اصولا نخبه نامیدن اشخاص و معرفی کردن آنها به جامعه کاری غلط است.
همه انسانها دارای نقاط ضعف و نقاط قوت هستند. بسیاری از صفات و استعدادهای انسان با هیچ معیاری قابل اندازه گیری نیستند.
اگر شخصی در زمینه ای مانند درس خو اندن سرآمد باشد ممکن است در زمینه دیگری مانند داشتن وجدان و یا سلامت نفس دچار تزلزل و ضعف باشد. آیا نخبه نامیدن این شخص کار صحیحی است؟
متاسفانه در سالهای اخیر از کلمه نخبه استفاده ابزاری شده است. اصولا در بسیاری موارد در معیارهایی که برای نخبه بودن در نظر گرفته شده ابهام و ایهام وجود دارد.
باید افراد را به حال خود رها کرده تا هرکس به اندازه استعدادش در جامعه رشد و نمو کند و از تقسیم بندیهای بی مورد نظیر خودی و غیر خودی، نخبه و غیر نخبه و..... بشدت پرهیز کرد. (1016400) (alef-1)
در کشور ما متأسفانه یا نخبهای یا پخمه (مانند دیگر موارد مثل خودی و غیر خودی یا کالای لوکس و غیر لوکس یا ...) و معیار نخبه بودن هم دست بالایی ها است.
مثلا یک دانشجو با معدل ۱۶/۹ نمیشه نخبه ولی با ۱۷/۱ میشه نخبه! (1017574) (alef-4)
اصلا تعریف نخبه در نظام آموزشی ما مشکل داره فکر
آقایون نخبگی رو فقط در چهار چوب مدرسه و دانشگاه تعریف میکنن (1016402) (alef-1)
منظورتان از این جمله چیست؟
«... بنیاد ملی نخبگان به جای آنکه برای شناسایی افراد با استعداد از آزمون و تست و کنکور کمک بگیرد باید شرایط سختی را فراهم کند مانند جنگ؛ که هر کسی نتواند به راحتی وارد آن شود... »
جنگ؟ (1016403) (alef-1)
سروش کریمی
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۶:۴۱:۱۱
منظور از جنگ من فکر می کنم چیزی به سختی جنگ بوده است. (1017016) (alef-1)
اين نظر يعني بر طبل جنك كوبيدن و همه را در شرايط بحراني قرار دادن . واقعا براي اين طرز فكر بايد متاثر بود. همه بدنبال شرايطي ارام براي رشد و نمو خلاقيت ها و استعدادهاي كشورشان هستند و ايشان هنوز شرايط جنك را مناسب براي تشخيص نخبگان مي دانند. خواهر عزيز همه ايرانيان جه رزمنده دوران دفاع مقدس و چه جوان امروزي كه دوران جنك سرد است و در سختي اقتصادي دارد تلاش مي كند تا در المپياد هاي جهاني افتخاري براي ايران و ايراني كسب كند، يا در داخل با تلاش رتبه برتر كنكور را كسب مي كند ، به عشق اسلام و ايران فعاليت مي كند و اين طرز تفكر باعث جدائي او از نسل دوران جنك مي شود. در اين شرايط بايد هم افزايي داشته باشيم نه با بيان سخنان نسنجيده جوانان نخبه از ايران برانيم. (1017094) (alef-4)
به نظرم منظورشون یه شرایط سخت مانند جنگ بوده نه خود جنگ
مثلا یه جنگ و رقابت فکری سنگین (1017661) (alef-4)
دانشجو
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۱:۰۸:۵۶
این عدالتی که شما فرمودید مثل این می مونه که بجای اینکه یول های ملی رو به بخش تولید و صنعت مملکت تزریق کرد بیاییم به حساب همه ی افراد واریز کنیم و بگیم ما عدالت رو رعایت کردیم و همه ی افراد برن واسه خودشون اشتغال زایی کنن... اونوقت همون یه ذره شغلی هم که قبلا ایجاد میشد نمیشه و اقتصاد مملکت دچار دلال بازی میشه... چیزی که امروز داریم می بینیم!.. مفاهیم عدالتی که شما فرمودید دیگه جوابگوی مدیریتی هیچ جامعه ای نیست... این چتر حمایتی به قول شما دکان ملی نخبگان یه ذره جاذبه واسه موندن یه عده توی مملکت ایجاد کرده که اگر نمی کرد همین هایی که شما فرمودید به درد نظام نمی خورن هم اینجا نمی موندن! (1016440) (alef-1)
با سلام
حق با شماست.کلمه دکان کاملا به جا بود.علاوه بر مطالب فوق باید موضوع باند بازی را در ارزیابی علمی در نظر گرفت.بنده اختراعاتی دارم که درحال تولید انبوه است و موضوع آن تز پایان نامه فوق لیسانس بنده در دانشگاه علم و صنعت است و حتی صادرات هم داشته است. متاسفانه طرحیکه در یک دانشگاه معتبر انجام شده و تولید انبوه می شود و برای اولین بار در دنیاست و دارای همه مولفه های علمی و نوآوری نیز میباشدو بر اساس کار برگ بنیاد باید بالاترین امتیاز را اخذ نماید.ولی متاسفانه در نمایشگاه نوآوری و شکوفایی البرز در 2 دقیقه مورد داوری قرار گرفت و حتی به عنوان اختراع سطح 3 میز شناخته نشد و گفتند از نظر داروان تایید نشده است.این یعنی چه؟
بسیاری دیگر از دوستان هستند که طرحشان در بالاترین سطح مطرح بود و لی متاسفانه تایید نشدند.ولی طرحهای پیش پا افتاده و تکراری مورد تایید قرار گرفت
ولله قسم یکی از داوران حتی مبانی علمی طرح بنده را بلد نبود و ........
