نظر منتشر شده
۴۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 222541
بررسی پیامدهای افزایش نرخ های سود بانکی در اقتصاد ایران
وحید حیدری، 24 فروردین 93
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۲۵
ابداع و توسعه فنی واژه " سرکوب مالی " را می توان به نوعی محصول چرخش دوباره الگوهای رشد نئوکلاسیکی به سمت الگوهای درون زا تلقی کرد . نخستین بار مک کینون در سال ۱۹۷۳ از این واژه استفاده نمود .در طیف نگاه های درون زای نئوکلاسیکی به مسئله رشد ؛افزایش پس انداز ملی به عنوان یک عامل اساسی در افزایش سرمایه گذاری و نهایتا رشد اقتصادی محسوب می شود.

مخالفین سرکوب مالی که به نوعی می توان از آنها به نام طرفداران آزاد سازی مالی نام برد معتقدند که سرکوب شدید مالی در کشورهای در حال توسعه مانعی جدی بر سر راه توسعه این کشورهاست و باعث می شود که بخش مالی اقتصاد از رسیدن به ظرفیت نهایی خود باز بماند . از تعیین سقف های نرخ بهره ، نرخ ذخیره قانونی بالا و در بعضی از مطالعات ،تورم به عنوان ابزارهای سرکوب مالی نام برده می شود. البته افزایش پس اندار ملی تنها راهکار نئوکلاسیک ها برای افزایش تشکیل سرمایه نیست بلکه با دیدگاهی که به آن اشاره شد ،اصرار برحذف یارانه ها و هدایت آن به سمت سرمایه گذاری (حتی اگر بر روی کاغذ باشد) ؛بیش از پیش قابل درک است و این همه حکایت از نگاه مکانیکی بسیار قوی به اقتصاد دارد. تبدیل شدن سیاست آزاد سازی مالی به اولویت نخست بانک مرکزی پیامدهای چندی را به همراه داشته و خواهد داشت که بررسی نتایج آن بسیار حائز اهمیت است .

وقتی اولویت ها جا به جا می شوند
تعیین اهداف و اولویت های هر ساز وکار پولی جزء جدانشدنی از وظایف مقام ناظر پولی به حساب می آید . می توان از دو هدف کلی محدود کردن رشد نقدینگی در حد رشد واقعی اقتصاد و همچنین افزایش نسبت پول درون زا (که می توان آن را با نماد ضریب فزاینده پولی شناخت ) در ساخت نقدینگی ، به عنوان اهداف کلی هر نظام پولی یاد کرد که صد البته ترتیب این اهداف هم از اهمیتی در خور توجه برخوردار است.
تا پیش از این مهمترین دلیل افزایش نقدینگی و به تبع آن تورم در اقتصاد ایران رشد پایه پولی بود . اما در سال ۹۲ مطابق آمار موجود رشد پایه پولی به نزدیک صفر رسید اما از سوی دیگر و با توجه به آنکه مبارزه با جریان سرکوب مالی به اولویت مدیریت جدید بانک مرکزی تبدیل شد (که بروز بیرونی آن را می توان در آزاد سازی نسبی نرخ های سود بانکی مشاهده کرد ) در یک روند قابل پیش بینی ، میل به پرداخت وام از سوی بانکهای عامل افزایش یافته و همین امر منجر به افزایش ضریب فزاینده پولی و نهایتا افزایش بیش از ۲۰ درصدی کل نقدینگی در سال ۹۲ شده است.

بدین ترتیب یک تغییر اولویت کاملا محسوس در اولویت های بانک مرکزی مشاهده می گردد که در میان مدت بر روی شاخص بسیار مهم تورم تاثیر گذار خواهد بود این نکته از آن جهت اهمیت بیشتری می یابد که بدانیم دولت در سال ۹۳ باز هم قصد اجرای سیاست حذف یارانه ها را دارد اما از آنجا که بنا به مشاهدات در دراز مدت قیمت ارز در کشور ما از رهیافت پولی تبعیت می کند ؛ این سیاست پولی پیشاپیش می تواند زمینه شکست دوباره سیاست آزاد سازی قیمتها را فراهم آورد.

هدف افزایش نسبت پول درونزا به تنهایی نمی تواند توجیهی برای فراموشی هدف اصلی نظام پولی باشد . حداقل بانک مرکزی همراه با آزاد سازی نسبی نرخ های سود بانکی می بایست با استفاده از ابزارهای مختلفی چون افزایش نرخ ذخیره قانونی و یا کاهش پایه پولی و یا عقیم سازی آن ،به موقع وارد عمل می گشت تا رشد نقدینگی را مهار کند (البته استفاده از برخی از این ابزارها نیازمند همراهی دولت بوده و هست)

تحقق یافتن اهداف سیاست آزاد سازی مالی؛ در پرده ابهام
همانگونه که گفته شد یکی از اهداف اصلی مبارزه با روند سرکوب مالی ، تقویت پس انداز داخلی به منظور تقویت جریان سرمایه گذاری است که عملی شدن این موضوع از چند منظر قابل بررسی است .گرچه برای بررسی فنی تر ؛ داده های آماری بیشتری مورد نیاز است اما به نظر نمی رسد شاخص های اصلی سنجش کمی و کیفی پس انداز نظیر، نسبت پس انداز به تولید ناخالص داخلی و یا سهم سپرده های بلند مدت به کل سپرده ها؛دست خوش تغییر قابل ملاحظه ایی شده باشند. این موضوع با توجه به میزان افزایش نرخ های سود بانکی نکته ایی قابل تامل است .بدین ترتیب مشاهده می شود که این سیاست در دستیابی به اهداف اصلی خود ناکام مانده است.

