کد مطلب: 152695
چطور از ژاپن در اقتصاد پیشی بگیریم-2
دکتر آرمین شمس* 19 اردیبهشت 91
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۰۸:۳۲
در مبحث اول "چطور از ژاپن در اقتصاد پیشی بگیریم" راه حل را داشتن "اقتصاد مغز محور" عنوان کردیم. در ابتدای مقاله قبل گفتیم که هدف ما بررسی قسمت مادی راه حل است. علت استفاده از کلمه "مغز" اشاره به سرمایه عظیم ولی خام و فراوری نشده انسانهاست که پس از فراوری در قالب تفکر و مدیریت و تدبیر و خرد می تواند برای جامعه مفید باشد. توجه به فرایند تبدیل این ماده خام در جامعه به محصولات آن بسیار مهم است و می تواند محور یک اقتصاد موفق قرار گیرد. نیاز است برای تبیین بیشتر مطلب به راهبرها و راهکارهایی جهت فراوری این بزرگترین سرمایه ملی اشاره کنیم.
تفصیل نهایی بحث در مقالات و گزارشهای پژوهشی مربوطه قابل انجام است و این مبحث ما دایره مخاطبین گسترده تری دارد. "مدیریت" موثر اقتصاد کلید فراوری مغزهای آحاد جامعه است و برخی از اصول راهبردی "مدیریت اقتصاد مغز محور" عبارتند از:
اصل یکم (اصل توجه ملی به سرمایه اصلی کشور): مهمترین سرمایه مادی کشور "مغز" همگی مردم است و طی یک سیر فراوری اقتصادی (بدون رد کردن ابعاد دیگر انسانی) باید از خردسالی تا پیری مورد پرورش و بهره وری ملی به عنوان قطعه ای از پازل بزرگ اقتصاد کشور قرار گیرد.
اصل دوم (اصل فراوری سیستماتیک): فراوری مغزها یک بحث صرفا فرهنگی نیست، مراحل مختلف فراوری و نظارت بطور سیستماتیک و مانند یک پالایشگاه یا کارخانه عظیم باید تدبیر شود. بنیاد نخبگان بطور محدود کار را در این زمینه شروع کرده است و جزئی از چنین سیستمی ست.
اصل سوم (ایجاد "بینایی اقتصادی"): ملت باید بتواند در "سطوح دسترسی مختلف" و با "کمترین محدودیت معقول" از تمام زوایای فعالیتهای اقتصادی کشور مطلع باشد. بدین ترتیب از مغز هفتاد و پنج میلیون ایرانی برای نظارت بر اقتصاد می توان استفاده کرد. فرض کنید که به نسبت محرمانه بودن مطالب ده سطح دسترسی داریم که افراد با استفاده از شماره ملی و رمز مربوط به خود بتوانند وارد یک سیستم یکپارچه الکترونیکی اقتصادی شده و به تمام ارکان اقتصاد کشور و حتی جزئیات قراردادها و مناقصه های غیر محرمانه نظارت کنند، بخصوص در حیطه تخصص و علاقه خودشان. در اینصورت دیگر فقط نمایندگان مردم نیستند که نظارت می کنند بلکه بسیاری از مسایل کشور توسط بسیج کردن داوطلبین دلسوز قابل پایش خواهد بود (از طریق جستجو در اینترنت رجوع بفرمایید به مقاله "دکترین ابردموکراسی اسلامی برای نسلهای آینده"). مثلا چرا باید این مطلب محرمانه باشد که چه کسی با چه شرحی برنده فلان مناقصه غیر امنیتی و معمولی شده و نسبت کاری و خونی و منافع اقتصادی او با مسوولین مربوطه چیست؟ تنها مزاحم ایجاد این "دید" منافع فردی و گروهی ست و امید ما برای کمک به ایجاد این "دید" همان مسوولینی هستند که فسادهای عظیم کشور را پیگیری می کنند و اتفاقا نیاز به کمک مردم هم دارند. رهبری اشاره کردند که حتی امکان عملی نظارت شخصی به تمام کارهای نمایندگان مجلس را هم ندارند، پس یک راه استفاده از قدرت افرادی مثل ایشان که مخالف فقر و فساد و تبعیض هستند استفاده از توان میلیونی مردم برای "دیدن" و "نظارت" است.
اصل چهارم (ایجاد "بازو و سکان اقتصادی"): این شامل دو قسمت است. یکی یک سکان مدیریتی که امکان اتوپایلوت و هدایت خودکار را نیز در مسایل ساده مدیریتی دارد و یکی بازویی (پنل کنترل برای مدیران) که در شرایط پیچیده تر هدایت سکان را بدست می گیرد. سیستم هدایت اقتصاد کشور طبیعتا از یک هواپیمای پیشرفته خیلی پیچیده تر است. گفته می شود در آمریکا حدود چهارده میلیون پروسه کاری برای هدایت کشور وجود دارد. در انگلیس شاید چیزی حدود هشت میلیون و در ایران کمتر است. یکی از مشکلات ما نداشتن بسیاری از پروسه های لازم برای هدایت کشور از جمله اقتصاد است. توجه کنید که وجود پروسه ها به معنی قوانین دست و پا گیر برای مردم نیست، بلکه تمهیداتی ست که مدیران برای حل و فصل امور کشور در سرایط متنوع اندیشیده اند تا مطلبی بدون رسیدگی مناسب باقی نماند، مانند هواپیمایی که از دو راه هدایت خودکار و هدایت دستی برای شرایط مختلف از جمله شرایط نادر جوی آماده شده است. در هواپیماهای پیشرفته گاهی کوبیدن عمدی هواپیما به زمین آسان نیست (ظاهرا سیستم اوتو پایلوت "می بیند" و در شرایط خطر بزرگ برای خود استقلال بیشتری قائل می شود). در مدیریت از جمله مدیریت اقتصادی پس از تعریف و بهینه سازی اولیه پروسه ها برای هر یک از فرآیندها می توان شاخصهای کیفی (توصیفی) و شاخصهای رقمی (آماری) تعریف کرد که اولی به ما امکان هدایت دستی و دومی به ما امکان هدایت و نظارت خودکار و همچنین آگاهی بخشی خودکار آماری به مدیران را می دهد. طبیعتا پنل کنترل وزیر اقتصاد کشور و مشاورین او از پنل کنترل یک مشاور اقتصادی که شامل صدها شاخص خام و ترکیبی از عملکرد شرکت مربوطه است باید پیچیده تر باشد و به نسبت همین پیچیدگی امکان فرمان پذیری نیز داشته باشد. در شرکتهای تجاری بزرگ حتی فرایند سفارش اجناس جدید و قیمت گذاری بصورت اتوماتیک یا حداقل نیمه اتوماتیک (شامل پیشنهادات تجاری سیستم) انجام می شود، مثلا با توجه به متغیرهایی از جمله نوسانات ارز یا شاخصهای پیچیده تر. به یاددارم که در انگلستان برای مجهز کردن شرکت به ابزارها و فرایندهایی که در این اصل و اصل قبلی مورد اشاره گرفت تز دکترا و مقالات محققین را می خواندیم. شرکتهای بزرگ رقیب مانند "آمازون" دارای چنین سیستمهایی بودند. پایه فنی چنین تحولی فناوری اطلاعات است که به قول بیل گیتس مانند سلسله اعصاب "به سرعت" پیامهای نظارتی را از جزء جزء شرکت به مغز (مدیریت مرکزی) می رساند و پیامهای کنترلی و هدایت را نیز از مغز به ارکان مربوطه می برد. اگر بدن انسان پس از اینکه دستمان را به اشتباه روی بخاری روشن می گذاشتیم منتظر می شد تا خودمان پس از مدتی سرمان را برگردانیم و سوختگی و دود ناشی از این کار را ببینیم زندگی ما همانطور می شد که اقتصاد کشور الان هست!
اصل پنجم ("تلاش ملی برای استفاده از ریز ایده هایی که دارای تایید متخصصین هستند"): باید به کتب و مقالات معتبر با دید نقادانه رجوع کنیم و افرادی را که از این کار گریزانند برای پست مربوطه "غیر شایسته" فرض کنیم. نترسیم، آدم متعهد کم نمی آوریم، نتیجه این کار این است که افراد می فهمند بخش مهمی از تعهد رجوع به همان کتب و مقالات است و افراد و احزاب خود را با این مطلب هماهنگ خواهند کرد و مجموع شایستگی مسوولین به میزان زیادی بالا خواهد رفت. قسمت مهم شایسته سالاری کسب شایستگی های نداشته مان است نه اینکه صرفا از بین گزینه های موجود انتخاب.
اصل ششم ("ایجاد ریز ابزارهای نظارت و کنترل ملی اقتصادی"): ایجاد و گسترش برخی ابزارها به مردم و بخشی از مسوولین که حقیقتا متعهد و دلسوز هستند کمک شایان توجهی خواهد کرد. مثلا:
ابزار اول: پایگاه داده ای دارای سطوح دسترسی متعدد شامل پروژه ها و طرحهای کوچک و بزرگ کشور که تقاضای منابع و امکانات از بیت المال دارند همراه با اولویت بندی این پروژه ها و طرحها توسط امتیازات داده شده از طرف مسوولین و ذکر نظرات و جزئیات و دستورات. اگر هم اطلاعات حساس است می توان با چهار سال یا هشت سال تاخیر عمومی کرد. از کارهایی که معقول است، مثلا دادن سریع وام میلیاردی به کسی که با پول حلال اشتغال زایی می کند، دفاع خواهیم کرد و از سوی دیگر "تبعیض" قائل شدن نیز جلوی "چشک" عموم سخت تر خواهد شد. مردم نیز از مواردی که طرحهای بهتری به نسبت طرح آنها وجود داشته و منابع بیشتری گرفته مطلع خواهند شد و افراد تا حدی از "بدبینی کور" نسبت به تصمیم گیری ها دست بر می دارند.
ابزار دوم: پایگاه داده ای از "نسبتهای فامیلی و منفعتی اقتصادی" مسوولین مختلف کشور که با سطوح دسترسی مختلف به مردم و مسوولین "دید" بدهد، با لحاظ استثنائات. مسایل امنیتی و مسوولین امنیتی قابل رصد عمومی همگان نباید باشند ولی فلان کارخانه دار و فلان مسوول وزارت اقتصاد از لحاظ روابط و منافع می توانند در معرض "دید" قرار گیرند.
ابزار سوم: "تقویت جوامع علمی کشور" (مثلا جامعه مهندسین کامپیوتر کشور، جامعه فیزیکدانان کشور، جامعه اقتصاددانان کشور و ...) با دادن نقش و اختیار نظارت به آنها و پاسخگو کردنشان در مورد رشته تخصصی خودشان از ابزارهای علمی قوی برای رشد اقتصادی ست. جوامع علمی در مورد اصل پنجم یادشده غیرتمند هستند و عدم استفاده از کارهای علمی دیگران در دنیا را گناه می شمرند. این جوامع علمی که معمولا در غالب انجمن ها و سازمانهای مردم نهاد متشکل می شوند باید از سیاست بازی و سیاست زدگی نیز دور باشند تا قضاوت علمی آنها کمتر تحت شعاع منافع قرار گیرد. همچنین، انجمنهایی که در زمینه علوم انسانی فعالیت می کنند باید منابع غربی را وحی منزل ندانند و به "وحی الهی" احترام بگذارند. گاهی تکرار مطالب اشتباه در علوم انسانی ناشی از قوی بودن شبکه بین المللی حامی این مطالب است وعقبه سیاسی نیز پیدا می کند. نمونه ساده تر این آفت را در برخی ژورنالهای پژوهشی نیز می بینیم که گفته می شود چنانچه به حلقه مجلات مورد نظر آنها ارجاع بدهید مقاله شما را راحت تر چاپ می کنند تا میزان ارجاعات آن حلقه علمی بالا برود و منجر به معروفیت بیشتر شود.
ابزار چهارم (ایجاد "تصویر الکترونیکی اقتصاد کشور"): در شرکتها و سازمانهای بزرگ و قدرتمند دنیا معمولا در قالب یک سیستم الکترونیکی یکپارچه تمامی پروسه های شرکت یا سازمان مستند سازی شده، کدگذاری شده، چندین بار بهینه شده، اختصاص یافته به افراد مربوطه و همچنین دارای قالب مخصوص گزارش دهی و ملاکهای کیفی و کمی ارزیابی هستند که به همراه ابزارهای تحلیل آماری و پایش و هشدار خودکار یک سیستم جامع تحلیلگر خودکار را شکل می دهند. این سیستم تصویر نسبتا کاملی از سیستم حقیقی را نشان می دهد، بطوری که اگر شما هرگز سیستم واقعی را ندیده باشید امکان درک و کنترل سیستم واقعی از طریق این سیستم جامع برای شما مهیا خواهد بود و خودکار بودن سیستم به شما پیشنهاداتی در مورد هدایت آن و تحلیلها و رخدادهای مهم ارائه خواهد کرد. از کلیدی ترین قسمتهای این سیستم تامین امنیت و لحاظ سطوح دسترسی ست. امروزه تحلیلگرهای خودکار سازمانها و شرکتهای بزرگ و بانکها تمامی ارتباطات و عملیات مالی و غیر مالی را زیر نظر دارند و در صورت دیدن الگوهای خاص (منجر به نفع یا ضرر) مطلب را به کاربرهای متخصص برای بررسی بیشتر ارجاع می دهند. چندی پیش نمونه ای از بخشی کوچک از مستندات ارتش آمریکا که کد گذاری و تقسیم بندی و تدبیر سازمانی را تا حدی نشان می دهد در رسانه های اصولگرا انعکاس یافت. به قسمتی از یکی از این مستندها توجه کنید که لزوم داشتن یک سیستم یکپارچه نظارت و کنترل را برای ارتش آمریکا یاداور می شود:
الگوی کلی سیستم نظارت و کنترل یکپارچه مخصوص ارتش نیست و در همه شرکتها و سازمانها و کارخانجات بزرگ لازم است.
ابزار پنجم ("سامانه ملی کنترل کیفیت مردمی"): از جمله ابزارهای مدیرت اقتصادی که کمبود آن احساس می شود یک سامانه کنترل کیفیت الکترونیکی یکپارچه است که چند خصوصیت داشته باشد:
الف) شماره تلفن رند مانند ۱۲۵ و سایت اینترنتی بسیار کارا
ب) دسته بندی گزارشهای مردمی و ثبت مشخصات آن در دسته ها و گروههای مربوطه توسط گزارش دهنده و با هدایت سیستم
ب) دادن کد رهگیری به هر گزارش مردمی (گزارشها در مورد کیفیت کالا و خدمات هستند)
ج) اعلام مهلت پاسخگویی دولت به گزارش یاد شده بر اساس خصوصیات ثبت شده بصورت خودکار
د) ارجاع خودکار به بخش مربوطه و گرفتن پاسخ با فرستادن یاداورهای اتوماتیک تلفنی یا الکترونیکی به مسوول مربوطه و جریمه خودکار او و رئیسش (کسر از حقوق) در صورت عدم پاسخگویی
ه) ارزیابی خودکار پاسخ از طریق تلفن یا اینترنت توسط مردم پس از اعلام پاسخ به گزارش دهنده
و) در صورت گزارش در مورد کیفیت پایین اجناس و تعدد گزارشها جنس آزمایش شده و رتبه کیفی حک شده مطابق آزمایش تغییر کند (ملاحظه می شود که سیستم دو رتبه ای فعلی مبنی بر داشتن یا نداشتن علامت استاندارد باید به سیستم کیفی چند رتبه ای تغییر کند و روی تک تک اجناس حک شود).
