الف - حجم معاملات غیرقانونی آلومینیوم المهدی 2000 میلیارد تومان است

در گزارش جمعی از کارکنان صنعت آلومینیوم آمده است:

حجم معاملات غیرقانونی آلومینیوم المهدی 2000 میلیارد تومان است

چندی است که جمعی از کارکنان صنایع آلمینیوم المهدی و هرمزآل با ارسال گزارشاتی به رسانه ها، به افشای آمارهای تکان دهنده از فساد و زدوبندهای پیدا و پنهان درشرکت بورس کالا توسط شرکت های آلومینیوم المهدی و هرمزآل و تبعات جبران ناپذیرحاصل از آن در صنایع وابسته پرداخته اند. چندی پیش گزارشی در همین باره در الف خواندید که در حقیقت واکنش کارکنان مزبور به مصاحبه معاون وزیر صنعت درباره این پرونده بود. اینک گزارشی جدید از جزییات تخلفات صورت گرفته در صنعت آلمینیوم هرمزگان را با هم می خوانیم:

با سلام و ادب به پیشگاه تمام کسانی که در وادی گمنامی؛ شبانه روز خادمی بی منت؛ حافظی صادق و مدافعی جان برکف برای پاسداری از منافع و مصالح نظام؛ کشور و مردم، زحمت می کشند و چون شمع برای این مردم صبور و وفادار و ولایتمدار می سوزند و به آینده درخشان جوانان و مردم امید و روشنایی می دهند. مرحبا بر آنها و درود خدا و پیامبران صلح و عدالت و دعای خیر همه مردم دین مدار بدرقه راهشان باد.

جوابیه اینجانبان به مصاحبه معاون محترم امور معادن و صنایع معدنی وزارت صنعت, معدن و تجارت جناب آقای دکتر سرقینی با خبرگزاری ایسنا، مخصوصاً درجواب به بخش هایی از مصاحبه ایشان مبنی بر اثبات و تایید عدم صحت امانتداری ایشان که فرموده بودند: "تاکنون گزارش تخلفی درباره این مجموعه (منظور المهدی و هرمزآل) به دست ما نرسیده است" و همچنین "... که البته به نظر ما موضوع خاصی نبوده ..." چند روز پیش منتشر شد.

برای روشنگری دلسوزان و احیاناً متنبه شدن تعدادی ناآگاه و بی خبر که به جای اینکه در برابر چپاول سرمایه های شرکت و بیت المال ایستادگی کنند، بازیچه دست مدیریت شرکت المهدی و هرمزآل قرار گرفته و شتابان و دست پاچه راهی خانه ملت شده تا با دست خالی برای ساکنین خانه ملت توضیح داده و ثابت کنند که بنا به گفته جناب آقای دکتر سرقینی «خبری نیست» مجدداً نکاتی تقدیم می شود.

ظاهراً این جماعت اندک، ناآگاه و بی خبر برای دفاع از عملکرد ۲۰۰۰ میلیارد تومانی قراردادهای بیسابقه ترک تشریفات مدیرعامل که باید در تاریخ صنایع کشور به اسم ایشان ثبت و ماندگار گردد به دیدار نمایندگان مجلس رفته بودند. به همین علت، ما مجبور شدیم، علیرغم محدودیت و سانسور دسترسی به آمار و اسناد فروش و بازرگانی، حاصل بررسی و تحقیقات چند ماهه خویش را به عنوان گوشه ای از تخلفات؛ مفاسد و زدوبندهای گسترده در شرکت بورس کالا که باید نماد و مظهر رقابت و شفافیت و سلامت معاملات ملی کشور باشد را، منتشر کنیم.

این اسناد نشان می دهد که چگونه در مدت ۲سال و ۴ماه گذشته شرکت های آلومینیوم المهدی و هرمزآل، جولانگاه شرکت هایی خاص شده و مدیریت آن شرکت ها، باعث ظهور فاجعه ای جبران ناپذیر در صنایع، مخصوصاً صنایع پایین دستی آلومینیوم گردیده است.

