نظر منتشر شده
۶۵
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 210470
گزیده ای از سجایای اخلاقی حضرت رضا(ع)؛
پرتویی از خورشید
مهدی یاراحمدی خراسانی، 12 دی 92
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۱۱
در آن زمان كه درهاى آسمان گشوده شد و پرتوىی از نور رخشان امامت و ولایت بر زمين تابيد، مژده ای شادي بخش، دلهاى زمينيان را فراگرفت و تاريكی و هواپرستى، با ظهور رهبرى ربّانى به رسوايى افتاد.

يازدهم ذى القعده سال ۱۴۸ هجرى امام هشتم(ع)، حضرت خورشید به عنوان سرچشمه اى از نيكى و مهربانى و هدايت رخ نمود تا پناهگاهى پديد آید كه خداپرستان را در خود گرد آورد. حضرت علي بن موسي الرضا(ع) مانند ديگر پيشوايان معصوم عليهم السلام به زيور فضايل اخلاقي و کمالات نفساني آراسته و از هر گونه زشتي و پليدي و رذايل اخلاقي منزه بود و در اين راه گفتار و رفتارش الگو و سرمشق ديگران بود.

در بحارالانوار جلد ۴۹ صفحه ۹۰ آمده است که «ابراهیم بن عباس» دربارۀ منش و روش اخلاقی حضرت ابوالحسن رضا(ع) چنین می‏گوید: « هرگز ندیدم آن حضرت، با سخن خود در حق کسی جفا کند(و مورد اهانت و آزار قرار دهد) و یا کلام کسی را قبل از آنکه پایان یابد، قطع کند. نیاز نیازمندان را برآورده می‏ساخت و هرگز حاجتمندی را که توان انجام حاجت او را داشت، رد نمی‏کرد. هرگز پای خود را نزد دیگران دراز نمی‏کرد. و هرگز در حضور دیگران به چیزی تکیه نمی‏داد. و هرگز ندیدم غلامان و خدمۀ خود را دشنام دهد. و ندیدم که در جمع با صدای بلند بخندد؛ بلکه خنده ‏اش تبسّم بود. وقتی سفره پهن می‏کرد، بردگان و خدمه و حتی دربانها و نگهبانان نیز با او بر سفره می‏ نشستند. خوابش کم بود. و کارهای نیک و صدقه‏ های پنهانی فراوانی داشت و اکثر آنها را در شب تار انجام می‏داد (تا مبادا کسی خجالت بکشد و یا او را بشناسد) هر کس گمان کند مثل او را [در غیر اهل بیت] در فضایل دیده است، او را تصدیق نکن!»

این روایت تنها قطره ای از دریای کرامات و سجایای اخلاقی امام رئوف حضرت ثامن الحجج علیه السلام است که بدان اشاره گردید. بر اساس گواه تاریخ، خورشید تابناک امامت و ولایت حضرت رضا(ع) همچون جد بزرگوارشان پیامبر اعظم(ص) در اخلاق نیک و ستوده سرآمد روزگار بودند و تاریخ به نقل از دوست و دشمن، کرامات و سجایای اخلاقی ایشان را شهادت می دهد. بر این اساس بر شمردن ویژگی های اخلاقی حضرتش کار بسیار بزرگی است که از عهده چنین قلم و کلامی بر نمی آید. با این وجود بخشی از مهمترین موارد از سجایای اخلاقی حضرت به اختصار بیان می گردد:

اول: چگونگی برخورد با زیر دستان، کنیزان و غلامان:
امام رضا علیه السلام همچون اجداد بزرگوارشان در برخورد با بردگان، خدمه، زیردستان،کنیزان و غلامان ارزشهای انسانی و اخلاقی را همواره مورد توجه داشته اند. همچنین در عین حال که نهایت احترام را به خدمتکاران و غلامان خویش داشتند، از تذکر سازنده و بجا به ایشان خودداری نمی‏کردند. بر این اساس در شیوه ی مواجهه ایشان با زیردستان موارد زیر بیشتر مورد توجه مورخین بوده است:

• الف: هرگز کسی ندیده است امام به غلامان و زیردستان خود ناسزا و دشنام داده و یا این که با زبان خشونت با آن ها صحبت نمایند.

• ب: امام هشتم بسیار به زیردستان خود احترام می گذاشتند تا آنجا که در عیون اخبار الرضا آمده است: «أَجْلَسَ مَعَهُ عَلَى مَائِدَتِهِ مَمَالِیكَهُ وَ مَوَالِیه‏.» امام(ع) با آن ها سر یک سفره می‏نشست. «عبدالله‏ بن صَلت» از مردی بلخی نقل نموده است: که من همراه حضرت رضا‏‌ علیه‌ السلام در سفرش به خراسان بودم. روزی سُفره انداخت و تمام بندگان و خدمۀ خویش را اعم از سیاه و سفید و... جمع کرد، عرض کردم: فدایت شوم! می‏خواهی برای بردگان سفرۀ جُدا پهن کنم؟ حضرت این پیشنهاد را رد کرد و فرمود: « ساکت باش! پروردگار بلند مرتبه (همۀ ما) یکی است. مادر و پدر (همه) یکی است و جزا و پاداش نیز بر اساس اعمال است {پس برتری در بین نیست که آنان جدا شوند}»

• ج: در فروع کافی به نقل از محمدبن یعقوب کلینی آمده است: «کانَ ابوالحسن اِذا اَکَلَ اَحَدَنا لا یَستَخدِمُهُ حَتّی یَفرَغَ مِن طَعامِهِ؛ ابوالحسن (علی‏بن موسی) این‏گونه بود که وقتی یکی از ما [خدمه و غلامان] مشغول خوردن غذا بود، او را برای انجام کاری فرا نمی‏خواند، تا زمانی که از غذا خوردن فارغ می‏شد». به بیان دیگر در حالی که در هیچ جای دنیا چنین برخوردی با زیردستان مشاهده نمی شود امام هشتم به گونه ای رفتار می کردند که اگر خدمت کاری مشغول خوردن غذا و بر سرسفره بود او را برای کاری احضار نمی کردند. همچنین ایشان علاوه بر این که در هنگام غذا به غلامان دستور کاری نمی دادند اجازه هم نمی دادند غلامان در هنگام صرف غذا به احترام ایشان از جای خود بلند شوند. در فروع کافی آمده است که حضرت رضا علیه السلام می فرمود: « هر گاه در جمع شما حاضر شدم و شما مشغول خوردن غذا بودید، از جای برنخیزید. چه بسا آن حضرت با یکی از ما کاری داشت و ما را فرا می‏خواند، به ایشان گفته می‏شد که فرد مورد نظر شما مشغول غذا خوردن است، پس حضرت می‏فرمود: به او کاری نداشته باشید تا از غذا خوردن فارغ شود»

