نظر منتشر شده
۱۶
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 263167
پاسخی به جوابیه آقای سیاح در دفاع از طرح تثبیت قیمت خدمات دولتی
علی سرزعیم، 20 اسفند 93
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۰۵
خواندن پاسخ دوست عزیز آقای دکتر سیاح به نوشته اینجانب تحت عنوان "آیا هنوز مرغ یک پا دارد؟" را به همه دوستان توصیه می‌کنم از این حیث که دو خطای بارز در آن به چشم می‌خورد که برای تمرین مباحث تفکر انتقادی مفید است. خطای اول که اصطلاحا "بهترین تیرانداز تگزاس (texas sharpshooter)" خوانده می‌شود ناظر بر این است که شما از کل گفته های یک نفر یک بخش فرعی و جزئی را انتخاب کنید و تمام حمله خود را متوجه آن بخش نمایید و بخش‌های دیگر را نادیده گیرید. نوشته اینجانب ۸ بند داشت و تنها در بند هشتم احساس خود را بیان کردم. اتصاف احساسی بودن به کل آن نوشته و نادیده گرفتن ۷ بند قبلی امری تعجب انگیز است که مصداق خطای مذکور است.

خطای دوم این است که می‌توان یک ادعای غلط را به طرف مقابل نسبت داد و بعد با حمله به آن ادعای غلط طرف مقابل را مورد حمله قرار داد. این خطا اصطلاحا "آدمک پوشالی (straw man fallacy)" خوانده می‌شود. در این مغالطه استدلال تحریف یا تبدیل به چیزی بسیار سطحی، اشتباه و مردود می‌شود و سپس ادعای سطحی مذکور شکست داده می‌شود. در هیچ کجای نوشته اینجانب این نکته وجود نداشت که طرح تثبیت قیمت‌ها می‌خواست همه قیمت‌های موجود در جامعه را تثبیت کند. دوست خوب من آقای سیاح با القای اینکه من مدعی شده‌ام آن طرح می‌خواسته همه قیمت‌ها را تثبیت کند، به این ادعا حمله کرده و درست نشناختن آن طرح و ایده را مسبب نقد اینجانب دانسته‌اند. شاید برخی به اشتباه چنین برداشتی داشته باشند اما لااقل در نوشته من چنین چیزی وجود نداشت.

اصل ادعای ایده تثبیت قیمت‌ها ناظر بر سه نکته است:
۱- کنترل قیمت خدمات دولتی موجب خواهد شد تا عرضه‌کنندگان این خدمات یعنی وزارت نیرو و وزارت نفت ناگزیر از بهینه سازی فعالیت خود شوند.
۲- در بین این خدمات، قیمت بنزین کشش‌ناپذیر است لذا تغییر قیمت بنزین به اصلاح رفتار مصرف‌کننده نمی‌انجامد.
۳- کنترل قیمت خدمات دولتی از جمله بنزین به کاهش تورم کمک می‌کند کمااینکه پس از این طرح، طرح کاهش نرخ بهره بانکی دنبال شد و گفته می‌شود که کاهش نرخ ارز یا حداقل تثبیت آن نیز مطلوب بود.

در پاسخ به ادعای اول گفته شد که به نظر نمی‌رسد این شیوه، راه معقولی برای واداشتن سازمان‌های مذکور برای بهبود و بهینه‌سازی فعالیت‌های‌شان باشد. دقیقا عکس آن صادق است. اگر تصور می‌کنید که اتلاف انرژی در شبکه‌های انتقال برق زیاد است و با بهینه‌سازی آن می‌توان از مصرف برق کاست کدام مکانیزم انگیزه بیشتری برای وزارت نیرو ایجاد می‌کند؟ تثبیت قیمت‌ برق یا افزایش قیمت برق! اگر وزارت برق احساس کند که پول زیادی با این اتلاف از دست می‌دهد انگیزه بیشتری برای بهینه‌‌سازی خطوط انتقال برق خواهد داشت تا وقتی که در فضای تورمی درآمد وزارت نیرو ثابت بماند. همچنین وقتی درآمد وزارت نیرو بیشتر باشد امکان بیشتری برای این رفع نقص خواهد داشت تا وقتی که به لحاظ مالی دست بسته باشد.

