نظر منتشر شده
۴۳
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 298815
نگاهی به دلایل مسخره طلاق ایرانی‌ها
بخش اجتماعی الف، 9 مهر 94
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۹ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۱۹
آمار طلاق در یکی‌دو سال اخیر رو به‌افزایش بود است؛ به طوری که فقط در چهار ماه اول امسال نرخ آن دوبرابر شده؛ طلاق‌هایی که خیلی از آن‌ها به دلایل پیش‌پاافتاده رخ داده است.

آمار طلاق روزبه‌روز در کشور بالاتر می‌رود. دلایل بسیاری از این طلاق‌ها عجیب‌وعجیب و گاهی خنده‌دار است. اگر سری به علت طلاق‌های یک سال اخیر کشور بزنیم، مشاهده می‌کنیم که بسیاری از این طلاق‌ها به علت‌های سطحی و لجبازی‌های زوجین اتفاق افتاده‌اند.

شوهرم برای مادرش خرید می کند
مهر نوشت: زن جوان زمانی‌که دید شوهرش هنوز هم برای مادرش خرید می‌کند، راهی دادگاه خانواده شد و درخواست طلاق داد. دلیل این خانم برای طلاق‌ گرفتن این است که هر بار همسرش برای خانه خرید می‌کند، برای مادرش هم خرید می‌کند! او درباره دلیل طلاق می‌گوید: «شوهرم هنوز هم تصور می‌کند در خانه مادرش زندگی می‌کند و باید تمام مسئولیت خانه مادرش بر عهده او باشد.»

همسرم خوشتیپ است
یکی دیگر از زوج‌هایی که پایشان به دادگاه خانواده باز شده، زوجی هستند که به خاطر خوش‌تیپی آقا قصد طلاق‌گرفتن دارند! مرد جوان درباره دلیل طلاق به قاضی گفته که چک کردن‌های مدام همسرم مرا خسته کرده است. زن هم در پاسخ گفت: «شوهر من مرد خوش‌تیپ و پولداری است و طبیعی است که زنان زیادی در آرزوی بدست آوردن او باشند. من هم دست خودم نیست، هربار که او از خانه بیرون می‌رود مدام این فکر به سراغم می‌آید که حتماً زنان زیادی برای بدست آوردن او دست به کارهایی بزنند و شوهرم را اغفال کنند.»

خوشتیپی همسر آنقدر ذهن این خانم را درگیر کرده که او را وادار به درخواست طلاق کرده است. «با اینکه عاشق شوهرم هستم، ولی اینطوری نمی‌شود زندگی کرد.»

طلاق به خاطر اعتیاد پدرزن
مرد جوانی هم که از اعتیاد پدرزنش خسته شده بود، تصمیم به جدایی از همسرش گرفت! او با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و درباره آن به قاضی گفته بود: «هربار با همسرم به خانه آن‌ها می‌رویم پدرزنم خانه را به پاتوق معتادان تبدیل کرده و در حال مصرف مواد است. از همسرم خواستم که ارتباطش را با پدرش قطع کند و دیگر به آنجا نرود ولی او قبول نکرد. من هم نمی‌توانم دیگر به رفت و آمد با پدرزنم ادامه دهم و اجازه بدهم همسرم به خانه پدرش برود. برای همین تصمیم خودم را گرفتم و می‌خواهم از این زن جدا شوم تا دیگر پدرزنم را نبینم. من می‌دانم که این مرد برای زندگی ما دردسرساز می‌شود.»

طلاق به خاطر لجبازی با برادرزن
این خانم هم وقتی شاهد کل‌کل هر روزه بین برادر و همسرش می‌شود، طلاق را بر ادامه زندگی مشترک ترجیح می‌دهد. او در این مورد به قاضی می‌گوید: «شوهرم هرکاری که برادرم کرده را مسخره می کند و سعی می کند خودش برعکس آن کار را انجام دهد. او از صبح تا شب به فکر لجبازی با برادرم است و زندگی خودمان یادش رفته است. او هر روز در حال حرص خوردن از دست برادرم است و من حتی جرات ندارم اسم برادرم را به زبان بیاورم. همیشه هم عصبانیتش را سر من خالی می کند و مرتب به من سرکوفت می زند که برادرم اخلاقش بد است و با او لجبازی می کند.»

این لجبازی بچگانه داماد و برادرزن، یک زندگی را تا مرز ازهم‌پاشیدن کشاند.

