واحه ی غروب
نویسنده: بهاء طاهر
مترجم: رحیم فروغی
انتشارات نیلوفر، چاپ اول بهار ۱۳۹۳
شمارگان ۱۱۰۰ نسخه
۳۶۵ صفحه، ۱۸۵۰۰ تومان
****
نویسنده اگر صاحب نگاهی جهانی باشد، مخاطبان آثارش از هر گوشه دنیا که باشند، هر یک به فراخور فضای ذهنی و فرهنگی شان، صدایی مطابق حال خود در آن خواهند یافت. اگر پس زمینه چنین تعاملی میان مخاطب و اثر با یک سابقه طولانی تمدنی و فرهنگی نزدیک به هم نیز آمیخته باشد چنین ارتباطی می تواند به مراتب قوی تر و برخوردار از درک و همذات پنداری بیشتر باشد.
در توفیق نویسندگانی که در یک حوزه تمدنی مشترک با ایران بالیده اند و یا از سابقه تاریخی نزدیک به هم برخوردارند، چنین مسئله ای می تواند، نقش تعیین کننده ای داشته باشد. رمان «واحه ی غروب» اثر بهاء طاهر نویسنده مصری که اخیرا به ترجمه رحیم فروغی به همت نشر نیلوفر منتشر شده است نیز واجد چنین شرایطی است.
ادبیات داستانی مصر از جایگاه ویژه ای در میان کشورهای عرب زبان برخوردار است. چهره شاخص ادبیات مصر نجیب محفوظ که جایزه نوبل را نیز به خود اختصاص داده، سالهاست در میان مخاطب فارسی زبان چهره ای شناخته شده محسوب می شود که عمده آثارش نیز به فارسی برگردانده شده است که با انتشار کتاب حاضر مخاطب فارسی زبان یکی دیگر از نویسندگان برجسته این کشور آشنا شده است.
«واحه ی غروب» اولین اثری است که از بها طاهر به فارسی ترجمه و در ایران منتشر شده است. این رمان به دلیل برنده شدن در نخستین دوره جایزه جهانی رمان عربی (بوکر عربی) در سال ۲۰۰۸ در جهان عرب و اروپا اثری کاملا شناخته شده است. این جایزه سبب شد رمانهای بها طاهر که پیشتر هم به زبانهای دیگری ترجمه شده بودند با اقبال جهانی بیشتری رو به رو شوند و رمان واحه غروب نیز به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، یونانی، نروژی، ایتالیایی و بوسنیایی ترجمه شود.
بهاء طاهر در سال ۱۹۳۵ در استان جیزه در مصر به دنیا آمد. پدر مادرش از اهالی جنوب مصر بودند. در سال ۱۹۵۶ از گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه قاهره فارغ التحصیل شد و سال ۱۹۷۳ از همان دانشگاه دیپلم پژوهشهای عالی در روزنامهنگاری و نیز دیپلم پژوهشهای عالی تاریخ معاصر دریافت کرد.
این نویسنده و نمایشنامه نویس تا سال ۱۹۷۵ در شبکه دوم رادیوی مصر که خود از بنیانگذاران آن بود، به کار ترجمه، کارگردانی نمایش و گویندگی پرداخت. در سال ۱۹۷۵ در مصر ممنوع القلم شد و ناچار کشورش را ترککرد و تا سال ۱۹۸۱ به عنوان مترجم در کشورهای مختلف آسیایی و آفریقایی در رفت و آمد بود. او از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۵ در ژنو به عنوان مترجم برای سازمان ملل متحد کار می کرد.سال ۱۹۹۵ به مصر باز گشت و تا امروز در مصر زندگی میکند.
بهاء طاهر علاوه بر جایزه بوكر عربی جوایز دیگری ازجمله جایزه دولتی سپاس مصر، جایزه بهترین رمان ترجمه شده در ایتالیا و جایزه ادبی مبارك(سال ۲۰۰۹) را هم دریافت كرده است اما بهاء طاهر این جایزه را در سال ۲۰۱۱ در جریان اعتراضات مردم مصر علیه مبارک پس داد و گفت: وقتی دولت مبارک خون مردم شریف مصر را می ریزد او نمیتواند چنین جایزهای را داشته باشد.