حال بیایید فرض کنیم که نکته بالا اصلا درست نباشد و فرض کنیم که طبق ادعای واضعین طرح مذکور، با عدم افزایش درآمد وزارت نیرو آنها انگیزه بیشتری برای بهینه سازی فرآیندهای خود خواهند داشت. اگر شما معتقد باشید که باید قیمت خدمات دولتی را افزایش داد اما در عین حال نگران این هستید که وزارت نیرو انگیزه بهینه سازی را از دست ندهد، می توانید به سادگی در مجلس این قانون را تصویب کنید که بخشی از رشد درآمد وزارت نیرو به دلیل افزایش قیمت خدمات دولتی صرف امور دیگری چون آموزش و پرورش شود! به گمان اینجانب آنچه مانع طرح چنین پیشنهادی شد ذهنیتی بود که اساسا به رشد قیمت خدمات دولتی اعتقاد نداشت!

در پاسخ به ادعای دوم در نوشته قبلی آدرس مطالب و سرمقاله های گذشته خود را ارائه کردم که ظاهرا خوانده نشد و مورد توجه قرار نگرفت. این بار به شکل هایپرلینک عرضه می‌کنم تا یافتن و خواندن آن تسهیل شود. همانطور که در نوشته قبلی (این نوشته و این نوشته) طرح شد اینجانب ادعای کشش ناپذیری بنزین را در آن شرایط قبول نداشتم و حتی اگر آن را درست می‌دانستم بازهم نتیجه نمی‌گرفتم که باید قیمت بنزین تثبیت شود. نوشته اینجانب تحت عنوان اثرات درازمدت اصلاح قیمت بنزین با صراحت بیشتر به این مسئله می پردازد. با توجه به نکات این نوشته می‌خواهم پا را فراتر گذاشته و بگویم که با ادعای کسانی که می‌گویند اول ماشین کم مصرف عرضه کنید بعد قیمت بنزین را زیاد کنید مخالفم چرا که می‌خواهم تعداد سفرها کم شود و این کار را با افزایش هزینه سفر ممکن می‌دانم نه اینکه صرفا مصرف سوخت کم گردد. حتی اگر با کلیه نکات بیان شده توسط اینجانب مخالف باشیم بازهم روشن است که باید برای توسعه حمل و نقل عمومی منابع آن را فراهم کرد و طبیعی‌ترین راه برای اینکار از محل افزایش قیمت سوخت است. این راه آنقدر بدیهی است که عدم توجه به آن و اکراه از انجام آن واقعا نیازمند یک توجیه قوی است. اکراه از افزایش قیمت خدمات دولتی و خصوصا بنزین آنقدر تبعات منفی مثل آلودگی هوا، واردات شدید، قاچاق و غیره به دنبال داشته که واقعا توسل به کشش ناپذیری نمی‌تواند توجیه‌کننده همه آن فجایع باشد. (برای توضیح بیشتر رجوع کنید به فصل سوم کتاب اینجانب تحت "عنوان اقتصاد برای همه"). اگرچه شرایط حمل‌و‌نقل عمومی در تهران نسبت به گذشته بهتر شده اما نسبت به وضع مطلوب فاصله دارد.

اصولا در گذشته همواره وضع حمل‌ونقل عمومی از حداقل موردانتظار پایین بوده و تثبیت قیمت بنزین گام موثری برای بهبود آن نبوده و نیست بلکه وضع مالیات بر بنزین و هزینه‌کرد آن در توسعه حمل‌ونقل عمومی رویه متعارف و منطقی است که متاسفانه از آن اجتناب شد. مسئله اصلی سفرهای غیرضروری است که بنزین ارزان آن را توجیه می‌کرد و می‌کند و متاسفانه با سوبسید دولتی روی بنزین صورت می‌گرفت و می‌گیرد در حالیکه این سوبسید باید در توسعه حمل و نقل عمومی که مورد استفاده اقشار ضعیف‌تر جامعه است صرف شود. این هم نمونه دیگری از رویه نامتعارف کشور ما در حمایت از اغنیا است که بعید می دانم در بقیه کشورهای دنیا رواج داشته باشد. گران‌شدن هزینه حمل و نقل انگیزه بیشتری برای رواج دولت الکترونیک و شیوه‌های بهینه‌تر اداره زندگی جمعی را فراهم می‌کرد که با هراس بی‌جهت از افزایش قیمت بنزین همواره به تعویق افتاده است.

رد ادعای سوم مبنی بر اینکه تثبیت قیمت ها برای کاهش تورم امری لازم بود دیگر نیاز به توضیح بیشتری ندارد. امروزه برای همگان روشن است که فرضیه فشار هزینه فرضیه درستی برای تبیین تورم در ایران نیست و نیازی به توضیح بیشتر ندارد (برای توضیح بیشتر رجوع کنید به همان فصل سوم).