همسرم سر مزار شوهر سابقش می‌رود!
این زوج هم به خاطر سر زدنِ مدامِ خانم به مزار همسر سابق، دچار اختلاف شدند. خانم جوان می‌گوید که باید هر هفته یا هر ماه به مزار همسر سابق برود و شوهرش این اجازه را به او نمی‌دهد. شوهر این خانم در دفاع از خود به قاضی گفته: «من نمی گویم سر خاک شوهر سابقش نرود، فقط می گویم هر زمان که وقت داشتی و سرت خلوت بود برو، نه اینکه هر هفته کار و زندگی‌ات را تعطیل کنی و سر خاک بروی. بارها شده ما می خواستیم جایی برویم اما همسرم تنها به خاطر اینکه باید به قبرستان می رفت قرار را کنسل کرده و سر خاک شوهر سابقش رفته است.» البته ماجرای این زوج، ختم به خیر شده و با صحبت‌های قاضی به این نتیجه رسیده‌اند دلیلشان برای طلاق محکمه‌پسند نیست و آشتی کرده‌اند.

موهای بلند شوهرم مرا خجالت‌زده می‌کند
زن جوان وقتی دید که شوهرش مو‌هایش را کوتاه نمی‌کند تصمیم به جدایی از او گرفت! و برای توجیه دلیل طلاق به قاضی دادگاه گفت: «هرجا می‌رویم احساس می‌کنم که موی بلند شوهرم باعث می‌شود دیگران مسخره‌مان کنند، از بیرون رفتن با شوهرم خجالت می‌کشم و سعی می‌کنم کمتر در فامیل و دوستانم ظاهر شوم. اصلا اینکار شوهرم را دوست ندارم و هرچه سعی کردم نتوانستم با آن کنار بیایم برای همین تصمیم به جدایی گرفتم.»

به خاطر طلاق برادرم، طلاق می‌گیرم
این زوج هم زندگی خوبی داشتند تا اینکه برادر آقا با خواهر خانم با هم ازدواج می‌کنندو برادرها با هم باجناق می‌شوند؛ اما زندگی برادر کوچکتر به خوبی برادر بزرگتر نبود. دعواهای خانوادگی برادر کوچکتر بالا می‌گیرد تا اینکه منجر به طلاق می‌شود اما ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود. «از وقتی برادرم و همسرش از هم جدا شدند، هرچه فکر می کنم می بینم من هم نمی توانم به زندگی با همسرم ادامه دهم. بعد از طلاق، همسرم ارتباطش را با خانواده من قطع کرده و من هم به خاطر برادرم مجبور به قطع ارتباط با خانواده همسرم شدم. خودمان هم که مرتب با هم دعوا و درگیری داریم و نمی توانیم این موضوع را تحمل کنیم. کنار آمدن با این موضوع برای هردویمان سخت است برای همین تصمیم گرفتم به دادگاه بیایم و به زندگی مشترکمان پایان دهم.»

شوهرم پنهان‌کاری می‌کند
این زن جوان وقتی می‌بیند که شوهرش همه چیز را از او پنهان می‌کند راهی دادگاه خانواده می‌شود تا از او جدا شود. پنهان‌کاری‌های همسر آنقدر زیاد بوده که خانم احساس می‌کند از طرف همسر نادیده گرفته می‌شود. «راستش از اینکه شوهرم اصلا به من اهمیتی نمی‌دهد و همیشه پنهان کاری می‌کند خسته شدم. احساس می‌کنم او مرا نادیده می‌گیرد. این کار‌هایش باعث شده به او مشکوک بشوم و همیشه در حال چک کردن او باشم تا مبادا باز هم پنهانی از من کاری را انجام دهد. برای همین تصمیم به جدایی از این مرد گرفتم.»

من زودتر طلاق می‌گیرم!
این خانم هم وقتی درد و دل همسر خود با دوستش را می‌شنود، تصمیم به طلاق می‌گیرد. شوهر این خانم به دوستش می‌گوید که از زندگی با او خسته شده و قصد دارد همسرش را طلاق بدهد. این درددل‌های پنهانی باعث می‌شود که خانم پیش‌دستی کند و خود زودتر درخواست طلاق بدهد. «وقتی حرف هایش را شنیدم اول تصمیم گرفتم که با او صحبت کنم و دلیل حرف هایش را بپرسم. ولی بعد پشیمان شدم و با خودم گفتم حالا که شوهرم از من خسته شده صحبت کردن هم فایده ای نداره و باید خودم دست به کار شوم. من تصمیم گرفتم قبل از شوهرم درخواست طلاق بدهم و کار او را آسان‌تر کنم.»
 
