قصه این است که خانم مسیح علی نژاد روزنامه نگار و فعال سیاسی که از سال ها پیش مقاله های وی را دیده بودم و دنبال می کردم، یک صفحه در فیس بوک باز کرده است و اسمش را هم گذاشته: "آزادی یواشکی زنان در ایران" طرفداران و حامیانش هم با لایک و فرستادن عکس هایی که تمرکز اولیه اش مبارزه با داشتن حجاب است یا بهتر بگوییم اجبار حجاب، و همچنین نوع آزادانۀ روابط با جنس مخالف، وی را حمایت می کنند.

بعد آقای یامین پور، مجری جوان صدا و سیما در صفحۀ گوگل پلاس خود به کمک خانم مسیح علی نژاد رفته اند و با اتهامات و نسبت هایی تند و به تبع آن در آوردن لج بسیاری، به سیل حامیان وی اضافه فرموده اند و به خیال خود با یک حرکت گازانبری و انقلابی وی را تحقیر و از رده خارج کرده است:
"مطالبی دیدم مبنی بر اینکه عده ای به دنبال گرفتن حکم ارتداد برای مسیح علی نژاد هستند.

با این کار مخالفم. مسیح علی نژاد حداکثر یک فاحشه است نه یک مرتد. ارتداد ناشی از فعل و انفعالی معرفتی و نظری است. یعنی ارتداد، انحرافی در قلمرو عقیده و نظر است و از مغز نشأت میگیرد؛ ولی فاحشگی انحرافی در قلمرو ارضای نیازهای جنسی و از ... نشأت میگیرد. بنابراین نباید سطح یک فاحشه را به اندازه ی یک منحرف فکری بالا آورد. می دانید که حتی حکم فقه هم در مورد فاحشه ها حکمی تحقیرآمیز است.(مثلاً فاحشه ها برخلاف زنان محترمه، عدّه ندارند)

قبل از انقلاب در شهرنو فاحشه هایی که سنین جوانی را سپری می کردند و دیگر جذابیت جنسی نداشتند به فریب دادن جوانترها و قوادی رومی آوردند. این کار شاید تامین نیازهای روانی(و البته مالی) آنها بحساب بیاید. ظاهرا علی نژاد هم در مرز میانسالی با راه انداختن کمپین بی حجابی بدنبال به اشتراک گذاشتن بدنامی ها و ناکامی های خود و به میدان آوردن جوانترهایی ست که هنوز فاحشه نیستند."(بر اساس عکس و عین مطلب منتشر شده در صفحه، که در سایت های فراوانی موجود می باشد.)

سخن اول با آقای یامین پور!
حضرت عالی به صورت سلیقگی می فرمایید مخالف ارتداد وی هستید چرا که ارتداد در حوزۀ اندیشه و نظر و فکر است و کارهای خانم علی نژاد در حوزۀ ارضای نیازهای جنسی و ... است! هردو بزرگوار با استناد به دل مبارکتان برای انسان و اسلام نسخه می پیچید.

آقای یامین پور!
ساعت ها در حوزه های علمیه بحث می شود که آیا فلان عنوان در مورد فلان مسأله صادق است یا نه بعد آقایان مجتهدین بعد از زیر و رو کردن اقوال بزرگان و کارکشته ترین مجتهدین گذشته و حال، با ترس و لرز و سلام و صلوات، به یک نتیجه ای می رسند که گاهی با احتیاط و سکوت باز هم از حکم دادن فرار می کنند! چه به سر بچه حزب اللهی های ما آمده که هر عنوانی را براحتی بر هر مطلب و شخصی بار می کنند؟!

از جاسوس و خائن و وطن فروش گرفته تا بی دین و مرتد و فاحشه! مثل آب خوردن در خفا و علن این عنوان ها بکار می رود. فرقی هم نمی کند رییس یکی از قوا یا ارکان نظام باشی یا یک شهروند معمولی و روزنامه نگار و ... . تک تک این عنواین و اتهامات در شب اول قبر جواب دارد، یعنی اگر کسی فاسق است نمی شود به او گفت بی دین و یا مرتد. اگر کسی اشتباهاتی در تفکرات و عمل سیاسی دارد نمی توان گفت او خائن یا وطن فروش است. حتی شاید کسی بخاطر اشتباهات مدیریتی میلیاردها میلیارد از ثروت ملی را به باد دهد و یا حتی بخاطر تصمیمات وی، بلاهای زیادی بر سر مردم نازل شود و باعث موفقیت طرح های دشمنان ملت گردد، اما خائن به ملت یا وطن فروش نباشد چرا که چنین قصدهایی نداشته است با این که نتیجۀ کار وی خیانت به ملت و وطن فروشی به اجنبی باشد.

