نظر منتشر شده
۳۰
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 165904
خاطرات خواندنی از امر به معروف و نهی از منکر
بخش فرهنگی الف، 19 شهریور 91
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۳۴
"امر به معروف و نهی از منکر" فریضه‌ایست که تاکیدات مصرّح فراوانی در تعالیم اسلام پیرامون آن وجود دارد مبنی بر اینکه این فریضه مهم، نجات بخش جامعه اسلامی و منزه کننده آن از بدی‌ها و کژی‌هاست. امیرالمومنین علی (ع) در این زمینه می‌فرمایند: تمام کارهاي نيک ، حتّي جهاد در راه خداوند ، در برابر امر به معروف و نهي از منکر ، چون دميدني است به دريايي موّاج .
 
آنچه که در ادامه می‌خوانید نمونه‌هایی از امر و نهی اسلامی است که در رسانه‌ها منتشر شده و یا دیده و شنیده شده‌اند. شنیدن این رفتارهای جذاب و اصلاح‌گرانه حاوی این درس است که نقش یکایک اعضای جامعه شیعی ــ ایرانی ما در ترویج باورها و رفتارهای صحیح اسلامی و همچنین مقابله درست و اصولی با گناهانی که در یک جامعه شهید پرور قابل پذیرش نیستند؛ تا چه اندازه می‌تواند مهم و حتی تعیین کننده باشد.
 
با تمام بچه خلاف های دانشگاه در يك اتوبوس!
سفر آن سال مسجد جمكران سفر عجيبي بود ! اين بار نوبت سفر پسرهاي دانشگاه ما بود! اما عجب بچه هاي گلي ! بقول خودشان تمام بچه خلاف دانشگاه جمع شده بودند در يك اتوبوس! اصلا اين سفر قرار بود شمال باشد اما پس از تلاشهاي زياد تبديل به جمكران شد!
يكي از طلبه ها كه كمتر با محيط دانشگاهي ارتباط داشت و خيلي علاقه داشت در اين محيط فعاليت فرهنگي كند را همراه خودم به اين سفر بردم.
هنوز درست و حسابي از شهر خارج نشده بوديم كه ازصداي دست زدن، صوت زدن تا صداي جيغ و فرياد هاي عجيب و غريب شروع شد. صندلي كنار من هم طبق معمول خالي بود براي كساني كه مشاوره مي خواستند من كه از اول سفر بصورت نوبتي با بچه هاي از 15 دقيقه گرفته تا 1 ساعت درددل داشتم براي اينكه بچه هاي از اتوبوس و سفر خسته نشوند حساسيتي نسبت به شادي بچه ها نشان نمي دادم.
اما از رفيق طلبه اي كه تا به حال با بچه هاي دانشجو انس نداشت بگويم. بيچاره آنچنان وحشت زده شده بود كه امد پيش من و گفت : فلاني مگر حواست نيست دست مي زنند و شعر مي خوانند؟!
گفتم : خب
گفت : همين ! بابا جان براي ما زشت است اتوبوسي كه آخوند سوار شده اين كارها را مي كنند. اصلا اين ها قيافه هايشان به جمكران نمي خورد اكثرا براي مسخره بازي امدند! براي من و تو زشت نيست ؟
گفتم : من و تو ! پس ناراحت گناه و خدا و رضايت خدا نيستي، ناراحت شخصيت خودمان هستي ؟ مي ترسي ما ضايع بشويم ؟
گفت: آخه !
گفتم : بابا جان! نه دست زدن جرم است، نه جيغ زدن، نه سوت زدن و نه خنديدن اگر شعر بي موردي خواندند من تذكر مي دهم مطمئن باش بچه ها خودشان مي دانند تا چه حد مجاز است اگر هم نارحت شخصت من و خودت هستي بگذار يك بار هم شخصيت ما زير پاي اينها له شود بخاطر خدا!
بنده خدا همينجور هاج و واج به من نگاه مي كرد نمي دانست چه كار كند!
يك خصوصيات جالبي كه دانشجويان دارند وقتي به آنها احترام مي گذاري خودشان حد و حدود ها را رعايت مي كنند لذا نزديك جمكران كه رسيديم من بلند شدم و براي بچه شروع به صحبت كردم از محبت آقا امام زمان و بزرگواري او مي گفتم . رفیق طلبه ام محو بچه هاي ساكت خيره به من بود و از تعجب با زبان بی زبانی مي گفت: يعني اين ها همان بچه هاي يك ساعت پيش هستند؟
همينطور كه حرف مي زدم گاهي قطرات اشكي را مي ديدم كه بر صورت هاي تيغ كشيده شده ي آنها سرسره بازي مي كرد. انگار من داشتم از گمشده اي براي آنها صحبت مي كردم كه سالها بود در پي يافتن او هستند.
وارد مسجد كه شديم من كفشهايم را از پا در آوردم به دنبال من بچه هاي ديگر هم همين كار را كردند . دعاي فرج كه شروع شد كه امان آدم بريده مي شد.
بعضي از همين افراد كه خيلي وقتها به آنها برچسب ضد دين مي زنيم آنچنان با سوز دعا مي خواندند كه آدم نمي توانست تحمل كند.
بعضي ها هم كه اصلا بلدنبودند دعا فرج بخوانند، فقط گريه مي كردند با اينكه اصفهان تا قم خيلي نزديك است ولي بعضی هایشان برای اولين بار به جمكران مي امدند. اصلا تا به حال تصوري هم از جمكران نداشتند...
 