• د: در نورالابصار آمده است: روزی امام علیه اسلام وارد حمّام شدند، سربازی داخل حمّام بود(که به‏ منزله خدمتکار ولی عهد بود) از حضرت خواست که آب بر سر و صورت او بریزد، حضرت این عمل را انجام داد. مردی وارد حمّام شد، در حالی که حضرت را می‏شناخت، پس فریاد کشید: هلاک شدی. آیا پسر دختر رسول خدا‌ صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌ آله را به خدمت گرفته ‏ای؟ پس آن سرباز فریاد کشید و خود را بر دست و پای امام انداخت و با تضرّع عرض کرد:‌ ای پسر رسول خدا! چرا وقتی به شما دستور دادم که (آب بر بدنم بریزید) نافرمانی نکردید؟ حضرت لبخندی زد و با مدارا و ملاطفت فرمود: آن کار ثواب داشت؛ لذا قصد نکردم که در کارهای که ثواب دارد تو را نافرمانی کنم» بر این اساس امام هشتم در عین برخورداری ظاهری از ولایت عهدی با دریای رأفت و مهربانی که داشته اند از جسارت و خطای غلامان خود در می گذشتند و در بسیاری از موارد دیده شده است که ایشان تلاش می کردند در کارها از غلامان و خدمتکاران کمک نگیریند و کارهایشان را خود انجام دهند.

• ه: در تاریخ آمده است حضرت رضا علیه السلام برای بنده‏ ها احترام خاصی قائل بود و هرگز با آنان رفتار تبعیض آمیز و نژاد پرستانه نداشتند و آزادی بردگان را خیلی دوست می‏داشتند؛ لذا در روایات آمده است که آن حضرت: «اَعتَقَ اَلفَ مَملوُکٍ؛ هزار بنده را آزاد کرد.»

دوم: آداب اخلاقی در مراودات اجتماعی امام رضا علیه السلام:
حضرت رضا‏‌ علیه‌السلام با این که در مقام ولایت عهد بودند و از مقام معنوی بالایی نیز برخوردار بوده اند اما هرگز به آداب اخلاقی در مراودات اجتماعی، حتی به ریزترین آنها بی ‏توجهی و کم‏توجهی نفرمودند. براین اساس و با عنایت به حدیث ذکر شده در ابتدای این مرقومه برخی از نکات اخلاقی ویژه در ارتباطات اجتماعی ایشان وجود دارد که فهرست‏ وار به شرح زیر ارائه می گردد:

• بسیار مهربان و خوش برخورد بودند.
• با گفتارشان دل کسی را هرگز نرنجانده و به کسی اهانت نکردند.
• هرگز به کسی ناسزا نگفتند و به اَحدی دشنام ندادند.
• هرگز سخن کسی را قطع نمی‏کردند و اجازه می‏دادند که شخص سخنانش را تمام کند و به آخر رساند.
• با کسی به درشتی سخن نمی گفتند. روش امام این بود که صبر می کرد تا سخن گوینده تمام شود سپس نظر خویش را درباره سخنان او ابراز نمایند.
• پای خود را هنگام نشستن در حضور دیگران که مقابل و یا اطراف حضرت نشسته بودند، دراز نمی‏کردند.
• خوي نيکوي حلم و بردباري را از پدر بزرگوار خود امام کاظم (ع) به ارث برده بودند و در برابر افراد جاهل و گستاخ با بردباري مواجه مي شدند.
• در حضور دیگران به دیوار تکیه نمی‏زدند و این را خلاف ادب و احترام حضّار می‏دانستند.
• هرگز دیده نشد که آب دهان خود را بیرون اندازدند.
• با صدای بلند نمی‏خندیده بلکه خنده ی ‏ایشان تبسّم و لبخند ملیح بود.
• میهمان را گرامی می‏داشتند و او را به کار وا نمی ‏داشتند.
• قبل و بعد از غذا دستها را می‏شستند و نظافت را رعایت می کردند.

سوم: فرهنگ رضوی در کمک به نیازمندان:
با عنایت به اینکه در زمان حیات امام هشتم علیه السلام نهادهای مشخصی برای کمک به محرومین و نیازمندان وجود نداشته است ایشان یکی از وظایف مهم و حیاتی خویش را کمک به فقرا و محرومین می دانستند. در فرهنگ کمک رسانی ایشان به محرومین موارد زیر در تاریخ نقل گردیده است:

• هرگز فقیری را رد نمی‏کردند: در مورد آن حضرت نقل شده است: هر گاه می‏توانستند حاجت نیازی را برآورده سازد، او را بی‏پاسخ رد نمی‏کردند.
• کمک به محرومین را سنّت حسنه‏ای در بین نیاکان خود می‏دانستند و به آن افتخار می کردند.
• امام رضا‏‌ علیه‌ السلام از پدر بزرگوارشان نقل کرده اند: که جدّش [امام] جعفربن محمد [الصادق‌ علیه‌ السلام] می‏فرمود: وقتی کسی از من درخواستی دارد (و به من ابراز نیاز می‏کند) تلاش می‏کنم در اوّلین فرصت نیاز او برطرف شود و من فرصت کمک به او را از دست ندهم.
• زمانی که حضرت در خراسان بودند، در روز عرفه‏ای تمام اموال خود را به فقرا انفاق نمودند. «فضل‏ بن سهل» به ایشان اعتراض کرد و عرضه داشت: این خسارت و زیان است. حضرت در جواب فرمودند: «هرگز خسارت نشمار آنچه را که به عنوان اجر (الهی) و یا کرم و بخشش داده‏ای.» این حدیث علاوه بر اینکه نشان می‏دهد گاه حضرت تمام اموالش را در راه خدا به فقرا انفاق می‏کرد، و ارائه دهندۀ خط فکری عمیق این مکتب؛ دربارۀ انفاق و کمک به فقرا است و آن اینکه انفاق خسارت نیست، از دست دادن نیست بلکه ذخیره سازی آن در جایی مطمئن است.
• انفاق از بهترین ها؛ پیوسته امام ابوالحسن الرضا‏‌ علیه‌ السلام هنگام غذا سینی را می‏آورد و کنار سفره می‏گذاشت (قبل از خوردن) از بهترین غذاهایی که برای او آورده بودند، برمی‏گرفت، داخل آن سینی می‏گذاشت و دستور می‏داد که آن را به نیازمندان بدهند. آنگاه این آیه را تلاوت می‏کرد می‏فرمود: «و تو چه می‏دانی آن گردنه چیست؟ آزاد کردن برده‏ای یا غذا دادن در روز گرسنگی.»
• بخشش به اندازۀ نیاز؛ روزی فقیری نزد حضرت آمد و از او درخواست کرد که: « به اندازۀ مروّت خودت به من عطا کن!» حضرت فرمود: یعنی شاید مروّت من به اندازۀ اعطای تمام دنیا باشد. فقیر متوجه خطای در کلامش شد؛ لذا دوباره عرض کرد: « به قدر مُروّت خودم بده.» در این وقت حضرت با چهرۀ گشاده به او فرمود: « در این صورت بلی» آنگاه فرمود: « ای غلام دویست دینار به او بده»
• حفظ آبرو و شخصیّت فقرا؛ حضرت رضا‏‌ علیه‌ السلام سخت به حفظ شخصیّت، کرامت و حیثیت افراد توجه داشتند؛ لذا سعی می‏کردند اغلب شبها و یا از پشت پرده دور از چشم مردم به فقرا رسیدگی نمایند.