با عنایت به اعلام برنامه ۲ ساله تیم اقتصادی دولت تدبیر و امید برای خروج غیرتورمی از رکود اقتصادی، ابتدا قسمت هایی ازگفت‌وگوی «روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۲۷۸۸ تاریخ ۱۳۹۱/۰۸/۲۷ با مهندس علی‌اصغر صباغ‌ثانی، رییس سندیکای صنایع آلومینیوم کشور را برای قضاوت افکار عمومی جامعه، به عنوان یکی از مصادیق عینی ادعاهای اینجانبان نقل می کنیم. رئیس سندیکای صنایع آلومینیوم کشور در قسمتی از این گفتگو با روزنامه دنیای اقتصاد اظهار می دارد:

«متاسفانه هیچ نظارتی در این مساله وجود ندارد نه در بورس نه در وزارت صنعت، معدن و تجارت. در بخش خرید و فروش و ... این مشکل باعث فشار بر زیر مجموعه‌ها شده و قیمت بالا می‌رود. وقتی قیمت مواد اولیه بالا رفت، به تبع آن قیمت محصولات هم افزایش پیدا کرد و امروز شاهد رکود در بازار صنایع پایین دستی آلومینیوم هستیم به طوری که باعث تعطیلی و ورشکستگی و کاهش چشمگیر تعداد تولیدکنندگان ظروف آلومینیومی از ۴۰۰ واحد به ۳۰ واحد گردیده که آنها هم به دلیل بالا بودن قیمت‌ها، با ظرفیت کمتر از بیست درصد در حال تولید هستند و میزان اشتغال در این مجموعه‌های صنعتی از ۲۲۰هزار نفر به ۱۵۰هزار نفر کاهش یافته است.»

متاسفانه مدیرعامل شرکت آلومینیوم المهدی بندرعباس در مدت ۲سال و اندی گذشته، با در اختیار داشتن موجودی انبارهای شمش دو مجموعه المهدی و هرمزآل و با سوء استفاده از جو و فضای تحریم های ایجاد شده و با اتحاد و همبستگی و هماهنگی نامیمون با تعدادی اندک از شرکتهای خاص، اقدام به ایجاد یک بحران ساختگی و تبدیل سازمان بورس کالا به جولانگاه تاخت و تاز اهداف و امیال شخصی برای خرید و فروش شمش آلومینیوم و به جیب زدن سودهای سرشار کرده است، که مهمترین ترفندهای آنها بصورت خلاصه بشرح ذیل می باشد:

الف- احتکار و دپوی شمش آلومینیوم بین ۲۰ الی ۳۰ هزار تن در مدت ۲سال گذشته، با وجود این که در این مدت اولاً قیمت شمش از ۲۴۰۰تومان تا سقف ۸۰۰۰تومان هم افزایش یافت، ثانیاً تقاضای بازار برای خرید شمش بشدت بالا بوده است
ب- تشنه نگه داشتن بازار و عرضه و فروش قطره چکانی در بورس کالا، آن هم برای شرکت های خاص که باعث ضرر و زیان و ورشکستگی و تعطیلی خیلی از شرکت های کوچک گردیده است.

میانگین تقاضای دوسال اخیر به شمش آلومینیوم در بورس کالا با توجه به محدودیت واردات به خاطر تحریم ها حداقل دو برابر عرضه بوده است. این درحالی است که همیشه موجودی انبارهای دو مجموعه المهدی و هرمزآل که در جدول فوق به آن اشاره گردیده است، بدون احتساب موجودی انبار شرکت آلومینیوم اراک (ایرالکو)، بیش از تقاضای بازار بوده است.

آقایان پاسخ دهند که علل و عوامل احتکار و دپوی شمش و عدم عرضه یا به عبارتی عرضه قطره چکانی در بورس کالا، آن هم با هماهنگی قبلی شرکت هایی خاص، چه دلیلی می تواند داشته باشد؟ آیا المهدی بدهکار نبوده؟ حداقل به برق منطقه ای هرمزگان؟!

با نگاهی مختصر به آمار و اسناد معاملات ۲سال و ۴ماه گذشته در بورس کالا، متوجه این واقعیت تلخ و دردآور می شویم که همیشه شمش آلومینیوم برای شرکت های خاصی و با هماهنگی قبلی عرضه شده و برای این شرکت ها هیچ گونه محدویتی، نه از لحاظ مقدار شمش درخواستی و نه از لحاظ زمان پرداخت وجه آن وجود ندارد و انبارهای دپو شده شرکت المهدی و هرمزآل به حیاط خلوت و جولانگاه معاملات پیدا و پنهان تعدادی از این شرکتهای خاص تبدیل شده است.