واقعا بیاید یک فکر اساسی به حال بنیاد نخبگان بشود (1016479) (alef-1)
من هم مشکل مشابه شما دارم
قلیان بدون دود!! که اختراع فرزند آقای خاص ا.ر.م است طرح برتر شد و اختراع من که مراکز تحقیقاتی ملی تایید کرده اند از قبیل سازمان محیط زیست-مرکز تحقیقات موتور -دانشگاه علم و صنعت-وزارت نفت-سازمان استاندارد-ایرانخودرو و... تایید کرده اند را با داوری عجیب و غریب رد کردند.
دهها نفر دیگر را میشناسم که از بنیاد ملی نخبگان قطع امید کرده اند (1017040) (alef-4)
بهترین فکر این است که درش را ببندند. اینجوری حد اقل عده ای از قبل آن ناحق به نون و نوا نمی رسند. (1017211) (alef-4)
من استاد دانشگاه هستم و 16 سال سابقه كار آكادميك و جدي را دارم كاري هم به فلسفه آموزش و تعاريف نخبگي ندارم چون مربوط به رشته كاري من نمي شود. عمده دانشجويان من نحبه به شمار آمده اند و كساني هستند كه اگر به جاي پراكنده شدن در اقصا نقاط كره زمين در اين كشور دور هم مانده بودند و شرايطي فراهم بود مي توانستند در سرنوشت كشور به لحاظ علمي و فني موثر باشند. سوال من اين است كه چرا كسي در وزارت علوم به اين موضوع كاري ندارد كه آزمايشگاهي كه اين تعداد (60-50 نفر) نخبه در آن پرورش يافته است چرا الان متاثر از مشكلات مديريتي و مالي حاكم بر صنعت و دانشگاه شده است؟ تا كي فقط مي خواهيم اسم گذاري كنيم، لقب بدهيم و شعار هوا كنيم؟ كي مي خواهيم در زمينه هاي نيار كشور كار جدي و نظام مند را انجام دهيم؟ (1016530) (alef-1)
بسیاری از مسئولین شعرگرا هستند و با کلمات و لغات بازی می کنند. کلمه "نخبه" جایگزین کلمه قدیمی "خواص" گردید ولی همان معنارادارد . می نویسند نخبگان بخوانید خواص.
نخبه نیاز به شناسایی ندارد کافیست کمی از موانع کار را دولت رفع کند تا بتوان رشد نخبگان واقعی در اقتصاد ببینیم.اما خواص نیازمند شناسانده شدن توسط سیستم دولت به دیگران هستند. (1016545) (alef-1)
نخبه گرایی حتی به عنوان راه حل میان مدت هم تاثیری بر پیشرفت کشور نخواهد داشت کما اینکه مدارس تیزهوشان نیز با سالها قدمت برای جامعه دستاوردی نداشته است. خیلی شنیده ایم که اگر صد نفر یک قدم جلو بیایند بسیار بهتر از آن است که یک نفر صد قدم جلو آید. این سیاست ها جز ایجاد حس تبعیض و سرخوردگی در طیف وسیعی از افراد جامعه که ای بسا نخبه های حقیقی هم هستند ثمری نخواهد داشت. امیدوارم این بحث حساس و اصولی ادامه پیدا کند. (1016575) (alef-1)
این نگاه تفریطی است برادر جان.
مدارس استعدادهای درخشان زنچیرهای از نیروی انسانی را تولید کردند که با ساختارهای کشور جفت و جور نمیشود! چرا؟ چون متاسفانه ساختاری که ما به ارث بردهایم برمبنای حِفظ کردن (جه دانستهها و چه وضع موجود است) در حالیکه آموزش تیزهوشان برمبنای خلاقیت محوری آموزش میدادند!
مثلا کسی که میتواند ساختارهای نویی برای اتومبیل (تیزهوشِ نخبهای با دکتری مهندسی مکاینک) طراحی کند به چه درد نظام تولید خودروی ما که شدیدا تحول ناپذیر است میخورد؟ برای این فرد همان بهتر است که جذب فولکس یا میتسوبیشی یا ... بشود.
