توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 272751
روزنامه هاشمی علیه منتقدان وی / «آرمان» به عباس عبدی هم رحم نکرد
تاریخ انتشار : دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۴۵
روزنامه خاندان هاشمی بیان می‌دارد عباس عبدی وقتی برای این جریان به عنوان تئوریسین بود که قلم مخالفت برنمی‌داشت و اینک که به عنوان منتقد عمل می‌کند، دیگر عبدی سابق نیست.

گروه سیاسی مشرق - حمله شدید امروز روزنامه آرمان هاشمی به یکی از مهره‌های اصلی اصلاح‌طلبان به خوبی از انحصارگرایی و عدم تحمل حرف مخالف در این جریان حکایت دارد. عباس عبدی که چندی است زبان به نقد اصلاحات گشوده، اینک چنان مورد غضب ارگان رسانه‌ای حزب کارگزاران قرار می‌گیرد که این روزنامه با قلمی عصبانی به وی می‌تازد و برای تنبیه عبدی برخی از اشتباهاتش را به او یادآور می‌شود.

این درحالی است که عباس عبدی چندی پیش در یادداشت نشریه صدا نسبت به سیاست گذشته این جریان در بزنگاه‌های مختلف و همچنین حب و بغضی عمل کردن عناصر این جریان انتقاد کرده بود.

عباس عبدی در این باره نوشته بود: «‌حب و بغض نسبت به دیگران موجب شده که قدرت تحلیل از میان برود و به جای آن رفتار و تحلیل متوهمانه جانشین شود. بغض موجب شده که هیچ نقطه مثبت و مفیدی در طرف مغضوب دیده نشود، ضرر این دیده نشدن بیش از همه متوجه ناظر می‌شود که خود را از فهم واقعیت مغضوب محروم کرده است. حب بیش از حد موجب می‌شود که نقاط منفی و نادرست افراد محبوب دیده نشود و دود این اشتباه نیز به چشم خودمان خواهد رفت. و بدتر از همه آن فرد محبوب متضرر می‌َشود که کسی ایراداتش را به او گوشزد نمی‌کند و حتی بدترین رفتارها را که انجام می‌دهد، با تشویق و به به و هوراکشیدن دیگران مواجه می‌شود!»

اما گویی برخی از اصلاح‌طلبان که به عنوان انحصارگران در این جریان در حال فعالیت هستند، نیش انتقادات عبدی را بر نمی‌تابند و پس از مدت کوتاهی رأی به اخراج وی از اصلاحات می‌دهند.

آرمان هاشمی به خوبی نگرش اصلاح‌طلبان در مورد موافقان و مخالفان را در سطرهای آغازین مطلبی با عنوان «عبدی و عبور از اصلاحات؟» آشکار می‌کند و بیان می دارد عباس عبدی وقتی برای این جریان به عنوان تئوریسن بود که قلم مخالفت برنمی‌داشت و اینک که به عنوان منتقد عمل می‌کند، عبدی دیگر عباس عبدی نیست.

در این مطلب که بیشتر به یک سیاهه و تسویه حساب درون جناحی می‌ماند، گروه روزنامه‌نگاران هاشمی می‌نویسند: «عباس عبدی و باز هم عباس عبدی. همان دانشجویی که نامش برای نخستین‌بار در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا به گوش‌ها رسید، اما عباس عبدی امروز دیگر آن عباس عبدی سال ۵۸ نیست. او امروز چند جامه دارد که بنا به شرایط یکی از آن‌ها را بر تن می‌کند؛ تئوریسین، پژوهشگر اجتماعی، تحلیلگر مسائل سیاسی، تحلیلگر مسائل اقتصادی و .... عبدی محبوب بود؛ استاد دانشگاهی که دانشجویان برای نشستن در کلاس درس او حاضر بودند هر اقدامی انجام دهند. بسیاری موارد از او به عنوان مشاوری امین و آگاه به امور دعوت می‌شد تا در جلسات سیاسی حضور پیدا کند که او هم برای این حضور مانعی احساس نمی‌کرد. عبدی محبوب بود و سوت و کف‌های زیادی برای او زده شد اما عبدی، عبدی نماند. عبدی که به‌تدریج به ۶۰ سالگی نزدیک می‌شود می‌خواهد همان مردی باشد که شاید سال‌ها در اندیشه تبدیل به آن بود اما فرصت آن را نیافت؛ منتقدی که نوک پیکانش تنها به یک سمت نشانه می‌رود و آن هم به سمت اصلاح‌طلبان!»

آنچه از عبار فوق برداشت می‌شود، حقیقت تلخ و دروغین شعار «زنده باد مخالف من» در جریان اصلاحات است.