ز) دادن گزارشهای کلان از امتیازات رضایت مردمی مربوط به پیگیری کارها بطور خودکار به مسوولین رده بالای مملکت.
و هر تمهید مشابه دیگر که باعث دریافت، تحلیل و اعمال موفق میلیونها گزارش مردمی در سال شود و مردم از اعمال مطلب نا امید نباشند (در صورت نا امیدی مردم از پیگیری دولت طرح مهجور خواهد ماند و مطالب خیلی کمتر گزارش می شود و اقتصاد از "مغز" و تجربه میلیونها مصرف کننده در کنترل کیفیت بی نصیب می ماند، مانند وضعیت فعلی).
اصل هفتم ("اضافه کردن معنویت به عنوان راهبرد آینده"): باید دریچه ای نیز رو به پیشرفت بیشتر معنوی گشود. وقتی اقتصاد "مغز محور" مذکور را تحقق بخشیده و در گام بلند بعدی به سمت "اقتصاد عقل محور" حرکت کنیم، به تخمین بنده از ژاپن پیشی خواهیم گرفت. در اقتصادهای بزرگ دنیا سخت کوشی و ادب را می توان دید و باید یادگرفت ولی معنویت هنوز جایگاه درخوری در این اقتصادها ندارد. خداوند به پول دارای پشتوانه معنوی برکت می دهد و یک تومان حلال نزد مومنین از هزاران دلار آغشته به خون و درد مستضعفین دنیا شیرین تر است.
می توان به ابزارها و حتی اصول یاد شده افزود و راههای سوء استفاده و فرار را شمرد و تنگ تر کرد. شما هم شاید بخواهید مواردی به راهبردها یا راهکارها اضافه کنید و تنها به بیان مشکلات اکتفا ننمایید ...
*دکتر آرمین شمس، عضو بنیاد ملی نخبگان
محقق پسادکترا،
زبانشناسی محاسباتی و عصبی-شناختی،
دانشکده برق و کامپیوتر،دانشگاه تهران
تفصیل نهایی بحث در مقالات و گزارشهای پژوهشی مربوطه قابل انجام است و این مبحث ما دایره مخاطبین گسترده تری دارد. "مدیریت" موثر اقتصاد کلید فراوری مغزهای آحاد جامعه است و برخی از اصول راهبردی "مدیریت اقتصاد مغز محور" عبارتند از:
اصل یکم (اصل توجه ملی به سرمایه اصلی کشور): مهمترین سرمایه مادی کشور "مغز" همگی مردم است و طی یک سیر فراوری اقتصادی (بدون رد کردن ابعاد دیگر انسانی) باید از خردسالی تا پیری مورد پرورش و بهره وری ملی به عنوان قطعه ای از پازل بزرگ اقتصاد کشور قرار گیرد.
اصل دوم (اصل فراوری سیستماتیک): فراوری مغزها یک بحث صرفا فرهنگی نیست، مراحل مختلف فراوری و نظارت بطور سیستماتیک و مانند یک پالایشگاه یا کارخانه عظیم باید تدبیر شود. بنیاد نخبگان بطور محدود کار را در این زمینه شروع کرده است و جزئی از چنین سیستمی ست.
اصل سوم (ایجاد "بینایی اقتصادی"): ملت باید بتواند در "سطوح دسترسی مختلف" و با "کمترین محدودیت معقول" از تمام زوایای فعالیتهای اقتصادی کشور مطلع باشد. بدین ترتیب از مغز هفتاد و پنج میلیون ایرانی برای نظارت بر اقتصاد می توان استفاده کرد. فرض کنید که به نسبت محرمانه بودن مطالب ده سطح دسترسی داریم که افراد با استفاده از شماره ملی و رمز مربوط به خود بتوانند وارد یک سیستم یکپارچه الکترونیکی اقتصادی شده و به تمام ارکان اقتصاد کشور و حتی جزئیات قراردادها و مناقصه های غیر محرمانه نظارت کنند، بخصوص در حیطه تخصص و علاقه خودشان. در اینصورت دیگر فقط نمایندگان مردم نیستند که نظارت می کنند بلکه بسیاری از مسایل کشور توسط بسیج کردن داوطلبین دلسوز قابل پایش خواهد بود (از طریق جستجو در اینترنت رجوع بفرمایید به مقاله "دکترین ابردموکراسی اسلامی برای نسلهای آینده"). مثلا چرا باید این مطلب محرمانه باشد که چه کسی با چه شرحی برنده فلان مناقصه غیر امنیتی و معمولی شده و نسبت کاری و خونی و منافع اقتصادی او با مسوولین مربوطه چیست؟ تنها مزاحم ایجاد این "دید" منافع فردی و گروهی ست و امید ما برای کمک به ایجاد این "دید" همان مسوولینی هستند که فسادهای عظیم کشور را پیگیری می کنند و اتفاقا نیاز به کمک مردم هم دارند. رهبری اشاره کردند که حتی امکان عملی نظارت شخصی به تمام کارهای نمایندگان مجلس را هم ندارند، پس یک راه استفاده از قدرت افرادی مثل ایشان که مخالف فقر و فساد و تبعیض هستند استفاده از توان میلیونی مردم برای "دیدن" و "نظارت" است.
اصل چهارم (ایجاد "بازو و سکان اقتصادی"): این شامل دو قسمت است. یکی یک سکان مدیریتی که امکان اتوپایلوت و هدایت خودکار را نیز در مسایل ساده مدیریتی دارد و یکی بازویی (پنل کنترل برای مدیران) که در شرایط پیچیده تر هدایت سکان را بدست می گیرد. سیستم هدایت اقتصاد کشور طبیعتا از یک هواپیمای پیشرفته خیلی پیچیده تر است. گفته می شود در آمریکا حدود چهارده میلیون پروسه کاری برای هدایت کشور وجود دارد. در انگلیس شاید چیزی حدود هشت میلیون و در ایران کمتر است. یکی از مشکلات ما نداشتن بسیاری از پروسه های لازم برای هدایت کشور از جمله اقتصاد است. توجه کنید که وجود پروسه ها به معنی قوانین دست و پا گیر برای مردم نیست، بلکه تمهیداتی ست که مدیران برای حل و فصل امور کشور در سرایط متنوع اندیشیده اند تا مطلبی بدون رسیدگی مناسب باقی نماند، مانند هواپیمایی که از دو راه هدایت خودکار و هدایت دستی برای شرایط مختلف از جمله شرایط نادر جوی آماده شده است. در هواپیماهای پیشرفته گاهی کوبیدن عمدی هواپیما به زمین آسان نیست (ظاهرا سیستم اوتو پایلوت "می بیند" و در شرایط خطر بزرگ برای خود استقلال بیشتری قائل می شود). در مدیریت از جمله مدیریت اقتصادی پس از تعریف و بهینه سازی اولیه پروسه ها برای هر یک از فرآیندها می توان شاخصهای کیفی (توصیفی) و شاخصهای رقمی (آماری) تعریف کرد که اولی به ما امکان هدایت دستی و دومی به ما امکان هدایت و نظارت خودکار و همچنین آگاهی بخشی خودکار آماری به مدیران را می دهد. طبیعتا پنل کنترل وزیر اقتصاد کشور و مشاورین او از پنل کنترل یک مشاور اقتصادی که شامل صدها شاخص خام و ترکیبی از عملکرد شرکت مربوطه است باید پیچیده تر باشد و به نسبت همین پیچیدگی امکان فرمان پذیری نیز داشته باشد. در شرکتهای تجاری بزرگ حتی فرایند سفارش اجناس جدید و قیمت گذاری بصورت اتوماتیک یا حداقل نیمه اتوماتیک (شامل پیشنهادات تجاری سیستم) انجام می شود، مثلا با توجه به متغیرهایی از جمله نوسانات ارز یا شاخصهای پیچیده تر. به یاددارم که در انگلستان برای مجهز کردن شرکت به ابزارها و فرایندهایی که در این اصل و اصل قبلی مورد اشاره گرفت تز دکترا و مقالات محققین را می خواندیم. شرکتهای بزرگ رقیب مانند "آمازون" دارای چنین سیستمهایی بودند. پایه فنی چنین تحولی فناوری اطلاعات است که به قول بیل گیتس مانند سلسله اعصاب "به سرعت" پیامهای نظارتی را از جزء جزء شرکت به مغز (مدیریت مرکزی) می رساند و پیامهای کنترلی و هدایت را نیز از مغز به ارکان مربوطه می برد. اگر بدن انسان پس از اینکه دستمان را به اشتباه روی بخاری روشن می گذاشتیم منتظر می شد تا خودمان پس از مدتی سرمان را برگردانیم و سوختگی و دود ناشی از این کار را ببینیم زندگی ما همانطور می شد که اقتصاد کشور الان هست!
اصل پنجم ("تلاش ملی برای استفاده از ریز ایده هایی که دارای تایید متخصصین هستند"): باید به کتب و مقالات معتبر با دید نقادانه رجوع کنیم و افرادی را که از این کار گریزانند برای پست مربوطه "غیر شایسته" فرض کنیم. نترسیم، آدم متعهد کم نمی آوریم، نتیجه این کار این است که افراد می فهمند بخش مهمی از تعهد رجوع به همان کتب و مقالات است و افراد و احزاب خود را با این مطلب هماهنگ خواهند کرد و مجموع شایستگی مسوولین به میزان زیادی بالا خواهد رفت. قسمت مهم شایسته سالاری کسب شایستگی های نداشته مان است نه اینکه صرفا از بین گزینه های موجود انتخاب.
اصل ششم ("ایجاد ریز ابزارهای نظارت و کنترل ملی اقتصادی"): ایجاد و گسترش برخی ابزارها به مردم و بخشی از مسوولین که حقیقتا متعهد و دلسوز هستند کمک شایان توجهی خواهد کرد. مثلا:
ابزار اول: پایگاه داده ای دارای سطوح دسترسی متعدد شامل پروژه ها و طرحهای کوچک و بزرگ کشور که تقاضای منابع و امکانات از بیت المال دارند همراه با اولویت بندی این پروژه ها و طرحها توسط امتیازات داده شده از طرف مسوولین و ذکر نظرات و جزئیات و دستورات. اگر هم اطلاعات حساس است می توان با چهار سال یا هشت سال تاخیر عمومی کرد. از کارهایی که معقول است، مثلا دادن سریع وام میلیاردی به کسی که با پول حلال اشتغال زایی می کند، دفاع خواهیم کرد و از سوی دیگر "تبعیض" قائل شدن نیز جلوی "چشک" عموم سخت تر خواهد شد. مردم نیز از مواردی که طرحهای بهتری به نسبت طرح آنها وجود داشته و منابع بیشتری گرفته مطلع خواهند شد و افراد تا حدی از "بدبینی کور" نسبت به تصمیم گیری ها دست بر می دارند.
ابزار دوم: پایگاه داده ای از "نسبتهای فامیلی و منفعتی اقتصادی" مسوولین مختلف کشور که با سطوح دسترسی مختلف به مردم و مسوولین "دید" بدهد، با لحاظ استثنائات. مسایل امنیتی و مسوولین امنیتی قابل رصد عمومی همگان نباید باشند ولی فلان کارخانه دار و فلان مسوول وزارت اقتصاد از لحاظ روابط و منافع می توانند در معرض "دید" قرار گیرند.
ابزار سوم: "تقویت جوامع علمی کشور" (مثلا جامعه مهندسین کامپیوتر کشور، جامعه فیزیکدانان کشور، جامعه اقتصاددانان کشور و ...) با دادن نقش و اختیار نظارت به آنها و پاسخگو کردنشان در مورد رشته تخصصی خودشان از ابزارهای علمی قوی برای رشد اقتصادی ست. جوامع علمی در مورد اصل پنجم یادشده غیرتمند هستند و عدم استفاده از کارهای علمی دیگران در دنیا را گناه می شمرند. این جوامع علمی که معمولا در غالب انجمن ها و سازمانهای مردم نهاد متشکل می شوند باید از سیاست بازی و سیاست زدگی نیز دور باشند تا قضاوت علمی آنها کمتر تحت شعاع منافع قرار گیرد. همچنین، انجمنهایی که در زمینه علوم انسانی فعالیت می کنند باید منابع غربی را وحی منزل ندانند و به "وحی الهی" احترام بگذارند. گاهی تکرار مطالب اشتباه در علوم انسانی ناشی از قوی بودن شبکه بین المللی حامی این مطالب است وعقبه سیاسی نیز پیدا می کند. نمونه ساده تر این آفت را در برخی ژورنالهای پژوهشی نیز می بینیم که گفته می شود چنانچه به حلقه مجلات مورد نظر آنها ارجاع بدهید مقاله شما را راحت تر چاپ می کنند تا میزان ارجاعات آن حلقه علمی بالا برود و منجر به معروفیت بیشتر شود.
ابزار چهارم (ایجاد "تصویر الکترونیکی اقتصاد کشور"): در شرکتها و سازمانهای بزرگ و قدرتمند دنیا معمولا در قالب یک سیستم الکترونیکی یکپارچه تمامی پروسه های شرکت یا سازمان مستند سازی شده، کدگذاری شده، چندین بار بهینه شده، اختصاص یافته به افراد مربوطه و همچنین دارای قالب مخصوص گزارش دهی و ملاکهای کیفی و کمی ارزیابی هستند که به همراه ابزارهای تحلیل آماری و پایش و هشدار خودکار یک سیستم جامع تحلیلگر خودکار را شکل می دهند. این سیستم تصویر نسبتا کاملی از سیستم حقیقی را نشان می دهد، بطوری که اگر شما هرگز سیستم واقعی را ندیده باشید امکان درک و کنترل سیستم واقعی از طریق این سیستم جامع برای شما مهیا خواهد بود و خودکار بودن سیستم به شما پیشنهاداتی در مورد هدایت آن و تحلیلها و رخدادهای مهم ارائه خواهد کرد. از کلیدی ترین قسمتهای این سیستم تامین امنیت و لحاظ سطوح دسترسی ست. امروزه تحلیلگرهای خودکار سازمانها و شرکتهای بزرگ و بانکها تمامی ارتباطات و عملیات مالی و غیر مالی را زیر نظر دارند و در صورت دیدن الگوهای خاص (منجر به نفع یا ضرر) مطلب را به کاربرهای متخصص برای بررسی بیشتر ارجاع می دهند. چندی پیش نمونه ای از بخشی کوچک از مستندات ارتش آمریکا که کد گذاری و تقسیم بندی و تدبیر سازمانی را تا حدی نشان می دهد در رسانه های اصولگرا انعکاس یافت. به قسمتی از یکی از این مستندها توجه کنید که لزوم داشتن یک سیستم یکپارچه نظارت و کنترل را برای ارتش آمریکا یاداور می شود:
global information grid
The globally interconnected, end-to-end set of information capabilities, associated processes, and
personnel for collecting, processing, storing, disseminating, and managing information on
demand to warfighters, policy makers, and support personnel.
The globally interconnected, end-to-end set of information capabilities, associated processes, and
personnel for collecting, processing, storing, disseminating, and managing information on
demand to warfighters, policy makers, and support personnel.
الگوی کلی سیستم نظارت و کنترل یکپارچه مخصوص ارتش نیست و در همه شرکتها و سازمانها و کارخانجات بزرگ لازم است.