شاید دلیل عمده این امر را بتوان در تاثیر پذیری پس انداز در اقتصاد ایران از عوامل نهادی به ویژه در نرخ های بهره میانه یافت. به نظر هم نمی رسد که میزان پس انداز (چه از حیث کمی و چه از حیث کیفی ) در اقتصاد ایران جز در نرخ های سود بسیار بالا و یا بسیار پایین تاثیر پذیری چندانی از نرخ سود داشته باشد که البته هر دوی این گونه نرخها نیز دارای منافع و مضار بسیاری برای کل اقتصاد خواهند.

از سوی دیگر عدم مطابقت شرایط اقتصاد ایران با اقتصادهایی است که عموما در مطالعات سرکوب مالی مورد استناد قرار می گیرند، حائز اهمیت است . اگر در مطالعات توسعه از کمبود پس انداز ملی در کشورهای آمریکای جنوبی و یا آفریقایی به عنوان عامل اصلی ضعف جریان سرمایه گذاری ، رشد اقتصادی پایین و نهایتا شکل گیری چرخه های فقر یاد می شود اما باید توجه داشت که اقتصاد ایران را می توان تقریبا فارغ از این مشکل تلقی کرد .مطالعات تطبیقی آمارهای کیفی و کمی پس انداز ملی در اقتصاد ایران با کشورهایی که در چند سال گذشته دارای رشد اقتصادی بالایی بوده اند به خوبی موید این امر است . اما سئوالی که در اینجا مطرح می شود آن است که چرا این میزان پس انداز در اقتصاد ایران موجب تولید یک رشد اقتصادی مناسب و متناسب حتی با در نظر گرفتن کمبود های احتمالی در مقایسه با برخی از این کشورها نمی گردد.

البته در اینجا بجز ضعف شدید مدیریت و فساد حاکم بر دوایر حکومتی می توان از ضعف ساز و کارهای سوق دهنده پس انداز ملی به سمت جریان سرمایه گذاری به عنوان یک عامل اساسی یاد کرد که در این مورد بررسی میزان نقش نظام بانکی ایران در این خصوص به ویژه با توجه به نظام تامین مالی بانک پایه در اقتصاد ایران و عدم حرکت به سمت نظام تامین مالی بورس پایه حائز اهمیت است . با این روند حتی اگر مبارزه با سرکوب مالی در افزایش پس انداز و کیفیت بخشی به پس انداز های داخلی موفق گردد نهایتا افزایش سرمایه گذاری های مولد و افزایش رشد اقتصادی محل تردید است.

تاثیر افزایش نرخ بهره بر سرمایه گذاری
برخلاف آنچه در خصوص عدم تاثیر پذیری جریان پس انداز از نرخ های بهره میانه گفته شد می توان گفت جریان سرمایه گذاری دارای تاثیر پذیری و حساسیت بسیار بیشتری به میزان نرخ بهره است و این برای اقتصاد ایران که شدیدا نیازمند افزایش سرمایه گذاری است می تواند زیان آفرین باشد . گرچه سرمایه گذاری از عوامل دیگری چون ثبات اقتصادی و ثبات در تصمیمم گیری های کلان نیز تاثیر می پذیرد که به نظر می رسد با تغییر دولت جریان سرمایه گذاری به صورت نسبی تقویت گردد اما دستیابی به یک رشد اقتصادی پایدار و معقول به تصمیماتی فراتر از ثبات در تصمیمم گیری نیاز دارد .به علاوه یکی از اشکالات ساختاری اقتصاد ایران ضعف شدید بازار سرمایه نسبت به بازار پول و یا بازارهای موازی با بازار پول است که با افزایش نرخ های سود بانکی این موضوع تشدید شده است.

چالشی برای ثبات پولی در اقتصاد ایران
همانطور که در اکثر مطالعات اقتصادی نیز اشاره شده است افزایش نرخ های سود بانکی دو چالش مهم را برای نظام بانکی به همراه خواهد داشت که این دو چالش عبارتند از افزایش احتمال انتخاب نامساعد و همچنین افزایش یافتن مخاطره اخلاقی فراروی نظام بانکی که هر دوی این چالشها تاثیرات سنگینی را در میان مدت و بلند مدت بر روی اقتصاد دارد.

معمولا گفته می شود با افزایش نرخ بهره مشتریان با ریسک پایین از لیست دریافت کنندگان تسهیلات بانکها خارج می شوند و جایگاه مشتریان پر خطر نزد بانکها تقویت می گردد . بدین ترتیب در میان مدت و بلند مدت میزان مطالبات معوق بانکها افزایش خواهد یافت و این امر می تواند منجر به کاهش پول درونزا و کاهش نقدینگی شود و با شدت یافتن این جریان دوباره پای بانک مرکزی در خلق پول و افزایش پایه پولی به میدان کشیده خواهد شد امری که در هر صورت مخالف ثبات پولی کشور خواهد بود.