سخن پایانی این که کرامت اخلاقی اهل بیت عصمت و طهارت - علیهم السلام - برگرفته از کرامت و بزرگواری پیامبر اعظم(ص) است که علاوه برهدایت جامعه اسلامی، موجب ارتقاء اخلاق اجتماعی مسلمانان شده و بیشترین جذابیت را حتی در برخورد با کسانی که بدون معرفت و آگاهی نسبت به آنان برخورد می کردند ایجاد می نمود. امامان معصوم با اينكه امامت و رهبري مردم را به عهده داشتند و برگزيده‌ي خداوند و حجّت او بر روي زمين بودند، امّا خودشان را از مردم جدا نمي‌دانستند و با رفتار و گفتارشان به همه درس زندگي، پاكي و درستي مي‌دادند. امید است که با تأسی به خورشید هشتم آسمان ولایت و امامت، سلطان سریر ارتضا امام ‏علی‏ بن موسی الرضا‌ علیه‌ السلام بتوانیم گوشه‏ای از فرهنگ ناب تشیع را به جهانیان مدعی فرهنگ و تمدّن ارائه نماییم.
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۲۴:۱۹
شهادت امام هشتم تسلیت باد (1881580) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۲۱:۲۹:۵۷
متأسفانه اخبار ساعت 21 سیما در شام شهادت ولی نعمت کشورمان، بساط شادی و شعف راه انداخته و حلول ماه ربیع را تبریک می گفت. لااقل یک خبر هم از اجتماع عظیم عزاداران در مشهد منعکس نکرد.
فقط من نفهمیدم منظورش از این بساطی که راه انداخته چیه؟
مردمی که دو ماه عزاداری کردن ... حتی تو برنامه کودک هم همه چیز رو سیاه پوش دیدن، یک شب دیگه هم تحمل دارن که به احترام امام و ولی نعمشون شادی نکنن.
هی دائم هم می گفتن میلاد پیامبر، هجرت پیامبر و ایام شادی شیعیان! حالا چرا فقط شیعیان، پیامبر که رحمة للعالمین هست. حداقل بگین شادی مسلمانان.
ضمن اینکه هیچ روایتی نداریم که حلول ربیع را باید تبریک گفت.
واقعا انقدر عصبانی شده بودم که اول اخبار حرف از شادی و شعف و این چیزها بود و انگار نه انگار که مردم از صبح در حال عزاداری بودند.
تازه اگر این را هم در نظر بگیریم که این ایام مصادف است با واقعه سقیفه و خانه نشینی حضرت امیر (ع) دیگه نور علی نور میشه!!!!! (1882894) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۲۴:۳۱
زآستان رضایم خدا جدا نکند
التماس دعا (1881581) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۲۴:۴۱
خوش به حال اونایی که مشهد هستند (1881582) (alef-13)
 
توانا
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۲۵:۱۶
این امام مهربان است بخدا مهربان است (1881584) (alef-13)
 
سمانه
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۲۶:۰۵
ای کاش ما تنها از دوست داشتن امام حرف نزنیم و کمی رفتار و گفتار خود را با فرهنگ رضوی تطبیق دهیم. (1881590) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۲۶:۲۹
لطفاً زندگی نامه امام رضا را هم چاپ کنید (1881591) (alef-13)
 
حدیث امام رضا
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۲۷:۳۵
سه ويژگى برجسته مؤمن
لا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَكُونَ فيهِ ثَلاثُ خِصال:1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.
مؤمن، مؤمن واقعى نيست، مگر آن كه سه خصلت در او باشد:سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پيامبرش و سنّتى از امامش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پيغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است،امّا سنّت امامش، صبر كردن در زمان تنگدستى و پريشان حالى است. (1881596) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۲۰:۳۹:۳۵
روز پنجم مرداد یک بانوی مسیحی - که دین و آیین اسلام را پذیرفته - با نهایت بهجت و سرور به دفتر مجله (نقل از ص 82 ماه نامه آستان قدس، شماره 6، مورخ مهر ماه 1340) آمد و ما را به سعادت عظیمی که نصیبش شده بود، بشارت داد.
بانو رافیک اصلانیان بیست و هشت ساله هم اکنون در بیمارستان فیروز آبادی تهران کار میکند؛ وی شرح شفا و نجات یافتن خویش را چنین بیان کرد.

بانو رافیک گفت: سال گذشته دچار بیماری صعب العلاجی شدم. که قدرت حرکت از من سلب شد و از ناحیه ستون فقرات درد بسیار شدیدی احساس میکردم.

پزشکان تهران بعد از عکسبرداری اظهار داشتند که پنج مهره از ستون فقرات تو سیاه شده است؛ و با عمل جراحی هم علاج پذیر نیست.

من که از همه جا درمانده بودم، شنیدم که در خراسان امامی هست که بیماران را شفا میبخشد

با هزار امید و اشتیاق و تحمل رنج و مشقت بسیار، خود را به مشهد رساندم و با راهنمایی خدام آستان قدس، شبی را در پشت پنجره فولاد گذراندم.

سحرگاه در خواب دیدم که شخصی مجلل، به نزدیک من آمد؛ و دستی بر پشتم کشید که حرارتی عجیب در خود احساس کردم؛

و فرمود: تو بهبود یافتی.

چون از خواب بیدار شدم، با نهایت شگفتی، خود را سالم دیدم، و از شدت شوق میگریستم.

زمانی که به تهران بازگشتم، پزشکان پس از عکسبرداری و تطبیق عکسهای جدید و قدیم در شگفت ماندند.

یک سال از این ماجرای گذشت؛ دوباره به مشهد آمدم؛ و پس از عتبه بوسی حضرت رضا علیه السلام در محضر آیت الله میلانی، دین اسلام را پذیرفتم و ایشان مرا به نام فاطمه نامید.