ابزار پنجم ("سامانه ملی کنترل کیفیت مردمی"): از جمله ابزارهای مدیرت اقتصادی که کمبود آن احساس می شود یک سامانه کنترل کیفیت الکترونیکی یکپارچه است که چند خصوصیت داشته باشد:
الف) شماره تلفن رند مانند ۱۲۵ و سایت اینترنتی بسیار کارا
ب) دسته بندی گزارشهای مردمی و ثبت مشخصات آن در دسته ها و گروههای مربوطه توسط گزارش دهنده و با هدایت سیستم
ب) دادن کد رهگیری به هر گزارش مردمی (گزارشها در مورد کیفیت کالا و خدمات هستند)
ج) اعلام مهلت پاسخگویی دولت به گزارش یاد شده بر اساس خصوصیات ثبت شده بصورت خودکار
د) ارجاع خودکار به بخش مربوطه و گرفتن پاسخ با فرستادن یاداورهای اتوماتیک تلفنی یا الکترونیکی به مسوول مربوطه و جریمه خودکار او و رئیسش (کسر از حقوق) در صورت عدم پاسخگویی
ه) ارزیابی خودکار پاسخ از طریق تلفن یا اینترنت توسط مردم پس از اعلام پاسخ به گزارش دهنده
و) در صورت گزارش در مورد کیفیت پایین اجناس و تعدد گزارشها جنس آزمایش شده و رتبه کیفی حک شده مطابق آزمایش تغییر کند (ملاحظه می شود که سیستم دو رتبه ای فعلی مبنی بر داشتن یا نداشتن علامت استاندارد باید به سیستم کیفی چند رتبه ای تغییر کند و روی تک تک اجناس حک شود).
ز) دادن گزارشهای کلان از امتیازات رضایت مردمی مربوط به پیگیری کارها بطور خودکار به مسوولین رده بالای مملکت.
و هر تمهید مشابه دیگر که باعث دریافت، تحلیل و اعمال موفق میلیونها گزارش مردمی در سال شود و مردم از اعمال مطلب نا امید نباشند (در صورت نا امیدی مردم از پیگیری دولت طرح مهجور خواهد ماند و مطالب خیلی کمتر گزارش می شود و اقتصاد از "مغز" و تجربه میلیونها مصرف کننده در کنترل کیفیت بی نصیب می ماند، مانند وضعیت فعلی).
اصل هفتم ("اضافه کردن معنویت به عنوان راهبرد آینده"): باید دریچه ای نیز رو به پیشرفت بیشتر معنوی گشود. وقتی اقتصاد "مغز محور" مذکور را تحقق بخشیده و در گام بلند بعدی به سمت "اقتصاد عقل محور" حرکت کنیم، به تخمین بنده از ژاپن پیشی خواهیم گرفت. در اقتصادهای بزرگ دنیا سخت کوشی و ادب را می توان دید و باید یادگرفت ولی معنویت هنوز جایگاه درخوری در این اقتصادها ندارد. خداوند به پول دارای پشتوانه معنوی برکت می دهد و یک تومان حلال نزد مومنین از هزاران دلار آغشته به خون و درد مستضعفین دنیا شیرین تر است.
می توان به ابزارها و حتی اصول یاد شده افزود و راههای سوء استفاده و فرار را شمرد و تنگ تر کرد. شما هم شاید بخواهید مواردی به راهبردها یا راهکارها اضافه کنید و تنها به بیان مشکلات اکتفا ننمایید ...
*دکتر آرمین شمس، عضو بنیاد ملی نخبگان
محقق پسادکترا،
زبانشناسی محاسباتی و عصبی-شناختی،
دانشکده برق و کامپیوتر،دانشگاه تهران
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۰۹:۲۰:۴۷
جناب دکتر شمس عزیز. باسلام و تشکر از مقاله بسیار خوبتون اما..
اما لطفا یک مقاله ای هم بنویسین که در اون تبیین شده باشه که چگونه میتوان از تاراج منابع این ملت و مملکت بزرگ از کانال نادانی ها و سوء مدیریت های برخی مسولین بی تدبیر که عقد فامیلی باهم خوانده اند جلوگیری کرد تا بعد برسیم به پیشی گرفتن از ژاپن سونامی زده!!! . با تشکر (773933) (moderator22)
اما لطفا یک مقاله ای هم بنویسین که در اون تبیین شده باشه که چگونه میتوان از تاراج منابع این ملت و مملکت بزرگ از کانال نادانی ها و سوء مدیریت های برخی مسولین بی تدبیر که عقد فامیلی باهم خوانده اند جلوگیری کرد تا بعد برسیم به پیشی گرفتن از ژاپن سونامی زده!!! . با تشکر (773933) (moderator22)
آرمین
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۲:۴۴:۳۹
در همین مقاله هم به ابزارهایی برای فساد زدایی اشاره شده است. (774295) (moderator21)
کریم
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۷:۰۹:۴۴
صحبتهای دکتر شمس بسیار متین و مقبول است
اما جناب دکتر اینجا ایران است در اینجا اول باید یک سری مسائل حل شوند و بعد به فکر پیشی گرفتن از ژاپن باشیم مسائلی مثل:
رانت خواری
مدیران فاسد
قانون گریزی
باند بازی
تورم
تحریم
سوء استفاده از موقعیت شغلی
واردات بی رویه اقلام غیر ضروری و نابودی تولیدکننده داخلی (774803) (moderator19)
اما جناب دکتر اینجا ایران است در اینجا اول باید یک سری مسائل حل شوند و بعد به فکر پیشی گرفتن از ژاپن باشیم مسائلی مثل:
رانت خواری
مدیران فاسد
قانون گریزی
باند بازی
تورم
تحریم
سوء استفاده از موقعیت شغلی
واردات بی رویه اقلام غیر ضروری و نابودی تولیدکننده داخلی (774803) (moderator19)
پويا
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۹:۱۲:۱۰
بسيار عالي مطرح شده ولي چکيده مطلب دموکراسي ، احترام به حريم خصوصي و اولويت افکار عمومي است . (774940) (moderator19)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۰۹:۳۳:۱۵
واقعا امیدواری همه به این است که روزی به آنجا برسیم. اما با این موانعی که هم هیم دانیم انحصار قدرت در دست فامیل بازی و انتصابات ناشایسته.؟وقتی طرف میاد یه نابلد رو می ذار هسرکار. اشتباه هم که می کنه میاد دست پیش میگیره و حرف حساب هم متوجه نیمشه ژاپنی که شما ازش حرف می زنی خیلی دوره (773948) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۰۹:۴۷:۲۸
با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه شما اول اقتصاد را از دست این شبه دولتیها نجات بده بعد تازه میرسیم به نقطه صفر ولی عمل میخواهد که حتی نیتش هم دیده نمیشه چه برسه به عمل (773974) (moderator18)
بهزاداول
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۰:۵۷:۱۸
پس از جنگ جهانی دوم قصر امپراطور ژاپن بعد از مدارس توکیو شیشه انداخته شد اما اینجا ............... راستی از خرمشهر و سایر شهرهای جنگ زده چه خبر ؟
تا زمانی که با آقازاده ها برخورد مناسب و جدی نمیشه و تا زمانی که تخصص و متخصص در حاشیه هستند و تنها شعار سرمیدهیم ژاپن که جای خود از افغانستان الگو نسازیم شانس آوردیم (774087) (moderator22)
تا زمانی که با آقازاده ها برخورد مناسب و جدی نمیشه و تا زمانی که تخصص و متخصص در حاشیه هستند و تنها شعار سرمیدهیم ژاپن که جای خود از افغانستان الگو نسازیم شانس آوردیم (774087) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۲۰:۴۶:۰۱
نه تنها با آقا زاده ها برخورد نشد بلکه طبقه تازه به دوران رسیده ها نیز ایجاد شد (775028) (moderator19)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۰:۱۹:۰۰
برادر من. وقتی تو مجلس ما پر از وکیل الدوله که نشستن تسبیح برای انتقاد از دولت می ندارن هست چه انتظاری داری ازشون ؟ که مملکت ما بهش ژاپن؟ وزیر ما رشوه های میلیاردی گرفته .خبرش اومد که تو دادگاه فساد مالی گفتن. اونوقت رئیس جمهرو میاد میگه خط قرمز من کابینمه
دست بهش نزدنید چه توقعی دارِی؟ (774023) (moderator22)
دست بهش نزدنید چه توقعی دارِی؟ (774023) (moderator22)
كمال
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۰:۲۶:۳۷
اگر در ژاپن يك دزدي نظير فساد مالي هنگفت بانكي و خاوري پيش ميامد يقينا كساني مثل وزير اقتصاد و حتي رئيس دولت استعفا كرده و خودكشي ميكردند . در حاليكه اينجا ككشان هم نگزيد که هیچ طلبکار هم شدند (774037) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۰:۳۰:۱۴
خاطره خوشی از "ژاپن شدن" نداریم، بهتر است یک کشور دیگر را برای "شدن" انتخاب نمایید. (774050) (moderator22)
وحید
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۴:۴۵:۲۶
محض اطلاع پس از جنگ سیاستهای بازسازی کشور ما مبتنی برالگوی بازسازی آلمان بعداز جنگ بوده .
در الگوی ژاپنی تمرکز اصلی بر روی مهار تورم قرار می گیره در حالی که اساسا الگوی آلمانی اهمیتی برای مهار تورم قائل نیست .خواهشا تحت تاثیر مسائل سیاسی قرار نگیرد .
در کشور ما اگه دعوایی هم بر سر استفاده از الگو بوده بیشتر بین انتخاب المان شرقی یا غربی بوده . (774569) (moderator18)
در الگوی ژاپنی تمرکز اصلی بر روی مهار تورم قرار می گیره در حالی که اساسا الگوی آلمانی اهمیتی برای مهار تورم قائل نیست .خواهشا تحت تاثیر مسائل سیاسی قرار نگیرد .
در کشور ما اگه دعوایی هم بر سر استفاده از الگو بوده بیشتر بین انتخاب المان شرقی یا غربی بوده . (774569) (moderator18)
کریم
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۶:۴۶:۲۸
این سخن شما که الگوی آلمانی اهمیتی برای مهار تورم قائل نیست اصلا منطقی نیست چون هیچ کشوری سیاستهای اقتصادیش را بر پایه ای قرار نمی دهد که یکدفعه با تورم لجام گسیخته و غیر قابل مهار روبرو شود اگر هم آلمان بقول شما در سیستم بازسازیش این پدیده شوم را مد نظر قرار نداده باشد احتمالا چنان سیستمی طراحی کرده بودند که خود بخود تورم در آن مهار میشد (774763) (moderator19)
علی
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۵:۳۹:۱۰
یه روزی الگوی ما ژاپن بود و البته ایرادات آنها هم رو کاغذ آورده بودیم که بشیم سرتر از آنها و بعد آلگو شد .........کره و بعد ..........مالزی و ..........ترکیه و................حال هم که شده دبی . انشا الله این یکی رو بگیریم. (774671) (moderator19)
یواشکی
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۲۳:۳۴:۱۲
خودمونیم ما اگرمیخواستیم از الگوی ژاپن بهره ببریم حداقل آن مثل عکس تعظیم وعذرخواهی مقامات این کشوربود که وقتی مسئولی درکشورمان اشتباه کرد ویا متوجه شد توانایی انجام مسئولیتش راندارد بخاطر حفظ آبروی میهنش عذرخواهی یا استعفا کند چرا همیشه از دستهای پشت پرده و ازگرانی قیمتهای جهانی مواداولیه برای وجود گرانی خبرمیدهند ؟ (775175) (moderator18)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۰:۳۳:۰۸
اقتصاد مغز محور در کشوری قابل اجرا است که انتصابات نیز بر بر اساس مغز محوری با شد نه پاچه خاری و تملق گویی لذا لطفا از اقتصاد مغز محور در ایران صحبت نکنید چون تمام نخبگان این مرز وبوم به دلیل سیاست های غیر شایسته سالاری از گردونه تصمیم گیری خارج و یا از کشور مهاجرت کردند.در حال حاضر سیاست های اقتصادی کشور توسط عده ای بی کفایت تعیین میشود که نتیجه آنرا مردم با تحمل تورم کمر شکن با گوشت و پوست خود لمس میکنند..میدانم نظرم را منعکس نمیکنید .ولی آنرا اعلام میکنم فقط جهت اطلاع به این سایت که درج اینگونه مقالات که محتویات آن اصولا در ایران قابل اجرا نمیباشد فقط یک عوام فریبی از طرف این سایت میباشد. (774054) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۴:۱۸:۱۶
حرفت شما درست ولی اگه اون نخبه واقعا درست بود تو همین کشور میموند و وضعه موجود را درست میکرد همونطور که نخبگان ژاپنی بعد از بمباران هسته ای کشورشون رو ول نکردن برن آمریکا و روی پای خودشون ایستادند و الان این کشور پیشرفته را ساختند پس علاوه بر دولت، نخبگانی که کشور را ترک میکنند و تک تک ماهم که فقط بلدیم شعار دهیم و انتقاد کنیم مقصریم نخبه واقعی شخصی است که از هوش خدادادی خود به مردم کشور خودش خدمت کند نه به جیب خودش به هر حال همه ما در برابر نعمتهایی که خداوند در وجودمان گذاشته‌اند مسئول هستیم این را هم بدانید اگر تمام نخبگانی هم که به قول شما مهاجرت کردند بر میگشتند هم هیچ تغییر در وضع موجود ایجاد نمیشد برای اینکه ما باید اول خودسازی کنیم بعد جامعه سازی (774504) (moderator18)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۵:۰۵:۳۸
شما فکر می کنید نخبه های ما تا فهمیدند نخبه هستند مهاجرت کردند رفتند؟ یعنی هیچ تلاشی واسه موندن نکردند؟ مگه میشه؟ کجا بهتر از وطن خود آدم ، بهتر از پدر و مادر و خواهر و برادر؟ حرفهای شما دقیقا مثل حرفهایی هست که مسئولین می زنند که نخبه ها مهاجرت نکنند بمونند مملکت خودشون رو آباد کنند. ولی آخه چطوری؟ من که نخبه نیستم ولی فکرشو که می کنم به همه اونایی که رفتن حق می دم، فرض کن طرف مجبور باشه تمام مدت جوونیش رو که توان و بنیه داره هی از این اداره به اون اداره بره تا طرحشو قبول کنند اونم معلوم نیست آخرش قبول کنند یا نه . تازه ادارات و کارشناسایی که هیچی حالیشون نیست و فقط چون پارتی دارن مسئولیت گرفتند . این بنده های خدا تا دیروز حداقل معافیت از خدمت سربازی رو داشتند که اونم الان دیگه ندارند ، واقعا به چه انگیزه ای باید بمونند. (774611) (moderator18)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۶:۵۵:۲۵
دوست عزیز نخبه امکانات میخواهد که کار کند شما که از ژاپن مثال میزنی اطلاع داری بودجه آموزشی کشور ژاپن چند درصد بودجه کل کشور را تشکیل میدهد؟ و در ایران چطور؟ بالاترین حقوق در ژاپن به معلمین و استادان دانشگاه پرداخت میگردد و در ایران چطور؟بعد متوجه میشوید مشکل عمده ما مدیریتی است.شما به عنوان نمونه ملاحظه کنید در راس سیستم اقتصادی ایران جه کسانی با چه سوابق کاری و چه مدارک تحصیلی منصوب شده اند و تصمیمات آنها چفدر کارشناسی است؟ آیا این افراد اجازه اظهار نظربه کسانی غیر از باند خود هستند میدهند؟تصمیمات متناقض بانک مرکزی را در چند ماه اخیر ملاحظه بفرمایید تا به عمق فاچعه متوجه شوید آیا این دولت نمیتوانست از همین نخبگانی که در کشور هستند و از گردونه تصمیم گیری خارج هستند استفاده کند مضافا اینکه اکثر نخبگان که مهاجرت کردند هیچگونه گرایشات سیاسی ندارند و فقط علاقمندبه کار در کشور بودند که این امکانات متاسفانه برایشان فراهم نیست. و ما بزرکترین خدمت را به کشور های غربی جهت تربیت کارشناس کردیم.پس بهتر است واقع بین باشیم و سرمان را مثل کبک در برف فرو نکنیم . (774783) (moderator19)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۸:۳۳:۴۰