جواد
۱۳۹۴-۰۷-۰۹ ۱۸:۱۶:۲۶
بر خلاف تصورات که مشکلات اقتصادی را عامل طلاق میدانند " میبینیم که طلاق در بین مرفهان شمال شهری بیشتر است .پس عامل ان ضعف ایمان است . (3230192) (alef-3)
 
۱۳۹۴-۰۷-۰۹ ۱۸:۴۳:۳۶
خیر هر چه اگاهی و دانش ادم بالاتر برود میداند از زندگی چه میخواهد و حاضر به زندگی تحت هر شرلیطی نیست. بالا شهری ها هم اکثرا زنانی دارند که هم سطح تحصیلات بالاتری دارند و هم به لحاظ مالی مستق هستند لذا مجبور نیستند که تحت هر شرایطی زندگی کنند. مردهای بلا شهری هم به لحاظ مالی مستقل اند و طلاق باعث نمیشود به لحاظ مالی دچار مشکل شوند یا توانایی پرداخت مهعریه را نداشته باشند. این اظهار نظر یک خطه و مغالطه شما و حکم سریع صادر کردن شما هم در نوع خود جالب بود. (3230229) (alef-11)
 
معلم
۱۳۹۴-۰۷-۰۹ ۲۰:۲۴:۲۶
متاسفانه فرهنگ تحمل همدیگر را نداریم و برای زندگی کردن آموزش های لازم را ندیده ایم. بالا یا یایین شهر نداره شهرستان ُ روستا و کلان شهرها به نسبت جمعیت خودشان به این معضل گرفتارند و متاسفانه آموزش و یرورش و دانشگاهها هم برنامه مدون برای « آمادگی برای زندگی» را ندارند. (3230360) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۰ ۰۰:۳۳:۱۳
ضعف ایمان؟؟؟ (3230697) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۰ ۰۲:۵۲:۵۴
.ميزان ايمان ديگران رو چه كسي تشخيص ميده؟ من خودم رو با ايمان نيميبينم ولي تا جايي كه به ما ياد دادن ايمان إنسان ها رو روز أخرت ميسنجند... اون هم نه توسط انسان هاي ديگه... اون هم نه به خاطر محل زندگي.شون...چون كسي خونه اش نياوران جهنم نميره...نميدونم داستان مؤسس و شبان رو شنيديد يا نه پيشنهاد ميكنم مطالعه كنيد. (3230831) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۰ ۰۶:۰۷:۵۷
خوب شد شما روان شناس نشدي!! (3230869) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۱ ۱۳:۱۱:۵۹
والا! (3233958) (alef-11)
 
جوات
۱۳۹۴-۰۷-۱۰ ۰۹:۳۰:۵۵
بابا آمار دقیق، بابا علت شناس، بابا همه چیز دان.
میبینیم رو از کجا آوردی؟ چطوری بالا شهری بودن رو به ضعف ایمان ربط دادی؟ (3231035) (alef-3)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۰ ۱۱:۰۱:۴۹
جواد آقا شیطان برای گناهی کمتر از این، اطمینان به خود بدون توکل به خدا، از بهشت رانده شد. مرد، آدم این همه دچار توهم در مورد خودش نمی شود. (3231172) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۰ ۱۴:۳۰:۰۶
مزد حسابی مگه شمال شهر تهران چندتا زوج داره که براساس آمار رسمی هر ساعت 18 زوج از هم جدا میشن؟ مشکلات فوق الذکر ریشه های دیگه ای دارن که عموما این دلایل جرقه نهایی تلقی میشه. ایمان و اقتصاد و... در کنار هم نه فقط ایمان. (3231618) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۱ ۱۴:۴۴:۳۲
جوادخیلی باحال گفتی با این تحلیلت کلی خندیدیم خخخخ (3234320) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۲ ۱۲:۴۲:۰۵
بالی شهری پایین شهری ندارد نتیجه گیری شما که بالای شهری ها ایمان ندارند ناشی از حس حسادت شماست تا واقع بینی (3236732) (alef-11)
 