مسئله اینکه نباید به مردم فشار آورد یا نباید مردم را تحت فشار گذاشت، همه و همه حرف‌های پوپولیستی است که در همه دولت‌ها از جمله دولت فعلی رواج دارد. یک مشکل اساسی اقتصاد ایران شدت بالای انرژی است یعنی به ازای هر واحد تولید انرژی زیادی مصرف می شود. اصلاح این امر منوط به تغییر رفتار در سطح بنگاه ها و تغییر رفتار در سطح خانوار است. طبیعی است که هر تغییر رفتاری سخت است و همه در پی آن هستند که رویه نادرستی که به آن عادت کرده‌اند را ادامه دهند. اینکه مردم ایران در زمستان در درون خانه خود همان لباسی را می پوشند که در تابستان می پوشند شاهدی است بر اینکه یک جای کار می لنگد. روشن است که مجاب کردن مردم به پوشیدن لباس‌های ضخیم درزمستان قدری است اما آیا یک سیاست‌گذار باید از این سختی شانه خالی کند؟ اینکه غربی های پولدار در هنگام تماشای تلویزیون چراغ را خاموش می کنند اما ایرانی‌ها با درآمدسرانه به مراتب کمتر کماکان با چراغ روشن تلویزیون نگاه می‌کنند نشانه ای است از اینکه یک جای کار می‌لنگد.

بازهم روشن است که مردم دوست ندارند پول زیادتری بابت برق دهند و دوست دارند هنگام شب چراغانی کنند اما آیا یک سیاست‌مدار باید در برابر چنین وسوسه‌هایی تسلیم شود؟ طفره رفتن از اعمال فشار به مصرف کننده یک اشتباه بزرگ است که برای کشور هزینه سرسام‌آوری داشته و از مسئولین انتظار می‌رفت تا این هزینه‌ها را برای مردم واکاوی می‌کردند. باید گلایه کرد که در مجلس اینهمه روی پول ناچیز بودجه عمرانی مجادله می‌کنند اما دوسوم نفت و گاز استخراجی که توسط مصرف‌کنندگان داخلی هدر می‌رود -در حالی که می‌شد فروخته شود- به کلی نادیده گرفته می‌شود. اصرار بر اینکه اول همه چیزهای دیگر باید ایده‌آل شود بعد خانوارها ناگزیر از تغییر رفتار شوند یک نوع طفره رفتن از انجام کار سخت است. اینکه باید فرهنگ‌سازی کرد و بعد قیمتها را بالا برد توجیهی برای تعلل در انجام کار سخت است. دولتیان پیوسته از اعمال فشار به خانوارها هراس دارند در حالیکه اگر به عقلانیت اقدام خود باور داشته باشند می‌توانند جامعه را توجیه کنند. به تعبیر دکتر سروش، شجاعت در عمل مرهون بصیرت در نظر است. من متاسفم که به صراحت بگویم چنین بصیرتی هنوز در نظام کارشناسی و تیم اقتصادی آنگونه که باید وجود ندارد و هر دفعه یک بهانه جدید تراشیده می‌شود که آخرین و جدیدترین آن تورمی بودن شرایط اقتصاد است! این توجیه دقیقا انعکاس همان چیزی است که ۱۰ سال قبل در آن طرح وجود داشت و این بار توسط افرادی که خود را مخالف آن طرح اعلام می کردند بیان می‌شود.

در پایان لازم می‌دانم که عرض کنم من انگیزه شخصی از نبش قبر مسائل گذشته ندارم مگر آنکه فایده خاصی برای زمان حال داشته باشد. متاسفانه تفکر اشتباهی که در پس سیاست تثبیت قیمت ها قرار داشت هنوز به قوت ادامه دارد و اگر شما دیدگاه های نماینده دولت در بحث هدفمندی یارانه ها را در جلسه علنی بودجه امسال بخوانید به روشنی حضور آن را احساس می کنید. لذا اگر به گذشته می‌پردازیم برای روشن شدن راه آینده است نه مقصر یافتن گذشته. من به رغم احترامی که برای واضعین این طرح قائلم با آن مخالفت می‌کنم و فرض همه ما این است که هم واضعین این طرح و هم منتقدین آن به دنبال بهبود وضعیت معیشت ایرانیان بوده و هستند و به سهم خود تلاش کرده و می‌کنند از اشکالات اقتصاد ایران بکاهند. اگرچه این مکاتبات شاید بهانه‌ای به دست سیاست‌بازان بدهد تا در گروکشی‌ها استفاده کنند اما این تبعات جانبی گریزناپذیر اصولاً ما را از وظیفه و مقصود اصلی باز نمی‌دارد. در نهایت امیدوارم دوست عزیز آقای سیاح این نکات را حمل بر بدخواهی ننماید و با نیت اینکه شاید این نکات با احتمال ولو کمی صحیح باشد بررسی کند. از سایت الف نیز که با سعه صدر مجال طرح این دیدگاه‌های متفاوت را فراهم کرد کمال تشکر را دارم.
 