مسله همین است که مردم و در نهایت نخبه های جوان که فارغ التحصیل هستند را به دور چه شعاری جمع کنیم ؟وقتی فضایی است که با اختلاص اینده ساخته می شود نخبه کجای کار است و بماند اینجا چه کاری کند ؟ (774909) (moderator19)
بي طرف
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۲۰:۰۱:۲۷
الان اگه ما خودمونو بكشيم مي تونيم شركت هاي ماشيني مثل تويوتا،اينفينيتي،نيسان و ... يا سوني را درست كنيم ؟ البته كه نه. تا وقتي كه كارخانه هايي مثل ايران خودرو و سايپا دولتي هستند و از ورود كالا هاي خوب خارجي و ماشين هاي خوب انها براي ايجاد رقابت بين اين شركت ها مانعت مي شود ما همين جايي مي مانيم كه هستيم (774993) (moderator19)
آرمین شمس
۱۳۹۱-۰۲-۲۰ ۱۲:۴۹:۴۲
لازم نیست خودتونو بکشید، از پیشرفتهای علم مدیریت و ابزارهای قوی مانند آی تی برای افزایش کیفیت و کنترل فساد و بهبود اقتصاد استفاده کنید. ایرانی قابلیت تولید بهترین اجناس را دارد. (775916) (moderator18)
azad
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۰:۵۴:۴۵
با سلام
نظرات جناب عالی درست و صحیح ولی مطالبی که فرمودید با اصول گروه غالب بر کشور مغایر بوده و منافع ایشان اجازه شفاف سازی در مقابل مسائل ساده مربوط با زندگی معیشت مردم را نمی دهد . پس چگونه توقع دارید افرادی که حیات خود را همیشه در گرو گل الود بودن اب میبیند دست به شفاف سازی بزنند در ضمن دوست عزیز جامع مغز محور برای این افراد دردسرساز بوده چون بر حق خود اگاه میباشند پس هر چه مردم در گرداب بی خبری و مشکلات زندگی باشند و بدنبال لقمه ای نان روز را شب به نمایند این سیستم با فراغ بال و ازادی بیشتری به چپاول سرمایه های این مرز و بوم می پردازد در نتیجه مقاله شما از این جا فرا تر نخواهد رفت (774084) (moderator22)
نظرات جناب عالی درست و صحیح ولی مطالبی که فرمودید با اصول گروه غالب بر کشور مغایر بوده و منافع ایشان اجازه شفاف سازی در مقابل مسائل ساده مربوط با زندگی معیشت مردم را نمی دهد . پس چگونه توقع دارید افرادی که حیات خود را همیشه در گرو گل الود بودن اب میبیند دست به شفاف سازی بزنند در ضمن دوست عزیز جامع مغز محور برای این افراد دردسرساز بوده چون بر حق خود اگاه میباشند پس هر چه مردم در گرداب بی خبری و مشکلات زندگی باشند و بدنبال لقمه ای نان روز را شب به نمایند این سیستم با فراغ بال و ازادی بیشتری به چپاول سرمایه های این مرز و بوم می پردازد در نتیجه مقاله شما از این جا فرا تر نخواهد رفت (774084) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۲:۴۸:۱۷
گروهی از مسوولین افراد سالمی هستند. چه کسانی اختلاس سه هزار میلیاری را پیگیری می کنند؟ باید دست مسوولین سالم را بوسید. (774304) (moderator21)
شهروند
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۱:۳۳:۰۹
من همیشه فکر میکنم ژاپن و آلمان پس از سال 1946 به دو کشور اشغال شده و بدون هرگونه منابع تبدیل شدند نه نفتی داشتند و نه گازی و... فقط ویرانی و بدبختی بود؛ اما در سال 1975 به بعد ( پس از 30 سال) درکجای اقتصادی جهان ایستادند ؟ آیا کشور ما پس از 34 سال به همان کاریزمای اقتصادی ژاپن و آلمان در دهه هفتاد میلادی رسیده است؟ با این همه امکانات و منابع و... چطور خواهد شد به نظر باید همه تصمیم گیران به این مقایسه برسند و بنشینند و فکر کنند ما داریم برای آیندگانمان ویرانه بجای می گذاریم نه زیرساخت و... (774148) (moderator22)
توکلی
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۱:۵۱:۵۱
با داشتن اقتصاد دانان که وقتی مخالف دولت باشند اعلام کنند که قیمت بنزین 30 تومان ولی اگر دولت وفق مرام باشد بنزین بالا 1000 تومان قیمت داره از ژاپن پیشی میگیریم (774185) (moderator22)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۲:۵۰:۴۰
رقابت سیاسی همه جای دنیا هست. واقعیتی ست که باید کنترل شود. (774311) (moderator18)
مهدی
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۱:۵۵:۲۱
تا زمانی که افرادی که فقط بلدند آیه یاس بخوانند و به این وآن گیر الکی مثل درس خوانده های انگلستان ببدهند به هیچ جا نمیرسم (774191) (moderator22)
علی
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۲:۲۹:۳۳
مسوولین باید به مطالب ذکر شده بطور جدی فکر کنند. (774263) (moderator18)
مصطفی
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۲:۴۷:۴۲
راه سختی فکر نمی کنم باشد فقط باید بخواهیم و به خودمان اعتماد کنیم به مسئولین بگوید بسم الله (774302) (moderator21)
احمدی
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۲:۴۹:۱۲
این که باید تصمیمات با استفاده از دانش مغزهای معتبر گرفته شود واضح و مشخص است و در دنیای دانایی محور کنونی مجادله ای حداقل در تئوری با آن نیست. لیکن زمانی که رانت خواری اساس اقتصاد را تشکیل داده و ارگانهای دولتی و شبه دولتی بخش اعظم منابع و اقتصاد را در مشت خود دارند چطور میخواهید مغزها را حاکم بر آن کنید؟ مطمئن باشید که امکان ندارد. پس نگارش این نوع مقالات فایده ای در عمل ندارد و فقط از نظر تئوری قابل اعتنا است. (774305) (moderator21)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۴:۱۸:۵۶
از ابزارهای نظارتی و کنترلی یاد شده می توان بهره گرفت. (774506) (moderator18)
كريم
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۲:۵۰:۲۷
هر زمان كه مبارزه با فساد را در جامعه به صورت عادلانه و دور از شعار و تبعيض شروع كرديم و مفسدين مجازات شدند، آن روز، روز پيشي گرفتن اقتصاد ما از اقتصاد ژاپن است. البته به شرط اين كه اقتصاد ژاپن از حركت بايستد..... (774310) (moderator18)
شایان
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۳:۰۷:۲۴
الف.
از نتیجه گیری مقاله آغاز کنیم:
"وقتی اقتصاد "مغز محور" مذکور را تحقق بخشیده و در گام بلند بعدی به سمت "اقتصاد عقل محور" حرکت کنیم، به تخمین بنده از ژاپن پیشی خواهیم گرفت."
یعنی این که نویسنده محترم، توانسته اند دو مفهوم جدید به ادبیات توسعه و اقتصاد وارد کنند ( بنده با مفهوم اقتصاد دانش دانش بنیان آشنا هستم، اما تقریبا اطمینان دارم مفهوم "مغز محوری" و تفکیک آن از "عقل محوری" در ادبیات اقتصاد جهان برای اولین بار است که عرضه می شود)
و گویا بعد از این که این مفاهیم را معرفی کرده اند، نه تنها موفق به تبیین دقیق چارچوب های نظری و عملیاتی بحث شده اند، بلکه توانسته اند "تخمین بزنند" که با این دو مفهوم از ژاپن پیشی خواهیم گرفت.
مبنای شما برای عملیاتی شدن این مفاهیم چیست؟ چه طور قبل از ابتدایی ترین محکها توانسته اید به حیطه تخمین و پیش بینی وارد شوید؟ با چه متدی و بر چه مبنایی تخمین زده اید؟ در چه حیطه ای پیشی خواهیم گرفت؟ شما که مرزهای دکترا را هم شکسته اید و به پسادکترا پای گذارده اید، حتما بهتر از من آگاهید که این جمله نویسی با هیچ معیاری علمی تلقی نمی شود.
ب.
در اصل اول نوشته اید:
" مغز همگی مردم باید طی یک سیر فراوری اقتصادی (بدون رد کردن ابعاد دیگر انسانی) از خردسالی تا پیری مورد پرورش قرار گیرد."
و بعد دو سطر پایینتر، با فراموش کردن اصل اول ، اضافه کرده اید:
"فراوری مغزها یک بحث صرفا فرهنگی نیست".
یک. منظور از "فرآوری اقتصادی مغز مردم" دقیقا چیست؟
دو. بالاخره این پروسه اقتصادی هست، یا فرهنگی، یا سیستماتیک یا ترکیبی از همه اینها؟ اصلا آیا مگر صرفا فرهنگی بودن با سیستماتیک بودن در تضاد است که اصل دوم را ان گونه نگارش کرده اید.
ج. در اصل سوم نوشته اید:
" ملت باید بتواند در "سطوح دسترسی مختلف" و با "کمترین محدودیت معقول" از تمام زوایای فعالیتهای اقتصادی کشور مطلع باشد."
که گویا مقدمه ای است برای اصل ششم که مرادش ایجاد "میلیون ها" ابزار نظارتی است.
یک. اگر قرار باشد که "همگی مردم" به امر نظارت در کشور مشغول باشند، چه کسی به امور جاری خواهد پرداخت؟ آیا شما "تخمینی" از وقت عظیمی که در کشور باید صرف نظارت "میلیونی" شود، دارید؟ و تازه بعد دولت را موظف کنیم که "در مهلت زمانی معین" به این نظارت های "میلیونی" رسیدگی کند و کزارشها را "دسته بندی" کند و "کد رهگیری" اختصاص دهد. واقعا با چه داده هایی به کار تخمین مشغول شده اید؟
خوشا که راه خیال تا ابد باز است....!!!!
د. اصل پنجم را "تلاش ملی برای استفاده از ریز ایده هایی که دارای تایید متخصصین هستند" نامیده اید و در توضیح نوشته اید:
"
باید به کتب و مقالات معتبر با دید نقادانه رجوع کنیم و افرادی را که از این کار گریزانند برای پست مربوطه "غیر شایسته" فرض کنیم."
ارتباط این اصل با نامگذاری آن چیست؟ پست مربوطه دقیقا چه پستی است؟ اگر منظور پست های اجرایی است که باید پرسید آیا وظیفه مسئولین اجرایی نقد داشته های تئوریک است؟ اگر مسئولین کارشان را رها کنند و به انتقاد از مبانی علم بپردازند ( که البته می پردازند!!!) پس چه کسی امور جاری کشور را رصد خواهد کرد؟ و اگر منظور شما از پست مربوطه "استادان دانشگاه" است، که چنین نگاهی در تناقض شفاف با ابزار چهارم از اصل ششم، یعنی "تقویت علمی کشور با دادن نقش و اختیار نظارت به آنها" است. یعنی این که ما می خواهیم جامعه علمی را مختار کنیم، اما انها مختارند که ان چه که ما می گوییم را به عنوان علم تولید کنند!
و چند سوال نهایی
1. فرآوری مغز آیا همان آموزش به مفهوم رایج در علوم انسانی غرب نیست؟ اگر نه بفرمایید چیست و تفاوت واژه ابداعی شما با آموزش چیست.
2. آیا مراد شما از دسترسی مردم به اطلاعات اقتصادی، همان قانون "گردش آزاد اطلاعات" در کشورهای غربی نیست؟ (به عنوان نمونه، وقتی شهرداری نیویورک از ارایه گزارش عملکرد آتش نشانی شهر در روز یازدهم سپتامبر خودداری کرد، نیویورک تایمز با شکایت به دادگاه این گزارش را دریافت کرد.)
3. آیا اتوپایلتی که شما ذکر می کنید مستقلانه می تواند عمل کند، همان "دستهای نامرئی" در اقتصاد لیبرال نیست؟
با این اوصاف، گمان نمی کنید انتقاد از علوم انسانی غربی جایگاهش لااقل در مقاله شما نبود؟
همت سایت الف در انتشار مقاله های دانشجویان دکترا (و در این مورد، پسادکترا) قابل ارج است، ولی تنها چیزی که بنده از خواندن چنین مقالاتی دریافته ام، ساده انگاری های حیرت آور، هرج و مرج تئوریک در افکار، مغلق نویسی و ابهام دوستی، و غلبه نگاه ایدئولوژیک بر نگاه کارکردی است. (که این آخری فی النفسه و در عالم نظر ایرادی ندارد، اما مانند حجابی تفکر دوستان را پوشانده، و از دیدن واقعیت جاری و ساری باز می داردشان).
بدون تعارف، این سطح از مقاله نویسی، در شان یک دانشجوی دکترا نیست. (774344) (moderator18)
از نتیجه گیری مقاله آغاز کنیم:
"وقتی اقتصاد "مغز محور" مذکور را تحقق بخشیده و در گام بلند بعدی به سمت "اقتصاد عقل محور" حرکت کنیم، به تخمین بنده از ژاپن پیشی خواهیم گرفت."
یعنی این که نویسنده محترم، توانسته اند دو مفهوم جدید به ادبیات توسعه و اقتصاد وارد کنند ( بنده با مفهوم اقتصاد دانش دانش بنیان آشنا هستم، اما تقریبا اطمینان دارم مفهوم "مغز محوری" و تفکیک آن از "عقل محوری" در ادبیات اقتصاد جهان برای اولین بار است که عرضه می شود)
و گویا بعد از این که این مفاهیم را معرفی کرده اند، نه تنها موفق به تبیین دقیق چارچوب های نظری و عملیاتی بحث شده اند، بلکه توانسته اند "تخمین بزنند" که با این دو مفهوم از ژاپن پیشی خواهیم گرفت.
مبنای شما برای عملیاتی شدن این مفاهیم چیست؟ چه طور قبل از ابتدایی ترین محکها توانسته اید به حیطه تخمین و پیش بینی وارد شوید؟ با چه متدی و بر چه مبنایی تخمین زده اید؟ در چه حیطه ای پیشی خواهیم گرفت؟ شما که مرزهای دکترا را هم شکسته اید و به پسادکترا پای گذارده اید، حتما بهتر از من آگاهید که این جمله نویسی با هیچ معیاری علمی تلقی نمی شود.
ب.
در اصل اول نوشته اید:
" مغز همگی مردم باید طی یک سیر فراوری اقتصادی (بدون رد کردن ابعاد دیگر انسانی) از خردسالی تا پیری مورد پرورش قرار گیرد."
و بعد دو سطر پایینتر، با فراموش کردن اصل اول ، اضافه کرده اید:
"فراوری مغزها یک بحث صرفا فرهنگی نیست".
یک. منظور از "فرآوری اقتصادی مغز مردم" دقیقا چیست؟
دو. بالاخره این پروسه اقتصادی هست، یا فرهنگی، یا سیستماتیک یا ترکیبی از همه اینها؟ اصلا آیا مگر صرفا فرهنگی بودن با سیستماتیک بودن در تضاد است که اصل دوم را ان گونه نگارش کرده اید.
ج. در اصل سوم نوشته اید:
" ملت باید بتواند در "سطوح دسترسی مختلف" و با "کمترین محدودیت معقول" از تمام زوایای فعالیتهای اقتصادی کشور مطلع باشد."
