نظر منتشر شده
۷۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 292624
گفتگویی با پژوهنده حوزه مدیریت و برنامه ریزی و مؤلف کتاب"انحلال نظام تدبیر"
در باب احمدی نژاد و سازمان مدیریت و برنامه ریزی
بخش اقتصادی الف، 12 شهریور 94
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۱۹
اشاره:
گفتگو با دکتر فتح اله آقاسی زاده بواسطه انتشار کتاب تازه ای از او در باره پرونده سازمان مدیریت در دوره گذشته است. کتاب "انحلال نظام تدبیر" حاصل نوع نگاه خاص ایشان به پروژه انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی است. این کتاب که مدت کوتاهی از انتشار آن توسط نشر روزنه می‌گذرد در نوع خود اثری جالب و بحث انگیز است.

چکیده گفتگو:
آنچه احمدی نژاد را در پیشبرد مقاصدش کامیاب می‌کرد، درک او از سپهر سیاست و مدیریت ایران بود و انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی یکی از رفتارهای احمدی نژاد بود که ریشه در همین درک داشت.

باید باور کنیم که سازمان مدیریت و برنامه ریزی سازمان چندان مقدسی نبوده و نیست و انحلال یا تغییر نامش هم چندان مهم نبوده و نیست. این سازمان در دو موضوع برنامه و بودجه ناکارآمدی‌هایی را با خود داشت و احمدی نژاد ترجیح داد به اتکای اختیاراتش این سازمان را که او اصلاً کارآمد نمی‌دانست، منحل کند.

نگارنده ضمن نادرست دانستن جمع بندی ذهنی رئیس جمهور سابق در این خصوص، معتقد است ناکارآمدی‌های این سازمان در دو حوزه برنامه و بودجه، ریشه در سپهر کلان ما دارد و ربط چندانی به این سازمان نداشته و ندارد.از منظری دیگر به این اختیار و تصمیم احمدی نژاد چندان انتقادی ندارم. برترین انتقاد من آن است که احمدی نژاد خراب نمی‌کرد تا بسازد. او خراب می‌کرد تا کارخویش را در کوتاه مدت و تنها در دوره کوتاه سکانداری اش به پیش ببرد. همین!

اتفاقاً دکتر احمدی نژاد اگر اتاق فکر و اندیشه را می‌ساخت برایش کف و صوت می‌کشیدیم و دستش را می‌بوسیدیم اما او این رؤیا را برای دلخوشی مومنان معترض و متخصصان ساده دل، بهانه ساخته بود و حقیقتاً در پی این مهم نبود.

******************************

کتاب شما داستان احمدی نژاد و سازمان مدیریت و برنامه ریزی را روایت می‌کند و شما احمدی نژاد را در این کتاب گندم نمای جوفروش معرفی کرده‌اید. چرا؟
من همانطور که در کتاب آورده‌ام معتقدم احمدی نژاد به آرمان خواهی تمسک جست و از نردبان آرمان‌ها بالا آمد اما به لوازمش نامتعهد بود. بطور خاص در باب برنامه و بودجه او شعار"اتاق فکر" را سرداد و مایل بود معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی این نقش را بر عهده بگیرد. اگر او به شعارش معتقد می‌ماند عالی بود اما شوربختانه ایشان فقط شعار داد و در عمل هیچ گامی برای تبدیل معاونت به اتاق فکر بعمل نیاورد. گویی اصلاً طرح و برنامه ای برای آنجا نداشت و صرفاً از نقاط ضعف آنجا می‌گفت تا بتواند این ساختار اداری را از حیز انتفاع ساقط کند.

چرا احمدی نژاد چنان رفتاری داشت و آیا به ایشان حق نمی‌دهید؟
برای حق دادن به احمدی نژاد باید بیشتر اندیشید. اگر مجموعه پازل‌های احمدی نژاد را کنار هم بگذاریم به این باور می‌رسیم که اصولاً احمدی نژاد غالب ساختارهای اداری ایران را کارآمد نمی‌دانست و لذا ارزش چندانی برای این ساختارها و کارکردهایش قائل نبود.

بنظر می‌رسد احمدی نژاد اصالتاً و در درون، یک باور کلی در باب برخی ساختارهای اداری از جمله سازمان برنامه و بودجه داشت و آن اینکه این ساختارها علیرغم بزرگی نامشان چندان هم بزرگ و سودمند نیستند و بلکه برای پیشرفت و تعالی کشور مضرند. بنظر ایشان سازمان برنامه و بودجه ای می‌خواست که در خدمت نوع نگرش او برای تخصیص بودجه باشد. ضمن اینکه بنظر می‌رسد احمدی نژاد هیچ اعتقادی به برنامه ریزی متعارف نداشته و ندارد.

گواه این استنباط من رفتار احمدی نژاد پس از شکل گیری معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی است. او برنامه پنجم را در پیچ و خم‌های اداری مرسوم رها کرد و چندان اعتنایی بدان نداشت. در باب بودجه هم بعد از گزاردن عزیزی بر رأس بهارستان آرام گرفت چون منویاتش به تمام مبنای عمل و حرکت بود.

با چنین نگرشی، انحلال و تغییر سازمان می‌توانست طبیعی و با تمرکز بر منطق و دیدمان احمدی نژاد قابل فهم باشد و با این مفروضات می‌توان به احمدی نژاد حق داد.

البته اگر صورت و مخرج کسر را ساده کنیم شاید بتوان کار احمدی نژاد را بدون خرده دانست و به او حق داد. ما نیز تأیید می‌کنیم که غالب ساختارها و تشکیلات اداری عادی ما پوسیده شده‌اند و ساختارهای عالی ما هم بمرور از فلسفه تشکیل خود دور شده‌اند!
با نوع نگرش پژوهنده، محل نزاع بر سر این موضوع نبوده و نیست. حتی اگر بی خاصیت بودن برنامه‌ها و برنامه ریزی پنجساله را پذیرفته و تأیید کنیم اما باز هم برای حق دادن به احمدی نژاد نمی‌توان قاطع بود. باید دانست که سازمان مدیریت و برنامه ریزی و بروز رسانی آن می‌توانست مددکار بهتری برای رئیس جمهور و کشور باشد. حداقل اینکه از لجام گسیختگی دستگاه‌های اجرایی می‌کاست و کارها اندکی بر انتظام جریان می‌یافت.

حتی می‌توان کمی با احمدی نژاد همنوایی کرد!
در واقع شاید بتوان با احمدی نژاد هم عقیده بود که برنامه ریزی به سبک متعارف و به سبک فعلی ما ناکارآمد و نظام بودجه هم معیوب است (اگرچه نمی‌دانیم که آیا نظرگاه احمدی نژاد این اندازه هم عمیق بوده است یا نه چرا که چنین نگرشی کمتر به روشنی از سوی احمدی نژاد تصریح شده است)، اما نقد اصلی اینجاست که احمدی نژاد برای استقرار تعریف مطلوب خودش هم کار شایسته ای نکرد. بعنوان مثال او هیچگاه از نهاد خودساخته‌اش، فکر و اندیشه طلب نمی‌کرد. بعلاوه اگر او خیلی راحت انتظاراتش را از این سازمان بر می‌شمرد کسی به گمراهی و تحلیل رفتارش مشغول نمی‌شد!

یک فرضیه تا حدی مقرون به صحت و موید به برخی شواهد این است که اساساً احمدی نژاد یک دستگاه ستادی کوچک می‌خواست برای ثبت و ضبط و کتابت بودجه که از محمد کردبچه و یکی دو نفر دیگر هم بر می‌آمد، همچنین نهادی نخبه برای مشورت دهی به او برای برنامه ریزی مطابق با مبانی ذهنی احمدی نژاد. همین!

این نگاه مطابق رویه متعارف می‌توانست پذیرفته شود. کاری که دیگر روسای جمهور هم تا حدی آنرا دنبال کردند. او در باب برنامه هم تا حدی توانست منویاتش را دنبال کند. در باب بودجه هم که خیلی آسان توانست کارش را با چند معاون و یک مشاور و مدیر کل دنبال کند که کرد.

انتقاد به احمدی نژاد بخاطر این کارها نبوده و نیست که البته حقش بود و بصورت ظاهر و با جامه قانون و حقوق نمی‌شد آن را از اختیاراتش نداست. گاهی هم می‌توان به نگرش‌های احتمالاً غیر رسمی و پنهان او او نیز در باب خاصیت‌ها و خواص سازمان حق داد. آنچه بخشودنی نیست اینکه او درونش را کتمان می‌کرد! بعلاوه برای او بواسطه جایگاه بزرگش، زیبنده نبود که کوتاه مدت نگاه کند.
به همه این‌ها باید اضافه کرد این را که ایشان هیچ تلاشی نکرد تا نهاد جایگزین مانایی بعد از انحلال، بسازد!

