کد مطلب: 243708
نقدی بر مقاله افراط بهتر است یا تفریط؟
بخش تعاملی الف - امیر محمد بابایی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۰۶:۳۰
در این نویسه مقصود اینجانب نقد منصفانه یادداشتی ست که چندی پیش در سایت وزین الف به انتشار گذاشته شد با نام:" افراط بهتر است یا تفریط"
نویسنده آن یادداشت در این اصل ساده و پایه که دو مسئله شر ارجحیتی بر هم ندارند کمی تامل نمایند زیرا که افراط و تفریط هر دو نشان جهالت اند و برای جامعه سمی مهلک. مصداق های فراوانی برای این مثال می توان آورد ولی از اطناب بحث می پرهیزم.
و اما افراط... افراط در لغت به معنی
افراط. [ اِ ] (ع مص ) فرمودن کسی را کار مالایطاق . || سبقت و مبادرت نمودن در برآوردن شمشیر از نیام . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || شتابانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن عادل بن علی ). شتاب کردن . (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). شتابانیدن . (المصادر زوزنی ). || فراموش نمودن کاری را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فراموش کردن . (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (المصادرزوزنی ). || پر کردن و لبریز گردانیدن توشه دان از توشه و حوض از آب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پر کردن توشه دان از توشه و حوض از آب . (آنندراج ). پر کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || در پیش فرستادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پیش فرستادن . (آنندراج ). || بر تأخیر داشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تأخیر کردن . (آنندراج ). || شتابی نمودن در کاری. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شتاب کردن . (آنندراج ). || شتاب باریدن و عجلت نمودن ابر بهار. (منتهی الارب ) (آنندراج ).عجله نمودن ابر بهار و شتاب باریدن . (ناظم الاطباء). || گذاشتن . (آنندراج ). || فرستادن رسول را خاص برای حوائج خویش . (ناظم الاطباء). || از حد درگذرانیدن . (آنندراج ). || از حد درگذشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ترجمان عادل بن علی ). ضد تفریط است . از حد درگذشتن . (آنندراج ). از حد اندرگذشتن . (تاج المصادر بیهقی ). از اندازه درگذشتن . (تاج المصادر بیهقی ). ضد قصد. (فیروزآبادی ). از حد درگذشتن و این ضد تفریط است که بمعنی کمی کردن و تقصیر کردن است . (غیاث اللغات نقل از منتخب و صراح ). از حد گذشتن . (تفلیس ). افراط کردن . (المصادر زوزنی ). بگزاف کردن کاری . اکثار. مقابل تفریط. تجاوز از حد کمال . اسراف . (یادداشت مؤلف ). و در اصطلاح ، فرق میان افراط و تفریط آنست که افراط از حد درگذشتن در جانب کمال و زیادت است و تفریط از حد درگذشتن در جانب نقصان و تقصیر بکار میرود. (از تعریفات جرجانی ). || (اِمص ) مأخوذ از تازی . مبالغه . زیاده از اندازه . افزونی . زیادتی . فراوانی . کثرت . بسیاری . شتاب . عجله . حرکت بسرعت . (ناظم الاطباء). گزاف کاری . (مجمل اللغه ). فراخ روی . زیاده روی است.
حال از نویسنده محترم این سوال را مطرح می کنم که طبق تعریف افراط که در بالا ذکر شد، افراط در جامعه دانشگاهی که باعث هتک حرمت به تابوت شهید گردید از نظر شما امری صواب است؟ آیا افراط در نوع پوشش که امروزه آن را با نام بی حجابی (نه بد حجابی بلکه بی حجابی) می شناسیم امری درست است؟ آیا افراط گروهک دولت اسلامی (موسوم به داعش) در عراق و سوریه و سر بریدن وحشیانه چندین و چند تن انسان بی گناه امری بر شیوه و سنت رسول الله است؟
پس همانگونه که مشاهده شد افراط نه تنها کاری پسندیده نیست بلکه در تمام روایات و احادیث مذموم نگاشته شده است. شما در مقاله تان به خاطره ای اشاره کردید که در زمان شما رییس دانشگاه را در اتاق خود حبس نموده اید! آیا به این عمل خویش افتخار می کنید؟ این نمونه روشن و مبرهن توحش و وحشی گری ست. خداوند متعال در قرآن می فرماید: الم نجعل له عینین و لسانا و شفتین. آیا برای شما لب و دهان قرار ندادیم؟ که با آن چه بکنید؟ که با آن سخن بگویید و مشکلات خود را نه با افراط بلکه با گفتگو برطرف نمایید.
