توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 281367
مفتون و فیروزه؛ رمانی که آئینه مخاطب است
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۶ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۱۶
سه شرطی که مفتون و فیروزه را خلق کرد؛ به روایت سعید تشکری

نویسنده رمان مفتون و فیروزه همزمان با در یافت جایزه قلم زرین گفت: برای نوشتن این رمان با خودم سه شرط گذاشتم و از آنها عدول نکردم.

به گزارش الفِ کتاب، سعید تشکری نویسنده رمان «مفتون و فیروزه» که شب گذشته به عنوان برگزیده سیزدهمین جایزه ادبی قلم زرین معرفی شد، در گفتگو با مهر درباره این رمان اظهار داشت: تالیف این رمان پیشنهاد سید مهدی شجاعی بود که از من خواست رمانی درباره انقلاب اسلامی در مشهد بنویسم و از زمان طرح این پیشنهاد تا انتشار آن ۶ سال زمان صرف شد و به همین خاطر باید از پایمردی او برای تحمل این زمان برای به ثمر نشستن رمان تشکر کنم. این رمان محصول گفتگو و ملاقات من با افراد بسیار زیادی است که در جریان انقلاب اسلامی در مشهد نقش داشته اند اما در اجرا ماحصل این گفتگوها به شکلی به مخاطب ارائه شد که او حس کند در حال خواندن داستانی امروزی در قالب رمان است و نه داستانی کلاسیک و سنتی.

وی افزود: در دهه ۴۰ و ۵۰ در مشهد اتفاقات بزرگی می افتد که نمونه خوبی برای نوشتن رمان است. در فاصله سال های ۵۵ تا ۵۷ در مشهد، جریان انقلاب اسلامی چنان در کنار مردم بروز و ظهور پیدا می کند که به وضوح می شد دید که مردم آن بسیار جلوتر از سایر بخش های کشور در جریان انقلاب هستند حتی ما در مدرسه برای صحبت کردن یا نکردن با دوستانمان از روی شغل پدرشان حدس می زدیم که انقلابی هستند یا نه. در کنار این مساله هنر تئاتر مشهد نیز در آن زمان به معنای واقعی هنری مبارز بود که چهره های شاخص و تماشاگران نابی نیز داشت که این تماشاگران به معنای واقعی از نخبگان جامعه بودند. این رمان شرح این مردم و این هنر است. مردم و هنری که در کنار رهبر خود ماندند و انقلاب را به نتیجه رساندند.

تشکری ادامه داد: مفتون و فیروزه رمانی است که تک تک مخاطبانش می توانند در آن، خود را در آئینه ادبیات داستانی ببینند. شخصیت های حاضر در این کتاب همگی مستند هستند منتهی به خواست خودشان اسامی آنها را تغییر داده ام. من در این کتاب قهرمان هایی خلق نکردم که تنها محصول من نویسنده باشد. من با قهرمانانم بارها گفتگو کرده ام. بخش هایی از رمان که مربوط به آنهاست را برایشان خوانده ام و نظرشان را گرفته ام. پروسه تالیف این رمان به شکلی بود که انگار این کار در یک کارگاه جمعی نوشته شده است و نویسنده و قهرمانان داستان در حال دادن بینش به هم هستند.

این نویسنده تصریح کرد: من زیاد شنیده ام که رمان نویسان زیادی نتوانسته اند نمایشنامه نویس شوند و بالعکس. اگر نمایشنامه نویسی را هم پیدا کنید که رمانی نوشته است اثر تاثیرگذاری در سپهر ادبیات داستانی ما خلق نکرده است. من اما در این میان هم نمایشنامه نویس بودم، هم فیلم نامه نویس. رمان در واقع بخش اصلا دیده نشده ای بود که من به عنوان نمایشنامه و فیلم نامه نویس داشتم. به طور طبیعی برای این منظور امکان نداشت که اثری خلق کنم که از جریان ادبیات و نمایشنامه نویسی دور باشد.

تشکری افزود: برای نوشتن مفتون و فیروزه با خودم سه شرط بستم. نخست اینکه از ادب متعهدی که همواره دنبالش کردم پایین نیایم، دوم اینکه تمام ظرفیت تکنیکی ادبیات معاصر را برای خلق این رمان به کار ببندم و سوم اینکه چیزی بنویسم که مخاطب امروز دوست داشته باشد آن را بخواند. من با این رمان در صدد ایجاد پیوندی بیشتر میان ادبیات و مخاطب بوده ام. مفتون و فیروزه برای خود من حکم یک مرجع را داشت که پیشینه انقلاب در یک شهر و رابطه میان مردم و رهبری در قالب متنی که تکنیک نوشتنش را مخاطب اصلا حس نکند روایت کرده است.

وی در پایان تاکید کرد: جایزه قلم زرین نه برای من که برای مفتون و فیروزه اهمیت داشت. این رمان باید دیده می شد و باور دارم که انجمن با دیدن این رمان به یک کشف ادبی نائل آمده است.
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.