مهندس جنت شهري
۱۳۹۴-۰۷-۰۹ ۱۸:۴۲:۲۱
دو سال است كه فكر ميكردم من نسبت به جامعه بدبين هستم با خيلي از دوستان كه صحبت كردم ديدم واقعا همان كه فكر ميكردم است..استانه تحمل جامعه ما كم شده..استانه تحمل اقتصادي..استانه تحمل عاطفي..استانه تحمل سياسي..استانه تحمل گذشت..همه ايراد گير شده ايم .پرتوقع شده ايم.زود از كوره در ميرويم و تصميم ميگيريم ...با عرض معذرت از خانمها بايد بگويم كه زنان جامعه ما اگاهتر شده اند ولي ظرفيت پذيرش اين اگاهي را خيلي از انها نداشتند و از ان بجاي استفاده در تحكيم خانواده عليه بنيان خانواده استفاده كردند..بطوريكه بعضي وقتها ميگويم اي كاش زندگي ها به 20سال پيش برميگشت..البته اين حرف من نافي مشكلات بوجود امده توسط بعضي مردان نميشود...بهترين راه تحكيم خانواده اين است كه امروزي فكر كنيم ولي مثل 20 سال پيش عمل كنيم...بهروز باشيد (3230228) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۰۹ ۱۸:۵۵:۲۴
اما من همیشه به اینجور دلایل شک دارم. دلیلش هم اینکه ممکنه مسائلی باشه که راحت نباشن بگن و ترجیح بدن دروغ بگن با توجه به پروسه س طلاق که حتما لازم هست آشنایانی از هر دو طرف توی دادگاه حضور داشته باشن. (3230246) (alef-11)
 
رضا
۱۳۹۴-۰۷-۰۹ ۱۹:۱۷:۱۱
ببین نمتونی با مسخره خواندن دلایل مشکل را حل کنی.ایراد گیری ریشه در جای دیگری دارد نمیدونی مسخره نخوان. (3230274) (alef-3)
 
۱۳۹۴-۰۷-۰۹ ۱۹:۵۱:۰۲
کجای این دلایل و مشکلات مسخره وخنده دار است. اتفاقا اکثر این موارد مشکلات معقول و مهمی هستند و نیازمند چاره جویی! (3230320) (alef-3)
 
۱۳۹۴-۰۷-۰۹ ۱۹:۵۱:۴۹
به نظر من هیچ کدام از اینها مسخره نبود . هر کدام به تنهایی دلایل مهمی بودند که منجر به از هم پاشیدگی خانواده ها شده است (3230322) (alef-3)
 
۱۳۹۴-۰۷-۰۹ ۲۳:۲۷:۲۵
چرا فکر میکنی این دلایل مسخره است. اگه راست میگی راه حل ارایه کن. (3230600) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۰۹ ۲۳:۳۷:۲۴
شمال شهر مرد و زنش مشکل مالی ندارن به همین خاطر راحتتر میتونن طلاق بگیرن اگر جنوب شهری ها هم تمکن مالی داشتن همین وضع بود (3230611) (alef-11)
 
سها
۱۳۹۴-۰۷-۱۲ ۰۷:۴۹:۵۰
بحث تمکن مالی نیست.بحث بی تحملی افراد شده.تحت هر شرایطی یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یعنی طرف تا بهش میگن پخ میگه طلاق.بهتره قبل از ازدواج افراد یه اردو بازدیدی از دادگاه ها و روند پرونده ها داشته باشند تا با فکر و دقت بیشتر ازدواج کنند (3235882) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۰۹ ۲۳:۵۵:۰۷
این ها مسخره نبودن. توی موقعیت هرکدومش باشی میفهمی یعنی چی. (3230638) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۰ ۰۸:۳۴:۱۰
متاسفانه گزینه طلاق تو کشور ما خیلی عادی وساده شده خیلی وقتا میشه علتها رو پیدا کرد ورفعشون کرد ولی لجبازی طرفین باعث میشه که به نتیجه نرسه (3230969) (alef-11)
 
جناب خان
۱۳۹۴-۰۷-۱۰ ۰۹:۰۱:۰۰
ریشه همه مشکلات در فقر فرهنگی است که کم کم در حال تبدیل شدن به جهل فرهنگی است (3230997) (alef-3)
 