اما انصافا این معنی این حرف آن است که نظام مدارس استعدادهایدرخشان (قبل از تغییرات فعلی) مشکل داشته است؟ یا اینکه صنعت ما بنابردلایل ساختاری (و مشکلات کلان اقتصادی) توان استفاده از چنین فردی را ندارد؟
راه حل چیست؟ اصلا آدمی که نوآوری دارد تربیت نکنیم؛ یا اینکه برویم و مشکلات صنعتمان را با حوصله (و البته نه با نگاه طلبکارانه) حل کنیم؟ (1017442) (alef-4)
علیرضا
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۲:۴۴:۱۹
با تشکر موضوعات خوبی را مطرح کرده اید. جهت اطلاع: جدیداً در سال تحصیلی 92-91 دستورالعمل تشکیل ستاد شناسایی، جذب و تربیت استعدادهای برتر مصوب پنجمین جلسه شورای آموزش و پرورش به شماره 34735/55/551 تاریخ 8/8/1391 به سازمانها و ادارات آموزش و پرورش ابلاغ شده است. (1016598) (alef-1)
دکتر بهترین
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۲:۵۵:۲۶
سلام. پارسال طرح من در جشنواره نوآوری و شکوفایی پذیرفته شد و مشمول دریافت کمک هزینه 3 میلیون تومانی برای تکمیل طرحم شدم، الان دقیقا یک ساله که دارم می دوم دنبال گرفتن این پول! می گن می دیم و پول هم به حساب بنیاد استان من ریخته شده ولی در عمل با بهانه های مختلف سر می دوانند! دردم رو به کی بگم؟ (1016629) (alef-1)
دکتر بهترین
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۲:۵۹:۱۱
ستاد توسعه ویژه فن آوری نانو رو چرا نمی گید؟ این همه تو بوغ و کرنا کردن که از کارهای پژوهشگران در زمینه نانو حمایت مالی می کنیم ، ما هم رفتیم سراغ کارهای نانو و حالا که کارامون رو تموم کردیم و مدارکمون رو دادیم و ستاد نانوئی ها تأیید هم کردن ، از اردیبهشت امسال هیچ پرداختی به محققین نکردن! ازشون هم که می پرسیم، می گن بودجه امسال انقباضی هست و فعلا بودجه برای پرداخت نداریم! چطور اون موقع که ما تحقیق کردیم و خرج کردیم و رتبه ایران تو علم نانوفن آوری به قول خودشون تک رقمی شد فکر بودجه انقباضی نبودند؟ اون موقع که به مدیران بانک ها و بیمه ها پاداش های میلیونی و میلیاردی می دن بودجه انقباضی نیست؟ حالا که رسیدن به ما محققین بدبخت بیچاره بوجه شون انقباضی شده؟ (1016643) (alef-1)
به عنوان یک پژوهشگر با سالها تجربه پژوهشی در ایران و کانادا، می گویم که تبلیغاتی که از حوزه نانو تکنولوژی در ایران می شود بسیار غلو انگیز است.
خدا را شاهد می گیرم که به هیچ عنوان قصد توهین و یا تخریب ندارم. (1017046) (alef-1)
درست است.بعد از این همه سال تبلیغ هیچ محصول واقعی که در بازار جواب داده باشد نداریم.همه چی مقطعی و الکی است.مثلا در خصوص اسپری بوگیر کفش و یا جوراب های ضد بوی نانو بسیار جزئی و محدود تاثیر داشته و حتی به اندازه 5 % از تبلیغاتشان هم تاثیر ندارند (1017258) (alef-4)
فرزاد
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۳:۱۰:۳۵
خوب شروع كرده است اما خيلي بي ربط به جنگ ربطش داده است. احساساتي شده است (1016672) (alef-1)
منظورشان از ارتباط با جنگ این است که استعداد برتر با پذیرش و پرورش در شرایط سخت نخبه تلقی شود و نه هر استعداد برتری. همین! بخش دوم یادداشت گویای مطلب است. (1017924) (alef-4)
aboozar
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۳:۳۲:۱۲
متاسفانه احساس میکنم نویسنده این مقاله از افراد با سطح علمی و هوش پایین است و حالا که حرفش است ( حالا کو تا عمل ) که به سمت نخبه گرایی برویم ایشان آینده کاری و احیانا مدیریتی خود و همسانانش را در خطر احساس میکند .
در اینکه در نظام آموزشی ما عدالت تحقق نیافته شکی نیست . در اینکه برخی به مدد کلاسهای کنکور و دبیرستانهای آنچنانی رتبه های رجه اول در کنکور بدست می آورند شکی نیست . اما جان دل برادر این موضوع که معیارهای انتخاب نخبگی باید تصحیح شود ( که موضوعی درست است ) دلیل نمی شود که اداره امور را به دست نخبگان ندهیم . نخبه گرایی به معنی استفاده از فکر و اندیشه و نظم و برنامه ریزی همراه با علم روز افراد نخبه در حوزه تخصصی شان است . بجای اینکه دوستان و اطرافیان و همفکرانمان را به پست های مختلف بگماریم به این سمت برویم که در هر حوزه تخصصی ، نخبگان و عالمان همان حوزه عهده دار مدیریت و برنامه ریزی آن حوزه باشند . یاری کنیم تا نخبگان علمی هر حوزه تخصصی رغبت و انگیزه لازم را برای ورود به مبحث برنامه ریزی و مدیریت حوزه تخصصی شان پیدا کنند . بجای اینکه نظامی، مدیر باشگاه فوتبال و اقتصاددان ، معاون سیاسی امنیتی و مهندس عمران ، مدیر کلان سیاسی امنیتی اقتصادی شود ، در اداره و برنامه ریزی هر حوزه تخصصی از متخصصین نخبه همان حوزه استفاده کنیم .
بیشتر نخبگان دانشگاههای شریف و ... بدین دلیل از کشور مهاجرت میکنند که در داخل بهایی به آنها داده نمیشود و شان علمی شان حفظ نمیشود . من با بسیاریشان در ارتباطم که میگویند بسیار علاقه مند بازگشت به کشورند به شرطی که بدانند به هدر نمی روند . این صحیح نیست فرد نخبه ای با عالیترین تحصیلات در سطح مرز دانش بیاید و ببیند که در کار ، شاگرد آخر مدرسه شان که بی نظم و تنبل بود حالا شده مدیر او و او باید مطیع مدیریت پر اشکالش باشد .