البته به نظر می‌رسد حمله روزنامه اجاره‌ای هاشمی به عباس عبدی بی‌ارتباطات با انتقادات وی از هاشمی رفسنجانی نباشد. عبدی پیشترها در سخنانی گفته بود: «: «‌آقای هاشمی صریحا نمی‌گوید نگاهم تغییر کرده است، هاشمی آن روز با هاشمی امروز فرق می‌کند من می‌توانم از آن زمانش انتقاد کنم و برای امروزش کف بزنم.» و به نظر می‌رسد اینکه آرمان امروز عبدی را عبدی سابق نمی‌داند پاسخی به این همین سخنان باشد.

در این مطلب از اختلافات دو تئورسین اصلاحات یعنی سعید حجاریان و عباس عبدی نیز پرده برداری شده است و عباس عبدی با چوب تخریب رانده شده و به تلاش برای شهرت و دیده شدن متهم شده است.

آرمان هاشمی در این باره آورده است: «عبدی مواضع اصلی اصلاح‌طلبان را هم به زیر سؤال می‌برد چنانکه وقتی سعید حجاریان گفت «باید از روحانی دفاع کنیم. چاره‌ای نداریم. ما از او حمایت کردیم تا رئیس‌جمهور شود، حالا هم باید حمایتش کنیم تا ادامه دهد. شکست روحانی شکست ما نیست. او اصلاح‌طلب نبوده است». عبدی بلافاصله در مقاله ای اینچنین پاسخ داد: «به طور کلی ذهنیت موجود در پس این گفتار که شکست روحانی را شکست اصلاح‌طلبان نمی‌داند، ناشی از همان فقدان راهبردی است که در بخش دیگر سخنان جناب سعید حجاریان وجود دارد. در واقع چگونه می‌توان گفت نیرویی که دچار بحران در راهبرد است، می‌تواند نسبت خود را با دولت موجود بدان حد دقیق تعریف و مرزبندی کند که با قاطعیت، شکست آن را شکست خود نداند؟»

موضوع جالب دیگری که همچون چوبی عاقبت بر سر عباس عبدی شکسته شد، تئوری عبور از رئیس دولت اصلاحات بود که روزنامه اجاره‌ای هاشمی آنرا به عنوان یکی از خطاهای استراتژیک عبدی قلمداد کرده است و در این باره با بیان اینکه عبور از رئیس دولت اصلاحات به معنای عبور عبدی از اصلاحات است، می‌نویسد: «عباس عبدی به نام طراح پروژه عبور از رئیس دولت اصلاحات هم شناخته می‌شود اما او بعدتر این موضوع را رد و درباره سناریوی عبور از رئیس دولت اصلاحات مدعی شد که علیه این ایده موضع‌گیری کرده «هر چند بعدها گروهی دیگر با دنده عقب از رئیس دولت اصلاحات عبور کردند و صدایش را در نیاوردند. زیرا منظور از رئیس دولت اصلاحات شعارهایش بود و نه شخص آن، و در این صورت خود انسان هم می‌تواند از خودش (به معنای شعارش) عبور کند». البته طولی نکشید که روایت دیگری را برای فارس تعریف کرد و آن هم عبور رئیس دولت اصلاحات از خودش بود!»

آرمان در انتها بیان می‌دارد که عبدی دیگر همان عبدی گذشته نیست؛ چراکه به منتقد اصلاحات بدل شده است و از این رو وی به‌عنوان یک مهره سوخته در اصلاحات تبدیل شده است. البته این نوع رفتار سیاسی اصلاح‌طلبان همان‌گونه که نشان از انشقاقات درون جناحی در این جریان سیاسی دارد، نشانگر رفتار مألوف انحصارطلبان در این جریان نیز هست و به نظر می‌رسد عباس عبدی در کنار اخراجی‌های دیگری چون عارف، حزب ندا و حزب اعتماد ملی، به عنوان جدیدترین اخراجی این جریان شناخته می‌شود که قبل از تبدیل شدن به یک رقیب درون جناحی، انحصارطلبان سعی دارند وی را به‌شدت تخریب و به مهره‌ای سوخته بدل سازند تا هزینه کمتری نسبت به جدایی وی از جریان انحصارطلب پرداخت شود.

انتقاد از هاشمی در اصلاحات البته مختص به عباس عبدی نیست و در همین راستا ابراهیم اصغرزاده نیز نسبت به ممیزی خاطرات هاشمی رفسنجانی نقد داشته است و بیان می‌کند: « تمام‌شدن جنگ پس از فتح خرمشهر که علی‌رغم درخواست امام، آقای هاشمی بر ادامه جنگ تاکید می‌کند و هزینه‌های ناشی از این تاکید بر کشور وارد می‌شود در خاطرات آقای هاشمی مغفول است.»
با این اوصاف به نظر می‌رسد در قدم بعدی فردی که مورد اعتراض روزنامه‌نگاران هاشمی‌رفسنجانی قرار بگیرد، ابراهیم اصغرزاده است.