بانو فاطمه اصلانیان دست خطی را نشان داد که ایت الله انگجی و آیت الله میلانی تشرف ایشان را به دیانت اسلام تصدیق کرده بودند. (1882802) (alef-13)
 
مهدی ابراهیم زاده
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۲۸:۵۷
خدا کند امام رضا حاجات مرا هم برآورده سازد. از همه ی کسانی که این متن را می خوانند می خواه م برایم دعا کنند (1881598) (alef-13)
 
حرمت را صفاست
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۲۹:۱۹
تو ای ترجمان عشق در چشمانت...ای بوی خوش یاس در سرایت..دیر بازیست که دلهای عاشق را پناهگاهی..ای پادشاه ملک خورشید...در بارگاهت راهی نیست میان حاجت و اجابت...گدای کوی تو ناج شاهی به سر دارد .به ضریحت پیوند خورده دل هزاران عاشق از هزاران سال پیش.کرامتت کرامت همایونیست و عطایت فراتر از قابلیت ما..گواهی می دهد..از عرشیان تا فرشیان..که تویی یگانه سلطان ملک عاشقی... (1881599) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۲۹:۵۷
آقا جون ، می خوام بیام به پا بوست ، آقا جون من فقط به امید زیارت توست که الان دست می نویسم . (1881601) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۰:۵۷
سال گذشته به خودم قول دادم که با پس اندازی که کردم دست مادرمو بگیرمو بیام به پابوست .می خواستم مادر و سوار هواپیما کنم و بیام کنارت ، آخه اون دیسک کمر داره . می خواستم مادرمو ببرم بهترین هتل . می خواستم اولین زیارت عمرش پر از خاطره باشه . ( میدونی که دستم خالیه ... نمی تونم اونو به مکه بفرستم اما از برکت وجود تو ، زیارت تو برای ما مانند رفتن به خونه خدا شده )اما بازم کارم گره خورد و پولمو خرج کردم . باز هم شرمنده خودمو مادرم شدم .اما ایندفعه ، کوله بارمو بستم . نذر کردم اگه دعوتم کنی بیام و چند روز و چند شب خودمو دخیل ببندم به ضریحت . می خوام چند روزی و که اونجا هستم از پیشت دور نشم . می خوام صداتو بشنوم . میخوام تو هم بیای دستتو روی سرمن بکشی . (1881602) (alef-13)
 
محسنی
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۱:۱۶
امام رضای مهربون... آقای من......فراموشم نکن...جز تو این دل نامی رو بلد نیست...شما خودت بخون تا آخرش.... (1881603) (alef-13)
 
حسن خادم
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۲:۰۰
من ساكن مشهدم و مجاور امام رضا (ع) ..اما دلم از خودم و بعضي مجاورهاي حضرت گرفته...تا چه حد ما قدر اين گوهر ناب رو مي دونيم؟...حق همسايگي رو به جا مياريم؟...مهمون نواز زوار و مهموناي امام رضا (ع) هستيم؟...چرا بعضي(البته بعضي) از كسبه،رانندهاي تاكسي،مسافردارا بجاي اينكه مفتخر به خدمتگزاري به زوار و قانع به نه سود كمتر كه حقشون باشن خون مسافراي آقا رو تو شيشه ميكنن؟...آقا به خدا شرمندتونم...فيض همسايگيتون رو دادين و ما... پناه به خدا (1881608) (alef-13)
 
مریم سعیدی
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۲:۴۵
اولین باری که برای زیارت حرمت به مشهد مشرف شدم بدون هیچ گونه بهانهای بغض در گلویم حلقه زد, نتوانستم بغضم را بشکانم. هنگامی که از دور چشمم به حرمت افتاد بغضم را شکستم. حرمت نورانی تر از خورشید بود و مرا به سوی خود فرا میخواند. فقط سه روز فرصت داشتم. دوست داشتم تمام فرصتهایم را در حرمت بمانم و بگریم. گریستن در حرمت بسیار زیباست. (1881611) (alef-13)
 
نرگس منعمی
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۳:۰۲
بیان احساسات در کودکان چون به دور از تکلف و تصنع است خیلی دلنشین و زیباست..در این پست ...چند نامه از کودکان که برای امام رضا (ع) نوشته اند آورده شده...ببینید چه دلنشین و بی ریا با مولا سخن میگند... (1881612) (alef-13)
 
س.الیاسی
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۳:۲۱
ای مظهر خوبیها حرمت مانند قسمتی از بهشت است که خداوند عالمیان برای جهانیان روی زمین قرار داده تا هر کس بهرهای کافی ببرد و نیازهایشان را از نمایندهی او روی زمین و این مرز و بوم بخواهد تا درد دلشان را با غریب الغربا بگویند و از او کمک بگیرند. (1881613) (alef-13)
 
ملیحه حاجیان
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۳:۳۷
ای طلیعه هشتم! تو آمدی تا صحیفه عشق بدون مفسر نماند و تو آمدی با خود عشق و صفا و صمیمیت را به ارمغان آوردی و من آمدم تا دلم را بر ضریح تو حلقه زنم و به دور کعبه عشق تو طواف دهم. آمدم تا اشک چشمانم را دخیل سقا خانهات کنم. آمدم تا از کبوتران حرمت گردم تا به هر صبح به دور گنبد طلائیت به پرواز درآیم و ریزه خوارخوان کرمت گردم. مولایم! ای طبیب دردمندان! ای سنگ صبور خسته دلان! ای امید ناتوانان! روزگارم بدون تو و فرزند تو همچون مرگ تدریجی و جانکاه است. (1881615) (alef-13)
 