مرتضی
۱۳۹۴-۰۷-۱۰ ۰۹:۰۲:۱۹
بنده یکی از مشاوران بهزیستی در امر طلاق میباشم متاسفانه هر روزه شاهد این گونه دلایل مضحک و پیش پا افتاده هستیم.جوانان امروزه بویژه دهه ی هفتادی ها با همان سرعتی که ازدواج میکنند با همان سرعت هم طلاق میگیرند و اصلا از این قضیه هم ناراحت نیستن و خیلی هم خوشحال مرکز مشاوره را ترک می کنند و متاسفانه قدرت تحلیل اینکه زندگی چیست و چه ملزوماتی باید داشته باشد رو ندارند.اصلا شناختی از خودشان و علایق و اهدافشان در زندگی ندارند با یک نگاه عاشق میشند و با یک دعوا و مشکل کوچک میزنند زیر همه چی و تقاضای طلاق میدند.اونروز خانمی اومده بود میگفت چون من تک فرزندم و هرچی گفتم توی خونه عملی شده و دوران نامزدی اینگونه نیست پس طلاق میخوام.متاسفانه پدر و مادران ما فرزندان خودشون رو بیشتر برای محیط خونه تربیت میکنند تا محیط بیرون و اجتماع. (3230999) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۰ ۰۹:۲۹:۰۴
واقعیت اینه که بیشتر موارد گفته شده بزرگ هستن ، مثلا اینکه یه پدر تمایل داشته باشه که بچه ش و همسرش تو محیطی سالم و دور از خطر و اعتیاد باشن نه خنده دار هست و نه مربوط به طبقه مرفه جامعه هست ، این نشوو میده که این پدر و یا همسر احساس مسولیت به خانواده داره. (3231030) (alef-3)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۰ ۰۹:۳۴:۱۹
همه این مشکلات گفته شده با اندکی صبر و تحمل و از خود گذشتگی حل میشه . نیازی به بزرگ کردن و یا مشکل خواندن این مسایل نیست .
این مسایل مهم هستند و تاثیر گذار اما دلیلی برای جدا شدن مسیر زندگی نیستند. موی بلند یا لج بازی و یا طلاق شخص دیگه و.... همگی مهم هستند . اما اگر دو طرف با زبان مشترک به فهم متقابل برسند مشکل بر طرف خواهد شد.
اگر طرفین همدیگر را دوست داشته باشند هر کاری که طرف دیگر انجام بدهد از نظرشان موجه و منطقی میشود.
ما متاسفانه راه را گم کرده ایم . ما همدیگر را دوست نداریم که حاضریم بخاطر این مسایل از هم جدا شویم.
چه مرد و چه زن فرقی نمیکند . من میبینم اکثر خانمها ادعا میکنند اگر همسرم مرا دوست دارد هرچه من گفتم باید انجام دهد!!! این که دوست داشتن نشد این خودخواهی خانم رامیرساند. اگر خانمی گفت که اگر همسرم مرا دوست دارد و برای اثباتش نیازی به دلیل نمیبینم همین که در کنار هم هستیم همین خوب است این خانم عاشق زندگی با همسر خود است. و در مورد مردان نیز به همین صورت است . سعی کنیم همدیگر را به همین گونه دوست داشته باشینم نه با شرایطی که ما میگذاریم
دوست داشتن دلیل و شرط نمیخواهد . دوست داشتن دوست داشتن است.
به همین سادگی. خودرادر دریای عشق غرق کنید ببینید که عشق چطور در وجودتان رخنه میکند. (3231038) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۱ ۱۵:۴۲:۳۶
احسنت! کامل و منطقی (3234505) (alef-11)
 
ملکی
۱۳۹۴-۰۷-۱۳ ۰۹:۳۴:۴۹
اینهمه بیکار در جامعه فارغ التحصیل رشته های تحصیلی بدون بازار کار وجود دارند اگر واقعا بالا بودن آمار طلاق مهم است عده ای از فارغ التحصیلان روانشناسی آموزش دیده را بعنوان مشاور با قابلیت دسترسی آسان در کلینیک هایی مستقر کنند تا زوج ها در صورت بروز مشکل به راحتی به آنها مراجعه کنند. (3238584) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۰ ۱۰:۱۹:۱۱
برای استوار ماندن زندگی زناشوئی چند فاکتور لازم است :

شناخت کافی قبل از ازدواج و غلبه دادن عقل بر احساس برای تصمیم به ازدواج با فرد مورد نظر .
مدیریت صحیح مرد و زن بر روابط متقابل و داشتن سیاست زندگی .
کنترل سطح توقع از زندگی مشترک با وضعیت اقتصادی موجود و عدم رویا پردازی .
بالا بردن آستانه تحمل . (3231106) (alef-3)
 