اینکه عده ای دانشجو سخن مخالف خود ولو فتنه گر را بر نمی تابند و نمی خواهند تا حرف ایشان را بشنوند آیا درست است؟ شما این حدیث امیر المومنین را نشنیده اید که می فرماید حرف ها را بشنوید و میان آن بهترین را برگزینید؟ آیا امیر المومنین که می گوید سلونی قبل ان تفقدونی از شما کمتر می دانست که بگوید خیر، یا ایها المسلمون بریزید و هر که را که سخن مخالفی بر زبان می آورد بزنید و بر او ناسزا بگویید؟
در بخش دیگری از یادداشت تان میان سیاسی بودن دانشگاه ها که کلام مقام عظمای ولایت است و افراط پل زدید و با ترفند این دو را در کنار هم قرار دادید در حالیکه همگان می دانند حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی) هیچ گاه با افراط افراطیون موافق نبوده و بار ها در سخنان خود آن را محکوم به شکست دانسته اند.
در یادداشت خود به مطلبی در مورد گشت های موتوری انصار حزب الله اشاره داشتید. سوال من از شما این است که اگر از این ۴۰۰۰ هزار نفر یک و فقط یک نفر بخاطر نادانی با دختر و پسری که شرعا و قانونا نامزد کرده اند رسید و اشتباها بدون پرس و جو بین آن دو درگیری رخ داد چه کسی باید جواب خون ریخته شده را بدهد؟ آقای محتشم؟ حضرت امیر المومنین که جان همگان فدای خاک پای او باد می فرماید:
ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن ، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی
از نظر شما این تفریط است؟
در بخش دیگری اظهار داشتید که افراط گر به جبر جامعه و با استدلال مسیر خود را عوض می کند در صورتیکه این نیز مثال های نقض فراوانی دارد. همان مسئله حجاب که ذکر شد چندین و چندین سال که از اجبار قهری تا اجبار لسانی در دولت و جامعه بکار گرفته شده آیا افراط گران مسیر خود را تصحیح کرده اند؟ آیا تروریست های دولت اسلامی (داعش) مسیر خود را به جبر جامعه عراق و سوریه عوض کرده اند؟
در یادداشت خود بدرستی فرمودید که :"
افراط و تفریط به تعبیر امیرالمومنین هر دو از مصادیق جهالت است." اما بلافاصله دوباره سخن اشتباهی را مطرح نمودید که افراط را معادل حرکت دانستید. حرکت عقلانی بر مبنای احکام شرع و قانون مملکت اسم دارد و به آن اعتدال گویند نه افراط اما شما حرکت را هم سنگ افراط دانسته اید و سعی در توجیه دلایل ضعیف خود داشتید.
داشتن دغدغه براستی ارزش است. وجدان آگاه و بیدار نه تنها ارزش بلکه موهبت الهی ست اما این دغدغه گاهی به روش داعش خود را نشان می دهد گاهی به روش القاعده گاهی به روش طالبان گاهی به روش شسکتن تابوت شهید در دانشگاه تهران.