بر عوام الناس خرده ای نیست که به اکنون خود فکر کنند اما رئیس جمهور ایران نباید به امروز کوتاهش فکر کند. او سوگند می‌خورد که خیلی بلند تر نگاه کند!

شاید اگر رئیس جمهور سابق، آن روز و امروز هم خود واقعی‌اش را اعلام می‌کرد و از مدل‌های متعارف سیاست مذموم و مهندسی روانی عبور می‌کرد، می‌شد حق را به او داد اما او امروز هم صادق نیست وبا همه بی باکی‌اش، شهامت آنرا نداشت که درونش را افشاء کند و به توسعه کشور بعد از پایان دوره‌اش کمک ماندگاری کند. قطعاً همان رفتارهای کوتاه مدت موجب شد که امروز کسی قدردان او نباشد.
او فقط به ۴ سال ریاست جمهوری و امروز و فردای کوتاهش فکر می‌کرد که البته از این حیث او موفق بود مدلش را پیش ببرد، همچنان که دیگر روسای جمهور هم کم و بیش در این حد موفق ارزیابی می‌شدند. اگر احمدی نژاد آلترناتیو ارجمندی می‌ساخت و فرایندها و رویه‌های قابل فهمی شکل می‌داد، می‌شد به او حق داد اما او بسیار زیگزاکی و کج و معوج عمل می‌کرد. بعید می دانم که او حتی واقعاً در پی ایجاد معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی بوده باشد. حتی این نام گذاری هم گمراه کننده بود!

افق احمدی نژاد افقی کوتاه مدت بود. او حتی در پایان دوره خود حرفهای پیشین خود را هم نقض می‌کرد. رفتار او در احیای دانشگاه علوم پزشکی ایران، مصداق بارز این استنباط است. روغنی زنجانی هم از پشیمانی احمدی نژاد از انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی گفته بود و این رفتارهای قبض و بسطی تاکتیکی و کوتاه مدت، برازنده یک رئیس جمهور پرمدعا نبود که قرار بود بهشت برای ما بسازد و بنیادها را اصلاح کند!

عهد او با مردم راستی و درستی، عدالت و مهرورزی بود. اگر احمدی نژاد می‌توانست از نقاط ضعف هاشمی دور بماند عالی بود اما او نشان داد گاهی افکارش غلط است. گاهی مسیر را اشتباه می‌رفت و گاهی اصلاً طرح روشنی نداشت.

در باب برنامه و بودجه او هم افکارش کامل نبود و هم مسیر را اشتباه رفت. او فقط در پی حذف یک مانع پیش روی خود بود در حالیکه با باور من برای مطیع ساختن نهاد بودجه ای، نیازی به آن همه سروصدا نبود. بودجه منطبق با مدل و نظرگاه‌های حتی شخصی رئیس جمهور حق او و پذیرفتنی بود (با تسامح) و استقرار این خواست، نیاز به فضاسازی احساسی و شلیک اتهامات و سواری بر امواج انقلابی گری و ایدئولوژیک نداشت. اتهام سازمان آمریکایی و برنامه غیر اسلامی چه ضرورتی داشت؟ من در کتاب "انحلال نظام تدبیر"، نشان دادم این سخنان بی پایه، سطحی و بد اساس بوده است.

آیا احمدی نژاد جز این نوع کارها و آن مدل رفتاری که شما بدان اشاره کرده‌اید، گزینه دیگری پیش رو داشت و کار دیگری هم می‌توانست بکند؟ اگر او درونش را افشاء می‌کرد می‌توانست مدلش را پیش ببرد؟ آیا مخالفت کارشناسان امکان این را به او می‌داد که مدلش را اجرا کند؟
من از منظر آرمان گرایی و آرمانخواهی احمدی نژاد ۱۳۸۴ نگاه می‌کنم. از احمدی نژاد آرمان خواه انتظار نبود که با دستمال‌های کثیف، شیشه غبارآلود را پاک کند!

انحلال یک سازمان غیر آسمانی چندان مهم نیست. مهم تر اینستکه نهاد جایگزین آن واجد ارزش و اعتباری نباشد. انتظار این بود که بودجه انتظام یابد و پس از انحلال، دست اشخاص حقیقی و حقوقی بی خاصیت از انبان بودجه کوتاه شود و افرادی عزیز و بی صلاحیت مقسم و کلید دار بودجه نشوند!

نگاهی به چندی و چونی بودجه‌های تدوین شده پس از امیر منصور برقعی که قطعاً با نظارت عالیه رئیس جمهور وقت بود، می‌تواند نشان دهد که بودجه احمدی نژادی و بودجه ریزی آرمانی پس از انحلال و احتمالاً مطلوب رئیس دولت، چگونه بوده است!

شما سازمان مدیریت و برنامه ریزی را معادل نظام تدبیر تعریف کرده‌اید و انحلال آنرا انحلال نظام تدبیر. آیا حقیقتاً همینطور هست و احمدی نژاد نظام تدبیر را نابود کرد؟
راستش تیتر کتاب من اندکی ژورنالیستی است اما من در مقدمه کتاب آورده‌ام که سازمان مدیریت و برنامه ریزی می‌تواند یک نماد از نظام تدبیر نام بگیرد. من این نهاد را از کژی مبری نمی‌دانم اما معتقدم در نگاهی حداقلی یک حسابدار فنی برای تراز منابع و مصارف و هزینه‌های جاری و عمرانی و در نگاهی کمی حداکثری، می‌تواند برای انطباق بودجه و برنامه کارآمد باشد.

انتقاد اصلی شما به احمدی نژاد چه بود؟
پاسخ این پرسش ما را از بحث در باب کتاب انحلال نظام تدبیر خارج می‌کند اما برای تغییر فضا و بطور کوتاه وارد این سئوال می‌شوم.
راستش من در سالهای احمدی نژاد، یادداشت‌های زیادی نوشته و در الف منتشر کردم و دیدگاهم برای شما و مخاطبان الف روشن است.

صادقانه این است که من در دوران دانشجویی در شیراز و تربیت مدرس با جناح موسوم به چپ مأنوس و هم راستا بودم و با دوستانم در جناح راست ناساز بودم. در طول زمان از فضای سیاسی دور شدم و به سازمان مدیریت و برنامه ریزی پیوستم. این حضور، موجب دوری از سیاست متعارف شد و من کم کم به رسش بیشتری می‌رسیدم. تجربه فن سالاری و نگاهی فراتر موجب شد درک درست تری از اوضاع کشور و سپهر مدیریت و سیاست کشور بدست آورم.

در واقع گذر زمان و دوری از دوران سیاست ورزی دانشجویی مرا به افق دیگری رساند و من دریافتم که جناح‌ها و طیف‌ها در کشور ما چندان هم بدون تورش و انحراف نیستند. بعبارتی توانستم به درکی جامع برسم و پس از آن سعی کردم از جانمایی در یک حلقه خاص اجتناب کنم تا بتوانم آزاد اندیشانه و بدون سوگیری به وقایع نگاه کنم.

بمرور زمان و با تأمل در مدیریت و برنامه ریزی، بعنوان یک فرد از آحاد ملت و با علاقه به پژوهش و تحلیل گری به این جمع بندی رسیدم که باید نظام اجرایی کشور و ساختار و مدیریت، تغییر بنیادین بیابد تا بتوانیم به توسعه و ترقی، امید ببندیم. همین دریافت متقاعدم کرد که باید ساختارها، مدیریت و شیوه اداره کشور را تفییر داد. در همین فضای فکری بودم که احمدی نژاد ظهور کرد.

آنچه احمدی نژاد می‌گفت ما را مجذوب کرد. تصادفاً در دوره احمدی نژاد به موقعیت مدیریتی هم رسیدم اما بمرور اعتمادم به ایشان و دولت مهرورز وی رنگ باخت و من یادداشتی با عنوان" من و احمدی نژاد و چینی نازک اعتماد" در الف منتشر کردم که البته برای من گران هم تمام شد! من بزودی دریافتم که احمدی نژاد مقاصدش را کتمان می‌کند و از دوقطبی هاشمی و گذشتگان، نردبان ترقی برای خود می‌سازد در حالیکه همان روش‌ها و شیوه‌های مذموم و بسته را در مدیریت، انتصابات و اداره کشور بکار می‌گیرد.

انتقاد اصلی من به احمدی نژاد مطلقاً به تحریم‌ها و داستان گروه انحرافی مربوط نمی‌شد و نبوده است. صادقانه بگویم من به احمدی نژاد در داستان تحریم، هیچ انتقادی ندارم. در جمهوری اسلامی ایران، سیاست خارجی و سیاست هسته ای یک سیاست راهبردی است که توسط نظام تعیین و توسط مجریان و دولت‌های برآمده از مردم اجراء می‌شود. این نکته و اصل را این روزها دکتر عراقچی بطور روشن و شفاف در مصاحبه اخیرش با نشریه دیپلمات گفته است. سیاست آن روز نظام مقاومت و سیاست امروز مذاکره است. مجری سیاست مقاومت احمدی نژاد بود و جلیلی، مجری سیاست مذاکره روحانی و ظریف. البته نظام در اتخاذ سیاست، حرفه ای عمل می‌کند و ممکن است گاهی از اتمسفر عمومی و آستانه تحمل مردم تأثیر بپذیرد. بنابراین احمدی نژاد موجب تحریم‌ها نشد بلکه تحریم توسط نظام قابل پیش بینی بود و نظام هزینه آنرا محاسبه کرده بود.

