشود. این فضا هم به گونه‌ای است که افراد بیش از آن‌که تحلیل کنند، احساسات خود را بروز می‌دهند، و شدت احساسات نسبت به شکاف‌های اجتماعی به شدت شکاف‌های مزبور ربط دارد. جامعه کنونی ما درحال حاضر با چند شکاف مهم که به این مسأله مرتبط است درگیری دارد. یکی شکاف میان فقر و ثروت. ثروت برخلاف گذشته به نحو بارزی خود را در قالب خانه، خودرو، لباس و سبک زندگی و سفر خارجی نشان می‌دهد و موجب حسرت و حتی نفرت برخی افراد میشود. البته این شکاف در ایران به دلیل اینکه ذهنیت عمومی ثروتمندی را ناشی از استفاده از رانت می‌داند، موجب میشود که فقرا یا افکار عمومی، فرد ثروتمند را دزد یا فاسد بداند، لذا واکنش علیه ثروتمندان به نسبت خصمانه است.
شکاف دیگر، سبک زندگی است که این موضوع تا حدی با مسأله قبلی همپوشانی دارد ولی لزوماً برهم منطبق نیست. شکاف بعدی، در حوزه ذهنیت و ارزش‌های زندگی است که گروهی ارزش‌های رسمی حکومت را چراغ راه زندگی خود قرار داده‌اند، و گروه دیگر نه. شکاف بعدی در ارزش‌های دینی است که ذهنیت‌های افراد نسبت به اصل دین یا نسبت به نگرش‌های دینی با یکدیگر متضاد است و این را در نظرات نوشته شده افراد درباره این موضوع می‌توان دید. به این معنی که برخی‌ها از موضع مذهبی و برخی غیر یا ضدمذهبی به موضوع نگریسته‌اند. در میان مذهبی‌ها نیز دو نگرش فقه‌گرا و قلب‌گرا (اگر این دو اصطلاح درست باشد) را می‌توان مشاهده کرد. همه اینها را وقتی در کنار نبودن فضای رسانه‌ای مناسب بگذاریم روشن میشود که اظهارنظرهای احساسی در این فضاها نوعی تخلیه روانی و اثبات خود نیز محسوب میشود. حتی ناکامی‌هایی که بسیاری از جوانان کشور با آن مواجه می‌شوند در این فضا منعکس میشود و لذا بروز این نوع پدیده‌ها در شرایط کنونی ما چندان عجیب و غیرمنتظره نیست
روزنامه شهروند در ادامه نوشته است: بخشی از این انعکاس در صفحه اینستاگرام آن خانم که تصاویری از خود را گذاشته بود دیده شد که هزاران نظر از سوی دیگران گذاشته شده بود؛ نظراتی که به نسبت متضاد و تقابل‌جویانه نیز بود. پرسشی که برای هر کسی ممکن است پیش آید این است که چرا این تصادف و مرگ تا این حد خبری و پرجدل شد؟ و چرا دیدگاه‌های منفی علیه کسی که فوت کرده برخلاف روال معمول در جامعه به صراحت بیان شده است؟
ارزش خبری یافتن این تصادف چیز چندان عجیبی نیست. زیرا این رویداد واجد عناصری از خبر بود که حساسیت‌های لازم را برمی‌انگیخت. اینکه یک پورشه زردرنگ در یک خیابان داخل شهر ساعت چهار صبح تصادف کند، جلوی پورشه به کلی از میان برود گویی که یک تریلی از روی پراید یا ژیان رد شده! و یک دختر و پسر سرنشین آن بوده‌اند. پورشه‌ای که در مالکیت پسر جوان یک مربی مشهور فوتبال بوده، گفته میشود که پسر هم نوه یکی از افراد مشهور انقلاب یعنی آیت‌الله ربانی شیرازی است و این تصادف همزمان شده با تصادفی که چند ساعت پیش از آن و در نیمه‌شب در نقطه دیگری از شهر رخ داده و چند جوان سوار یک B.M.W آخرین مدل که روباز بوده و اتوبان را با سرعت نزدیک به ۲۰۰ کیلومتر طی کرده‌اند و یک نفر از آنان قهرمان اتومبیلرانی بوده به دلیل عدم کنترل با خودرو دیگری تصادف کرده و به واسطه نبستن کمربند هر چهار نفر از خودرو به بیرون پرت شده و یکی از آنان از بالای بزرگراه به داخل بزرگراه دیگر! سقوط کرده و کشته می‌شوند. همه اینها نه‌تنها ارزش خبری زیادی دارد، بلکه می‌تواند دستمایه‌هایی برای تدوین یک سناریوی سینمایی از یک پدیده مهمی باشد که در چند سال اخیر در زیر پوست شهر شکل گرفته بود و در یک شب مشخص به شکل تراژیکی خود را نشان می‌دهد. پدیده‌ای که قبلاً با عنوان بچه پولدارها در شبکه‌های مجازی خود را نشان داده بود که بخشی از آنان سبک زندگی خود را به رخ دیگران می‌کشاندند؛ سبک زندگی که نمادش در خودروهای لوکس و میلیاردی است، لباس‌های مارک‌دار، زندگی‌های شبانه و... سبکی از زندگی که به دلیل اقتصاد رانتی به ویژه در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ شکل گرفت و در زمانی که عده‌ای از جوانان به شدت در فکر سیاست، عده دیگری هم در فکر ارزش‌ها بودند، گروهی هم در حال تجربه سبک زندگی جدیدی بودند که بتوانند منابع مالی به دست آمده رانتی را هزینه کنند.