که گویا مقدمه ای است برای اصل ششم که مرادش ایجاد "میلیون ها" ابزار نظارتی است.
یک. اگر قرار باشد که "همگی مردم" به امر نظارت در کشور مشغول باشند، چه کسی به امور جاری خواهد پرداخت؟ آیا شما "تخمینی" از وقت عظیمی که در کشور باید صرف نظارت "میلیونی" شود، دارید؟ و تازه بعد دولت را موظف کنیم که "در مهلت زمانی معین" به این نظارت های "میلیونی" رسیدگی کند و کزارشها را "دسته بندی" کند و "کد رهگیری" اختصاص دهد. واقعا با چه داده هایی به کار تخمین مشغول شده اید؟
خوشا که راه خیال تا ابد باز است....!!!!
د. اصل پنجم را "تلاش ملی برای استفاده از ریز ایده هایی که دارای تایید متخصصین هستند" نامیده اید و در توضیح نوشته اید:
"
باید به کتب و مقالات معتبر با دید نقادانه رجوع کنیم و افرادی را که از این کار گریزانند برای پست مربوطه "غیر شایسته" فرض کنیم."
ارتباط این اصل با نامگذاری آن چیست؟ پست مربوطه دقیقا چه پستی است؟ اگر منظور پست های اجرایی است که باید پرسید آیا وظیفه مسئولین اجرایی نقد داشته های تئوریک است؟ اگر مسئولین کارشان را رها کنند و به انتقاد از مبانی علم بپردازند ( که البته می پردازند!!!) پس چه کسی امور جاری کشور را رصد خواهد کرد؟ و اگر منظور شما از پست مربوطه "استادان دانشگاه" است، که چنین نگاهی در تناقض شفاف با ابزار چهارم از اصل ششم، یعنی "تقویت علمی کشور با دادن نقش و اختیار نظارت به آنها" است. یعنی این که ما می خواهیم جامعه علمی را مختار کنیم، اما انها مختارند که ان چه که ما می گوییم را به عنوان علم تولید کنند!
و چند سوال نهایی
1. فرآوری مغز آیا همان آموزش به مفهوم رایج در علوم انسانی غرب نیست؟ اگر نه بفرمایید چیست و تفاوت واژه ابداعی شما با آموزش چیست.
2. آیا مراد شما از دسترسی مردم به اطلاعات اقتصادی، همان قانون "گردش آزاد اطلاعات" در کشورهای غربی نیست؟ (به عنوان نمونه، وقتی شهرداری نیویورک از ارایه گزارش عملکرد آتش نشانی شهر در روز یازدهم سپتامبر خودداری کرد، نیویورک تایمز با شکایت به دادگاه این گزارش را دریافت کرد.)
3. آیا اتوپایلتی که شما ذکر می کنید مستقلانه می تواند عمل کند، همان "دستهای نامرئی" در اقتصاد لیبرال نیست؟
با این اوصاف، گمان نمی کنید انتقاد از علوم انسانی غربی جایگاهش لااقل در مقاله شما نبود؟
همت سایت الف در انتشار مقاله های دانشجویان دکترا (و در این مورد، پسادکترا) قابل ارج است، ولی تنها چیزی که بنده از خواندن چنین مقالاتی دریافته ام، ساده انگاری های حیرت آور، هرج و مرج تئوریک در افکار، مغلق نویسی و ابهام دوستی، و غلبه نگاه ایدئولوژیک بر نگاه کارکردی است. (که این آخری فی النفسه و در عالم نظر ایرادی ندارد، اما مانند حجابی تفکر دوستان را پوشانده، و از دیدن واقعیت جاری و ساری باز می داردشان).
بدون تعارف، این سطح از مقاله نویسی، در شان یک دانشجوی دکترا نیست. (774344) (moderator18)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۴:۱۸:۰۶
شما ظاهرا مقاله را درست نخوانده اید و فرق مقاله پژوهشی با مقالاتی که مخاطب عمومی تری دارند را مورد توجه قرار نمی دهید. مبحث مربوط به ابزارها و اصولی برای مدیریت اقتصاد است و نیازی نیست برای بیان مفاهیم عینا از کلماتی که فلان دانشمند غربی یا شرقی استفاده کرده بهره ببریم. مهم انتقال برخی اصول و اشاره به برخی ابزارهای مدیریتی است تا مردم و مسوولین با ایده ها آشنا شوند.
فراوری مغزها فقط شامل آموزش نیست چون با صرف آگاهی بخشی آکادمیک کار درست نمی شود و نیاز به همکاری دستگاههای دیگر هم وجود دارد.
در غرب مردم به روابط پشت پرده فراماسونری و منافع اقتصادی گروههای پشت پرده دسترسی ندارند و گردش آزاد اطلاعات شعاری ست که تنها بخشی از آن محقق شده.
منظور از رجوع با دید نقادانه رجوع برای استفاده است نه صرفا نقد کردن. شایسته است ابتدا مقاله را درست بخوانید. (774503) (moderator18)
فراوری مغزها فقط شامل آموزش نیست چون با صرف آگاهی بخشی آکادمیک کار درست نمی شود و نیاز به همکاری دستگاههای دیگر هم وجود دارد.
در غرب مردم به روابط پشت پرده فراماسونری و منافع اقتصادی گروههای پشت پرده دسترسی ندارند و گردش آزاد اطلاعات شعاری ست که تنها بخشی از آن محقق شده.
منظور از رجوع با دید نقادانه رجوع برای استفاده است نه صرفا نقد کردن. شایسته است ابتدا مقاله را درست بخوانید. (774503) (moderator18)
آرش
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۵:۱۳:۰۵
برای فهم بهتر مقاله باید با مدیریت تحول مبتنی بر آی تی آشنا بود. یکی از شاخه های پژوهشی نویسنده است و از این دیدگاه بحث را باید فهمید: آی تی به عنوان مبنای تحول مدیریتی در قتصاد و بقیه زمینه ها از طریق اتوماتیک کردن خیلی از پروسه ها که الگوی مشخص دارند
بحث اتوپایلوت هم مرتبط به این موضوع است. (774630) (moderator18)
بحث اتوپایلوت هم مرتبط به این موضوع است. (774630) (moderator18)
۱۳۹۱-۰۲-۲۰ ۱۲:۴۷:۲۹
"اگر قرار باشد که "همگی مردم" به امر نظارت در کشور مشغول باشند، چه کسی به امور جاری خواهد پرداخت؟ "
عجب حرفی! مگر مردم قرار است همه وقت خود را برای نظارت بگذارند؟ بد است که شما کیفیت پایین اجناس را گزارش کنی و به کمک یک سیستم پیشرفته سریعا در آمار و تصمیمات لحاظ شود؟ (775908) (moderator18)
عجب حرفی! مگر مردم قرار است همه وقت خود را برای نظارت بگذارند؟ بد است که شما کیفیت پایین اجناس را گزارش کنی و به کمک یک سیستم پیشرفته سریعا در آمار و تصمیمات لحاظ شود؟ (775908) (moderator18)
علي
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۳:۰۸:۴۱
تا تعريف قدرت در سازمانها عوض نشود پنهانكاري هم ادامه خواهد داشت (774347) (moderator18)
ميترا جابري
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۵:۱۰:۳۹
پيش فرض نويسنده محترم درست نيست. اين فرض مخالف واقعيت هاي ملموس است. ريشه اشكال پيش فرض اين است كه نويسنده اين مقاله ژاپن و تاريخ آن را نميشناسد. ايشان خبر ندارد كه دومين اقتصاد ي كه بعد از ژاپن نشسته و سومين و چهارمين و . . . بيستمين و سي امين و . . . مدت ها است كه ميخواهند فقط يك پله جلو تر بروند. و كتاب ها نوشته اند كه چه كار مشگلي است : فقط يك پله جلو تر رفتن و ديگر اينكه هر لحظه غفلت كني چند پله عقب تر مي افتي. هنر اول در عقب تر نيافتادن است. براي كسب درست اين هنر جاي دقيق و مرتبه دقيق جهاني خود را بشناس. و در اين شناخت واقع بين باش. و به مردم وطنت واقع بين بودن را بياموز. و شجاعت واقع بين بودن را. و دل داشتن در بيان مخالفت با نطرات غير واقع. ودر اين آموزش اصرار بورز. قبل از قلم بر كاغذ نهادن بيندش. و بياموز كه ديگران و جميع هم وطنانت سنجيده سخن گفتن را پيشه سازند. و بپذير كه داور اين صحنه بعد از خداي متعال تاريخ است و بپذير كه هر دو داور نهايت سخت گير هستند و واقع بين!! (774623) (moderator18)
آرش
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۵:۲۰:۵۹
واقع بینی با اینکه هدف خود را کوچک قرار بدهیم دو مطلب متفاوت است. اگر هدف را جلو زدن از ژاپن نگذاریم و خود را با ملاکهای قوی نسنجیم وضع بدتر می شود. نویسنده هم در نوشته خود به وضعیت نامطلوب فعلی اشاره کرده. (774645) (moderator18)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۵:۱۲:۳۳
شما کافیه یه نگاه به همین عکسی که واسه مطلبتون گذاشتین بکنید هر وقت مسئولین ما حاضر شدند دست از اعتماد به نفس کاذب و خود بزرگ بینی الکیشون بردارند و بخاطر اشتباهاتشون تا کمر مقابل مردم خم بشن ما می تونیم امیدوار باشیم که به ژاپن برسیم البته پیشی گرفتن پیش کش (774628) (moderator18)
یواشکی
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۹:۳۳:۳۰
خودمونیم بیاییم مدیران 2تاکشور روعوض کنیم اونوقت چنان پیشی بگیریم که خودمان هم باور نکنیم (774960) (moderator19)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۵:۱۵:۴۶
چرا کسی به اصول و ابزارهای ذکر شده اضافه نمی کند؟
یک ابزار جدید:
"سامانه رتبه بندی مردمی دستگاهها و نهادهای اجرایی" با لاگین کردن توسط شماره ملی و رمز
طبیعیست که هویت افراد باید فوق محرمانه نگهداری شود، اگرچه خیلیها نمی ترسند با صراحت نقد کنند و امتیاز منفی بدهند (774637) (moderator18)
یک ابزار جدید:
"سامانه رتبه بندی مردمی دستگاهها و نهادهای اجرایی" با لاگین کردن توسط شماره ملی و رمز
طبیعیست که هویت افراد باید فوق محرمانه نگهداری شود، اگرچه خیلیها نمی ترسند با صراحت نقد کنند و امتیاز منفی بدهند (774637) (moderator18)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۵:۲۶:۰۹
تودولت ومجلس انقدر فاميل وداماد واقازاده هست كه همگي هم پر ادعا ميخاي با اين شرائط از ژاپن سبقت بگيريم بابا يا تو ايران نيستي يا (774650) (moderator19)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۵:۲۶:۴۹
در اطرافیان ما نخبه زیاد هست و حقوق میلیونی هم میگرفتند و پستهای خوبی هم داشتند ولی همشون فقط بخاطر یکسری آزادیها به کشورهایی مثل آمریکا و کانادا و استرالیا و یکسری کشورهای اروپایی مهاجرت کردند خوب دلیلش چی میتونه باشه اینجا هم دستشونو برا تحقیق باز گذاشته بودند هم حقوق میلیونی هم وام هم هزارتا چیز دیگه اگه میگی برا درس و ادامه تحصیل رفتن خوب چرا هیچکدوم برنگشتن و به کشورهایی که علنا دشمن ماهستند و با ما سر جنگ دارند و سابقه همشون هم استعماریه دارن خدمت میکنند دست بردارین مشکلات موجود درسته ولی مطمئن باشید تک تک ما مقصریم از نخبه بگیر تا تک تک مردم عادی این چیزی که میگی منطقی نیست یادت باشه ژاپنیها از صفر شروع کردن و با هیچ چی به اینجا رسیدن حرفهای شما هم همش سفسطه و شعاره.......... (774651) (moderator19)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۵:۴۲:۳۹
من همون مرحله اول خدمتتون عرض کردم برای اینکه اقتصاد پیشرفته داشت باید سیستم سیاسی پیشرفته و فرهنگ و نظام اجتماعی پیشرفته داشت.در حال حاضر ما تنها می توانیم در اقتصاد از کره شمالی پیشی بگیریم به برکت نفت.اما در صورت نداشتن منابع نفتی باید سعی کنیم از برمه و سومالی در اقتصاد جلو بزنیم. (774677) (moderator19)
محمد
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۵:۵۳:۲۵
روزی که معمای گوشت و مرغ و برنج و موز و تخم مرغ در این مملکت حل شد اتوماتیک ژاپن شده ایم برادر. به تیترهای همین صفحه اول سایت الف دقت بفرمایید:
از گوجه فرنگی نارمک تا جریمه گرانفروشان
گرانی به پفک هم رسید
قیمت نان بعد از "هدفمندی" چندین برابر شده است
توزیع برنج ایرانی 2000 تومانی مرغوب از فردا (774690) (moderator19)
از گوجه فرنگی نارمک تا جریمه گرانفروشان
گرانی به پفک هم رسید
قیمت نان بعد از "هدفمندی" چندین برابر شده است
توزیع برنج ایرانی 2000 تومانی مرغوب از فردا (774690) (moderator19)
دلسوز
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۶:۲۷:۲۲
در ایران خرد فردی وجود دارد ولی خرد جمعی نه. نمونه اش هم موفقیت ایرانیان در خارج از ایران است که به اجبار خرد فردیشان به خرد جمع گره میخورد. حالا چرا اینگونه است؟ ایرانی ها به خاطر حوادث تاریخی به آینده دور نگاه نمیکنند و بیشتر از یک سال برای خودشان برنامه نمیریزند. فرهنگ ما هم همین است. به مثال هایمان اگر نگاه کنیم این خصوصیت ها را میبینیم. در بی اعتنایی به اموال مردم میگوییم: دیگی که برای من نجوشد سر سگ توش. برای برنانه ریزی میگوییم امروز را بجسب شش ماه دیگه کی مرده که زنده یا از این ستون به آن ستون فرجه. در اعتدال میگوییم یا زنگی زنگ یا رومی روم. در حسادت با یکدیگر میگوییم: یا علی غرقش کن من هم روش. در تک روی میگوییم. هنر نزد ایرانیان است و بس نگیرند شیر ژیان را به کس. برای سانسور خود و دوستان میگوییم. زبان سرخ سر سبز دهد بر باد. برای توجیه گرسنگی میگوییم : شکم از طعام خالی دار تا در او نور معرفت بینی.