یادآوری می شود که جناب مدیرعامل المهدی در بدو انتصاب خود، تعدادی از قراردادهای بورس را به بهانه اینکه قیمت آلومینیوم ۱۰۰۰ ریال در بازه زمانی ۴روزه افزایش یافته، ابطال و پرسنل فروش را به اتهام تبانی با مشتریان، به سایر قسمت های کارخانه منتقل نمود. ولی در دو سال اخیر چه اتفاقی افتاده است؟ آیا المهدی دیگر بیت المال نیست که با افزایش قیمت گاهی تا ۱۰۰۰۰ریال، ملزم و متعهد به تحویل شمش فروخته شده به خریداران است و استدلال ایشان این است که معامله ای را که قبلاً انجام شده، هیچ کاری نمی توان کرد. در صورتی که تعداد زیادی از معاملات که در سال ۹۲ به صورت نقدی در بورس انجام شده، چرا تا اردیبهشت و خرداد ۹۳ به آن مهلت تسویه داده اند؟ آیا تقاضا و خریدار دیگری نیست که باید التماس این مشتری های خاص را بکنند؟!
این عملکرد کاملاً متناقض، در حقیقت مصداق ضرب المثل "آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم" است

پ- ویژه فروشی، نسیه فروشی و فروش نقدی – اعتباری (روش ابتکاری جدید که فروش به قیمت نقدی ولی نحوه تسویه به صورت اعتباری که متاسفانه وجه برخی از این فروش های نقدی تا ماه ها وصول نگردیده است) که یک نوع تخفیف و امتیاز ویژه به شرکتهای خاص است .

لازم به ذکر است فروش های نقدی باید حداکثر ظرف سه روزکاری تسویه و وجه آن پرداخت شود ،درغیر اینصورت معامله فسخ و هزینه کارگزاری و سایر جرائم مانند قراردادن چنین شرکتهایی درلیست سیاه بورس کالا و ارجاع به قوانین و مقررات خریدهای نقدی دربورس بعهده خریدار خاطی می باشد.

تاثیرات این ویژه فروشی ها، دادن رانت های انحصاری به برخی شرکت های خاص در مدت ۲ سال و اندی اخیر، به صورتی که در زمان هایی که قیمت آلومینیوم صعودی بوده نسبت به حمل آلومینیوم ارزان، اقدام می نمایند که سود سرشاری نصیب آنها می گردد. به علت حجم زیاد این نوع معاملات در جدول شماره ۲ ، فقط به تعداد معدودی از این ویژه فروشی ها با تناژ بالا اشاره می کنیم.

سوال این است که چرا شرکت المهدی و هرمزآل این قدر بی حساب و کتاب، مدیریت می گردد که حتی رئیس فروش در بورس کالا با اختیارات تام و بدون ترس و واهمه و بی پروا، در برگ تسویه اتاق بورس به دروغ امضا و تایید می کند که « وجه کالای فوق بطور کامل نقدا وصول گردیده است!»

متاسفانه در قسمت دیگر برگه تسویه، نوع پرداخت به صورت اعتباری تایید و اعلام گردیده است. یعنی ده ها هزار تن شمش را با قیمت نقدی و در عمل به صورت اعتباری فروخته و میلیاردها تومان وجه این معاملات به اصطلاح نقدی را بعد از گذشت هفته ها و ماه ها وصول و دریافت کرده اند.

اسم این معاملات کلان و گسترده و خلاف قوانین بورس را چه می شود گذاشت؟! آیا دادن این امتیازات طلایی و ویژه به شرکت هایی خاص، فاجعه و فلاکت برای صنایع ورشکسته و متضرر و بالاخص شرکت بورس کالای ایران نیست؟!

در این خصوص سوالی که به ذهن هر مخاطبی خطور می کند این است که نسیه فروشی با این حجم و تناژ، کدام یک از زخم ها و دردهای بی درمان شرکت المهدی و هرمزآل را درمان کرده یا می کند؟ و برای چه هدف و منظوری این حجم از دارایی شرکت را به صورت امتیاز ویژه در اختیار شرکت های خاص قرار داده و به تاراج می دهند؟