رد کردن مشتریانی که به قصد سرمایه گذاری مولد در اقتصاد ؛ متقاضی دریافت تسهیلات می شوند دیگر ثمره افزایش نرخ های بهره است امری که از آن به عنوان یک مخاطره اخلاقی نام برده می شود ومی تواند در دراز مدت برای نظام بانکی و اساسا کل اقتصاد بحران آفرین باشد.

به عنوان نمونه می توان به پیشنهاد شکسته شدن انحصار بازار وام مسکن که اکنون در اختیار بانک مسکن قرار دارد در ابتدای دولت جدید اشاره کرد که با اجرایی شدن جریان مبارزه با سرکوب مالی و آزادسازی نرخ های بهره عملا کن لم یکن تلقی شده و بدین ترتیب اولا نظام بانکی خود را از دستیابی به یک بازار کم ریسک محروم کرده و ثانیا سرنوشت تامین مالی صحیحح بخش ساخت مسکن که تقریبا نیمی از جریان سرمایه گذاری کشور را به خود اختصاص می دهد در تاریکی قرار گرفته است.

نتیجه گیری
البته هدف از این نوشتار رد کردن کلی نتایج حاصل از مطالعات سرکوب مالی نیست .آنچه در سطور بالا ذکر شد نشان می دهد که متاسفانه ادبیات مخالفت با سرکوب مالی به مانند اکثر ایده های اقتصادی که فرصت اجرا در اقتصاد ایران را می یابند از چالش عمده عدم تطبیق فروض الگو با شرایط اقتصاد ایران رنج می برد به هرحال در یک جمع بندی کلی می توان گفت آزادسازی مالی بدون در نظر گرفتن پیش نیازهای آن درست برخلاف اهداف مورد انتظار می تواند مانع دستیابی کشور به یک رشد اقتصادی منطقی و پایدار در دراز مدت گردد.
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۴ ۰۹:۳۱:۱۲
افزایش سود بانکی‌ در زمانی‌ که کشور با رکود عمیق اقتصادی روبرو است ، فقط به معنی‌ رکود هر چه بیشتر، بیکاری بالاتر، تولید ثروت کمتر و در نتیجه افزایش فقر بیشتر و کاهش رشد اقتصادی است! کدام فعالیت اقتصادی را سراغ دارید که علاوه ٔبر تامین ۳۰ تا ۴۰ درصد سود، بتواند ۱۰ تا ۲۰ درصد سود اضافه برای تولید کنند فراهم کند؟!... در نتیجه اجناس تولیدی باید به قیامت بس بالاتری فروخته شوند تا تولید کنند که وام گرفته بتواند وام و بهره آن را به پردازد و در نتیجه در میان مدت حتی تورم را نیز افزایش خواهد داد. (2075945) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۷:۵۵:۴۴
عدم افزایش سود بانکی یعنی دادن یک رانت بزرگ به جماعتی که امکان دریافت وام دارند یعنی دزدیدن پولهای خردی که قشر ضعیف جامعه در بانکها سپرده میکند بوسیله صاحبان قدرت (2079416) (alef-10)
 
جلیلی
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۰۰:۵۶:۴۷
آقای نامحترم میشه بفرمایید این وسط تقصیر اونی که با هزار بدبختی دوزار واسه مثلا جهیزیه دخترش پس انداز کرده چیه که نه میتونه پولش رو ببره تو بورس کثیف ما و نه میتونه باهاش کاری بکنه و تو بانک هم میزاره روز به روز از ارزش پولش به خاطر فاصله سود بانکی با تورم کاسته میشه؟؟؟ (2080233) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۴ ۰۹:۴۳:۵۹
سود بانکی بسیار هم پایین است. بالاترین سود ب سیستم یانکی کشور که به سپرده گذاران داده می شود هم اکنون 26.5 درصد است. در حالیکه تورم نزدیک 40 درصد است. و این یعنی فاجعه.

چطور می گویند بنزین باید تک نرخی شود تا از رانت و قاچاف آن جلوگیری شود؟ اما کسی نیست یگوید که گرقتن وام با بهره پایین با توجه به وجود بهره (ربا) بالا در بازار خود باعث فساد می شود. بدهکاران چند صد میلیاردی به سیستم بانکی با استفاده از رانت و گرفتن وام با بهره پایین و سرمایه گذاری در خرید دلار و ساختمان سازی به اقتصاد این کشور بالاترین ضربه را وارد کرده اند.

نباید سرخودمان را گول بزنیم. تولیدی در این کشور صورت نمی گیرد. شرکتهای دولتی و نیمه دولتی چون خودروسازی ها همیشه از حمایت های دولتی استفاده کرده اند. شرکتهای خصوصی نبز تنها کافی است که مواد اولیه را در انبار نگه داشته تا با استفاده از تورم (بدون تولید) سود آوری داشته باشند.

آقای احمدی نژاد نرخ سود را پایین آورد. همه دیدیم که نتنها تولید بهتر نشد، بلکه بازار ارز، سکه، مسکن و......رونق گرفت.

