نظر منتشر شده
۳
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 292095
سازمان انتقال خون ناتوان در حل مشکل تامین پزشک
بخش تعاملی الف - کیمیا طبایی
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۰۵


سال ها است که سازمان انتقال خون با مشکل تامین پزشک واحد اهداکنندگان روبرو است. بار کاری بیش از حد، حقوق ناچیز، عدم تعریف روند ارتقای شغلی، نا آگاهی اهداکنندگان و پزشکان بیرون سازمان از روند کار و نقش پزشکان واحد اهداکنندگان و روند پیشرفته عملکرد سازمان انتقال خون در مقایسه با دیگر ادارات و سازمان های زیرگروه وزارت بهداشت که باعث فشار مضاعف بر پزشک واحد اهدا کنندگان می شود، همه دست به دست هم داده است تا این مشکل به مرضی مزمن و فرساینده تبدیل شود.

افزایش درآمد پزشکان عمومی در سایر حوزه ها در دو سال اخیر و پس از شروع وزارت آقای دکتر هاشمی نیز باعث نارضایتی شدید پزشکان انتقال خون شده است. متاسفانه درچند سال گذشته، انعکاس مشکلات پزشکان به مدیر کل و مدیران ارشد سازمان، نه تنها گرهی از مشکل باز نکرده، بلکه پزشکان استخدامی سازمان را ناامیدتر و سرخورده تر کرده است. شنیده شده است که مدیران ارشد سازمان در واکنش به این سرخوردگی و تمایل پزشکان به خروج از سازمان انتقال خون، برسر راه انتقال پزشکان سازمان به ادارات و سازمان های دیگر سنگ اندازی می کنند که خود نشان از انفعال و بی توجهی مدیران کل سابق و کنونی سازمان به حل این مشکل دارد. افزایش حقوق پزشکان، ظاهرا فقط در حد وعده و وعید باقی مانده است و اکنون بیش از سه سال است که وعده افزایش اساسی آن به شکل مکرر داده می شود.

با توجه به عدم امکان افزایش حقوق پزشکان سازمان، نبود چشم انداز مثبت و روند ارتقای حرفه ای و کار فرساینده و سنگین و عدم تمایل پزشکان برای ورود به این سازمان یا انصراف آنان پس از مدت کوتاهی کار در واحد اهداکنندگان، نگارنده پیشنهاد می دهد که وزیر بهداشت دستور دهد که سالانه ۵۰ نفر دانش آموز در رشته پزشکی با عنوان"پزشک انتقال خون" در کنکور سراسری پذیرفته و متعهد به ۱۵ سال کار اجباری در واحد اهدا کنندگان این سازمان برای آزاد شدن مدرک پزشکی خود شوند. الزامات اینچنینی می تواند دست کم بار کاری پزشکان سازمان را کاهش دهد و کمی از نارضایتی آنان بکاهد.

متاسفانه در کشور ما روال بر این است که وزرا، مدیران کل، مدیران ارشد و سیاست گذارن، به شکل فرمایشی منصوب و از سازمانی به سازمان دیگر بروند و تقریبا هیچکدام از آنان سابقه کار در خط مقدم و درنتیجه، درکی از روند کار در خطوط مقدم سازمان نداشته باشند.

قلب سازمان انتقال خون "واحد اهداکنندگان" است، جایی که نقطه تماس با مراجعان است و در آن، پذیرش، ثبت نام، مصاحبه، معاینه، خونگیری، مراقبت و رسیدگی به عوارض بعد از خونگیری، پاسخ به پرسشهای اهداکنندگان و ترخیص آنان انجام میگیرد و ماده اولیه یعنی خون برای فرآوری گرفته میشود

اگر واحد اهداکنندگان قادر به انجام درست وظایف خود نباشد، حتی اگر سایر واحدها مثل ساعت دقیق و درست (Accurate & Exact) کار کنند، آیا نتیجه مورد نظر از تشکیل سازمان انتقال خون ایران، یعنی "تامین خون سالم و کافی" حاصل می شود؟ جواب بر همه روشن است. پس چرا مدیران ارشد سازمان و وزیر بهداشت در حل مشکلات پزشکان سازمان انتقال خون ایران تا این اندازه منفعل عمل و فقط هر از چندگاهی به وعده و وعید دادن اکتفا می کنند؟ آیا جزاین است که آنها نقش سازمان را درک نمی کنند و نمی فهمند که در آن چه می گذرد؟ چندی پیش آقای دکتر هاشمی وزیر بهداشت دستور داده بودند که مثلا در مهران واحد خونگیری تاسیس شود؟! دستوری که بنیادش بر باد است زیرا سازمان انتقال خون در حال حاضر حتی قادر به پرداخت به موقع معوقات خود نیست، بدهی های زیادی به تامین کنندگان ملزومات خود دارد، از پرداخت قبوض برق و آب وتلفن و گاز خود ناتوان است، پزشک ندارد و ساختمان های در حال ویران شدن آن هر روز تعطیل می شوند.