برخورد با راننده ای که موسیقی ناجور گذاشته بود
از روزهايي بود كه تاكسي خيلي سخت پيدا مي شد، من هم ماشين نياورده بودم.
سوار يكي از اين سواري شخصي ها شدم. از خوشتيپي راننده برايتان بگويم. موهاي فر و بلند و كت روي دوش سيبيل تا بنا گوش، فقط كم بود تا هيكل آرنولدي او ببرد عقل و هوش!
اقاي راننده هم هنوز حركت نكرده براي خوشي دل خودش يا ناخوشي دل من يك نوار ترانه زن از نوع انگليسي پخش كرد.
در همين لحظه تصميم به نهي از منكر اين اقاي راننده گرفتم. چند فرضيه نهي از منكر در ذهنم آمد
اول روش با قدرت و عزت نفس بود به اين شكل مثلا:
اقا نوار را خاموش كن وگرنه :
1- حسابت را مي رسم
از قدرت بدني راننده همين بس كه: اگر يك مشت نيمه ابدار به من مي زد انچنان ضربه مغزي مي شدم كه جان به جان افرين تسليم مي كردم.
2-از تاكسي پيدا مي شوم
خوب پياده شو چه بهتر
دوم روش هاي بدون عزت نفس
1- اقا خواهش مي كنم نوار را خاموش كن
اگه خاموش نكنم چيكار مي كني خيلي خوش بينانه بايد تا دو ساعت به فلسفه موسيقي، موسيقي لهو و لهب، موسيقي هاي خوب و هزار قال و قيل ديگر براي او مي پرداختيم تازه اخرش به من مي گفت ليلي زن است يا مرد.
اما روش من:
يك شكلات كوچولو را وسط دويست توماني گذاشتم و كرايه را به او دادم! و هيچ حرفي نزدم.
تا شكلات را ديد، اول تعجب كرد چون مناسبتي نداشت! بعد از چند ثانيه مكث در ميان صداي بلند ترانه خوان زن گفت: اي ول حاج اقا! دستت درد نكنه!
خواهش مي كنم من تمام نشده بود كه شكلات در دهان اقاي راننده مزمزه شد هنوز 10 ثانيه نشده بود كه ديدم صداي ضبط قطع شد . نوار را بيرون اورد و در بين نوارهايش حسابي گشت و يك نوار ديگر گذاشت.
من هم خوشحال كه تير به هدف خورد منتظر شنيدن صداي افتخاري يا ... بودم كه صداي روضه و مناجات شب اول قبر از ضبط ماشين بلند شد.
من هم پيش خودم گفتم: حالا بايد يك نقشه بكشم نوار روضه بي وقتش را خاموش كنه!
 
تذکر به آقای پهلوان بدنساز!
 عصر روز کاری فرا رسید و خسته و کوفه عازم سمت خانه بودم. سر راه هوس کردم به یاد قدیم ندیما یه نوشابه شیشه‌ای بخورم و بقالی سر کوچه بهترین گزینه به نظر می‌رسید.
 
مشغول خوردن بودم که یک جوان هیکلی (از همین‌هایی که Body building کار می‌کنند) آمد داخل مغازه. تقریبا سه برابر من بود. با هیکلی ورزیده و یک گردنبد "فروهر" روی گردن که آن را انداخته بود روی پیراهنش. شیطنت همیشگی‌ام گل می‌کند که یک جوری حالی‌اش کنم با این گردنبند ضایع توی خیابان‌های شهر نچرخد بهتر است.
 می‌گویم: ماشاءالله...
 می‌خندد...
 ادامه می‌دهم: تو با این هیکل پهلوانی چرا به جای اسم "ابوالفضل" و "علی"؛ فروهر انداخته‌ای توی گردنت.
 
جا می‌خورد و به گردنبندش نگاهی می‌اندازد. با خنده و با لحنی جالب می‌گوید: اتفاقی بود داداش. شما راست می‌گی.
 می‌گویم: ولی ماشاءالله به این هیکل... چشم نخوری ایشالا...
 