آقای یامین پور!
چرا فکر می کنید می توانید مخالف ارتداد و موافق فاحشه بودن خانم علی نژاد باشید؟ محکومیت به فاحشگی و تبرئه از ارتداد، بنابر چه ادله و شواهدی از طرف شما صادر شده است؟

آقای یامین پور!
همین عمل نکردن به مبانی ناب و اصیل اسلام بلای جان ما شده است، یعنی خانم علی نژاد، ادعای قتل دختری توسط پدرش به خاطر عشق و دوستی با یک پسر را پرچم عثمان می کند تا به مبارزه با شرع و دین بپردازد و یامین پورها علی نژادها را فاحشه خطاب می کنند تا معتقدین به مبانی شرع را به انحراف گفتاری و عملی و بی تقوایی وادار کنند تا در این بلبشوی رفتاری آنچه قربانی شود، اسلام ناب و مطهر باشد.

همان اسلامی که مشرکین جنازۀ عموی عزیز پیامبرش را مثله و پاره پاره کردند، اما پیامبر رحمت بر طبق دستورات الهی، هرگونه اهانت به جنازۀ محاربین و مشرکین را حرام اعلام نمود و علی علیه السلام بعد از قتل کافر حربی عمربن عبدود که مسلمین را مسخره می کرد، آن چنان جنازۀ وی را بدون کوچکترین دست بردی رها نمود که خواهر عمرو بعد از دیدن جنازۀ سالم برادرش با تمام تجهیزات برتنش گفت: بر جنازه اش شیون نمی کنم چرا که برادرم به دست جوانمردی کشته شده است. اسلامی که به ما اجازه نمی دهد مانند طرف مقابل ارزش های انسانی و اخلاقی را زیر پابگذاریم.

آقای یامین پور!
اسلام ما اسلامی است که فردی با امام صادق اش آنقدر دوست و همراه بود که وی را حبیب می گفتند. وی به غلامش خشمگین شد زنازاده خطابش کرد، امام صادق این اسلام، خشمگین شد دستش را محکم به پیشانی خود زد و فرمود: سبحان الله! آیا نسبت ناروا به مادرش می دهی؟! من تو را با تقوا می دانستم ولی اکنون می بینم تقوایی نداری.

دوست امام عرض کرد: فدایت شوم مادر این غلام از اهالی سند (از سرزمین هند) و بت پرست است. بنابراین ناسزا به او اشکالی ندارد.

امام صادق(ع) فرمود: آیا نمی دانی که هر امتی بین خود قانون ازدواج دارند؟ از من دور شو.

پس از این حادثه هرگز دیده نشد که امام صادق(ع) با او دوست باشد تا آنکه مرگ بین آنها جدایی افکند.(حقوق متقابل دوستان ص ۹۳)

این اسلام، اسلام ماست که چنین نسبت هایی را به کافر و بت پرست هم اجازه نمی دهد.

اما سخنی با خانم علی نژاد!
اولا به خانم علی نژاد تبریک می گویم که برای آخرت خود چنین ذخیره ای را فراهم کرده است که با یک حکم الهی این گونه به مبارزهبپردازد و پا را به حدی فراتر گذاشته است که رعایت شرع و دین را دست و پا بستن عشق می خواند.