نمونه ای دیگر از ادراک معوج مدیران ارشد وزارت بهداشت و سازمان انتقال خون ایران آنکه در ماه مبارک رمضان سال قبل، وزیر بهداشت در پی مراجعه به واحد وصال سازمان، فرموده بودند که اهداکنندگان زیاد معطل می شوند ولی از علت و گلوگاه ساختاری آن (bottle neck) که همان کمبود پزشک است، سخنی به میان نیاورده بودند و کمی بعد با اظهار نظری شگفت آور برای یک وزیر بهداشت، گفته بودند که باید از پزشکان داوطلب برای واحد اهداکنندگان استفاده شود! این سخن نسنجیده از عمق بی اطلاعی وزیر بهداشت ایران از سازمان های زیر دستشان حکایت دارد و شگفت آور نیست که همشهری ایشان آقای پورفتح الله- مدیر عامل فرمایشی سازمان - و همکاران ستادی او نیز هیچ واکنشی به این اظهار نظر غیرکارشناسی نشان ندادند.

راستش ما پزشکان عمومی در ایران در عزا و عروسی قربانی می شویم و از این رو من به تمام دانش آموزان نخبه، معتقد، متعهد، با تربیت و آگاهی که می خواهند رشته پزشکی را ادامه دهند توصیه می کنم که یا از تحصیل در این رشته صرف نظر کنند یا به سرعت و به هر شکل ممکن، تخصصی پول ساز بگیرند تا محتاج تصمیم گیری مدیران ... نظام سلامت ایران نشوند و زندگیشان تباه نشود و راحت و بدون هرگونه نظارت موثری، به پول در آوردن و زندگی شاهانه بپردازند و از قبول مسئولیت های سنگین نیز پرهیز کنند.
کلمات کلیدی : کیمیا طبایی
 
ناشناس
۱۳۹۴-۰۶-۱۹ ۰۸:۴۲:۰۸
من خودم کارمند انتقال خون هستم اتفاقا راحت ترین کار و بی دردسر ترین کار مربوط به پزشکان است که روزی نهایتا 20 نفر را معاینه میکند معاینه که چه عرضکنم چند تا سوال و وزن کردن ...آیا این کار سخت است؟ (3176608) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۲۰ ۱۴:۱۲:۵۳
اتفاقا شما باید از مدیران سازمان بخواهید که اجازه خروج پزشکان از سازمان را بدهند و انتقال آنان به سایر ادارات مانند پزشکی قانونی، تامین اجتماعی، شرکت نفت، آموزش و پرورش، وزارت بهداشت، هلال احمر، سازمان بازرسی، رادیو و تلویزیون، بهداری سپاه، بهداشت رادیو تلویزیون و ... را با هماهنگی دولت فراهم کنند تا این کار بسیار اسان-به گفته شما که خودتان کارمند انتقال خون هستید- زا خود شما بر عهده بگیرید. واقعیت اینست که کوتاهی مدیران ارشد سازمان کار را به جایی رسانده است که همه کارکنان انتقال خون خود را با پزشکان مقایسه کنند و چون درآمد پزشک سازمان با کارکنان دیگر تفاوت "معنی داری" ندارد-البته باید تمعنی اصطلاح معنی دار را بفهمید- این گروه سرخورده شوند. البته، باید گفت که حرف شما درست است زیرا اصلا جایگاه پزشک در این سازمان نامشخص است و به نظر نمیرسد که انتقال خون نیازی به پزشک داشته باشد. من به عنوان یکی از دهها پزشک سازمان انتقال خون معتقدم که این کار در شان پزشک نیست و باید آنرا به یک نفر دیپلمه سپرد. معاون سابق نیروی انسانی سازمان میگفت من به فکر بودم که برای کارمندان سازمان لباس فرم تهیه و مثل آتش نشانی یا پلیس برای آنها درجه تعیین کنم تا بر مشکل عدم قبول پزشکان در سازمان انتقال خون توسط کارکنان واحد خونگیری غلبه کنم. سعی اینچنینی نقش بر اب است چرا که درک مردم و بسیاری از کارمندان سازمان از کار پزشک در این سازمان بسیار سطحی است وحتی بسیاری از مدیران ارشد سازمان اطلاع دقیق و درستی از نحوه کارکرد پزشک واحد اهدا کنندگان ندارند. مثلا همین شما حتما از کسانی هستید که نقش پرسش ها را بسیار کمتر از ازمایشات میدانید. البته، کاری که امروز در سازمان انتقال خون با کپی برداری از کشورهای توسعه یافته به خصوص ایالات متحده امریکا انجام میشود برای پزشکانی همچون دکتر هاشمی قابل فهم و درک نیست، چه برسد به کارمندی که فقط حقوقش را با پزشک مقایسه میکند و درکی از خطرات انتقال خون و اهمیت آن ندارد و برایش شخصیت و کارکتر علمیش چندان مهم نیست (3178725) (alef-13)
 
ali
۱۳۹۴-۰۹-۱۳ ۱۸:۵۸:۲۷
کلا وضع انتقال خون چه دکتر و چه سایر کارمندان داغون داغون است و بدترین حقوق و مزایا را در بین کارهای دولتی و غیر دولتی دارند و وضع به شدت اسفناک است (3364749) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.