توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 238949
ماهیت تمدید مذاکرات هسته ای وین
بخش تعاملی الف - محمد قربانپور شیخانی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۰۶:۴۸
شکست، تمدید یا توافق نهایی گزینه های پیش روی مذاکره کنندگان هسته ای تا پیش از آغاز دور ششم و نهایی مذاکرات وین بود. در این میان اگرچه با نگاه به نظرات و دیدگاه های مختلف صحبت از تمدید مذاکرات بیشترین احتمال را به خود اختصاص می داد. اما زمانی که مقامات ایران و آمریکا قبل از شروع مذاکرات وین اعلام کردند در صورتی که امیدی به دست یافتن توافق وجود نداشته باشد و به عبارتی دیدگاه ها آنقدر از هم فاصله داشته باشند که تمدید مذاکرات بی مورد تلقی شود نمی توان به تمدید توافق ژنو اقدام کرد؛ چشم انداز مذاکرات را مبهم و پیچیده تر ساخت.

مهمترین نکته ای که در مورد نتایج مذاکرات سیاسی ایران و ۱+۵ می توان گفت این است که "تمدید" نه تنها نتیجه ماه ها کار سیاسی و کارشناسی بوده است بلکه این رویداد را می توان نوید دهنده ظهور نشانه هایی برای توافق نهایی دانست. به عبارتی ماهیت این تمدید را نمی توان مذاکراه برای مذاکره دانست بلکه مذاکره برای حصول توافق، ماهیت واقعی تری از آن را شکل داده است. ماهیتی که بر طبق اظهارات قبلی مقامات ایران و آمریکا نشان می دهد دیدگاه ها تا حدود قابل توجهی به هم نزدیک شده که در نهایت منجر به تمدید توافق ژنو گردید.

اینکه باقی ماندن چه مسائل و یا انجام نگرفتن چه کارهایی منجر به تمدید مذاکرات شد و آیا اساسا نیاز به تمدید بوده یا خیر؛ سوالی است که بعد از ۱۸ روز مذاکرات نفس گیر در هتلی که اهالی رسانه به آن لقب زندان کوبرگ دادند، به ذهن می آید. در این باره باید گفت به نظر می رسد در نشست های سیاسی و کارشناسی، نقطه نظرها، شفاف سازی ها، اتمام حجت و اطمینان ها خصوصا از طرف تیم مذاکره کننده ایرانی انجام گرفته باشد. یقینا طی بازه زمانی ۶ ماهه نشست های کارشناسی به حدی رسیده بود که طرفین، زمینه را برای دور نهایی نشست سیاسی آماده کنند.

اما آنچه اهمیت رویداد تمدید را چندبرابر می کند این است که محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران در حین مذاکرات موسوم به وین ۶ بعد از نشست دو جانبه ای که با جان کری وزیر خارجه آمریکا داشت اعلام کرد که "توافق"، منتظر تصمیم مدیران سیاسی است. جمله ای که حکایت از آن دارد عمده مشکلات و مسائل باقیمانده تاحدود زیادی قابل برطرف شدن هستند و حال، تصمیم و اراده از سوی مقامات ۱+۵ بویژه آمریکا است که برای اتمام کار لازم است. علاوه بر این، ظریف همچنین اعلام کرده بود که از نظر ایران، نیازی به تمدید وجود نخواهد داشت و ما آمادگی انجام گرفتن توافق نهایی را داریم در همین راستا "چنانچه تمدیدی صورت بگیرد توافق بر سر روش و ادامه کار است". این اظهارات ظریف نشان می داد ایران نه تنها انعطاف کافی و راه حل های مناسبی برای پیشرفت در مسائل کلیدی باقیمانده ارائه داده است بلکه تمدید را فقط در شرایطی می پذیرد که نشانه های حصول توافق در طرف مقابل وجود داشته باشد یعنی تمدید برای نتیجه گرفتن مذاکرات به معنای توافق نهایی صورت بگیرد نه شکست یا مذاکره برای مذاکره!

اگرچه نمی توان با اطمینان و بطور خوشبینانه ای نتیجه گرفت تنها گزینه پیش رو برای این دوره ۳ تا ۴ ماهه توافق باشد، چراکه اولا محرمانه ماندن مذاکرات امکان هرگونه نتیجه گیری قطعی را سلب می کند و از طرفی امکان ورود سایر متغیرهای مزاحم برای به بن بست کشاندن مذاکرات در این مدت را نمی توان انکار کرد. اما با توجه به شواهد موجود می توان اینگونه گفت که در رویداد "تمدید مذاکرات" دو نکته مهم نهفته است: اینکه اولا غرب بدنبال استفاده کامل از زمان باقی مانده و در نتیجه کسب اطمینان بیشتر از برنامه هسته ای ایران در این زمان باقی مانده است و ثانیا خود را آماده اتخاذ تصمیم سیاسی لازم برای توافق نهایی می کند. بنابراین بهتر آن است که این دوره را دوره ای دانست که در آن مقامات غرب و خصوصا آمریکا باپذیرش واقعیت پیشرفت دانش هسته ای ایران، تلاش هایی در راستای اتخاذ یکی از بزرگترین تصمیمات سیاسی ظرف چند دهه گذشته صورت می دهند.

در راستای این تصمیم بزرگ یکی از مهمترین چالش ها در محدوده زمانی باقی مانده، پیدایش شکاف بین کنگره آمریکا و کاخ سفید است. مهم ترین موضوع مورد اختلاف در این باره این است که چه کسی حرف آخر را درباره توافق نهایی با ایران خواهد زد، رئیس جمهور یا کنگره؟

با اشاره به شکاف احتمالی این دو نهاد سیاسی حول توافق هسته ای باید گفت، کنگره اگرچه می تواند به دولت اوباما فشارآورد که اقدامات سخت گیرانه تری را انجام دهند، اما؛ امکان وتو از سوی اوباما و یا شکل گیری جریان های ضد اسرئیلی در آمریکا را نیز باید در نظر گرفت. اوباما می تواند با خرد جمعی آنچه که به نفع مردم آمریکا است انجام دهد. مردم آمریکا نیز نشان دادند که در پرونده سوریه به شدت مخالف درگیر شدن آمریکا در جنگ یا پروژه های هزینه بر هستند و مقامات کاخ سفید نیز باید این نکته را درک کنند.

با در نظر داشتن این مسئله به طور کلی می توان گفت "تمدید مذاکرات" ماهیتی دو سویه دارد که یک سویه آن فنی و سویه دیگر آن سیاسی است. ماهیت سیاسی- فنی پروژه مذاکرات هسته ای با "تمدید یافتن" به آنجایی ختم شد که در مسائل فنی هم ایران و هم ۱+۵ ، با بروز و درک نشانه هایی راضی به تمدید شده اند و در مسائل سیاسی نیز با هدف آماده سازی افکار داخلی برای رسیدن به توافق، بویژه در آمریکا و نزدیک کردن دیدگاه های کنگره و کاخ سفید، تمدید مذاکرات صورت گرفت.
 
کلمات کلیدی : محمد قربانپور شیخانی