هادی
۱۳۹۴-۰۷-۱۰ ۱۶:۵۵:۲۷
اتافاقا اصلا مسخره نبود
تقریبا همه نتیجه عدم توجه به خواسته طرف مقابله و عدم از خود گذشتگی و محبت.
مرد ها یی که ابراز محبت به زن رو فقط محدود به دوران نامزدی می کنند و زنهایی که فکر میکنن پس از ازدواج حکم خدا رو برای همسرشون دارند نتیجه ای جز این نمیبینند. (3231888) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۰ ۱۷:۱۰:۰۰
درخواست طلاق به دلیل اعتیاد پدر زن و آن یکی بخاطر سر زدن به مزار همسر سابق کاملا منطقی است و مسخره نیست. منهم اگر می دیدم یکی از اعضای خانواده همسرم معتاد است و هرگاه به آنجا می رویم با صحنه مصرف مواد و مخصوصا معتادان دیگر مواجه هستیم درخواست قطع ارتباط می کردم و اگر همسرم قبول نمی کرد بلافاصله از او جدا می شدم. فردا اگر اینها بچه دار شوند باید بچه هارا وارد چنان صحنه هایی کنند. پس بهتر است از هم اکنون تکلیف خودرا روشن کنند. سر زدن به مزار همسر سابق هم کار مسخره ای است. اگر آنقدر عاشق شوهرش بود چرا ازدواج مجدد کرد. ا زطرف دیگر اگر کوچکترین علاقه ای به همسر فعلی و خانواده فعلی اش دارد باید سعی کند زندگی سابقش فراموش شود و همسر فعلی اش را به هیچ وجه با گذشته خود مواجه نکند. معلوم است که این کاررا عمدا می کند. هیچ مرد یا زنی چنین وضعی را تحمل نمی کند. (3231908) (alef-11)
 
س
۱۳۹۴-۰۷-۱۲ ۰۷:۵۱:۴۲
خوب از تو خونه براش فاتحه بفرست.فاتحه حتی تو تهران هم به مقصد میرسه و گم نمیشه....والله (3235884) (alef-11)
 
امیرعباس
۱۳۹۴-۰۷-۱۰ ۲۲:۴۳:۲۲
سلام
طلاق و چند نکته:
1-اکثرطلاق ها به دلایل فقر,اعتیاد,وبیکاری هستش.
2-دلایلی که دربالا برای طلاق ذکر کردیدمگرچنددرصدکل طلاق های کشور روشامل میشه؟
3-طلاق در هیچ حالتی نشانه ضعف یا سستی ایمان فردنیست واین مسئله دذقرآن ویاهیچ یک ازکتب حدیث نیامده است.
4-طلاق گرچه مذموم وناپسند است امایک راه حل برای زندگی های نابسامان است که در قرآن هم موضوع طلاق آمده است. (3232549) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۱ ۰۱:۵۵:۰۵
من متعجبم که چرا هیچ کس به این واقعیت اشاره نکرد که مسائل مطرح شده در واقع مسئله اصلی و دلیل واقعی طلاق نیستند.بلکه به دلیل نارضایتی طرفین و ... به عنوان بهانه ای مورد استفاده قرار می گیرند. بی توجهی به این مسئله به ویژه از طرف نویسنده مقاله که سعی در روشنگری در مورد مسئله طلاق و علل موثر بر ان رو داره، غیرقابل قبوله... (3232788) (alef-11)
 
حقوقدان
۱۳۹۴-۰۷-۱۱ ۰۹:۱۶:۰۳
دلیل عمده برمی گرده به
1-عدم ارضا جنسی یکی از طرفین یا هردو طرف .
2- مهریه های سنگین عندالمطالبه که موجب زندانی شدن شوهر می شود .
3- هزینه های بالای ازدواج چیزی برای بعد ازدواج نمیذاره .
4- کم شدن حوصله طرفین برای گفت و گو
5- برداشته شدن قباحت طلاق در جامعه که ریشه در دوری از فرهنگ دینی دارد .
6- اختلاف طبقاتی فاحش در جامعه و ضعف درآمد مرد زندگی
7- عدم آموزش قبل از ازدواج در زمینه های مختلف خصوصا جنسی
8- عدم ترویج ازدواج موقت در جامعه و جایگزینی آن بجای فحشا و گناه (3233181) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۱ ۱۳:۴۰:۲۵
جناب حقوقدان... این دلایل عمده رو بر اساس کدام تحقیق و برسی بهش رسیدید؟ بله همه نظر میدند شما هم بده ولی خواهشا بیان کن این ها بر اساس نظرات و تخیلات شخصی خودتون... (3234079) (alef-11)
 
