کد مطلب: 254539
پیشنهاد کتاب/ «مجوس شمال»؛ آيزايا برلين، ترچمه رضا رضايي؛ نشر ماهي
کم بينديش و بيش بِزي!
دکتر علی غزالی فر*؛ 10 دی 1393
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۱۳
مجوس شمال (يوهان گئورگ هامان و خاستگاههاي عقلناباوري جديد)
نويسنده: آيزايا برلين
مترجم: رضا رضايي
ناشر:
ماهي، چاپ دوم ۱۳۸۹
۲۱۵ صفحه، ۷۰۰۰تومان
این کتاب را
فروشگاه اینترنتی شهر کتاب تا یک هفته پس از معرفی، با
۱۰% تخفیف ویژه عرضه میکنند، در صورت تمایل
اینجا کلیک کنید.
*****
مجوس شمال لقب يوهان گئورگ هامان (۱۷۳۰-۱۷۸۸) است. اين لقب را ديگران به او دادند؛ زيرا او نويسندهاي مرموز بود که نوشتههاي مغشوش او سرشار از ابهام بود و بهسختي فهميده ميشدند. البته او نيز اين لقب را ميپسنديد. بيشتر آثارش رسالههاي کوتاه و پراکندهاي است که آنها را به مناسبتهاي مختلف به نگارش در ميآورد. هامان انديشمندي پروتستان و شيفته و دلباخته مسيحيتي شخصي بود که با عقلگرايي دوره روشنگري و بهويژه روشنگري قرن هجدهم آلمان سخت دشمن بود.
اما چرا آيزايا برلين به هامان اهميت ميدهد؟ برلين مورخ انديشه است. و اگر بخواهيم دقيقتر بگوييم او مورخ انديشههاي سياسي است. يکي از امور مورد توجه او شخصيتهاي خاص و استثنايي است که در جهت خلاف جريان فکري روزگار خود ميانديشيدند. اينگونه افراد غالبا کساني بودند که در روزگار خود چندان مورد توجه قرار نگرفتند، يا اگر هم افراد مشهور و سرشناسي بودند افکار و انديشههاي آنان جدي گرفته نميشد. اين در حالي است که در دورههاي بعدي انديشههاي آنان منشأ تغييرات و حوادث بسيار بزرگ و مهمي شدند. برلين بهويژه منتقدان و مخالفان سرسخت دوره روشنگري را مورد واکاوي بسيار جدي قرار داده است. او به اندیشمندانی علاقه داشت که از عقلگرایی، عملگرایی، ترقیخواهی و سازماندهی عقلانی جهان یعنی از سنت روشنگری غرب انتقاد کردهاند و در مقابل، مدافع اصولی مانند تفاوت، تکثر، عمل آزاد و اختیار بودهاند .از نظر او بسياري از جريانهاي فکري-فرهنگي و نيز اجتماعي-سياسي قرن بيستم در آراء و نظريات آن متفکران ريشه دارد.
در اين ميان پرشورترين، پيگيرترين، افراطيترين و سازشناپذيرترين دشمن دوره روشنگري و بهويژه همه صورتهاي عقلباوري قرن هجدهم، هامان بود. تأثير مستقيم و غيرمستقيم او بر جريانهاي عقلناباوري بعدي بهخصوص جريان رمانتيک بسيار زياد و تعيين کننده است. در يک کلام او پيشاهنگ عقلستيزي در همه حوزههاست. اهميت هامان در اثري بود که از خود بهجاي گذاشت. او انديشمندي پرشور و اصيل بود که بسياري از آراء و نظرياتش ابداعی و ابتکاری است و لذا از معدود کساني است که دِيْن فکري کمي نسبت به پيشينيان خود دارد. کساني همچون ویکو، هردر، هرتزن، سورل، پرودون، کارلایل، کییرکگور، تولستوی، دومستر، سن سيمون و هلوسيوس از او بسيار چيزها آموختند.