اگر تاریخ ایران را بعد از صقویه بررسی کنیم میبینیم در طی این سیصد سال هفت سلسله بر ایران حکومت کرده اند که میانگین آن پنجاه سال است. این سلاسل با خونریزی قدرت گرفته اند و با خونریزی قدرت از دست داده اند. بزرگان قومشان هم یا فرار کردند و یا زیر تیغ جلاد سر بباد دادند. خوب حالا کدام انسان عاقلیست که بخواهد سرمایه بیاورد زحمت بکشد و بنایی را بالا ببرد و بداند که فردا با کلنگ یک نادان آن بنا را سرش خراب میکنند. آیا رفتاری که با مدیران برجسته ای چون خیامی ها و لاجوردی ها و رحیم ایروانی ها و سرمایه داران و مدیران برجسته قبل از انقلاب کردبم را فراموش کرده ایم؟ از شما آقای نویسنده میپرسم که شما چه تضمینی برای آینده دارید که یک سرمایه دار بیاید و جان و مال و خانواده اش را در یک همچین سرزمین.. مورد ریسک قرار دهد؟ به همین خاطر است که ایرانیان میخواهند بسرعت پول در بیاورند و بسرعت هم به غرب فرار کنند. به نظر من عاقلانه ترین کاری که مسئولان طراز اول این مملکت برای اعتماد سازی باید بکنند این است. برگرداندن اموال تمام سرمایه دارانی که به ناحق مورد اجهاف قرار گرفتند. دلجویی از مدیرانی که با خفت و خواری از مملکتشان رانده شدند با احتساب خسارت. اگر این کار شود امیدی هست که مدیران کنونی هم به آینده خود امیدوار تر شوند... (774732) (moderator19)
اگر تاریخ ایران را بعد از صقویه بررسی کنیم میبینیم در طی این سیصد سال هفت سلسله بر ایران حکومت کرده اند که میانگین آن پنجاه سال است. این سلاسل با خونریزی قدرت گرفته اند و با خونریزی قدرت از دست داده اند. بزرگان قومشان هم یا فرار کردند و یا زیر تیغ جلاد سر بباد دادند. خوب حالا کدام انسان عاقلیست که بخواهد سرمایه بیاورد زحمت بکشد و بنایی را بالا ببرد و بداند که فردا با کلنگ یک نادان آن بنا را سرش خراب میکنند. آیا رفتاری که با مدیران برجسته ای چون خیامی ها و لاجوردی ها و رحیم ایروانی ها و سرمایه داران و مدیران برجسته قبل از انقلاب کردبم را فراموش کرده ایم؟ از شما آقای نویسنده میپرسم که شما چه تضمینی برای آینده دارید که یک سرمایه دار بیاید و جان و مال و خانواده اش را در یک همچین سرزمین.. مورد ریسک قرار دهد؟ به همین خاطر است که ایرانیان میخواهند بسرعت پول در بیاورند و بسرعت هم به غرب فرار کنند. به نظر من عاقلانه ترین کاری که مسئولان طراز اول این مملکت برای اعتماد سازی باید بکنند این است. برگرداندن اموال تمام سرمایه دارانی که به ناحق مورد اجهاف قرار گرفتند. دلجویی از مدیرانی که با خفت و خواری از مملکتشان رانده شدند با احتساب خسارت. اگر این کار شود امیدی هست که مدیران کنونی هم به آینده خود امیدوار تر شوند... (774732) (moderator19)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۶:۵۳:۱۹
مشکل همیشه این افراط و تفریطه ما آدماست. اقتصاد این کشور پاشیده شده حالا فکر این هستیم چطور نه تنها به ژاپن برسیم حتا پیشی هم بگیریم. به عمل کار بر آید .... (774777) (moderator19)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۶:۵۵:۴۱
فقط كافيه پاي اخبار صدا و سيما بنشينين خود به خود نه تنها از ژاپن بلكه از كل دنيا پيشي مي گيرين (774785) (moderator19)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۷:۰۸:۵۱
شما از همین مالزی پیشی بگیر ژاپن پیشکش (774802) (moderator19)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۲۲:۴۶:۵۳
مشكل عمده ما ساختار سيباسي است. تئوري هاي عجيب و غريب هم نمي‌خواهد. اگر به يه دموكراسي واقعي برسيم حتما به ژاپن هم مي‌رسيم. اگر ژاپن بودنمودن شعاريه پس دموكراسيمون هم ... هست. (775105) (moderator18)
سعید57
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۷:۳۸:۱۸
با سلام
گویند : سلطانی از وزیر جنگ بازخواست نمود که چرا در جنگ شکست خوردیم؟
وزیر گفت: قربان به هزار دلیل
سلطان گفت: مثلا؟
وزیر گفت : اول آنکه باروت نداشتیم
سلطان گفت بس است ، دلایل دیگر را نمی خواهد بگویی .
جناب شمس
ما نیز به هزار دلیل ژاپن نمی شویم ، اول آنکه ژاپنی نیستیم ،
ژاپن شدن ، ژاپنی می خواهد ، اگر سراغ دارید بسم الله.
یکی از دوستان می گفت : در ژاپن معدود افرادی نظرم را جلب کرد که در زیر بعضی از پل ها زندگی می کردند، و در روزهای تعطیل جوانان زیادی خصوصا از قشر دانشجو در اطراف آنان جمع می شدند ،تعجب نمودم و جویای علت این امر شدم ، گفتند : اینها افرادی هستند که در پست های مهم و حساس دولتی ، مرتکب خلاف شده اند ، این افراد دو راه بیشتر ندارند یا باید خودکشی کنند یا آنکه تا آخر عمر از تمام حقوق اجتماعی محروم زندگی کنند ، البته اکثرا خودکشی می کنند ولی آنانکه جرات خودکشی ندارند زندگی با محرومیت را انتخاب می کنند و چون اکثرا آدم های با سوادی هستند ، افراد و دانشجویان دور آنها جمع شده و از تجربیات و اطلاعات آنان استفاده می کنند .
جناب شمس
در اینجا نیز چنین است؟ (774826) (moderator19)
گویند : سلطانی از وزیر جنگ بازخواست نمود که چرا در جنگ شکست خوردیم؟
وزیر گفت: قربان به هزار دلیل
سلطان گفت: مثلا؟
وزیر گفت : اول آنکه باروت نداشتیم
سلطان گفت بس است ، دلایل دیگر را نمی خواهد بگویی .
جناب شمس
ما نیز به هزار دلیل ژاپن نمی شویم ، اول آنکه ژاپنی نیستیم ،
ژاپن شدن ، ژاپنی می خواهد ، اگر سراغ دارید بسم الله.
یکی از دوستان می گفت : در ژاپن معدود افرادی نظرم را جلب کرد که در زیر بعضی از پل ها زندگی می کردند، و در روزهای تعطیل جوانان زیادی خصوصا از قشر دانشجو در اطراف آنان جمع می شدند ،تعجب نمودم و جویای علت این امر شدم ، گفتند : اینها افرادی هستند که در پست های مهم و حساس دولتی ، مرتکب خلاف شده اند ، این افراد دو راه بیشتر ندارند یا باید خودکشی کنند یا آنکه تا آخر عمر از تمام حقوق اجتماعی محروم زندگی کنند ، البته اکثرا خودکشی می کنند ولی آنانکه جرات خودکشی ندارند زندگی با محرومیت را انتخاب می کنند و چون اکثرا آدم های با سوادی هستند ، افراد و دانشجویان دور آنها جمع شده و از تجربیات و اطلاعات آنان استفاده می کنند .
جناب شمس
در اینجا نیز چنین است؟ (774826) (moderator19)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۷:۴۴:۱۸
...
شما در مرحله اول فکر این باشین که از منجلاب سیاسی اقتصادی اجتماعی بیایم بیرون و بعد از اونهم ده مرجله هر کدوم 30 ساله را طی کنین تا شاید به ژاپن امروز برسیم.
مرد مومن از ما بهترونش حرف از ژاپن شدن نمیزنن شما میزنی؟!
از قدیم گفتن سنگ بزرگ علامت نزدنه. شما بیا در مورد ترکیه شدن بحث کنین شاید بشه در دراز مدت یه کاری کرد.
ضمن اینکه کسی که عقبه اگه سرعتشو زیاد نه نزدیک میشه ولی کسی که داره 180 درجه مسیر را اشتباه میره هر چی یواش تر بره کمتر دور میشه!!! (774832) (moderator19)
شما در مرحله اول فکر این باشین که از منجلاب سیاسی اقتصادی اجتماعی بیایم بیرون و بعد از اونهم ده مرجله هر کدوم 30 ساله را طی کنین تا شاید به ژاپن امروز برسیم.
مرد مومن از ما بهترونش حرف از ژاپن شدن نمیزنن شما میزنی؟!
از قدیم گفتن سنگ بزرگ علامت نزدنه. شما بیا در مورد ترکیه شدن بحث کنین شاید بشه در دراز مدت یه کاری کرد.
ضمن اینکه کسی که عقبه اگه سرعتشو زیاد نه نزدیک میشه ولی کسی که داره 180 درجه مسیر را اشتباه میره هر چی یواش تر بره کمتر دور میشه!!! (774832) (moderator19)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۸:۲۷:۲۰
هر فرايندي چهار مرحله طراحي ا جرا ارزيابي و نهايتا بهبود را بايد داشته باشد
مشكل ما ايراني ها بيشتر در مرحله سوم و چهارم هست (774898) (moderator19)
مشكل ما ايراني ها بيشتر در مرحله سوم و چهارم هست (774898) (moderator19)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۸:۲۸:۰۵
نتيجه بنياد نحبگان براي مردم چه بوده است؟ (774900) (moderator19)
محامد
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۱۹:۱۳:۳۴
به راحتی میتوان از ژاپن و حتی آمریکا "پیشی" گرفت
کافی است پس از انتخاب این حیوان ملوس قیمت آنرا پرداخت و "پیشی" را گرفت (774942) (moderator19)
کافی است پس از انتخاب این حیوان ملوس قیمت آنرا پرداخت و "پیشی" را گرفت (774942) (moderator19)
مسعود
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۲۰:۱۸:۴۶
در سال توليد ملي. واردات سرسام آور 24 ميليارد دلاري. ضربه اي شديد بر پيكره نحيف شده توليد داخلي و نشان از ضعف شديد دولت در كنترل تورم از راههاي صحيح دارد. (775009) (moderator19)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۲۰:۴۷:۲۲
يكي إز عوامل پيشرفت ژاپن همون عكس مقالست : يعني احترام به شان انسانها چه به عنوان مشتري چه همسايه چه مردم كشور .اونجايي كه يك مسؤول اگه خطايي بكنه إز شرم از مردم خودكشي ميكنن . حالا شما أينو مقاييسه كنين با قضيه اختلاس كه كم مونده بود مردم به مسؤؤلين بدهكارم بشن .چون اينجا تقريبا هيچكس براي مردم ارزشي قائل نيست از مسؤؤل گرفته تا مغازه دار (775031) (moderator19)
سيد احمد
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۲۲:۰۰:۳۲
با سلام
ضمن تشكر از ماله جامع و راهبردي شما
طرح ايده تحول اقتصادي اساسا موضوع خوبي است كه انديشمندان اقتصادي را متوجه چالشهاي ديده شده به وسيله شما مي كند. نظراتي هم كه خوانندگان در اين مطلب قرار داده بودند ناشي از همين توجه چند بعدي به مقوله تحول در نظام اقتصادي است. با اين حال چند سوال اساسي به طور مشترك در ميان اين نوشته ها به چشم مي خورد كه به طور خلاصه مي توان آن را ناشي ضعف مديريت اجراي و نظارتي در اقتصاد ايران دانست. به عبارت ديگر بازوي قدرتمند اقتصاد كشور كساني هستند كه د براحتي قدرت فرار از پروسه هاي نظارتي را دارند. امكان انعقاد قرار داد هاي يك سويه در مورد معاملات عام المنعه را دارند . قوانين بازدارنده ما هم آنچنان قوي نيستند كه مانع از شكل گيري سوء رفتارهاي اقتصادي شود. با ديد خوش بينانه تغيير ساز و كار هاي اقتصادي به سمت و سوي صحيح آن نيازمند داشتن ارايه اي طولاني مدت و مديريتي غير محافظه كارانه است. عوامل خارجي دخيل در اقتصاد ايران نيز در اجراي طرح هاي اقتصادي ما بي تاثير نيستند. در مجموع به عقيده من اگر دولت تحول گرا حسن نيت خود را به آحاد مردم يعني همان مغزهايي كه دلسوزانه مسايل اقتصادي را پيگيري مي كنند نشان دهد راه رسيدن به اهداف طرح مذكور هموار و امكانات آن مهيا خواهد بود . (775069) (moderator18)
ضمن تشكر از ماله جامع و راهبردي شما
طرح ايده تحول اقتصادي اساسا موضوع خوبي است كه انديشمندان اقتصادي را متوجه چالشهاي ديده شده به وسيله شما مي كند. نظراتي هم كه خوانندگان در اين مطلب قرار داده بودند ناشي از همين توجه چند بعدي به مقوله تحول در نظام اقتصادي است. با اين حال چند سوال اساسي به طور مشترك در ميان اين نوشته ها به چشم مي خورد كه به طور خلاصه مي توان آن را ناشي ضعف مديريت اجراي و نظارتي در اقتصاد ايران دانست. به عبارت ديگر بازوي قدرتمند اقتصاد كشور كساني هستند كه د براحتي قدرت فرار از پروسه هاي نظارتي را دارند. امكان انعقاد قرار داد هاي يك سويه در مورد معاملات عام المنعه را دارند . قوانين بازدارنده ما هم آنچنان قوي نيستند كه مانع از شكل گيري سوء رفتارهاي اقتصادي شود. با ديد خوش بينانه تغيير ساز و كار هاي اقتصادي به سمت و سوي صحيح آن نيازمند داشتن ارايه اي طولاني مدت و مديريتي غير محافظه كارانه است. عوامل خارجي دخيل در اقتصاد ايران نيز در اجراي طرح هاي اقتصادي ما بي تاثير نيستند. در مجموع به عقيده من اگر دولت تحول گرا حسن نيت خود را به آحاد مردم يعني همان مغزهايي كه دلسوزانه مسايل اقتصادي را پيگيري مي كنند نشان دهد راه رسيدن به اهداف طرح مذكور هموار و امكانات آن مهيا خواهد بود . (775069) (moderator18)
جواد
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۲۲:۲۰:۴۹
ملت ایران امتیازاتی دارد که می تواند بوسیله آنها سند چشم انداز را محقق نماید.یکی مساله فرهنگ خودباوری است که بعد از انقلاب در بین مردم بخصوص محققین ما پیدا شده است.یکی هم هوش واستعداد ایرانی است.یکی هم داشتن بهترین دین ومذهب است.یکی هم فرهنگ بسیار غنی ایرانی اسلامی است.با ان سابقه قافله سالاری تمدن اسلامی در 5قرن که دانشمندان اسلامی بخصوص ایرانی آقای دانشمندان دنیا بودند.همچنین رهبری های حکیمانه و داهیانه رهبر عزیزمان نیز از امتیازات این کشوراست.
در حال حاضر با پیشرفت های شگرفی که ایران اسلامی در ابعاد مادی ومعنوی داشته است مساله اول شدن ایران در منطقه در 13سال دیگر امر غیرممکنی نیست.الان در زمینه علم تقریبا ایران اسلامی به این رتبه رسیده است.در زمینه فناوری واقتصادی هم اول شدن این سرزمین مقدس ومردمش نیز محقق خواهد شد.
البته باید آسسبها را مسئولین بشناسند ودر از بین بردن آنها اقدام نمایند.
در خود ژاپن وآلمان وامثال انها مفاسد اخلاقی واداری و دولتی فراوان است که با بعضی برخورد میشود وبا بعضی نمی شود.
در کشور ما باید طبق قوانین اسلام با مفسدین فی الارض چه مفسدین اقتصادی وچه غیره برخورد قاطع شود تا علفهای هرز مانع پیشرفت نگردند. (775077) (moderator18)
در حال حاضر با پیشرفت های شگرفی که ایران اسلامی در ابعاد مادی ومعنوی داشته است مساله اول شدن ایران در منطقه در 13سال دیگر امر غیرممکنی نیست.الان در زمینه علم تقریبا ایران اسلامی به این رتبه رسیده است.در زمینه فناوری واقتصادی هم اول شدن این سرزمین مقدس ومردمش نیز محقق خواهد شد.
البته باید آسسبها را مسئولین بشناسند ودر از بین بردن آنها اقدام نمایند.