پورشه و پورشه‌سواری آن هم رنگ زرد قناری!، پسر سرمربی مشهور تیم فوتبال، مرگ یک دختر جوان، ساعت ۴:۳۰ صبح، پرت شدن از B.M.W روباز آن هم کسی که قهرمان اتومبیلرانی است... آن هم در جامعه‌ای که درگیر حل مشکل یارانه ۴۵ هزار تومانی است، وضعیت به غایت متضادی را نشان می‌دهد که فقط در فیلم‌های هندی دیده میشود، و نه در خیابان‌های تهران! در واقع دختر و پسران کشته شده، بازیگران این فیلم هندی ولی واقعی در تهران هستند؛ فیلمی که فیلم نیست، همه در حال بازی در نقش واقعی خود هستند و اگر هم بمیرند، واقعی است و نه فیلم. بنابراین جذابیت‌های خبری آن قابل مقایسه با هیچ فیلمی نیست. ولی چرا واکنش‌ها در شبکه‌های مجازی تا این حد متضاد و خصمانه و گسترده است؟ در این باره می‌توان خلاصه گفت که:
امکان بحث و گفت‌وگوی آزاد درباره آن تضادهای پیش‌گفته، در رسانه‌های جمعی و رسمی کشور وجود ندارد. لذا طرح مسأله به فضای مجازی کشیده میشود. این فضا هم به گونه‌ای است که افراد بیش از آن‌که تحلیل کنند، احساسات خود را بروز می‌دهند، و شدت احساسات نسبت به شکاف‌های اجتماعی به شدت شکاف‌های مزبور ربط دارد. جامعه کنونی ما درحال حاضر با چند شکاف مهم که به این مسأله مرتبط است درگیری دارد. یکی شکاف میان فقر و ثروت. ثروت برخلاف گذشته به نحو بارزی خود را در قالب خانه، خودرو، لباس و سبک زندگی و سفر خارجی نشان می‌دهد و موجب حسرت و حتی نفرت برخی افراد میشود. البته این شکاف در ایران به دلیل اینکه ذهنیت عمومی ثروتمندی را ناشی از استفاده از رانت می‌داند، موجب میشود که فقرا یا افکار عمومی، فرد ثروتمند را دزد یا فاسد بداند، لذا واکنش علیه ثروتمندان به نسبت خصمانه است.