با نگاهی اجمالی به اسناد موجود متوجه می شویم که از تاریخ ۱۹/۹/۱۳۹۲ لغایت ۲۸/۱۲/۱۳۹۲ یعنی در مدت کمتر از ۴ماه حدود ۴۵۵۰۰تن شمش را که تقریبا معادل ۵۰درصد کل تولید سالیانه شرکت المهدی می باشد را به شرکت هایی که در مالکیت یک یا دو نفر از اشخاص خاص است، به صورت نسیه و با سررسید چند ماهه، تقدیم کرده و اگر مقدار شمش صادراتی سالیانه را از کل تولید شرکت المهدی کسر کنیم، این مقدار بخشش نزدیک به ۶۰درصد از کل تولید شرکت المهدی خواهد شد. عمق فاجعه زمانی بیشتر قابل درک خواهد بود که به این امتیاز و رانت منحصر به فرد، حداقل فروش ۳۲۵۰۰تن شمشی را که در بورس کالا، نقدی فروخته ولی به صورت اعتباری و مدت دار تسویه کرده اند هم اضافه کنیم. (یعنی علیرغم اینکه در برگ تسویه هم تایید و امضاء کرده اند «وجه کالای فوق نقدا دریافت گردیده است»؛ ولی نحوه تسویه اعتباری و متاسفانه وجه این معاملات کلان، هفته ها و ماه ها بعد دریافت گردیده است) که این امتیاز ویژه و طلایی دیگری است که جمع این بخشش ها در طول سال ۱۳۹۲ بین ۸۰۰۰۰ الی ۹۰۰۰۰ تن شمش خواهد بود. این آمار، بدون احتساب آمار فروش خارج از بورس است.

در این جا، نقل جواب رییس سندیکای صنایع آلومینیوم کشور به سوالی درباره نحوه عرضه شرکت‌ها در بورس کالا خالی از لطف نیست: «شرکت‌های ایرالکو، المهدی یا هرمزآل به طور مثال ۱۰۰۰ تن آلومینیوم را در بورس کالا عرضه می‌کنند، یکی از واسطه‌ها که اصلاً کارخانه هم ندارد، این کالا را به قیمت مثلا ۵۰۰۰تومان از بورس کالا خریداری می‌کند. فردای آن روز ۲۰۰ تن از آن را روی تابلوی بورس کالا می‌آورد و قیمت را آن قدر بالا می‌برد که به کیلویی ۶۵۰۰تومان می‌رسد (قیمت بازار) و در نهایت آن ۱۰۰۰ تن دیروزی را هم با همین قیمت می‌فروشد یا به قول ایرالکو صادر می‌کند. این وسط ۱۵۰۰ تومان رانت ایجاد می‌شود.»

یکی ازسوالاتی که به ذهن هر مخاطبی خطور می کند، این است که آیا واقعا ضمانت های کافی و معتبر برای فروش های نسیه و اعتباری با این تناژهای بالا، دریافت شده است؟ آیا برای سایر مشتریان و شرکت ها هم چنین امتیاز طلایی و منحصر به فردی درنظر می گیرند؟

تخفیفات خارج از بورس
تخفیف خارج از بورس به برخی مشتریان نورچشمی درحالی تعلق می گیرد که قوانین و مقررات بورس اجازه چنین اقدام غیر قانونی را نمی دهد. زیرا هر قیمتی که در تابلوی بورس ثبت شده، پس از طی کردن قیمت پایه و رقابت پایه به ثبت می رسد. این تخفیفات ویژه باعث می شود تا سایر خریداران نه تنها امکان رقابت نداشته باشند، بلکه متضرر و ورشکسته و از صحنه رقابت خارج شوند. متاسفانه این شرکت های خاص در مکاتبات خود عملاً اعلام می کنند که باید به ما تخفیف بدهید و تخفیف را حق مسلم خود می دانند. به عنوان مثال در نامه ی یکی از این شرکت های خاص به شماره ۳۲۵/۹۲ مورخه ۳۰مهر۹۲ که درخواست خرید ۵۰۰۰تن شمش کرده، علناً درخواست تخفیف شده و همچنین اعمال تخفیف ۶۰۰ریالی درهرتن، در هامش رسید بانک ملت به شماره ۰۰۳۷۷۱/۱۲۷ مورخه ۲۸مهر۹۲ که بابت خرید از هرمزآل به حساب سازمان ایمیدرو واریز گردیده است و همچنین اعمال ۲ یا ۳ تخفیف ۲ درصدی در پایین سند بورس به شماره ۱/۱۳۹۲۲۳۹۵۶۸ مورخه ۶شهریور۹۲ دیده می شود.
اوج فاجعه، یادآوری عملکرد متناقض و قلدرمنشانه سلطان صنعت آلومینیوم هرمزگان و اصرار بر عدم پرداخت مطالبات ۲۵۰ الی ۳۰۰میلیارد تومانی شرکت برق منطقه ای هرمزگان که همانند صنایع پایین دستی آلومینیوم باعث رکود و بن بست پروژه های شرکت برق منطقه ای هرمزگان گردیده است. علیرغم اینکه در مدت ۲ سال گذشته، موجودی انبارهای شمش دو مجموعه المهدی و هرمزآل بالغ بر ۲۰ الی ۳۰ هزارتن بوده ولی با اعمال نفوذ و استنکاف از پرداخت مطالبات شرکت برق منطقه ای که مطالباتش حدود ۲۵۰ الی ۳۰۰میلیارد تومان بوده، باعث بروز مشکلات و بن بست ها و زیان های غیرقابل جبرانی برای شرکت برق منطقه ای هرمزگان شده است.