ریاضت کش
۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۰۸:۲۰:۴۰
پس خارجیها چه جوری اقتصادشون داره کار می کنه که همه مردمشون راضیند؟
نمی فهمم.اگه کسی می دونه منو نجات بده از این نفهمی. (2735812) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۰۸:۵۹:۵۷
مرفه ترند چون تك تك آدمهاشون از تك تك ما بهتر كار ميكند. يعني راننده اش بهتر از راننده ما كار ميكنه، معلمش همين طور، برنامه ريزش همينطور، مديرش همينطور، سياست مدارش هم همينطور.
اما اگر راننده خيلي خوب كار كنه، معلم بد. اوضاع خرابه.
بالعكس معلم خوب باشه، راننده خراب باشه. بازهم اوضاع خراب ميشه.
فرق مشاغل در اينه كه خوبي و خرابي بعضيها زودتر به چشم مياد،‌ بعضيها ديرتر.

ما در يك چرخه باطل افتاديم. خيلي ها استدلال ميكنيم چون مثلا راننده خراب است، پس من هم مدير خراب مي شوم. يا چون برنامه ريز بد است، من هم معلم بد مي شوم. اين يك چرخه باطل است.

فقط يك عده ايثارگر ميتوانند از اين چرخه باطل خارج شوند. و اينجاست كه معني جهاد فهميده مي شود. (2735885) (alef-10)
 
ریاضت کش
۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۱۰:۲۰:۳۸
اینطوری که می فرمایی پس اونا خیلی آدمهای خوبی هستند.پس چرا ما اونها را آدمهای خوب قلمداد نکردیم و تلاش کردیم ما خودمون رو خوب جلوه بدیم؟ (2736076) (alef-7)
 
saeed
۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۱۱:۰۶:۵۹
مشكل شما اينه كه هميشه به جاي نتيجه به حاشيه نگاه ميكني
نتيجه نشون ميده اونا ادماي بهتري هستند.
و تا وقتي به اين باور نرسيم روز به روز عقب ميمونيم.
با دو ساعت تعطيليه ناهارو نمازو 2 ماه سال كار نكردنو ....
ميخواي بهترم باشي؟ (2736224) (alef-7)
 
گفت رضا
۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۱۰:۲۱:۳۲
پس خارجیها آدمهای جهادگری هستند. (2736078) (alef-7)
 
آریابان
۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۱۰:۲۲:۳۳
مهمترین دلیل برای این تفاوت عمدۀ فعلی ما با بقیه مخلوقات جهان ، که باعث شده ما "همین" بمونیم و اونها ، " اون " بشوند ، در اینجاست :
خون همۀ مردم دنیا اساسا از 4 گروه خونی تشکیل شده ولی در ایران ، یک گروه خونی ممتاز پنجمی هم وجود دارد که فقط اختصاص به یک قشر ممتاز وجود داره، یعنی همونهائی که " خونشون رنگین تره " !!!!!؛
تا زمانی که این تبعیض وجود داره و ....... ، همین آش است و همین کاسه !!!! ؛ (2736085) (alef-7)
 
مزبان حبیبی
۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۱۰:۱۴:۰۱
دوست عزیزم
همه ی کسانی که تجربه زندگی طولانی مدت در کشورهای توسع یافته را داشته اند می دانند که در آنجا کسی منتظر دیگری برای اصلاح جامعه نیست و در ضمن هر کسی کار خود را بدون انتظار تاثیر و تاثر دیگران انجام می دهد.
مشاغل در این کشورها اولویت بندی نمی شود به عنوان مثال من به عنوان یک مدرس ریاضی، هرگز شغل خود را برتر یا دون شغل دیگری نمی دانستم و انتخاب شغل صرفا به دلیل تخصص و علاقه مندی انجام می شود. (2736052) (alef-7)
 