اتفاقاً من با کوبیدن کور و سیاست بازانه نسبت به احمدی نژاد چه در زمانی که فرمان در دستشان بود و و چه امروز، مخالفم. من احمدی نژاد را سیاه و سفید نمی‌بینم و مثل بسیاری که اکنون بر بال امواج سوارند، از "گزاردن تبر بر دوش او" گریزانم و از این کار فرصت طلبانه و موجی اجتناب می‌کنم!

انتقاد اصلی من به احمدی نژاد هم در گذشته و هم اکنون، به کارکردش در حوزه مدیریت و اداره کشور مربوط بود. او فاقد جامع نگری، انضباط فکری و فاقد قطب نما بود. او خیلی زود در دام سیاست ماکیاولی گرفتار شد و با مدیریت محفلی و حلقه ای و عزل و نصب‌های سودار و ناصواب، کشور را به پرتگاه رساند. من در همان سال‌ها با یادداشت‌هایی با عنوان "تدبیر در مغاک"، "مدیریت به سبک ایرانی"، "داستان انسان‌ها و گاوها" و "مجلس ترحیمی بگذارید برای مرگ حقیقت" و بسیاری از دیگر یادداشت‌ها، توصیفاتی از آن زمان داده‌ام. بعلاوه نگاهی به برخی کارهای احمدی نژاد از جمله در انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، برخورد نادقیق و محاسبه نشده با دانشگاه آزاد اسلامی از دیگر مواردی است که من بدان‌ها پرداختم و معتقدم بسیاری از همین شیوه‌ها باعث شد که او کم کم از اوج فاصله بگیرد و به افول برسد. در یک جمله از منظر من احمدی نژاد بد عمل کرد و این مستقل از موضوع تحریم است.

برگردیم به بحث پیشین و انحلال و سازمان مدیریت و برنامه ریزی. نگاه شما به کارنامه روحانی در باب سازمان مدیریت و برنامه ریزی چیست؟
مایلم یک پاسخ کلی بشما بدهم. حق این است که بگویم روحانی بر امواج انتقادات فزاینده بر احمدی نژاد سوار شد و من این دولت را دولت حداقلی توسعه و تدبیر می دانم که لاجرم باید می‌آمد تا دوران گذار از احمدی نژاد مدیریت شود. هرکس دیگری هم که می‌آمد باید با وعده عبور از احمدی نژاد می‌آمد تا مقبول مردم شود. انتقاد من به احمدی نژاد این بود که تدبیر را به مغاک افکنده است اما دولت روحانی را هم دولت آرمانی تدبیر نمی‌دانم.

به باور من در پایان دوره روحانی ما به ۱۳۸۴ بازخواهیم گشت. ۱۳۸۴ از جهاتی سال خوشی است اما سال آرزو و امید ما هم نیست.
اگر ممیزی شما سخت نباشد و مخاطبان شما حال و حوصله تحلیلی داشته باشند می گویم که دولت روحانی دولتی است که از شکاف نظام و توده یا نظام و نخبگان، بهره گرفته و زندگی می‌کند! دیدمان و ویژن من در چارچوب نام گذاری‌های موجود، قابل چیدمان نیست.

من به حاکمیت جریان سوم متمایلم. به باور من ایران امروز شدیداً به جریان سوم نیازمند است. اکنون عقربه ساعت قوه مجریه ما در ۱۳۸۴ قرار گرفته است. این اجبار شرایط است و گریز ناپذیر. احمدی نژاد اگر به آنچه که در باب اصلاح مدیریت و ساختارها گفته بود، پای بند می‌ماند و می‌خواست و می‌توانست، شاید امکان داشت که ۸۴ را به ۹۴ برساند اما کاری کرد که دولت یازدهم خود را برای رسیدن به ۱۳۸۴ هم درمانده اعلام می‌کند! برای عبور از ۱۳۸۴ در سپهر سیاست و مدیریت ایران باید طرح نویی در انداخت.

بعلاوه به باور من نظام جمهوری اسلامی ایران هم برای مانایی، به جریان سوم نیاز دارد. جریانی که به خویشتن انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ رجوع کند و به منشور نوفل لوشاتو پای بند و مؤمن باشد و در عین حال، وابستگی مشعوفانه و قبیله ای به نام‌های بی مسما و جریان‌های بادکنکی چپ و یا راست متعارف هم نداشته باشد.

چه چیزی شما را به جریان سوم متقاعد کرده است؟
- نظام مدیریت حلقه ای و انتصابات قبیله ای و باندی مخرب در طی سالهای گذشته و اخیر
- کارکردهای مدیران در نظام پیش گفته و نظام موجود
- جریان رو به تزاید فساد و فاصله بسیار با آرمانهای مصرح در بیانیه‌های بنیانگذار نظام و روح مطالبات مردم در انقلاب اسلامی ۱۳۵۷
- بحران ناکارآمدی
- بحران‌های اندیشه ای و اجتماعی
- حضور کم فروغ اندیشمندان، متخصصان و فن سالاران صالح در نظام اجرایی و مدیریتی کشور
- اداره گران کشور
- فقدان نظام رصد و پایش کشور

رویکرد شما در کتاب "انحلال نظام تدبیر"، آرمانخواهانه و اصلاح طلبانه است. آیا بنظر شما انتشار این آثار تاثیری هم در اصلاح روندها دارد؟
سوگمندانه می گویم که خیر! متاسفانه آرمان خواهان چندان کامیاب نیستند و آرمان خواهی نیز همینطور. سخت تر انتظار اشاعه و تحمل این نگرش در ساختارهای متصلب قبیله ای و بوروکراتیک اداری موجود است. آرمانخواهی به غلط یا درست در برابر واقع گرایی قرار گرفته است و خیلی زود ضربه فنی می‌شود. دولت فعلی نیز بیش تر به واقع گرایان متمایل است تا آرمان خواهان!

اندوهبار است که ما سطح سازمان‌های اداری بالقوه فرانگر را هم به حد یک سازمان ثبت احوالی یا یک سلسله مراتب نظامی و پادگانی تقلیل داده‌ایم و اندیشه ورزی آرمانخواهانه با اتهام مقابله با نظم موجود، بسرعت به کناری افکنده می‌شود. در این شرایط، خیلی به ارزشمندی این رویکردهای آرمانی در اصلاح روندها باورمند نیستم. بنظرم این نیز یکی از ویژگیهای مذمومی است که ما را ناکارآمد کرده است و موجب می‌شود کشور ما چندان به جلو نرود!

باور کلی من این است که نویسندگان و پژوهشگران آرمان خواه اگر به جریان‌های پرفشار متصل نباشند، ره به جایی نمی‌برند.کلی تر هم اینکه زوال و بقای دولت‌ها و حکومت‌ها نیز در ایام معاصر با مبارزات آرمان خواهانه نسبت وثیقی ندارد. تنها حسن این نگرش‌ها، تاثیرات بلندمدت در اذهان آدم‌ها و سپهر شخصی اندیشمندان و تحلیل گران است و این مستقل از تأثیر در روند موجود و ساختارهای پهن پیکر ناکارآی موجود است!

قضاوت اکنون شما در باره نقش و کارکرد سازمان مدیریت و برنامه ریزی چیست؟
نگاهی به آنچه گذشت نشان می‌دهد که ایجاد سازمانی برای مدیریت و برنامه ریزی کشور به الزاماتی نیاز دارد که بنظرم آن الزامات فراهم نیست. این سازمان شاید در یک وضعیت آرمانی و بالقوه بتواند یک سازمان فرانگر باشد و مسئول رصد مسیر و ساختارها باشد: رصدگر توسعه ایران! در چنین نقشی، سازمان مدیریت و برنامه ریزی می‌تواند البته نهادی مابین دولت و نظام باشد. همچنین به مرکزی از تجمع نخبگان هوشمند فراکاو و آینده نگر تبدیل شود.

اما این نگاه آرمانی و بنظرم بدلایلی که در این مقال نمی‌گنجد حداکثری و غیر ممکن است. شاید بهتر آن باشد که فتیله آرمان و قله را موقتاً پایین بکشیم و فقط به یک نگاه حداقلی اکتفا کنیم. اینجا عرصه عرصه جدال آرمان‌های دشوار آینده نگرانه و و واقعیت پیش رو است که بنظرم مثل همیشه واقعیت خود را بر فضای آرمانی تحمیل می‌کند!