آیا به نظر معاون محترم امور معادن و صنایع معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت که فرموده بودند «در صورت احراز تخلفات رخ داده در مجتمع آلومینیوم المهدی و هرمزال، حتماً با متخلفان برخورد می کنیم و فرقی هم ندارد که این تخلفات در دولت قبلی رخ داده باشد یا دولت فعلی»، آیا تخلفات گسترده و متعدد و فروش نسیه ۶۰۰۰۰ الی ۷۰۰۰۰ تن از کل تولید شرکت المهدی در معاملات بورس کالا که سازمان بورس را به منجلاب و جولانگاه تاخت و تاز شرکت هایی خاص و پرکردن جیب گشاد خود تبدیل کرده، تخلف محسوب نمی شود و قابل برخورد نیست؟! اینجا است که علل فسخ قرارداد کوره آلیاژسازی ۲۵تن که تا تاریخ ۲۵آذر۱۳۹۰ حدود ۴۰درصد پیشرفت فیزیکی داشته، بهتر قابل درک و تشخیص می شود.
البته انعقاد قرارداد شماره ۲۲۵۸۶/۹۱/۱۰ مورخه ۱بهمن۹۱ بابت تهاتر ۱۰۰۰تن شمش با آلیاژ باز هم به صورت ترک تشریفات، طبق مصوبه هیئت مدیره با یک شرکت خاص دیگر که سرانجام طبق حواله انبار المهدی به شماره ۲۶۴۹ مورخه ۲۷اسفند۹۱ مقدار ۲۰۰تن شمش جهت آلیاژسازی به آن شرکت داده اند، هم برگ زرین دیگری از افتخارات مدیرعامل المهدی و هرمزآل است. متاسفانه علیرغم گذشت بیش از یک سال و نیم، ظاهراً خبرها حاکی از آن است که تا این تاریخ نه آلیاژی تحویل المهدی شده و نه وجهی بابت ۲۰۰تن شمش زبان بسته، دریافت شده است. البته امیدواریم که این خبر صحت نداشته باشد و حداقل مطالبات المهدی در این مورد وصول شده باشد. انشاءالله!

چنانچه معاون محترم امور معادن و صنایع معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت هنوز به یقین و باور کامل در خصوص تخلفات گسترده و فجایع رخ داده در آلومینیوم هرمزگان نرسیده، شاید انتشار تعدادی از قراردادهایی که با ترک تشریفات غیرقانونی منعقد شده و حجم و مبالغ آنها بالغ بر ۲۰۰۰ میلیارد تومان است، از جمله قرارداد خرید ۱۸۰۰۰۰ تن پودر آلومینا با تلرانس ۵۰درصد مفید باشد. شایان ذکر است که اگر افشاگری اینجانبان نبود قرارداد مذکور را با اعمال تلرانس ۵۰درصد در حدود ۲۷۰هزارتن پودر آلومینا با قیمت ۵۱۹ دلار به کارخانه تحمیل می کردند و همچنین قرارداد ۲۴۰۰۰۰تن پودر آلومینا که با ترک تشریفات خریداری کرده اند.

ابداع و ظهور یک کمیته من درآوردی و غیرقانونی دیگر به نام "کمیته فروش" در کنار و موازی با کمیته ترک تشریفات ۲نفره غیرقانونی و همچنین موازی با کمیسیون معاملات، که حاصل مصوبات دو جلسه این کمیته غیرقانونی، فروش ۴۱۵۰تن شمش به خارج ازکشور، بدون برگزاری مزایده بین المللی بود. (مراجعه فرمایید به صورتجلسه کمیته کذایی به شماره های ۷/۹۲ مورخه ۳۰بهمن۹۲ و شماره ۱۴/۹۲)

ت- معاملات و فروشهای خارج ازبورس که ، شرکت بورس کالا ، هیچ گونه آگاهی و تسلطی بر آنها ندارد، یا معاملات خارج از بورس که سپس با هماهنگی، به صورت صوری در بورس ثبت کرده اند.