قرار حاج ‏آقا با دوست دختر و دوست پسرهای اصفهانی!
همانطورکه مي دانيد در اينترنت سايتي به نام کلوب وجود دارد که دختر و پسرها عضو آن مي شوند و در مباحث مختلف شرکت مي نمايند. یکي از کلوب هاي اين سايت کلوب اصفهان است که بعضی دختر و پسرهاي اصفهاني عضو اين کلوب هستند.
يک روز که در کلوب اينترنتي اصفهاني ديدم دختر و پسرهاي کلوب قرار ملاقات دست جمعي گذاشتند. اين قرارها غالبا با هدف پيدا کردن دوست دختر و يا دوست پسر جديد صورت مي گيرد. تصمیم گرفتم براي ارتباط با جوانان با بچه‌هاي کلوب اصفهاني ها قاطي بشوم! با مدير کلوب تماس گرفتم و گفتم من هم مي يام سر قرار!
مدير کلوب که داشت از تعجب شاخ در مي آورد اولش با ترديد جواب درستي نداد بعد ديد دست بردار نيستم به ناچار قبول کرد.
آخر ماه رمضان، قرار دوست دختر و پسرهاي اينترنتي، لب زاينده رود، کنار پل فلزي، نزديک غروب....(چه عشقولانه!!)
با يکي از رفقاي اينترنتي هماهنگ کردم، با ماشين آمد دنبالم که با هم برويم سر قرار. طبيعي بود يک کم استرس داشتم . يک آخوند، لب زاينده رود، قراري که بين 60 پسر و دخترهاي که قرار دوستي و رفاقت با هم مي گذارند.
وقتي رسيدم چند نفري سر قرار آمده بودند نزديکهاي غروب بود کم کم داشت افطار مي شد لذا مدير کلوب رفته بود براي بچه ها، افطار يا همان شام تهيه کند . وقتي دختر و پسرها من را مي ديدند که به طرفشان مي روم، اولش فکر مي کردند که آمدم براي گير دادن، لذا بعضي ها مي خواستند فرار کنند بعضي ها پيش خودشون مي گفتند بابا بگذار حال آخونده رو مي گيريم. اما کي ديده بود يک آخوند با لباس برود لب زاينده‌رود براي امر به معروف!
وقتي خبر دار مي شدند که حاج اقا هم مثل آنها سر قرارآمده ، دستشان را روي سرشان مي گذاشتند تا اندازه شاخي که از تعجب درآورده بودند ببینند. بعضي ها پيش خودشان مي گفتند اين ديگه کجا بود. به هر حال 60 نفر کم و پيش آمدند وهمه فهميدند در قرار دوست دختر و دوست پسرهاي اصفهاني يک آخوند هم شرکت کرده است.
اذان مغرب که شروع شد هر کسي گوشه اي نشسته بود وياري پيدا کرده بود. وقتي فرصت را مناسب ديدم، گفتم: شما که همتون روزه هستيد. هنوز هم که غذا از رستوان نيامده پس بيايد نماز را بخوانيم.
دختر و پسرها اين بار راستي راستي داشتند از تعجب شاخ در مي آوردند يك لحظه همه با تعجب به من نگاه كردند من هم تا كسي مخالفتي نكرده بود گفتم : تا غذا مي آورند اگر موافق باشيد نماز را بخوانيم که نماز که تمام شد زود افطار کنيم!
خوشبختانه شير آب هم نزديک بود هيچ کس بهانه اي براي وضو نداشتن نمي توانست بگيرد. من هم سريع يک سنگ پيدا کردم و رفتم و جلو رو به قبله نشستم .چندتايي از بچه ها که مثبت تر بودند پشت سر من نشستند بقيه هم خوب ديدند اگر نيايند خيلي ضايع بازي است آمدند .
يکي از دخترها كه فكر مي كرد خيلي زرنگ است گفت: ما که نمي تونيم بيايم چون چادر نداريم.
من هم گفتم: خانم ها اگر حجاب و پوششان کامل باشد بدون چادر هم مي شود نماز بخوانند.
بالاخره بر هر شکلي بود نماز جماعت با حضور 60 نفر دوست دختر و دوست پسر هاي قرار اينترنتي برگزار شد.
بين نماز سخنراني 6 ثانيه اي کردم که متن کامل سخنراني اين بود: بنام دوست که هرچه هست از اوست. سکوت- تفکر- حرکت. بعد هم نماز را با حداکثر سرعت نماز راخواندم.
جاتون خالي نماز که تمام شد غذا مفصل رفقاي اينترنتي هم ار رستوران رسيد. سفره را انداختند وسط پارک و...
اما بعد از شام يا همان افطار، همه دختر و پسرها دور هم حلقه زدند و نشستند و يکي يکي خودشان را معرفي مي کردند و يک چند دقيقه کوچولو صحبت مي کردند. که من فلان هستم من فلون هستم!
نوبت حاج آقا که رسيد، جلسه ساکت ساکت شد! همه نفس ها در سينه حبس شده بود.
اين طوري شروع كردم: مي خواهم از عشق هايي ارزشمندي که بين شما و دوست دختر و يا دوست پسرهايتان هست صحبت کنم.
حالا ديگه راستي راستي کسي نفس هم نمي کشيد بعضي ها هم سرشون طوري آورده بودند جلو که مثلا حرف من را کاملا متوجه بشوند و يک وقت چيزي از اين صحنه هيجان انگيز از دست ندهند.
من هم ديدم تنور داغ است نان را چسباندم و ادامه دادم: کي گفته عشق بده کي گفته .. اگر مي خواهيد عاشق بشويد بايد فلان شود... فرق دوست داشتن و عشق اين است که ... دل بستگي و وابستگي تفاوت دارد سرچشمه دلبستگي ...
سرتون را درد نيارم بحث که داغ داغ شد از رابطه ي عشق به همسر و خيانت به همسر آينده در دوستي ها قبل از ازدواج را وارد بحثم کردم و به لطف امام رضا توانستم به آنها بقبولانم که چنین ارتباطهایی در کوتاه مدت و بلند مدت چقدر ضرر دارد.
جالب اينکه صحبت من قرار بود در حد دو دقيقه مثل ديگران باشد به اصرار خودشان تا نيم ساعت الي 45 دقيقه افزايش پيدا کرد تازه آخرش يادشون رفته بود كه اول آمدنم چپ چپ نگاهم مي كردند . حالا هر چي مي خواستم بروم نمي گذاشتند. به سختي گفتم بابا من خودم جلسه و منبر دارم نمي توانم بيشتر از اين باشم.
بعداز حرفهاي من بچه ها دور من ريختند و يکي يکي و در هم بر هم سوال مي کردند و براي مشاوره از من آي دي گرفتند و بيش از نصف افراد هم شماره تلفن گرفتند و تا مدتها بعد از آن جلسه علاوه بر تماس تلفني آنها و و در خواست راهنمايي با ايميل و اينترنت، چند نفري هم حضوري آمدند و مشاوره گرفتند.
شايد بعضی ها مخالف حضور روحاني در چنین جمعی و اينگونه امر به معروف و نهي از منکر  باشند. بعضی اگر از چنین مراسمی خبردار شوند، با این دخترها و پسرها به اسم دین و نظام و همه مقدسات، تند برخورد می کنند و جلسه شان را به هم می زنند. شاید آنها نمی دانند که اثر چنین کاری، ایجاد تنفر نسبت به دین و مقدسات است.
 