دولت باید بانکها را سازماندهی و تجمیع کرده و آنها را وادار کند تا بجای برج سازی و بساز و بفروشی , سرمایه های مردم رادر پروژه های مولد و اشتغالزا بکار گیرد. (2075964) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۴:۵۹:۵۳
اسم نزول خواری رو گذاشته اند بانک محوری!!! (2078996) (alef-10)
 
1982
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۱:۳۶:۳۷
الان بورس پدرش درامده باید یکاری بکنن مسئولین مردم سرمایشونو از دست ندن (2078521) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۵:۰۶:۰۰
بورس بر اثر حباب سازی مدیرانش طی 8 سال رشد غیرواقعی کرد و مشخص بود که این حباب روزی خواهد ترکید. دولت نمی تواند برای نفع عده ای دلال بورس، سیاست اقتصادی پولی کشور را لطمه بزند. بورس را باید با فکر و مدیریت نوین و پرانرژی که با رانت و ویژه خواری و سفته بازی مبارزه کند احیا کرد نه با تغییر سیاستهای پولی بانکی (2079015) (alef-10)
 
سامان
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۰۱:۰۲:۲۹
مشابه این حرف بیسوادانه شما رو که فرمودید بورس حباب سازی طی 8 سال گذشته شده ، هشت سال قبل از آقای روحانی یک نفر دیگه گفته بود و اون آدمی که منظورمه تاجاییکه از دیگران شنیدم گفته بود بورس قماره و ...
بورس در این چند سال اخیر با خاک یکسان شده بود و اگر در یکسال گذشته رشدی داشته بخاطر نرخ تسعیر ارز بوده و سودسازی شرکتها شاید حتی تا پنج شش برابر افزایش داشته. پس ندانسته حرف بیسوادانه نزنید لطفا
در حال حاضر قیمت خیلی از سهام شرکتها زیر ارزش ذاتیشون داره معامله میشه .
بورس هر مملکت نبض اقتصاد اون مملکته.
اینکه پولت رو توی بانک بگذاری و بدون فعالیت اقتصادی تنها چشمت دنبال سود پول باشه کمکی به تولید اقتصادی نمیکنه ولی سرمایه گذار ی در بورس مخصوصا خرید سهام اسمی افزایش سرمایه از محل مطالبات شرکت مربوطه رو در حجم نقدینگی و افزایش تولید کمک شایانی میکنه.
لطفا بیشتر مطالعه بفرمائید (2080240) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۱:۴۰:۳۴
نمیشود تورم 40 درصد باشد سود بانکی 20 درصد و ان میشود که پولها از بانکها خارج میشود و راهیه دلالی و ملک و غیره روانه میشود و بازار و اقتصاد کشور دچار اشفتگی خواهد شد و در هیچ جای دنیا این چنین نیست تفاوت شاید در حد نیم درصد باشد نه 20 درصد پس باید چاره اساسی اندیشید. که اگر این موج کنترل نشود مطمئن باشید خانمان سوز خواهد شد.و اثارش غیر قابل پیش بینی. (2078530) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۱:۴۴:۳۷
من تصور می کنم تجربه صاحبان صنایع در طول سیاستهای اقتصادی 2 دولت گذشته نشان می دهد تکیه صنایع بر تامین مالی از طریق بورس بازار سرمایه کشور ناموفق بوده و متاسفانه این بازار محل رقابت سفته بازان و سرمایه گذاران کوتاه مدت شده.
به همین دلیل نگاه بخش صنعت و تولید کشور به بازار پولی کشور (عمدتا بانک ها) جلب شده.
حال اگر دولت آقای روحانی با اتخاذ سیاستهای متناسب با اهداف برنامه پنجم، زمینه لازم برای افزایش میزان پس انداز در کشور را از طریق آزادسازی نرخ سود بانکی فراهم کند، مسلما بخش تولید و صنعت و نیز صاحبین پس اندازها از آن منتفع خواهند شد.

در پدیده سرکوب مالی دولت ها سعی می‌کنند تا نرخ‌های مختلف اقتصادی از جمله نرخ‌های سود بانکی، نرخ ارز و حتی در اواخر سال گذشته سقف معاملات فروش در بورس را تحت کنترل خود قرار دهد و با تعیین دستوری آنها مکانیزم‌های اقتصادی را در جهت اهداف خود متمایل گرداند. به نظر من این امر موجب شده تا دارایی ها به سمت بازارهای معاملاتی نظیر مسکن، زمین، طلا و ... روانه شود که مسلما در رشد اقتصادی کشور اثر مقبتی نخواهد داشت.
در صورت اشتباه در نظر من، لطفا مرا تصحیح فرمایید. (2078538) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۷:۵۸:۲۳
یکی از بزرگترین رانتهای موجود در کشور پائین نگه داشتن سود بانکی با تورم بالا و انتقال وامها به قشری خاص است یک دزدی بی صروصدا (2079420) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۸ ۲۳:۲۴:۰۹
عین واقعیت (2085898) (alef-13)
 