امیر عزیزی
۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۰۸:۲۶:۳۴
لطفا این پیام را به جناب سرزعیم برسانید:

یکی از موضوعاتی که در قانون تثبت قیمتها مطرح بود از این قرار بود که عده ای از طراحان آن بر این باور بودند که شرکت های موضوع قانون، دارای انحصارهای طبیعی هستند و از محل این انحصار، به طور بالقوه باید سودآور باشند. از این رو اگر قرار باشد این شرکت ها قیمت کالاها و خدمات خود را افزایش دهند، باید مستندات لازم مبنی بر ضرورت افزایش قیمت کالاها و خدمات موضوع بحث را (ظاهرا ظرف مدت شش ماه به مجلس) ارایه دهند. در خصوص این موضوع می تونید به کتاب «انذارهای اقتصادی» دکتر حسن سبحانی رجوع کنید.

نظارت و تنظیم انحصارها بحث پیچیده ایست که ملاحظات فراوانی در خصوص آن وجود دارد. اغلب می بینم در تحلیل های صورت گرفته در مورد قانون تثبت قیمت ها به این موضوع توجه نمی شد. (2735823) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۰۸:۴۳:۱۰
با سلام در اقتصاد ازاد ثابت نگه داشتن قیمتها معنی ندارد اما عزیز من ایا شما میدانید کارگری که 800 تومان حقوق دارد واحساس نا امنی شغلی اگر برق واب وغیره را هم مجانی بدهیم با یک فرزند هم قادر به گذران نیست تا دیروز سوبسید بنزین مطرح بود الان که نفت ارزان شده دیگر نمیتوانید منت بزنید مسئله ما نیستیم بلکه 70 در صد جامعه است قدر امنیت را بدانیم وبگذاریم کج ودار و مریض 70 درصد جامعه هم گذران کنند کمکشان که نمی کنیم لا اقل جلوی پایشان سنگ نگذاریم موفق باشید (2735844) (alef-7)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۰۸:۴۹:۱۳
اقتصاد سياسي و سياست اقتصادي دو مقوله جداست

بشر اصلاً يک موجود غيرمادي است؛ بنابراين زيربناي يک جامعه بشري نمي تواند فقط موضوعات اقتصادي و مادي باشد.

سوال اساسی اقتصاد سیاسی این است که در پی اعمال یک سیاست (اقتصادی، بهداشتی، آموزشی، سیاسی) برنده‌ها و بازنده‌های آن سیاست از جنبه مادی (منافع مالی) و غیرمادی (پیروزی در انتخابات) چه کسانی هستند. در این صورت خواهد بود که ریشه و منشا برخی تصمیمات و اتفاقات سیاسی روشن می‌شود.

لذا به نظرم هر دو طرف مناظره مي‌دانند كه در اين جنگ زرگري دنبال چه هستند! (2735864) (alef-7)
 
علی
۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۰۹:۳۷:۵۷
طبقه متوسط و فقرا و تولیدکنندگان را له کنیم تا آقای سرزعیم دو سوم نفت و گاز را بفروشند و کشور را به اصطلاح توسعه دهند. 25 سال است تفکر شما (اقتصاد بازار آزاد) کشور را اداره می کند و هنوز در حال درجا زدن ایم.
کجای دنیا مصرف انرژی را با خاموش کردن لامپ در هنگام تلویزیون تماشا کردن کاهش داده اند؟
کجای دنیا مصرف انرژی خانه را با لباس پوشیدن کاهش داده اند؟ ضمن آنکه شما احتمالا در خانه ثروتمندان می گردید و رفتار آنها را به همه مردم ایران تعمیم می دهید! کجای ایران فقرا زمستان را آنگونه سر می کنند که تابستان را؟
درصد نفوذ خودرو در ایران بالاتر است یا کشورهای پیشرفته؟ (این نسبت حدود 3 برابر است) متوسط مصرف سوخت خودروهای ایرانی بالاتر است یا خودروهای مردم کشورهای پیشرفته؟ (این نسبت نزدیک به 2 است) نسبت قیمت بنزین به متوسط درآمد مردم در ایران بالاتر است یا در کشورهای پیشرفته؟ این نسبت در آمریکا 3 برابر ایران است یعنی متوسط مردم آمریکا در هنگام خرید بنزین احساس فشار بسیار کمتری نسبت به مردم ایران دارند. چرا که آمریکایی متوسط با درآمد یک سالش می تواند 55700 لیتر بنزین بخرد ولی ایرانی متوسط با درآمد یک سالش می تواند 14600 لیتر بنزین بخرد!
نتیجه گیری اش مشخص است و خودتان می دانید دلیل کنترل مصرف انرژی در آنجا چیز دیگری است. نسبت دادن کاهش مصرف بنزین در کشورهای پیشرفته به بالا بودن قیمت بنزین در حالی که این قیمت همواره در آنجا بالا بوده است یا نشانه ساده لوحی نویسنده است یا ساده لوح فرض کردن خواننده. (2735977) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۱۳:۵۷:۲۶
افرین علی
مهمترین حربه بازار ازاذی ها این است که این ان چیزی که ما میخواستیم نبود بنابر این از نو و برای اثبات ان دائما یک اتوپیای خیالی نشان میدهتد و به عمده افراد هم قبولانده اند که فقط با ازادسازی است که میتوانیم هم رده کشورهای پیشرفته بشویم و نه تاراج چند صد ساله امپریالیسم (2736739) (alef-7)
 