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۱:۰۹:۱۵
قصد من از این حرف برای از سر بازکردن و بهانه نیست،ولی واقعا چرا درمورد مسائل اقتصادی و سیاسی و کشورداری امر به معروف و نهی از منکر صورت نمیگیرد؟شما وقتی خانمی را میبینی و احساس میکنی نیاز به نهی از منکر دارد اینکار را انجام میدهی.اما اگر من احساس کنم فلان شخصیت در عرصه سیاسی یا اقتصادی دارد دروغ می گوید و اظهر من الشمس است چرا حق نهی از منکر ندارم و سانسور میشوم؟من اعتقاد دارم اگر باب امربه معروف و نهی از منکر درعرصه های سیاسی و اقتصادی وحکومتی باز شود،مسئله آزادی رسانه و آزادی بیان در کشور ما تاحدفوق العاده ای حل خواهدشد. (946191) (moderator22)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۱:۱۲:۵۰
چقدر هم که خواندنی بود واقعا.... به این حاج آقا بفرمایید مجبور کردن مردم به نماز خوندن امر به معروف محسوب نمی شه ضمنا این نهی از منکر رو هم از من داشته باشید حاج آقا که عبارت "گردنبند ضایع" برای فروهر هیچی که نباشه توهین به هموطنان زرتشتی ما محسوب میشه که ابدا پسندیده نیست (946204) (moderator22)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۴:۳۸:۲۷
من خودم خیلی مذهبی نیستم فقط میخوام یه تذکر منطقی بدم. تو رو خدا با احساسات ننویسید و با احساسات مثبت و منفی ندید.اینکه مجبور کردن به نماز خوندن امر به معروف نیست حرف غلطی هست. و تعجب من از این همه آدم هست که مثبت دادن به این حرف. این یعنی قوانین امر به معروف رو نمیدونن و نظر میدن. صرفا جهت اطلاع عرض کنم که اگر شرایط امر به معروف وجود داشته باشه مراحلی داره که حتی تو بالاترین مراحل برخورد فیزیکی(!!) هم باید انجام بشه(اگر شرایطش از جمله احتمال تاثیر گذاری باشه) پس خواهشا احساسی نظر ندید. اما اگر مثبت ها به دلیل این بود که گردنبند ضایع..... من هم موافقم. این حرف که گردنبند فروهر ضایع هست حرف غلطی هست. البته اینقدر در مورد دین زرتشتی نمیدونم که بدونم توهین به اونا هست یا نه. ولی میدونم صرف این گردنبند ضایع نیست. شاید تو شرایط امروز به ضرر اسلام باشه ولی ضایع بی معنیه! (946595) (moderator22)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۱:۱۵:۰۳
اينا فقط در دنياي قصه به درد ميخورن الان بيشتر اينا دخالت معني ميده عزيز دل برادر (946206) (moderator22)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۱:۲۹:۴۱
میخای همه مثل خودتون گردنبند حضرت عباس بیاندازند و افتخاری گوش کنند و ..... کی میخواهید برای سلیقه دیگران ارزش قائل شوید و آنها را هم مثل خودتان در انتخاب آزاد بدانید؟ (946235) (moderator22)
 