یک فریاد از ته دل
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۳:۵۱
یا شمس الشموس (1881618) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۴:۴۵
آتشي در سينه دارم جاوداني...
عمر من مرگيست نامش زندگاني...
رحمتي كن كز غمت جان مي سپارم
بيش از اين من طاقت هجران ندارم
كي نهي بر سرم پاي اي پري از وفاداري
شد تمام اشك من بس در غمت كرده ام زاري
نو گلي زيبا بود حسن و جواني
عطر آن گل رحمت است و مهرباني
نا پسنديده بود دل شكستن
رشته الفت و ياري گسستن
كي كني اي پري ترك ستمگري؟
مي فكني نظري آخر به چشم اي جان عالم؟
گرچه ناز دلبران دل تازه دارد...
ناز هم در دل من اندازه دارد...
حيف اگر ترحمي نميكني بر حال زارم
جز دمي كه بگذرد از چاره كارم
دانمت كه بر سرم گذر كني به رحمت اما
آن زمان كه بركشد گياه قمصر از مزارم (1881621) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۵:۱۴
خواستم از ارادتم به شما بنويسم ...... خواستم بنويسم من دوست دار شما هستم... چهره ي معصوم و خندان آن پسر بچه بيمار يادم آمد.. دستان لرزان كارگر كارگاه كه از شدت ضعف روزه و خستگي كار مي لرزيد يادم آمد ... مشكلات زندگي دوست جديدم قاسم يادم آمد... انتظار بچه هاي آسايشگاه با آن چهره هاي معصوم يادم آمد..بي كسي علي آن دوره گرد بي خانمان يادم آمد..
..و خيلي چيز هاي ديگر... دستم خشك شد... نتونستم مولا.. نتونستم ... مولا كمكم كنيد ... كمكم كنيد ..اين درد ها از پا در نيارم... آقا خودتون مي دونيد تا حالا برا رفع اين مشكلات سعي كردم .. اما كمكم كنيد .تا اين ها حل نشود..تا اين درد ها هست و كامل حل نشده ادعاي دوستي شما كجا؟.. كمكم كنيد آنقدر لايق شوم كه من ادعايي نداشته باشم ولي در چشم شما ... دوست دارتان باشم... . (1881622) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۵:۲۶
امام رضا .منو دریابین ......... (1881624) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۵:۴۸
ضريحت را
با آب ديدگانم غبارروبى مى كنم
و با نسيم
كبوتران ضريحت را
در ديدگانم
مجسم مى كنم
و بر گنبد طلايى ضريح تو
طواف مى گذارم
چشم هايم شيدا
براى يك لحظه
يك ثانيه
حضور صميمى ات را
در ضريح ترسيم مى كند
و من
بى قرار مثل يك قطره حباب
رنگين ترين رؤيا و مجنون ترين مجنون
مى گردم

و از خطوط سبز تخيل
بر وادى عشق تو گام مى نهم
و در سفر به نزد تو
حكايت هاى خسته جانم را بازگو مى كنم
و كبوتر ذهنم را
از حرم تنگناى خويش

بر وادى عشق تو رهسپار مى گردانم


عشق بى نهايت
دل به زيارت تو اوج مى گيرد
اى رضا!
مى آيم به سوى تو
تو اى عشق بى نهايت!
و تو
عاشقانه عقده هاى دلم را مرحمى مى شوى
و هاى هاى اشكهايم
به زيارت تو
از ديدگانم جارى مى شود
اى ملكه دلهاى خسته!
تو جام مرا پر از شراب معنويت مى سازى
و من
عاشقانه نامت را فرياد مى زنم:
اى امام هشتمين!
اى ضامن آهوان رميده!
تو معيار سنجش صداقت هستى

تو آسمان زلال دلها هستى



عشق،
پنجره فولادت را معنا مى كند
و دل به زيارت تو اوج مى گيرد
اى ضريح سراسر نور!
با دلى آكنده از صداقتهاى تو
با جامى تهى از عشق
و چشمانى بر گل نشسته
به سوى تو مى آيم
و پرندگان حرمت
عروجت را معنا مى كنند
و عاشقانه دانه از لانه نور برمى چينند
و تو را مى ستايند
اى بزرگ ترين واژه كلام!
تو عروج آسمانى كرده اى
و تمامى زائران ضريحت را
به سوگ عشق نشانده اى
كه همه سينه ها و همه جانها
تو را مى طلبد

((عشاق الرضا)) (1881626) (alef-13)
 
وحید - امروز و امشب
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۷:۴۳
امام رضا جان........
دلم براتون تنگ شده امروز... اقا نمیدونم چم شده یهو.... اقا جانم ...فدای چشاتون بشه چشای
وحید ... امروز باهات حرف دارم..قده یه دنیا.....عزیز دلم....وقتی به یه چیز فکر میکنم ...دلم آتیش میگیره.... مولا جانم ...وقتی تو مدینه ... با قبر رسول خدا(ص) وداع میکردی... اقا اون موقع... میگن خیلی اشک ریختی...فدای
چشات شم.... اقا خودت چشیدی غم دوری از حرم یار رو... مولا ... تو رو به
جوادت...راضی نشو وحیدت بچشه این درد رو.. اقا گناه دارم به خدا... خودت تموم دور
افتاده هات رو سامون بده....و دیوونه هات رو زیر سایت نگه دار...
عشق تویی فقط...فقط تو..... مولا جانم ... نازنینم... وقتی دور ضریحت صدای رضا جان
گفتن مهمونات رو میشنوم...مینازم به تو پیش دلم.... از این که محبوبم محبوب این همه
آدمه .... یه حس قشنگی دارم.. .. اون قده اقایی که همه دوست دارن... گلم... دوست دارم
شب و روز از تو بگم برا همه .. از خوبی هات.. از مهربونی هات ... از دردات..از
اشکات....اقا به خدا لذت میبرم وقتی دوستدارانت رو می بینم... .. دوست دارم داد بزنم
.. .. فریاد بزنم .. بگم... .مردم..................اهای.... مردم ... از این نازنین دلربا تر هم
هست واسه دوست داشتن؟...
رضا جانم ... رضا جانم ... رضا جانم ... دلم اتیش گرفت دیگه ..اقا خرابتم به خدا . اقا نیگام
کن.. دلت نمی سوزه واسم.. اخه من که جز تو ندارم.. اخه من که دنیا رو بی تو نمی
خوام....اخه من که فدای یه نیگاتم ... کی پرده از روت میگشایی نازنینم؟... بوی عطر نفست
دیوونم میکنه ادمو.. دل ربایی میکنی نازنینم ... ولی میگریزی... میدونم ..فدات
شم..میدونم ...رسم دلبرا همینه...اما اخه نفسم.. جانم.....عمرم.... دارم میمیرم از
عشقت....خودت این جوریم کردی.. خودت....... خودت این قدر خوب بودی.. خودت این
قدر دلربا بودی....... خودت این جوریم کردی...خودت.. فدات شم .. خودت.. اگه نه معشوقی
نازنین مثله تو کجا و عاشقی مثله من کجا؟اقا شدی دوست داشتنی ترین درد واسه دلم... و
تنها ترین درمون براش...اقا مریضای زیادی رو شفا میدی... بزرگواری دیگه.. اما اخه اقا
مریض خودتون رو کی میخواین شفا بدین پس؟... دردم مگه جز خودتون شفایی داره؟... شفام
بده ای شفای دلم....قا جانم ... کلمات خیلی حقیر میشن وقتی میخوان واسه ابراز احساس به
تو بکار برن..ولی امام دل هایی.. خودت خوب میدونی چی میخوام بگم و چیکار کردی با این
دل.. خوب میدونی چه آتیشی زدی به قلبم.... خوب میدونی..قربونت شن تموم دلبستگی
هام ..... خوب میدونی.............عزیزم... به حرمت دل پاک محبین حقیقیت .. بیا دیوونه
ترم کن.. می نازم به این درد....... می دونم.. می دونم درمونم خواهی کرد .. پس یه قرار
اقا ..درمون دلم با تو........ عاشق تر شدن با من......... ناز کردن با تو........ ناز کشیدن با
من............وعده ی دیدار با تو... تحمل دوری با من...خوشی هاش با تو... غماش با من..
صدا کردنم با تو....به جون امدن با من...جون خواستن با تو...جون دادن با من................. دوست دارم ...... . (1881630) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۷:۵۹
باسلام به الف
متن خوبی بود موفق باشید (1881632) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۸:۲۳
یا امام رضا به داد ما هم برس (1881634) (alef-13)
 
