خاورمیانه چگونه درگیر آشوب شد؛

نسخه يك صهیونیست براي فروپاشي جهان اسلام

بخش خارجی الف، 7 اردیبهشت 94

7 ارديبهشت 1394 ساعت 4:00


خاورميانه درگير اتفاقات و حوادث پيچيده شده است. اين وضعيت بايد همه را حساس و هوشيار كند كه آيا توطئه اي در حال شكل گيري است و قرار است زايش جديدي در نظم خاورميانه رخ دهد.

به گزارش الف، ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، حملاتی در خاک ایالات متحده آمریکا انجام شد. واکنش واشنگتن حمله به افغانستان برای از بین بردن طالبان و القاعده بود. سپس ایالات متحده در سال ۲۰۰۳ به بهانه تسلیحات کشتار جمعی به عراق حمله کرد اما هیچ گونه سلاح کشتار جمعی پيدا نشد. کالین پاول، وزير خارجه وقت آمريكا، آن زمان درباره یورش آمریکا به عراق گفته بود: «هدف از حمله به عراق تغییر نقشه خاورمیانه و ایجاد یک خاورمیانه جدید است».

چند سال بعد از این اتفاقات، بهار عربی از راه رسید. بهاری که در آن، هیچ خبری از شعارهای ضد صهیونیستی و آمریکایی نبود و شعارها متوجه ساقط کردن رهبران عرب و رژیم های ديكتاتوري بود. شعار اصلی ‹‹ الشعب یرید اسقاط النظام›› بود. در این برهه زمانی چندین دیکتاتور مستبد کنار رفتند اما انقلاب ها باعث ایجاد خلا قدرت در خاورميانه و شمال آفريقا شد به گونه ای که گروه های تروریستی و تکفیری با گسترش، آتش درگیری ها را از آن چه هست شعله ورتر کردند.

وضعيت به گونه اي پيش رفته است كه مي توان گفت در خاورمیانه اي كه امروز ما در آن زندگي مي كنيم، به غیر از ایران و عمان، همه كشورها درگير بي ثباتي، ضعف حكومت مركزي و رشد گروه هاي تندرو هستند. چنين آشفتگی در منطقه بی سابقه بوده است. برای اولین بار از زمان جنگ جهانی دوم، عملا همه کشورها از لیبی تا افغانستان دچار درگیری های نظامی هستند. میزان بی ثباتی و پیچیدگی در میان متحدان و دشمنان تا اندازه ای تناقض دارد که در ذهن نمی گنجد.

به عنوان مثال حوادث به گونه ای پیش رفته که با وجود ادعاهای ریاض، عملا عربستان با اسرائیل در یک جبهه قرار گرفته اند و تلاش دارند تا ایران و طرفداران آن اعم از حزب الله، زيدي ها، سوریه و عراق را منزوی کنند. این قضیه آن قدر برای آن ها مهم شده که برخی کشورها عربی علناً از تروریست های تکفیری حمایت می کنند و آن ها را تسلیح می کنند و آمریکایی ها نیز واژه جدید و مضحكي مانند تروریست های میانه رو را برای رسیدن به اهداف و امال خود ابداع کرده اند. از سوی دیگر دشمنی و شکاف های ایدئولوژیک بین اعراب غوغا می کند: اخوان المسلمین، سکولارها و سلفی ها در داخل مصر با هم درگیر هستند، قطر با مصر، سیسی با قطر و شبکه الجزیره، آل سعود با اخوان المسلمین، مصر با حماس، ترکیه با سیسی، عربستان با ترکیه(اخوان) و ... شکاف ها تا حدی عمیق است که در بسیاری نقاط شاهد جنگ های نیابتی هستیم.

در این بین رژیم صهیونیستی به گوشه ای خزیده و آتش بیار ایران هراسی و ایجاد ترس و تنفر شده است. همچنين ایالات متحده و اسرائیل توافق کرده اند که هرگز درباره تسلیحات هسته ای آن ها صحبت نکنند و به جاي آن هميشه صحبت از خطر ‹‹ تهديد و گريز هسته اي ايران›› است. قضیه زمانی جالب تر می شود که بدانیم به گواه تاریخ، هیچ کشوری مانند رژیم جعلی اسرائیل، كشورهاي عرب را تا به اين حد تحقیر نکرده بود اما حالا همه در يك جبهه قرار گرفته اند.

اما سوال این است چرا خاورمیانه این گونه شده است؟ چه اتفاقي رخ داده كه نظم سایکس- پیکو كه انگلستان و فرانسه در سال ۱۹۱۶ براي تقسيم امپراتوري عثماني بعد از جنگ جهاني اول ايجاد كردند تکه تکه و دچار بحران شده است. آيا دوباره آمريكا و كشورهاي غربي در پي زايش نظم جديدي از اين همه بحران و كشمكش هستند.

براي يافتن پاسخي به اين سوالات بايد كمي به عقب برگرديم تا اهداف و نيات واقعي آمريكايي ها را از حمله به عراق و حضور گسترده تر در خاورميانه متوجه بشويم.

نسخه برنارد لوئيس براي تجزيه جهان اسلام
کالین پاول وزیر خارجه وقت آمریکا در سال ۲۰۰۲ در سخنرانی خود در بنیاد هرتیج، به طور رسمی، طرح این کشور برای خاورمیانه را مبنی بر اصلاحات سیاسی، اقتصادی و آموزشی اعلام کرد. جرج دبليو بوش در سال ۲۰۰۳، اندکی پیش از تهاجم نظامی به عراق، طی سخنانی در انستیتو اینترپرایز، عزم خود مبنی بر استقرار ارزش های دموکراتیک در خاورمیانه را ابراز داشت. روزنامه عرب زبان الحیات در سال ۲۰۰۴ مفاد سند اجرایی طرح خاورمیانه بزرگ را که از سوی آمریکا برای طرح در نشست سران گروه هشت در آمریکا ارائه شده بود، منتشر ساخت.