روح الله
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۳:۰۲:۳۰
دوست عزیزم این ها سلیقه نیست مامسلمانیم باید بامدد خواستن از خداوند از محرمات پرهیز کنیم.گناه علنی عاقبت هولناکی در قیامت دارد. (946401) (moderator22)
 
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۲۳:۱۸:۱۱
انسانی که برای انسانیت و عقل و اراده خود حرمت و ارزش قائل است اگر درک نکند چرا باید برخی از کارها را انجام بدهد و چرا باید برخی دیگر را انجام ندهد تنها با شنیدن اینکه این کار را خدا و رسول و امام می خواهند و این را هیچکدام نمی پسندند برای او کافی نیست که متقاعد شود به کاری که در این راستا خوب نامیده شده بپردازد و از کاری که بد نامیده شده است خود داری کند مگر اینکه این خوبی و بدی بطور مستدل و غیر قابل خدشه برای او به اثبات برسند و یا عقلای مردم آن را با دلیل عقل پسند پذیرفته باشند .
خداوند به عقل بشر اهمیت داده و حرمت گذاشته است و وی را مطابق با یافته های عقل او مخاطب قرارمی دهد و عقل اورا برای شناخت حق و باطل مربوط به دین که همگی در قرآن آمده اند به داوری فرامی خواند . بنا بر این هر انسانی که قدر خود را درست شناخته است هرگز حاضر نیست هر حرفی را بدون دلیلی از قرآن و عقل و منطق بپذیرد و آن را بی چون و چرا باور کند و به آن عمل نماید .
آنچه را که خداوند از بشر خواسته هماهنگ با سرشت بشر است و آن را بشر پاک دل با ساده ترین دلیل می تواند باور کند ولی آنچه که باورکردنی نیست مسلما خواسته های بشر است که می خواهد بنام دین به دین و دینداران تحمیل نماید ولی از آوردن دلیل قانع کننده بازمی ماند و دیگران را به سردرگمی می افکند .
این نوشته بیشتر در زمینه اعتقادات صدق می کند که می باید برای آنها بدون پیچ و خم از قران و عقل دلایل روشنی آورد که درخور فهم و درک همگان باشد . (947424) (moderator22)
 
United States
۱۳۹۱-۰۶-۲۰ ۰۳:۵۶:۴۹
و چه گناهی بالاتر از گریزان کردن مردم از دین؟؟؟؟ (947640) (moderator22)
 
mm
۱۳۹۱-۰۶-۲۰ ۱۵:۰۰:۱۵
سلام خدمت حاج آقا چرا گردنبند علی و ابوالفضل؟ از اماما باید یاری گرفت یا از الله؟ یکی باید شمارو امر به معروف و نهی از منکر کنه
الف خان جدیدا کامنت های منو نمیزاری (948698) (moderator22)
 
United States
۱۳۹۱-۰۶-۲۰ ۱۹:۳۱:۲۶
باشه شما گناه نکن برو بهشت اونم که گناه کرد عاقبت هولناکش ماله خودشه (949182) (moderator22)
 
سید از اصفهان
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۱:۴۰:۴۳
اگر فکر می کنید که گفتارتان به سرمهماندار، ذره ای در رفتار جناب مهماندار در تذکر دادن بگذارد، سخت در اشتباهید.
در ضمن دوست دخترها و دوست پسرها بعد از افطار و جلسه، به وعدگاههای دونفره خودشان رفتند و کلی خندیدند (946262) (moderator22)
 
