توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 228058
پیشنهاد کتاب/ «تو در قاهره خواهي مرد»، حميد رضا صدر؛ نشر زاوش
پا به پای محمد رضا شاه
بخش فرهنگی الف، 5 خرداد 93
تاریخ انتشار : دوشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۰۱
تو در قاهره خواهي مرد
نويسنده: حميدرضا صدر
انتشارات زاوش، چاپ اول بهار ۱۳۹۳
شمارگان ۱5۰۰ نسخه
۲۵۲ صفحه، ۱۲۵۰۰ تومان

****

منتقد و سینمایی نویس شناخته شده سالهای دور و نزدیک ماهنامه فیلم با بخش محبوب «سایه خیال» در این ماهنامه نشان داده بود که دلبستگی خاصی به آنچه از گذشته به یادگار مانده دارد و شکل کارش نیز کم و بیش رنگ و بویی از نوستاژی به خود می گیرد؛البته نه آنگونه که به عنوان وجه غالب کار از غنای تحلیلی و فنی نوشته هایش بکاهد و صرفا به حسرت خواری برای گذشته بدل شود.

دکتر حمید رضا صدر در چند سال اخیروجه دیگری از قابلیت های خود را نشان داد و نقد و تفسیر فوتبال را هم به کارنامه خود افزود، او همانقدر که در نوشته های سینمایی اش متبحر نشان می داد در نقد و بررسی شفاهی فوتبال نیز در برابر دوربین سیما مسلط و قدرتمند نشان میداد، آشنایی او با الگوهای روایی این فرصت را در اختیارش قرار می داد که تفسیرهای فوتبالی اش را با نمونه های برگزفته از تاریخ فوتبال بیامیزد و به شکلی جذاب به مخاطب اراه کند. این شیوه چنان با اقبال رو به رو شد که بعد از مدتی کمتر مسابفه و برنامه مهم فوتبالی بود که دکتر صدر در آن حضور نداشته باشد.

چنین اقبال و محبوبیتی بی شک در انتشار و موفقیت کتابهای فوتبالی او که باعناوین «يونايتد نفرين شده»، «پسري روي سكوها» و «روزي روزگاري فوتبال» منتشر شده، بی تاثیر نبوده است... و حالا به این مجموعه از قابلیت ها باید علاقمندی به تاریخ سیاسی معاصر و رمان نویسی را نیز اضافه کنیم. که حاصل جمع این دو در قالب رمانی تحت عنوان «تو در قاهر خواهی مرد» نمود پیدا کرده است. رمانی که در ۲۵۲ صفحه توسط نشر زاوش به بازار کتاب آمده و استقبال از آن نیز در خور توجه بوده است.

صدر برای نوشتن نخستین رمان خود مضمونی تاریخی را برگزیده و به سراغ یکی از شخصیت های تاریخ معاصر رفته که لااقل به دلیل سی و هفت سال سلطنت بر کشور ما در تاریخ معاصر دارای اهمیت ویژه ای ست.

در «تو در قاهره خواهی مرد» هسته‌ مرکزي رمان روزگار محمدرضا شاه در دهه‌ چهل را انتخاب شده، داستان از نوروز سال ۱۳۴۴ و لحظه‌اي که در کاخ مرمر مورد سوقصد قرار می گیرد آغاز شده و سپس در طول زمان همراه با محمدرضا شاه به گذشته و آينده او سرک می کشد، فلش بک‌ها خواننده را با او و کودکي‌ها و تاج‌گذاريش همراهي مي‌کند و فلش فورواردها به روزگار سقوط و عزلت‌نشيني او مي‌برند. صدر در این بخش از رمان کوشیده به شکلی مستند عمل کرده و از استخراجات خود از آرشيو‌هاي مجلات و روزنامه‌ها و اسناد موجود در کتابخانه‌ ملي و کتابخانه‌ مجلس استفاده کند.

الگوی روایت در این رمان بر اساس زاویه دید کمتر استفاده شده دوم شخص مفرد است، انتخاب این زاویه دید نه تنها برای رمان کیفیتی متفاوت به ارمغان آورده، بلکه بستری شده که نویسنده بتواند صدای درون رمانش را به صدای وجدان فردی شخصیت اصلی رمان بدل کند که به صورتی سیال در ذهن محمد رضا شاه در حال رفت و برگشت است و به زوایای مختلف ذهن او می تواند سرک بکشد.