محیط
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۱:۵۴:۵۳
برخلاف آنچه در خصوص عدم تاثیر پذیری جریان پس انداز از نرخ های بهره میانه گفته شد می توان گفت جریان سرمایه گذاری دارای تاثیر پذیری و حساسیت بسیار بیشتری به میزان نرخ بهره است و این برای اقتصاد ایران که شدیدا نیازمند افزایش سرمایه گذاری است می تواند زیان آفرین باشد . یعنی شما که این مباحث رو از کتاب کلان برانسون و رومر کپی پیس کردی نمیدونی که منحنی سرمایه گذاری در ایران یک منحنی کاملا عمودی می باشد که به نرخ بهره حساسیتی ندارد در ضمن شما از مخاطرات اخلاقی سخن گفته اید آیا شما می توانید اخلاق را به عوان یک متغیر درون زا یا برون زا وارد مدل های رشد نئو یا نیو کلاسیکی(که به طور حتم می دانم تفاوت میان نظریات نئو کلاسیک و نیو کلاسیک را نمی دانید. همان طور که خودم از یکی از اساتید به نام اقتصاد ایران تفاوت اندیشه های میان این دو مکتب را سوال کردم در پاسخ گفت تفاوتی با هم ندارند و فقط دانشمندانشان با هم فرق می کند. در حالی تفاوت میان این دو گروه در این است که نئو کلاسیک ها به انتظارات تطبیقی فریدمن پایبند بوده ولی نیو کلاسیک ها انتظارات عقلایی رابرت لوکاس را پذیرفته اند و بر خلاف نئوکلاسیک ها که به وجود بانک مرکزی معتقدند خواستار انحلال بانک مرکزی می باشند) نمود؟ در ضمن شما نرخ ارز را به عنوان یک متغیر مهم که می تواند در افزایش تورم دخیل باشد را نادیده گرفته اید و اشاره ناچیزی به آن نموده اید و همچنین به دلیل بی اطلاعی از ریسک و نااطمینانی سخن نگفته اید در حالی که در مطالعات امروز و در علم کلان این دو متغیر نقش مهمی را ایفا می کنند و در پایان من بر خلاف شما فکر می کنم اگر سود بانکی افزایش یابد منابعی که در اختیار بانکها برای وام قرار می گیرد افزایش یافته و هم سپرده گذاران منابعشان را صرف دادن سود ربایی نمی کنند و هم وام گیرندگان با توسعه تسهیلات از گرفتن قروض ربایی صرف نظر می کنند یعنی مخاطرات اخلاقی از این جهت کاهش میابد (2078571) (alef-13)
 
دانشجوی اقتصاد
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۹:۲۰:۴۹
لان تفاوت نئوکلاسیک با نیوکلاسیک چه ربطی به این نوشته داشت مثلا ؟! دوم اگر بفرمائید که چه کسی گفته منحنی سرمایه گذاری در ایران عمودی است ممنون می شوم یعنی اگه نرخ بهره 50 درصد هم بشود به نظر شما تاثیری بر روی سرمایه گذاری ندارد ؟
ا (2079593) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۱:۵۵:۱۱
افزایش سود به ضرر اقتصاد است باید پولهای تورم زا در بازار که به سمت دلالی رفته باید به سمت تولید کند چون این سود افزایش پیدا کند قطعا سود تسهیلات بالا میره و کسی حاضر به سرمایه گذاری در بخش تولید نمیشه و ضمنا این نرخ سود کمر بانکهای که سود رو میدهند میشکند و در بلند مدت به ضررشون. (2078574) (alef-13)
 
سلیمپور
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۱:۵۶:۳۹
آقا, تو رو قرآن میشه طوری مطلب بنویسین که ینفر بدون دکترای اقتصاد هم بتونه لااقل قسمتهایی از اون رو متوجه بشه؟ ممنون. (2078581) (alef-13)
 
اقتصادی
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۱:۵۷:۲۳
در شرایط وجود تورم بالا چرا باید افراد سرمایه زندگی خود را با نرخ بهره پایین تر از نرخ تورم دو دستی تقدیم سیستم بانکی نمایند تا به افراد خاصی وام داده شود؟ جالب این است که هم اکنون دارندگان سرمایه های کوچک دارند این کار را از روی اجبار انجام می دهند و هنوز هم از نظر نویسنده بدهکار هستند و باید نرخ بهره حتی پایین تر هم بیاید!!
سرکوب مالی یک حقیقت است که سالها در ایران انجام شده و منافع اصلی آن نصیب عده ای خاص شده که هیچگونه ثمره ای هم برای اقتصاد ایران نداشته اند.
دولت اگر توانست تورم را یک رقمی نماید بهره را به صفر تقلیل دهد!!
نه این که تورم 35 درصد باشد و بهره 5 ساله 25 درصد را زیر سوال ببرد. چرا که حتی در این شرایط هم از ارزش سپرده گذاران مرتب کاسته میشود. (2078584) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۹:۲۹:۵۵
فقط یه سئوال الان برای میزان نرخ بهره باید تورم ماهانه ملاک باشه ، تورم نقطه به نقطه ملاک باشد یا تورم میانگین ؟ (2079608) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۲۱:۴۶:۴۱
گل گفتی شما قدرت خرید اندوخته مردم را حفظ کنید سود دهی به سپرده ها پیش کش ! والله سپرده گذاران اکثرا افرادی هستند که از سر ناچاری اندوخته خود را به بانکها سپرده اند وهر روز با بغض ونگرانی شاهد کاهش ارزش آن ومنتفع شدن عده ای دلال هستند .ایکاش تشکیلاتی در ایران بود که با جمع آوری این منابع وبکارگیری آنها در اقتصادی سالم هم گره ای از مشکلات اشتغال وتولید را باز می کرد هم سود عادلانه ای نصیب سپرده گذاران می نمود نه ا ینکه هراز چند باچند برابر شدن قیمتها دارندگان این منابع سرگردان از ساده لوحی وکم دست پائیشان واینکه موفق نشده اند در این بازار آشفته از نمد تورم با احتکارکالائی کلاهی بدست آورند پیش سر وهمسر شرمنده باشند (2079856) (alef-10)
 