دین نه تنها دست و پا بستن نیست، بلکه رهایی از قیود حیوانی است، کسی که دین دارد یعنی خود را محدود به اصول انسانی می داند، مادری که پایبند مشکلات فرزند خویش است دست و پایش بسته نیست و هرگز مورد ملامت قرار نمی گیرد بلکه پایبندی او ستایش می شود و خلافش نکوهیده خوانده می شود،ازدواج، بستن دست و پای عشق نیست، بلکه ازدواج پیوندی الهی برای تعهدی متقابل است. زن در نگاه اسلام و خداوند آنقدر ارزشمند است که کالایی برای بولهوسی ما مردان نیست. اگر طالب عشق زیبای زن هستیم باید به او متعهد باشیم و بر این عهد پایبند باشیم و اگر خدایی نکرده، ادامۀ راه میسر نبود طلاق پیش بینی شده است. اگر عاشقیم و پایبند، ازدواج کجای کار را خراب می کند و اگر شک داریم و ابن الوقت عاشق می شویم، ازدواج نکردن چه گرهی از آسیب های این بوالهوسی و عدم پایبندی را باز می کند؟

در صفحۀ فیس بوک خود نوشته اید که نتیجۀ دین سنتی این می شود که پدری به خاطر دوستی دخترش با پسری وی را به قتل رسانده است و این گونه دختران سرزمین من تاوان عشق را می پردازند! خوب اون پدر غلط کرده است! کجای دین یک چنین اجازه ای را داده است؟ و کجا و چند نفر از پدران سرزمین من چنین رویه ای دارند؟ اگر این گونه بود که گورستان های سرزمین من به طور فاجعه آمیزی پر از دختران سرزمین من بود! حرف های شما احساسی است و دروغین، کالایی به اسم آزادگی از بی بند و باری دشت نمی شود و البته ما مسلمانیم، و می دانیم همان خدایی که بخاطر زنده به گور کردن دختران، فرمود بأی ذنب قتلت، فرمود که زنان باید خود را بپوشانند همان خدایی که زن را محترم شمرد و حقوقش را واجب اعلام کرد حجاب را هم واجب اعلام کرد.

اما خانم علی نژاد!
مسلمانی که منکر ضروری دین یعنی یکی از احکام مسلم شرع است، مرتد می شود البته بسیاری بر این عقیده هستند که که این انکار باید به انکار توحید و نوبت برگردد. در مقام فتوا نیستیم اما شما بی شک متهم به ارتداد هستید. البته باید بدانید که در اسلام زنان بخاطر ارتداد اعدام نمی شوندو فقط تا زمان توبه زندانی می گردند. (آقایان می توانند به خاطر این نابرابری اعتراض کنند!)

کسی ممکن است حکمی را به عنوان حکم اسلامی قبول داشته باشد، اما آن را رعایت نکند که به او فاسق اطلاق می شود اما مسلمانی که حکم مسلم شرعی و دینی را منکر می شود و رعایت نمی کند وضع بدتری پیدا می کند و حالا این را کجای دلمان بگذاریم که با آن مبارزه هم بکند!

به شما تبریک می گویم که در متروی لندن توانسته اید آزادانه آواز بخوانید! آفرین که زنان عالم باید مدیون شما باشند که به آنان یاد داده اید که به حجاب و تابلوهای حجاب و سخنان اهل بیت دهن کجی کنند تا شما به هزاران نفر نشانشان دهید و چند تا لایک ذخیرۀ قیامت وآخرتشان سازید!

شما با حجابی مبارزه می کنید و دوستی های خیابانی را تشویق می کنید که برای زنان سرزمین من هزاران مصیبت به بار آورده است، همانطور که تفکرات تندرو و غلط از اسلام هزاران مشکل و مصیبت بد تر را به بار نشانده است. به این چند لایک و کامنت دلخوش نباشید که بسیاری از آن ها از سر لج با یامین پورهاست و گرنه بسیاری از زنان سرزمین من مذهبی و پاک دامن هستند و حجاب و پوشش را نیز جزئی از این پاکدامنی بر می شمرند.
اما سخنی با طرفداران علی نژادها و یامین پورها!

اگر فکر کنیم که خدایی نیست و مسلمان نیستیم که هیچ! وگرنه باید منتظر باشیم ببینیم زور چه کسانی بیشتر است چرا که اگر بخواهیم به آن حکومتی برسیم که امام علی فرمود ضعیف ترینش براحتی در مقابل حاکم حرفش را بزند و اگر خلخال از پای زن یهودی به ظلم درآمد جوانمردانش از غصه دق کند، یعنی هیچ ظلمی نباشد، همه باید به اسلام ناب و واقعی برگردیم و نؤمن ببعض و نکفر ببعض نباشیم. چرا که وقتی اسلام ناب معیار نباشد هر قول و عملی مجاز می باشد، و معیاری جز غلبه نیست، هر که غالب بود حق با اوست.

الف