عزیز دل برادر دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاههای برتر کشور مرفهین بی درد نیستند . آنها عموما از همسالانشان سخت کوش تر و منظم تر بوده اند . مطمئن باشید اگر کاری به آنها سپرده شود همچنان سخت کوش و منظم خواهند بود .
کیست که نداند یکی از بزرگترین مشکلات اوضاع فعلی ، بی نظمی برنامه ریزی و تنبلی است ؟!!
اینکه ممکن است در معیارهای انتخاب نخبگی اشکالاتی وجود داشته باشد و بعضا 10 تا 20 درصد هم نخبگان دقیق شناسایی نشوند دلیل میشود که نخبه گرایی را کنار بگذاریم ؟!!!
جان برادر ، نخبه گرایی بدین معناست که مثلا در مدیریت و برنامه ریزی اداره یک مرکز تخصصی علم الکترونیک ، یک فارغ التحصیل علم الکترونیک به یک سیاستمدار یا اقتصاددان ترجیح داده شود . و بین دو فارغ التحصیل علم الکترونیک از دانشگاه آزاد یا پیام نور با دانشگاه شریف یا تهران ، فارغ التحصیل دانشگاه عالی تر ترجیه داده شود . چون هم سخت کوش تر است و هم عالم تر .
حالا ممکن است در معدود مواردی ، استثنائاتی هم یافت شود . اما استثنائات هیچگاه قاعده را تعطیل نمیکند .
نخبه گرایی یعنی اینکه قاعده مان این باشد که کمک کنیم بخبگان هر حوزه تخصصی با انگیزه تر به رشدشان ادامه دهند و نظام نیز در هر حوزه تخصصی از نخبگان متعهد همان حوزه استفاده کند .
نظام خداوند نیز چنین است . هرکس جد و جهد بیشتری کند و تقوای بیشتری داشته باشد و اعمال صالح و اخلاصش بیشتر باشد ، مقامش در پیشگاه خئاوند عالی تر است .
با تحلیل های آبکی این نهال نوپا در کشورمان را زخم نزنید لطفا .
برنامه کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت کشور باید نخبه گرایی باشد .
نخبه گرایی هیچ ربطی به عدالت آموزشی ندارد .
نخبه گرایی یعنی هرکس سر جای خودش . و در هر جایی ، بهترین ها ، بالاتر .
برای ادامه بحث و نوشتن مقاله جوابیه کامل به نویسنده محترم مقاله ، آمادگی کامل دارم . معتقدم که این خواهر عزیز خلط مبحث کرده و مسائل را ناجور دارند باهم قاطی میکنند .
این صحیح است که گاهی اوقات در شرایط سختی برخی استعدادها بروز میکنند ، اما آیا این دلیل میشود که استعدادهای موجود آشکار شده را نادیده بگیریم ؟؟؟!!!!!
شما شرایطش را مهی کن ببین چطور همین دانشجویان و فارغ التحصیلان شریف و تهران برای وطن و اعتقاداتشان جهاد علمی خواهند کرد .
و این ره دراز است . . . (1016709) (alef-1)
مشد ابوذر سلام
همه انسان های روی کره زمین نخبه اند ولی برای کاری
آیا شما تمام ابزار های لازم برای شناسای را دارید
انسان نماینده خدا روی زمین هست (1016971) (alef-4)
من نمی فهمم چرا نمی تونیم حرفمونو بزنیم بدون اینکه توهین کنیم. اینکه نقدی به این مقاله دارین چه ربطی به سطح علمی و یا هوش نویسنده داره؟ یک کمی هم ادب نقد رو رعایت کنین. قطعا خودتونم نمی پسندین که مثلا من بیام یه نسبت ناجور به شمای نویسنده این کامنت بدم. پس چرا همینو واسه کس دیگه می پسندین و پیاده می کنین؟ (1017024) (alef-1)
پارسانیا
۱۳۹۱-۰۸-۲۲ ۱۱:۲۲:۳۵
1. دوست عزیز! کامنتم را زمانی گذاشتم که بخش دوم یادداشت را هم خواندم. 2. چون شما به خود اجازه دادهاید که نسبتی به نویسنده دهید بنده هم به خود اجازه میدهم که پاسخی بدهم به شما اما مؤدبانه!
اول این که به نظر من ویژگی نخبگان فقط باهوش بودن نیست بلکه عاقل بودن به معنی این که بداند چگونه از هوشش استفاده کند هم ویژگی یک نخبه است. لااقل نخبگانی که به خود اجازه ورود در مباحث اجتماعی میدهند لااقل باید این ویژگی را داشته باشند.
دوم این که یکی از معیارهای عاقل بودن در نقد، ابتدا شنیدن حرف و سپس نقد آن است. خوب بود صبر میکردید بخش دوم یادداشت را هم میخواندید سپس چنین نقد تند و غیر مؤدبانهای را مینوشتید.
در بخش دوم یادداشت همه آنچه که شما در کامنتتان کفتهاید آمده است.
متأسفم که برای بعضی خود «نقد» اصالت دارد ولو به هر قیمتی و با هر روشی! (1017946) (alef-4)
"نخبه گرایی یعنی هرکس سر جای خودش . و در هر جایی ، بهترین ها ، بالاتر "
منطقی ترین جمله نوشتار شما.