جلیل
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۳:۱۵:۵۷
اگر نرخ سود بانکی کم باشه که مردم پولهاشون رو تو بانک نمیذارند و در نهایت اقتصاد متضرر میشه الان تورم 50 درصد هست سود بانکی هم 24 درصد باید سود بانکی با تورم برابر باشه تا سپرده گذاران متضرر نشوند (2078800) (alef-13)
 
مهران
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۳:۲۲:۵۵
یکی از دلایل سقوط بورس تهران افزایش سود بانکی هست با این اوظاع می توان انتظار سقوط بیشتر بورس را داشت (2078817) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۵:۱۲:۱۱
بورس در حال تخلیه حباب 8 ساله ای هست که در 8 سال دولت قبل ایجاد شد. چون با توجه به تحلیل های اقتصادی و سیاسی مثبت از آینده کشور، طبیعت یک بورس واقعی واکنش مثبت به این تحلیل های مثبت است و فقط یک بورس بیمار و رانتی واکنش منفی به تحولات مثبت نشان میدهد. حباب بورس را به گردن دولت آقای روحانی نیاندازید (2079026) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۱۴:۵۰:۴۴
هیچ حبابی در بورس تهران نیست (2083518) (alef-13)
 
عرفان
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۳:۵۰:۰۶
نگارنده محترم نوشته اند:
شاید دلیل عمده این امر را بتوان در تاثیر پذیری پس انداز در اقتصاد ایران از عوامل نهادی به ویژه در نرخ های بهره میانه یافت.

منظورشان آن است که در تورم 35 درصدی، مردم بیچاره ای که پس اندازهای خرد دارند و نمیتوانند در مسکن و... سرمایه گذاری کنند مجبورند پولشان را با نرخ 15% بگذارند در بانک و شاهد کاهش قدرت خرید پس اندازهایشان باشند. حال اگر این نرخ بهره از 15% به 10% یا 20% برسد البته فرق چندانی به حال افرادی که به هرحال دسترسی به هیچ سرمایه گذاری جایگزینی ندارند نمیکند. ولی این به آن معنا نیست که سیستم بانکی حق دارد با اجحاف در حق سپرده گذاران خرد، به عبارتی پس اندازهای مردم را به غارت ببرد. (2078880) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۴:۱۲:۴۵
هیچ بانکی در هیچ جای دنیا نرخ سود بالا ندارد. ولی آنها نمیفهمند فقط ما میفهمیم که وضع اقتصادمان خیلی خوب است!!! (2078924) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۸:۰۵:۲۱
شما احتمالا یک از کسانی هستی که به وامهای کم بهره دسترسی داری و گرنه اگه تمام سرمایه زندگیت رو از روی ناچاری تو بانک گذاشته بودی و هر روز با تورم 40 درصدی شاهد از دست رفتنش بودی این حرف رو نمی زدی (2079437) (alef-10)
 
حسين
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۸:۳۳:۴۰
هيچ اقتصادي هم در دنيا تورم 43 % ندارد . (2079515) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۰۱:۰۳:۲۴
تو کجای دنیا سرمایه گذاری کردی تا حالا؟؟؟ (2080243) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۰۹:۵۵:۵۶
نرخ بهره واقعی در ایرلن بر اساس آمار بانک مرکزی حداقل منفی 15 درصد کجای دنیا منفی است ؟ (2082889) (alef-13)
 