شکاف دیگر، سبک زندگی است که این موضوع تا حدی با مسأله قبلی همپوشانی دارد ولی لزوماً برهم منطبق نیست. شکاف بعدی، در حوزه ذهنیت و ارزش‌های زندگی است که گروهی ارزش‌های رسمی حکومت را چراغ راه زندگی خود قرار داده‌اند، و گروه دیگر نه. شکاف بعدی در ارزش‌های دینی است که ذهنیت‌های افراد نسبت به اصل دین یا نسبت به نگرش‌های دینی با یکدیگر متضاد است و این را در نظرات نوشته شده افراد درباره این موضوع می‌توان دید. به این معنی که برخی‌ها از موضع مذهبی و برخی غیر یا ضدمذهبی به موضوع نگریسته‌اند. در میان مذهبی‌ها نیز دو نگرش فقه‌گرا و قلب‌گرا (اگر این دو اصطلاح درست باشد) را می‌توان مشاهده کرد. همه اینها را وقتی در کنار نبودن فضای رسانه‌ای مناسب بگذاریم روشن میشود که اظهارنظرهای احساسی در این فضاها نوعی تخلیه روانی و اثبات خود نیز محسوب میشود. حتی ناکامی‌هایی که بسیاری از جوانان کشور با آن مواجه می‌شوند در این فضا منعکس میشود و لذا بروز این نوع پدیده‌ها در شرایط کنونی ما چندان عجیب و غیرمنتظره نیست
کلمات کلیدی : پورشه+تصادف
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۱:۳۴:۴۱
وقتی که عوام فربی به اسم غیرت به جامعه عرضه می شود و همه مهره های ریز و درشت از سر بی سوادی و یا قدرت پرستی این جریان را سالها حمایت می کنند، و این توهم را دارند که اگر دشمن فرضی (معترض) را در زندان نگه دارند همه چیز تحت کنترل شان است، خوب این هم می شود نتیجه!
صدماتی که بر پیکر این مملکت در اثر ندانم کاری مسئولین بی مسئولیت وارد شد بسیار فراتر از یک سوم شدن ارزش پول ملی است! (2845954) (alef-13)
صدماتی که بر پیکر این مملکت در اثر ندانم کاری مسئولین بی مسئولیت وارد شد بسیار فراتر از یک سوم شدن ارزش پول ملی است! (2845954) (alef-13)
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۱:۴۰:۵۸
در رانتی بودن ثروتهای آنچنانی تردیدی وجود ندارد و همین امر است که موجب انزجار مردم از ثروتمندان است البته کبر و غرور و خودخواهی و خودپسندی آنان در ایجاد تنفر در مردم بی تأثیر نیست (2845964) (alef-10)
حقیقت جو
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۱:۵۳:۱۴
شکاف طبقاتی در جامعه ما به حد انفجار امیزی رسیده و مسئولین و رسانه ها هم دائما به تنور این اختلاف می دمند.تا جایی که حتی برای همراه کردن مردم با حذف یارانه عده ای. انها را ثروتمندان و مرفهین و پزشکان و غیره مینامند . غافل از اینکه این تنفر زایی در جامعه به عواقب خطرناک منجر میشود. (2845995) (alef-10)
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۱:۵۸:۱۷
این مسایل عادی شده است فقط نان را گران نکنید (2846009) (alef-10)
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۱:۵۸:۳۲
ناکامی ما جوانان نتیجه ی رانت خواری های موجوده.اینهمه درس خوندیم که پیشرفت کنیم وحالا با مدرک دکتری بیکار میگردیم.از اونطرف هم میبینم اگه پایه ی زندگیم رو بر اساس روابط غیر حرفه ای و نهی شده می گذاشتم الان حداقل مثل اون دوستمون ماکسیما سوار بودم (2846010) (alef-10)
سپیده
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۲:۰۷:۵۸
در کل داشتن پول و پورشه ایرادی نداره ولی به رخ کشیدن و اینطور خلاف جهت حرکت کردناس که باعث واکنش منفی میشه. (2846038) (alef-13)
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۲:۱۷:۲۵