بهی
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۴:۲۳:۴۵
مهم اینه که ایشون وظیفشونو درست انجام دادن ، در صورتی که با این تفکر هم میتونستن بگن به من چه هم میتونستن برخورد بدی انجام بدن و راه بهتر شدن رو تبدیل به راه بدتر شدن کنن. همونطور که ما میدونیم دیگران برا فرهنگ ما چه برنامه ای دارن و تاثیراتش در بلند مدت مشخص میشه ، باید قبول کنیم که خودمون هم برای خنثی کردن این دشمنی آشکار باید برنامه بلند مدت داشته باشیم و تاثیرات این برنامه در آینده مشخص میشه . فقط مهم اینه که نباید برخورد نا درست ، زننده و مقطعی داشته باشیم و خودمون رو به بی مسئولیتی بزنیم . همه باید مسئولیت پذیر باشیم و در انجام وظیفه بهترین و تاثیرگذار ترین روش مثبت رو انتخاب کنیم تا حداقل جلو وجدانمون سرافکنده نشیم و به اسلام و اعتقادات مردم هم لطمه نزنیم به خاطر ندونم کاری یا تعصب بیجا. (946563) (moderator22)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۲:۱۶:۱۲
خب الحمدالله مشکل این قضیه هم حل شد. حالا دیگر امر به معروف و نهی از منکر شده بررسی مسائل شخصی مردم. چرا امر به معروف در مورد دزدیها و فسادهای اقتصادی کلانی که وجوددارد انجام نمی دهید.؟ این نوع نگاه شما به امر به معروف نوعی بحث انحرافی است. کناررفتن روسری خانمی فسادش بیشتر است یا دزدیهای میلیاردی بیت المال.؟ کف و سوت زدن چند جوان دانشجو مفسده اش بیشتر است یا اینکه یک رئیس جمهور برای کابینه اش خط قرمز درست کند و کسی نتواند وارد حریم آنها نشود؟ روشن کردن نوار در یک تاکسی یا اتوبوس فسادش بیشتر است یا اینکه رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی دارای هزارویک جور حرف و حدیث باشد؟ رابطه یک پسرودختر فسادش بیشتر است یا وعده های پوچ و دروغ تولید 2.5میلیون شغل دادن و آنرا اجرانکردن؟ بررسی وضعیت پوشش چند جوان فسادآور تراست یا تعطیلی کارخانه ها و بیکار شدن هزاران کارگر و جوان ؟ ازهم پاشیدن بسیاری از خانواده ها بدلیل مشکلات اقتصادی و بیکاری؟ کدام فسادش بیشتر است ؟ پذیرفتن ناکارآمدی مسئولان دولتی در انجام وعده ها و هدر دادن میلیاردها دلار درآمد نفتی فسادش بیشتر است یا کارآمد نشان دادن مسئولان بی کفایت با دادن آمارو ارقامهایی که همه از دروغ بودنشان خندهشان می گیرد؟ تحمل کسی که همه منتظر پایان دوران مسئولیتش هستند فسادش بیشتر است یا آسیبها و ضرروزیانهایی که در این یکسال باقی مانده به مردم نظام و انقلاب وارد می شود ؟ بی شعور و نادان فرض کردن مردم در آخرین مصاحبه رئیس دولت فسادش بیشتر است یا سکوت در برابر این همه زیانی که دارد به مملکت وارد میشود؟ آیا گسترش دروغگویی و وارونه جلوه دادن حقایق مملکت در امور داخلی و همچنین در امور خارجی مثل کاری که با رئیس جمهور مصر و بانکی مون انجام دادند فسادش بیشتر است یا نپذیرفتن خطا و نادان فرض کردن مردم ؟ گسترش فساد و فقر و فحشا در جامعه فسادش بیشتر است یا نشان دادن اینکه همه چیز خوب است و مادرحال توسعه و پیشرفت هستیم؟ به این لیست میتوان هزاران مورد دیگر هم اضافه کرد اما آنچه که مسلم است این است که در جامعه ما همه چیز را وارونه جلوه می دهند و آنوقت دم از امربه معروف و نهی از منکر هم می زنند؟ واقعا جای تعجب و تاسف دارد.!!!! (946305) (moderator22)
 
روح الله
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۳:۰۵:۵۳
واقعا حرف شما منطقی است اما نباید امربه معروف ونهی از منکر در جامعه تعطیل شود آن هم در همه سطوح. (946405) (moderator16)
 
نیما یوشی
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۲۲:۱۰:۱۴
چه ربطی داره ؟! هر چیز به جای خود . همه اینها غلط است و همه باید نهی شوند از این منکرات . البته به قول سعدی"البته نقل به مضمون" خطا از علما ناخوبتر .(که در اینجا می شود مسئولین)
الف جان بی زحمت منبع نوشته هات هم بنویسی بد نیست. این یک امر به معروف(نوشتن منبع) و نهی از منکر (تضییع حق راوی ) است. (947333) (moderator22)
 
حسين
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۲:۵۰:۱۷
سلام
بابا چرا گير ميديد؟ مسئله اين نيست كه چي گوش ميده يا چي دور گردنش هست. (البته برخي كارها مشكلاتي داره كه بهتره انجام نداد) ولي اينجا ميخواست بگه آهاي اونهايي كه ميگيد نميشه!! ميشه!
هرچيزي كه كسي انجام نميده نه اينكه ديگه نميشه، ميشه، ولي چون ميخوايم خودمون رو توي به اصطلاح دردسر نندازيم راحت بهونه تراشي ميكنيم و از اين راحت تر وجدان خودمون رو راضي و مطمئن ميكنيم و منت هم سر خدا ميذاريم ميگيم كه "خدا ميخواستم ولي ديدي كه نميشه كه بشه"
امر به معروف هم يكي از همين هاست. همين كارها كرديم كه آخرش به اينجا رسيديم كه بقول ايشون فقر و فساد توي جامعه پيدا شده دزدي ها و امثال اينها رو هركي انجام داد ميبينيم و ميگيم عجب كشوري شده عجب ملتي بي .. داريم كه اين كار خلافو ميكنه و راحت از كنارش رد ميشيم!
اگه يادتون باشه ماجراي ميدان كاج دقيقا همين بود. همه داشتن فيلم ميگرفتن يه نفر هم داشت ميمرد و اون آقا قاتله يك نفر بود و اين همه تماشاچي؟ (946373) (moderator22)
 
اسي
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۲:۵۴:۱۰
روسري - صداي موسيقي گردنبند فروهر خواندن ترانه
ايشالا مشكل جامعه ما همش هميناست خيلي سرخوشين (946382) (moderator22)
 
ابوالفضل
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۳:۰۲:۲۱
شیطنت همیشگی‌ام گل می‌کند که یک جوری حالی‌اش کنم با این گردنبند ضایع توی خیابان‌های شهر نچرخد بهتر است.