و اما سوال: به نظر شما یک جوان نخبه صفر کیلومتر تازه فارغ التحصیل شده می تواند بدون هیچ گونه تجربه کاری، مدیریت یک گروه تخصصی اجرایی را بر عهده بگیرد؟ (1018778) (alef-4)
اتفاقا برعکس! شما شرایط رو فراهم کن تا ببنی که جوان های عادی با استعداد متوسط هم که در حل انتگرال های پیچیده توانایی خاصی ندارند چطور ظهور و بروز پیدا می کنند. حتی خیلی بهتر از دانشجویان دانشگاه های خیلی معتبر (1019096) (alef-4)
ابوذر جان، اولا جمله اول شما توهین به نویسنده مقاله اس. عزت آدم نه به مال نه به استعداد خدادی نه زیبایی ...
دوماٌ هر نخبه ای نباید مدیر امور باشه بلکه مدیر باید نخبه. اصلا شما خدای علم فیزیک اگر مدیر نباشی (به فعل) به درد مدیریت نمی خوری و شاید کسی که تخصص شما رو داشته اما با سواد کمتر؛ در نقش مدیر بهتر از شما ظاهر بشه!
سوماً، حتماً شما هم دانشجوی یکی از همین دانشگاه های پر طمطراق بی خاصیت دولتی هستی که از انواع امکانات دولتی بیت المال بهره می بری و قصد سفر به اونور آب رو دارب. و از نوشتن این احساس خطر می کنی (1019110) (alef-4)
دبیر زیرک
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۳:۳۷:۲۰
دانش آموزی در کرمان چند سال پیش با پرداخت مبلغ کلانی دستگاهی برای او ساختند به گفته پدرش تا گلو زیر قرض رفت، دستگاه وی تایید شد و ایشان نخبه شد همه ماهه حقوق می گیرد.
اما انقدر نخبه است که معدل سال سوم دبیرستان وی 9وسی صدم شد و تقریبا در تمام دروس نمره زیر 10 گرفت ، قانون اجازه ادامه تحصیل برای او را در مدرسه روزانه نداد به مدرسه بزرگسالان مراجعه نمود و هنز نتوانسته سال تحصیلی را به پایان برساند.؟ (1016723) (alef-1)
علیرضا
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۳:۵۲:۳۴
لطفاً به تعریف اسعداد برتر در دستورالعمل تشکیل ستاد شناسایی، جذب و تربیت استعدادهای برتر پنجمین جلسه شورای آموزش و پرورش به شماره 34735/55/551 مورخه 8/8/1391 توجه فرمایید:
تعریف استعداد برتر: به فردی اطلاق می شود که به صورت بالقوه نخبه بوده ولی هنوز زمینه های لازم برای شناسایی کامل و یا بروز استعدادهای ویژه او فراهم نشده است.
با این تعریف باید تمام مخلوقات انسانی خداوند کریم را نخبه به حساب بیاوریم. (1016759) (alef-1)
لطفا به تصحیلاتی که باتبلیفات زیاد اعلام عمومی می شود از جمله وام مسکن نخبگان ولی در عمل اجرا نمی شود نیز اشاره بفرمایید. (1016816) (alef-1)
تسهیلات، نه تصحیلات! از سهل میاید نه صحل!
در ضمن بنده المپیادی هستم (دکتری فیزیک دارم)؛ هنوز هم جلای وطن نکردهام؛ از بنیاد هم وام مسکن گرفتهام. اگر نمیگرفتم احتمال ایران ماندنم بوضوح کمتر میبود. حالا شاید من اصولا به هیچ درد این مملکت نخورم و همون بهتر که بروم آمریکا از شرم راحت باشید و باشند. ولی تورو خدا بیانصافی نکنید دیگه... (1017446) (alef-4)
آخرین پاراگراف که نتیجه گیری هم می کرد سنخیتی با بحث نداشت. ولی موضوع خوبی است که چالش فرهنگی-اجتماعی ما را درباره مدرک گرایی نشان می دهد. اخیرا نخبه شدن هم بواسطه مدارک و مستنداتی فراهم می شود تا افراد با عضویت در بنیاد نخبگان بتوانند به امتیازات ویژه ای برسند و این خود آفتی برای جامعه علمی است و ما را دچار نخبه زدگی (مدرک گرایی) می کند. چنانکه هرکسی بتواند با فراهم کردن سوابق علمی یا اجرایی نخبه قلمداد شود و برای خود اعتبار کسب کند بدون اینکه جامعه بهره ای از نخبه بودن او ببرد و حتی آسیب جدی از مشاوره تخصصی او ببیند، بهتر است که نخبه یابی را به خود جامعه و بی روشهای بوروکراتیک داشته باشیم... (1016817) (alef-1)
ظاهرا نويسنده از هر دري از طبقه اجتماعي رتبه آورندگان كنكور تا نظام آموزشي ژاپن را به هم بافته و نام بنياد نخبگان را براي تحقير به دكان نخبگان تغيير داده تا بتواند توجيه كند توجه ويژه به نخبگان غلط است اما واقعيت اين است كه اگر ما نظام آموزشي مديريتي استخدامي عادلانه اي نداريم؛چطور مي خواهيم عادلانهاز بهترين افراد در جاي مناسب خود استفاده كنيم؟در ثاني چرا به نظام آموزشي قدرتمندترين كشور دنيا نگاهي نمي اندازيد تا ببينيد كه نه تنها چنين سازمانهايي دارند؛بلكه مشوقهايي دو چندان براي نخبگانشان در نظر ميگيرند؛ در مجموع متن بسيار آبكب و مغرضانه نوشته شده است (1016827) (alef-1)
محمد كامران
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۴:۴۳:۰۴
واقعيتش بعضي وقتها خيلي ناراحت مي شم و افسوس مي خورم كه ما كه ملت مسلمان (اكثريت) هستم و در اعتقادات بنيادينمون يكسري اصول بايد نهادينه و اجرايي شده باشه، كارمون به كجا رسيده و سيستم مديريتيمون چيكار داره مي كنه كه، هنوز به عدالت به سبك ژاپني و سوئدي نرسيديم!!!