از خادمین آستان قدس
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۹:۰۴
خدا کند روزی فرا رسد که مدیریت موقوفات امام رضا علیه السلام به دست کسانی که شایسته اند برسد (1881637) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۳۹:۵۸
من این پسر را چون پدر باب الحوائج دیده ام... (1881641) (alef-13)
 
کبوتر حضرت
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۵۲:۴۱
بازهم آمده ام
ای امامم یا علی موسی الرضا(ع)
چند سالیست که بر نام تو مستی کردم
دل را از پس تو پوچ ز هستی کردم…اما…
هر زمان چشمک نازی دیدم…همچو مرغی به گنه پریدم
باز هم آمده ام…
تا که بر سر در این ایوانت
چو کبوتر باشم
بازهم آمده ام..اما…
کوله بارم پر از سنگ گنه
درد را در پس چشمم دیدی
وصله درد ز قلب و دل من برچیدی
تو مرا راه بدادی حرمت
حرم با دل و جان در کرمت…ای امامم یا علی موسی الرضا(ع) (1881679) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۵۳:۱۲
با نام رضا به سینه ها گل بزنید ، با اشك به بارگاه او پل بزنید،

فرمود كه هر زمان گرفتار شدید، بردامن ما دست توسل بزنید (1881682) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۵۳:۲۳
مرا طلای گنبد تو بی قرار می‌کند

کسی مرا به دوش ابرها سوار می‌کند

خیال می‌کند که دیدن تو قسمتش شده

همین کسی که دارد از خودش فرار می‌کند (1881685) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۵۳:۵۰
امام رضا مهربان تر از این حرفهاست...... (1881688) (alef-13)
 
والی زاده- کرج
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۵۵:۴۴
کاش مدیران امروز کمی یاد بگیرند خصوصا مدیران آستان . من یکی از دوستانم مشهد زندگی می کند. و از کارمندان رده پایین آستان است. خیلی از نحوه برخورد مدیران ناراضی است. (1881694) (alef-13)
 
ضامن آهو
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۵۶:۲۵
همیشه از حرمت، بوی سیب می آید
صدای بال ملائک، عجیب می آید!

سلام! ضامن آهو، دلِ شکستهِ ی من
به پای بوس نگاهت، غریب می آید

طلای گنبد تو، وعده گاه کفترهاست.
کبوتر دل من، بی شکیب می آید

برات گشته به قلبم مُراد خواهی داد
چرا که ناله «امّن یُجیب» می آید ... (1881695) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۵۶:۵۶
از کار من گره نگشاید کسی مگر
دست گره گشای تو یا ثامن الحج (ع) (1881698) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۵۷:۰۷
ما را کرمش داد ز هر غصه نجات
بر معرفت و مرام سلطان صلوات (1881701) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۵۷:۲۴
از میان تمام سالنامه های قمری و میلادی ، تقویم دل من در این سرزمین تا ابد شمسی ست وقتی که خورشید نام کوچک توست … (1881704) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۵۷:۳۶
چه کسی گفت که در عالم بالاست بهشت ؟
دل من دید همینجاست ، همین تکه ی دنیاست بهشت ! (1881705) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۵۷:۵۴
بعد از رکوع و سجده و بعد از قیام از دور
هر شب دو زانو می زنم با احترام از دور
دستی به روی سینه و دستی به سوی تو
روی لبم گُل می کند : آقا سلام از دور (1881707) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۵۸:۲۱
آقای من از آهو کمترم. باز هم مرا شفاعت می کنی؟؟؟؟ (1881711) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۱:۵۹:۳۶
برای کسی که ذره ذره وجودش ساخته شده از نان حضرت رضا(ع)… تار و پود جسم و روحش را ضریح معطر رضا در هم بافته… و چشمه های اشکش را همه از زیر گنبدش وام می گیرد… و قلبش را وقتی می شکند می برد پیش رضا تا سالم و سلیم اش کند… و همه سلولهای بدنش را به نمک حضرت رضا مدیون است…

ننگ است زیباترین حسش برای ثامن الائمه نباشد (1881714) (alef-13)
 
نسل سومی
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۰۰:۰۵
ما نسل سومی های انقلاب… جوانهای دهه چهارم… و سربازان ولایت یا هر عنوان دیگری برای خود برگزینیم جای خود… اما من عاشق اینم که مرا جیره خوار و ریزه خوار و نوکر نوکرهای امام رئوف بدانند… سوی چشمهای من درخشش همین گنبد طلاست… باور ندارید… از پنجره فولاد بپرسید که چند بار کور شده ام و پشت همین میله های آهنی چشم هایم را رضا شفا داده است… من جگرم وقتی از نامردی ها کباب می شود آب سقاخانه اسماعیل طلایی را می خورم … آخر آب حرم آقا شفاست… و وقتی پاهایم راه کج می روند رو به سوی حرمش قدم بر می دارم و به پاهایم خوب یاد داده ام چگونه بگویند غلط کردم… آخر ما پابرهنه ایم… کعبه و حج مال اغنیا… حج ما… عشق ما… مولای ما… ذره ذره وجود ما… تمام بود و نبود و رزق و روزی ما … مولانا اباالحسن الرضا(علیه آلاف التحیه و الثنا) است… (1881718) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۰۰:۲۰
امام خمینی: عتبه بوسی امام رضا آرزوی من است (1881720) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۰۰:۵۸
رسول خدا (ص) فرمود:
دو خصلت است که هیچ بدی از آن دو بدتر نیست: شرک به خدا و زیان رساندن به بندگان خدا (1881725) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۰۲:۰۸
سخت است جدا شدن از شهر خاطره های پیامبر؛ اما تو «رضا» شده ای به رضای الهی؛ غریب آمده ای تا اسلام را از غربت بیرون بیاوری، تا غریبه ها را آشنا کنی با هم.
کبوتران مسافر را بنگر؛ رنج دوری را به جان می خرند تا نزدیک باشند به تو؛ کسی که تو را دارد، غریب نخواهد شد.
چشم ها در ایوان طلای تو، مثل گمشده ها به اصل خویش،‌به روزگار وصل خویش بازمی گردند. سناباد طوس، ‌منزلی شده است تا هر کسی خودش را دوباره بیابد. آدمی، غریب است در این دنیا و تو امام غریبانی؛ آدمی مسافر است و تو کاروان سالارِ مسافران عشق؛ با ما بمان تا از رواق های تو، به دروازه های ملکوت برسیم. (1881727) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۰۳:۳۷
و فرا خوانده شدی به میعادگاه تاریک انگور. می‏دانم که به روشنی می‏شنیدی خنده‏ های مرگ را از لابه‏لای زهرآلود خوشه‏ ها. جام زهر را که نوشیدی،