واقعیت این را تحمیل می‌کند:
ما به سازمانی برای توزیع پول و بودجه حاصل از نفت و دیگر درآمدها نیاز داریم. سازمان برنامه و بودجه باید این را کتابت کند و جمع و تفریق آنرا به رئیس جمهور ارائه کند. برای توزیع این بودجه هم مدل کارآمدی جز"وضع موجود" و "آنچه که پیش می‌آید" نداریم. آنچه که بعنوان تسهیم بودجه برای طرح‌ها و بخش‌های مختلف حاصل می‌شود تابعی تجمعی است از: اولویت‌های رئیس دولت+فشاردستگاههاو نهادهای پرفشار+نیازهای منطقه ای و محلی مردم و نمایندگان مجلس+چانه زنی‌های سطوح و ارکان متنوع+درخواستهای دستگاه‌های اجرایی.

بنابراین سازمان بودجه می‌تواند یک بودجه ای در چارچوب وضع جاری کتابت کند و آنرا به رئیس دولت و مجلس تقدیم کند. در باب برنامه هم بنظرم اساساً کارآمدی آکادمیک برنامه در وضع جاری بشدت زیر سئوال است و فقدان آن هم لطمه ای به کشور نمی‌زند. در فرصتی خاص بشما نشان خواهم داد که برنامه‌ها در ایران کارکرد ویترینی دارند و شرایط ما با تدوین برنامه‌های پنجساله سازگار نیست مگر اینکه برنامه‌های یکساله ای تدوین کنیم که می‌تواند همان بودجه سالانه باشد!

بنا بر آنچه که گفته شد، لاجرم باید با تلخی باور کرد که باید از اتوپیا، آرمان، آرزو و رویاها فاصله بگیریم و به واقعیت تمکین کنیم! واقعیت عریان این است که در طی همه این سال‌ها، بودجه کتابت کردیم و برنامه هفت ساله و پنج ساله نوشتیم اما همچنان اندرخم یک کوچه‌ایم و این نه بواسطه سازمان برنامه و بودجه بلکه بواسطه سپهر کلان و ساختارهاست.

به اقتضای واقعیات پیش چشم، شاید تقلیل نقش سازمان برنامه و بودجه به ابزار برنامه و بودجه دولت یا تبدیل آن به نهاد پایشگر حرکت دولت بتواند نسخه خوبی باشد آن هم بشرطها و شروط‌ها! اما قاعدتاً نمی‌توان از این سازمان ذیل رئیس دولت، انتظار تسلط یا حتی نظارت بر دیگر اجزا و قوای مهم از جمله قوای قضایی، نظامی، انتظامی، امنیتی، دیپلماسی، صدا و سیما و ... را داشت. حتی شاید واقع گرایی تمام این باشد که نقش و کارکرد این سازمان به کتابت بودجه با روند متعارف تقلیل یابد و عملاً از پایش گری فرانگرانه نیز دست بر دارد!
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۱۳:۴۳:۳۳
کاری که با ایران کرد خسارت بار تر از جنگ عراق و حمله ...بود تاریخ این را ثابت خواهد کرد (3160894) (alef-11)
 
علی
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۰۲:۵۶:۵۳
این بهانه خوبی است برای دولت مورد حمایت شما که تا آخر بگوید من خرابی های احمدی نژاد را درست میکنم. شعارهای خرابی های ستم شاهی، خرابی های جنگ و حالآ خرابی های احمدی نژاد! خوب مردم را سر کار گذاشته اید. ! (3161931) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۰۹:۰۶:۳۵
تا باشه، ایکاش از همین ویرانیها باشه، الان که زیر اینهمه خوبیهای تدبیر در حال خفه شدنیم، بابا دستم به دامنت تدبیر، اینقدر کشور رو آباد نکن! (3162037) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۰:۰۳:۵۳
حالا چرا كسي جرآت نميكنه به اين آقا بگه جناب احمدي نژاد بالاي چشمت ابروست !!!! (3162072) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۵:۲۶:۴۴
نظام تدبیری که ایران را به سمت مدرنیته سوق می‌دهد منحلّ شود بهتر است. (3162417) (alef-11)
 
علی آقا
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۱۳:۴۶:۲۲
نظام تدبیر باید مبتنی بر الگوی پیشرفت اسلامی باز تعریف شود و اگر بخواهید نظام تدبیر را مبتنی بر توسعه غربی پی گیری کنید؛ نتیجه اش در بهترین وضعیت می شود 50 میلیون نفر که در ایالات متحده آمریکا(توسعه یافته ترین کشور دنیا!!) کوپن غذا می گیرند.
کوپن غذا یعنی فقدان شغل و رفاه و زندگی عادلانه! و یعنی دروغ و غلط بودن ادعاهای روی کاغذ توسعه گرایان. (3160902) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۰:۱۰:۴۰
الگوی پیشرفت اسلامی یعنی چی؟
فرمولش چیه که هی دایم اینو تکرار می کنید؟
کجا اجرا شده؟
تاثیرش به طور ملموس چی و کجا بوده؟
بس کنید شعار را. (3162076) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۲:۰۰:۱۶
رجوع کنید به مفاهیم مطرح در اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی
با تشکر (3162179) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۱:۳۹:۰۱
دوست عزیز لطفا مرجعی برای این الگوی پیشرفت اسلامی به ما بدهید . تیکه نمی اندازم به واقع نیازمند فهم آن هستم یا ابزار فهم آن (3162156) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۲:۰۱:۵۳
سلام
لطفاً به پایگاه اطلاع‌رسانی نقشه‌ی راه رجوع کنید.
در آنجا مباحث مبسوطی ارائه شده است. (3162181) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۲:۰۲:۴۹
لطفا به جزوه تببین دوره تربیت کارشناس الگوی پیشرفت اسلامی رجوع کنید
همچنین مطالب مطرح در اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی برای فهم الگوی پیشرفت اسلامی راهگشا است. (3162183) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۴ ۱۳:۰۲:۰۵
میشه حد اقل یه روستا که این الگو توش اجرا شده رو معرفی کنید (3163885) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۴ ۰۸:۳۷:۲۳
واژه ای جدید اختراع گشت (3163197) (alef-11)
 
علیرضا
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۱۴:۴۴:۰۱
احمدی نژاد محصول فرهنگ.. نادرست نظام اداری و مدیریت در ایران بود. چه طور کسی که یک دوره هم در هیچ انتخاباتی شرکت نکرد؛ یک دفعه در مهمترین انتخابات کشور پیروز شد؟! مسئله پیروزی وی نیست . مهم این است که کسی که در عمرش هیچ وقت در سطح ملی تصمیم نگرفته بود یک دفعه می شود رئیس جمهور!! مشخص است که چنین فردی کارهای عجیب و غریب زیادی خواهد کرد که بخشهای عمده ای از آن جنبه آزمون و خطای فردی دارد... خیلی متاسفم. ولی باید اذعان کنم که ما همه مقصر هستیم..... (3161040) (alef-11)
 