افسوس مي خورم (1016842) (alef-1)
بزرگان نیا
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۴:۴۷:۱۹
در این زمینه روشن شدن یک نکته بسیار ضروری به نظر می رسد وآن این است که یکی از مهمترين عوامل موفقيت در كارهاي أموزشي در همه سطوح تحصيلي ، كه بيشتر توسط تقریبا همه متولیان آموزش نادیده گرفته میشود ، شناخت هدف اصلی آموزش و شناساندن آن به محصلان و پیگیری این هدف در همه مراحل آموزشی است .
هنگامی که در ابتدایی ترین سطح آموزش درسی را شروع می کنیم می باید از هم آن آغاز به آموزنده بگونه ای پیوسته تذکر دهیم که تک تک اجزاء این درس در هر سطحی بالاتر حتما برای شناخت و فراگرفتن سطوح بالاتر درس یک نیاز مبرم است و می باید همیشه اطلاعات سطوح پایین تر هر درسی را برای ادامه فراگیری آن درس در سطوح بالاتر کاملا با خود داشته باشد تا بتواند شناخت کاملی را برای خود از جزئیات مختلف درس مورد نظر بدست آورد و کارشناس موضوع آن شود ، و اگر چنین نکند درسهای پیشین فراموش شده و هرگز چیرگی بر آن و کارشناسی آن نزد او تامین نمی گردد .
این فراموشی و عدم چیرگی بر دروس مختلف و در سطوح مختلف آشکارا در هر سطحی قابل تشخیص می باشد هنگامی که اکثر محصلان در موقع سئوال نسبت به یاد آوری نکات مختلف سطوح پایین تر هر درس ناکام می مانند و این ناکامی آنان را از پیش برد درس بطور مطلوب در سطوح بالاتر باز می دارد و در نهایت یک عمر تحصیل را با بی سوادی پشت سر می گذارند و بی سواد فارغ التحصیل می شوند .
متولیان سطوح مختلف آموزش به این نکته واقفند که فراموشی و ناکامی مذکور چه دارائیهای کلانی که در زمینه آموزش هزینه شده و هدر رفته از جیب جامعه بی ثمر بیرون رفته است و همچنین باید بدانند پاسخگویی در مقابل این گونه خسارتهای کلان به عهده کیست و تاوان آن را چه کسی باید پرداخت کند؟! (1016847) (alef-1)
میشه لطفا همراه مقالات یک بیوگرافی مختصر از نویسنده مقاله را همراه کنید؟ من به عنوان خواننده حق دارم بدانم که این نویسنده در چه حد از تحصیلات هستند، کجا تحصیل کرده اند، زمینه تحصیلی و تحقیقی ایشان چیست، و الان کجا مشغول به کار و یا تحقیق هستند. (1016871) (alef-1)
برو به:
http://www.minaz.blogsky.com/profile/187394000021302/ (1016978) (alef-4)
کاملا درست است. این مقاله با این سبک نگارش بیشتر موجب توجیه بنیاد می شود تا اینکه نقاط ضعف آنرا بیان کند. مخصوصا جمله آخری:
" بنیاد ملی نخبگان به جای آنکه برای شناسایی افراد با استعداد از آزمون و تست و کنکور کمک بگیرد باید شرایط سختی را فراهم کند مانند جنگ؛"
مسوول سابق دفتر استعدادهای درخشان دانشگاه (1016979) (alef-4)
بخش فرهنگی الف
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۶:۵۰:۳۲
با سلام
ایشان کارشناس جامعه شناسی از دانشگاه تهران و دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاه تهران هستند و هم اکنون مشغول به پژوهش در حوزه های مرتبط در پژوهشکده تعلیم و تربیت دال هستند. (1017034) (alef-2)
به دوستان عزیزی که مثبت یا منفی زده اند:
ببخشید! می شود بگویید جمله های خبری در مورد بیوگرافی نویسنده (حتی اگر با نظراتش موافق نباشیم) چرا باید منفی یا مثبت بخورد یعنی شما بیوگرافی یک نفر را تایید یا تکذیب می کنید؟؟ (1017761) (alef-4)
بی نشان
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۵:۱۱:۴۴
واقعا جنگ چه ارتباطی با نخبگی داره. من منکر زحمات شهدا و جانبازان و سران جنگ نیستم و حقا که شایسته بزرگداشت و احترام هستند. اما تعداد زیادی (نه همه) این دوستانی که الان به عنوان سردار یا سپاهی هستند کم از این حضور خود در جنگ تحت حمایت قرار نگرفته اند. چه بسا سپاهیانی که قبل از جنگ جزو قشر زیر خط فقر بودند اما الان با و جود حمایتهای صورت گرفته نظام از ایشان جزو متمولین این مملکت هستند.
بنیاد نخبگان جزو افتخارات این سیستم است که توانسته فارغ از مسایل سیاسی، به بررسی و شناسایی تلاشگران در عرصه علم پرداخته است. من خود شاهد بوده ام از نزدیکان خود که به علت وجود حمایتهای حتی اندک نخبگان از رفتن به کشورهای دیگر برای ادامه تحصیل و زندگی صرفنظر نموده اند و با انگیزه دوچندان به خدمت در این کشور مشغولند.
