تاریخ چوگان
(در ایران و سرزمینهای عربی)
نويسنده: آذرتاش آذرنوش
نشر ماهی، چاپ اول بهار ۱۳۹۲
شمارگان ۱۵۰۰ نسخه
۲۲۰ صفحه ، ۲۲۵۰۰ تومان
اگر مایل به خرید اینترنتی این کتاب با تخفیف ویژه هستید،
اینجا کلیک کنید.
****
نقش مینیاتور آن مردان اسبسوارِ چوب به دست، بر پردهی قلمکارِ اصفهانیِ آویخته بر درگاهِ خانه، در ایام کودکی مدام در ذهن او جان میگرفت تا اسب خیال بتازاند به دنبال گوی چوگان. سرانجام تقدیر چنین شد و سال ها بعد غباری که از سم اسبان به پا میخاست، فرونشست و در عهد شباب این رؤیا تعبیر شد. ناباورانه و از سر تصادف خود را در میان جماعتی شیفته چوگان یافت که شمارشان هیچ نسبتی با قدمت تاریخ این ورزش نداشت.
از آن روزگار تا امروز چهل سال گذشته است و او همچنان با جمع دوستان دیرینه و یا تازه یاب هرازگاهی چوب به دست و گوی در میان، سوار بر اسب، یادِ نقش آن پردههای قلمکار اصفهانی را زنده میکند، و خود نیز در نقش یکی از چابکسواران آن پردههای مینیاتور فرو می رود.
با چنین خاطرات و تجربیاتی و خاصه دلدادگی به این ورزش دیرینه در این دیار، چه کسی بهتر از آذرتاش آذرنوش میتوانست کتابی در این باب بنویسد. و این را باید از بختیاری علاقهمندان چوگان دانست، که برای پرداختن به تاریخ این ورزش کسی از میان خودشان برخاسته، که اهل پژوهش است و قلمزدن.
با داشتن دلمشغولیهایی از این دست، دور از انتظار نیست که آذرتاش آذرنوش سالهای سال مشغول جمعآوری منابع گوناگون درباره گذشته و حال چوگان بوده و هر از چندی مقالهای هم درباره آن نوشته است. همچنین این بخت را نیز داشته که پژوهشگری که خود مقالهای ارزنده در باب چوگان نوشته، مجموعه یادداشتها و نوشتههای خود را در اختیار او قرار میدهد تا کار را تمام کند. درنهایت حاصل آن میشود کتاب «تاریخ چوگان» (در ایران و سرزمینهای عربی) که به همت نشر ماهی به شایستگی منتشرشده است.
او در مقدمه کتاب مینویسد: «کار همیشگی من نه چوگانبازی که فرهنگ و ادبیات است و زیبنده آن میبود که میان کار و ورزش پیوندی مییافتم تا از هر سو بهرهمند شوم. خوشبختانه فرهنگ فارسی و عربی از اسب و سوارکاری و چوگان آکنده است، هرچند که زمینههای آن هنوز دستنخورده باقیمانده است. نخستین موضوعی که نظر مرا به خود جلب کرد، آن بود که میدیدم اصطلاحات رایج میان سوارکاران یا ترکی است یا عربی یا فرنگی، و کلمات فارسی در آنها سخت اندک است، حال آنکه در زبان فارسی کهن انبوهی کلمهی زیبای خوشآهنگ میتوان یافت که بر اسب و ویژگیها و اندامها و رفتارهای گوناگون و ابزارهای وابسته به آن دلالت دارد.»
کتاب حاضر در هشت فصل نوشتهشده و همانگونه که در عنوان آن آمده تنها به تاریخ این ورزش در ایران و ممالک عربی پرداخته است. نویسنده در مقدمه کتاب به سابقه چوگان در دیگر ممالک دنیا اشاراتی داشته معتقد است که در برخی از آنها نظیر چین و هند این سابقه چنان گسترده بوده که ترجیح داده در کتاب خود تنها به چوگان در ایران و کشورهای عربی بسنده کند، چراکه چوگان در آن کشورها تحقیقی مفصل و جداگانه برای خود طلب میکند.
نویسنده در فصل آغازین کتاب، ابتدا به واژهشناسی چوگان پرداخته و اصطلاح چوگان را برگرفته از متون کهن پهلوی میداند. او از هُرن، دانشمند برجسته آلمانی بهعنوان نخستین فردی که این واژه را موردتوجه قرار داده یادکرده که آن را همریشه با کلمه چوب دانسته است. آذرنوش سپس به رواج واژه «صولجان» در شعر و ادب عربی پرداخته و آن را معرب واژه چوگان دانسته است.