مهدی
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۲۱:۱۴:۴۷
نه پس اقایان که قبلا مدیریت کشور داشته اند چه گلی به سر این کشور ریختنند اینها بودن که پیشرقت کشور را عقب انداختند (3161566) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۴ ۱۱:۴۲:۵۳
نرخ رشد 6 درصدی خاتمی تورم 12درصدی خاتمی خزانه ی پر خاتمی همه نشون میده حرف شما چقدر بی معنا است
مملکت گل و بلبل را با خزانه ی پر تحویل گرفتید با درآمد 860میلیارد دلاری هیچ غلطی تنکردید
روزی نیست یک فساد ازتون رو نشه تمومی نداره این دولت تحریم و فساد (3163659) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۶ ۱۲:۳۱:۴۲
واقعا شما چقدر خوب بودید ما خبر نداشتیم :))))))))))))))))))))))))) (3169425) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۲۰ ۱۰:۳۵:۲۶
خاتمی قبل از ریاست جمهوری کجا بود؟ (3178458) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۲۳:۲۸:۰۱
کاری که احمدی‌نژاد در انحلال سازمان مدیریّت کرد، کاری درستی بود. البتّه درست است که سازمانی را برای جایگزینی آن ارائه کرد؛ امّا نفس کار، کار درستی بود. به چند دلیل این کار، کار درستی بود: 1. سازمان برنامه‌ریز کشور باید از تحت نظر بخش اجرایی کشور خارج شده و به بخشی منتقل شود که متکفّل حفظ جهت است (ولی فقیه)، بخش برنامه‌ریز کشور باید تحت نظر رهبر انقلاب باشد تا جهت‌گیری اشتباهی نداشته باشد. 2. تفکّر حاکم بر سازمان مدیریّت و برنامه‌ریزی، تفکّر توسعه‌گرا بوده و این مطلب از برنامه‌های 5 ساله‌ی توسعه‌ کاملاً بدست می‌آید. تفکّر توسعه‌گرایی که حاکم بر سازمان مدیریّت است موجب برنامه‌ریزی غربی شده و این برنامه‌ریزی اصلاً کارآمد نیست؛ چراکه در توسعه‌یافته‌ترین کشورهای دنیا موفّق نبوده و مشکلات زیادی را به وجود آورده است، از جمله: توزیع روزانه 50 ملیون کوپن غذا، قیام وال‌استریت، ورشکته‌شدن صنعتی‌ترین شهر آمریکا یعنی دیتروید، وضعیّت اسف‌بار بونان و اجرای طرح‌های ریاضتی، وضعیّت خطرناک خانواده در غربی و متلاشی‌شدن این نهاد حیاتی، بی‌عدالتی و گسترش فاصله‌ی طبقاتی در ایالات متّحده و هزاران مشکل دیگر
انحلال سازمان مدیریّت کار خوبی بود ولی باید سازمان جایگزین آن نیز تأسیس می‌شد. (3161761) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۴ ۱۴:۱۴:۴۳
دوست عزيز بهتره به فلسفه وجودي سازمان يك توجهي بفرماييد و بعد مفهوم توسعه را بهتر دريابيد آنگاه در مخالفت با توسعه و توسعه گرايي نظر بدهيد. همين اينترنتي كه امكان ايجاد كرده تا شما در آن نظر بدهيد نتيجه توسعه يافتگي غرب است كه در اختيار شما قرار گرفته. (3164134) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۷ ۱۳:۰۱:۲۲
نظام اداری و مدیریتی کشور ممکن است اشتباه کند و نتیجه آن بشود... اما آیا مجلس نباید جلوی تاخت و تازهارا بگیرد؟ من معتقدم اگر مجلس ما کارآمد نباشد رئیس جمهور و بلکه هر مدیر بی کفایتی می تواند منشاء ضرر و زیان برای مملکت شود. پس راهکار اصلی افزایش کارایی مجلس در برخورد با فساد و ناکارآمدی ها و بی کفایتی ها ست. (3172423) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۱۴:۴۵:۰۸
احمدی نژاد میدانست که درامد نفت در دوران طلای خودش است به همین خاطر یکی ار نهادهایی که ممکن بود کارشناسان ان...را کاملا حذف کرد. نهادهای نظارتی هم همسو با او بودند و یا گزینش کارشناسان ان نه بر اساس تخصص بلکه صرفا معیارهای انقلابی بود. پس احمدی نژاد برای ...درامدهای نفتی ...هیچ مانعی نمیدید. (3161044) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۸:۲۱:۵۶
یه زمانی شما نفت رو میفروشی ۳۵ دلار، اما قیمت جهانی طلا سیصد دلاره، مثل زمان آقای خاتمی. یه وقتی هم شما نفت رو میفروشی ۹۵ دلار، اما قیمت جهانی طلا به ۱۸۰۰ دلار میرسه، بنابراین دکتر احمدی نژاد راست میگفتن، دلار شده دستمال کاغذی، هیچ ارزشی نداره. نفت رو قیمتش رو بیست درصد میبرن بالا، بعد چیزهایی رو که ما میخوایم بخریم رو چهل درصد میبرن بالا ، بنابراین ارقام ملاک نیست. هشتاد سال پیش دربند زمین متری دو ریال بود، الان چقدره؟

http://www.statista.com/statistics/262858/change-in-opec-crude-oil-prices-since-1960/

http://www.opec.org/opec_web/en/data_graphs/40.htm

Yearly Basket Price (Average prices for OPEC crude oil _from 2005 to 2014 (in U.S. dollars per barrel))

میانگین قیمت نفت زمان
آقای زنگنه و خاتمی:

2005 .......... 50.64
2004 ......... 36.05
2003 ......... 28.10
2002 ......... 24.36
2001 ......... 23.12
2000 ......... 27.60
1999 ......... 17.44
1998 ......... 12.28




میانگین قیمت نفت زمان دکتر احمدی نژاد:

2012 .......... 109.45
2011 .......... 107.46
2010 .......... 77.45
2009 .......... 61.06
2008 .......... 94.45
2007 .......... 69.08
2006.......... 61.08
2005 .......... 50.64

میانگین قیمت نفت زمان آقای روحانی تا می ۲۰۱۵

2015 .........53.99
2014 .........96.29
2013 .........105.87



لازم به یاد آوریه نرخ جهانی طلا در تیر ماه سال ۱۳۸۴، ۴۱۷ دلار و در زمان و در زمان دکتر احمدی نژاد به ۱۷۷۱ دلار رسید! (3162567) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۴ ۱۱:۵۸:۳۴
اگر دلار هیچ ارزشی نداشت چرا محمود بهش یارانه میداد؟
البته این حرف خیلی بی معنی است که زمین در گذشته دو تمن بوده بله دوتومن بوده مهم اینه هر کسی اراده میکرده میتونسته 6 ماهه بخره
اصولا در اقتصاد درصد مهمه !
اگر هیچ ارزشی نداشت دلار چجور تویک هفته 3برابر کرد نرخ دلار را ؟
اینکه شما از 860میلیارد درآمد 720میلیاردش را واردات تخصیص بدی تولید داخلی را بخوابونی چه مفهومی را داره !
مشکل اینجاست برادر من شما دارید مقایسه های عجیب و غریبی میکنید
ما صحبتمون اینه چرا قیمت دلار درزمان کوتاهی 4برابر شد
چرا طلا در یک آن واحد روزی 100 هزار تومن افزایش واحد داشت اتفاقا قیمت ها در دوران احمدی نژاد اصلا به سمت و سوی جهانی ربطی نداشت
ارزش پول ملی تابعی از تولید است همین و بس نه چیز دیگه ای (3163687) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۴ ۱۷:۱۰:۳۴
عزیز دل برادر مگر دکتر احمدی نژاد از جیبش میداد؟! همونی سوبسیدی رو که ۵۰ سال روی قیمتها بود رو، توی مرحله اول از روی قیمتهای بعضی اقلام برداشت، بطور مساوی بین مردم تقسیم کرد و داد دست مردم که خودشون انتخاب کنن روی چه اقلامی میخوان اون سوبسید رو بذارن. خود دکتر احمدی نژاد گفت، این پول سوبسیدی هست که ۵۰ سال روی قیمتها بوده، ما قیمتهای برخی از اقلام رو توی مرحله اول آزاد کردیم، سوبسید این قیمتها رو بطور مساوی بین مردم تقسیم کردیم و هیچ منتی هم روی سرشون نیست. شما دوست عزیز جو گیر شدید، فکر میکنید کار خارق العاده ای صورت گرفته.

زمانی هم که دلار سه هزار تومان شد، گفت حالا باید یارانه مرحله اول باید سه برابر بشه که منطقی هم بود، چون بودجه هم بر اساس دلار با نرخ بالاتر تنظیم میشد.


"اینکه شما از 860میلیارد درآمد 720میلیاردش را واردات تخصیص بدی تولید داخلی را بخوابونی چه مفهومی را داره !"

دوست عزیز شما این درآمد و این میزان واردات رو از کجا آوردید؟ یه حرفی بزنید که قابل باور باشه. شما بگو نفت بشگه ای ۱۵۰ دلار بوده، درآمد نفتی دولت قبل هم دو تریلیون دلار بوده، مردم بچه که نیستن. میانگین قیمت نفت توی سایت اوپک و سایتهای آماری موجوده. بعدشم درآمد نفت که فقط صادرات نفت نیست، صادرات گاز هست، صادرات پتروشیمی هست. چندین مجتمع پتروشیمی عظیم توی این دو سال افتتاح شد و صادرات پتروشیمی رو افزایش داد. صادرات نفت با توافقها افزایش پیدا کرد. توی ۱۸ ماه شروع کار دولت جدید میانگین قیمت نفت نزدیک صد دلار بود. این درآمد عظیم نفتی، و ۱۸۰ میلیارد دلاری که اوباما گفت آزاد شده و در زمان دولت قبل بلوکه شده بود، توی این دو سال کجا خرج شد؟

حاملهای سوخت و انرژی قیمتهاشون آزاد شد، مرحله دوم و سوم یارانه ها انجام شد، پول این سوبسیدهایی که بدون دلیل بعد از چند دهه از روی حاملهای سوخت و انرژی برداشته شده کجاست و چرا بین مردم تقسیم نشده؟

برسیم به قیمت طلا. در هر کشوری که از ثبات نسبی برخوردار هست، خرید و فروش ارز و طلاش بر اساس ضوابط تنظیم شده. سکه بخوای بخری باید فلان درصد مالیات بدی. طلا فروش باید به دولت جواب پس بده، خریدار نمیتونه امروز بخره هشتصد، فرداش بفروشه هشتصد و ده، بدون گزارش کردن به دولت. در کشور ما در سال ۱۳۹۰ میخواستن روی سکه مالیات بذارن که کنترل بشه، اما اجازه ندادن. همین قیمت خونه ها در تهران. در همه کشور ها ی پیشرفته باید به اندازه ارزش خونه، یک درصد، یک و نیم درصد مالیات بدی، اما در کشورما، در شهر تهران یه عالمه خونه و آپارتمان خالی هست، بدون هیچ نظارتی و دادن هیچ مالیاتی.