می‌گویم: ماشاءالله...

می‌خندد...

ادامه می‌دهم: تو با این هیکل پهلوانی چرا به جای اسم "ابوالفضل" و "علی"؛ فروهر انداخته‌ای توی گردنت.

ضایع کسانی هستند که سمبل های ملی را ارج نمی نهند ، اسم ابوالفضل و علی هیچ منافاتی با فروهر ندارد.
حب وطن داشتن از توصیه های بزرگان دین است. (946400) (moderator22)
 
عمو
Turkey
۱۳۹۱-۰۶-۲۰ ۱۲:۴۶:۵۵
وطن دقیقا چه ربطی داره به فروهر؟ (948331) (moderator22)
 
روح الله
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۳:۱۲:۰۲
واقعا امربه معروف ونهی ازمنکر سخت است واجر بسیار دارد والبته ضرافت بالایی لازم داردخدا به شما خیر بدهد که به دنبال تلطیف آن هستید واقعا خود من برای گیر دادن به این وآن خیلی اذیت میشوم اما حذف امربه معروف ونهی از منکرواقعی واصولی در تمام سطوح(خانواده دوست فامیل محیط کار سیاست و...) مانند حذف پلیس وبیمارستان ومراکز کنترل بهداشتی در جامعه میباشد که جامعه را لجن وفساد وبیماری پرمیکند. (946420) (moderator22)
 
fered
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۳:۱۳:۵۱
این نهی از منکر جز اجر اخروی برای اجرا کننده چه حسنی دارد .ایا ان راننده تاکسی دیگر اهنگ گوش نمیکند یا ان مهماندار که لابد خودش هم معتقد بحجاب نیست به بد حجابان تذکر خواهد داد (946421) (moderator22)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۴:۱۲:۴۴
تشنگي و گرسنگي و غريزه جنسي كه بياد نمي شه با امر به معروف و نهي از منكر جلوش رو گرفت. (946543) (moderator22)
 
Germany
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۴:۳۶:۲۰
‫فضولی در زندگی مردم،شده امر به معروف؟برو جلوی دزدی و تهمت و دروغ و ریا را بگیر. (946590) (moderator22)
 
فری
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۴:۵۴:۱۸
نظرات عزیزان خواننده در بالا درج شده
ممنون از الف وممنون از مسئولین ارشد که آستانه تحملشان کم کم کم کم داره متعادل میشه و الف را سانسور نمیکنند و دارند وقت میگزارند و احترام میگذارند برای نظرات مردم ایران
من هم نظرم همینه که آیا مشکل ایران فقط کف و سوت و شادی و دو سانت روسری جوونا هست یا اینکه فقط و فقط توانایی آخوندهای محترم و روحانیون عزیز در همین حد میباشد ؟
د رهمین حد که فقط به جوونا د مورد سوت و کف و شادی تذکر بدهند
آیا واقعا روحانیون قدرت مانور فکری و عملیشون همین اندازه هست !!!!!؟ (946628) (moderator22)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۵:۰۲:۱۲
حاج آقای عزیز شما هرگز قادر نخواهید شد که نظرات و افکار خودتون را برای همیشه به یک ملت تحمیل کنید. شما اگر درد دین دارید اول به خودتون بپردازید . گویی شما و امثال شما پیامبرید و خداوند شما را مامور کرده است که به مردم امر ونهی کنید و پنداشته اید که خودتان بری از هرگناهی هستید ومعصوم. (946651) (moderator22)
 
