توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 230838
خدا کند که چنین باشد
بخش تعاملی الف - احمد شیرانی تک آبی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۱۴
یکی از مهم ترین و چالش برانگیزترین موضوعات سیاسی در کشور تمییز دادن نقد از تخریب و به تبع آن برخورد با منتقدین است. در نظام مردم سالاری دینی که مبتنی بر دو رکن ممزوج جمهوریت و اسلامیت است فراهم نمودن بستر مناسب برای نقد، بهره گیری از محتوای آن و تضمین امنیت سیاسی، اجتماعی نقادان شاخص مهمی در مردم سالاری دینی است.

در دولت های مختلف آقایان هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد با تمام اختلافات سیاسی و مدیریتی، رویه آنان در برخورد با منتقدان از معدود وجوه اشتراک دولت های مذکور به شمار می رود، نگاهی منفی، یک سویه و غیر مسئولانه. اما پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و پیروزی کاندیدایی که اعتدال را خط مشی دولت خود اعلام کرد و آنگاه که در مراسم تنفیذ با صدایی رسا اعلام کرد: (( خدایا به تو پناه می برم از استبداد رای و بستن دهان منتقدان )) همگان به تحولی چشمگیر امید بستند.

اما افسوس که عملکرد یک ساله دولت تدبیر و امید تناقض آشکاری با این گونه اظهارات دارد. اعتدال جز میانه روی در امور نیست و قطعا شنیدن صدای منتقد و حتی مخالف از ملزومات آن است. مقام معظم رهبری می فرمایند: (( نباید نقد و انتقاد را به کالای قاچاق یا امری تشریفاتی تبدیل کرد )) اما آیا براستی دولت یازدهم این چنین عمل کرده است؟

آقای دکتر روحانی در تاریخ ۱۵ /۱۱/۹۲ خواستار اظهار نظر اساتید دانشگاه در خصوص توافقنامه ژنو شدند ایشان عنوان نمودند: (( چرا اساتید خاموش هستند؟ از چه می ترسیم؟ چرا وقتی یک کار بزرگ بین المللی انجام می شود نمی آیید حرف بزنید و صحبت کنید؟ چرا فقط یک عده کم سواد صحبت می کنند؟ )) اما بعد از این سخنان رئیس محترم جمهور طیفی از اساتید و شخصیت های با سواد و شناسنامه دار نقطه نظرات و دغدغه های خود را بیان کردند. اما براستی چه اتفاقی برای آنان و سایر منتقدان رخ داد؟

ذکر چند مثال خالی از لطف نیست:

۱- آقای دکتر سعید زیبا کلام استاد دانشگاه تهران و رئیس اسبق اداره سازمان های بین المللی وزارت امور خارجه و از منتقدین جدی توافق نامه ژنو به دلیل نقد توافق نامه مذکور به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدند.

۲- شکایت شورای امنیت ملی کشور از سید محمود نبویان و کریمی قدوسی نمایندگان مجلس شورا ی اسلامی و حسین قدیانی از فعالین رسانه ای به علت مخالفت و نقد توافق نامه ژنو.

۳- جمعی از جوانان با استناد به برخی از منابع موجود از جمله اظهارات شخصیت های سیاسی و مسئولین کشوری و خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی که از قضا برای برخی از جریانات سیاسی خاطرات گاه و بی گاه ایشان حکم حجت شرعی و وحی منزل را دارد اقدام به تهیه مستندی تحت عنوان (( من روحانی هستم )) کردند که با واکنش شدید توپخانه رسانه ای دولت مواجه شد. جالب آن است که وزیر محترم ارشاد نیز بدون آن که فیلم را دیده باشند خواستار برخورد قضایی با عوامل تهیه آن می شوند. حتی خانم الهام امین زاده معاون حقوقی رئیس جمهور نیز از پیگیری حقوقی آن خبر دادند.

برخورد هایی از این دست آن هم برای دولتی که اعتدال را مشی و احترام به منتقدین را از محوری ترین برنامه های کاری خود عنوان می کند مایه تاسف شدید است. این دولت هم در برخورد با نقد منصفانه راه دولت های پیشین را می رود. آن شعار و این عملکرد هیچ تناسبی با هم ندارند. شاید برخی از اشخاص و جریانات سیاسی با نقاب نقد به دنبال تامین منافع حزبی خود باشند که این امر در ادوار مختلف نیز مسبوق به سابقه بوده است اما یکسان پنداشتن همه منتقدین و حتی مخالفین اشتباهی بزرگتر است.

آقای روحانی اخیرا عنوان نمودند: (( این دولت در برابر همه موافقان، حامیان و حتی مخالفان سر تکریم و تعظیم فرود می آورد.)) خدا کند که چنین باشد. اما آیا براستی اینچنین است؟ آیا بهتر نبود رئیس جمهور محترم به ذکر مصادیق نیز می پرداختند تا ما هم بیشتر با برخورد کریمانه دولت تدبیر و امید آشنا شویم؟ آیا بهتر نبود دولت محترم به منظور تامین هر چه بیشتر منافع ملی از ظرفیت منتقدین توافق نامه ژنو در جهت تقویت کمی و کیفی تیم مذاکره کننده هسته ای بهره می برد؟ آیا بهتر نبود دولت محترم به جای حمله به یک روایت تاریخی از زندگی آقای روحانی پاسخی مستند و مستدل ارائه می کرد؟ آیا بهتر نبود دولت محترم به تطبیق وعده های انتخاباتی با عملکرد یک ساله خود بپردازد؟

به تعبیر رهبری نقد منصفانه و نقدپذیری متواضعانه لازم و ملزوم هم هستند. پس این را هم به لیست آرزوهایمان اضافه می کنیم.
 
کلمات کلیدی : احمد شیرانی تک آبی