در نتیجه صاحبان ثروت قادر هستند با سکه، دلار، مسکن کشور رو کنترل کنن و نتیجش چیزی شد که سال ۹۰ با سکه و دلار اتفاق افتاد.

همون دولت قبل، شش سال و نیم با اونهمه تهدیدات نرخ دلار رو ثابت نگه داشت، اونهمه هم که ساخت و ساز انجام داد، فضایی و هسته ای شدیم، اما کسی از شماها گفت دستت درد نکنه؟


الف عزیز، لطفاً پاسخ من رو هم چاپ کنید. (3164766) (alef-11)
 
کارشناس اقتصاد
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۱۵:۱۰:۳۳
فراموش نکنید: توسعه یعنی قیام ضد وال استریت؛ باید طرحی نو درانداخت! (3161092) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۴ ۱۸:۵۳:۱۹
کارشناس اقتصادی هم هستی تو ؟!!! خنده‌دار (3165033) (alef-11)
 
aradh
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۱۵:۴۶:۲۳
نعمت زاده مدیرعامل پیشین شرکت ملی پخش و پالایش فرآورده های نفتی دولت نهم می گوید : تا آنجا که من به عنوان وزیر کابینه در دهه شصت اطلاع دارم، طرح انحلال این سازمان در دولت میرحسین موسوی هم مطرح بود. (3161166) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۱۹:۳۰:۵۶
و وقتی که اجرا نشده یعنی طرف با اقنتدار جلوش ایستاده و مانع انحلال سازمان شده و این از موفقیتهای دولتش بوده در مناظره هم به احمدی نژاد هشدار داد که کار اشتباهی کردی سازمان رو منحل کردی و...
به نظر من این حرفها توجیه کردنه و استدلال نیست. (3161455) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۱۶:۱۲:۲۳
من 8 سال مخالف بودم ولي الان دركش ميكنم كه با چه مافياي بزرگي جنگيد، و چرا نميتوانست جلويتبعيض و باند بازي را بگيرد. (3161212) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۲۰:۰۹:۲۶
نه 8 سال مخالفش بودی نه الانم چیزی فهمیدی (3161508) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۴:۵۸:۳۴
شما همينقدر فهميده هستي كافيه، نميداني كه مملكت داري مثل مرغداري نيست و هزاران مولفه در برآيند كار تاثير دارد، شما فقط ظاهر را ميبينيد، ميدانيد اگر كس ديگري بود تبعيض و بيعدالتي چقدر بيشتر بود الان، (3162376) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۲۰:۲۶:۰۴
تازه باز هم خیلی تونست جلوی یک سری باند بازی هایی را که بد جوری ریشه دوانده بود بگیرد (3161521) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۲۱:۱۰:۵۷
خیلی هم موفق بود عملا با رسادن دلار به 4000 دارایی های ملت رو به یک چهارم تنزل داد و تورم رو هم که حساب کنیم دیگه کلا همه چیز رو خلاص کرد ارزوی موفقیت براش دارم (3161558) (alef-11)
 
باقری
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۰۶:۰۹:۴۷
بعضی ها همیشه اشتباه فکر می کنند حتی وقتی می گویند اشتباه کرده ام! (3161983) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۰:۱۶:۳۷
اگه ۸سال مخالفش بودی پ، الان حقیقت رو می فهمیدی و می گفتی، نه این چیزایی که گفتی. (3162082) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۴:۴۲:۲۷
وقتي شما از ريشه اين باندهاي مافيايي در نفت و صنعت و ادارات چيزي نميدانيد، و وقتي نميدانيد علت رشد مديران فاميلي كيست و چيست، چه جوري براي مخالف بودن 8 ساله من و نفهميدن من قضاوت ميكنيد؟!
عزيزان فهميده! وقتي سنگري را تصرف ميكنيد اگر همسطح سنگربان قبلي تجهيزات و سرمايه نداشته باشيد زود بازنده خواهيد بود، اميدوارم فهميده باشيد. پس براي توزيع ثروت و قدرت و امكانات در اين مملكت ، احمدي نژادها لازم هستند. (3162359) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۵ ۱۱:۲۳:۳۰
فقط نمتونست جلو اختلاس و دزدی ها رو بگیره آدم خوبی بود
در حد یه شهردار هم نبود حیف ریس جمهوری (3166522) (alef-11)
 
پارس اباد
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۱۶:۲۷:۲۲
نویسنده به حق و درستی ساختار معیوب برنامه و بودجه اداره کشور را همانند انچه احمدی نژاد فکر میکرده قبول داشته و دارد منتها از نظر بنده اگر احمدی نژاد در به مقصود رساندن هدف خود اگر هم نتوانست کاملا موفق باشد این بر میگردد به هجمه های دانسته و ندانسته تریبون دارها و منابع قدرت که هیچ تحولی را از جانب احمدی نژاد برنمی تابیدند و در این مسیر سنگ اندازی های بسیاری میشد . (3161233) (alef-11)
 
مهندس جنت شهري
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۱۸:۱۰:۰۷
ايكاش همان بزرگاني كه با فيلتر نظارت شوراي نگهبان موشكافانه به مواردي مثل نفاق..فتنه..التزام عملي به ولايت فقيه و ديگر موارد صلاحيت افراد را بررسي ميكردند بدون جانبداري صلاحيت اداره كشور را هم بررسي ميكردند تا اكنون ميراث دار ويرانه اقتصادي نبوديم...ايكاش ....اي كاش.. (3161361) (alef-11)
 
گنجی
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۱۹:۲۶:۴۳
برخی افراد کورکورانه و فقط بخاطر منافع جناح و یا اینکه همه توقع داشتند وزیر و . . . . . باشند و احمدی نژاد کسان دیگری را انتخاب کرد بدون رعایت... به هر کاری که ایشان انجام می داد خرده می گرفتند و راست و غلط را در هم آمیختند و همه را محکوم کردند مثلا ...برای یک وزارت خانه گفتند باید ادغام شود

در همان حال گفتند وزارت خانه دیگر باید تاسیس شود

یک جا گفتند اول آینن نامه رابنویس و بعد وزیر انتخاب کن

جای دیگر گفتند اول وزیر را انتخاب کن و بعد آیین نامه بنویس

در مورد سازمان مدیریت هم همه قبل از انحلال ازر این سازمان ناراضی بودند و

ساختار سنگین و بدنه راکد این سازمان باعث می شد طرحی که قرار است

مثلا امسال اجرا شود و امسال به درد می خورد 5 سال بعد تازه تصویب شود و

بودجه بگیرد برای همین عیب های اساسی بود که احمدی نژاد آن را منحل کرد و

بعد آن چنان غوغایی براه افتادکه از شبکه من و تو و بی بی سی فارسی و

صدای آمریکا تا مجلس و اصلاح طلبان و اصول گرایان و همه روزنامه ها گفتند که

آییییی هواررر بنیاد برنامه ریزی کشور بر باد رفت !!! خلاصه امروز دکتر آقاسی

زاده منطقی و با انصاف می گوید که این سازمان اشکال داشت ولی جایگزین

مناسب برای آن درست نشد

همه کسانی که در دوره احمدی نژاد فقط بخاطر غرض ورزی با هر کاری

مخالفت کردند روزگاری باید جوابگو باشند (3161451) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۱۹:۳۴:۵۱
وقتی احمدینژاد داشت سازمان برنامه ریزی و مدیریت را تعطیل میکرد احساس میکردم یه نفر داره خونم را رو سرم خراب میکنه و درست تو همون بی تدبیرها براش کیلو کیلو سوت و ...می‌فرستادند! اگر آن سازمان حذف نمیشود آن گم شدنهای میلیونی و میلیاردی اتفاق نمیافتاد. (3161458) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۲۳:۳۸:۵۹
بله همان سازمان بود که در طول این 35 سال برنامه‌ریزی، برنامه‌هایی را طرح کرد که در آنها اقتصاد سرمایه‌داری یا نهادگرائی اصل بود. خانه‌ی شما وقتی خراب می‌شود که کسی طرح‌های اقتصادی کینز -که مبتنی بر ربا است- را پیاده کند، خانه‌ی شما زمانی خراب می‌شود که بر اثر اجرای توسعه‌ی غربی سطح رفق و محبّت اعضای خانواده کاهش پیدا کند، خانه‌ی شما زمانی خراب می‌شود که به دلیل الگوی مصرف غربی و تجمّل‌گرایانه ازدواج شما به تأخیر افتاده پس از ازدواج نیز به دلیل اشتغال همسرتان مجبور به تحویل کودکانتان به مهد کودک شوید، خانه‌ی شما زمانی خراب می‌شود که بر اثر توسعه‌ی غربی عزّت ملّت را از بین بده و بر اثر این سیاست‌ها به تنش‌زدایی رو آورده و در سیاست خارجه از عزّت کشور بکاهیم این‌ها خانه‌خرابی است نه اجرای نظریّات غربی‌ها که در خود این کشورها نیز این نظریّات موفّق نبوده‌اند. (3161775) (alef-11)
 
