اشتباهات تاريخي در برخورد با انگلیس - تکمیلی

دکتر یاسر سبحانی فرد

10 آذر 1390 ساعت 9:35

پس از اعمال نظر صدها بیننده الف درباره این نوشتار، نویسنده نوشته ای تکمیلی را در جواب تعدادی از نظرها به یادداشت خود اضافه کرد.


تصميمات و حوادث چند روز اخير در رابطه با دولت انگلستان مي رود تا آبستن اتفاقات و حوادث آينده اي براي كشور باشد. به نظر مي رسد اشتباهات تاريخي صورت گرفته ناشي از حباب كاذب هيجاناتي است كه برخي رسانه ها در آن دميده و بنابراين مي بايست با بازگشت به عقلانيت از ادامه حركات احساسي موجود جلوگيري نموده تا منافع و تصوير كشور ايران بيش از اين در معرض تخريب قرار نگيرد. با اين حال قبل از پرداختن به اصل موضوع لازم است تا براي جلوگيري از اتهامات احتمالي وارده به نگارنده به اين نكته اشاره شود كه بر كسي پوشيده نيست كه انگلستان همواره به اين كشور به چشم طعمه نگاه كرده و تا كنون در هر موردي تا توانسته دشمني خود را آشكارا نشان داده است. رابطه انگلستان با ايران تا كنون به گونه اي بوده كه از اساس داشتن رابطه سياسي با اين كشور واجد فايده اي نيست با اين حال نكات زير در باب اشتباهات صورت گرفته قابل ذكر به نظر مي رسد:

بي فايده بودن قطع رابطه ايران انگليس

در مورد فايده قطع ارتباط با انگلستان بايد توجه داشت كه ايران و انگلستان نه از نظر تجاري و نه از نظر سياسي رابطه چنداني با يكديگر ندارند. سطح تجارت ايران و انگلستان و سطح تبادل و مسافرت هاي بين مقامات دو كشور به خوبي مويد اين موضوع است كه از اساس اين رابطه در سطحي نيست كه بتوان آن را رابطه اي قابل توجه دانشت و براي همين سوالي كه از مجلس مي شود اين است كه مجلس از پي قطع رابطه با انگلستان در پي چه بود؟آيا در پي جريمه انگلستان بوديم؟آيا اين كار موجب وارد شدن زيان به انگلستان شد يا اينكه اين كار صرفا يك حركت نمايشي بود؟آيا حركات نمايشي مي تواند منافع ايران را تامين كند؟قطع نمايشي رابطه اي كه از اساس چندان محلي از اعراب نداشته باشد به كار مي آيد؟اخراج سفير انگلستان از ايران همانقدر نمايشي و بي فايده بود كه تحريم بانك مركزي ايران از سوي انگليس بود.آيا بايد كار بي فايده دشمن را با تكرار اشتباه او پاسخ دهيم يا عاقلانه در پي جريمه او باشيم؟

اقدام در جهت تخريب وجهه ايران و تاييد شاخص هاي دوگانه غرب با ايران

حادثه هجوم به سفارت دولت انگلستان قبل از هر چيزي هجوم به نشانگر هاي فرهنگي ايران و ايراني و حكومت اخلاقي جمهوري اسلامي است. وقتي در عرف و قوانين بين المللي سفارت خانه هر كشور جزئي از خاك آن كشور است ، حمله به سفارتخانه آن كشور حمله به خاك آن كشور تلقي مي شود . در حالي كه تمامي تلاش كشور ما در سالهاي اخير بر صلح دوست بودن كشور و بر رعايت كردن قوانين بين المللي استوار است انجام چنين روشي اولين پيامي كه براي جهانيان مخابره مي كند اين است كه ايرانيان افرادي بي قانون هستند .

در اين شرايط استدلال غرب مبني بر اينكه ما مي توانيم انرژي هسته اي داشته باشيم ولي برخي كشورها از جمله ايران نمي توانند به اثبات مي رسد چرا كه طبق اين استدلال كشوري كه به بديهي ترين قوانين بين المللي احترام نگذاشته و اجازه مي دهد سفارت كشور ديگر تسخير شده و به نمادهاي آن بي احترامي شود اگر داراي قابليت هسته اي باشد روزي هم به خود اجازه خواهد داد بمب بسازد و حتي از آن استفاده كند . بنابراين همانطور كه ديده مي شود اين اقدام كاملا در جهت استدالهاي كشورهاي غربي براي ناديده گرفتن بديهي بسياري از حقوق ماست. چنين رويكردهايي موجب مي شود تا رفتار آشكار دوگانه اي غرب در برابر ايران مستدل و منطقي به نظر برسد.

در اين حالت و با تبليغات وسيع غرب ايران به كودكي تشبيه مي شود كه صلاحيت نگه داشتن چاقو براي پوست كندن ميوه را ندارد چرا كه ممكن است با اين چاقو به خود و ديگران آسيب وارد سازد ولي آمريكا و غرب به بزرگسال عاقلي مي مانند كه حتي اجازه دارند چاقو را غير از پوست كندن ميوه براي مصارف ديگر پيش خود نگه دارند.