در خود ژاپن وآلمان وامثال انها مفاسد اخلاقی واداری و دولتی فراوان است که با بعضی برخورد میشود وبا بعضی نمی شود.
در کشور ما باید طبق قوانین اسلام با مفسدین فی الارض چه مفسدین اقتصادی وچه غیره برخورد قاطع شود تا علفهای هرز مانع پیشرفت نگردند. (775077) (moderator18)
۱۳۹۱-۰۲-۱۹ ۲۲:۵۹:۰۹
مطالبی که فرمودید با اصول گروه غالب بر کشور مغایر بوده و منافع ایشان اجازه شفاف سازی در مقابل مسائل ساده مربوط با زندگی معیشت مردم را نمی دهد . پس چگونه توقع دارید افرادی که حیات خود را همیشه در گرو گل الود بودن اب میبیند دست به شفاف سازی بزنند در ضمن دوست عزیز جامع مغز محور برای این افراد دردسرساز بوده چون بر حق خود اگاه میباشند پس هر چه مردم در گرداب بی خبری و مشکلات زندگی باشند و بدنبال لقمه ای نان روز را شب به نمایند این سیستم با فراغ بال و ازادی بیشتری به چپاول سرمایه های این مرز و بوم می پردازد در نتیجه مقاله شما از این جا فرا تر نخواهد رفت (775127) (moderator18)
۱۳۹۱-۰۲-۲۰ ۱۲:۴۲:۵۳
مسوول خوب هم کم نداریم. چه کسی با فسادها مبارزه می کند؟ (775893) (moderator18)
احمد
۱۳۹۱-۰۲-۲۰ ۰۰:۴۷:۲۸
ژاپنی ها نخبه گان خود را از همان دوران کودکی کشف می کنند و بر روی آنها از نظر آموزش و پرورش کار می کنند فرقی نمی کند آقازاده باشد یا عامی زاده . برای مثال کودکانی که چپ دست هستند اکثزیت از نظر نبوغ کامل ترند . بر روی این کودکان در مقاطع سنی مختلف کودکی ، نوجوانی ، جوانی کار می کنند و حاصل را در رشته های مختلف علمی به کار می گیرند کافی است یک نگاهی به مدیران ژاپنی که در اجلاس مختلف شرکت می کنند و از رسانه های داخلی و خارجی پخش می شود اکثریت غالب ، چپ دست هستند هنگام امضای قرار دادها . این ها همان کودکان نخبه هستند که امروز از آنها استفاده می کنند . (775269) (moderator18)
آرمین شمس
۱۳۹۱-۰۲-۲۰ ۱۳:۱۳:۴۰
دوست ارجمندی ایمیلی به بنده راجع به این مقاله زده بودند و به نظرم رسید ایمیل ایشان و جواب بنده شخصی نیست و گفتمان دو طیف از هموطنان عزیزمان است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام کیوان جان
بنده با محققین ژاپنی در ارتباط هستم و اطلاعات خبی نسبت به این کشور پیشرفته دارم. بنده چند رشته ای هستم و یکی از رشته های تحقیقاتی بنده "مدیریت تغییر بر پایه آی تی" است که در این زمینه در سطوح بالا در انگلستان کار و تحقیق کاربردی کرده ام. مدیریت تحول بر اساس آی تی کلیدی برای افزایش سریع تولید است و آی تی محور توسعه در دنیا بوده است. به راهکارها و ابزارها اشاره ای در مقاله کرده ام و کوچکترین آشنایی با مدیریت مدرن می تواند شما را به ارزش پیشنهادات رهنمون شود.
بین مومنینی که می شناسم رعایت قوانین و احترام به حقوق دیگران و دلسوزی برای کشور و فداکاری بسیار بیشتر از ژاپن است و نمونه های آن را در جنگ تحمیلی هم دیده ایم. مذهبیون "حقیقی" ایران از نظر اخلاق و فداکاری بسیار پیشرو هستند.
رقابت با ملل دنیا به هیچ عنوان توهین نیست. از خود ژاپنی ها بپرسید.
بنده به لطف خدا موفق به تعمیم قضیه چبیشف در باب حدس برتران شده ام که جزو قضایای پایه تئوری اعداد اول است و فرمول بنده در زمینه تعمیم قضیه جوزفوس هم نزد اهل فن شناخته شده است و این به همراه برخی کارهای تحقیقاتی دیگر گوشه کوچکی از اقیانوس عظیم استعداد ایرانیان است. سوابق بنده را به پیوست می توانید ملاحظه کنید.
ما از ژاپن پیشی خواهیم گرفت و آن هم زیر همه فشارها و زورگوییهای استکبار که ملت مستقل را بر نمی تابند. با تمام فسادهای داخلی و خارجی هم مبارزه خواهیم کرد. به کوری چشم همه بدخواهانی که پیشرفت ایران و ایرانی را بر نمی تابند.
سیاه نماییها علیه ایران زیاد و خنده دار است. توصیه بنده به شما این است که خود کم بینی را کنار بگذارید. ژاپن و آمریکا و امثالهم در مقابل تاریخ ما و در مقابل فداکاریهای معاصر رزمندگان ما حرف زیادی برای گفتن ندارند. همین ژاپنیها از بیرون کردن آمریکا و نظامیانش عاجز بوده اند و یکی از نخست وزیر های آنها که اخیرا هم به ایران آمد وعده داد و نتوانست عمل کند و استعفا کرد.
با آرزوی بهترینها
برادر کوچک شما - آرمین
Sent: 09 May 2012 08:40
To: ARMIN_SHAMS@yahoo.com; ARMIN@cs.man.ac.uk
Subject: جوک پیشی گرفتن از ژاپن
جناب اقای دکتر شمس
با سلام
مقاله ای از شما در سایت الف در فروردین 91 منتشر گردید ، بنده و سایر دوستان و خوانندگان جواب شما را دادیم اما با کمال تاسف مشاهده گردید که باز دوباره اقدام به چاپ قسمت دوم تخیلاتتان کرده اید
اولا مگر شما اقتصاد و مدیریت خوانده اید که به خودتان اجازه می دهید در فیلد کاری ما وارد شوید؟بهتر نیست به همان رشته خودتان و گرفتن انتگرال مشغول باشید؟
این همه ادم در این کشور می روند و مهندسی برق و کامپیوتر می خوانند شماها در فیلد خودتان چه گلی به سر دنیا زده اید که در فیلد ما دخالت می کنید؟اول بروید رشته خودتان را به جایی برسانید بعد در فیلد ما دخالت کنید شماها مگر از طریق کنکور بهترین دانشجویان این مملکت را نمی گیرید؟خب خروجی تان چه بوده؟بهترین کتابهای کامپیوتر و برق را هم که امریکایی ها و انگلیسی ها می نویسند شماها هم اگر وقت کنید یه چهار تا انتگرال می گیرید به عنوان مقاله می دهید بیرون ان هم فقط برای ارتقا جهت هیات علمی
ثانیا شما اگر ژاپن ،مردم و فرهنگش را می شناختید اینگونه راحت تیتر نمی زدید که از ژاپن پیشی بگیریم
حضرتعالی به ملت ژاپن توهین کرده اید می خواهید کشوری که دزدی و فساد همه جایش را گرفته مثل ژاپن شود و این محال است.
شماها از خط عابر پیاده نمی توانید درست عبور کنید بعد ادعای اداره دنیا را دارید
من به شما توصیه می کنم سراغ همان ترانزیستورها و انتگرالها و الگوریتمهایتان بروید و در فیلدی که تخصص ندارید وارد نشوید
ارزش چیزی نیست که ضربتی و انقلابی و...بوجود اید ارزش حاصل اقدامات مداوم یک فرهنگ صحیح است .با فشردن شاسی و...بوجود نمی اید
اقتصاد خازن و ترانزیستور و ای سی و زدن کارخانه نیست اقای مهندس
اگر قرار باشد که با طرح ضزبتی از جایی پیشی گرفت همه دنیا هم همین کار را می کنند و چیزی که به راحتی به دست اید دیگر ارزش نیست
ضمنا ژاپنی ها هم بیکار نمی نشینند تا شما تشریف بیاورید پیشی بگیرید
کیوان ... (775986) (moderator18)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام کیوان جان
بنده با محققین ژاپنی در ارتباط هستم و اطلاعات خبی نسبت به این کشور پیشرفته دارم. بنده چند رشته ای هستم و یکی از رشته های تحقیقاتی بنده "مدیریت تغییر بر پایه آی تی" است که در این زمینه در سطوح بالا در انگلستان کار و تحقیق کاربردی کرده ام. مدیریت تحول بر اساس آی تی کلیدی برای افزایش سریع تولید است و آی تی محور توسعه در دنیا بوده است. به راهکارها و ابزارها اشاره ای در مقاله کرده ام و کوچکترین آشنایی با مدیریت مدرن می تواند شما را به ارزش پیشنهادات رهنمون شود.
بین مومنینی که می شناسم رعایت قوانین و احترام به حقوق دیگران و دلسوزی برای کشور و فداکاری بسیار بیشتر از ژاپن است و نمونه های آن را در جنگ تحمیلی هم دیده ایم. مذهبیون "حقیقی" ایران از نظر اخلاق و فداکاری بسیار پیشرو هستند.
رقابت با ملل دنیا به هیچ عنوان توهین نیست. از خود ژاپنی ها بپرسید.
بنده به لطف خدا موفق به تعمیم قضیه چبیشف در باب حدس برتران شده ام که جزو قضایای پایه تئوری اعداد اول است و فرمول بنده در زمینه تعمیم قضیه جوزفوس هم نزد اهل فن شناخته شده است و این به همراه برخی کارهای تحقیقاتی دیگر گوشه کوچکی از اقیانوس عظیم استعداد ایرانیان است. سوابق بنده را به پیوست می توانید ملاحظه کنید.
ما از ژاپن پیشی خواهیم گرفت و آن هم زیر همه فشارها و زورگوییهای استکبار که ملت مستقل را بر نمی تابند. با تمام فسادهای داخلی و خارجی هم مبارزه خواهیم کرد. به کوری چشم همه بدخواهانی که پیشرفت ایران و ایرانی را بر نمی تابند.
سیاه نماییها علیه ایران زیاد و خنده دار است. توصیه بنده به شما این است که خود کم بینی را کنار بگذارید. ژاپن و آمریکا و امثالهم در مقابل تاریخ ما و در مقابل فداکاریهای معاصر رزمندگان ما حرف زیادی برای گفتن ندارند. همین ژاپنیها از بیرون کردن آمریکا و نظامیانش عاجز بوده اند و یکی از نخست وزیر های آنها که اخیرا هم به ایران آمد وعده داد و نتوانست عمل کند و استعفا کرد.
با آرزوی بهترینها
برادر کوچک شما - آرمین
Sent: 09 May 2012 08:40
To: ARMIN_SHAMS@yahoo.com; ARMIN@cs.man.ac.uk
Subject: جوک پیشی گرفتن از ژاپن
جناب اقای دکتر شمس
با سلام
مقاله ای از شما در سایت الف در فروردین 91 منتشر گردید ، بنده و سایر دوستان و خوانندگان جواب شما را دادیم اما با کمال تاسف مشاهده گردید که باز دوباره اقدام به چاپ قسمت دوم تخیلاتتان کرده اید
اولا مگر شما اقتصاد و مدیریت خوانده اید که به خودتان اجازه می دهید در فیلد کاری ما وارد شوید؟بهتر نیست به همان رشته خودتان و گرفتن انتگرال مشغول باشید؟
این همه ادم در این کشور می روند و مهندسی برق و کامپیوتر می خوانند شماها در فیلد خودتان چه گلی به سر دنیا زده اید که در فیلد ما دخالت می کنید؟اول بروید رشته خودتان را به جایی برسانید بعد در فیلد ما دخالت کنید شماها مگر از طریق کنکور بهترین دانشجویان این مملکت را نمی گیرید؟خب خروجی تان چه بوده؟بهترین کتابهای کامپیوتر و برق را هم که امریکایی ها و انگلیسی ها می نویسند شماها هم اگر وقت کنید یه چهار تا انتگرال می گیرید به عنوان مقاله می دهید بیرون ان هم فقط برای ارتقا جهت هیات علمی
ثانیا شما اگر ژاپن ،مردم و فرهنگش را می شناختید اینگونه راحت تیتر نمی زدید که از ژاپن پیشی بگیریم
حضرتعالی به ملت ژاپن توهین کرده اید می خواهید کشوری که دزدی و فساد همه جایش را گرفته مثل ژاپن شود و این محال است.
شماها از خط عابر پیاده نمی توانید درست عبور کنید بعد ادعای اداره دنیا را دارید
من به شما توصیه می کنم سراغ همان ترانزیستورها و انتگرالها و الگوریتمهایتان بروید و در فیلدی که تخصص ندارید وارد نشوید
ارزش چیزی نیست که ضربتی و انقلابی و...بوجود اید ارزش حاصل اقدامات مداوم یک فرهنگ صحیح است .با فشردن شاسی و...بوجود نمی اید
اقتصاد خازن و ترانزیستور و ای سی و زدن کارخانه نیست اقای مهندس
اگر قرار باشد که با طرح ضزبتی از جایی پیشی گرفت همه دنیا هم همین کار را می کنند و چیزی که به راحتی به دست اید دیگر ارزش نیست
ضمنا ژاپنی ها هم بیکار نمی نشینند تا شما تشریف بیاورید پیشی بگیرید
کیوان ... (775986) (moderator18)
سعید57
۱۳۹۱-۰۲-۲۰ ۲۰:۴۰:۰۲
با سلام
جناب شمس
همان جنگ و رزمنده ای که از آن در اینجا مایه می گذارید ، یکی از کوچکترین هایشان بنده هستم ، ما خود کم بین نیستیم و آگاهیمان از تاریخ و پیشینه خود اگر بیشتر از شما نباشد یقینا کمتر نیست و آگاهی از آن فداکاریهای رزمندگان در دوران معاصر اگر برای شما از طریق نقل باشد برای ما جزئی از دوران زندگی است .پس بهتر است بجای آنکه ما را به خود کم بینی متهم فرمایید ، خود را از توهم خود بزرگ بینی برهانید ، آن موفقیت ها که برای خود شمردید در جای خود قابل تقدیر است اما هزاران چون شما با دهها برابر بیشتر از توفیقات علمی شما در اطراف و اکناف جهان پراکنده اند .
لازم نیست آرزوی کوری چشم کسی راداشته باشیم ، بهتر است خود چشمانمان را باز کنیم .
و اینکه بدخواهانی هستند که پیشرفت ایران و ایرانی را نمی توانند بر تابند ، این برای همه دولتها و ملتها هست ، اما تفاوت ما با آنها در این است که ما این بدخواهان را ملعبه ای کرده ایم تا کم کاریها و خلاف کاریهای خود را بپوشانیم .