برلين بر اين باور است که بسياري از جريانهاي ناعقلگرايي ريشه در انديشههاي هامان دارند و نفوذ او نه تنها در قرن نوزدهم، بلکه حتي تا قرن بيستم نيز کشيده شده است. رمانتيسم، اگزيستانسياليسم، پديدارشناسي، ايدهآليسم و هر نوع ارادهگرايي از جمله جريانهايي هستند که ردپاي انديشههاي هامان در آنها ديده ميشود. برلين به ايدههاي هامان بسيار اهميت ميداد؛ نه به اين دليل که آنها را درست تلقي ميکرد بلکه بخاطر اینکه آنها را در متفکران و جريانهاي فکري بعدي بسيار اثرگذار ميدانست. او همچنين هامان را رهبر اصلي جريان ضد روشنگري و بهطور کلي جريان عقلناباوري مدرن ميداند. اين جرياني است که توانست عقلگرايي روشنگري را درهم بشکند و بهجاي عقل اصالت اراده را در تمدن غرب به کرسي بنشاند که ايده محوري رمانتيسم و جريانهاي بعدي همچون اگزيستانسياليزم واقع شد. البته از نظر برلين هامان نظريات مفيد، مثبت و صحيحي هم داشت اما بدبختانه آراء منفي و سلبي او بيشتر منشأ اثر شدند. به عبارت ديگر برخي از انتقادهاي او بر نهضت روشنگري درست و بر حق بود اما او بسيار افراط ميکرد و جنبههاي افراطي نقد او باعث ويرانسازي بنيانهاي عقلاني تمدن غرب شد. چرا که از نظر هامان افکار و عواطف افراد به هيچ وجه تحت سيطره اصولي عقلاني که توافقي عام را در پي داشته باشند، نيستند بلکه کاملا ريشه در اموري غيرعقلاني دارند. لذا رمانتيسم، عقلستيزي و بدگماني به همه نظريات و ساختههاي فکري که در بهترين حالت جعليات مفيد و در بدترين حالت وسيله انحراف بودند، عملا با او شروع شد؛ به همين دليل هامان صراحتا به يکي از دوستانش ميگفت: "کم بينديش و بيش بزي!" آري، او يکي از پيچيدهترين و مهمترين استثناهاي تمدن غربي است.
برلين بهدليل اهميت اين موضوع در مورد هامان بهصورت جسته و گريخته در بسياري از آثار خود بحث کرده است اما اين کتاب تنها اثر اوست که بهطور مستقل و تفصيلي انديشههاي او را مورد تجزيه و تحليل قرار داده است. اين کتاب در اصل درسگفتارهاي آيزايا برلين در دانشگاه کولومبياي آمريکا بود که سال ۱۹۶۵ آنها را تحت عنوان "دو دشمن روشنگري" ايراد کرد . کتاب علاوه بر پيشگفتار ويراستار و نويسنده شامل نه بخش است. ابتدا در مقدمه کوتاهي به اهميت و ضرورت بحث از هامان پرداخته ميشود. در بخش دوم برلين گزارش بسيار خوبي از زندگي هامان آورده است. او در بخش سوم، جان کلام، خلاصه و فشردهاي از انديشههاي هامان را ارائه ميکند. در بخش چهارم، نهضت روشنگري، ويژگيهاي کلي و مشترکات اين جريان فکري مهم ذکر ميشود تا بهخوبي روشن شود که هامان با چه چيزي سر ستيز و دشمني دارد. بخش پنجم، شناخت، طولانيترين فصل کتاب است که به مسئله شناخت از منظر هامان ميپردازد و معلوم ميشود که بنياد نظريات بعدي او همين ديدگاه معرفتشناختي اوست که کاملا در مقابل نگاه معرفتشناختي عقلگراي دوره مدرن است. نظريات خاص و عجيب و غريب هامان در باب زبان در بخش ششم با همين عنوان گزارش و تحليل ميشود. بخش هفتم، نبوغ خلاق، به ديدگاه هامان در مورد نبوغ و خلاقيت اختصاص يافته است. بخش هشتم، سياست، بحث کوتاهي در باب موضعگيريهاي هامان در برخي موضوعات سياسي است که مثل هميشه سخنان خلاف آمد عادت و پرخاشگريهاي او را به ساير متفکران روشنگري ميبينيم. در بخش نهم، ختم کلام، برلين جمعبندي و نتيجهگيري خوبي از مباحث قبلي انجام ميدهد. در پايان کتاب هم پيوست کوتاهي وجود دارد که شامل چند اشاره مختصر به آراء هامان در باب زبان است. البته هامان در الهيات، متافيزيک و عرفان نيز نظريات خاص خود را دارد. بسياري از متفکران مجذوب اين نوع ديدگاههاي او بودند. براي مثال نگارنده اين سطور بهخاطر ميآورد که استاد بزرگ و بزرگوار جناب آقاي دکتر ابراهيمي ديناني بهطور شفاهي فرمودند که در ملاقاتهايي که با هانري کربن داشتند ميديدند که ايشان به هامان علاقه زيادي داشت و از او ياد ميکرد. بعدها فهميدم که هانري کربن برخي از رسالههاي او را ترجمه کرده است. همچنين در باب هامان بهطور مستقل نيز نوشتههايي داشته و حتي کتابي هم در مورد او به رشته نگارش درآورده است. در همين رابطه دکتر داريوش شايگان در جايي نوشتهاند که هانري کربن شيفته اين نظر هامان بود که سخن گفتن ترجمه کردن است از زبان فرشتگان به زبان آدمي. در هر صورت برلين در اين کتاب از اينگونه امور بحثي نکرده است زيرا با هدف او ارتباط چنداني ندارد.