بیایید همه با هم به احترام علم و دانشمند برخیزیم. چراکه پیشرفت این مملکت در گرو توجه به دانش و دانشمند است. (1016882) (alef-4)
امروزه رقابت کشورهای مدرن دنیا با هم توی جذب حداکثری نیروی انسانی متخصص و توانمند هست.... اینکه سیستم مدیریتی ما به تخصص اولویت اول رو نداده دقیقا توی همین مقاله بروز کرده. حمله به چنین نهادهایی با لحن های دکانی پسندیده نیست. (1016952) (alef-4)
دانشجوی تهران
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۵:۵۹:۱۹
تمامی استعدادهای برتر سطح یک و دو بنیاد نخبگان به اندازه ی کافی توی آمریکا - کانادا - اروپا و استرالیا تقاضای ادامه ی تحصیل و یا کار دارند.
پس ایراد از بنیاد نخبگان و معیارهاش نیست. ایراد از عدم توانایی در بکارگیری افراد این بنیاده. (1016972) (alef-1)
چه عجب بالاخره یه نفر حرف دل ما رو زد..
بنده لیسانس و فوق لیسانس برق دانشگاه شریف هستم و با معیار هایی که آقایون تهیه کردن جزو نخبگان محسوب نمی شم! در حالی که اگر کسی در یک دانشگاه دسته چندم(هدف توهین به هیچ دانشکاهی نیست) معدل خوبی داشته باشد با یه مقاله می شه نخبه!
این چه معیاری آخه؟
با همین معیار هاست که امثال بنده دلزده و دلسرد می شن
ما دلمون برا کشور می سوزه و الا ادعایی نداریم به خدا (1017009) (alef-4)
شما شک داری که مملکت دشمن تا بن دندان مسلح و آماده دریدن داره؟ (1017030) (alef-1)
به نظر من متن جالبی بود ولی خوب نتیجه گیری نکرد (1017036) (alef-4)
ساسان
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۸:۵۵:۳۶
جالبه. یه کار درست هم که دولت میکنه و با حمایت از نخبگان شرایط ماندن و بازگشتشون را فراهم میکنه شما ازش انتقاد میکنید؟
برای من نوعی نخبه اگر شرایط مناسب فراهم نشه ترجیح میدم در همین خارج کشور بمانم. (1017171) (alef-4)
سید علی روحانی
۱۳۹۱-۰۸-۲۱ ۱۹:۰۴:۰۲
با سلام و تشکر
اینکه نخبه در سختی شناسایی میشه و باید متناسب با فرصتهایی که به یک استعداد برتر میدهیم، باید از او مسئولیت خواست صحیح است.
اما تشکیک در «نخبه گرایی» حرف درستی نیست. بیان صریح حضرت آقا اینست که «مدیریت تحولات کشور باید در دست نخبگان باشد» این دلیل نقلی. عقلاً هم به نظر بنده واضح است.
بنابراین مشکل در راه اندازی بنیاد نیست، در تشخیص استعدادها و نخبگان و مدل تعامل با آنها است.
پیشنهاد جدی بنده اینست که اگر نویسنده، «سند ملی نخبگان» را ندیده اند، ببینند. بسیار سند خوبی است و برای اشکالاتی که نویسنده وارد کرده، پاسخهای خوبی دارد. (1017181) (alef-4)
کار علمی که خیلی از این نخبه ها انجام می دهند از صد تا کار جنگی هم بالاتره مثل پژوهشکده رویان و ...
همونطور که رهبر امسال در دیدار با دانشجویان گفتند تحقیق و پژوهش علمی هم نوعی جهاد است. (1017404) (alef-4)
دکان ملی ؟؟؟؟؟ (1017480) (alef-4)
مقاله بسیار خوبی بود! این نخبه که مَد نظر اینهاست، یعنی کسی که خیلی خوب انتگرال حل کنه و سری فوریه سرش بشه و زیست رو از بر باشه. با این تفکر استعداد های بسیار بسیار بدرد بخور هدر میشه و در سایه نخبگان (به زعم ایشان) گم می شوند. حتی نخبه با تعریف بالا هم ضرورتاً مدیر خیلی خوب نیست. شاید اصلا مدیر نباشد. اما تاکید دارند که نخبه باید مدیر باشد! خیر مدیر باید نخبه باشد. (1018031) (alef-4)
کسانی که دنیا را تکان داده اند و در تاریخ جهان ثبت شده اند هیچ کدامشون عضو بنیاد ملی نخبگان نبودند.حتی چند بار در کنکور هم رد شده اند.