و من الله التوفیق
۲ مهر ماه ۱۳۹۳
و اما افراط... افراط در لغت به معنی
افراط. [ اِ ] (ع مص ) فرمودن کسی را کار مالایطاق . || سبقت و مبادرت نمودن در برآوردن شمشیر از نیام . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || شتابانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن عادل بن علی ). شتاب کردن . (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). شتابانیدن . (المصادر زوزنی ). || فراموش نمودن کاری را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فراموش کردن . (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (المصادرزوزنی ). || پر کردن و لبریز گردانیدن توشه دان از توشه و حوض از آب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پر کردن توشه دان از توشه و حوض از آب . (آنندراج ). پر کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || در پیش فرستادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پیش فرستادن . (آنندراج ). || بر تأخیر داشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تأخیر کردن . (آنندراج ). || شتابی نمودن در کاری. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شتاب کردن . (آنندراج ). || شتاب باریدن و عجلت نمودن ابر بهار. (منتهی الارب ) (آنندراج ).عجله نمودن ابر بهار و شتاب باریدن . (ناظم الاطباء). || گذاشتن . (آنندراج ). || فرستادن رسول را خاص برای حوائج خویش . (ناظم الاطباء). || از حد درگذرانیدن . (آنندراج ). || از حد درگذشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ترجمان عادل بن علی ). ضد تفریط است . از حد درگذشتن . (آنندراج ). از حد اندرگذشتن . (تاج المصادر بیهقی ). از اندازه درگذشتن . (تاج المصادر بیهقی ). ضد قصد. (فیروزآبادی ). از حد درگذشتن و این ضد تفریط است که بمعنی کمی کردن و تقصیر کردن است . (غیاث اللغات نقل از منتخب و صراح ). از حد گذشتن . (تفلیس ). افراط کردن . (المصادر زوزنی ). بگزاف کردن کاری . اکثار. مقابل تفریط. تجاوز از حد کمال . اسراف . (یادداشت مؤلف ). و در اصطلاح ، فرق میان افراط و تفریط آنست که افراط از حد درگذشتن در جانب کمال و زیادت است و تفریط از حد درگذشتن در جانب نقصان و تقصیر بکار میرود. (از تعریفات جرجانی ). || (اِمص ) مأخوذ از تازی . مبالغه . زیاده از اندازه . افزونی . زیادتی . فراوانی . کثرت . بسیاری . شتاب . عجله . حرکت بسرعت . (ناظم الاطباء). گزاف کاری . (مجمل اللغه ). فراخ روی . زیاده روی است.
حال از نویسنده محترم این سوال را مطرح می کنم که طبق تعریف افراط که در بالا ذکر شد، افراط در جامعه دانشگاهی که باعث هتک حرمت به تابوت شهید گردید از نظر شما امری صواب است؟ آیا افراط در نوع پوشش که امروزه آن را با نام بی حجابی (نه بد حجابی بلکه بی حجابی) می شناسیم امری درست است؟ آیا افراط گروهک دولت اسلامی (موسوم به داعش) در عراق و سوریه و سر بریدن وحشیانه چندین و چند تن انسان بی گناه امری بر شیوه و سنت رسول الله است؟
پس همانگونه که مشاهده شد افراط نه تنها کاری پسندیده نیست بلکه در تمام روایات و احادیث مذموم نگاشته شده است. شما در مقاله تان به خاطره ای اشاره کردید که در زمان شما رییس دانشگاه را در اتاق خود حبس نموده اید! آیا به این عمل خویش افتخار می کنید؟ این نمونه روشن و مبرهن توحش و وحشی گری ست. خداوند متعال در قرآن می فرماید: الم نجعل له عینین و لسانا و شفتین. آیا برای شما لب و دهان قرار ندادیم؟ که با آن چه بکنید؟ که با آن سخن بگویید و مشکلات خود را نه با افراط بلکه با گفتگو برطرف نمایید.