با این اوصاف خط داستانی رمان از تفاوت های اساسی با شیوه های کلاسیک روایت که مخاطب به آن عادت دارد، برخوردار است. اگر چه حجم اتفاقاتی که به عنوان حوادث بیرونی پیرامون محمد رضا شاه در رمان فراوان است، اما به دلیل نوع ارتباطشان با هسته مرکزی رمان باعث پر رنگ شدن خط داستانی و کشش معمول روایی نمی شوند.

در واقع رمان ماهیتی پازل وار دارد، قطعات این پازل که در قالب انعکاسات ذهنی شخصیت اصلی نمود پیدا می کند در نهایت هریک در جای خود نشسته و تصویر مورد نظر نویسنده را تشکیل می دهند. تصویری که از آن می توان به برداشت دریافتی روانشناختی از شخصیت شاه رسید. البته حمید رضا صدر که همواره در تحلیل هایش جنبه های جامعه شناختی را از نظر دور نمی دارد در این رمان نیز کوشیده نحوه پرداختنش به پاره ای از وقایع و رخداد های دوره نظرش با چنین رویکردی باشد.

صدر درباره درونمایه تاریخی و مستند رمان خود مي‌گويد: «مدت‌ها بود که در فکر نوشتن رماني براساس واقعيت‌هاي تاريخي و وقايع مستند بودم. در واقع بعد از ترجمه‌ رمان «يونايتد نفرين شده» نوشته‌ «ديويد پيس» که درباره‌ زندگي «برايان کلاف» مربي جنجالي فوتبال انگليس بود به فکر نوشتن رماني با چنين مختصاتي افتادم. براي همين هم به نظرم رسيد آخرين شاه ايران بيش از هر چهره‌ تاريخي ديگري قابليت دستمايه شدن براي روايت در چنين رماني را دارد. شخصيتي که قدرت و ثروت او را فراگرفته است و در عين‌حال در خلوت و تنهايي‌اش از چيزهاي زيادي هراس دارد و مي‌ترسد و اين تناقض‌ها و پرداختن به آنها برايم جذاب بود، از طرفي خواندن تاريخ معاصر ايران هم يکي از علاقمندي‌هاي من است و همه‌ اين‌ها دست به دست هم داد تا رمان «تو در قاهره خواهي مرد» را بنويسم.»

او در ادامه می افزاید: « دوگانگي شخصيت محمدرضا شاه و درون متزلزل و هراسانش يکي از عناصري است که با تکيه بر مستندات و روايت‌هايي که در تاريخ آمده به آن پرداخته‌ام، وجهه‌اي که پس از سقوط حکومتش و رفتنش در ايران پررنگ‌تر شد و بسياري از اطرافيانش در خاطره‌نويسي‌‌ هايشان به آن پرداخته‌اند. محمدرضاشاه شخصي ترسو بود که توهم قدرت داشت و اطرافيانش هم به اين موضوع معترف بودند. مطمئنم انتشار اين کتاب به مذاق سلطنت‌طلبان خوش نمي‌آيد و «تو در قاهره خواهي مرد» به يقين با واکنش آن‌ها روبه‌رو خواهد شد. من زندگينامه‌هاي زيادي خوانده‌ام و از آنجايي که فروپاشي پهلوي مي‌توانست دستمايه نگارش يک رمان جذاب قرار بگيرد، اين کتاب را نوشتم.»

صدر درباره‌ رمان تاريخي نيز معتقد است: «متاسفانه رمان تاريخي در ايران چندان جدي گرفته نشد، اين در حالي است که در ادبيات انگليسي‌زبان شخصيت‌هاي تاريخي و اثرگذار اغلب دست‌مايه نوشتن رمان‌هايي براساس واقعيت‌هاي تاريخي مي‌شوند. مهم‌ترين رمان‌ها در اين ژانر آثاري است که درباره‌ «چنگيزخان» و «آدولف هيتلر» و «استالين» نوشته شده‌اند، شخصيت‌هايي از اين دست به دليل ويژگي‌ها و تاثيرگذاريشان در سرنوشت بشري خود به خود به رمان تاريخي جنبه‌اي عميق از درام انساني مي‌بخشند و از جهت آشنايي با تاريخ نيز قابل اعتنا هستند.»

رمان «تو در قاهره خواهی مرد» همانند همه نوشته های حمید رضا صدر اثری است خوش خوان که خواننده با لذت می تواند با آن همراه شود و البته بر دایره اطلاعات خود در این زمینه بیفزاید.
 
کلمات کلیدی : محمد رضا شاه+ حمید رضا صدر+ انتشارات زاوش + تو در قاهره خواهی مرد
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
پا به پای محمد رضا شاه