abbas
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۴:۱۵:۵۱
بانک ها کارکرد واقعی خود را در ایران از دست داده اند.
وام های خرد سبب میشود که پولهای کلان موجود در بانکها به پول ضعیف تبدیل شده و ضد تولید عمل کند و سبب افزایش تورم شود.
بانکها باید تبدیل بشوند به بنگاههای تامین مالی تولید کننده گان و سرمایه گذاران و تولیدکنندگان کالای خود را قسطی به مردم بدهند.
به عبارت دیگر بنده وام خرید خودرو یا کالا نباید بگیرم بلکه تولید کننده کالای خود را قسطی به بنده بده (2078930) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۴:۲۷:۳۱
در دولت نهم و دهم 8 سال به بهانه پایین آوردن هزینه ی تولید و کمک به تولید کننده با وجود تورم اسمی بالای 40 درصد و تورم واقعی بالای 100 درصد، نرخ سود بانکی را بصورت دستوری 12تا نهایتا 14 درصد ثابت نگه داشتند آیا تولید تقویت شد؟ آیا اجناس تولید شده ارزان شد ؟آیا تورم پایین آمد ؟ آیا بیکاری کم شد ؟ آیا وارداتمان از خارج مخصوصا چین رکورد تاریخی نزد؟ آیا این وامهای ارزان بدست تولید کنندگان واقعی رسید؟ آیا رانت خواری و دلالی وام بیشتر نشد؟.... همه مردم دیگر میدانند که مسئولان بانکها بدون پارتی و حق و حساب و ...متاسفانه به افراد تولید کننده و مردم وام کم بهره و ارزان نمی دادند ،الان نرخ تورم اسمی 35 درصد و بالاترین سود بانکی 24 درصد شده است یعنی باز سپرده گذار بیچاره 11درصد از نگه داشتن پولش در بانک ضرر میکند که البته این ضرر نسبت به قبل خیلی خیلی کمتر شده ولی چون فاصله نرخ تورم با سود بانکی و رانت حاصله برای آقایان ، کمتر شده آقایان دچار ناراحتی شده اند... در تمام کشورهای پیشرفته نرخ سود چند درصد از نرخ واقعی تورم، بالاتر است و بانکها در جهان پیشرفته، رقابت سختی برای بدست آوردن نقدینگی مردم و بهره وری و شفافیت و بقا دارند حالا جدیدا با آزاد شدن نسبی نرخ سود ،تازه رقابت اندکی در بین بانکهای ما در این زمینه ها بیشتر شده و بهمین خاطر مسئولان بانکها دیگر کمتر میتوانند وامهای مفت با نرخهای سود بسیار پایین به دوستان و رانت خواران بدهند و سودی به سپرده گذار نداده و راحت پول ارزان در این تورم بالا بدست آورند اینست که صدا ها بلند شده (2078955) (alef-13)
 
حمید صحرایی
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۴:۵۶:۴۹
در ابتدا عرض کنم، بنده هیچ نوع تحصیلات اکادمیک در حوزه اقتصاد ندارم و تنها اطلاعات اقتصادی بنده تجربی است. اما به این موضوع واقفم که در بیرون از سیستم تفکر اقتصادی دولت، اشخاصی با سواد اقتصادی کافی در راس بنگاههای مالی قرار دارند و سطح بالاتری از کارشناسان دولت دارند و باز به دلیل داشتن درامد های نجومی، حاضر به همکاری با دولت نیستند. انها به تمام دروس و نظریه های اقتصادی واقفند و از معایب هر سیستم، بخوبی استفاده میکنند و با استفاده از اطلاعات و تفکر دولت و بانک مرکزی که قبل از عملیاتی شدن به بیرون درز میکند،مهره چینی و برنامه ریزی خود را انجام میدهند. البته هر کدام با یک یا گروهی از اقازاده ها شریک هستند. به تصور من،با وضع کنونی و حرکت در جهت اصلاح، باید از تئوری ها و نظریه های کتب اقتصاد دست کشید و با توسل به راهکاری جدید از کارشناسی برجسته و خارج از ترم های دانشگاه عمل کرد و حرکت بانک مرکزی به تنهایی بر پایه هر نظریه ایی قبل از اجرا شکست خورده است.حرکتهای اقتصادی در اینده میبایست همزمان و در کلیه امور کاری و بانکی و تغییر دید گاه به کلیه امور کشور، که منجر به تعریف دیگری از اقتصاد منجر شود، انجام پذیرد. پیشنهاد بنده،
1- ثبات بر پایه سود بانکی بر اساس سال قبل و نزدیک کردن نرخ سود تسهیلات به نرخ سود سپرده. ممنوع کردن عملیات تجاری و ساختمانی و دیگر کارهای غیر تخصصی برای بانکها
2-تغییر ساختار پرداخت تسهیلات به شکلی که حداکثر تسهیلات تعلق گرفته به هر بنگاه و مشاغل با در نظر گرفتن ضریبی از پرداخت مالیات همان واحد در سال قبل( اساس پرداخت بر مبنای میزان سرمایه ثبتی هر شرکت تغییر کند)عدم قبول وثیقه به نام شخص ثالث در جهت خارج کردن سفته بازی و فساد ملکی در امور بانکی. ایجاد خطوط اعتباری خرید دیون برای واحد های تولیدی کوچک جهت به تحرک وادار کردن بازار داخلی و تولید و اشتغال و خروج ربا خواری از بازار های کاری.
3-حذف کلیه مشکلات اداری و اداره امور و کم کردن درگیری تولید کنندگان با مراکز دولتی و سازمانها.
4-ازاد سازی تجارت در جهت ایجاد رقابت بین کسبه وتجار به منظور کم کردن تورم و تحرک بیشتر بازار.
5-استفاده از شبکه مجازی و گسترده کردن ان جهت کم کردن برخورد ارباب رجوع با سازمانهای درگیر به منظور مبارزه و مهار فساد اداری.
6-استفاده از قشر جوان و تحصیل کرده و گسیل انها به مراکز صنعتی و خدماتی و کشاورزی به منظور مدرن کردن و حرکت به سوی بالا بردن تکنولوزی و ضریب بازدهی و بهره وری همچنین صرفه جوی در اب و انرزی ضمن کسب تجربه و عملیاتی کردن نظرات جوانان.
7- تغییر سیستم بیمه و خدمات درمانی و جمع کردن سازمان تامین اجتماعی و اختصاص هزینه های سازمانهای بیمه به بالا بردن سطح سلامت(به نطر بنده ایجاد شبکه مجازی در مراکز درمانی،پزشکان و داروخانه ها میتواند جایگزین سازمانهای بیمه و تامین اجتماعی گردد) (2078991) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۷:۰۷:۰۰
افزایش سود بانکی باعث ضرر بازار بورس و سرمایه کشور شده . (2079288) (alef-10)
 