بزرگان نیا
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۶:۱۳:۱۲
مسئله بسیار مهمی که در انجام وظیفه شرعی امر به معروف و نهی از منکر کمتر به آن توجه می شود ضرورت وجود زبان و منطق گویا ورسایی است که می باید درخور انجام امروزه این فریضه الهی باشد .
با بمباران اطلاعاتی که امروزه با وجود انترنت از هر سو و با هزار ویک شبهه پیچیده و بغرنج دینداران را هدف قرار می دهد و او را نسبت به درستی و نادرستی احکام و اعتقادات دین خویش دچار شک و تردید می نماید نمی توان توقع داشت با استدلالهای قدیمی وساده و مثالهای عاری از مصادیق حسی روزمره ، افراد و بویژه جوانان را نوعی امر به معروف و نهی از منکر کرد که در عین کار ساز بودن این امر ونهی ، در مقابل این همه شبهه و شک و تردید از استقامت و مقاومت لازم نیز برخوردار باشد .
ما اگر از فرهنگ قرآن کریم که در همه استدلالهای خود برای اثبات وجود خداوند و همه شئونات خداوندی به مثالهای حسی روی می آورد درس نیاموزیم کاری که بنام امر به معروف ونهی از منکر انجام می دهیم هیچ ثمره ای نخواهد داشت و با این وضعیتی که انقلاب اطلاعات به وجود آورده است حتی یک گام هم به پیش نخواهیم رفت !
قرآن کریم که بشر را در زمینه احکام و اعتقادات دین الهی مخاطب قرار می دهد و وظایفی را به او گوشزد می کند و او را به انجام این وظایف ملزم می سازد ، همه این کار را بدون استثنا با آوردن مثالهای حسی که با سرشت و وجدان بشر تطابق و همخوانی دارند انجام می دهد .
باید در انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر توان تشخیص و جداسازی احکام و اعتقادات اصیل قرآنی – الهی را از آنچه که در این زمینه ساخته و پرداخته ذهن قاصر بشر غیر متصل به وحی است داشته و قدرت مثال گیری از جهان با عظمت هستی را که محسوس ما است کسب کرده باشیم و در غیر این صورت کار ما بسیار دشوار بلکه ناممکن وبی ثمر نیز خواهد بود .
جوانان مومن و پاک دل ما امروزه سخت در آماج بمبارانهای اطلاعات ضد دینی قرار گرفته اند و اگر ما در چاره اندیشی خود فرهنگ قرآن را در زمینه اعتقادات دینی وتبلیغ این اعتقادات نادیده بگیریم و به وظیفه تفکیک سره های دین اصیل از ناسره های دینی که بشر با ذهن قاصر خود ساخته است عمل نکنیم روز قیامت که در آن چاره اندیشی سودی ندارد در محضر خداوند مسئولیت گمراهی جوانان را به دوش خواهیم کشید وباید به اندازه زیانهای جبران ناپذیری که از این گمراهی به بار آمده اند پاسخگو باشیم و تاوان پس دهیم . (946793) (moderator22)
 
عليرضا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۶:۱۶:۱۲
اجركم الله حاج آقا.....قبول باشه.... احسنت ... اين جامعه ماست...جوونهاي ملت ما هستن... (946797) (moderator22)
 
احمدرضا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۶:۵۱:۴۸
بنده نظر تمامی عزیزان را قبول دارم هر کسی در جایگاه خودش بسیار درست نظر داده. اما تنها جایی که قدری اشکال دارم اینجاست که بحث امر به معروف و نهی از منکر است اما حرف مفاسد اقتصادی و بی لیاقی (که البته صحیح است) به میان میآید.
این خاطرات نمونه موفق امر به معروف و نهی منکر در حوزه و مقیاس خودش است و نافی ضرورت آن و اثراتش خوبش بروی جوانانمان نیست.
اگر همین فرهنگ تذکر از پایین به بالا سوق پیدا کرده بود و مقابل اولین دروغ یا آمار نادرست و وعده نابجا هرکسی در سطح و مقام خودش تذکر میداد شاهد وضعیت امروز نبودیم.

خاطرات خواندنی و جالبی بود. دست الف درد نکنه. (946863) (moderator22)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۱۷:۴۱:۴۹
اگر کسانی فکر می کنند که جوانان قرن بیست و یکمی و اهالی اینترنت،فیس بوک ،یوتیوب ووو را جز از طریق یک منطق قوی و شناساندن واقعیتهای حیات، می توان به راه ذزست هدایت کرد،سخت در اشتباهند. انسان اگر مجبور شود می تواند نبیند نشنود نخندد و... و همه اینها قابل کنترل و نظارت هستند اما یک کار را نمی توان با هیچ حربه ای (حد اقل در حال حاضر) به انجام رسانید و آن واداشتن شخصی به نیندشیدن است. فکر کردن یا فکر نکردن و تبعات این هردو که تمام مسایل بشر از همین نقطه آغاز می شود .اگر غیر از این است بفرمایید بنده هم می پذیرم.
مقدمه همه افعال و اعمال فکر و بعد تصمیم به انجام یا عدم انجام است و این حتی یک استثنا ندارد .حتی آن اعمالی که ما بغتتا و بدون مقدمه انجام میدهیم قبلا و بدون این که قصدش را داشته باشیم در باره اش فکر کرده ایم حداقل در موقعی که آن عمل را به عنوان آموزش به ما میشناسانیدند.
پس راه شناخته شد و باید فکری برای ورود و مطلع جریان کرد
اما چگونه؟ که بحث عمیق و پر مطلبی را می طلبد و متاسفانه اینگونه ستونها را یارای نمایاندن این چنین بحثهایی نیست (946948) (moderator22)
 
ایرانی
۱۳۹۱-۰۶-۱۹ ۲۱:۰۰:۱۱
"دوم روش هاي بدون عزت نفس 1- اقا خواهش مي كنم نوار را خاموش كن "
متوجه نشدم، آیا مودبانه صحبت کردن از کمبود عزت نفسه؟ حتما باید با مشت زد تو سر مردم تا عزتمند شد؟ جل الخالق از اینهمه اخلاق (947249) (moderator22)