سعدالله
۱۳۹۴-۰۶-۱۴ ۰۰:۳۶:۴۳
شما کمی اطلاعاتت را بیشتر کن , کاری به آن خانه خراب ندارم اما حرفهای جنابعالی خیلی خام است. متاسفانه امثال جنابعالی چشمشون را روی تمام ندانم کاریها و بی تدبیریها میبندند و فقط غرب را مقصر همه چیز میدانند و مانده ام که اگر غرب نبود شما چه چیزی برای گفتن داشتید! این برای مردم یک کشور خیلی بده که اینهمه خود را دستکم بگیرند و حتی مهد کودک بچه را هم توطئه غربیها بداند!! الباقی بقای شما. (3162972) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۴:۵۵:۰۵
قبلا اين سازمان بود و مياياردها گم شده، اين سفسطه هست نه واقعيت.
در ضمن شما فساد اداري 25 ساله را نمي بينيد؟! وقتي وجدان و صداقت نباشد نياز به هيچ سازمان و اداره اي نيست (3162373) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۱۹:۴۵:۲۲
تحلیل های شما جناب آقای دکتر به نوعی تطهیر اقدامات آقای احمدی نژاد است. برای تحلیل رفتار اداری آقای احمدی نژاد باید سراغ تئوری سیاسی حکومت گری احمدی نژاد رفت؟؟؟ این تحلیل ها به نوعی تطهیر است برادر؟؟؟ (3161471) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۲۳:۳۲:۰۹
چه تطهیری؟؟؟ آیا اینکه سازمان مدیریّت، سازمان ناکارآمدی بوده و برنامه‌ریزی‌های آن متأثّر از توسعه‌ی غربی است، تطهیر است؟؟؟ (3161768) (alef-11)
 
نمکدون
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۰۰:۵۵:۲۴
این آقا داره در حقیقت خودشو تطهیر میکنه! (3161858) (alef-11)
 
حسام
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۱۹:۵۶:۴۷
احمدی نژاد به دنبال اصلاح نظام نا کارآمد مدیریت وبودجه ریزی بود آنجا که بسیاری از تبصره های آدم های خاص بودجه را حذف کرد اما تصور او از قدرت پرده نشینان تصور درستی نبود و....عاقبت زمینگیر شد (3161491) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۴:۵۲:۱۸
كاملا درسته ، از قدرت پشت پرده نشينان غافل بود ، البته انها 16 سال بذرهاي خودشان را كاشته بودند (3162370) (alef-11)
 
حجت
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۲۱:۲۸:۱۴
بیایید اولین اقدام احیاء سازمان مدیریت و برنامه ریزی در استان گیلان (به عنوان یکی از اولین استان هایی که در آن سازمان احیاء شده است)را مرور کنیم:
هدف: سازمان مدیریت و برنامه ریزی ای کوچک و چابک
اقدام:
1. انقباض چارت سازمانی
2. انتقال عمده نیروهای قراردادی به استانداری(تحمیل منابع انسانی مازاد و هزینه های حقوق و مزایا به بدنه استانداری)
3. انعقاد قرارداد با شرکت های خدماتی جهت به کارگیری نیروی انسانی جایگزین نیروهای منتقل شده به استانداری
4. اعمال نفوذ در جذب نیروی خدماتی

نتیجه:
اضافه شدن بار مالی به دولت ناشی از افزایش حقوق و مزایا مازاد نیروهای استانداری و اضافه شدن بار مالی ناشی از انعقاد قرارداد به کارگیری نیروی خدماتی (3161576) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۲۲:۳۷:۵۲
جالب گفته:
احمدی نژاد به آرمان خواهی تمسک جست و از نردبان آرمان‌ها بالا آمد اما به لوازمش نامتعهد بود. (3161669) (alef-11)
 
ایرانی
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۲۲:۴۰:۵۴
جناب استاد امثال شما و دکتر توکلی نظراتتان کاملا شبیه به هم میباشد چون معتقدید از داخل کتابخانه و بدون کار عملی میشود تمام مشکلات را حل کرد.به همین دلیل یکروز به دنبال نشانه های بیماری هلندی یکروز به دنبال مضرات انحلال تدبیر و فردا هم به دنبال یک تیتر عجیب و غریب دیگر هستید. کمی از سابقه خود در مدیریت اقتصادی یک کارخانه یا پروژه یا کارگاه یا .. بگویید.
خسته نباشید. (3161676) (alef-11)
 
فاطمی
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۲۲:۴۹:۲۱
کدام الگو؟؟؟!!!
کسانی که دم از الگوی برتر در کشورهای غربی می‌زنند، آیا نیاز نیست یک الگوی موفق که در آن حداقل‌های نیازهای فطری پاسخ داده شود؟؟
و یا آیا نیاز نیست که حتی در افق‌هایی که برای خود مشخص می‌کنند برسند؟؟!
الگوی توسعه و یا هر الگویی هیچ برنامه ای برای رشد و تعالی واقعی انسان‌ها ندارد و اگر هم به ظاهر دارد، جز پوسته‌ای خوشرنگ پوشالی نیست. این امر با یک تحقیق ساده در بررسی آمار کشورهای توسعه یافته و یا توسعه یافته ترین کشور دنیا(آمریکا) بدست خواهد آمد. (3161695) (alef-11)
 
سید
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۲۳:۴۶:۲۴
انصافا از همه جی بگذریم این سازمان در کدام یک از وظایف محوله موفق ظاهر شد؟؟؟؟ادامه حیات چنین سازمانی چه منفعتی داشت؟؟؟؟تازه عنوان سازمان عوض شد وگرنه وظایف این سازمان به دو نهاد معاونت نظارت راهبردی و معاونت توسعه مدیریت واگذار شد (3161791) (alef-11)
 
بهرور
۱۳۹۴-۰۶-۱۲ ۲۳:۴۸:۵۲
هرچي بود گذشت شما چه تاجي سر زديد جز ركود اقتصادي (3161793) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۰۱:۰۰:۱۹
سخن در پرده میگویم، چو گل از غنچه بیرون آی.
-- که بیش از پنج روزی نیست، حکم میر نوروزی... (3161860) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۰۱:۰۱:۲۲
یه 4 سال دیگه مونده بود بانک مرکزی رو هم تعطیل و در نهایت کل کشور رو تعطیل می کرد (3161861) (alef-11)
 
سجاد
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۲:۱۰:۰۳
سازمان مدیریّتی که مبانی کارشناسان آن در برنامه‌ریزی شاخصه‌های wdi بوده و هیچ توجّهی به شاخصه‌های هویّت اسلامی نمی‌کند چه سازمانی است؟؟؟ سازمان مدیریّتی که برنامه‌های نوشته شده بر اساس مبانی غربی و مادّی‌گرایی را اجرا می‌کند چه سازمانی است؟؟؟ آیا الگوی ایالات متّحده و الگوی کشورهای اروپایی مانند آلمان متناسب با ایران اسلامی است؟؟؟ الگویی که نتیجه‌ی آن کمبود رفق و تعادل افراد در ایالات متّحده و افزایش رشته‌های روانشناسی است متناسب با ایران اسلامی است؟؟؟ الگویی که نتیجه‌ی آن افزایش هم‌جنس‌بازی است الگوی متناسب ماست؟؟؟ الگویی که نتیجه‌ی آن افزایش زندگی با حیوانات خانگی است الگوی خوبی است؟؟؟ کجا سیر می‌کنید؟؟؟؟ اگر توسعه‌ی غربی موفّق بود در ایالات متّحده موفّقیّت خود را نشان می‌داد. (3162193) (alef-11)
 
حشمت محمودی
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۰۲:۲۴:۳۲
کف و سوت نه صوت (3161918) (alef-11)
 
ساندرز
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۰۳:۵۶:۱۰
لا زمان (3161961) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۰۷:۲۵:۵۲
تفكر احمدي نژاد برآيند ارزش هاي خودساخته جامعه است اگر توجه داشته باشيد اكثر مديران دستگاهها، ضعف مديريت خود را با يك سري فعاليت هاي به ظاهر فرهنگي و ديني پوشش مي دهند كه اين نوع فعاليت ها هيچ ارتباطي با دستگاه مذكور ندارد و متاسفانه عوامفريبانه است و من اين را ناشي از نبود يك ساختار پاسخگو مي دانم و صد افسوس كه اصلا" نظام ارزيابي وجود ندارد كه دستگاهي را با شاخص هاي برآمده از ماموريت دستگاه ارزيابي نموده و عملكرد آن را نقد نمايد. (3162013) (alef-11)
 