جناب شمس
من آسمان و ریسمان نمی بافم و کلمات قلمبه ثلمبه بکار نمی برم و عالم و آدم را عامل عقب ماندگی خودمان معرفی نمی کنم و از شما دانشمند محترم فقط یک سئوال ابتدایی می پرسم :
ـ آیا استاندارد نمودن آسفالت کار علمی بسیار زمان بری هست؟
ـ چرا هنوز ما یک آسفالت استاندارد بلد نیستیم؟
و یک نکته:
جناب شمس
در سونامی اخیر و تخریب نیرو گاههای برق و زمان خاموشی ، آیا در تلویزیون فرهنگ ترافیک را در ژاپن ملاحظه فرمودید؟ آیا صف دریافت آب را در آنجا ملاحظه فرمودید؟آیا صف دریافت مواد غذایی از فروشگاهها را ملاحظه فرمودید؟ و در ذهن خود چرا های این تفاوت ها را بررسی فرمودید؟
گیرم که فاصله علمی ما و ژاپن یک شبه حل شد آیا این فاصله فرهنگی هم یک شبه یا حتی 100 ساله حل شدنی است؟
و.................... (776693) (moderator18)
جناب شمس
همان جنگ و رزمنده ای که از آن در اینجا مایه می گذارید ، یکی از کوچکترین هایشان بنده هستم ، ما خود کم بین نیستیم و آگاهیمان از تاریخ و پیشینه خود اگر بیشتر از شما نباشد یقینا کمتر نیست و آگاهی از آن فداکاریهای رزمندگان در دوران معاصر اگر برای شما از طریق نقل باشد برای ما جزئی از دوران زندگی است .پس بهتر است بجای آنکه ما را به خود کم بینی متهم فرمایید ، خود را از توهم خود بزرگ بینی برهانید ، آن موفقیت ها که برای خود شمردید در جای خود قابل تقدیر است اما هزاران چون شما با دهها برابر بیشتر از توفیقات علمی شما در اطراف و اکناف جهان پراکنده اند .
لازم نیست آرزوی کوری چشم کسی راداشته باشیم ، بهتر است خود چشمانمان را باز کنیم .
و اینکه بدخواهانی هستند که پیشرفت ایران و ایرانی را نمی توانند بر تابند ، این برای همه دولتها و ملتها هست ، اما تفاوت ما با آنها در این است که ما این بدخواهان را ملعبه ای کرده ایم تا کم کاریها و خلاف کاریهای خود را بپوشانیم .
جناب شمس
من آسمان و ریسمان نمی بافم و کلمات قلمبه ثلمبه بکار نمی برم و عالم و آدم را عامل عقب ماندگی خودمان معرفی نمی کنم و از شما دانشمند محترم فقط یک سئوال ابتدایی می پرسم :
ـ آیا استاندارد نمودن آسفالت کار علمی بسیار زمان بری هست؟
ـ چرا هنوز ما یک آسفالت استاندارد بلد نیستیم؟
و یک نکته:
جناب شمس
در سونامی اخیر و تخریب نیرو گاههای برق و زمان خاموشی ، آیا در تلویزیون فرهنگ ترافیک را در ژاپن ملاحظه فرمودید؟ آیا صف دریافت آب را در آنجا ملاحظه فرمودید؟آیا صف دریافت مواد غذایی از فروشگاهها را ملاحظه فرمودید؟ و در ذهن خود چرا های این تفاوت ها را بررسی فرمودید؟
گیرم که فاصله علمی ما و ژاپن یک شبه حل شد آیا این فاصله فرهنگی هم یک شبه یا حتی 100 ساله حل شدنی است؟
و.................... (776693) (moderator18)
آرمین شمس
۱۳۹۱-۰۲-۲۳ ۲۲:۴۳:۰۲
به نام خدا
سلام سعید جان
بنده عرض کردم که کارهای کوچکم گوشه ای از اقیانوس استعداد ایرانی ست (چه برسد به دنیا) و این در جواب آقا کیوان بود که می گفتند خروجی تان چه بوده است تا بدانند ما هم بیکار نبوده ایم.
قسمت مهمی از فرهنگ را مدیریت یک کشور می سازد و پیشرفت فرهنگی چیز عجیب و غریبی نیست، بخصوص برای ملتی مانند ملت ایران. کسی هم سودای پیشرفت یک شبه ندارد.
اگر فکر می کنید تلاش برای رقابت با ژاپن برای جوانان این مملکت از جمله بنده خود بزرگ بینی حساب می شود شاید باید دوباره با دقت بیشتر فکر کنید. رزمندگان ما بلند همت بوده اند و شجاع و باروحیه. حداقل برخی که بنده می شناسم. شما چطور؟
مشکلاتی مانند آسفالت هم که گفتید زیاد هستند. حل یکی از آنها سخت نیست ولی هزاران مشکل هست و مردم معمولا آنهایی را که حل نشده می بینند. خوب است برای ملت خود پیام آور امید به آینده باشید تا حل باقیمانده مشکلات - که کم هم نیستند - آسان تر شود. (780660) (moderator18)
سلام سعید جان
بنده عرض کردم که کارهای کوچکم گوشه ای از اقیانوس استعداد ایرانی ست (چه برسد به دنیا) و این در جواب آقا کیوان بود که می گفتند خروجی تان چه بوده است تا بدانند ما هم بیکار نبوده ایم.
قسمت مهمی از فرهنگ را مدیریت یک کشور می سازد و پیشرفت فرهنگی چیز عجیب و غریبی نیست، بخصوص برای ملتی مانند ملت ایران. کسی هم سودای پیشرفت یک شبه ندارد.
اگر فکر می کنید تلاش برای رقابت با ژاپن برای جوانان این مملکت از جمله بنده خود بزرگ بینی حساب می شود شاید باید دوباره با دقت بیشتر فکر کنید. رزمندگان ما بلند همت بوده اند و شجاع و باروحیه. حداقل برخی که بنده می شناسم. شما چطور؟
مشکلاتی مانند آسفالت هم که گفتید زیاد هستند. حل یکی از آنها سخت نیست ولی هزاران مشکل هست و مردم معمولا آنهایی را که حل نشده می بینند. خوب است برای ملت خود پیام آور امید به آینده باشید تا حل باقیمانده مشکلات - که کم هم نیستند - آسان تر شود. (780660) (moderator18)
دکترحاتمی
۱۳۹۱-۰۲-۲۰ ۱۳:۵۵:۱۸
برای پیشرفت کشورالگوی سنگاپوربشرح زیرتوصیه می شود.
سنگاپورکشوری کوچک درآسیای شرقی است که به یاری مدیریتی تواناوفارغ ازبداخلاقی ها،دشمن تراشی ها،فرافه کنی هاوسیاستهای نابخردانه توانست درطول کمتراز30سال فقررابه رفاه عمومی وثروت ملی تبدیل کندوازکشوری جهان سومی یه کشوری مدرن وجهان اولی ارتقائ یابد.سرانه تولیدناخالصی داخلی این کشوراز400دلاردرسال 1959به12200دلاردرسال 1990وسرانجام به 22000دلاردرسال 1999رسیده است.همه سیاستمداران ونخبگان این کشوراندیشه فقرزدایی وتوسعه ملی رادرسرمی پرورانندومخالفان خودراحذف نمی کنند.بوسیله اندیشه های بازسیاستمداران وایجادامنیت برای همه شهروندان،میتوان ازسرزمینی ولوفقیر،بوستانی پرگل آفرید،چنانچه سنگاپوری ها،کره جنوبی ها،مالزیایی هاو...آفریدند.
حرکت سنگاپورازجهان سومی به جهان اولی براساس برنامه 14گانه ذیل صورت گرفت:
1-انعطاف پذیری ونوآوری دراندیشه های سیاستمداران ورهبران فکری وبه روزکردن سیاستهای کلان کشور.
2-برنامه ریزی کلان براساس متدعلمی توسط همه نخبگان صرفنظرازگرایشات سیاسی،قومی یامذهبی آنها.
3-پرهیزازخطرناک جلوه دادن خویش برای جهانیان(کاری که کره شمالی ازآن اجتناب کردوبه فقیرترین کشورتبدیل شدوصدام حسین به آن تن ندادومحوگردید).
3-آموزش زیستن درجامعه مدرن به همه شهروندان وپاکیزه نگهداشتن محیط خویش بعنوان تعهدجمعی.
4-برابردانستن همه انسانهادربرابرقانون وایمان عملی به این آرمان.
5-یافتن شیوه هایی برای تقویت وحدت ملی وایجادملتی منسجم ووفاداربه میهن ازطریق نهادینه کردن گفتگوی ملی درتمام طبقات اجتماعی.
6-مقابله باهرگونه رشوه خواری،حق العمل کاری،رانت خواری وبورکراسی دولتی ازطریق اجرای قانون ضدفسادوضدانحصاردولتی.
7-زمان دارکردن مدت زمام داری حاکمان وچرخشی بودن قدرت،کاری که شوروی سابق وکشورهای عربی نکردندوجامعه رافقیرنگهداشتند.
8-به رسمیت شناختن انتخابات حزبی وگسترش آزادیهای مدنی.
9-جلوگیری ازفرارمغزهاوسرمایه هاازطریق پاسخگویی به مطالبات مردم وتامين رفاه عمومي.
10-نظام قضایی مستقل وفارغ ازجناح بندیهای سیاسی که حقوق ملت رابرحقوق حاکمان ترجیح می دهد.
11-افزايش آگاهي بين المللي شهروندان وسرمایه گذاری برای جذب جهانگردان وفراهم نمودن امنیت سرمایه گذاری.
12-آزادی رسانه هابعنوان دانشگاه عمومی و دیده بان جامعه.
13-نیک اندیشیدن برای همه انسانهاوکنارآمدن باکشورهای قدرتمندبراساس منافع مشترک.
14-تزکیه جامعه ازطریق سالم سازی مدیران دولتی ازدروغ وریاوفريبكاري.
حال می توانیم ازسیاستمداران ومدیران کشورمان بپرسیم باتوجه به امکانات برترایران،وجودمنابع عظیم انسانی وجاذبه های توریستی چرادرمسیری پیشرفت حرکت نکرده ایم؟چنددرصدمدیران ارشدایرانی مثل مدیران سنگاپوری فکرمی کنند؟
این پرسشی است که هرشهروند درهرنقطه ای ازاین کشورازخودسوال می کند؟
رهبران سنگاپور،کره جنوبی،مالزی،ژاپن وحتی ترکیه برای تبدیل شدن به جامعه ای مدرن(بامردمان پرسشگر،آینده نگر،صلح جو،نواندیش)به شهروندان خوداعتماددارندوشهروندان نیز درانتخابات آزادبهترین نمایندگان راانتخاب می نمایند.به این ترتیب اعتمادوهمکاری متقابل بین دولت وملت بدست می آیدوهمه آنهايك هدف راپيگيري مي كنند.02/5/90
دکترعباس حاتمی (776051) (moderator18)
سنگاپورکشوری کوچک درآسیای شرقی است که به یاری مدیریتی تواناوفارغ ازبداخلاقی ها،دشمن تراشی ها،فرافه کنی هاوسیاستهای نابخردانه توانست درطول کمتراز30سال فقررابه رفاه عمومی وثروت ملی تبدیل کندوازکشوری جهان سومی یه کشوری مدرن وجهان اولی ارتقائ یابد.سرانه تولیدناخالصی داخلی این کشوراز400دلاردرسال 1959به12200دلاردرسال 1990وسرانجام به 22000دلاردرسال 1999رسیده است.همه سیاستمداران ونخبگان این کشوراندیشه فقرزدایی وتوسعه ملی رادرسرمی پرورانندومخالفان خودراحذف نمی کنند.بوسیله اندیشه های بازسیاستمداران وایجادامنیت برای همه شهروندان،میتوان ازسرزمینی ولوفقیر،بوستانی پرگل آفرید،چنانچه سنگاپوری ها،کره جنوبی ها،مالزیایی هاو...آفریدند.
حرکت سنگاپورازجهان سومی به جهان اولی براساس برنامه 14گانه ذیل صورت گرفت:
1-انعطاف پذیری ونوآوری دراندیشه های سیاستمداران ورهبران فکری وبه روزکردن سیاستهای کلان کشور.
2-برنامه ریزی کلان براساس متدعلمی توسط همه نخبگان صرفنظرازگرایشات سیاسی،قومی یامذهبی آنها.
3-پرهیزازخطرناک جلوه دادن خویش برای جهانیان(کاری که کره شمالی ازآن اجتناب کردوبه فقیرترین کشورتبدیل شدوصدام حسین به آن تن ندادومحوگردید).
3-آموزش زیستن درجامعه مدرن به همه شهروندان وپاکیزه نگهداشتن محیط خویش بعنوان تعهدجمعی.
4-برابردانستن همه انسانهادربرابرقانون وایمان عملی به این آرمان.
5-یافتن شیوه هایی برای تقویت وحدت ملی وایجادملتی منسجم ووفاداربه میهن ازطریق نهادینه کردن گفتگوی ملی درتمام طبقات اجتماعی.
6-مقابله باهرگونه رشوه خواری،حق العمل کاری،رانت خواری وبورکراسی دولتی ازطریق اجرای قانون ضدفسادوضدانحصاردولتی.
7-زمان دارکردن مدت زمام داری حاکمان وچرخشی بودن قدرت،کاری که شوروی سابق وکشورهای عربی نکردندوجامعه رافقیرنگهداشتند.
8-به رسمیت شناختن انتخابات حزبی وگسترش آزادیهای مدنی.
9-جلوگیری ازفرارمغزهاوسرمایه هاازطریق پاسخگویی به مطالبات مردم وتامين رفاه عمومي.
10-نظام قضایی مستقل وفارغ ازجناح بندیهای سیاسی که حقوق ملت رابرحقوق حاکمان ترجیح می دهد.
11-افزايش آگاهي بين المللي شهروندان وسرمایه گذاری برای جذب جهانگردان وفراهم نمودن امنیت سرمایه گذاری.
12-آزادی رسانه هابعنوان دانشگاه عمومی و دیده بان جامعه.
13-نیک اندیشیدن برای همه انسانهاوکنارآمدن باکشورهای قدرتمندبراساس منافع مشترک.
14-تزکیه جامعه ازطریق سالم سازی مدیران دولتی ازدروغ وریاوفريبكاري.
حال می توانیم ازسیاستمداران ومدیران کشورمان بپرسیم باتوجه به امکانات برترایران،وجودمنابع عظیم انسانی وجاذبه های توریستی چرادرمسیری پیشرفت حرکت نکرده ایم؟چنددرصدمدیران ارشدایرانی مثل مدیران سنگاپوری فکرمی کنند؟
این پرسشی است که هرشهروند درهرنقطه ای ازاین کشورازخودسوال می کند؟
رهبران سنگاپور،کره جنوبی،مالزی،ژاپن وحتی ترکیه برای تبدیل شدن به جامعه ای مدرن(بامردمان پرسشگر،آینده نگر،صلح جو،نواندیش)به شهروندان خوداعتماددارندوشهروندان نیز درانتخابات آزادبهترین نمایندگان راانتخاب می نمایند.به این ترتیب اعتمادوهمکاری متقابل بین دولت وملت بدست می آیدوهمه آنهايك هدف راپيگيري مي كنند.02/5/90
دکترعباس حاتمی (776051) (moderator18)
۱۳۹۱-۰۲-۲۰ ۱۴:۲۰:۲۳
این برخود شعاری است. شما توسعه را به توسعه سیاسی محدود کردید و آن هم از نوع غربی. مشخص است که رسانه ها حامی منافع دارندگان خود هستند و سنگاپور هم تحت سلطه غرب است. مراودات تجاری رونق دهنده سنگاپور هم ناشی از وابستگی آنهاست نه صرفا مدیریت. (776115) (moderator18)
۱۳۹۱-۰۲-۲۱ ۱۵:۵۴:۲۱
ژاپن پیشکش، لطفا یه مطلبی بنویسید درباره این که با این اوضاع فساد در اقتصاد و بی تدبیری و ... چکار کنیم که از زیمبابوه و افغانستان و ..عقب نیافتیم (777700) (moderator17)
۱۳۹۱-۰۲-۲۲ ۱۱:۱۶:۱۱
نام پادشاه ژاپن را کی می داند !؟ اما همه نام پادشاها و روسای جمهور دنیا مستبد را می شناسند. این هم شاید یکی دیگر از عوامل پیشرفت ژاپن باشد. (778374) (moderator7)
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
