توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 197918
برداشتن ممیزی پیش از انتشار کتاب
بخش تعاملی الف - میلاد حمیدی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : شنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۰۷:۰۱
در ۲۶ مرداد ماه سال ۱۳۹۲ آقای علی جنتی وزیر ارشاد دولت حجت الاسلام دکتر حسن روحانی رئیس دولت یازدهم جمهوری اسلامی ایران، دقیقا یک روز پس از رای اعتمادش از مجلس شورای اسلامی ، در طی مصاحبه ای با مجله آسمان اظهاراتی را مطرح کرد که در خبرگزاری های مختلف منتشر شد. یکی از این خبرگزاری ها خبر گزاری قانون است که لینک مصاحبه منتشرشده آن در زیر مشاهده می گردد.

http://ghanoononline.ir/News/Item/۸۴۷۷۳/۲۲
بخشی از این صحبت ها اشاره می کند بر هدف وزیر ارشاد مبنی بر حذف ممیزی پیش از انتشار کتاب.

در این مقاله ما قصد داریم تا به برخی مضرات و عواقب ناشی از چنین اقدامی اشاره کنیم. البته بحث زیاد است و ما اینجا فقط قصد داریم یک نگاه اجمالی و تیتر وار و لیکن با توضیحات مختصر داشته باشیم.

پیش از هر چیز به استحضار مطالعه کنندگان گرامی می رسانیم که این مطلب خدای نکرده به هیچ عنوان به معنای توهین به وزیر محترم ارشاد و یا زیر سوال بردن ایشان نیست.

دید ما این است که وزیر ارشاد قصد خدمت و بهینه سازی را دارد. اگر خدای ناکرده معتقد به این بودیم که ایشان انتقاد پذیر نیستند و یا قصد تخریب دارند هیچ گاه چنین نقدی را نمی نوشتیم.

باری به هر جهت این چیزی است که به ذهن ما می رسد. شاید جنبه های مثبتی باشد که از دید ما دور مانده است و مورد نظر آقای علی جنتی است.
به هر حال این برداشت و نظر ماست و وحی منزل نیست. مهم این است که نیت همه خیر باشد. و هدف از نگارش این مطلب به هیچ عنوان توهین و با تخریب نیست. بلکه هدف بیان دیدگاه است برای برقراری وضعیت بهتر.


۱- جلوگیری از پیشگیری قبل از درمان:
آنچه که از مصاحبه وزیر ارشاد بر می آید تکیه وزیر ارشاد بر مجازات احتمالی و برخورد قانونی پس از تخلف است. یعنی فرض کنید ناشری یک تخلفی انجام داد و کتابی را منتشر کرد که ماحصل کارش خلاف قانون بود.

همه ما می دانیم سری را که درد نمی کند دستمال نمی بندند. و پیش گیری هم بهتر از درمان است. آیا بهتر نیست پیش از انتشار کتاب خلاف قانون و یا مضر برای جامعه و مصالح کشور از آن جلوگیری شود تا هم بار مالی ناشی از زیان آن را نداشته باشیم و هم پیش از رسیدن آسیب علاج واقعه قبل از وقوع کنیم؟ آیا بهتر نیست پیش از به بار آمدن تهدید های ممکنه به جای باز گرداندن آب رفته به جوی از برون رفت آن جلوگیری کنیم؟

آیا وقتی می توان از مشکلی جلوگیری کرد باید اجازه داد تا مشکل ایجاد شود سپس مشکل را حل کرد؟ آیا چنین اقدامی مثل نوش داروی پس از مرگ سهراب نخواهد بود؟ و آیا این عمل یک عمل ملانصرالدینی نیست؟


۲- باز شدن دروازه های ورود دشمن در جنگ نرم
در چنین شرایطی اگر ما جای دشمن صهیونیستی و آمریکا بودیم از کوچکترین کارهایی که می توانستیم در این شرابط انجام دهیم این بود که سرمایه گذاری خوبی روی انتشار کتب مورد نظرمان می کردیم. زیرا می توانستیم با انتشار کتب مورد نظر و ایجاد باندهایی شبکه های پلیدی را برای نشر آثار مخربمان ایجاد کنیم. مثلا کتبی ضد دینی و ضد فرهنگی و بر ضد نظام مقدس جمهوری اسلامی منتشر کنیم و با حمایت های مالی نشریاتی را روانه کنیم و به اهدافمان برسیم.

حتی می توانستیم باندهای قاچاق ارز و کاغذ را راه اندازی کنیم. مثلا مجوز روزنامه و یا هفته نامه و یا نشریه های زیادی را بگیریم و از میان آنها یکی دوتایش فعال باشد. بعد می توانستیم کلی یارانه و تسهیلات هم برای هر کدام دریافت کنیم و با انتشار محصولات ضد فرهنگی ضرباتی وارد کنیم و هم با واردات کاغذ و فروش کاغذ پول خوبی به جیب بزنیم و همچنین ارز زیادی را از کشور خارج کنیم!

۳- ایجاد فتنه های فراوان
جناح های مختلف سیاسی از این فضا استفاده می کنند. دشمن هم موش می دواند. خرده فرهنگ های مخرب از جمله فرقه های انحرافی بیکار نمی نشینند. دسیسه های جنگ نرم دشمن نه تنها فضای سیاسی و فرهنگی کشور را متشنج می کند و نه تنها درگیری و فتنه ایجاد می شود بلکه ریشه ای ترین بنیان اجتماع یعنی خانواده هم مورد هجوم اوباش فمینیسم چادر به سر و بی چادر قرار خواهد گرفت.

