کد مطلب: 294463
جادوی سینما
یادداشت شیلا خداداد به مناسبت روز سینما
بخش فرهنگ و هنر الف، ۲۱ شهریور ۹۴
تاریخ انتشار : شنبه ۲۱ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۸:۲۵
خانم شیلا خداداد در یادداشتی که به مناسبت روز سینما، برای بخش فرهنگ و هنر «الف» ارسال کرد، نوشت:
چشمهای کودکی مان که برپرده می افتاد بی اختیارمیخواستیم دست بزنیم،امادر آن سکوت وفضای تاریی که یکدفعه با موج صدای بلند بازیگران هیبت ترسناکی میگرفت بی خیالمان می کرد. کم کم آرام شدیم وچشم دوختیم به پرده ... فیلم درست چند دقیقه بیشتر جریان نداشت شاید پنج یا ده دقیقه و این به نظرم زمان کوتاهی بود با اینکه گاهی دو ساعت از ورودما به سینما می گذشت ومتوجه گذشت زمان نبودیم. سینما،این واژه ی جادویی رسانه! سی نما ... هزار نما از نماهای مختلف ... از شهرها و کشورهای مختلف با انواع سلیقه ها و ملیت ها و رنگ ها و نژادها آدمیان را به پای پرده ای می کشاند که هزار رنگ است و مثل غول چراغ جادو می ماند! مثل شهر فرنگ ...
حالا که دوربین را اختراع کرده اند،حالا که سینماهای زیادی در جهان منتظر فیلمی است برای نمایش،حالا که چشم هایی به پرده دوخته می شودکه نقش بازیگری راببینندو سرنوشتش را تا پایان قصه دنبال کنند،بگذار فرو بروم در آرام قصه ای که مرا به اوج لذت وصف ناپذیری میرساندکه سوای از زندگی شخصی هرکس،جادویی است دوست داشتنی ... که گاهی آرامت میکند وگاهی خود خواه!گاهی سر به زیر و گاهی خجالت زده و تو در هر صورت باید پاسخ گوی محبت مردمی باشی که تو را می بینند و دنبال می کنند ... روز سینما، روز بازیگرانی است که نقش ها را با جانشان زندگی کرده اند،روز نویسندگانی که آن شخصیت پنهان ِ خفته در وجودشان را نوشته و بخشیده اند،روز کارگردانانی که نقش های قصه را هدایت می کنند نه بازیگر را و روز تمام دست اندرکارانی که سی نما را به سینما می بخشند ... روز سینما روز مردمی است که مشتاقانه پذیرای ما می شوند و برای ساعتی مهمان ذهنشان و دلهایشان هستیم.
جادوی رویایی سینما،روزت مبارک!
شیلا خداداد
۲۱شهریور ۱۳۹۴
چشمهای کودکی مان که برپرده می افتاد بی اختیارمیخواستیم دست بزنیم،امادر آن سکوت وفضای تاریی که یکدفعه با موج صدای بلند بازیگران هیبت ترسناکی میگرفت بی خیالمان می کرد. کم کم آرام شدیم وچشم دوختیم به پرده ... فیلم درست چند دقیقه بیشتر جریان نداشت شاید پنج یا ده دقیقه و این به نظرم زمان کوتاهی بود با اینکه گاهی دو ساعت از ورودما به سینما می گذشت ومتوجه گذشت زمان نبودیم. سینما،این واژه ی جادویی رسانه! سی نما ... هزار نما از نماهای مختلف ... از شهرها و کشورهای مختلف با انواع سلیقه ها و ملیت ها و رنگ ها و نژادها آدمیان را به پای پرده ای می کشاند که هزار رنگ است و مثل غول چراغ جادو می ماند! مثل شهر فرنگ ...
حالا که دوربین را اختراع کرده اند،حالا که سینماهای زیادی در جهان منتظر فیلمی است برای نمایش،حالا که چشم هایی به پرده دوخته می شودکه نقش بازیگری راببینندو سرنوشتش را تا پایان قصه دنبال کنند،بگذار فرو بروم در آرام قصه ای که مرا به اوج لذت وصف ناپذیری میرساندکه سوای از زندگی شخصی هرکس،جادویی است دوست داشتنی ... که گاهی آرامت میکند وگاهی خود خواه!گاهی سر به زیر و گاهی خجالت زده و تو در هر صورت باید پاسخ گوی محبت مردمی باشی که تو را می بینند و دنبال می کنند ... روز سینما، روز بازیگرانی است که نقش ها را با جانشان زندگی کرده اند،روز نویسندگانی که آن شخصیت پنهان ِ خفته در وجودشان را نوشته و بخشیده اند،روز کارگردانانی که نقش های قصه را هدایت می کنند نه بازیگر را و روز تمام دست اندرکارانی که سی نما را به سینما می بخشند ... روز سینما روز مردمی است که مشتاقانه پذیرای ما می شوند و برای ساعتی مهمان ذهنشان و دلهایشان هستیم.
جادوی رویایی سینما،روزت مبارک!
شیلا خداداد
۲۱شهریور ۱۳۹۴
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