عليرغم اهميت فراوان هامان و با اينکه از نظر برلين ايدههاي او هنوز هم آنقدر قدرت دارند که باز هم با عقلگرايي پيکار کنند و افراد زيادي را جذب کرده و شيفته خود سازند، اما در زبان فارسي هيچ کتابي نيست که بهطور تفصيلي به آراء و انديشههاي او پرداخته باشد و فقط در برخي از کتابها و تاريخ فلسفهها اشارههاي بسيار کوتاهي به هامان وجود دارد. اين تنها کتابي است که بهطور مستقل به هامان پرداخته و در مورد نظريات خاص او نسبتا به تفصيل سخن گفته است. اگر شناخت غرب مدرن و بهخصوص غرب معاصر لازم و ضروري است، بنابراين بي هيچ شک و شبههاي بايد بگوييم که آشنايي با انديشههاي هامان نيز به همان ميزان لازم و ضروي است و براي تحقق اين مقصود چه منبعي بهتر از نوشتههاي آيزايا برلين يافت ميشود!
پی نوشت: 1- مجوس (Magus) در زبان آلماني به معناي حکيم و افسونگر است. ظاهرا از واژه فارسي مغ گرفته شده است.
2- از نظر برلين دشمن دوم روشنگري ژوزف دو مستر است که در ديگر آثار خود آراء و نظريات او را بهخوبي واکاوي کرده است. براي مثال برلين در اين دو اثر که در اختيار خوانندگان فارسيزبان است، دومستر را مورد نقد و بررسي جدي قرار داده است:
آيزايا برلين، سرشت تلخ بشر، ترجمه ليلا سازگار، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ چهارم ۱۳۹۳
3-آيزايا برلين، آزادي و خيانت به آزادي، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران: نشر ماهي، چاپ سوم ۱۳۹۱
* دکترای فلسفه
جمشيدي
۱۳۹۳-۱۰-۱۰ ۱۹:۰۰:۵۱
جالب بود!
(کم بينديش و بيش بزي)
اين حرف رو قبلا شنيده بودم اما نميدونستم از کيه (2576682) (alef-15)
سلام
چه آدمهاي عجيبي در غرب وجود داشته است (2576694) (alef-15)
Sahar
۱۳۹۳-۱۰-۱۰ ۱۹:۳۲:۵۷
zibast andishe
zibatar az zendegi
chon zibaei zendegi be andishe ast (2576752) (alef-15)
Souri
۱۳۹۳-۱۰-۱۰ ۲۱:۰۲:۳۰
با سلام
شخصا از اندیشه های هامان اطلاع نداشتم و راغب هستم در این زمینه بیشتر بدانم. جا دارد بابت معرفی جامع و مفیدی که مرقوم فرمودید نهایت تشکر را داشته باشم. (2576989) (alef-15)
از نویسنده این متن که به خوبی دورنمایی تمام رخ از کتاب ارائه کرده اند سپاس گزارم (2577833) (alef-10)
بسيار خوب است که کتابهايي در مورد چنين شخصيتهاي اثرگذاري معرفي شود.
بسيار ممنون (2578976) (alef-3)
يک معرفي خوب در مورد يک کتاب خوب از يک نويسنده خوب
سپاس! (2582802) (alef-3)