طاهر تاکنون ۱۰ رمان و مجموعه داستان نوشته و چندین نمایشنامه و کتاب دیگر هم از او منتشر شده و آثاری را هم از انگلیسی و فرانسه به عربی ترجمه کرده است. این نویسنده مصری علاوه بر جایزه بوکر عربی، جوایز دیگری از جمله جایزه دولتی سپاس مصر،جایزه بهترین رمان ترجمه شده در ایتالیا و ... را نیز دریافت کرده است.
زمان وقوع داستان «واحه ی غروب» دو دهه آخر قرن نوزدهم است. مصر در اشغال انگلستان است و دولتی ناتوان و دست نشانده در آن حکومت میکند. انقلاب احمد عرابی علیه اشغال انگلستان و دولت دست نشانده، امیدی در دل به تنگ آمدگان میافکند اما انقلاب به شکست میانجامد و به دنبال آن بازجوییها و محاکمهها شروع میشود.
آنها که در این انقلاب ناکام حضور دارند یا مجازات شده و تحت تاثیر شرایط رنگ عوض می کنند و به یاران خود خیانت می کنند. به این ترتیب خیانت به بن مایه اصلی رمان بدل می شود، چرا که آدمها یا در دسته خیانت کنندگان قرار می گیرند یا در دسته ای که به آنها خیانت شده است.
این رمان با عنایت به شیوه ای مدرن توسط راویان مختلف روایت می شود، راویانی که برخی به زمانی دیگر تعلق دارند و خواننده رمان با اثری چند صدایی روبه روست.
طاهر در این رمان، صرف نظر از به تصویر کشیدن مصر در این برهه زمانی به تبیین تاثیرات سیاسی و اجتماعی که ناشی از اشغال انگلیسی ها در این کشور بوده نیز پرداختهاست. او همچنین با استفاده از اسکندر مقدونی به عنوان یکی از راویان رمان، به گذشته های دور نیز ارجاع داده و عظمت و شکوه پیشینیان را که در گذر زمان بر باد رفته در پس زمینه رمان خود مورد توجه قرار می دهد.
آنچه این رمان را برای خواننده ایرانی خواندنیتر میكند، همانندیهای تاریخی، اجتماعی و سیاسی ایران و مصر و نیز دیرینگی و دیرپایی این همانندیها است. ایران و مصر هر دو میراث دار تمدنهایی کهن هستند و در طول تاریخ شرایط سیاسی و اجتماعی کم و بیش مشابهی را آزمودهاند.
این دو کشور، اما در گذر زمان نقش با شکوه گذشته را واگذاشته و در دورههایی از تاریخ خود بحرانهایی دشوار را از سرگذراندهاند. یکی از موضوعات این رمان پیش نهادن این پرسش است که آیا شکوه گذشته میتواند پلهای برای پیشرفت امروز باشد؟ یا برعکس سرمست شدن از افتخار به تاریخ پیشینیان، ما را در بامداد رحیلی پرشتاب به خوابی نوشین میفریبد و از پیمودن سبیل سربلندی بازمیدارد.
«واحه ی غروب» اولین رمانی است كه رحیم فروغی از عربی به فارسی ترجمه كرده، اما پیش از این دو مجموعه داستان كودك و نوجوان «داستانهای رندا» و «جوجه تیغی» از زكریا تامر؛ نویسنده سوری و مجموعه داستان «برلین برایم بزرگ بود» اثر سالمه صالح؛ نویسنده عراقی با ترجمه فروغی منتشر شده است. از رحیم فروغی یك مجموعه شعر هم با عنوان «یكی مرا به كلینیك معرفی كند» انتشار یافته است. فروغی همچنین رمان «عشق در تبعید» را هم از بهاء طاهر ترجمه كرده است و آماده انتشار دارد.