ناگهان دریچه‏ های شهر، بر نور بسته شد. حالا سال‏هاست که غربتت در سرهامان نقاره می‏زند و کبوتران جهان، شکوه صحن و سرایت را به غلغله می‏آیند. تو به ولایت عشق رفته بودی و آنان بر سفره شوکرانت نشاندند.
نفرین بر آن دست‏ها که به سوزاندن جگرت رضایت داد و آفتابت را در پس‏کوچه‏ های ناجوانمرد، به شمشیر کشید (1881732) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۰۴:۴۶
من کیستم گدای تو یا ثامن الحجج
شرمنده عطای تو یا ثامن الحجج
بالله نمی روم بر بیگانگان به عجز
تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج (1881737) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۰۴:۵۹
زائری بارانی ام آقا به دادم میرسی

بی پناهم خسته ام تنها به دادم میرسی (1881738) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۰۵:۵۱
چرا به امام رضا (عليه السلام) غريب الغربا مي گويند ؟
غريب از ريشه ي «غرب» به هر چيز دوري گفته مي شود همچنانكه وقتي گفته مي شود غرب الشخص بالضم غربه يعني از وطنش دور شد و همچنين در مورد چيزي كه در بين هم جنسانش بدون نظير باشد بكار مي رود مثلاً گفته مي شود العلماء غربا چون در ميان جاهلان اندكند .
امام صادق عليه السلام بيان مي كند يكي از پايه هاي معرفتي كه حق امام رضا (عليه السلام) بوده و ما بايد آن را بشناسيم اين است كه بدانيم او غريب است پس بايد بررسي شود غربت امام رضا عليه السلام به چه معناست و چه عللي دارد ؟
با توجه به دو معنايي كه توسط راغب براي واژه ي غربت ذكر شد مي توان گفت امام به هر دو معنا غريب هستند يعني هم از اين جهت كه از وطن ، خانه و اهل و عيال خود دور شده اند و يا اينكه او را از كارهايي كه يك امام مي توانست در جهت هدايت مردم انجام دهد دور كرده اند چنانكه نقشه مامون همين بود و هم اينكه با در نظر گرفتن مقام امامتي كه دارند در ميان انسانها بي نظيرند پس مي توان به نوعي علل اين غربت را به دو دسته تقسيم كرد : 1- علل مشترك در همه ي امامان , يعني امامان با وجود اين علل غريبند . 2- علل خاص كه به امام رضا (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) بر مي گردد . (1881741) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۰۶:۳۵
هنگامی‌كه در مرو پیشنهاد ولایت‌عهدی آن حضرت مطرح شد، حضرت به شدت استنكاف كردند و تا وقتی مأمون صریحاً آن حضرت را تهدید به قتل نكرد آن را نپذیرفتند. این مطلب همه‌جا پیچید كه علی‌بن‌موسی‌الرضا ولیعهدی و پیش از آن خلافت را كه مأمون به او با اصرار پیشنهاد كرده بود نپذیرفته است. دست‌اندركاران امور كه به ظرافت تدبیر مأمون واقف نبودند ناشیانه عدم قبول امام را همه‌جا منتشر كردند، حتی فضل‌بن‌سهل در جمعی از كارگزاران و مأموران حكومت گفت من هرگز خلافت را چنین خوار ندیده‌ام، امیرالمؤمنین آن را به علی‌بن‌موسی‌الرضا تقدیم می‌كند و علی‌بن‌موسی دست رد به سینه‌ی او می‌زند. (1881746) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۰۷:۳۷
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُ جَّّتکَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ کثيرَةً تامَةً زاکيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِ فَ ه کافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِکَ (1881752) (alef-13)
 