علی
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۱۹:۵۵:۲۸
چرا بانک مرکزی بابت پولهایی که به بانکها وام داده است 34 درصد سود دریافت میکند و بانکها باید به مردم عادی 22 درصد سود بدهند؟
البته بیشتر پولهایی که بانکها از بانک مرکزی گرفته اند ، بابت پرداخت دستوری وام بوده است.
مملکت ما شده یک کلاس انشاء نویسی. یک عده سیاسی فقط یک سری کلمات مانند تولید ، ربا ، ضرر ، بانک ،... را توی گوش مردم میکنند ، تا مردم توی ذهن خودشان باهاش انشاء درست کنند. این در تمام مباحث صدق میکند. (2079645) (alef-10)
 
سامان
۱۳۹۳-۰۱-۲۵ ۲۱:۳۸:۴۷
سیستم مدیریت اقتصاد کلان در کشور ما دچار بیماری خودخواسته است و هر چه پیش میرویم این درد مزمن تر از دیروز میشود.چرا به جای پرداختن به سود بانکی که حق دارندگان سرمایه است برای حفظ ارزش پول و دارایی،به مالیات اصلا بها نمیدهیم؟!!!به وسیله شناسایی حفره های عظیم مالیاتی میتوان جامعه را وادار به تولید کرد.با این شیوه کار ارزش و تولید منزلت پیدا میکند و چرخ اقتصادی دولت و ملت را به هم گره میخورد.سرمایه داران ایرانی را وادار به تولید کنیم . (2079836) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۰۱:۰۱:۳۴
میشه ساکت شین لطفا؟؟؟ واسه دستشویی رفتن هم داریم مالیات میدیم. اسمشم گذاشتن ارزش افزوده. تو بهشت زهرا واسه کفن و دفن هم ارزش افزوده میگیرن انگار جنازه مردم بدبخت رو فراوری میکنن . جمع کن بابا . (2080238) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۰۰:۲۸:۵۰
اقتصادانان فعلی ما همان دانش آموزان چند سال پیش هستند که دروس ریاضی آنها اینقدر ضعیف بود که نتوانستند در رشته ریاضی فیزیک و تجربی ادامه تحصیل دهند حال می خواهند مشکلات مملکت را حل کنند. (2080197) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۱۱:۱۵:۱۶
بالا بردن شاخص با فشار نقدینگی کاذب اصولی نبوده است، در ضمن تصمیمات غلط مجلس بی ثباتی بورس را تسریع و تشدید نمود. (2080894) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۱۴:۳۱:۳۲
نگاهی به سیر صعودی قیمت سکه و ارز بیاندازید متوجه اثر افزایش سود بانکی معلوم میشود (2081581) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۱۳:۵۳:۵۴
اگر نرخ سود بانکی کمتر از این مقداری فعلی میشد در آنصورت میزان پولی که مردم از بانکها به منظور حفظ ارزشش خارج می کردند و بسمت بازارهای رقیب مثل ارز و سکه و مسکن و جدیداً خودرو میبردند خیلی بیشتر از الان میشد و وضعیت این بازارها به مراتب بدتر از الان میشد .فعالیت در بورس کلا یک کار کاملا تخصصی است مخصوصا در بازار بورس بسیار غیر شفاف ایران با اینهمه باند بازی و...، که عموم مردم به آن اعتمادی ندارند . بانکها با داشتن کادر تخصصی و اقتصادی قویتر و روابط و اطلاعات پشت پرده، بهتر میتوانند به این بازارها وارد شده و سرمایه های خرد مردم که بسیار برایشان حیاتی هست را حفظ کنند چون تخصص و ابزار لازم را بانکها خیلی بیشتر از افراد غیر متخصص و عادی دارند و چه بسا بسیاری از آنها همین الان هم در بورس فعالند و کسب سود میکنند ولی باید متغیر های کلان اقتصاد جامعه را ،مسئولان به گونه ایی تنظیم کنند که دلال بازی و احتکار و ... صرفه اقتصادی اش کمتر از بورس و تولید شود در آنصورت شما مطمئناً شاهد جاری شدن سرمایه های بانکها و افراد بسمت بورس برای کسب سود بیشتر مانند همه جای دیگر دنیا خواهید بود در کشورهای پیشرفته سود بانکها و مراکز اعتباری مثبت است یعنی برخلاف ایران و چند کشور توسعه نیافته دیگر ،تفاضل نرخ سود با نرخ تورم عددی مثبت است (2083389) (alef-13)
 
اقتصاد حوانده
۱۳۹۳-۰۱-۲۷ ۱۳:۲۸:۲۲
آقای سلیم پور؛قربان صداقت شما بروم، درک هر علمی نیاز به دانستن ، پایه های آن علم دارد، بنابر این هر آنچه که در این جا نوشته شده، برای درک روزنامه خوانان نوشته شده، و ساده تر از این به پندار من ممکن نیست. (2083325) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.