واقعا مایه تاسف است که میبینیم در جامعه تعدادی افراد برای پول خرج کردنشان جا پیدا نمیکنند و حساب و کتاب ثروتشان از دست خودشان هم خارج است و اینگونه در خیابانها آرامش و امنیت مردم را با نمایش ثروتشان به وسیله خودروهای چند صد میلیونی و میلیاردی به مخاطره میاندازند و هیچ اراده ای هم برای برخورد با آنان وجود ندارد چون بحث پول،پول لعنتی در کار است.همه طرفدار ثروتمندان هستند و آنان با راحتی مشغول عیش و نوش و عیاشی هستند.چه کسی جرات دارد بپرسد که فلانی در ویلایش چرا چند ده تا دختر جوان را ملعبه عیاشی چند نوکیسه رانت خوار و تازه به دوران رسیده کرده است.آنگاه است که فورا داد یک تعداد در میاید که آقا حریم خصوصی است.آقا اینطوری بکنید ثروتمندان از کشور میروند.مگر الاننش هم نرفته اند؟ آنها در خارج زندگی و تجارتشان را میکنند و برای عیاشی به پایتخت بر میگردند چون خودشان اعتراف میکنند که انجام کارهایی که در مثلا کانادا ممنوع و سخت است در ایران خیلی راحت تر انجام میشود، چرا؟ چون نیاز و فقر یک تعداد افراد و اعتیاد و بی بند و باری یک عامل بسیار مهم برای راحتی پیدا کردن سوژه های مورد نیاز آنان است.تا وقتی که در جامعه فاصله طبقاتی زیاد باشد، اینگونه مسائل نیز خواهد بود.متاسفانه به محض انتقاد از وضعیت موجود فورا هم برچسب کمونیست بودن و یا عقده ای از طرف مخاطب به منتقد زده میشود. (2846060) (alef-13)
۱۳۹۴-۰۲-۰۶ ۰۸:۵۶:۰۶
متاسفانه نسل آن ثروتمندان که ثروتشان را از راه تولید ومشروع به دست آورده بودند ودرد شان کار آفرینی وپیشرفت بود منقرض شده و جایشان را رانت خواران نو کیسه پر کرده اند والا ثروتمندانی که با کار وتولید منشا خیر وپشرفت جامعه بودند همیشه قابل احترام بوده وهستند (2848324) (alef-10)
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۳:۱۸:۵۰
یکی از مسائلی که خیلی ناراحت کننده است اینه که این کسی که به خودش اجازه داده با سرعت 205 کیلومتر تو خیابان شریعتی رانندگی کنه اگر خودشم کشته نمی شد . مثل یه آدمی بود که با کلاشینکف تو شهر راه افتاده و هر لحظه امکان داره یه نفر رو به کشتن بده . چند وقت پیش یکی از بخشای خبری نشون میداد که یه نفر با پرادو با سرعت بالا به صورتی وحشتناک تو یکی از اتوبانای تهران رانندگی می کرد وقتی پلیس گرفتش و گفت چرا اینطوری رانندگی می کنی با حالت خیلی حق به جانب ( که بعدا معلوم شد مست) گفت :این همه پول ماشین دادم که گاز بدم . و پلیس گفت ما ماشین این آقا رو می خوابونیم . حالا سوال اینجاست آیا قوانین ما به اندازه ای پیشگیرانه هست که این قاتلین بلقوه به خودشون اجازاه ی یه همچین کاری رو ندن ؟ آیا خوابوندن ماشین و جریمه که شاید برای اون بچه پولدار نهایتا پانصد هزار تومان هزینه داره می تونه در پیشگیری وقوع این جرم ها موثر باشه ؟ چرا انقدر قانون ضعیف برخورد می کنه کسی به خودش اجازه می ده اینجوری با پلیس برخورد کنه ؟ من خودم با چشم خودم دیدم یه BMW تو اتوبان همت لایی می کشید و در لاین کناری به یه موتور سوار بیچاره زد و اونو داغون کرد و حتی ترمز نکر د ببین چی شد و رفت . مطمئنم خوانواده ی اون موتور سوار چشم به راه پدر خستشون بودن . (2846259) (alef-13)
یک ایرانی
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۳:۲۸:۲۲
مولا علی می فرماید هر جا تپه ای شده بدانید جایی چاله ای شده . من 16 سال سابقه دارم همسر بنده هم کارمنده تازه پرایدم تبدیل به سمند شده آنهم با وام . آنوقت ماشین چند میلیاردی، خانه و ویلای آنچنانی، لباس ها و سفرهای آنچنانی ... تنها چیزی که می توانم بگویم خداوند منتقم حق مارا از این رانت خوارها و کسانی که چنگ بر ثروت ملی انداخته اند بگیرد (2846277) (alef-13)
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۳:۳۲:۰۳
بیاییم جامعه را با رفتارهای صحیح قانونمند کنیم و ابتدا از خودمان گروهمان ساینمان شروع تا بقیه آدمها گروهها و..... رفتار و کردار و گفتار ما را ببینند و اگر صداقت و پایداری در آن حس کردند آنها نیز نسبت به اصلاح خود و .... اقدام تا این امر تهادینه گردد (2846287) (alef-13)
مطهر
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۳:۵۴:۰۰