اینکه عده ای دانشجو سخن مخالف خود ولو فتنه گر را بر نمی تابند و نمی خواهند تا حرف ایشان را بشنوند آیا درست است؟ شما این حدیث امیر المومنین را نشنیده اید که می فرماید حرف ها را بشنوید و میان آن بهترین را برگزینید؟ آیا امیر المومنین که می گوید سلونی قبل ان تفقدونی از شما کمتر می دانست که بگوید خیر، یا ایها المسلمون بریزید و هر که را که سخن مخالفی بر زبان می آورد بزنید و بر او ناسزا بگویید؟
در بخش دیگری از یادداشت تان میان سیاسی بودن دانشگاه ها که کلام مقام عظمای ولایت است و افراط پل زدید و با ترفند این دو را در کنار هم قرار دادید در حالیکه همگان می دانند حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی) هیچ گاه با افراط افراطیون موافق نبوده و بار ها در سخنان خود آن را محکوم به شکست دانسته اند.
در یادداشت خود به مطلبی در مورد گشت های موتوری انصار حزب الله اشاره داشتید. سوال من از شما این است که اگر از این ۴۰۰۰ هزار نفر یک و فقط یک نفر بخاطر نادانی با دختر و پسری که شرعا و قانونا نامزد کرده اند رسید و اشتباها بدون پرس و جو بین آن دو درگیری رخ داد چه کسی باید جواب خون ریخته شده را بدهد؟ آقای محتشم؟ حضرت امیر المومنین که جان همگان فدای خاک پای او باد می فرماید:
ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن ، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی
از نظر شما این تفریط است؟
در بخش دیگری اظهار داشتید که افراط گر به جبر جامعه و با استدلال مسیر خود را عوض می کند در صورتیکه این نیز مثال های نقض فراوانی دارد. همان مسئله حجاب که ذکر شد چندین و چندین سال که از اجبار قهری تا اجبار لسانی در دولت و جامعه بکار گرفته شده آیا افراط گران مسیر خود را تصحیح کرده اند؟ آیا تروریست های دولت اسلامی (داعش) مسیر خود را به جبر جامعه عراق و سوریه عوض کرده اند؟
در یادداشت خود بدرستی فرمودید که :"
افراط و تفریط به تعبیر امیرالمومنین هر دو از مصادیق جهالت است." اما بلافاصله دوباره سخن اشتباهی را مطرح نمودید که افراط را معادل حرکت دانستید. حرکت عقلانی بر مبنای احکام شرع و قانون مملکت اسم دارد و به آن اعتدال گویند نه افراط اما شما حرکت را هم سنگ افراط دانسته اید و سعی در توجیه دلایل ضعیف خود داشتید.
داشتن دغدغه براستی ارزش است. وجدان آگاه و بیدار نه تنها ارزش بلکه موهبت الهی ست اما این دغدغه گاهی به روش داعش خود را نشان می دهد گاهی به روش القاعده گاهی به روش طالبان گاهی به روش شسکتن تابوت شهید در دانشگاه تهران.
و من الله التوفیق
۲ مهر ماه ۱۳۹۳
کلمات کلیدی : امیر محمد بابایی
یک مدرس
۱۳۹۳-۰۷-۰۹ ۱۰:۲۳:۴۲
یکی از اثرات سوء مقالات چرند و سبک این است که وقتی جواب مستدل و رسوا کننده ای به آن داده می شود، شما نمی توانید آن را طوری پوشش دهید که همه ببینند و می آورید در ذیل ستون یادداشت ها بصورت گم و مخفی منتشر می کنید!
خوب از اول مطلب پرت نزنید و شأن الف را پاییین نیاورید، جدیداً الف خیلی مطالب سطحی و مضحکی به حمایت از تندروها می زند. این یادداشت سطح پایین شما را به رخ می کشد.
البته کامنتی هم از آن منتشر نمی شود. (2402658) (alef-10)
خوب از اول مطلب پرت نزنید و شأن الف را پاییین نیاورید، جدیداً الف خیلی مطالب سطحی و مضحکی به حمایت از تندروها می زند. این یادداشت سطح پایین شما را به رخ می کشد.
البته کامنتی هم از آن منتشر نمی شود. (2402658) (alef-10)