علی
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۰:۰۰:۴۲
سلام
فعلا انتخابات مجلس درپیش است و انواع مخالفهای احمدی نژاد برای نگرفتن مجلس شروع به گفتن هرحرفی برضداو می کنند
درودبراحمدی نژاد باتمام نواقصش................ (3162070) (alef-11)
 
علی
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۱:۰۷:۴۹
به نظر من ، مینی بوس بدون ترمز را میتوان به نحوی اداره کرد ولی ایشون فرمان می نی بوس هم از جا کندند . (3162121) (alef-11)
 
حسن اوغلو
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۵:۲۹:۱۲
باسلام
نوشته مورد بحث نشان می دهد نویسنده محترم از جمله کسانی است که در کار خود صاحب نظر ودارای اندیشه است وقصدش نیز روشنگری بوده و،برخلاف خیلی از ما مردم، مطلق گرانیست وآدمهارا سیاه وسفید نمی بیند وتاجائیکه می تواند ودر وسعش هست واقعیات را،نه آنطور که،واقعا،هستند،بلکه، در حدی که برایش ملموس بوده شرح دهد. من ،به نوبه، خود ازنوشته بالا حظ برده و چیزهائی یاد گرفتم واز باب «من علمنی حرفا صیرنی عبدا»از نویسنده آگاه ومحترم تشکر omمی نمایم درعین حال اضافه می نمایم که راه علاج واقعی مشکل،به نظرم،همان نکته ای است که نویسنده محترم در جمع بندی نهائی خود در بند آخر نوشته به طور کلی،اما مبهم،بیان کرده ونظر دهنده محترمی نیز،به احتمال قریب به یقین،باتوجه به همان نکته، پیشنهاد نموده سازمان مدیریت وبرنامه تحت نظر ولی فقیه قرار گیرد. به همین بهانه می خواهم دومطلب را در این موردمطرح نمایم که یکی مبتنی بر شنیده هاست –که چندان مطابقتی با نوشته بالاندارد و،بنابراین،به اصطلاح «افواهی» وغیر قابل اعتناست- ودومی مشاهدات ،نه چندان غنی وبسیار کوتاه مدت، خودم در اداره دولتی که در آن شاغل بودم: - 1- من شنیده بودم که سازمان مزبور ونیز سازمان اموراداری واستخدامی کشور ساخته وپرداخته کارشناسان (یا مستشاران )آمریکائی بوده وهدف ازایجاد آنها نیزاین بوده که سازمانهای اداری کشور را درزمینه مدیریت وبرنامه نویسی وبودجه بندی آموزش داده وبه خود کفائی برسانده وبر همان کارهانیز نظارت نمایند واساسا، دائمی نبوده اند وبعداز انجام وظیفه وخود کفا شدن وزارتخانه ها وادارات از همان جهات، منحل شوند.البته، این گفته با آنچه که در نوشته بالا آمده مطابقتی ندارد وهمانطوریکه گفته شد ناشی از شنیده ها بود.2- در سال 75 در اداره متبوع نگارنده این سطور شورای سیاستگذاری ابداع شده بود که در راس آن یکی از اشخاص صاحب نام ،به عنوان مشاور رئیس اداره، قرار گرفته بود کمیته هائی نیززیر نظر شورای مزبور به وجود آمده بود که کمیته برنامه ریزی از جمله آنها بودواین جانب(فاقدهرگونه اطلاعی از موضوع برنامه وبرنامه نویسی) هم به دلیل شغلی که داشتم،پس از مدتی که از تشکیل کمیته گذشته بود، به عضویت آن در آمده بودم. این کمیته در صددبود برنامه پنج ساله ای برای اداره مورد نظر تهیه نماید. برای انجام این مهم لازم بود ،پیشاپیش،مشخص شود که وضع موجوداداره- از نظرکمیت کارمندان وکیفیت تحصیلی وتوقیت خروج آنها از خدمت سازمان به دلیل بازنشستگی ودارائیهای ملکی وساختمانی وکیفیت آنها و..و...- چیست وچه امکاناتی دارد وبه چه امکاناتی نیاز مند است و... برای دستیابی به اطلاعات مبادرت به مکاتبات ومذاکرات مفصل با واحدهای تابعه ذیربط شد ،ولی، باوجود انتظار طولانی برای وصول جواب واعلام همکاری وایجاد همآهنگی، پاسخ لازم وبسنده ای در یافت نشد. بنابراین،مسئول وراهبرکمیته که استاد دانشگاهی بود،دیگر پیدایش نشد وکار رها گشت تا جائیکه یادم می آید موضوع ،اصلا،پیگیری نشد وبعد از مدتی کمی،به دلیل انجام انتخابات ریاست جمهوری وانجام تغییرات مدیریتی و آمدن مدیر جدید، به دست فراموشی سپرده شد!؟ حسن اوغلو (3162421) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۳ ۱۷:۱۵:۲۶
سازمان مدیریت که میراث دولتهای قبلی بود شاید ظاهرا سازمانی بدرد بخور بنظر می رسید ولی کم کم به یک سازمان مافیایی تبدیل شده بود شبیه بازار مکاره.عبور از هربخش از این سازمان و پرداخت رشوه جهت اخذامتیازهای قانونی این سازمان را به حدی چندش آور کرده بود که می بایست منحل می شد تا این باندهای مخوف متلاشی شوند
اکنون با شکل گیری مجدد آن امیدواریم دوباره به آن نقطه نرسیم هرچند با این اوضا خیلی خیلی بعید بنظر می رسد (3162491) (alef-11)
 
سهند
۱۳۹۴-۰۶-۱۴ ۱۳:۴۷:۴۳
دوست عزيز اين سازمان مديريت نبود كه مافيايي شده بود. روابط و ساختار حاكم بر اقتصاد و سياسي شدن اقتصاد و به تبع آن سياسي شدن بودجه ريزي و برنامه ريزي است كه باعث خارج شدن امور از دايره كارشناسي و نظارت گرديده است. مادامي كه تصميمات مديريتي از بالا گرفته مي‌شود و به كارشناس ابلاغ مي گردد و كارشناس متخصص بودجه ريزي و برنامه ريزي و اقتصاد، دخالتي در تصميم گيري و نظارت و برنامه ريزي و بودجه نداشته باشد سازمان مديريت كه سهل است كل نوابغ دنيا هم كه جمع بشوند نمي توانند تاثيري در بهبود وضع بودجه و برنامه داشته باشند. وقتي تصويب و اولويت اجرايي طرح ها، ميزان تخصيص بودجه بر آنها و نظارت بر آنها توسط سياستمداران تصميم گيري ميشود و منافع ملي دور زده ميشود نمي توان از سازمان انتظار معجزه و اثربخش خارج از اختيارات خودش داشت. (3164060) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۰۶-۱۴ ۱۳:۰۵:۱۲
لطفا یکی به ما بگه وقتی احمدی نژاد ها داشتن خراب کاری می کردن، مجلس و سایر دستگاههای نظارتی مشغول چه کاری بودند. آیا اونا وظایفشونو درست انجام دادن؟؟؟ آیا اونا وظیفشون سکوت و در مواقعی هورا کشیدن و تشویق خرابکار بود؟؟؟ و حالا وظیفشون رو درست انجام می دن؟؟؟ (3163897) (alef-13)
 
سلمان
۱۳۹۴-۰۶-۱۵ ۰۸:۳۸:۰۵
آقاي آقاسي زاده چرا اين قدر براي خودت و اطرافيان خود بازار گرمي درست كردي چرا نمي گويي زماني كه سازمان امور ادري و استخدامي زمان خاتي با سازمان برنامه و بودجه ادغام شد مهر بطلاني بود بر ساختار فعال و مسقل و پوياي سازمان برنامه و بودجه؟ منظور شما از اين همه گير دادن به احمدي نژاد چيست آيا ماموريتي پشت پرده هست كه بقيه از ان بي خبرند؟ (3166110) (alef-11)
 
نیما
۱۳۹۴-۰۶-۱۷ ۱۷:۵۹:۴۹
جناب آقاسی در سازمان برنامه با اون عریض و طویلی و آن همه هزینه چه کاری انجام میداد و بر فرض که آن مرد تعطیل و کوچیکش کرد چه اتفاقی افتاد و حالا تو این دولت که باز ایجادش کردن کجای کار است و چه نتیجه ای تا بحال برای مردم و دولت داشته ؟ (3173123) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۶-۲۰ ۰۲:۴۴:۴۳
کاش با دکر مصداق می فرمودند سازمان مزبور چه مشکلی از مشکلات کشور را حل کرده؟ (3178296) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
در باب احمدی نژاد و سازمان مدیریت و برنامه ریزی