مهران توسلی
۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۱۰:۲۶:۱۵
در یکی از ادارات خدمات مشترکین آب روستایی کار میکنم
نتیجه قیمت گذاری آب (خصوصا آب روستایی) سبب شده
- مصرف آب بالا برود
- طراحی مهندسی شبکه به علت مصرف آب بالا دچار مشکل شود و تاسیسات سریعا به حداکثر تولید برسد به عبارت دیگر عمر تاسیسات کاهش می یابد.
- مشترکین روستایی پایین دست تاسیسات دچار کم آبی بشوند
- مبلغ هزینه شکایات و تخلفات آنقدر کم باشد که قابل ارائه به دادگاه نباشد. در نتیجه تخلف همگانی میشود.
- شرکت نتواند بصورت خود گردان اداره شود و مشکلات مالی عدیده ای گریبانگیر این شرکت ها را بگیرد.
- خدمات مطلوب به مشترکین محترم به سختی و با فراز و نشیب فراوان همراه است.
دو نمونه عرض میکنم
هزینه های تعویض کنتور در هر پنج سال برابر است با یک سوم درآمد شرکت از مشترکین
هزینه تعمیر 50 متر خط لوله 8 اینچ برابر است با پرداخت آب بها یک روستای 20 خانواری طی 25 سال و صورتیکه از پرداخت آب بها کامل پرداخت شود ( که نمی شود) و در صورتیکه انشعاب غیر مجاز غیر مشهود نکشیده باشند (2736099) (alef-7)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۱۶:۵۳:۳۶
خیلی ممنونم. این ارزشمندترین کامنت این پست است.
مخصوصا در شرایط فعلی که دچار بحران شدید آب هستیم اهمیت مطلب شما بیشتر احساس میشود. (2737421) (alef-10)
 
يك ايده
۱۳۹۳-۱۲-۲۰ ۱۱:۴۸:۰۶
با سلام يك نكته اي كه وجود دارد و شايد كسي به آن توجه نكرده است اين است كه چرا بايد ما هرسال و يا هر ماه تعرفه خدماتمان را بالا ببريم مثلا تعرفه هزينه دادرسي قرار است سال ديگر افزايش پيدا كند يا آب و برق و گاز چند درصد به آن افزوده شد چرا بايد هركسي تو هر شغل و صنفي است هر سال افزايش بدهد چرا دولت يا مجلس يا حتي خود مردم تصميم نمي گيريم به جاي اينكه هر سال افزايش دهيم كاهش دهيم هركس در حيطه خودش مثلا هزينه دادرسي افزايش پيدا نكند ديه افزايش پيدا نكند تعرفه دفاتر اسناد رسمي افزايش پيدا نكند تعرفه توليد وغيره افزايش پيدا نكند چرا ما بايد هر سال در قانون بودجه افزايش همه چيز را لحاظ كنيم بياييم شروع كنيم به كم كردن هزينه ها و تعرفه ها ولي در سطح كلي و همه مثلا راننده تاكسي اتوبوس كاميون مدرسه دانشگاه و هزينه بيمارستان و دادگاه و .....امسال افزايش پيدا نكند همه دست به دست بدهيم دولت و مجلس وارد شونداميدوارم توانسته باشم منظورم را برسونم (2736341) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۱۲-۲۱ ۱۰:۱۴:۵۷
بسیار حرف درستی است که هیچ کس نمی خواهد به آن پاسخ دهد ، چرا که همه از دولت تا مردم به دنبال پول بیشتر هستند (2738997) (alef-10)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.