كسي كه از راه تجارت و كارآفريني و ورزش درآمد كلان جمع مي كند بدش نميآيد. خشم و كينه از درآمد كساني‌ست كه با رانت‌خواري و اختلاس حتي به ميزان كم مثل اختلاس اكثريت كارمندان بانك ها (به صورت گرفتن انواع و اقسام وام هاي كم بهره كه حق ديگران است ) بوجود مي‌آيد. (2846339) (alef-10)
دکتر داروساز بیکار
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۵:۰۹:۲۹
آنفدر گفتیم این رانت تاسیس داروخانه را بردارید تا ما ها هم بتوانیم از دولت مجوز بگیریم و داروخانه تاسیس کنیم تا زبانمان مو در آورد آقای روحانی مگر ما زادهء این کشور نیستیم مگر دکتر نیستیم چرا باید مجوز یک داروخانه میلیارد ها تومان خرید و فروش شود آقا ما از این پول ها نداریم پورشه نخواستیم حقمان را بعد از سالها تحصیل و سالها خدمت در مناطق محروم و سالها بیکاری که یک داروخانه هست می خواهیم (2846573) (alef-10)
صادق
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۵:۵۴:۲۰
چیزی که باعث تنفرفقرا از ثروتمندان میشودنتیجه یک معادله منطقی است وجنبه روحی روانی ندارد زیرا این دوطبقه عملا رابطه معکوس دارند وهرچه تعدادثروتمندان ومیزان ثروتشان بیشترمیشودتعدادفقرا ومیزان فقرشان بیشترمیگرددواین دو قطعا متاثراز یکدیگرندلذا طبیعی است که فقرا وطبقات ضعیف جامعه بینوایی خودشان رادر بلندپروازی وزیاده طلبی ثروتمندان بدانندثروتمندانی که مستقیم یا غیرمستقیم دستی درکیسه بیت المال دارندوبه نوعی سعی درتوجیه خودودیگران!!!!! (2846736) (alef-13)
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۶:۴۶:۰۴
شما که برای نشون دادن کینه و نفرتون نوبرین به خدا ...
وسط تحلیل اجتماعی و فرهنگی و ... خودتون از یه ماجرای تصادف تاسف بار این جمله "سبکی از زندگی که به دلیل اقتصاد رانتی به ویژه در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ شکل گرفت " رو میچپونین که چی ؟؟؟
دم خروس این سبک زندگی و این اقتصاد رانتی اگه تو این سالها زده بیرون ( که از قبل ترش زده بود بیرون ) ریشه و عاملش تو سالهای خیلی قبلترش بوده همون سالهایی که شما میخوایین همه باور کنن بهشت بوده (2846897) (alef-13)
وسط تحلیل اجتماعی و فرهنگی و ... خودتون از یه ماجرای تصادف تاسف بار این جمله "سبکی از زندگی که به دلیل اقتصاد رانتی به ویژه در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ شکل گرفت " رو میچپونین که چی ؟؟؟
دم خروس این سبک زندگی و این اقتصاد رانتی اگه تو این سالها زده بیرون ( که از قبل ترش زده بود بیرون ) ریشه و عاملش تو سالهای خیلی قبلترش بوده همون سالهایی که شما میخوایین همه باور کنن بهشت بوده (2846897) (alef-13)
حسین
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۶:۴۸:۲۲
چه خوب بود در کنار علامت مثبت علامت منفی را هم میگذاشتید (2846902) (alef-13)
عبدالرحمن
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۱۷:۱۳:۲۵
به نظر ميرسد تنها مشكل فقط ضديت فقرا و اغنيا نيست .نگاهي به جامعه اين مطلب را ميرساند كه مردم به گروههاي از هم مجزا يي تبديل شده اند مثلا عده زيادي از مردم با كارمندان بانك كدورت دارند .بانكيها خودشان با معلمان و معلمان با نظاميان و نفتي ها ، نفتي ها با فوتباليستها ، فوتباليستها با هنرمندان ، هنرمندان با پزشكان ، پزشكان با اساتيد ومهندسان وووووو..... همه و همه با يكديگر كدورت دارند چه رسد به فقير وغني .... واين تضادها يعني جامعه اي بدون همگرايي مثبت كه لازمه پيشرفت است . مشكل خيلي عميقتر از اينهاست كه مثلا فقير با غني در تضاد هستند . حاكميت بايد دست به اصلاح روابط داخلي خود بزند البته اگر دير نشده باشد (2846969) (alef-13)
احمدرضا
۱۳۹۴-۰۲-۰۵ ۲۳:۵۲:۰۲
سوالی که کسی نپرسیده این است که اصولا آن دختر جوان با آن پسر در نیمه ی شب و درون پورشه چه نسبت سببی یا نسبی داشته اند؟؟؟؟ (2847887) (alef-10)
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.