او بخش بعدی به سراغ خاستگاه چوگان رفته و تأکید دارد که به باور اغلب محققان زادگاه اصلی چوگان ایران است. آذرنوش برای اثبات این رأی به پژوهشهای چهرههایی همانند شارتیه ، دیل، کاترومر و لوفر، ارجاع کرده و مینویسد:«از آنجا که سرآغاز نوع بازی چوگانی و شکلهای نخستین و زادگاهش دست نایافتنی است، بهتر است مانند شارتیه به این عبارت بسنده کنیم: حدود دو یا دو هزار و پانصد سال پیش، قبایل آسیای مرکزی که اسبها فراوانی داشتند، در بازیها و سرگرمیهای سوارهی خود، از چوب و انواع گوناگون گوی نیز استفاده کردند، اما این بازیها یکسره وحشی و بینظام بود؛ آن بازی گروهی و منظمی که از قوانین نسبتاً روشنی پیروی میکند و زاییدهی تفکر و ارادهی مردم یک سرزمین است، نخست در ایران پدید آمد و به نقاط دیگر جهان راه یافت.»
رسالههای چوگانی بخش سوم کتاب را تشکیل میدهند که با توجه به محدوده جغرافیایی در نظر گرفتهشده برای این پژوهش به دو زبان فارسی و عربی تقسیمشدهاند. با این حال نویسنده پارهای کشورها را که سنت چوگانی خاص خود داشتهاند فراموش نکرده و در فصل چهارم اشارهای گذرا به قدمت بازی چوگان در کشورهای هندوستان، چین و بیزانس (سوریه فعلی) دارد.
فصل پنجم به رواج چوگان در ایران پیش از اسلام اختصاصیافته است.روایتهای افسانهای، چوگانبازی سیاوش، چوگانبازی رستم، روایتهای نیم تاریخی، روایتهای تاریخی و روایتهای ساسانی در آثار اسلامی عناوین فرعی این فصل را تشکیل میدهند.
چوگان در ایران عصر اسلامی، محتوای فصل ششم کتاب را تشکیل میدهد. در این فصل نویسنده با رویکردی جامعتر به سیر تطور بازی چوگان پس از ورود اسلام به ایران پرداختهشده است. دوران فترت چوگان در عصر صفوی و رواج مجدد آن در دوران قاجاری و همچنین چون در سالهای اخیر از جمله مباحث مطرحشده در این فصل هستند.
آذرنوش در فصل هفتم به سراغ ممالک عربی رفته و به سیر تحول چوگان در این سرزمینها پرداخته است: عصر جاهلی، عصر عباسی و مصر و شام، عناوین این فصل را تشکیل میدهند.
چوگان در ادبیات، فصل هشتم و پایانی کتاب است که نویسنده در آن به ردیابی چوگان در ادبیات ایران پرداخته است. آذرنوش کوشیده تا از طریق روایتهایی که از چوگان در ادبیات فارسی ارائهشده بر غنای پژوهش خود بیفزاید. در این فصل به واژه چوگان در آثار شاعرانی مانند رودکی، فردوسی، جامی، فرخی، نظامی و عطار پرداخته اشاره به تکبیتهایی از خواجو، انوری، سعدی، حافظ، هاتف و محتشم که دربرگیرنده واژه چوگاناند.
ماحصل کتاب اینکه چوگان بهعنوان زیباترین نماد ورزشهای رزمی، بیگمان یکی از مهمترین مواد آموزشی بزرگزادگان در سرتاسر تاریخ ایران بوده که باید آن را نزد استادان میآموختند. این کتاب در تلاش است تا ردپای این ورزش دوهزارساله قانونمند ایرانی را از خاستگاهش در پیش از اسلام و از میان روایتها و افسانههای تاریخی ساسانی دنبال کند و سرگذشت آن را از خلال متون ادبی و یا تاریخی روایت کند تا به زمان حال برسد.
سرانجام اینکه کیفیت کار آذرتاش آذرنوش در این پژوهش علمی و جامع نگرانه است و تقریباً زبده آنچه در این باب باید گفته میشده در این کتاب به بیان آمده است علاوه بر این به شکلی بایسته و پیراسته نیز منتشرشده. کتاب مزین است به نقوش و پردههایی از چوگان در فرهنگ کهن ایرانی که باکیفیت مطلوب روی کاغذ گلاسه منتشرشده و همچنین متن اسکن شده رساله گوی و چوگان نوشته میرزا یحیی خان (منشی سفارت انگلیس) که به پیوست در متن کتاب جای گرفته،همگی نشان از آن دارند که هم نویسنده و هم ناشر با وسواس این کتاب را به سرانجام رساندهاند.