مرتضی
۱۳۹۴-۰۷-۱۲ ۰۹:۰۵:۰۹
سخن آقای حقوق دان بسیار بجا و تحقیقی است کافی است کمی در سایتها ی مربوط به علل طلاق مرور کنید (3236061) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۲ ۱۳:۰۸:۴۲
سایتهای مربوط به علل طلاق؟ جناب منبع شما سایت مربوط به علل طلاق؟ من در مورد تحقیق دانشگاهی میگم... بله این سایت ها ممکنه این موارد رو بنویسند ولی واقعیت داره؟ چند نفر سوال شده ازشون؟ میزان تحصیلاتشون چی بوده؟ سن؟ و کلی موارد دیگه... همین میشه که این متن بالا و نظرات همه بی معنیه چون یک نفر تحقیقی انجام نداده فقط نظرات شخصیش رو نوشته و بقیه هم از دیدگاه شخصی خودشون به این نتیجه میرسند درست... دلایل طلاق اتفاقا پیچیده تر از نوشته بالا یا این مقاله الف... مشکل اینه که شما راه ساده رو می خواید برید پیش برید من کار پر هزینه و علمی... تفاوتش اینه (3236817) (alef-11)
 
یلدا
۱۳۹۴-۰۷-۱۲ ۰۹:۰۶:۴۴
واقعا" همینطوره که نوشته اید و ما در جامعه می بینیم (3236065) (alef-11)
 
مودی
۱۳۹۴-۰۷-۱۱ ۱۰:۲۱:۵۴
دهها تحقیق و بررسی آماری که در دو سازمان اصلی و بزرگ کشور یعنی قوه قضاییه و بهزیستی صورت گرفته به روشنی مشخص کرده اند که فقر و بیکاری بههیچ عنوان در زمره 5 دلیل اصلی طلاق در کشور نیستند اما بعضی ها اگر در حضور خورشید به آنان بگویید که ببینید اکنون روز است و این هم خورشید در وسط آسمان بازهم چشمانشان را میبندند و میگویند که منکه نمی بینیم و اکنون چشمان من تاریک است .....
هم معاونت اجتماعی قوه قضاییه و هم معاونت پیشگیری بهزیستی با بررسی طلافهای صورت گرفته و دلایل آن به این نتجه رسیده اند که اعتیاد و عدم مسئولیت پذیری و عدم آشنایی با مهارتهای زندگی و نداشتن اعتماد به نقس و چشم و هم چشمی ها و سبک زندگی جدید مصرف زدگی 5 عامل اصلی و اول طلاق در ایران هستند و بیکاری و فقر هم بعد از این عوامل در بین ده عامل اول هستند .....
چرا بعضی ها نمیخواهند خورشید تابان را ببینند.... این عوامل همه و همه حاصل یک نوع خاص از سبک زندگی و تربیت فرزندان است که بیست سال قبل یکی از اساتید بنام روانشناسی در دانشگاه تهران خانم دکتر شهین علیایی زند آنرا سندرم بیش تیماری نامید ؛به زبان ساده روش تربیتی فرزندان که آن را لوس و ننر پروری مینامند به فرزند سالاری بیمارگونه و افراطی موسوم است دلیل عمده و مبنایی همه این معلول هایی است که اکنون خود به عنوان علت های اصلی طلاق در کشور مطرح میشوند..... (3233356) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۲ ۱۰:۴۶:۴۲
اين يك (3236351) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۷-۱۶ ۰۷:۴۲:۴۳
چرا پس در اروپا زیاد نیست ایا کسی دلیلش را میداند (3245979) (alef-11)
 
مجرد
۱۳۹۴-۰۷-۱۷ ۱۳:۲۳:۰۰
به نظر من که طلاق فرصت خوبی برای من و امثال من که نمیتونیم ازدواج کنیم.
بالاخره هم نیاز اونها رفع میشه هم نیاز ما.
بدون دخالت پدر و برادرشون. (3248246) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.