متاسفانه علیرغم اینکه بازار، تقاضای خرید مقادیر زیادی شمش بصورت روزانه دارد ولی با دقت در مکاتبات و مراسلات بین شرکت های خاص و مدیرعامل شرکت آلومینیوم المهدی، متوجه می شویم که عمده معاملات بورس با هماهنگی و برنامه ریزی قبلی انجام شده و حتی عمده معاملات نسیه به همان شرکت خاص داده شده است. به عنوان مثال ۶۰۰۰تن شمش، ابتدا به صورت خارج از بورس به یکی ازشرکت های خاص فروخته می شود که از تاریخ ۱۲آذر۹۲ اقدام به حمل و ارسال گردیده و بعد از ارسال چندین محموله از هرکدام، در تاریخ ۲۳آذر۱۳۹۲ همین ۶۰۰۰تن در ۲محموله ۳۰۰۰ تنی در بورس کالا به اصطلاح معامله و طی دو قرارداد جداگانه به شماره های ۱/۱۳۹۲۲۵۹۲۴۸ و ۱/۱۳۹۲۲۵۹۲۴۸ آن هم به صورت نسیه در بورس ثبت می کنند! یعنی لگدمال کردن و تمسخر قوانین و مقررات بورس!

این اقدامات خودسرانه منجر به آشفته کردن بازار و باعث تسلط و انحصار تعدادی از شرکتهای خاص بر بازار بورس کالا شده، به طوری که در مواقعی که شرکت های دیگر برای ۲۰تن شمش به عنوان مواد اولیه خود محتاج و گرفتار هستند، شرکت های نورچشمی، به هر مقدار شمش که نیاز داشته باشند با دور زدن بورس کالا مستقیما خریداری و سپس در زمان دلخواه احتمالا با قیمت توافقی دربورس ثبت میکنند.

برای اینکه جناب آقای دکتر سرقینی قانع و دقیقا به عمق فجایع پی ببرند و بالاخره قضاوت بفرمایند، آیا انصافاً و واقعا تخلفی اتفاق نیافتاده؟ معنی و مفهوم مفاسد گسترده مالی و اقتصادی چیست؟ و این حجم تخلفات متعدد و متوالی تا چه زمانی قابل سکوت و چشم پوشی است؟ مجدداً قسمت دیگری ازگفتگوی رئیس سندیکای صنایع آلومینیوم را ذکر می کنیم:

«زمانی مصرف‌کنندگان زیر مجموعه به کشورهای اتریش و آلمان و بلژیک قطعات ماشین و... صادر می‌کردند که در حال حاضر به دلیل گرانی و کمبود، نه تنها امکان صادرات محصولات شرکت‌های قطعه ساز داخلی به سایر کشورها وجود ندارد، بلکه این شرکت‌ها قادر به پاسخگویی به نیاز خودروسازان داخلی هم نیستند. ما در حال حاضر سه کارخانه پروفیل خوب و مدرن در ایران داریم که صادرکننده هم بودند؛ اما با توجه به افزایش قیمت‌ها، نمی‌توانند صادر کنند. ظروف هم همین طور، به کشورهای آفریقایی، اروپایی و حوزه خلیج فارس صادر می‌شد که الان نمی‌شود. اگر مسوولان وزارتخانه و بورس کالا پای صحبت سندیکا بنشینند، می‌توان به راحتی جلوی افزایش قیمت را گرفت. یعنی به جای ۸۸۰۰ تومان (با ارز آزاد) قیمت را در تمام بخش‌های صنعت آلومینیوم به ۵۸۰۰ تومان (با ارز مبادله‌ای) خواهیم رساند»

با تقدیم احترام مجدد
۱-روئین تن نامجو
۲-حیدر منفرد
۳-محمد نبی بتویی

رونوشت:
- نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی جهت بررسی و تحقیق و تفحص از عملکرد مدیریت شرکت المهدی و هرمزآل
- وزیر محترم صنعت ؛معدن و تجارت جهت دستور لازم