به یاد داریم که در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی در سایه باز بودن بیش از حد فضای فرهنگی ، فرقه های انحرافی من جمله فمینیسم اسلامی توانست ضربات مهلکی را با انتشار و ترجمه کتب و نشریات مختلف بزند. نشریاتی که هنوز تبعات شوم آنها سایه اش از فضای سیاسی و فرهنگی کشور برداشته نشده است و پسماندها و در برخی جاها افکار ورزیده شده آنها آفت خانواده ها و سیستم های فرهنگی شده و حتی برخی نخبگان سیاسی و فعالان حقوق زنان و بسیاری از زنان و دختران این سرزمین را منحرف و مسموم خود ساخته است.
برای مثال به نمونه ای اشاره می کنیم:

زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش اثر فاطمه مرنیسی مراکشی در سال ۱۳۸۰ توسط خانم ملیحه مغازه ای در انتشارات نشر نی ترجمه و منتشر شد و پس از مدتی از بازار جمع آوری گردید.

مرنیسی در این کتاب به طور مشخص به چند الگوی غلط و نامعتبر برای زن مسلمان اشاره میکند؛ یکی از آنها که به شدت مورد تحسین او و به طور کلی مورد تحسین اغلب فمینیست های اسلامی متحجر و کور دل است عایشه است. مرنیسی او را چهره ای درخشان با ذکاوت و مورد اطمینان معرفی میکند. کسی که با تلاش فراوان سعی در تغییر بسیاری از احادیث و مبارزه با راویان آنها داشت. کسیکه رهبری یک جریان فتنه و منحرف سیاسی پس ازپیامبر(جنگ جمل) را به عهده گرفت و مورد فوق العاده تحریف شده و نامعتبری که شاید کمتربه گوشمان رسیده باشد سکینه دختر امام حسین(ع) است. سکینه زنی منحصر به فرد و استقلال طلب، که به قول خودش باهوش و بسیارزیبا بوده است. سکینه شش بار ازدواج میکند و هر بار حق تک همسر بودن را جز شروط ازدواج قرار می دهد. حتی یکبار شرط نشوز را هم در شرایط ازدواج قید میکند.
آیا سکینه دختر امام حسین (ع) اینگونه بود؟
به راستی چه شده است که عده ای برای زن مسلمان و در ایران اسلامی برای زنان ما این گونه الگو سازی می کنند؟

بسیاری از زنانه نویسان که حتی بدعت جدایی ادبیات زنانه از ادبیات مردانه را هم گذاشته اند و به آن معتقدند ،به جای ادبیات انسانی که نام شایسته و مورد پسند شده همه می باشد ادبیات را به دو دسته احمقانه ادبیات مردانه و ادبیات زنانه تقسیم می کنند،امثال فاطمه مرنیسی های شیطان صفت را الگویی پذیرفته شده می دانند و سعی در ترجمه و نشر آثار مخرب دیگری از او دارند. و یا قصد دارند کتبی با همین مضامین و برگرفته از این اندیشه ها و با چنین سیاست هایی را بین مردم پخش کنند و رواج دهند!

سایت زنان پرس مدتی قبل مطلبی در مورد مشکلات زنانه نویسان برای نشر کتبشان نوشت. که با مشاهده لینک آن که در زیر آمده است می توان به این نتیجه رسید که با برداشتن ممیزی پیش از انتشار کتاب، سیلی از کتب و نشریات فمینیستی و ضد خانواده، سقوط بنیان خانواده و درگیری و تعارضات خانوادگی و فریب های زنان و دختران این سرزمین را شکل دهند!
http://zananpress.com/archives/۲۷۲۹۳

آیا اعمال سلیقه در سیستم های اجرایی کار بدی است؟

در بخشی از مصاحبه آقای جنتی که لینک آن درابتدای این مطلب قرار گرفته است اشاره شده است که "نباید سلیقه ای رفتار کرد و باید تابع قانون بود."

تابع قانون بودن چیز خیلی خوبی است. اما هر کسی می داند که قانون بطور کامل همه موارد را در نظر نگرفته است و در بسیاری از جاها دست مجری قانون باز است.اینجاست که بحث سلیقه مطرح میشود. حتی زمان و خود دولت هم مهم است. اصلا تفاوت دولت ها در همین تفاوت سلیقه ها در جاهایی است که قانون دست مجری قانون را باز گذاشته است. در هر دولتی و هر تاریخی سیاست ها از سوی دولت،مخالفین و موافقین دولت،احزاب داخلی و خارجی و حتی بیگانگان متفاوت است. سلیقه های هر کدام هم تغییر می کند. اینجا با یک سلیقه خوب که با قوانین هم در تعارض نباشند می توان رفتار و واکنش خوبی انجام داد و به خوبی خیلی از معضلات را بر طرف کرد.

بنابراین اعمال سلیقه برای مجری قانون در جاهایی که قانون دست مجری را باز گذاشته است از حقوق بدیهی و مسلم مجری قانون است. زیرا سوای تفاسیر مختلفی که هر مجری ممکن است از قوانین داشته باشد اگر جای اعمال سلیقه های شخصی نبود که دیگر بوجود آمدن دولت جدید معنا و مفهومی نداشت! کما اینکه گذاشتن و یا برداشتن ممیزی پیش از اتنشار کتاب هم خود رفتار سلیقه ای است.

در هر صورت برداشتن ممیزی پیش از اتنشار کتاب می تواند عواقب وخیمی داشته باشد.
 
کلمات کلیدی : میلاد حمیدی
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.