شمس الدین حسینی
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۱۱:۲۵
رویای صادقه ی کوروش کبیر در مورد آقای عالم ، علی بن موسی الرضا علیهما السلام
روزی فرمانروای امپراطوری بزرگ ایران ، در خواب می بیند که ماه ، از آسمان فرود آمد و در زمینی به نام ((سناباد)) فرو رفت!خوابگزاران خواب او را به این صورت تعبیر کردند که یکی از پیامبران خدا (یا اولیای خدا) در این سرزمین مدفون خواهد شد.این خواب به تدریج در میان ایرانیان مشهور شد و از آن پس مردم این سرزمین چشم به راه آن مرد خدا نشستند؛تا آنکه حکومت سیاه بنی عباس به کمک ایرانیانی که گمان نیک به آنها برده بودند ، در این سرزمین شکل گرفت. پس از مرگ ((هارون الرشید ملعون)) ، میان دو پسر او ، یعنی ((مأمون و امین عباسی لعین)) اختلاف افتاد و هر دو مدعی خلافت بلاعزل پدر شدند.این اختلاف به پیروزی مأمون عباسی انجامید و او خراسان را به عنوان پایتخت حکومت خود قرار داد.زندگی در خراسان باعث شد تا آوازه ی رویای امپراطور باستانی ایرانیان به گوش عباسیان نیز برسد.در خراسان آن روز ، باغی به نام ((سناباد)) وجود داشت که در تملک یکی از عوامل بدسرشت و زورگوی عباسیان بود و این باعث می شد تا ایرانیان ، تعبیر شدن رویای کوروش کبیررا دور ببینند.گردش چرخ فلک به عمر بی برکت ((هارون الرشید)) پایان داد و مأمون پس از شکست دادن برادر ، به فکر افتاد تا به انتظار دیرین ایرانیان ، جامه ی عمل بپوشاند!
این بود که دستور بازپس گیری باغ سناباد را صادر کرد و نقشه ی دفن پدر ملعون خود را در آنجا عملی کرد ؛او با این کار هاله ای از قداست دروغین به دور سلسله ی ناپاک بنی عباس کشید و تردید اعتراض به خاندان خود را در دل اهل ایران زمین کاشت.تا مدت ها ایرانیان با ناباوری و دو دلی قبول کرده بودند که ((قمر الاقمار)) موعود ، همان خلیفه ی خون ریز عباسی است.مأمون که قیام شیعیان حسنی و عاشقان خاندان پاک رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم او را به تنگ آورده بود و از جانب ایشان احساس خطر می کرد ، طرحی شیطانی ریخت و آقا امام رضا علیه السلام را به اجبار و تهدید به پایتخت خود کشاند.
مأموران مأمون ملعون که امام هشتم علیه السلام را به مرکز حکومت می بردند وقتی که به ایران رسیدند غرق در تعجب شدند ، چرا که می دیدند محبت آل رسول صلی الله علیه وآله و سلم مردم ایران زمین را بیش از خاستگاه اصلی دین اسلام شیدای خود کرده.بعد از مدتی که بلندای مقام امامت و ژرفای دریای ولایت آقا امام رضا علیه السلام خلیفه ی جعلی وقت را به وحشت انداخت ، نقشه ی پلید مسموم کردن السلطان ابالحسن علیه السلام ، به ذهن کثیفش خطور کرد.
امام رضا علیه السلام پیش از عملی شدن این مصیبت بزرگ برای محبان و شیعیان خود ، به دو نفر از گماشتگان مأمون که مأمور حفاظت و در اصل زیر نظر گرفتن آقا بودند ، فرمودند:به زودی مأمون مرا مسموم خواهد کرد؛ایشان خبر دادند که مأمون عزم خواهد کرد تا بدن مبارکشان را پشت سر هارون الرشید ملعون دفن کند اما بدانید که موفق نخواهد شد ، سپس تصمیم خواهد گرفت تا مرا پایین پای آن خونخوار دفن کند اما بدانید که باز هم خدا توفیق این کار را از او سلب خواهد کرد ؛پس از آن دستور خواهد داد تا مرا را در قبرستانی معمولی دفن کند اما شما نگذارید ؛ در آن مجلس که بزرگان دربار و مردم حضور دارند ، شما پیشنهاد دهید که مرا بالای سر پدرش دفن کنند چون جلوی دیگران نمی تواند با این پیشنهاد مخالفتی نشان دهد ؛در این کار نشانه ای برای اطمینان قلب شما وجود خواهد داشت و آن این است که وقتی زمین را بالای سر هارون الرشید کندند ، به آبی خواهند رسید که در آن ماهیان کوچک زیادی جود دارد و به امر خدا ماهی بزرگی پیدا خواهد شد و آن ماهیان را می بلعد و ناپدید می گردد ؛ پس از آن به اذن خدا آب به زمین فرو خواهد رفت و خاک کاملاً خشک خواهد شد ؛به طوری که گویا هیچ وقت آبی در آنجا نبوده.(فرمایش آقا چیزی قریب به این مضامین بود)مأمون ، قاتل فرزند رسول صلی الله علیه و آله و سلم پس ازعملی کردن نقشه ی شوم خود گریبان چاک کرد و از سر مکر عزا گرفت؛زمانی که آقا امام رضا علیه السلام در حال تنها گذاشتن عاشقان خود ، در اتاقی در بسته با یکی از یاران نزدیک خود بودند آقا امام جواد علیه السلام وارد اتاق شدند ؛همراه آقا امام رضا علیه السلام که ایشان را نمی شناخت و متحیر شده بود پرسید چگونه داخل آمدید؟ و جواب شنید : خدایی که مرا از مدینه به اینجا آورده از این در هم داخل میکند. سپس ایشان بر بدن پاک پدر علیه السلام نماز خواندند.کرامات این خاندان بی نهایت است....همان طور که آقا امام رضا علیه السلام خبر داده بودند ، جنس زمین در پشت بدن ناپاک هارون الرشید ، از سنگ سخت بود و قابل کندن نبود؛همینطور هم پایین پای او.در این حال که مأمون دستور به دفن آقا امام رضا علیه السلام در قبرستان معمولی داده بود ، آن دو مأمور مأمون فرموده ی امام علیه السلام را اظهار کردند و مأمون که چاره ای جزقبول نداشت دستور کندن بالای سر پدرش را داد.جنس آنجا هم از سنگ بود که به راحتی شکسته شد و در کمال حیرت به آبی رسیدند و باقی ماجرا.بعد از این ماجرا آن دو مأمور ، از ترس سیاست شدن ، به کوهها پناه بردند و در همان جا دار فانی را وداع گفتند.هنوز هم قبر آن دو مورد زیارت عاشقان اهل بیت علیهم السلام قرار می گیرد.بعد از دفن آقای بزرگ عالم در زمین سناباد ، رویای صادقه ی کوروش کبیر تعبیر شد و ((قمر الاقمار)) از آسمان هبوط کرد و در زمین سناباد پنهان شد. (1881762) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۱۲:۱۲
حسرت برند خیل عظیم فرشتگان بران فرشته ای که به صحنت کبوتر است (1881764) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۱۳:۴۹
حاجت مرا هم روا کن ای فرزند فاطمه بخدا خیلی گرفتارم (1881768) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۱۵:۱۱
از هرجا به امام هشتم سلام کنید جواب میدهد امتحان کنید و نتیجه را ببینید
السلام علیک یا ثامن الحجج (1881773) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۱۵:۴۶
از خواندن این مقاله لذت بردم (1881777) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۲۰:۱۰
فعلا که دولت اعتدال بودجه توسعه مهمترین شهر ایران را در نظر نگرفت و به مشهد و طرح های توسعه خدمات زائرین هیچ بودجه ای نداد (1881788) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۳۱:۴۹
هر چند كه قصه قصه ي شاه و گداست
حاجت بكني بدون برگرد رواست
حرف همه مردم خراسان اين است
همسايه خوب داشتن لطف خداست ، التماس دعا (1881817) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۳۲:۳۶
یادشهدای حرم رضوی بخیر (1881820) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۳۲:۵۲
لعنت خدابرمامون (1881822) (alef-13)
 
ستوده
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۳۹:۳۵
سالروز شهادت سرور و مولای مان، حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام تسلیت باد (1881838) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۲:۴۳:۵۵
دو ماه است که پرچم عزا بر گنبد طلای تو ست ، آیا چگونه است که این سیاهی با شهادتت تمام شود.
این هم زغربت تو وخیره سری من است، من بی خیالم و هر صبح شام شود و هر شام صبح شود. (1881848) (alef-13)
 
سهیل جلالی
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۴:۰۴:۱۵
دعا میکنم در آخرین روز صفر،
حسین خریدار اشکهایتان،
پیامبر مشگل گشای غمهایتان،
غریب مدینه شفاعت خواهتان،
خورشید طوس ضامن دعاهایتان،
ومهدی فاطمه سایبان دلتان باشد.
(1882046) (alef-13)
 
دوستدار رضا
۱۳۹۲-۱۰-۱۲ ۱۷:۳۳:۰۸
با سلام. ممنون از مطلب زیباتون. صاحبان منسب از مولا امام رضا بیاموزند. (1882447) (alef-10)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.