به نظر من کنکوری که ما داریم حفظ کردن چند کتاب شعر و فرمول ریاضی و فیزیک و شیمی و ... است و صددرصد کسانی که کلاس کنکور برن موفق ترند و همینها عضو بنیاد ملی نخبگان می شوند. (1018514) (alef-4)
بچه درسخون دیروز
۱۳۹۱-۰۸-۲۳ ۰۰:۴۷:۰۶
با سلام به نظر من ذهن نویسنده مقاله در جنگ و جبهه سیر می کند و لی در جبهه هم نکاتی را باید یاد آور شد که اول اموزش رزمنده است .تا کسی حداقل آموزش تیر اندازی نمیدید به جبهه اعزام نمی کردند.دوم هر چقدر سرباز شجاع باشد بدون مهمات شکست حتمیست سوم بدون فرمانده با سیاست و شجاعت نتیجه شکست و تسلیم است.با این مقدمه منظورم این بود بدون آموزش موثر در همه سطوح و حداقل معیشت و رفاه که همان مهمات است و مدیریت با سیاست در جهان امروز ........در ضمن فرماندهان جنگ هم با قرعه انتخاب نمی شدند به تدریج در امتحانات عملی خود را نشان می دادند. (1018824) (alef-4)
قارون ها هم از همين نخبه ها بودند كه ادعا می كردند انما اوتيته علی علم من اين مال ومنال را از راه زكاوت وهوش خودم بدست اوردم /به نظرم نخبه سرايی بخصوص در ايران جز به بی عدالتی وتبعيض منتهی نمی شود بخصوص كه عده ای با اين شعار به الاف والوف می رسند در حالی كه معنای نخبه را هم نمی دانند (1019039) (alef-4)
علی رضا عظیم پور
۱۳۹۱-۰۸-۲۳ ۱۶:۱۳:۰۸
من به تازگی دکترای روان شناسی ام را گرفته ام و استاد یکی از دانشگاههای دولتی هستم. در طول تحصیلم بسیار دیده ام که برخی دانشجوها چه راحت و بی مسئولیت با داده سازی و تقلب چند مقاله برای خود دست و پا کرده و با تلاش برای نزدیک شدن به اساتید نمره های حود را بالا می برند و خود را در جرگه ی استعداد های درخشان جا می زنند
در مقطع دکترا و کارشناسی ارشد برخی را به عنوان استعداد درخشان بدون آزمون می پذیرتد.
این برای من بسیار جالب است. این ها کسانی هستند که نمی توانند از پس آزمون هایی که دیگران در آن ها قبول می شوند بر آیند و باز اسمشان استعداد درخشان است!!
واقعیت این است که نه نمرات بالا و نه مقالات متعدد نمی توانند شاخص های قابل اعتمادی برای نحبگی باشند
بهتر آن است که بجای این توهم نخبه پروری تلاش شود تا از آزمون های ورودی استاندارد و شرایط کسب امتیازات علمی (ادامه تحصیل یا بورس و یا ارتقا) عادلانه و بدون تبییض باشد (1019670) (alef-4)
مرتضی
۱۳۹۱-۰۸-۲۵ ۱۰:۱۴:۴۹
توجه داشته باشید که شاید 5 درصد افراد تایید شده افراد کنکوری هستن و اکثریت اعضا که مورد حمایت قرار میگیرند افرادی هستن که تولید علم میکنن و همچنان پویا هستند و همچنین به سادگی نوشتن این مقاله میتونستن برای ادامه تحصیل و زندکی از کشور خارج بشن...چطوره که اگه از مملکت برن میشن فرار مغزها و اگه باقی بمونن میشن کاسب؟ (1021685) (alef-4)
باسلام
من علی رغم اینکه خودم جزیی از بنیاد به اصطلاح نخبگان هستم اما با حرف نویسنده موافق هستم، البته در دانشگاه آزاد درس خوندم و واقعا افرادی با استعداد نخبگی واقعی زیادی در دانشگاه آزاد در واقعیت دیدم نه در حالت تئوری یا یک ارائه غیر کاربردی، واقعا افرادی دیدم که قدر هزینه ای که برای دانشگاه آزاد میكردند را میدانستند و درس میخواندند و بسیاری از اساتید نیز در دانشگاه دولتی هم تدریس میكردند.
حالا آیا میتوان افراد را از هم جدا کرد و افرادی با کارآمدی بسیار بالا را نادیده گرفت، آیا میدانید که بیشترین سهم مقالات و بیشترین سهم قبولی در نظام مهندسی را دانشگاه آزاد دارد.
من مشاهده کردم که با وجود اینکه رتبه اول دانشگاه خودم بودم و 10 مقاله علمی و 1 کتاب، معدل بالای 19 و پایاننامه 20 داشتم به صرف اینکه فقط دانشگاه آزاد بودم اجازه رقابت در دکترای سراسری استعدادهای درخشان را ندادند!
چرا؟ شاید از رقابت میترسند؟ در حالی که من تنها به دلیل مشکلات جسمانی به دانشگاه سراسری که تهران قبول شده بودم و دور از شهر محل زندگی و خانواده بود نرفتم.
من فکر میکنم که تک تک افراد نخبه و دارای استعداد خاص هستند.
فکر میکنید چرا كشورهای اروپایی پیشرفت میکنند، به نظر شما به این دلیل نیست
که آنها استعداد متناسب با هر فرد را جستجو و شکوفا میکنند؟
در آخر فکر میکنم که باید شعار نخبگی را رها کرد و برای جوانان شغل و ابزار شکوفایی مهیا کرد آنوقت خودبهخود و بدون شعار هرکس یک نخبه است.
به نظر من نخبه شخصی است که بیهوده به هدر نرود یعنی در بیکاری، بی پولی، فساد و تباهی و.... وارد نشود چون اینطور است که فکر، روان و عمل میتواند در بالاترین کارکرد خود بوده و نخبه باشد.
نتیجه اینکه تعریف نخبه باید جامعه محور باشد نه فرد محور، یعنی اینکه جامعه نخبه باشد و منظور از نخبه کل جامعه و کشور باشد. (3715793) (alef-13)