به طور خلاصه مي توان طرح خاورميانه بزرگ را، سايكس پيكوي جديد با ظاهري دموكراتيك دانست كه در پي تفکیک و تجزیه کشورهای بزرگ و تأثیر گذار منطقه به کشورهای کوچک و ضعیف است.

ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی امریکا، مدعي است «سایکس پیکوی جدید در صورتی که اجرا شود امریکا را از باتلاقی که در عراق گرفتار شده و اکنون تا سوریه امتداد یافته است، نجات می دهد.» وی تاکید می کند، تنها چیزی که در این مورد با قاطعیت می توانیم بگوییم این است که خاورمیانه قدیم می رود تا از هم گسیخته شود. فقط سوال این است که خاورمیانه جدید چه وقت جای خاورمیانه قدیم را خواهد گرفت.

در واقع به نظر مي رسد مراکز تصمیم گیری در آمريكا نقشه جدیدی از خاورمیانه را به روی میز قرار داده اند و تلاش می کنند تا مرزهای خاورمیانه را از نو ترسیم کنند و توافق نامه سایکس پیکو را بعد از یک قرن اصلاح کنند.

رگه هاي طرح خاورميانه بزرگ را مي توان در انديشه هاي افرادي چون ساموئل هانتينگتون، فرانسيس فوكوياما پيدا كرد. اما مشخص ترين و برجسته ترين اين افراد برنارد لوئيس يهودي الاصل است كه برخي او را تاثیرگذارترین تاریخدانی می دانند که پس از جنگ جهانی دوم در مورد دنیای اسلام و خاورمیانه کار کرده است.

لوئيس نتیجه یک عمر تلاش و مطالعه خود را در طرحی گردآوری کرده که شاکله آن را بالکانیزاسیون خاورمیانه تشکیل می دهد. طرح او به دنبال استفاده از تجربیات تاریخی تفرقه افکنی عقیدتی در دنیای اسلام و تلفیق آن با تجربه تکه تکه سازی سرزمینی امپراتوری عثمانی است تا به زعم خود یک بار برای همیشه به خنثی سازی مهمترین بخش از سرزمین های اسلامی، خاورمیانه، موفق شود.

در این طرح کشورهای خاورمیانه بر اساس بنیان های زبانی، نژادی و منطقه ای تبدیل به موزائیکی از کشورهای کوچک و ضعیف در حال رقابت با یکدیگر مي شوند.

طبق اين طرح کشور مصر به ۴ کشور کوچک تقسیم می‌شود، کویت، قطر، بحرین و پادشاهی عمان، یمن و امارات متحده عربی از نقشه محو مي شوند بگونه‌ای که شبه جزیره عربستان و خلیج فارس تنها سه کشور شیعی احساء، سنی نجد و سنی حجاز خواهد داشت. تجزيه كشور عراق به سه كشور سني، كرد و شيعه، تجزيه سوريه به ۴ كشور كوچك، لبنان به ۸ كشور و ایران و پاکستان و افغانستان نيز به ۱۰ کشور کوچک از ديگر موارد اين طرح است.

البته نکته ای که نباید از نظرها پنهان بماند نقش ایران در شکل گیری این حوادث است. در واقع اگر فتنه بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۸۸ به سرانجام می رسید هرگز شاهد وقوع اتفاقات و رخدادهای دیگر در منطقه نبودیم؛ چون در آن صورت دست غربی ها برای ایجاد تغییر و تحولات در خاورمیانه بازتر می شد و به راحتی می توانستند نیروهای مقاومت را در سوریه، لبنان، فلسطین، یمن و ... زمین گیر کنند. آن موقع تغییر پادشاهی های مستبد در خاورمیانه که نه به بهار بلکه به نسیمی بیشتر نیاز نداشت. یادمان نرود که اتفاقات روی داده در ایران با شعارهایی همچون حذف ولایت فقیه به عنوان مهمترین رکن مردم سالاری دینی، تاکید بر سکولاریسم و کنار گذاشتن نیروهای مقاومت در منطقه همراه بود. همچنین مقدمه پیدایش داعش در منطقه را می توان گروه هایی نظیر سازمان مجاهدین خلق در ایران و جندالله دانست چرا که برای نخستین مرتبه این گروه ها بودند که ترورهای انتحاری و بریدن سر افراد بی گناه در مقابل دوربین های خبری را در روش های به اصطلاح مبارزاتی خود به کار بستند.

در نهايت مي توان گفت سلسله ای از تغییر و تحولات بی سابقه، خاورمیانه را به لرزه درآورده كه منجر به آشوب و كشتار همه جانبه در خاورميانه، از بين رفتن مرزها و ظهور گروه هاي تکفیری به شدت تندرو كه داعيه حکومت دارند شده است. خاورميانه درگير اتفاقات و حوادث پيچيده شده است. اين وضعيت بايد همه را حساس و هوشيار كند كه آيا توطئه اي در حال شكل گيري است و قرار است زايش جديدي در نظم خاورميانه رخ دهد؟


کد مطلب: 268653

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdchm6nix23n--d.tft2.html?268653

الف
  http://alef.ir