وقتي دين هم با اين حركات مخالف است

از نظر نقلي هم كه به موضوع نگاه كنيم مي بينيم چنين روشي مورد پسند دين مبين اسلام نيست. قرآن در سوره انعام آيه ۶ مي فرمايد

"و آنهايى را كه جز خدا مى‏خوانند دشنام ندهيد كه آنان از روى دشمنى [و] به نادانى خدا را دشنام خواهند داد اين گونه براى هر امتى كردارشان را آراستيم آنگاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود و ايشان را از آنچه انجام مى‏دادند آگاه خواهد ساخت "

حال سوالي كه مطرح است اين است كه آيا اين حركت نقض چنين آيه اي نيست؟آيا انگلستان يا يك كشور مخالف ما با اين كار به خود اجازه نخواهد داد كه روزي همين بلا در مورد سفارت ما در خاك او رخ داده و ما شاهد توهين به نمادها ، پرچم و مقدسات خود باشيم؟آيا گروههايي مانند منافقين و مخالفين جمهوري اسلامي مستعد براي انجام چنين حركاتي نيستند؟ آيا ما حركت طالبان را در برخورد با كنسولگري ايران در مزار شريف قابل قبول مي دانيم؟آيا با تاييد اين كار در دنيا ديگر سنگ روي سنگ بند خواهد شد؟

فرهنگ غير قابل قبول نزاع

چنين حركاتي بر خلاف فرهنگ عادي نزاع و غير قابل قبول مي باشد.آيا به اين استدلال كه با ديگري به نزاع بر خواستيم مجاز هستيم وارد خانه طرف شده و به وسايل و ابزار آن جسارت كنيم؟آيا به صرف اينكه دولت انگلستان در مورد كشور ما دسيسه هايي را جاري ساخته و دست به تحريم زده مي بايست وارد سفارت خانه او شويم؟چنين روشي به گونه اي به تخريب وجهه ايران مي پردازد كه ديگر كشور ها را نيز از داشتن سفارتخانه و رابطه با ايرن به هراس مي اندازد.كشورهاي ديگر با خود اين سوال را مطرح مي كنند كه آيا مي توان با چنين كشوري رابطه اي بي دردسر داشت و در مواردي با او آشتي و در مواردي به طور عادي در قهر بود؟ هر ذهني اين استدلال را در واكنش به برخوردهاي خصمانه دولت انگلستان بر خاطر مي گراند كه اگر برخورد اين دولت خصمانه است رابطه با آن را قطع كنيد يا اينكه به گونه اي در صدد برخورد با او باشيم اما آيا بايد در واكنش به برخورد خصمانه خود را زير سوال ببريم و يا اينكه آب به آسياب منطق دشمن بريزيم؟

نتيجه

اقدام خودسرانه دانشجويان كه البته با نيت پاك صورت گرفته نه تنها سودي براي ايران نداشته بلكه زيانهاي بزرگي به وچهه ايران وارد ساخته و خواهد ساخت. با اين كار استدالالهاي دوگانه و تبعيض آميز غرب در برابر حقوق ايران منطقي به نظر آمده و غرب به راحتي مي تواند بر ضد ما ايجاد اجماع كند. اين كار استدلال و تبليغات غرب را در مورد اينكه ايران كشوري ياغي و ناقض حقوقو و قوانين بين الملل است پر رنگ تر جلوه مي دهد. چنين حركتي كه بر خلاف دستورات ديني ماست بيش از آنكه موجب سود برايمان باشد موجبات خسران را فراهم ساخته و بر دولت ايران است كه چنين موضوعي را به خوبي حل فصل كند.
 

***

با تشکر از نظرات خوانندگان نکات زیر در جهت تکمیل و پاسخ به نظرات ارائه می شود:
 
الف) سایر آیات مانند آیات نفی سبیل نمی تواند با آیه مورد اشاره در تناقض باشد. سوال این است وقتی در یک آیه به صراحت بیان شده به مقدسات کفار توهین نشود و در آیه دیگر گفته شده نفی سبیل جایز نیست باید چه کرد؟ مشخص است باید به روشی نفی سبیل کنیم که در آن توهین به کفار نباشد. این همه راه برای مقابله با دشمنی انگلستان هست آیا فقط باید به سفارت حمله شده و به آنها توهین کنیم؟

آیا حملات امروز به سفارت ایران در سوئیس تایید این آیه قرآن نیست؟ آیا شک داریم که اگر قرار به دشنام و توهین باشد کفار بهتر از ما می توانند پرده دری کرده و دشنام دهند؟

ب) بیان شده که نویسندگان به دنبال منافع در انگلستان هستند و برای همین مخالف این حرکت هستند. آیا خوانندگان محترم چیزی غیر از ارائه یک نظر در این مطلب دیده اند. نگارنده از ترس چنین افرادی در ابتدای متن به خوبی از حرکات انگلیس ابراز انزجار کرده. بله کسی در اهداف مقابله با دشمنی ها حرفی ندارد اختلاف در روشها و استراتژی هاست. آیا با این کار کشور بیشتر لطمه می بیند یا سود می بیند؟ آیا این دانشجویان نماینده تمامی مردم ایران هستند یا تحت تاثیر هیجانات رسانه های مورد نظر خود احساسی شده اند.
 
ج) آیا بر فرض اینکه در سال ۵۹ حرکتی بر علیه ایران شده ما باید این کار را تکرار کنیم. رسانه های دنیا در دست غرب است آیا کسی از آن موضوع با خبر شد؟ اما در عوض تمام دنیا با خبر شد که ایرانیان بدیهی ترین قانون بین الملل را نقض کرده اند و بنابراین لیاقت داشتن حقوقی مثل دیگران را ندارند. آیا صرف اینکه در جایی حق با ماست باید خود را بیشتر خراب کنیم؟ آیا واقعا راه دیگری برای ضربه به انگلیس نبود؟ در حال حاضر انگلستان چه زیانی از این حرکت دیده و ما چه سودی کرده ایم؟ آیا فکر نمی کنیم حرکت سال ۵۹ در لندن نیز واکنشی به حرکات ما در سال ۵۸ بود؟ آیا بنا بر پیش بینی قرآن نباید منتظر باشیم تا در همین نزدیکی در جایی به ما اهانت شود؟


کد مطلب: 132177

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdciyrazyt1apz2.cbct.html?132177

الف
  http://alef.ir